نوشته دکتر ماشاءالله آجودانی
این کتاب که در سال 1376 در انگلیس به نگارش درآمده در سال 1382 در ایران توسط «نشر اختران» در شمارگان پنجهزار نسخه منتشر شده است.
ناشر ایرانی کتاب «مشروطهی ایرانی» در مقدمه کوتاه و چند خطی خود آورده است: «در این کتاب نیز در مورد جایگاه و نقش افراد، اقشار، گروهها و نهادهای اجتماعی (از جمله روحانیان) در دورهی مورد بررسی داوریای هست که با داوری و نتیجهگیری محقق دیگری هرگاه با دیدگاهی متفاوت، خود را در فضای آن دوره، با تمام ویژگیهایش، قرار دهد یکسان نخواهد بود.» اما در این یادداشت کوتاه، ناشر اشارهای به چگونگی دستیابی به مجوز انتشار «مشروطهی ایرانی» و این که آیا در سال 76 این اثر در لندن منتشر شده است یا خیر، ندارد.
شاید این سئوال پاسخ خود را از پیشگفتار آقای آجودانی دریافت دارد: «با این همه من نخواستهام که کتاب بر انبوه کتابهایی که در خارج از کشور منتشر میشود، بیفزایم، قصد داشتهام که کاری جدی و اساسی ارائه دهم، و دادهام؟»
در واقع «کتابخانه مطالعات ایرانی» که در لندن فعالیت میکند را باید ناشر اولیه این کتاب دانست اما بعد از شش سال زمینه انتشار آن در ایران نیز فراهم شده و توسط نشر اختران وارد بازار نشر کشور گردیده است.
قدرت و حکومت
بخش نخست گذرگاه خشونت
مستمسک اصلی محمدعلی شاه، در تعطیل نظام پارلمانی مشروطیت و دستگیری آزادیخواهان، در اساس این بوده است که مشروطه با شرع مخالف است... (ص22)
قدرتخواهی و خودسری، حتی اغتشاش طلبی بسیاری از انجمنهای مشروطهخواه، بدفهمی و کارندانی و کارشکنی انقلابیون افراطی، سوءاستفاده از آزادی بیان و قلم و مطبوعات، عامل مهم و مؤثر در تسریع حملهی مخالفان در هر دو جبهه، جبههی نظر و جبههی عمل بوده است.(ص25)
... دورهی تاریخ جدید ایران، از قاجار تا به امروز، در بزنگاههای حساس تاریخی، در گذرگاههای «خشونت» و افراط و تفریط شکل گرفته است و ساخته شده است... (ص25)
... در آن دورهی استبداد و در جامعهی اسلامی آن زمان، مطرح کردن مسائل مربوط به مشروطیت، بدون در نظر گرفتن الزامات و امکانات حکومت استبدادی و جامعهی اسلامی اگر نه غیرممکن، لااقل کار سادهای نبود. به همین جهت بسیاری از مشروطهخواهان لائیک و غیرمذهبی هم ظاهراً از سر حسننیت و برای پیشبرد مقاصد سیاسی خود و جا انداختن هر چه سریعتر نظام پارلمانی مشروطیت، دست به نوعی «اینهمانی» یعنی مطابقت دادن اصول مشروطیت با اصول و قوانین شرع زدند. با این همه، حسننیت آنان و ضرورتهای تاریخی یاد شده، نباید ما را از عواقب خطرناک چنین کاری که منجر به تقلیل دادن و حتی بدفهمی آن اصول میشد غافل کند... (ص30)
... ثقهالاسلام تبریزی... اما من برآنم تا یک رسالهی او را که حاوی اساسیترین نظریات و تحلیلهای اوست دربارهی مشروطه... که «رساله لالان» نام دارد، از قضا هفت هشت ماهی پیشتر از آن که گفتگوهای «مقیم و مسافر» آغاز شود، در ربیعالاول 1326 ه.ش (1287 شمسی - 1908) به نگارش درآمد و برای علمای نجف فرستاده شد... جوهر استدلال او در ضرورت مشروطه شدن دولت و سلطنت مبتنی بر طرح چند نکتهی اساسی است که اکثر روحانیون طرفدار مشروطه با طرح آن نکات و تبیین شرعی آنها از مشروطه دفاع کردهاند. در دید او حکومت کامل شرعی و عدالت حقیقی فقط با حضور امام زمان میتواند تحقق یابد. پس در غیبت امام، سخن از حکومت مشروعه گفتن نقض غرض است و مغایر با اسلام... پس شرعاً باید در غیبت امام از سلطنتی حمایت کرد که فساد کمتری داشته باشد و چون در «سلطنت مشروطه» و «دولت مشروطه» نمایندگان ملت با تأسیس دارالشورا (پارلمان) وضع قوانین در امور عرفی، سلطنت را از خودسری و تجاوز به حقوق مردم مانع میشوند، چنین سلطنتی میتواند به حفظ «بیضه اسلام» بکوشد... (ص36)
تبدیل مشروطه به «مشروطه ایرانی» آنگونه که اینان منظور میکردهاند، یعنی تقلیل بنیادیترین مفاهیم و اصول مشروطیت، به تعبیر امروزیها یعنی «اسلامیزه» کردن همهی آن مفاهیم... (ص38)