شهید شیخ محمد خیابانی در سال 1297 هجری قمری در خامنه متولد یافت ودر همانجا رهسپار مکتب شد وبه کسب علوم دینی پرداخت .
مرحوم خیابانی پس از بهره گیری از سرچشمه علوم ومعارف دینی دست به مبارزه زد.
در زمان شیخ محمد خیابانی اوضاع جهان اسلام وهمچنین ایران به عنوان پاره ای از پیکر جامعه اسلامی بسیار آشفته وتاسف انگیز بود. در ایران وجود حکام مستبد وبی کفایت از یکسو و دخالتهای بیگانگان از سوی دیگر اوضاع غیر قابل تحملی برای کسانی چون شیخ محمد خیابانی بوجود آورده بود وملتی را که پس ازانقلاب مشروطیت انتظاری جز استقلال آزادی واستقرار حکومتهای عدالت پرور ومردمی نداشتند چنان به مصائب ومشکلات گرفتار کرد که هرگز فکر آن را نمی کردند.
استعمارگران انگلیس روسیه تزاری وآلمان بر سر ایران ودر جهت اجرای برنامه های استعماری خود به نزاع برخاسته بودند ودر امور ایران مداخله شدیدی می نمودند. بطوری که حکومت در ایران واژه بی معنایی به خود گرفته بود. استعمار انگلستان در جنوب وسیستان وبلوچستان نیرو پیاده کرده ودر آن خطه تاخت وتاز می نمود روسیه تزاری فشار خود را بر حکومت باصطلاح مرکزی در جهت عقد قراردادهای ننگین واخذ امتیازات شدید بخشیده وشمال کشور را در اختیار داشت آلمان فعالانه در عرصه سیاست ایران تاخت وتاز می کرد وبا اخذ امتیاز تاسیس بانک مدرسه واجاره بندری در خلیج فارس با روس وانگلیس به رقابت برخاسته بود. ارتش عثمانی در سرحدات مزاحمتهای فراوانی را برای مردم بوجود می آورد. خلاصه این مملکت با حکومت بی کفایت تشریفاتی که داشت در ایران چیزی جز خرابی فقر استبداد قحطی بیماری جهل و... باقی نگذاشته بود و جامعه آن روز ایران مردان مجاهدی را می طلبید که با تمام قوا علیه عوامل بیرونی ودرونی بدبختیها کمربسته وکشور از آن وضع فلاکت بار نجات دهند. در چنین اوضاع واحوالی بود که شیخ محمد خیابانی قیام کرد.
بطور کلی شیخ محمد خیابانی مبارزه همه جانبه خود را بر دو محور انجام داد.
محور اول مبارزه با جهل وناآگاهی مردم که از موانع درونی سعادت جامعه می باشد و تا این مانع از میان برداشته نشود قیام ملتها برای رسیدن به سعادت واقعی غیر ممکن خواهد بود. وی این بعد از مبارزه خود را اغلب با سخنرانیها ونطقهای آتشین به انجام می رساند وعلاوه بر این « روزنامه تجدد » نیز که زیر نظر خود اواداره می شد مطالب آگاهی بخش زیادی را در سطح جامعه پخش می نمود که مجموعه این تلاش شیخ محمد خیابانی سبب ارتقا بینش وآگاهی در میان مردم می شد. او در حقیقت نهضتی را پایدار می دانست که پایه های فرهنگی داشته ونهضت کنندگان با آگاهی وبینش دست به قیام وانقلاب زده باشند. چرا که اگر جز این می بود دوام امیدوارکننده ای نمی توانست داشته باشد.