دانلود تحقیق جایگاه نابینایان در طول تاریخ

Word 225 KB 16535 44
مشخص نشده مشخص نشده عمومی - متفرقه
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • در گذر تاریخ همواره شاهد نگرش های تبعیضانه منفی و یا مثبت نسبت به افراد ناتوان بوده ایم .

    جوامع اولیه به علت اعتقادات ظرفی و عقاید نادرست سعی در راندن و دور کردن این افراد از متن جامعه داشته اند چنانچه اسپارت ها ، تمامی کودکان شیرخوار دارای نقص عضو را از پرتگاه شیب دار به پایین می انداختند و یا آنها را طعمه حیوانات درنده می کردند.

    هندیان این گونه افراد را بدست امواج رودخانه سپردند و یونانیان ناتوان را جز طبقه پست جامعه به حساب می آوردند.

    در بسیاری از جوامع خرافی اعتقاد داشتند که در این افراد ارواح خیثه رخنه کرده است.

    چنانچه در بسیاری از داستانها شخصیت هیا منفی را با نقص عضو و شخصیت های مثبت را با زیبایی جسمانی معرفی می کردند که می توان به داستانهایی چون پینوکیو و جزیره گنج اشاره نمود.
    نابینایان نیز از این گونه تعارض ها و تعاند ها به دور نبودند .

    در قرون وسطی نابینایان در صنعت رنج آوری زندگی می کردند .

    آنها اغلب در خیابانها و میادین به کدای می پرداختند و تنها برخی موقع ها برای مدت زمانی محدود غذا و سرپناه برای آنها و دیگر ناتوانان فراهم می کردند .

    در روم باستان قوانینی وضع بود که بر اساس آن مردم را به کشتن کودکان نابینا تشویق می کردند تا ؟

    دوش دوست نباشد.
    بسیاری از پادشاهان برای اسرار جنگی و معافدین و مخالفین خود فرمان بدترین مجازاتها که کور کردن و در آوردن چشم ها از هدقه بود را صادر می کردند.

    نادر شاه افشار از جمله پادشاهانی بود که به دستور وی چشمان مخالفینش از هدقه در آورده شد.
    در کشور چین تا مدت ها کودکانی که به صورت مادر زاد نابینا بدنیا می آمدند را به نام نضولات انسانی می خواندند که یک ننک و بدبختی برای خانواده ها به شمار می رفت .


    البته بر خلاف موارد ذکر دشه در جوامعی مثل یونان که مهد علم و ادب بود.

    نابینایان از جایگاه مطلوب تری برخوردار بودند .

    چنانچه حتی برنامه های رفاهی خاصی برای آنها در شهر آتن برقرار بود.
    نابینا شدن یک شاهزاده ژاپنی در سال 1858 م .

    سبب شد که نابینایان در آن کشور مورد توجه قرار گیرند و حتی در زمینه های ادبی، سیاست و مذهب به مدارج بالا دست پیدا کنند در صورتی که تا قبل از آن حکومت ژاپن مستمری و مقرری حمایتی آنان را محدود و ممنوع کرده بود که این شرایط را برای نابینایان دشوار می کرد.
    مذاهب مختلف در این تغییرات نقش عمده ای را بر عهده داشتند و باعث تحولات بنیادین و بهبود در طرز نگرش و برخورد افراد جامعه با نابینایان و افراد کم توان شدند و رفته رفته بالا رفتن سطح آگاهی جامعه از نظر فرهنگی و نیز شناخت .

    نسبت به مسائل نابینایان و توانمندی های آنان رفته رفته به این ؟

    از افراد جامعه به صورت خاص تری توجه شد و مراکزی برای آموزش و رشد استعدادهای نهفته آنان و برطرف نمودن نیازها و حوائج آنها تاسیس شد.


    این مراکز ابتدا به صورت محدود و عمدتا در مراکز مذهبی مثل دیرها، صومه ها ، مساجد و معابد برقرار بود و رفته رفته به صورت مراکز اختصاصی و ویژه نابینایان در آمد با این حال در گسترده تاریخ نابینایان بی شماری بوده اند و هستند که با پشت کار و کوشش استعداد و تنوع خود را به نمایش گذاشته اند و به عنوان مشاهیر عالم از آنان یاد می شود.

    گذری بر تاریخچه تاسیس مراکز آموزشی نابینایان در جهان اولین برنامه ریزی آموزش جهت تعلیم کودکان و جوانان نابینا در سال 970 بعد از میلاد در دانشگاه الازهر مصر پی ریزی و پیاده شد که شامل 12 سال تحصیل و بر مبنای حفظ کردن دروس استوار بود.

    اولین موسسه رفاهی برای نابینایان موسسه تری هندرو بود که در سال 1254 میلادی برای نگهداری از نابیناشدگان جنگ های صلیبی تاسیس شد و در این رابطه موسسات شبانه روزی برای نابینایان در دنیا ایجاد شد که صرفا جنبه نگهداری و حمایت داشتند.

    لکن موسساتی که خدمات ویژه ای به نابینایان ارائه می دادند در سالهای بعد از جنگ دوم جهانی آعاز به کار کردند .

    آغاز آموزش مدرن و برنامه ریزی شده برای نابینایان در سال 1785 م با تاسیس آموزشگاه نابینایان هوی پایه گذاری گردید .

    پس از آن آموزشگاههای ویژه نابینایان در لیورپل (1791 م ) برلن (1806 م) آستردام (1908 م) و دیگر شهرهای اروپایی یکی پس از دیگری ایجاد گردید .

    مدارس نابینایان (شبانه روزی ) از سال 1829 م در بعضی از کشورهای جهان تاسیس شد.

    پس از آن مدارس ویژه نابینایان در سراسر نقاط جهان ایجاد شدند و تا سال 1950 م به اوج خود رسیدند.

    گذری بر تاریخچه تاسیس مراکز آموزش نابینایان در ایران با سیری در ؟

    قدیم ایران در می یابیم که از صدر اسلام همواره آموزش نابینایان به طور پراکنده مد نظر بوده و نابینایان از طریق حفظ قرآن و احادیث به تعلیم و تعلم می پرداختند و اصولا اینگونه آموزش طبق سنن گذشتگان در مساجد انجام می گرفت.

    البته اینگونه آموزش ها جنبه عمومی و همه گیر نداشتند و تنها مختص گروه خاصی بوده است و در این راستا نابینایان از صدر اسلام تا به امروز سهم عظیمی در اشاعه فرهنگ اسلامی داشته اند و در قرآن مجید نیز به آنان توجه خاصی شده است.

    ابداغ الفبای 6 نقطه ای تریل و پذیرش آن به عنوان الفبای رسمی نابینایان در سطح بین المللی در سال 1929 م سبب توسعه و گسترش مدارس ویژه نابینایان در کشورهای پیشرفته شد و رفته رفته ایجاد این گونه مدارس کشورهای در حال پیشرفت نیز توسعه یافت .

    اولین مدرسه نابینایی در ایران در سال 1299 هـ .

    ق در تبریز دایر شد و در آغاز جنگ جهانی 1319 هـ .

    ق به عللی بسته شد و تا مدتها موسسه ویژه ای برای نابینایان وجود نداشت تا یان که شعبه این مدرسه در سال 1320 شمسی در اصفهان به نام مدرسه نورآیین تاسیس گردید.

    این موسسه شبانه روزی و به دختران نابینا اختصاص داشت .

    اولین آموزشگاه نابینایان در تهران 1328 توسط سازمان خدمات اجتماعی به نام آموزشگاه شبانه روزی رودکی تاسیس گشت این آموزشگاه در سال 1339 مخل شد.

    متعاقبا در سال 1340 شمسی آموزشگاه شبانه روزی کریستوفل جهت آموزش پسران نابینا پا به عرصه وجود نهاد و در سال 1342 شمسی به همت مرحوم دکتر محمد خزائلی انجمن هدایت و ...

    روشهای آموزش نابینایان در جهان به طور کل در حال حاضر آموزش نابینایان به 5 طریق انجام می گیرد.

    الف- مدارس شبانه روزی ب- روش مختلط ج – کلاس های خاص در مدارس عادی د- مدارس خاص روزانه هـ- مربیان سیار آمار جهانی نابینایان براساس تخمین سازمان بهداشت جهانی در سال 1981 م (1360 هـ.

    ق) نزدیک به 450 میلیون معلول در جهان وجود دارند که 80% از این تعداد در کشورهای در حال توسعه به سر می برند .

    از این تعداد 140 میلیون نفر آنها را کودکان تشکیل می دهند که باز هم 80% از این تعداد نیز در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند.

    براساس تخمین سازمان بهداشتی جهانی در سال 1979 م حدود 28 تا 42 میلیون نفر نابینا در سراسر جهان وجود داشته است .

    به عبارت دیگر بین هر صد هزار نفر بین 636 تا 955 نفر نابینا بوده اند که البته این کمتر از رقم واقعی است .

    زیرا تعداد زیادی از نابینایان بسیاری در مناطق گزارش نشده اند.

    مقایسه آمار نابینایی در سال 1975 و تعداد تخمین آن در سال 2000 میلادی تخمین میزان نابینایی در کشورهای مختلف جهان براساس آمار سازمان (5) بهداشت جهان در سال 1980 (نابینایی ، میزان بینایی کسر ؟) علل اصلی نابینایی و مقایسه آن در کشورهای غربی و جهان سوم 1975 با نگاهی به این جداول در می یابیم که هر چه به سمت کشورهای فقیر پیش می رویم اولا آمار نابینایی به صورت قابل ملاحظه ای بالا می رود و ثانیا علل نابینایی از عللی است که عمدتا قابل پیشگیری می باشد.

    آمار نابینایی در ایران متاسفانه به علت در دسترس نبودن آمار دقیق کل نابینایان ایران رقمی حدود صد تا سیصد هزار نفر در سطح کشور را نشان می دهد که یک نرخ 16% را مطرح می سازد (گوران 68 ص ) براساس آمار سازمان بین المللی ، تعداد این افراد حدود 5 در هزار است .

    سازمان بهزیستی نابینایان (مرکز رفاه نابینایان ) از نظر خدمات توانبخشی رفاهی حرفه آموزی اشتغال و کاریابی تاکنون حدود 5000 نفر را تحت پوشش و حمایت قرار داده است و همچنین 2500 دانش آموز نابینا و نیمه بینا از نظر آموزش کلاسیک مشغول به تحصیل هستند.

    لیست آخرین آمار در دسترس مربوط به دانش آموزان ، دانش جویان و فارغ التحصیلان و نابینایانی است که به دلایل مختلف از تحصیل باز مانده اند (این آمار مربوط به شهریور ماه 1360 می باشد) غریزی قاسم آبادی ص 15 2500 نفر لازم به توضیح است که حدود 1:2 از تعداد فوق دختر و بقیه پسر می باشد.

    توزیع آموزگاران گروه آموزشی نابینایان بر حسب جنسیت به تفکیک استانها 74-73 توزیع دانش آموزان نابینا و نیمه نابینا بر حسب جنسیت به تفکیک استانها 74-73 عالم نابینایی چیست؟

    طراحی معماری ، برقراری یک ارتباط تنگاتنگ میان طراح، فضا و استفاده کننده از فضا است و برقراری این ارتباط شناخت ویژگی های جسمی روانشناختی و فرهنگی – اجتماعی استفاده کننده از فضا را جلب می کند.

    بنابراین برای آفرینش معماری نامرئی معماری که با کیفیت های غیربصری قابل درک است .

    شناخت نابینا و عالم نابینائی می تواند راه گشای ما در چگونگی این امر باشد.

    شناخت چگونگی درک نابینا از دنیای پیچیده و پر رمز و راز اطراف ، ارتباط او با محیط و نیز شناخت عوامل و عللی که در برقراری این ارتباط مشکل ایجاد می کنند ما را با عالم نابینایی آشنا می کند و شناخت عالم نابینایی و درک آن اندیشه را بر آن می دارد تا با در نظر گرفتن درک فضا ، ارتباط با فضا و بر طرف کردن عوامل مشکل آفرین در برقراری ارتباط و استفاده از فضا به طرحی برسد که جوابگوی خواسته های این گروه باشند.

    برای دستیابی به این اهداف شناخت را از چگونه دیدن آغاز می کنیم.

    دیدن چیست؟

    هلن کلر: گرامی ترین و زیباترین ها در جهان ، نه دیده می شوند و نه حتی لمس می شوند آنها را تنها باید در دل حس کرد.

    آگاهی بصری از مهمترین منابع کسب اطلاعات است که باعث ارتباط مداوم و پر تحرک ما با محیط پیرامون می گردد و با سرعتی نزدیک سرعت نور با عرضه به یک باده بی نهایت ها به انسان، او را به خود وابسته می سازد.

    به طوریکه حس بصری را آنقدر حق خود می دانیم و می پذیریم که کمتر در تقویت کردن آن کوشش می کنیم در حالی که افزایش قوه ادراک بصری هم در نگرش به جهان پیرامون و هم در ارتباط صریح و مستقیم ما بین استانها تاثیر بسزایی دارد .

    دیدن بعد بسیار وسیعی در بر دارد .

    به طوریکه حوادث و رخدادها به طور مستقیم با دیدن تجربه می شوند مکاشفات و یا تغییر و تحول پدیده های اطراف با دیدن دنبال می گردند و یا دوباره شناسی افراد ، اشیا و مکانها با دیدن درک می گردد.

    بنابراین می توان گفت که جریان دیدن بر دامنه وسیعی از مفاهیم و معانی دلالت دارد .

    از جمله تماشا کردن ، مشاهده کردن ، نگاه کردن تصور و تصویر کردن ، خواندن ، تشخیص دادن، کشف نمودن، آزمودن ، فهمیدن، درک کردن و ...

    چنانچه آرتورکوستلر در کتاب خود به نام عمل خلاقیت می گوید: فکر کردن در ناخودآگاه ما غالبا به صورت تصویر تجلی می یابد .

    نظر رویا و شهبه رویاهای قبل از خواب ، کابوس ها ، توهمات بیماران روانی و مکاشفات هنرمندانه وقتی می گویم پیامبران بصیر و بینا هستند منظورمان آن است که دیدی روشن و قوی دارند و سخنور بودن یا نبودن آنها دارای اهمیت زیادی نیست.

    حتی وقتی می خواهیم نسبت به کسانی که سخت درگیر مسائل ادبی و کلام هستند نهایت احترام را به جا آوریم به آنها بصیر و با دیدی روشن اطلاق می کنیم.

    حالات روحی ، وضعیت فرهنگی ، محیط و دیدگاهها و نحوه نگرش هر فرد به جهان پیرامون ادراک اخبار بصری تاثیر گذار است به طوریکه دونیس .

    ا.

    داندیس در کتاب مبادی سواد بصری می گوید : عمل دیدن در هر فردی به شکل خاص او انجام می گیرد .

    به طور کلی می توانیم فرآیند دیدن را به دو مرحله کلی تقسیم کنیم احساس دیدن ادراک دیدن احساس دیدن نخستین مرحله در فرآیند درک خبر (اعم از بصری ، شنوایی ، بویایی ، چشایی و ...) احساس آن است.

    احساس عبارت است از : انتقال اثر محرک از گیرنده حس به سیستم اعصاب مرکزی که به صورت عینی قابل پیگیری است و اساسی صد در صد فیزیولوژیک دارد .

    از دیدگاه روانشناختی احساس را می توان به عنوان پدیده ای اصلی و اولیه تنها در ارتباط با یک راه عصبی مرکز رو در نظر گرفت .(ایروانی.

    خداپناهی .

    1374 .

    ص ) و بنابراین به تعداد راههای عصبی احساس های متفاوت خواهیم داشت .

    احساس در دو مرحله صورت می گیرد: تحریک بیرونی و درونی تاثر عضو حس انتقال بینایی یکی از مهم ترین حواس برای انسان است .

    « دیدن جریان وارد شدن خبر به دستگاه عصبی است که از طریق حس شدن نور به وسیله چشم ها صورت می پذیرد.» دستگاه حس بینایی که در تمامی افراد کما بیش یکسان عمل می کند.

    پیام ها و اخبار بصری را دریافت می دارد بدون اینکه هیچگونه دخالتی در تجزیه و تحلیل معنای پیام داشته باشد.

    فرآیند احساس دیدن توسط دستگاه بینایی انجام پذیر است که این دستگاه فیزیولوژیک به طور کلی عبارت است از : چشم اعصاب رفت و برگشت بینایی مراکز اصلی تشخیص حس بینایی ادراک دیدن دومین مرحله از فرآیند دیدن ادراک است مفهوم ادراک ابعاد معانی وسیعی دارد که ارائه تعریفی جامع و کامل از آن را دچار مشکل می کند .

    ادراک در روانشناسی عبارت است از فرآیند ذهنی یا روانی که گزینش و سازماندهی اطلاعات حسی و نهایتا معنی بخش به آنها .

    به عبارت دیگر پدیده ادراک فرآیندی ذهنی است که در طی آن تجارب حس معنی دار می شود و از این طریق انسان روابط امور و معانی اشیا را در می یابد.

    این عمل به اندازه ای سریع در ذهن آدمی صورت می گیرد که هم زمان با احساس به نظر می رسد .

    بنابراین در فرآیند ادراک، تجارب حسی همراه با مفاهیم و تصوراتی که در پی آن است فرهنگ و بینش فرد، موقعیت فیزلوژیکی و فیزیکی بدن فرد و موقعیت وی نسبت به محرک تاثیر فراوان دارند.

    چنانچه دونیس .

    داندیس در کتاب مبادی بصری می گوید: عوامل ذکر شده در سلانق بصری افراد در جوامع گوناگون تاثیر گذارند .

    برای مثال افرادی که در مناطق کوهستانی زندگی می کنند.

    به خاطر وجود نشانه هیا طبیعی (کوهستان) .

    حس جهت یابی آنها کمتر تقویت شده و هنگامی که در مکانهایی بدون نشانه مانند مناطق کویر قرار می گیرند.

    دچار مشکل می شوند و مدت زمانی طول می کشد تا با این محیط سازگاری پیدا کنند.

    هم چنین رنگها و طرح های متفاوت در هنرهای دستی و سنتی کشورهای مختلف جهان گویای تاثیر فرهنگ سنن آب و هوا و اقلیم و روحیات افراد در سلایق بصری و هنرهای بصری می باشد.

    ادراک بینایی به نسبت فراوانی پدیده های موجود در طبیعی و محیط پیرامون .

    وسعت دارد .

    تشخیص اشکال و ؟، رنگها، کیفیت سطوح و درک تفاوت ما بین آنها همه توسط ادراک بینایی امکان پذیر است .

    دیگر ادراک حسی که دارای خصلت فیزیولوژیک می باشند نیز در فهم بصری سهم بسزایی دارند .

    موقعیت ما نسبت به فضای اطراف واکنش نسبت به نور و تاریکی تعادل و حرکت و ..

    که توسط ادراکات درونی و به طور ناخودآگاه سنجیده می شوند در احساس و ادراک تصاویر اطراف موثرند.

    کار دیگر ادراک بینایی تشخیص هویت افراد اشیا و فضاهای اطراف است .

    فرآیند تشخیص هویت فرایندی است قیاسی بین عینیتی موجود با داده هایی از آن در ذهن که به آن فرایند این همانی گویند .

    در حقیقت تشخیص هویت با اندوخته های قبلی ذهن فرد و تجربیات مستقیم او بستگی دارد که نوعی تعیین کیفیت و ارزش گذاری است و در واقع نویع قیاس ما بین کیفیتی و زمان گذشته با کیفیتی در زمان حال است .

    البته لازم به ذکر است که ما کیفیات ادراکی را به تدریج می آموزیم که این یادگیری ابتدا از تصویر و زمینه شروع می شود و در مراحل بعدی فراگیری رنگها و بعد اشکال میسر می باشد و در حقیقت این تجربیات بصری هستند که به ادراک کامل واضح و دقیق جهان پیرامون ما می انجامند.

    ندیدن چیست؟

    واژه های سپید در کتابهای سپید (روزنامه ایران – اردیبهشت 1376) نابینایی درد نیست.

    ندیدن درد است این که نبینی ؟

    شخصی است را در مقابل پل پیاده رو پارک کرده یی یا مصالح ساختمانی را در وسط گذر ریخته یی یا حتی خط عابر پیاده رو نبینی و یک متر جلوتر از آن همه خط سفید ترمز کنی و بدتر از همه عصای سفید رهگذری را نبینی دانستم که عمل دیدن تا چه میزان در درک فضایی ما نقش دارد .

    هر فرد بینا به طور ناخودآگاه از سیستم بینایی خود برای شناخت و درک محیط کمک می گیرد چنانچه گاه وجود چنین دستگاه مهم و با ارزشی فراموش می شود.

    متخصصین امور تربیتی عقیده دارند که انسان به طور طبیعی 85 درصد اطلاعات خود را از محیط اطراف از طریق حس بینایی و مشاهده کسب می کند وتنها 15 درصد اطلاعات از طریق حواس دیگر به دست می آیند .

    اما اهمیت بینایی زمانی برای انسان مشخص می شود که برای ساعتی چشم های خود را ببندید و ندیدن را تجربه کند.

    چشم مانند یک دوربین فیلمبرداری مرتبا از محیط فیلم می گیرد و به صورت یک فرستنده تصاویر را به مغز منتقل می کند و مغز در پی آن با توجه به پس زمینه هایی که هر فرد در طول زندگی کسب کرده است و با تجزیه و تحلیل آن اطلاعات درک محیط صورت می گیرد.

    حال کسی که از داشتن چنین سیستم پیچیده ارتباطی محروم است گاه نمی تواند تصویری از جهان بیرون داشته باشد و یا حداکثر تصویر بسیار مبهمی از دنیای اطراف خود دارد و بر این اساس می توان این گونه نتیجه گرفت که کار دستگاه بینایی شرط کافی برای دیدن نیست به عنوان مثال : در بسیاری از موارد انسان هنگام قرار گرفتن در یک محیط با تفکر به مکان دیگری تصویر آن مکان را در پیش چشم خود می بیند.

    در چنین حالتی عمل بینایی مستقیما در مغز فرد و توسط ذهنیات او صورت می گیرد.

    بنابراین آنجه که برای ما اهمیت پیدا می کند آن است که چشم در پیام بینایی تنها نقش یک فرستنده را بازی می کند .

    در نتیجه می توان ندیدن را نرسیدن هیچگونه تصویر به مرکز بینایی در مغز تعریف کرد و بر این اساس در این تحقیق به دنبال آن هستم که بدانیم آیا می توان فرستنده های دیگری را جهت رساندن پیام بینایی جایگزین چشم و دستگاه بینایی کرد؟

    اگر پاسخ مثبت است تصویر حاصل از این انتقال پیام نسبت به دیدن با چشم از چه کیفیتی برخوردار است و در نتیجه پیام ها یا تصاویری که از طریق این فرستنده ها به مغز می رسند باید چگونه باشند.

    نابینا کیست؟

    محمد حسین هیکل (روزنامه نگار مصری) ما زبان دیگران را فرا می گیریم تا بتوانیم با آنها صحبت کنیم اما اگر بخواهیم آنها را بشناسیم بیاد بیش از زبان نیز بدانیم.

    باید با تجریبات آنها آشنا شویم دانستن زبان دیگران برای صحبت کردن با آنها کافی است .

    اما استفاده از تجربیات آنها ضرورت بیشتر دارد .

    از مهمترین مباحثی که باید به آن بپردازیم .

    شناخت نابینا و چگونگی درک او از محیط و ارتباط او با محیط است یک نابینا باید بتواند به نحوی دو گروه از ارتباطات دست پیدا کند .

    ارتباط با مردم – ارتباط با فضا و محیط اطراف آنچه که در زمینه ارتباط با مردم اهمیت دارد .

    تلاش خود نابینا و راهنمایی های مددکاران است در جهت اینکه روشهایی برای ارتباط بهتر با افراد دیگر جامعه اعم از بینا و نابینایان دیگر پیدا کنند.

    در زمینه ارتباط با محیط نیز نابینا رفته رفته مهارت هایی کسب می کند که معمولا بیشتر در زمینه حل مشکلات فیزیکی است تا ارتباط روحی و درک فضا .

    اما آنچه که در حیطه عمل ما قرار می گیرد آن است که از طریق خلق فضاهایی با کیفیت های خاص، امکاناتی برای ارتباط بهتر نابینا با مردم و فضا ایجاد کنیم و این مستلزم شناخت نابینا به عنوان یک گیرنده پیام است در این مورد بربو می نویسد: ارتباط برقرار کردن یعنی جست و جوی یک پاسخ از سوی گیرنده همگی نتایج ارتباطی به این دلیل ارتباط برقرار می کنند که گیرندگان پیام آنها کاری یا چیزی را نجام دهند چیزی را رد کننده یا چیزی را بپذیرند ما به عنوان یک منبع پیام ، نیازمند این مطلب هستیم که هرگز گیرنده را فراموش نکنیم باید کدهایی (رمزهایی ) را انتخاب کنیم که فکر می کنیم گیرنده می تواند رمز خوانی کند.

    عناصری از کندها را بر گزینیم که توجه او را جلب کند و ضمنا رمز خوانی آنها نیز برایش آسان و ساده باشد .

    باید این عناصر را به نحوی ساخت بدهیم که به حداقل کوشش جهت رمز خوانی و تفسیر آنها نیاز باشد .

    محتوایی را انتخاب کنیم که گیرنده را متقاعد کند و یا با تمایلات و نیازهای او مرتبط باشد و سرانجام باید گفت که لازم است نحوه ارائه ی برای پیام خود انتخاب کنیم که به حداکثر تاثیر ممکن است یابد و هدف های ما را جامه عمل بپوشاند.

    نابینایی و مشکلات درک فضا انسان با قرار گرفتن در یک فضا بیش از هر چیز به طور ناخودآگاه به کشف و درک فضا می پردازد او می خواهد عناصر و ؟

    جهت تعریف فضا پیدا کرده در ذهن خود جایگزین کند تا موقعیت خود را نسبت به مکان به واسطه درک فضا بدست آورد.

    انجام هر فعالیتی در یک فضای ناشناخته برای فرد غیر ممکن است .

    اما فرایند شناخت فضایی جدید گاه چنان به طور غیر ارادی صورت می گیرد که مورد توجه واقع نمی شود .

    در چنین حالتی تمامی حواس انسان در عمل شناخت فضا متمرکز می شود.

    « متخصصین امور تربیتی عقیده دارند که انسان به طور طبیعی 85% اطلاعات خود را از محیط اطراف از طریق حواس دیگر بدست می آیند» موسوی 68 بنابراین یک نابینا برای شناخت فضای اطراف خود در واقع 15% از توانایی خود را که در زمان بینا بودن از آن بهره می گرفته از دست داده است .

    یک فرد عادی با توجه به پس زمینه هایی که در ذهن خود در طول زمان ذخیره کرده سات به شناسایی فضا می پردازد به عنوان مثال با دیدن یک اتاق با بدنه هایی از جنس سنگ به سخت بودن و سرد بودن فضا پی می برد ابعاد و مقیاس یک فضا نیز از اولین اطلاعاتی است که فرد با دیدن بدست می آورد .

    نور و رنگ از عناصر دیگری هستند که به معرفی فضا می پردازند .

    نابینایان مطلق توانایی تشخیص این عناصر را ندارند.

    همچنین سایر خصوصیات فضا که به واسطه بینایی دریافت می شوند .

    در نابینایان مخفی در شناخت فضا ایجاد می کنند .

    بنابراین باید هنگام طراحی فضا برای نابینایان سعی شود تا فضا توسط عناصر و المانهای قابل تشخیص برای نابینایان تعریف شود و در نتیجه نابینا برای درک آن با مشکلات کمتری روبرو باشد .

    البته در جبران این کم توانی نابینا از حواس دیگر خود کمک می گیرد.

    زیرا در صد توانایی حواس دیگر در درک فضا و شناخت محیط در نابینایان رفته رفته افزایش یافته به میزان بالاتری می رسد.

    موانع جهت یابی و تحرک گفتیم که انسان هنگام قرار گرفتن در هر فضایی ابتدا سعی در شناخت فضای پیرامون خوود و ثبت خصوصیات آن فضا در ذهن خود دارد و در مرحله بعد انسان سعی می کند موقعیت مکانی خود را در آن فضا پیدا کند.

    او می خواهد بداند که نسبت به آن فضا در چه وضعیتی قرار دارد و در مرحله سوم فرد حیطه حرکتی خود را در فضا جستجو می کند و جهت ها را شناسایی کرده موانع حرکتی را در ذهن خود ثبت می نماید و سپس به تحرک در فضا می پردازد.

    در چنین حالتی تمایم مراحل شناخت فضا به طور ناخودآگاه و در زمانی بسیار کوتاه صورت می گیرد.

    یک فرد نابینا برای ثبت چنین خصوصیاتی از فضا به زمان و دقت بیشتری نیاز دارد .

    خصوصا افرادی که به تازگی نابینا شده اند دچار مشکلات بیشتری هستند.

    دیده شده که این افراد حتی در محیط های آشنا مثل اتاق شخصی خود نیز با موانع برخورد می کنند.

    البته در مباحث روانشناسی و رفتار شناسی آمده است که ادراک حرکت صرفا محدود به بینایی نبوده و حواس دیگر نیز مانند شنوایی و لامسه ملاحظه می گردد.

    اما شخص تازه نابینا شده ای که در فضاهای آشنا نیز دچار مشکلات جهت یابی و حرکت می شود مثل فردی است که با دست بسته قادر به دویدن نیست.

    در حالی که هیچگاه در عمل دویدن تصور کمک گرفتن از دستها مورد توجه ما نیست.

    در مباحث بعد راه حل هایی را که نابینایان به طور تجربی برای حرکت خود و جهت یابی بدست آورده اند بررسی می کنیم و نیز توانایی های بالقوه ای را که در حواس دیگر نابینایان به طور نهفته وجود دارد مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم تا در طراحی فضا حداکثر شرایط مثبت برای تحرک نابینایان را فراهم آوریم .

    توانایی ها آقای طاهری عراقی که سالیان متمادی از عمر خود را در راه شناخت نابینایان و حل مسائل و مشکلات آنها گذرانده اند در کتاب روش همکاری با نابینایان می نویسند: « نابینایی ناتوانی و درماندگی نیست بلکه یک محدودیت است .

    این اشعار یک واقعیت اشکار ناپذیر است که باید دائما بر اذهان کلیه افرادی که در ارتباط با نابینایان هستند حاکم باشد .

    با انگیزه های مناسب و عزم راسخ مرد یا زن نابینا می تواند به یک زندگی فعال در نهایت بخش ادامه دهد.

    نباید نگران واقعیت شد که نابینایی یکسری محدودیت های جدی برای شخص ایجاد می کند ولی در عوض او صاحب توانایی هایی هست که می تواند برای تداوم زندگی سالم او را یاری دهد .

    منظور این است که نابینا توانا توانایی رانندگی – عکاسی و یا جراحی قلب و استخوان را ندارد ولی نابینا می تواند نویسنده ، استاد و روانشناس ، مترجم و حتی وکیل دادگستری باشد.» بنابراین می توان گفت نابینایی یک نوع محدودیت در توانایی های فرد به وجود می آمد که نتیجه آن کم توان در برخی فعالیت ها است و در عوض تمرکز و دقتی در سایر حواس به وجود می آید که توانایی های منحصر به فردی را در شخص نابینا ظاهر می سازد .نکته اساسی در اینجا شناسایی این توانایی ها است .

    برخی از فعالیت ها است و در عوض تمرکز و دقتی در سایر حواس به وجود می آید که توانایی های منحصر به فردی را در شخص نابینا ظاهر می سازد .

    نکته اساسی در اینجا شناسایی این توانای ها است .

    هربرت رید- هنر شناس معاصر انگلیسی – به طور کلی زیبایی را حس تشخیص روابط لذت بخش می داند.

    از این دیدگاه انسان در پیوند با جهان پیرامون خود، در برابر عناصری چون سطح، شکل، حجم و بافت اشیا واکنش نشان می دهد.

    برخی از این عناصر به تنهایی و یا در ارتباط با یکدیگر در یک مجموعه هماهنگ و ترکیبی موزون قرار می گیرند که در نهایت موجب خوشایندی و احساس لذت می شوندکه آن را حس زیبایی می نامیم .

    هستند مردمیکه از درک تناسبات موجود در اشیا آگاهی ندارند و از درک زیبایی و لذت ناشی از آنها محروم می مانند در حالی که ممکن است یک فرد نابینا با استفاده از حواس دیگر خود و با دقت و توجه در عناصر و المانهای موجود در محیط و فضای اطرافش به میزان بسیار بالاتری آن را درک کند.

    آقای دکتر هزاوه ای در سخنرانی خود در سیمنار بررسی مسائل و مشکلات نابینایان کشور در خرداد 68 آورده اند : « چند سال پیش در یکی از کتابها می خواندم که دانشمندان معتقدند اگر بشر فاقد بینایی بود و اصلا اندامی به نام چشم و حسی به نام بینایی در بشر تعبیر و تدارک نشده بو ، او قادر بود که به تمام دوائر مبحث نور پی ببرد زیرا مستحضر هستید، هر یک از انواع طیف نور سفید حرارتی از خودشان متصاعد می کنند که از کم و کیف آن حرارت می توان به کم و کیف نور پی برد.

    همچنین در زمینه شنوایی، یک نابینا از توانایی های قابل توجهی برخوردار است به طوری که وجود موانع را بر سر راه خود از طریق تغییر اصوات حس می کند همچنین به کمک حس شنوایی می تواند از مقیاس یک فضا آگاه شود .

    به کمک حس لامسه نیز نابینا آگاهی های زیادی از محیط کسب می کند که به مبحث کمک از حواس دیگر به تفضیل آمده است .

    اما نتیجه اینکه توجه داشتن به توانایی های نابینایان در درک فضا برای ما از اهمیت زیادی برخوردار است تکیه کردن بر این توانایی ها که وجود و دقت آنها توسط آزمایش های زیادی به اثبات رسیده است.

    به ما کمک تا در هنگام طراحی فضا عناصر و المانهایی از فضا اهمیت دهیم که به درک فضایی بهتر نابینا کمک نماید.

    - کمک ازحواس دیگر * ربروس – آدسوپ : واقعیت عجیب آن است که تمام شواهدی که توسط علم جمع آوری گردیده .

    جهان را وجودی «نظام مند» و نه صرفا نظام مند ، بلکه نظام مند در حوزه درک افراد بشر ، نشان می دهد .

    با وجود این که فقدان حس بینایی ، عرصه را بر نابینا تنگ کرده و مشکلات فراوانی را در بر دارد، ولی واقعیت آن است که بشر موجودی است ذاتا توانمند که با تفکر و پشت کار ، توانایی ها و استعدادهای خود را کشف می کند و با خلاقیت و سازگاری ، شرایط نامطلوب و پیش بینی نشده را بر خود هموار می سازد.

    انسان برای درک محیط پیرامون و ایجاد ارتباط با آن از حواس و قدرت تعقل و ادراک خود استفاده می کند.

    چرا که جهان اطراف و ایجاد ارتباط با آن با وجود تمام پیچیدگی ها و راز و رمزهای موجود در ان در حیطه درک وفهم بشر است .

    بنابراین فقدان یا کاهش حسایت یک یا چند حس از حواس متعددی که انسان دارد نمی تواند، باعث انزوا و ناتوانی او گردد.

    از جمله این حواس که در حقیقت کار تعادل پیام و اطلاعات را انجام می دهند می توانیم به حواسی چون بینایی، شنوایی، لامسه ، بویایی، چشایی، حس تعادل و توازن .

    حس جاذبه زمین و ...

    اشاره کنیم .

اگر در خیابان از مردم عامه سوال کنید که موسیقی درمانی چیست و چه تعریفی از آن دارید احتمالا با نگاههای خیره ی بدون پاسخ مواجه خواهید شد و جوابهای بسیار متنوعی خواهید شنید . در صورتی که حدودا از سال 1950 میلادی ، موسیقی درمانی به صورت یک ارگان منظم حرفه ای در آمده است ولی متأسفانه هنوز عده ای زیادی از مردم برداشت مختصری از مفهوم موسیقی درمانی دارند و حتی ممکن است از وجود چنین ...

افسردگی در نابینایان در سال 1374 مطالعهای مقدماتی و آزمایشی Pilot Study در زمینه افسردگی در نابینایان صورت گرفت. نتایج مقدماتی حاکی از اینکه نابینایان دارای افسردگی خفیفی هستند. نتایج همچنان نشان داد که دختران نابینا نسبت به پسران نابینا افسرده‌ ترهستند. در این تحقیق محدودیت‌هایی از جمله تهیه پرسشنامه به خط بریل و اجرای آن وجود داشت. اما مهمترین محدودیت حجم نمونه می‌باشد که در ...

مجتمع نا بينايان شهيد محبي به دليل عدم امکان دسترسي به کليه آموزشگاههاي موجود در کشور و هم چنين عدم لروم تحليل کليه اين فضا ها :يکي ار محتمع هاي آموزشي نا بينايان يه نام مجتمع نا بينا يان شهيد محبي در شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب

دانشجويان در پايان هر دوره تحصيلي احتياج به گذراندن يک دوره کارآموزي جهت آشنايي بيشتر با نحوه کار وهمچنين آموزش آموخته هاي تئوري خود دارند.کارآموزي در نحوه يادگيري تاثير بسياري دارد به طوريکه بسياري از دانشجويان در دوره کارآموزي نکاتي را مي آموزند ک

مقدمه: متأسفانه در کشورهای جهان سوم که سلطه سالها استعمار و استثمار آنان را از قافله پیشرفت تمدن عقب نگاهداشته درصد نابینایان بعلت فقدان بهداشت عمومی، سوء تغذیه، عدم رعایت مسائل ایمنی در کار، بی اطلاعی از مسائل بهداشتی چشم و غیره. بسیار بالا و نگران کننده است. این در جائیست که نقد علمی و مالی دولتها اجازه ایجاد سازمانهای رفاهی و انجام تحقیقات علمی در زمینه رفاه نابینایان را نمی ...

همواره یکی از دلایلی که ما نمی توانیم اطلاعات کاملاً‌ مربوط و جامعی در مورد کودکان و دانش آموزان استثنایی بدست بیاوریم اینست که معمولاً وقتی با کودک استثنایی مواجه می شویم ذهن ما بخاطر انباشته شدن ، از غیر عادی بودن ذهنی یا جسمی کودک پیشداوری می کند و غالباً ویژگیهای خاصی که کودکان استثنایی دارند ( نابینایی – ناشنوایی – عقب ماندگی و … ) مشخصه اصلی آنها می شود . متاسفانه اکثر ...

ورودی پذیرش سرویس ( بیماران- معلولین) بخش پذیرش ( اطفال- بزرگسالان) اتاق انتظار پاتولوژی پروتز پریو لابراتور 10- اندو 11- بخش ترمیمی 12- ارتودنسی 13- رادیولوژی 14- آبدارخانه 15- رختکن پرسنل 16- اتاق اسراحت تویضیح زیر فضاها ورودی: کلینیک دندانپزشکی باید دارای ورودی مناسب بوده تا رفت و آمد برای کلیه بیماران سهل العبور باشد . استفاده از رمپ برای معلولین و ایجاد اختلاف مصالح برای ...

نياز به ورزش و تاثير سلامتي آن در افراد معلول بسيار بيشتر از افراد سالم احساس مي شود . بي ترديد ورزش ، عاملي است که معلولان را به سطح جامعه مي کشاند و آنان را در انجام فعاليتها مستقل مي سازد . امروزه افراد معلول در سطح وسيعي در فعاليت هاي اجتماعي و

نیاز به ورزش و تاثیر سلامتی آن در افراد معلول بسیار بیشتر از افراد سالم احساس می شود . بی تردید ورزش ، عاملی است که معلولان را به سطح جامعه می کشاند و آنان را در انجام فعالیتها مستقل می سازد . امروزه افراد معلول در سطح وسیعی در فعالیت های اجتماعی و مسابقات شرکت دارند و هویت خود را به جامعه شناسانده اند . هم اکنون 100 سال از ابداع ورزشهای معلولین می گذرد . قرن 18 و 19 میلادی ...

نیاز به ورزش و تاثیر سلامتی آن در افراد معلول بسیار بیشتر از افراد سالم احساس می شود . بی تردید ورزش ، عاملی است که معلولان را به سطح جامعه می کشاند و آنان را در انجام فعالیتها مستقل می سازد . امروزه افراد معلول در سطح وسیعی در فعالیت های اجتماعی و مسابقات شرکت دارند و هویت خود را به جامعه شناسانده اند . هم اکنون 100 سال از ابداع ورزشهای معلولین می گذرد . قرن 18 و 19 میلادی ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول