دانلود مقاله موسیقی در عهد قاچار

Word 336 KB 16620 50
مشخص نشده مشخص نشده هنر - گرافیک
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • بشر با درک زیبایی از طبیعت الهام گرفت و با تقلید اشکال و آهنگهای طبیعی و انعکاس این آثار، هنر را که یکی از عوامل مهم ابزار احساسات و بیان زیبائی است به وجود آورد و آن را به صورتهای گوناگون منعکس شود.

    غم و شادی و عواطف و احساسات انسانی مفاهیم واحدی است، اختلاف در طرز بیان و توصیف آن است.


    افلاطون در تعریف موسیقی گوید: «موسیقی یک ناموسی اخلاقی است که روح به جهانیان و بال به تفکر، و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی، و حیات به همه چیز می بخشید.

    جوهر نظمی است که فرد بر قرار می کند و تعالی آن به به سوی هر چیزی است که نیک و درست و زیباست و با اینکه نامریی است مشکلی است جزء کننده و هوس انگیز و جاویدان.»
    آنچه مسلم است موسیقی ما تا اواسط قرن نهم هجری جنبه علمی داشته است، چنانکه کتابهایی تا آن زمان در دست ما می باشد مانند نوشته های فارابی – ابن سینا – صفی الدین موسی- قطب الدین شیرازی و عبدالقادر مراغه ای.

    ولی از آن به بعد نه تنها کتابی در موسیقی نظری نوشته نشده از لحاظ علمی هم بواسطه مساعد نبودن اوضاع اجتماعی و موانع مذهبی، تشویقی از اصل این هنر به عمل نیامده و به تدریج هنرمندان واقعی دلسرد و افسرده شده و کمتر کسی به فرا گرفتن این فن رغبت یافته است.
    در دوره قاجاریه موسیقی ایران تحولی یافت که حائز اهمیت می باشد.

    باباخان که دوران ولایتعهدی خود را در شیراز می گذراند پس از آقا محمدخان به تهران آمد و در 1212 هجری قمری به نام فتحعلی شاه به تخت سلطنت نشست و دربار سلسله های پیشین ، صوفیه و افشاریه و زندیه را بر پا کرد و جمعی از موسیقیدانان دوره زندیه از خواننده و نوازنده و استادان بنام آن عهد به دربار او منتقل شدند.

    موسیقی ملی ایران بوسیله همین استادان خوانندگان و نوازندگان به دربار فتحعلی شاه انتقال یافت و رواج پیدا کرد.

    همچنانکه شاعران دوره زندیه پس از انتقال به دربار قاجار شیوه شعری خود را رواج دادند و پیشقدم شاعران دوره قاجار به شمار می روند.

    موسیقیدانان عهد زندیه هم آنچه را در عمل و نظر در خوانندگان و نوازندگان به کار می بردند و به دربار قاجار انتقال دادند و پیشقدم استادان به نام موسیقی در دوره محمد شاه به حساب می آیند.


    راحت طلبی و عیشی دوستی و علاقه به تشریفات و تجمل و امور تفننی و ذوقی و تفریحی در دوره نخستین پادشاهان قاجار بویژه فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه و توجه آنان به رشته های هنری سبب رواج و رونق شعر – نقاشی، خوشنویسی و موسیقی گردید و با عنایتی که دربار سلطنتی به این قبیل هنرها داشت در هر رشته نمایندگان بنامی پیدا کرد.
    موسیقی ملی در ایران که با همان اساس قدیم به صورت هفت دستگاه و ردیف در زمان سلطنت فتحعلی شاه و محمدشاه شکل گرفته بود.

    در زمان این پادشاهان نمایندگان معتبری داشت و به وسیله همین نمایندگان به عصر ناصری انتقال یافت و در دوره طولانی سلطنت این پادشاه و عنایت او به این هنر استادان بنامی ظهور کردند و با تعلیم و تعلم و توسعه و رواج آن دست گماشتند و آنچه از پیشینیان به آنان رسیده بود برای آیندگان باقی گذاشتند و گذشته موسیقی ملی کنونی ما همان است که از این استادان و مربیان روایت و تعلیم شده و به عصر ما رسیده است.
    هو
    آه ای موسیقی عرشی سرود از کجای عرش می آیی فرود
    چون فرو می آیی از آفاق عرش می بری بالا مرا تا ساق عرش
    با کمند نور ماه آسمان از مکانم می بری تا لا مکان
    با پرو بال تو ای رشک ملک عرصه گامی است تا بام فلک.


    سرگذشت موسیقی ایران در اوایل دوره قاجاریه
    در مقدمه تحقیق نحوه رشد ورود آلات موسیقی به ایران دوره قاجاریه را عنوان کردیم که با روی کار آمدن پادشاهان متفاوت تحولات زیادی بوجود آمده است.

    اما قبل از ورود به تحولات اساسی موسیقی در زمان پادشاهان قاجاری و موسیقی های رایج در این دوره دو مورد را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
    در مقدمه تحقیق نحوه رشد ورود آلات موسیقی به ایران دوره قاجاریه را عنوان کردیم که با روی کار آمدن پادشاهان متفاوت تحولات زیادی بوجود آمده است.

    اما قبل از ورود به تحولات اساسی موسیقی در زمان پادشاهان قاجاری و موسیقی های رایج در این دوره دو مورد را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

    الف: تاریخ ضبط صفحات موسیقی: ضبط صفحات گرامافون در ذی القعده 1323 ه.ق با فرمان مظفر الدین شاه در ایران آغاز گردید: «چون انجمن ضبط صوت در آمریکا گرامافونهای بسیار ممتاز خودشان را با ماشین های پسندیده از نظر انورشاهانه گذرانده و مراتب مراقبات خود را در تکمیل و ترویج این قسمت مشهود حضور همایون داشته بودند مهذا برای تسهیل فروش و حمایت محضر ملوکانه از این سوستیه به موجب صدور این فرمان مبارکه سوستیه آنونیم مزبور را بدست فورنیری مخصوص خودمان مباهی سربلند فرمودیم که از شمول این مرحمت ملوکانه بینی الاشل والا قرآن سربلند بود و در ترقی و تکمیل این صنعت مراقبات کافیه به عمل آورده مقرر آنکه اولیای دولت علیه در پیشرفت مقاصد حقه و ترقی و توسعه این کارخانه لازمه مساعدت و همراهی را به عمل آورده و در عهد شناسنه.

    فی القعده الحرام 221323 رواج پیش درآمد یکی از مختصات موسیقی اواخر عصر قاجار است که توسط غلامحسین درویش ابداع گردید.

    با اشاره به تاریخ ضبط صفحات موسیقی در دوره قاجار سعی می کنیم به طور اختصار چگونگی تبدیل و تنظیم موسیقی ایران از نظام ادواری به دستگای را اشاره نمائیم که شاید یکی از تحولات اساسی موسیقی ایران در دوره قاجاریه می باشد.

    ب): تاریخچه تبدیل و تنظیم موسیقی ایران از نظام ادواری به دستگاهی آنچه مسلم است موسیقی ما تا اواسط قرن نهم هجری جنبه علمی داشته است، چنانکه کتابهائی تا آن زمان در دست ما می باشد مانند نوشته های فارابی- ابن سینا- صفی الدین اموری قطب الدینی شیرازی و عبدالقادر مراغه ای ولی از آن به بعد نه تنها کتابی در موسیقی نظری نوشته نشده، از لحاظ عملی هم بواسطه مساعد نبودن اوضاع اجتماعی موانع قدیمی، تشویقی از اصل این هنر بعمل نیامده و بتدریج هنرمندان واقعی و سرد وافرده شده و کمتر کسی بفرا گرفتنی این فنی رغبت یافته است.

    در نتیجه موسیقی ایران بدست مردم بی سواد افتاده که از آن استفاده مطربی کرده اند.

    هرچند گاه گاهی کسانی پدید آمده اند که علاقه ای به این هنر داشته اند که دور صفویه به دلیل استقلال و تحکیم اوضاع از ادوار مهم توجه به هنر موسیقی مذهبی نیز می باشد اما زمان تاریخ و تبدیل موسیقی ایران از نظام ادواری (دوازده مقام) و تنظیم و تکمیل آن به هفت دستگاه و در ردیفها رسمیت یافتن و متداول شدن آن که در زمان قاجار بکار می رفته است شخصی نیست و اینکه توسط چه افرادی رخ داده است معلوم نیست.

    در اینجا حلقه کاملاً گمشده ای وجود دارد آنچه مسلم است این تغییر و تحول که نقطه عطفی در موسیقی ایران به شمار می رود یک مرتبه صورت نگرفته، بلکه حاصل تحول و تکامل تدریجی و تاریخی است؟

    بر اساس اظهارات نظریه پردازان اساس دنیای موسیقی ایران از قرن چهارم تا دوازدهم بر پایه دوازده مقام (عشاق، نوا، بوسلیک، راست، عراق، اصفهان، زیرافکند، بزرگ، زنگوله، رهاوی، حسینی ، حجازی) استوار بوده است و اسامی آنها در کتاب الادوار صفی الدین اموری و جامع الالحانی عبدالقادر مراغه ای ذکر شده است از زنان صفی الدین به بعد شش آواز الحاقی (گوشت، گردانیه، مسلمک، نوروز، مایه و شهناز) توسط صفی الدین به دوازده مقام (مقامات) افزوده گشت و مبنای موسیقی ایرانی دوازده مقام و شش آواز الحانی قرار گرفت.

    توضیح اینکه الادوار (دوره) به نظام موسیقی دوره اسلامی اطلاق می شود.

    که در دوره قاجاریه آواز موسیقی سنتی ایران در دوازده جموعه تقسیم بندی می شد.

    لبه ها از این دوازده مجموعه هفت مجموعه که از وسعت و استقلال بیشتری برخوردار بودند را دستگاه نامیدند و پنج مجموعه دیگر که مستقل نبودند و از این هفت دستگاه منشعب می شوند را آواز نامیدند.

    حسن مشحون می نویسد: «از اواخر سده نه هجری به بعد تزلزلی در اصول و روش موسیقی و سبک کارگذشتگان راه یافت و شیرازه موسیقی قدیم به تدریج از هم پاشید و اساتید فنی برای جلوگیری از موج و موج که در موسیقی ملی راه یافته بود و برای حفظ و سر و صورت دادن به آن و داشتن ضابطه اقدام به جمع آوری و تنظیم و تقسیم آن به دستگاه ها و آوازها و گوشه های مربوط به تناسب موضوم کرده اند.

    شاید بتوان تاریخ این کار را به اواخر دوره صفوی یا اوایل دوره قاجار برگرداند، چرا که در کتابها و رساله هایی که از سده نه هجری به بعد و پیش از قاجاریه در موسیقی ایران نوشته شده از هفت دستگاه به صورتی که در دوره ناصری معمول بود و اکنون نیز متداول است ذکری به میان نیامده است.» آخرین کتابی که در آن به موسیقی دستگای اشاره شده محیط التواریخ نوشته محمد امینی نبی میرزا زمان بختیاری می باشد از آنجا که این کتاب شرح حال خاندان سبحان قلی خان (1092-1114) حاکم بخارا سمرقند می پردازد، تاریخ سبحان قلی خان نیز نامیده می شود.

    با توجه به بخشی که در محیط التواریخ به موسیقی و شرح حال هنرمندان پرداخته (تا پایان سال 1109) می توان چنین استنباط کرد که در این دوره نظام ادواری رواج داشته است و هنوز نظام دستگاهی جایگزین آن نشده بوده است.

    اولین کتابی که در آن به هفت دستگاه اشاره شده مجورالالحان و تالیف 1322 ه.ق نوشته فرصت شیرازی است چنانکه در صفحه 28 این کتاب چنین آمده است:«در قرون اخیر دستگاهی قدما را برهم زده و آن را هفت دستگاه قرار داده اند.» با در دست داشتن این دو ماخذ تا حدودی می توان به تاریخ نحوی نظام ادواری به دستگاهی نزدیکتر شد و با توجه به تاریخ نگارشی این دو کتاب (1109-1322) می توان این تحول را بین قرن دوازدهم تا چهاردهم هجری به شمار آورد.

    با بررسی اجمالی تاریخ ضبط موسیقی ایران، تاریخچه تبدیل و تنظیم موسیقی ایران از نظام ادواری به دستگاهی که بیشترین تحول در دوره قاجاریه صورت گرفته است و اهمیت فراوانی دارد به همین منظور سرگذشت موسیقی ایران در دوره قاجاریه را بر اساس دوران حکومت شاهان قاجار به نگارشی در خواهیم آورد.

    موسیقی در عصر فتحعلی شاه قاجار موسیقی مذهبی یکی از قدیمترین انواع این هنر است که در همه ممالک کم و بیش بکار میرفته و مخصوصاً در اروپا مقامی بزرگ یافته است چنانچه بزرگترین موسیقی دانهای قدیم مانند باخ و هندل از کلیسا بیرون آمدند.

    کلیسای عیسویان مهمترین مشوق و‌بهترین‌وسیله‌شرقی‌و‌پیشرفت‌موسیقی اروپا ئیست.

    ایرانیان قبل از اسلام از موسیقی مذهبی بی بهره نبودند.

    گاتها با سرودهای مذهبی زرتشت با آهنگ موسیقی در مواقع عبارت خوانده شده است.

    موسیقی ایران بود که به عربستان رفت و حتی به اندلس رسید و در موسیقی اسپانی و اروپا اثراتی از خود گذارد.

    ولی چون در بکار بردن ‎آن رعایت اعتدال تشه و شاید انواع مبتذلی هم پیدا کرده اهل مذهب را به مخالفت وا داشت و غذا تحریم گردید.

    تا اینکه اهل موسیقی از گوشه در کنار در انتظار فرصت بودند و همین که موقع را مناسب دیدند نخست به عنوان اذان و مناجات و بعد در لباس نوحه و در این اواخر برای موثر کردن اشعار تعزیه توهی از این موسیقی را در بعضی از تشریفات مذهبی بکار بردند.

    همان که آن را موسیقی مذهبی نام نهاده اند.

    موسیقی مذهبی در این دوره (فتحعلی شاه) به شیوه تعزیه به دلیل روابط با کشورهای خارجی و تاثیر پذیری از فرهنگ و تئاترهای آن و نیز حمایت شاهان و طبقه اعیان روشن یافت و راه تکامل پیموده شده مشهون می نویسد: «در زمان فتحعلی شاه روابط با کشورهای خارجی بویژه روسیه تزاری توسعه پیدا کرد.

    ماموران و سران دولت ایران در روسیه پس از دیدن مجالس نمایش تئاتر و اپرا بعد از مراقبت به ایران در صدد برآمدند که آن را در ایران به صورت نمایش مذهبی در آوردند و از این زمان شبیه های واقعه کربلا را از مخالفت و موالف و یک را برای اجرای نقش مهیا ساخته نمایش مذهبی را معمول داشتند.» در تئاتر ایرانی آمده است:«لازم به اشاره است که نمونه ای از ارزشهای تئاتر اروپایی در زمان فتحعلی شاه در ایران به ظهور رسیده است که احتمالاً می توانسته است عامل آگاهی بر نقش آفرینش هنری در زمینه نمایش باشد.» موسیقی درباری: بطوریکه از تاریخ عضدی بر می آید در روزهای نوروز (از اول تا سیزدهم) یکی از زنان شاه به نام تاج الدوله میزبان فتحعلی شاه و کلیه افراد حرمخانه می شد و در مدت این سیزده روز به ساز و آواز می‌پرداختند.

    استاد مینا و استاد زهره از خوانندگان و نوازندگان معروف زمان فتحعلی شاه بودند، استاد مینا از شاگردان مهراب ارمنی اصفهانی و همسر مصطفی خان عمو بود.

    استاد زهره از شاگردان رستم یهودی شیرازی و همسر جعفر قلیخان عمو بود.

    استادان این در موسیقیدان (مهراب و رستم) نیز استاد آقا محمدرضا و رجبعلی خان و چالانچی مغنیان آن دوره بودند که از موسیقیدانان بزرگ به شمار می رفتند.

    گروه استاد مینا و استاد زهره که سخت با هم رقابت و برابری داشتند، دو گروه هنری جداگانه، متجاوز از پنجاه نفر داشتند.

    سازهای آنها متشکل از تار، سه تار، کمانچه، سنتور و ضرب، دایره، زنگ، و قاشمک بود که خوانندگان و رقصندگان با آنها هنر نمایی می کردند و هر دسته متعلق به یکی از زنان شاه بود.

    آقا محمدرضا و رجبعلی خان و جان بخش خان هر روز صبح در معلم خانه به آموزش آنها می‌پرداختند، سپس استاد مینا و استاد زهره جداگانه به آموزش گروه خود مشغول بودند.

    مشتری خانم، نام یکی از زنان فتحعلی شاه بود.

    او که اهل شیراز بوده در موسیقی وارد و از صدای دلنشین برخوردار بود.

    حاجی علی محمد الله حضور، از جمله افراد خوش صدایی بود ک در موسیقی مهارت بسزایی داشت و کلیه نکات و مقامها والحان را به کار می برد.

    گفته شده او هنرش را فقط در حکومت و تنهایی در حضور فتحعلی شاه ارائه می داد دکتر کسی از هنر لو در موسیقی با اطلاع بوده است.

    درباره مشتری خانم می نویسند:«از اهل شیراز است مدتها از التفاوت فاقان واقع بوده هیچ یکی از خادمان رم پیش از او صاحب اولاد نبوده مشتری خانم در علم موسیقی مهارت کامل و بالفطره آواز سرشار داشت.

    گویند شبی خاقان مرحوم با شاه پسند خانم در طبقه اول برج جهان نسا به عیش و راحت به سر می بردند.

    مشتری خانم در طبقه دوم بود این شعر را به آواز بلند خواند.

    بالای بام دوست چو نتوان نهاد پای هم چاره آنکه سر بنهم زیر پای دوست.» موریس روکوتز بوته، که در زمان فتحعلی شاه قاجار همراه با نصیر روسیه (مسیو دوزراتف) به ایران آمد در سفرنامه خود درباره مجالس طرب دربار نوشته است:«....

    اندک اندک رقاصی هایی که تا حال دم در ورود ایستاده بودند، داخل شدند.

    آلات طرب عبارت از یک نار و یک ویولون بود که سه سیم بیشتر نداشت و با دو تنبک آواز خوانی با ایشان بود که با دهان کج و کات مضحکتر از آن اشرد اصوات را از گلوی خود برآورده با ساز همراهی می کرده خوشبختانه بنا به مهارت مملکت در موقع خواندن صورت خود را از پشت صفحه کاغذ می پوشاند که حرکات صدرنشی موجب وحشت ما نشود.

    سازندگان رعایت موسیقی را خوب می کردند ولی آوازشان شبیه به صدای گربه بود.» اوژن فلانون که در زمان فتحعلی شاه به ایران آمده بود در سفرنامه خود درباره موسیقی درباره چنین می نویسد: در ایرانیان که بسیار دولتمند بودند به سر ناهار دو سه مطرب می آورند.

    یکی از آنها خواننده است که پیوسته آواز یکنواخت می خواند و اشعارش بیشتر از عشق و شراب و شجاعت صحبت می دارد.

    سازی که با این آواز همراه است یک دایره رنگی است، یک جنگ و یک نوع دیوان که آن را کمانچه می گویند.

    کنسرتی که این سازه ها تشکیل می دهند زیاد خوش آهنگ نیست.

    موسیقی ایران بسیار عقب است و دو دیس دارد: یکی اینکه موسیقی مانند نقاشی، صفت تقلیدی نیست بلکه عملی است، دیگر آنکه موسیقی ایرانی به دست طوطیان داشتی حس بی سر و پا افتاده که کار دیگری از دستشان بر نمی آید به اشیا جهت قدر و قیمت موسیقی به کلی در ایران از پیش رفته است و به قدرت اشخاص اسم و رسم داری یافت می شوند که با موسیقی آشنائی داشته باشند» فتحعلی شاه مانند آقامحمد خان به شاهنامه فردوسی علاقه داشت و میرزا ابوالحسن جندقی متخلصی به حریف برایش شاهنامه می خواند.

    مولف تاریخ عضدی می نویسد: «در عهد سلطنت خاقان مغفور عبدالحسین خان ملایری در هنگام سواری در پهلوی رکاب اعلی به آواز بلند شاهنامه می خواند.«و نیز می نویسد:«حاجی علی محمد الله حضور، خوش آواز بود و تمام نکات و مقامات و الحان را به کار می‌برد و در علم موسیقی مهارتش به اعلی درجه بود ولی جز اوقاتی که خیلی خلوت بود این هنر خود را در خدمت خاقان جلوه نمی داد.

    گویا کمتر کسی می دانست که حاجی علی محمد به علاوه سایر کمالات دارای این فنی شریف نیز هست» دسته های خواننده و نوازنده و بازیگر در این دوره بسیار بودند و در زمان ناصرالدین شاه دسته های مومن، کریم، گل رشتی، طاووس؛ ماشاالله معروف بودند.

    از میان اینها دسته های مومن و کریم شهرت بیشتری داشتند این دسته های به دربار راه داشتند و بیشتر دسته های مومنی و کریم در مجالس بزم ناصرالدین شاه شرکت می کردند.

    معیرالممالک از چند دسته خواننده و نوازنده زنانه دیگر هم به نامهای گل رشتها- طاووس و دسته ماشاالله یاد می کند و می نویسد: «آنها نیز در اواسط بهار روزی که شاه با زنها و دختران و خانمهای شاهزادگان در قصر قاجار بودند و آش رشته می پختند نوازندگی می کردند.

    ماشاالله کمانچه خوب می‌زد و خود در حال رقصی کمانچه می کشید.

    خواهرش گوهر رقاصی ماهری بود.

    درباره دسته دیگری که از هندوستان به ایران آمده بودند می نویسد:«مادرم به اندرون رفت و عصرهمان روز بساط بزم در اطاق بر لبان ساز گشت.

    مطربها 12 نفر بودند و میان آنها دو مرد قوی هیکل تنبک دوسری به گردن آویخته بودند و در حین رقص و چرخیدن با حالتی تماشایی ضرب می گرفتند.

    پسر کسی سیه چرده به سن 15 الی 16 سال مشتی موزن به زمین می پاشید و در بین رقص خم شده با پلک چشم آنها را یک یک برمی چید.

    انواع سازهای عجیب خوش صدا داشتند و نواهای پسندیده می خواندند که بسیار دلنشین بود.» ساز و آواز رقصی در عصر قاجاریه از لوازم مجالس میهمانی بود و مجالس میهمانی و سرگرمی پادشاه و شاهزادگان و اعیان و اکابر و رجال وابسته به دربار بدون وجود راهشگران برگزار نمی شد.

    دیوار قوا در سفرنامه خود از یک جشن عروسی در جلفای اصفهان که خود در آن شرکت داشته صحبت کرده درباره اشکال درک موسیقی ایران برای کسی که از آن اطلاع دقیقی ندارد می نویسد:«یک نفر آمد و جعبه ای چوبی که آن را سنتور می گویند در جلو خود گذاشت و با مظربهای چوبی شروع به زدن آن کرد.

    این هنرمند ماهر برای نشان دادن استادی خود با کمال تندی مظرب را روی سیم فرود می آورد.

    پس مدتی تماشا کردم ولی نتوانستم آن را با پیانو یا ساز دیگری که نغمات خوش آهنگی از آن شنیده می شود تشبیه کنم.» موسیقی در دوره محمدشاه قاجار محمد شاه فرزند عباس میرزا که پس از فوت فتحعلی شاه به سلطنت رسید بواسطه ضعف مزاج و شدت مرض نقرس به کارها رسیدگی نمی کرد و کارها یکسره به دست میرزا آقاسی افتاد.

    حاجی میرزا آقاسی از سیاست و مملکتداری و تدبیر اداره ملک بی خبر و مردی صوفی منش و شاعر بود.

    در شعر فخری تخلص می کرد و اشعاری از او باقی است.

    در موسیقی دست دست داشت و آهنگ می ساخت از جمله یکی از اشعار منوچهری را مغانی شاعر معروف محمد غزنوی را به صورت تصنیفضربی آهنگی در آورده و این آهنگ را در رنگ فرخ همایون که از رنگهای قدیمی است ساخته.

    محمد شاه هم چون پدر گرد تجمل و عیاشی نمی گشت ولی به موسیقی و موسیقیدانان علاقه مند بود.

    موسیقیدان بزرگی در عصر ظهور کردند که هر یک در فنی خود است وی بی مانند بودند مانند آقا علی اکبر استاد تار و حسن خان ملقب به سنتورخان استاد سنتور و خوشنواز استاد کمانچه و آقامطلب استاد کمانچه و میرزا غلامحسین پدر سماع حضور که کمانچه مخصوصی اختراع کرده بود.

    اینان همه از تربیت یافتگان این عصر بوده اند و از استادان درجه اول موسیقی در اوایل عهدنامه ی محسوب می شدند.

    مخصوصاً سه نفر اول در تار و سنتور و کمانچه بی نظیر بودند.

    سنتورخان بزرگترین استاد سنتور در عصر قاجاری است که از او اطلاع داریم.

    سنتورخان بسیار مورد توجه محمدشاه بوده و غالباً در اطاق استراحت محمد شاه برای او ساز می زده تا از رنج و درد پای او بکاهد.

    سنتورخان از تربیت شدگان عهد فتحعلی شاه و از نوازندگان بنام و مشهور دربار محمدشاه بود و تنها شاگرد بنامی که تربیت کرد محمد صادق خان سرور الملک فرزند آقای مطلب نوازنده کمانچه عصر ناصرالدین شاه بود.

    مشهور است که خانواده آقا علی اکبر از قبیل برادرزادگان و فرزندان مکتب موسیقی تاسیس نمودند و شاگردان بسیاری تربیت شد.

    تربیت شدگان مکتب موسیقی در اواخر عهد ناصری و مظفری غالباً از استادان تار و سه تار بودند.

    در زمان محمد شاه گروهای موسیقی تحت نظر استاد مینا و استاد زهره فعالیت داشتند.

    از خوانندگان و نوازندگان این دوره نام زاعی، ریحان، ملیخا، اکبر، احمد و بابایی ذکر شده سه نفر اول کلیسا و نوازنده تار بودند و سه نفر بعد حزب می گرفتند.

    میرزا حبیب قاآنی (شرفی 1270 ه.ق) که از شاعران بزرگ داستگا دانان دوره فتحعلی شاه و محمد شاه بود در قصیده ای که در وصف محمد شاه سروده نام آنها را ذکر کرده است: تار زن زاعی و ریحان وملیخای یهود حزب گیر اکبری و احمدی و بابایی در مجمع الادوار به چند نوازنده در این دوره اشاره شده است:«در دوره محمد شاه دو استاد به نام زهره و مینا هم چنین فتح الله میرزای شعاع السلطنه فیروز میرزای نصرت الدوله در کمانچه و عبدالعلی معتهد الدوله در تار دست داشته اند.» کنت دوگو بینو از سیاحان مشهور فرانسوی که اوایل دوره ناصری به ایران آمده است در خصوص خوشنواز در کتاب سه سال در ایران می نویسد:«دو هنرپیشه دیگر در ایران هستند که هر دو معروفیت دارند یکی خوشنواز که در زدن کمانچه ماهر است و برعکس علی اکبر مردی خوش شرب می باشد و دیگر محمد حسن که خیلی خوب سنتور می زند لیکن در حسن برعکس خوشنواز مردی ساکت و کم حرف و کم تر او را دیده اند که بخندد.

    خوشنواز و محمدحسن در دوره محمدشاه (اوائل ناصرالدین شاه از نوازندگان دربار بودند.

    بطوری که دیگران می نویسند، محمد حسن خان از سنتورخان هم می گفته اند و او قدیمی ترین استاد سنتوری است که می شناسیم.

    موسیقی عصر ناصرالدین شاه «در عصر ناصرالدین شاه علمای ریاضی و موسیقی کم بودند و طلوب علوم نیز کمتر در پی آن بودند و به علوم دینی که خریدار بیشتری داشت روی می آوردند و علمای حکمت و فلسفه نیز انگشت شمار بودند.

    کنت دوگوبینو که در زنان ناصرالدین شاه در ایران چند سال ماموریت سیاسی داشته است در کتاب معروف خود می نویسد: «ملاعبدالجداد خراسانی ریاضیدان معروف که محل اقامتش اصفهان بوده و عده ای شاگرد و مرید داشته در موسیقی خیلی ورزیده بود و تار می زده است» در زمینه روح اله خالقی می نویسد:«آخوند محمدعلی یکی از ریاضیدانان معروف این دوره است که در موسیقی نظری خیلی استاد بوده ولی هیچ یک از ادوات موسیقی را نمی نواخته است» بطور کلی در ایران عصر ناصری کسانی که تار می زدند و در موسیقی استاد بودند غیر از طبقه اول و دوم می باشند و اشراف ایرانی تار زدن را یک نوع عیب می دانند یا اقلاً باعث سبکی خود می شمارند.

    روح انگیز راهگانی اعتقاد دارد که موسیقی در عصر ناصرالدین شاه به علت توجه و حمایت ناصرالدین شاه به موسیقی این هنر در این دوره رونق یافت.

    در عصر وی برای برای نخستین بار سرور ملی و علوم رسمی توسط لومر و به سفارش ناصرالدین شاه ساخته شد و در تیرماه 1252 هجری شاه در میهمانی ملکه ویکتوریا با حضور ناصرالدین شاه به اجرا در آمد و تا دوره مشروطه نواخته می شده یکی از کارهای مهم ناصرالدین شاه ساختن زیباترین و عظیم ترین بنای تئاتری تکسیر دولت با گنجایش 20.000 نفر واقع در جنوب غربی کاخ گلستان بود.

    صادق همایون می نویسد: علت ساختن آن هم این بود که چون ناصرالدین شاه در مسافرت فرنگ تماشاخانه های اروپایی را دیده و خوشش آمده بود برای نقش نمایش در ایران دستور داد که با استفاده از معماری «آلبرت مال» لندن که تئاتر بزرگ سلطنتی انگلستان بود محلی ساخته شود و نمایشات بزرگ در آن برگزار گردد و این کار با کمک مهندسین انگلیسی صورت گرفت ولی هوز ساختمان آن تمام نشده بود که موجی از مخالفت برای اجرای نمایش در آن برخاست و ناصرالدین شاه آن را به تعزیه خوانی اختصاص داد و در این عمل تعزیه های پرشکوه برگزار می شد.» تشکیل دارالفنون (1230) و شعبه موزیک نظام در این دوره از مهمترین عوامل رشد و گسترش موسیقی در ایران بود که دگرگونیهای زیادی در تحول موسیقی ایجاد نمود.

    ناصرالدین شاه در سفر به اروپا چند پیانو بزرگ به ایران آورد و در زمان او برای اولین بار ویولن وارد ایران شد.

    در عصر ناصرالدین شاه موسیقیدانان بزرگی در موسیقی اصیل ایرانی ظهور کردند زیرا از هنرمندان حمایت و به نفع آنها رسیدگی و توجه شد.

    مهمترین عاملی که موجب احیاء و اعتلای موسیقی بود همانا همین حمایت ها بودند.

    به این دلیل ناصرالدین شاه را به خاطر توجهش به هنرمندان عامل مهمی در بروز هنرمندان برجسته داشت.

    موسیقی در این دوره ویژگی علمی خود را از دست داده بود و واژه و «عمله مطرب»لقبی بود که به نوازندگان عادی داده می شد.

    نوازندگان در یاری را که از سوی شاه به آنها حقوق و مقرری داده می‌شد «عمله مطرب قاصد» می گفتند.

    در دوره ناصرالدین شاه دو نوع موسیقی در دربار وجود داشت: 1-موسیقی مخصوص ایام عید جشن ها و سلامهای رسمی 2- موسیقی که توسط نوازندگان درباری (عمله مطرب خاص) اجرا می شد.

    ناصرالدین شاه علاوه بر موسیقی های ذکر شده در مجلس بزم از نوازندگان دیگر از جمله طرب و دوشیزگان مطرب ساز و نغمه پرداز استفاده می کرد.

    دوشیزگان را برای فراگیری ساز و آواز و رقص به عمله طرب می سپردند.

    پس از فراگیری نزد اساتید به آموزش و سایه های گوناگون می پرداختند و پس از گذراندن دوره دو ساله در مجلس شاه به نوازندگی می پرداختند.

    بعضی از آنها به دریافت جایزه و مقام و برخی به عقد شاه در آمده و به سرای او می پیوستند.

    در زمان ناصرالدین شاه دسته های خواننده و نوازنده و بازیگر وجود داشتند که معروفترین آنها دسته مومن و دسته کریم بودند که از افراد با استعداد و تعلیم یافته تشکیل می شدند.

    در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه نیز مردم طبقه اول و دوم و علما و دانشمندانی که به علم یا عمل موسیقی آشنایی داشتند و یکی از سازهای موسیقی را می نواخته اند غالباً پنهان از دیگران نوازندگی می‌کردند، به طوریکه یکی از طلاب دانشمند مورد اعتماد نقل می کرد بعضی از علماء فلسفه و حکمت اواخر عصر قاجاریه به علم موسیقی واقف و به زدن ساز آشنایی داشتند و درویش خان پنهانی با آنان آمد و رفت داشت و کمتر کسی از هنر نوازندگی آنها باخبر بود.در عصر ناصرالدین شاه علاقه به موسیقی سبب رونق و رواج بیشتر آن گردید موسیقی از انحصار گروهی خاصی بیرون آمد و رفته رفته به قشرهای بالای اجتماع و اشراف و نجبا نیز راه یافت.

    استادان ممتاز ظهور کردند که در صفحه های بعد نقل خواهد شد.

    در خصوص مجالس بزم و راستگویی درباری ناصرالدین شاه معیرالمالک که دوران طفولیت را در دربار شاه می گذرانده چنین می نویسد:« روزی شاه به مادر پدرم (ماه نساخانم) می گوید که دوازده دختر زیبا حاضرنماید و آنها را به عمله طرب بسپارد تا انوع ساز و آوازها و رقصها را بیاموزند و پس از تکمیل به اندرون فرستاده شوند.

    ماه نسا خانم ظرف چند ماه دخترها را گرد آورده آنها را به اساتید موسیقی زمان می سپارد و در مدت دو سال دخترها به آموختن موسیقی و انواع سازها مشغول می شدند.

    روزی ماه نسا خانم مجلس آراسته شاه را از صبح به منزل خود دعوت می کند و بعد از ناهار بساط بزم می آراید و رامشگران ماه پیکر در حضور شاه به سازندگی مشغول می شدند.

    این حال سخت پسند خاطر خسروانه می افتد.

    انگشتری....

    به ماه نسا خانم مرحمت می کند و مقام شایانی در حق اساتید نوازندگان مبذول داشته دخترها را به اندرون فرستاد....

    برخی از آنها نیز که مطبوع طبع ملوکانه واقع شده بودند صیغه شده در جرگه خانمها در آمدند.

    اسامی بعضی از دوشیزگان طرب ساز و نغمه پرداز از این قرار است: دلبرخانم، دلپسند خانم، عالیه خانم، فاطمه سلطان خانم، خاور سلطان خانم، زینت خانم و....» موسیقی مذهبی دوره قاجاریه: تعزیه: از برپا کردن مجالس عزاداری به صورت نمایش مذهبی یا به اصطلاح در دوره صفویه هیچ نشانی نیست و هیچ یک از تاریخ نویسان و نویسندگان در آثار خود از آن شخص نگفته اند.

    جهانگردان و نویسندگان ایرانی نیز در سفرنامه های خود از آن نام نبرده اند.

    ظاهراً تاریخ این گونه مراسم و نمایشها به دوران پادشاهی کریم خان زند باز می گردد، نوشته‌اند؛«در عهد وی سفیری از فرنگستان به ایران آمد و در خدمت آن پادشاه شرحی در تعریف تئاترهای خرده انگیز بیان کرد و کریم خان پس از شنیدن بیانات وی دستور داد که صحنه هایی از وقایع کربلا و سرگذشت هفتاد و دوتن ساختند و از آن حوادث غم انگیز مذهبی نمایشهایی ترتیب دادند که به تعزیه معروف گشت.» بهر روی نمایش مذهبی (تعزیه) از آغاز دوره قاجاریه در ایران رواج یافت و یا موسیقی همراه بوده عبدالله ستونی در جلسه اول کتاب خود درباره تعزیه می نویسد:«از خصوصیات آن این بود که هر یک از دوست و دشمن نقش خود را با خواندن اشعار مذهبی در یکی از دستگاهها و آواز و گوشه های موسیقی اجرا می کرد و هیچ گاه از حدود آن مقام و آواز و گوشه خارج نمی شد.» ناصرالدین شاه که از همه چیز وسیله سرگرمی و تفریح می تراشید به تعزیه و گسترش آن توجه بسیار داشت و شبیه خوانی را وسیله سرگرمی و اظهار تجمل و نمایش شکوه و جلال سلطنتش قرار داد و آن را به مقام قسمت رسانید.در نتیجه علاقه ناصرالدین شاه به مجالس تعزیه و شبیه خوانی محلی در کنار اندرون شاهی ساختند و به تکیه دولت معروف شد، شاهزادگان و بزرگان و اشراف دولت هم به پیروی از شاه به هر یک مجالس تعزیه خوانی به راه انداختند.

    رفته رفته در هر محله و گذر بزرگ تهران تکیه هایی ساخته شد که مخارج آن را ساکنان هر محل فراهم می کردند.

    در روزهای محرم و صفر در فاصله تعزیه در تکیه های بزرگ موزیکچی ها نقاره چی ها ساز می زدند.

کلمات کلیدی: موسیقی - موسیقی عهد قاچار

تولد: 27 ژانويه 1756 (سالزبورگ) مرگ: 5 دسامبر 1791 (وين) خانواده و دوران کودکي يوهان کريزوستوم ولفگانگ آمادئوس موتزارت، روز 27 ژانوزه 1756 ميلادي در شهر سالزبورگ به دنيا آمد. پدر وي لئوپولد موتزارت (تولد 14 نوامبر 1719- مرگ 28 مِي 1787) نام داشت و

خانواده و دوران کودکي يوهان کريزوستوم ولفگانگ آمادئوس موتزارت، روز 27 ژانوزه 1756 ميلادي در شهر سالزبورگ به دنيا آمد. پدر وي لئوپولد موتزارت (تولد 14 نوامبر 1719- مرگ 28 مِي 1787) نام داشت و مادر او آنا ماريا (تولد 25 دسامبر 1720- مرگ 3 ژوئيه 177

اگر در خیابان از مردم عامه سوال کنید که موسیقی درمانی چیست و چه تعریفی از آن دارید احتمالا با نگاههای خیره ی بدون پاسخ مواجه خواهید شد و جوابهای بسیار متنوعی خواهید شنید . در صورتی که حدودا از سال 1950 میلادی ، موسیقی درمانی به صورت یک ارگان منظم حرفه ای در آمده است ولی متأسفانه هنوز عده ای زیادی از مردم برداشت مختصری از مفهوم موسیقی درمانی دارند و حتی ممکن است از وجود چنین ...

اصوات موسیقی به علت برخورداری از بار هیجانی و عاطفی تاثیرات عمیقی بر روحیات شخصیت و پرورش عواطف انسانی می گذارند و در تعدادی از شاخه های طب جایگزین مانند طب سوزنی هومئوپاتی و آیورودا نقش عمده ای در درمان دارند. امروزه به علت نگرش علمی و روش مند به موسیقی در درمان امراض موسیقی درمانی به عنوان رشته ای مستقل مورد توجه قرار گرفته و در حکم روشی مکمل برای درمانهای رایج پزشکی تعریف شده ...

مقدمه آرزو داشتم هنرمندان ما برای شناساندن موسیقی به اهل ذوق و مطالعه کتاب هائی بنویسند و وظیفه‌ای را که در پرورش روح و فکر ما به عهده دارند به تمام و کمال انجام دهند اما کسانی که اطلاعی از موسیقی داشتند در پی موسیقی شناسی نرفتند و زمینه در روزهائی که ملت به آستانه تحول بزرگی رسیده بود همچنان خالی ماند. از آنجا که هیچ پیروزی و پیشرفتی بدون مبانی فرهنگی پایدار نیست نقص معلومات ...

واژه موسیقی لفظ موسیقی از واژه ایی یونانی و گرفته شده از Mousika و مشتق از کلمه Muse می باشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان می باشد. موز به معنی رب النوع است و مانند پسوند «یک» در کلمات کلاسیک، رومانتیک، دراماتیک و غیره، پسوند نسبت و منسوب است اما در لفظ فرانسوی به پیشوند تبدیل می شود مثل: موزیکو- موزیقو و موزیقان یا موزقان و همچنین شکل یافته آن در تلفظ ...

ورزش باستاني يا زورخانه اي يکي از قديمي ترين و در عين حال کامل ترين ورزشهاي جهان است که با فرهنگ قومي ، ملي ، اساطيري و ديني ايرانيان عجين شده است و شامل حرکات متنوعي است که هر يک با ابزاري شبيه به يکي از ادوات جنگي عهد باستان اجرا مي شوند . انجام د

دوران کودکي غلامحسين بنان در ارديبهشت ماه سال 1290 خورشيدي در تهران خيابان زرگنده (قلهک) در خانواده اي هنرمند به دنيا آمد. پدرش کريم خان بنان الدوله نوري و مادرش دختر شاهزاده محمد تقي ميرزا رکني(رکن الدوله) برادر ناصرالدين شاه يا پسر محمد شاه قاج

موسيقي از ديرباز به عنوان يک رکن اساسي در زندگي انسان خودنمايي کرده و از قديم در عناوين مختلفي کاربرد داشته. در سرزمين ايرن موسيقي قدمتي 3000 سال دارد. تحقيقاتي که درباره ي موسيقي آشوريان شده راهي به جهان تاريک و ناشناخته کهن و موسيقي فراموش شده ي آ

پیش گفتار به نام آن که گل را رنگ و بو داد ز شبنم لاله ها را آبرو داد به گل بخشید حسن و دل ستانی به بلبل داد عشق و نغمه خوانی موسیقی نوازشگر گوش، رهنمون و مهیج دل و تلطیف کننده و صفادهتده روح است و خلق موسیقی عبارت از نظامی صوتی است که اجزاء گوناگون یک اثر موسیقایی را با انسجامی وصف ناپذیر به یکدیگر پیوند می دهد. موسیقی ساده ترین و خالص ترین هنرهاست که توصیف کننده هیجانات و محرک ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول