شبکه های ارتباطی بین صنایع گوناگون به تدریج شکل می گیرد. مایکروسافت می گوید بر آن است که «مدیریت اجرایی خانه هوشمند» را به دست گیرد. نرم افزار شرکت «مایکروسافت» هر چیزی را که به خانه شما وارد می شود، هدایت می کند، از گاز و برق گرفته تا تلویزیون وتلفن. «مایکروسافت» هم این خدمات را از طریق مقاطعه کاری به کارپردازان و عرضه کنندگان واگذار می کند. سرانجام تمایز بین نفت، گاز و برق ناچیز خواهد شد. چون رقبای جدید «انرژی مصرفی» را به مثابه یک محصول از منابع متعددی تأمین و به مصرف کنندگان ارائه می دهند.مقایسه دیگری می توانید بکنید. شرکت «اسپرینت» اعلام کرده است که به زودی خدماتی ارائه می دهد که همه نیازهای مخابراتی از جمله صدا، ارتباطات راه دور، فیلم، اینترنت و انتقال داده های یک شرکت را از طریق اتصالی واحد و با استفاده از یک دستگاه تأمین می کند. به این ترتیب «اسپرینت» از یک خرده فروش محصولات به سوی فروشندگی دستگاه های قوی مخابراتی گام می گذارد. اگر شرکت های نفتی مانند شرکت های «مایکروسافت» و «اسپرینت» باز و آزاد فکر نکنند، نقش آنان به حد عرضه کنندگان انبوه مواد نفتی با حاشیه سود کم تنزل خواهد کرد.
سناریوی سوم
حال به تشریح سومین سناریو می پردازیم. در این سناریو فن آوری و مسایل محیط زیست باعث تغییرات شدیدی می شود. تغییراتی که عموماً بسیار سریع تر از آن چه تصور می شود رخ می دهد. در این دوره ما شاهد ماشین هایی خواهیم بود که از چند منبع نیرو، مانند باتری های پیشرفته و سوخت های سلولی بهره می گیرد. حتی ماشین هایی که فقط با هیدروژن خالص کار می کند. دوران جدید کی پیش خواهد آمد؟ وقتی که قیمت ها به سبب ازدیاد رایانه ها و با استفاده از ریز تراشه ها تا به این حد پایین آمده است چرا نباید ساخت سوخت های سلولی از چنین موقعیتی بهره مند نشود؟ آیا در میان ما کسی هست که بخواهد در مقابل پیشرفت فن آوری شرط بندی کند؟
مدیر کل جنرال موتورز می گوید، هیچ شرکت تولیدی ماشین در سده بیست و یکم قادر به رشد و ترقی نخواهد بود، اگر تنها در این سده به تولید ماشین هایی با موتور احتراق درونی بپردازد. رئیس کل شرکت تولید ماشین تویوتا می گوید که این شرکت به جز ارتقای سطح بازار خود، در ارائه فن آوری های نوین هم می کوشد.از اقدامات شرکت یاد شده در این زمینه معرفی ماشین های بسیار پیشرفته است. این یک راهبرد تجاری ویژه ای است که غرور بیجا و خودپسندی برخی افراد را زیر سؤال می برد. به هر حال شرکت هایی که نتوانند فن آوری های نوین مورد نیاز را شناسایی کنند شکست می خورند. آنگاه که بتوانید ماشین را پارک کنید و سپس از سوخت سلولی آن برای تولید برق خانه خود بهره بگیرد، اقتصاد جهانی به ناچار دچار تغییر می شود. شبکه برق یک شهر بیشتر به اینترنت می ماند تا به یک رایانه قطع بزرگ (Main Frame) به واقع، اگر همه ماشین ها در ایالات متحده از سوخت سلولی بهره می بردند بیش از ۵ برابر پست های ذخیره، برق اضافی می داشتیم. امکان وقوع این امر در ایالات متحده تا زمانی که هر گالن بنزین یک دلار است و در دیگر کشورهای جهان هر گالن به بهای ۵ دلار می رسد، وجود ندارد، زیرا انگیزه های اقتصادی برای شرکت ها دارای ارزش فراوانی است. افزون بر این باید زیرساخت های تحول هم ایجاد شود.
نتیجه همه این تحولات، بازار بسیار پیچیده ای برای انرژی و مبادله محصولات است.