در تاریخ کشورها و سرزمینها برخی از حرکتها و جنبشها به خاطر تازگی و کارکردش اهمیت ویژهای پیدا میکنند و چه بسا الگویی برای پیشرفت و یا پسرفت به حساب میآیند.
جنبش تنباکو در ایران یکی از این مقاطع تاریخی است که مردم ایران را نسبت به قدرت خویش برای مقابله با پیشآمدهایی که حیث ملی آنها را به مخاطره میانداخت، آگاه ساخت.
مردمی که یاد گرفته بودند هر آنچه شاه و دربار برای آنها رقم میزند بپذیرند و خود را ملزم به اطاعت از آن مییافتند هرچند از اجرای آن کراهت داشتند.
تحولات در کشورهای اروپایی و امور مرحلهای حساس شده بود و سرمایهداری را از مرزهای خود فراتر گذاشته بود و در پی سود و منفعت خویش خواستهها و مطالعات دیگران را به هیچ میانگاشت.
بنابراین جنبش تنباکو یک جنبش کاملاً مربوط به مسائل اقتصادی است یعنی ریشه اصلیاش به اقتصاد برمیگردد و این عملاً بر میگردد به یک مسئله بسیار مهم و آن به وجود آمدن و رشد امپریالیسم است.
این مسئله تنها به ایران مربوط نمیشود و آسیا را هم در بر میگیرد.
در ایران رژیم، رژیم زمینداری است و با رژیم سرمایهداری چندان میانه خوبی ندارد.
لذا ؟؟؟
که به واسطه پدید آمدن تعارض منافع زیر ساختهای اقتصادی اجتماعی دچار تضاد شده و مقابله با پدیده بیرونی نمود عینی به خود میگیرد.
برای تحلیل انقلابها و جنبشها در ایران براساس چارچوب نظری چارلزنلسون میتوان گفت که هر جامعه یک ساخت دارد و ساخت جوامع با یکدیگر متفاوت است و هر ساختی یک عملکرد و کارد به خصوصی دارد.
در ساخت اجتماعی ایران حتماً یک عملکردی وجود دارد که این ساختها را به هم مربوط میکند که به آن ساخت جامعه میگویند.
این کارکرد ساخت ارزشی را به وجود میآورد این ساخت ارزش تغییرات مربوط به تجانس را به وجود میآورد.
حال اگر بین ساخت ارزشی و محیط تجانس باشد مشکلی پیش نمیآید ولی اگر عدم تجانس بین ساخت ارزشی و محیط به وجود بیاید آن وقت نظام نامتعادل اجتماعی به وجود میآید و این چیزی بود که در جنبش تنباکو اتفاق افتاد.
به هر حال در این تحقیق در پی آن هستیم تا ببینیم نقش روسیه در این جنبش چه میزان بوده است.
آیا همانطور که برخی ادعا میکنند که سر منشأ و سرنخ ماجرا در دست آنها بوده و مردم را آنچنان که میخواستند هدایت میکردند یا فقط به خاطر حفظ منافع خود مخالف اعطای امتیاز به رقیب خود بودند.
و این مردم و علما بودند قیام را آغاز کردند و به نتیجه رسانیدند.
ما در این تحقیق سعی کردهایم با تکیه بر اسناد و مدارک تاریخی موضوع را قدری بشکافیم.
اما به نظر میرسد نقش اولیه یک نقش تقویت کننده و تکمیلی بوده تا یک نقش بنیادی و محوری بررسی ادعاهای طرفین و مدارک تاریخی این را ثابت میکند.
نگاهی به منابع
نخستین اثر مستقل و تک نگارانه درباره جنبش تنباکو، کتاب تاریخ و دخانیه شیخ حسن کربلایی است.
حاج علی فرزند محمدرضا، پدر شیخ آقا بزرگ حلمرانی هم رسالهای در تاریخ دخانیه 1) نوشته که متاسفانه تاکنون یافت نشده است.
پس از آن کتاب مستقل دیگری که نوشته شده کتاب «تحریم تنباکو، اولین مقاومت منفی در ایران» ابراهیم تیموری است که به سال 1328 خورشیدی چاپ شده است.
وی از کتاب شیخ حسن، کمال استفاده را کرده و نامی از آن به میان نیاورده است.
البته خود او هم تلاش زیادی در جمعآوری اسناد و مدارک کرده است.
اثر مستقل دیگر، عنوان «تحریم تنباکو» از خانم نیکی، رکدی است که توسط شاهرخ قائم مقامی ترجمه و به سال 1356 خورشیدی در تهران به چاپ رسیده است.
تحلیلی از نقیش سه گانه شهید شیخ فضلالله نوری در نظارت تحریم تنباکو اثر مستقل دیگری از آقای ابوالحسنی (مندر) است که به سال 1360 توسط انتشارات پیام آزادی در تهران چاپ شده است.
«پیکار پیروزی تنباکو» از محمد نهاوندیان (تهران، چاپ پرتو) و کتاب «ریشه و روند جنبش تنباکو» (بدون یاد از نام مؤلف) و کتاب «اندیشه دینی و جنبش ضد رژی» از آقای حسین آبادیان (تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1376 آثار مستقل دیگری هستند که در این باره انتشار یافتهاند.
کتابی نیز با عنوان «بازرگان» از خانم هما ناطق درباره دادوستد با بانک شاهی ورژی تنباکو در تهران به سال 1373 چاپ شده است.
کتاب ویژهای هم درباره مرحوم سید علیاکبر فال اسیری مجتهد فارس با عنوان «نقش مجتهد فارس در نهضت تنباکو» از آقای محمدرضا رحمتی در تهران و به توسط بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی چاپ شده است.
ما در این تحقیق تلاش نمودهایم از منابع بیشر بهره ببریم که به شکلی به موضوع مرتبط بود و در آنها به نقش روسیه در جنبش اشاره شده باشد.
از جمله این منابع برخی خاطرات از جمله خاطرات دکتر فوریه در ایران است.
همچنین اسناد وزارت خارجه انگلیسی و فرانسه از دیگر منابع بوده که به آنها مراجعه شده است.
بخش دیگر منابعی در واقع منابع مطالعاتی و تحقیقاتی است که با مراجعه به آنها سعی شده تا نتیجه تحقیقات آنها به شکلی در این پرونده منعکس شود.
از جمله منابعی که به کرات به آنها استناد شده کتاب روس و انگلیس در ایران اثر فیروز کاظمزاده است.
تاریخ قاجاره اثر آ.ک.س لمیتون از دیگر منابعی است که به قدر نیاز به آنها مراجعه کردهایم.
زمینههای فرهنگی جنبش یکی از زمینههای جنبش تنباکو در ایران نارضایتی مردم و علما از نفوذ فرهنگی و اقتصادی بیگانگان در کشور بود.
این نفوذ که ؟؟؟
و هویت ملی و فرهنگی یک جامعه سنتی را با خطی مواجهه کرده بود تبدیل به یک جنبش ضد بیگانه شد.
شیخ حسن کربلایی این فضا را این چنان افعال و اطوار زشت و ناپسند فرنگیان در نظرها به زیبایی جلوه گرفت که مسلمان زایگان ایران، با آن وجدانهای سلیم و سلیقه مستقیم، قبایح افعال و اطوار ننگ مغزانه فرنگیان را از خود نیز به خلافت پیرابهها بسته، با شوق و شعف هر چه تمامتر، شعار شعائر تا خود گرفته، سهل است که مایه مباهات خود دانسته، بدان قبایح نیز بر مردم مملکت افتخار و مزیت جستند؛ و با همه این، باز هم فرنگی مآبی دست از مسلمانان برنگرفت تا بر طبایع ایشان نیز استیلا یافته، استعداد طبیعیه (؟؟؟
تا مسلمانان را هم از ریشه برانداخت.
نویسنده تاریخ دخانیه در ادامه مینویسد: این شد که از این پس کلمه ملت را که سبب اصلی خرابی کار ایران فهمیده بودند، نفوذ و موقع ؟؟؟
از دلها برفت و افکار فرنگستان که ضامن سعادت و نیکبختی ملت و مملکتش میدانستند.
هر روزه در نظرها رونقی تازه گرفت و به تدریج مقام فرنگیان در ایران خیلی بلند و منتسبات فرنگستان کلیه خیلی دلپسند افتاده و بدین ؟؟؟
هر کار فرنگی و فرنگی مآبی را در ایران ]رواج[ افزوده شده و بازار اسلام و مسلمانی را همی (رونق) بکاهید، تا آنجا که بزرگان ایران را از سازش و آمیزش با مردم فرنگستان، عظم بسیاری از منکرات اسلامیه یکسر از نظر به دری رفت؛ سهل است که نوبت، کمکم به معلومات وجدائیه و مسلمات فطریه رسید.
تاریخ دخانیه، شیخ حسن اصفهان کربلایی به کوشش جعفریان ص44 زمینههای اقتصادی جنبش تنباکو نفوذ اقتصادی بیگانگان در ایران یکی از عوامل عمده پیدایش جنبش تنباکو بود.
مردم، تجار و بازرگانان وقتی میدیدند که سرنوشت اقتصادی مملکت خود به دست بیگانگان افتاده است به دنباله بهانه به منظور نشان دادن واکنش بودند و این بهانه با اعطای امتیاز توتون و تنباکو به دست آمد.
در اینجا قسمتی از نامه یک تاجر به علمای عراق که توسط شیخ حسن کربلایی در زمینه دخالت خارجیها در مسائل مملکتی و ضررهای آن به اقتصاد کشور آورده میشود.
قسمتی از نامه یک تاجر به علمای عراق که توسط شیخ حسن کربلایی در زمینه دخالت خارجیها در مسائل مملکتی و ضررهای آن به اقتصاد کشور آورده است: «نوع اهالی این بلد عمده و معظم که چشم و چراغ ایرانیان است، خاصه صنف تجار را، کار این روزها خیلی سخت و دشوار شده و چگونه سخت و دشوار نباشد و حال آن که چندین سال است تا کنون که ]به[ سبب مداخل و استیلای فرنگیان، رشته تجارت ایران بالمرّ، از دست تجار مسلمان بیرون رفته است.» این جماعت فرنگیان، گذشته از این که در کلیه بلاد ایران، خاصه در این بلد معظم، کمکم خیلی زیاد شده و در رشته بسیاری از کارها، مدخلت جستهاند، این جماعت به یک وضع تقلبی در کار تجارت ایرانیان داخل شده و رشته کارها را در هم و برهم زدهاند که تجار مملکت را علیالخصوص با التزام به احکام شریعت، دیگر دادوستد صرمه ]وعاندی[ ندارد، سهل است که این وضع دادوستدهای اسلامی، به جز خسارت، نتیجه و حاصلی نتواند داشت.
این است که از چندین سال تاکنون، هر ساله در هر بلد جمعی از تجار مسلمان ورشکسته و خانهنشین شده و این باقی مانده هم که امروزه علی الرسم به مجره و کاروانسرا میآیند، با کمال کسالت و افسردگی هرکسی در این خیال که تا هنوز به وسیله چرکین ورشکستگی ننگین شده خود ]اختیاراً[ از کار تجارت کناره گرفته و ابتلا خانه نیشن باشد.
مقایسه امتیازاتی که کشورهای ضعیفتر به قدرتهای بیگانه داده بودند از دیگر دلایل مخالفت مردم با امتیاز تنباکو بود.
چه براساس اسناد میزان سود و بهرهای که از بابت این امتیاز به ایران داده میشد به مراتب کمتر از امتیازات از نوع خود در سایر کشورها از جمله عثمانی بود.
در این اواخر در مملکت ماد و سه فقره امتیاز به اجانب داده شده است که امثال آن شرایط خفیفه ]، حقیقتاً[ در هیچ مملکتی دیده و شنیده نشده است امروز دولت انگلیس با آن همه اقتدار در زنگبار و فرانسه در داهومی (بنین) و دولت ایتالیا در حبشتان با آن شرایط خفیفه امتیاز حاصل نتواند نمود؛ حقوق هیچ مملکت و ملتی بدین پایه رایگان فروخته نمیشود؛ آیا واسطه کار هیچ وجدان ندارد ]و به هوش نمیآید[ و پیش خود نمیاندیشد که این امتیازات متضمن حقوق عمومیه است؟
رقابتهای روس انگلیس در ایران در دوران قاجار محور عمده حل و فصل مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رژیم حاکم را، سیاست موازنه مثبت (جلب رضایت دو ابرقدرت روس و انگلیس، از طریق اعطای امتیازات و منافع مختلف به آنها) تشکیل میداده است!
تا جائیکه به عنوان شیوهای سهل الوصول برای حفظ و بقای شاه و برابر تکاثر طلبی استعمارگران بینالمللی به کار گرفته میشد.
و اساساً رژیم حاکم بر هیچ وجه برمبنای منافع مردم محروم کشورمان و هویت و استقلال اسلامی میهنی عمل نمینموده و تنها چیزی که مبنای ارزشگزاری و برنامههای آن را تشکیل میداد حفظ منافع دربار و قدر قدرتی شاه وقت بوده است.
این وابستگی به اجانب به نحو بارزی در نامه سید جمال الدین اسدآبادی به میرزای شیرازی منعکس شده است.
و (شاه) نصف دیگر مملکت را هم به عنوان حق سکوت به دولت روسیه ـ داده اثر شود ـ آنهم عبارتست از: 1ـ مرداب رشت و راه انزلی تا خراسان و آنچه از خانهها و مسافرخانهها و باغستانها تابع ان راه است.
ولی دولت روسیه به دماغش خورده و این هدیه را نپذیرفته، او در صدد است اگر این معاهدهها ـ که به تسلیم کشور به اجانب منتهی میشود به هم نخورد، خراسان را مستعمره خود کرده و به آذربایجان و مازندران نیز دست بیاندازد، این اولین نتیجهای است که برپاست این احمق مترتب میشود، خلاصه این مرد تبهکار، کشور ایران را اینطور به مزایده گذاشته و خانههای محمد و ممالک اسلامی را به اجنبی میفروشد ولی از پست فطرتی و فرومایگی که دارد به قیمت کم و وجه اندک حاضر به فروش میشود.
بله وقتی پست فطرتی و حرص با خست و دیوانگی آمیخته شود، چنین خواهد شد.
از مدتها پیش بر ناصرالدین شاه و صدر اعظم وی، میرزا حسینخان مشیرولدوله، آشکار شده بود که از سوی روسیه تهدیدی بنیادی نسبت به استقلال ایران صورت میگیرد و ایران با توجه به موقعیت متزلزل امور مالیاش، بدون متحد نمیتواند در مقابل نفوذ روسیه مقاومت کند.
بنابراین، آنان درصدد برآمدند که توجه قدرتهای بزرگ را به توسعه اقتصادی کشور جلب کنند، به این امید که اگر این قدرتها در کشور سرمایهگذاری کنند به حفظ استقلال ایران کمک خواهند کرد.
در آن زنان، هیچ یک از قدرتهای بزرگ به جز روسیه و بریتانیا به ایران علاقه نشان نمیدادند و بدین ترتیب بود که رویتر امتیار سرانجام به یک تبعه بریتانیایی اعطا شد.
روسها از اعطای این امتیاز به شدت خشمگین بودند و در دیگر کشورهای اروپایی نیز نسبت به این امتیاز انتقادات زیادی شد و بالاخره در 1873م، شاه تحت فشار روسیه این امتیاز را لغو کرد.
شاه و سپهسالار پس از این بخش (امتیاز رویتر) و با پولی که به عنوان رشوه از رویتر گرفتند، در سال 1290 هجری قمری، از طریق روسیه به فرنگ رفتند.
ولی در پایتخت روسیه با اعتراض شدید دولت تزاری نسبت به این عهدنامه روبرو شدند که دنباله این سفر به اعطای امتیازات دیگری به روسیه منجر شد!
انگلیسیها که به علت حضور رقیب، عهدنامه رویتر را زیاد قابل اجرا نمیدیدند، بیشتر به بهرهبرداری سیاسی از آن پرداختند و خود جداگانه با روسیه بر سر حفظ امنیت سرحدات هندوستان و در عوض چشمپوشی از تصرف خانات آسیای مرکزی و از جمله شرق دریای خزر که جزء خاک ایران محسوب میشد به توافق رسیدند و از سوی دیگر ناصرالدین شاه برای تلافی ظاهری این عمل، تشکیل قوای قزاق را در سال 1296 هـ.ق به روسها واگذار نمود.
چندسال بعد از (قضیه رویتر) انگلستان که زمینه را برای گرفتن امتیازهای بیشتر از طریق رژیم شاه کاملاً مساعد میدید، وی را توسط صدراعظم «امین السلطان» برای دیدار از اروپا دعوت کرد.
اما روسیه نزای که خود را در این متضرر میدید از ناصرالدین شاه که اجازه عبور از خاک روسیه را میخواست تقاضای امتیازاتی به نفع خود نمود.
در نتیجه شاه به دولت روس متعهد شد که: مرداب انزلی و رودخانههایی که مصوب آنها در این مرداب هستند و تمام رودخانههایی که به بحر خزر میریزد برای کشتیهای روس آزاد باشد و اینکه روسها در هر جا که مناسب و مفید بدانند در خاک ایران راه آهن بسازند و علاوه بر این، دولت ایران تا 5 سال به هیچ دولت خارجی اجازه ساختن راه آهن را ندهد.
در سفر (سوم) ناصرالدین شاه به فرهنگ و توقف او در انگلستان (شعبان 1306 هـ .
ق) پیشنهاد و اعطای امتیاز توتون و تنباکوی ایران به انگلستان مطرح شد به این منظور دولت انگلیس یکی از اتباع خود به نام ماژور تالبوت را به عنوان طرف قرارداد معرفی کرد.
سرانجام در رجب 1307 هـ .
ق پس از مراجعت شاه به ایران این امتیازنامه در 15 ماده تنظیم و به امضای ناصرالدین شاه رسید.
نویسنده کتاب تاریخ داخانیه چگونگی سفر شاه به فرنگ و دادن امتیاز را چنین نوشته است: قضا را در همین اثنا اعلیحضرت اقدس همایون پادشاه اسلامیان پناه در سنه 1306 سومین باره، عزیمت خسروانه به تجدید سیر و سیاحت فرنگستان و گلچین از اوضاع ترقیات آن سامان گرفت.
]![ در این سفر جمعی از بزرگان مملکت را نیز به شرف التزام و رکاب همایونی مفتخر و سرافراز فرموده که پس از اطلاع و آگاهی کامل از اوضاع ترقیات و تنظیمات فرنگستان، تدبیر ادخال و اجرای آن گونه ترقیات و تنظیمات را در وطنگری با هم بیندیشند.
شیخ حسن کربلایی در زمینه زیرکی انگلیسیها برای استفاده از موقعیت و نقش امینالسلطان در این باره نوشته است.
معلوم است حریف کهنهکار و هوشیار، پس از تمهید این همه مقدمات کار، البته استنتاج نتیجه را فرصت یافته و غنیمت خواهد شمرد.
این بود که در همان ایام اقامت موکب همایونی در انگلستان، ماژور تالبت نامی از مردم انگلیس که سابقه ادعایی با دوست ایران داشت رشته خیلی بلند و رسای امتیاز عمل دخانیه کل ممالک محروسه ]ایران[ را خواستگار وصل جو شده، چنگ توسل به دامان شرف شأن یکی از بزرگان (امین السلطان) که مصدر کارهای بزرگ مملکت بود در آویخت.
بزرگ محترم نیز شاید بدین ملاحظه که برحسب مکتوب خاطر خطری همایونی ما را در این سفر جز ادخال و اجرای این گونه، کارهای سودمند نتیجهدار به ایران مقصدی در نظر نخواهد بود.
دیورند از مأموران انگلیسی ـ هندی که در دستگاه سرفردریک رابرتس در جنگ دوم انگلیس و افغانستان به عنوان منشی سیاسی خدمت کرده و در وزارت خارجه هندوستان به مقام معاونت وزارت رسیده بود درباره دیدگاه سفارت انگلستان در ایران نسبت به درباره و روسها نوشته است.
قشونی در کار نیست.
سربازان بار باخواری امرار معاش میکنند...
اگر یک بریگاد (تیپ) روسی به سوی تهران حرکت کند تصور نمیکنم که یک گلوله هم به طرف آن شلیک شود.
ناصرالدین شاه از ملاها میترسد، زیرا هر کار بخواهند میکنند و به راستی دولتی وجود ندارد بهترین فرصت برای اصلاح امور آن است که بین ما و روسها توافقی شود اما میترسم که نتوان به این کار امیدوار بود.
ما در نظر ناصرالدین شاه مهاری هستیم برای روسها و روسها از بسیاری جهات به نحوی عجیب از ما هراساناند.
هیچگونه احساس حقارتی در کار نیست، اگرچه در واقع قدرت حقیقی در دست روسها است.
در همان زمان نشریه انگلیس در این باره نوشته است.
سیاستمداران توانا و با تجربه معتقدند که دخالت وزارت خارجه در امور ایران، رقابت روسها را برخواهد انگیخت و از هم اکنون شروع فعالیت قدرت اخیر آشکار است.
در حال حاضر نمایندگی دولت روسیه در ایران با یکی از کاربرترین و زیرکترین دیپلماتها یعنی موسیو دبوتزوف است که آگاهی کاملی از امور شرق دارد و بیشتاب و با دو اندیشی اقدام میکند.
روسها که هیچ یک از سهامی را که در لندن به فروش میرسد نخریدهاند عملاً تلاش میکنند که مانع از اقدامات انگلیسیها شود و در کار آنها مشکلاتی پدید آورند.
به هر حال مخالفت روسیه، با تنباکوی رژی، از همان ابتدا آشکار شد.
سفیر انگلیس در تهران که دریافته بود روسیه با چنین انحصار وسیعی برای اتباع بریتانیا مخالفت میکند و از طرفی نیز مایل بود که وسایل پیشرفت مادی و ثابت ایران را فراهم کند، از اعطای این امتیاز به یک شرکت بینالمللی طرفداری میکرد.
چند هفته، پس از تلگرام مورخ 51 مارس، وی چنین گزارش داد: برای اجتناب از اصطکاک با روسیه، شرکتی که در مورد این امتیاز کار میکند، باید بینالمللی گردد و از سرمایهداران فرانسه، آلمان، روسیه و دیگر کشورهای اروپایی دعوت به همکاری شود.
اعطای امتیاز تنباکو و سپس لغو آن، مبارزه بین روسیه و انگلیس را در ایران کاهش داد و اثر این امر را در سیاست داخلی ایران آشکار کرد.
این امر نشان داد که چگونه برای بریتانیا غیر ممکن است که از موقعیت خاص روسیه در ایران غافل بماند.
از مدتها قبل آشکار شده بود که هرگونه امتیاز سیاسی حتی دیررس برای بریتانیا در ایران با مخالفت روسیه مواجهه خواهد شد.
مخالفت روسیه با امتیاز رویتر و تنباکوی ؟؟؟
بر این واقعیت مبتنی بود که یک مخالفت به زمینههای تجاری نیز کشیده میشد.
اینکه علما و مردم عامل اصلی جنبش تنباکو در ایران بودهاند از سوی برخی مورد تردید قرار گرفته است.
اگرچه ما ضمن تاکید بر دسیسه چینیهای روسها در این باره باید تاکید کنیم رشته کار در دست مردم و علما بود و نقش روسیه را باید یک نقش تکمیلی ارزیابی کرد که در صورت فقدان آن جنبش به حرکت خود ادامه میداد.
در ضمن نمیتوان میزان نقش روسیه را در این ماجرا واقعاً مشخص کرد.
یکی از محققین در این باره مینویسد: علی رغم شروع امید بخش (شرکت تنباکوی رژی) اضطرابی در تمام کشور گسترش یافت و نشانههایی از دخالت طبقات مذهبی به چشم میخورد.
اینکه فعالیتهای آنان در این مرحله تا چه حد به تحریک روسها انجام گرفته ـ همچنانکه امینالسلطان اشاره میکند.
و تا چه حد در نتیجه بدگمانی آنان از دخالت خارجی در کشور بوده است، روشن نیست.
اگرچه برخی بر تحریک علما از سوی روسیه تاکید کردهاند اما سندی در این باب به دست ندادهاند.
در ماه مارس آرامش فریبنده پدیدار شد.
شرکت شاهنشاهی تنباکوی ایران آماده شده بود که کارهای خود را آغاز کند ـ با پشتیبانی کامل امین السلطان که اکنون صاحب تقریباً پانصد سهم از سهام شرکت بود.
اما سفارت روس کارهار گران دسیسهچینی را در سراسر ایران شنیده و برای جلب حمایت روحانیان تا شهرهای مقدس عراق گسترده بود.
این ادعا توسط اشخاص دیگری نیز مورد تاکید قرار گرفته و اما به نظر میرسد فضای موجود در درباره که همواره از بیگانگان ترس وحشت داشته به بیرون نیز انتقال یافته و این گونه منعکس شده است.
در حالیکه گفتیم نقش روسیه در این ماجراها فقط جنبه تقویتی داشته و عامل بنیادین برای شورش و قیام نبوده است.
(؟؟؟
تبریز و آذربایجان) در تحریک مردم و تجار آذربایجان مأمورین دولت روسیه که با امیر نظام و حاج میرزا جواد آقا مجتهد رابطه نزدیکی داشتند بیدخالت نبودند بطوریکه با دادن پول و وعده به استحضار دولت روسیه از هیچ کوششی فروگذاری نداشتند...
29 محرم ـ امروز معلوم شد که در تبریز از چند روز قبل جمعیتی جلوی عمارت ولیعهد اجتماع کرده با تهدید و به سختی رعایت احکام قرآنی را مطالعه میکنند چون دولت میترسد که این مردم از قول به فعل بپردازند از سفیر روس خواسته است که دولت روسیه در کار تبریز مداخله کند.
در خارج از ایران تمام مردم شیعه مخصوصاً در بینالنهرین حکم (میرزا) پیروی کردند و دولت روسیه نیز چون این جریان را تقویت مینمود به بهانه دستور رئیس مسلمین در قفقازیه و دیگر نقاط مسلماننشین روسیه قدغن کرد در قهوهخانهها و سایر مجامع عمومی سیگار و چپق و قلیان استعمال نکنند.
این اتهام که علما از سوی روسها تحریک شدهاند همانطور که قبلاً اشاره شد اولین بار توسط امین السلطان مورد تاکید قرار گرفته است که در محل خود به علت این موضوع پرداختهایم.
البته این امر از زبان امین السلطان از سوی برخی مورد استناد واقع شده است.
در بایگانی سفارت انگلیس سابقهای وجود دارد که نشان میدهد امین السلطان راجع به دومین طغیان بزرگ ضد رژی، یعنی اعتراض تبریز گفته است.
حالا ثابت شده است که مجتهد (میرزا جواد آقا مجتهد تبریزی) نقش فتنهآمیز بزرگی در تمام آشوبهای اخیر مربوط به رژی ایفا کرده و با مجتهد بزرگ در سامره و علمای مشهد و بطور محرمانه با سر کنسول روس در تبریز در ارتباط بوده است.
این اتهام به شکلی مطرح شده است که حتی اقدامات مردم و علما در شیراز هم به تحریک سرکنسول روس در تبریز نسبت داده شده است.
امین السلطان به کندی گفت که صدور این اعلامیه (در تهدید علما در شیراز برای همکاری نکردن با رژی) زیر سر کنسول روس در تبریز است.
بوتزوف در تمام رعایای روسیه را آگاه کرد که میتوانند وجود امتیازنامه تنباکوی رژی را نادیده بگیرند و بیهیچ مانع ورادع، خرید و فروش تنباکو پردازند.
Kennedy to salisbury Ibid بوتزوف با این کار ضربتی بر ژوی فرود آورده و با جنبش ضد رژی به طور ضمنی همداستانی نموده بود.
و اینکه دولت روسیه به علما برای مقابله با رژی کمک و مساعدت مالی دادهاند با وجود طرح، اثبات نشده و در صورتی که مدرکی تا کنون به دست آمده بود قطعاً همگان از آن آگاه میشود.
ناظم الاسلام کرمانی در این باره چنین شهادت داده است.
از قراریکه مسموع میشود از طرف روسها بعضی اقدامات میشود و بعضی را پول میدهند نمیدانم مقصود از این پولها چه میباشد و روسها برای چه پول خرج میکنند آقایان علما و اجراء دستخط شاه عدالتخانه را تقاضا میکنند جمعی از دوست داران وطن در خیال اصلاح اداره دولت گروهی در خیال عزل عین الدوله و نصب امین السلطان میباشند.
اینها هیچ کدام راجع به روس نمیباشد خرج کردن روس و انگلیس و دلسوزی آنها برای ما از روی چه مأخذ است.
جناب ذوالریاستین فرمود پول دادن انگلیس و روس را به بعضی منهم شنیدهام لیکن معلوم نیست واقعیت داشته باشد.
نگارنده گفت من از جاهای دیگر اطلاع قطعی ندارم ولیکن بطور قطع و یقین میدانم که در چند شب قبل از این هزار تومان از طرف روسها برای آقای طباطبایی بردهاند و جنابش را فرموده است این هزار تومان از طرف روسها به توسط ملک و رشید بیگ برده شده است.
آقای طباطبایی فرموده است که اگر این پول را میدهند که من بر نفع آنها اقدامی کنم این امری است محال و اگر باید بر ضرر آنها اقدام کرد که هیچ عاقلی پول نمیدهد که در مقام ضرر دهنده خرج شود وانگهی من آنچه پول بخواهم ملت من خواهد داد و از من مضایقه ندارد پس چگونه من ملت خود را گذارده از دشمن ملت خود پولی که نمیدانم به چه قصد به من میدهند قبول کنم با لجمله آقای طباطبایی پول را قبول نکرده و رد فرمود.
گزارشی که برخی از نویسندگان پس از پایان جنبش تنباکو آوردهاند بهترین دلیل ادعای ماست.
ما بدون دخل و تصرف قضیه را از کتاب تحریم تنباکو اثر ابراهیم تیموری میآوریم.
واقعه تحریم تنباکو درایران مدتها در ممالک اسلامی نقل هر محفلی بود و روزنامه و مجلات تا چندی درباره این موضوع قلمفرسایی میکردند و تمام دول به نمایندگان و مأمورین خود در تهران و بغداد دستور دادند شرح احوال میرزای شیرازی را به طور مفصل تحقیق و گزارش دهند تا بدانند این شخص بزرگ است.
امپراطوری روس برای آنکه نظر میرزای شیرازی را به خود جلب کند نامهای در نهایت ادب همانطور که برای پاپ مینویسند؛ به مرحوم میرزا مینویسد و از اقدام او در موضوع تحریم تنباکو سیاستگذاری میکند و ضمناً میگوید: من اوای شما را در ممالک روسیه نسبت به مسلمانان اجرا میکنم و حاضرم برای پیشرفت مقاصد شما در ممالک ایران هر اقدامی بنمایم.
این نامه را سرکنسول روس در سامره دوسه روزه در کشتی توقف کرده و تقاضای ملاقات از میرزا مینماید ولی مرحوم میرزای شیرازی از پذیرایی و ملاقات سرکنسول روس عذر خواست و او را به حضور نپذیرفت و به بهانه اینکه آداب نامه نگاری به امپراطوری را نمیداند از دادن جواب نیز امتناع کرد و همین قدر پیغام داد که شما از طرف من اظهار امتنان را به امپراطوری بنویسید.
شاه و امتیاز تنباکو اینکه دربار و شاه تحت تأثیر قدرتهای خارجی وقت یعنی روس و انگلیس قرار داشت و اعمال سیاسی خود را برای جلب رضایت آنان به کار میگرفت شکی نیست.
یکی از انتقاداتی که میتوان به شاه و دربار در این باره گفت این است که قدرت مدیریتی که بتواند از رقابت این دو به نفع کشور سود ببرد را نداشت.
لذا تصمیمگیریها تحت تأثیر سیاستهای یکی از این دول خارجی اتخاذ میشد.
مثلاً در یک مورد که ولف سفیر انگلیس در تهران در سفری به کشور قصد بازگشت نداشت شاه (ناصرالدین شاه) در آخرین گفتگویش با ولف (سفیر انگلیس در تهران) درخواست کرد که چنانچه او در سفر به انگلیس برنمیگردد) فردی شایسته و قدرتمند به جای او به کار مشغول شود تا از او در برابر روسها که تقریباً شب و روز با او به سر میبرند حمایت کند.
آقای کندی که در غیبت ولف، شارژ دافر انگلیس در تهران بود، در توابر پیغام فرستاد که سفیر روسیه گفته است رسماً دستور داشته تا امتیاز تنباکو را به این دلیل که یک امتیاز انحصاری است به رسمیت نشناسد.
شاه ابتدا برای اجرای امتیاز توتون و تنباکو اصرار ورزید اما وقتی فشار روسها را برای لغو آن شدیداً برخود احساس کرد از اصرار خود دست برداشت.
در این باره خانم آن لمبتون چنین سفیر روسیه، در 6 سپتامبر به حضور شاه رسید و در این ملاقات برای لغو امتیاز پافشاری کرده شاه قاطعانه ایستادگی کرد و از سرکنسول روس در تبریز خواست که از نفوذش برای جلوگیری از وقوع مکرر بحرانهای بعدی استفاده نماید.
فشار سفارت انگلیس مانع از این شد که شاه بتواند امتیازنامه را همان وقت بیدرنگ فسخ کند اما کندی نمیتوانست شاه را در فرو نشاندن آتش هرج و مرج که در بسیاری از نقاط کشور در گرفته بود یاری نماید.
پس شاه از روی نومیدی، برای یاری جستن رو به سوی کسانی کرد که قدرت داشتند ـ یعنی روسها.
بوتزوف اصرار داشت که امتیازنامه رژی بیش از ریشه دوانیدن در مملکت، فسخ شود.
شاه با دلیل و برهان ثابت میکرد که این کار نشدنی است، زیرا در این صورت باید امتیازات دیگری به جای امتیاز رژی ببخشد ـ امتیازاتی که حتی ممکن است به مزاق روسها ناگوارتر باشد.
بوتزوف به اصرار شاه قول داد که به سرکنسول روس در تبریز دستور دهد تا نفوذ خود را برای ممانعت از اختلال و بینظمی به کار برد.
شاه (ناصرالدین) چون دید که روسها اصراری در لغو امتیاز دخانیات و انگلیسیها سماجت در حفظ آن دارند سخت پریشان خاطر شده است در ابتدا میخواست که قشون به تبریز بفرستد و مردم شورشی را سرکوب کند لیکن به این علت که دولت روسیه وعده میانجیگری داده از این تصمیم برگشته و به کار بردن وسایل مسالمتآمیز را علیالعجاله ترجیح داده است.
اما نهایتاً براثر فشار مردم و علما بالاخره شاه هم تسلیم شد و بر لغو امتیاز رضایت داد و همچون امین السلطان به روسها پناه آورد.
یادداشتهای فوریه، خبر از در دامن روس افتادن شاه هم میدهد: 11 فوریه ـ امروز اعلیحضرت وزیر مختار روسیه را به حضور پذیرفت و بیابانی را که امین السلطان به او کرده بود تأیید نمود و رضامندی خود را از الفتی که بین دولتین ایران و روسیه پیش آمده به او خاطرنشان ساخت.
شاه وقتی که از این مجلس بیرون آمد بشاش بود.
گزارشهای اعتماد السلطنه هم، همین حاصل را دارند: جمعه 12ـ .
.
شارژ دافر روس میگفت «ما با امین السلطان صلح کردیم، به سفارت روس آمد، شرط و عهد بست و قسم خورد که منبعد با ما خلاف نکند.» دیروز هم وزیر مختار روس خدمت شاه رفته بود.
شاه هم ضامن صدق قول امین السلطان شده بود.
یکشنبه 15ـ شاه شکار تشریف بردند.
من هم در رکاب بودم.
قرچیآ دیروز شکار فرموده بودند به توسط امین السلطان به جهت وزیرمختار روس فرستادند شاه بنا به گزارش دوبالوا وزیر مختار فرانسه در تهران به عبارتی هرچه عاجزانهتر به خود خط نامهای به امپراطوری روس نوشته و از او تقاضا کرده است که بر وی رحم کند و وی را مشمول فتوت و بزرگواری خود قرار داده کمک کند تا از وضع ناگواری که انگلیسها برایش فراهم آوردهاند خلاصی یابد.
امین السلطان و امتیاز تنباکو امین السلطان یکی از دولتمردان وابسته بیگانه بود که در قضیه امتیاز توتون و تنباکو نقشی بسیار خطیر ایفا کرد اما تلاشهای او بر محور وابستگی به یکی از قدرتهای مطرح روز دنیا دور میزد.
وی که در ابتدا وابستگی شدیدی به انگلیسیها داشت پس از لغو امتیاز خود را ناچار به افتادن در دامن روسها دید.
وی یکی از منابعی است که واقعه تحریم تنباکو را به روسیه نسبت داده و علما را متهم به همکاری با این دولت کرده است.
و در واقع حرکت مردم و علما را برای احقاق حقوق خود تحریک شده از سوی روسها میداند اما بسیاری از مورخین محققین شهادت وی را در این باره رد میکنند.
دراین باره فیروز کاظمزاده نیز تأیید میکند که شهادت امین السلطان کمتر درخور اعتماد است.
بنابراین چنین گزارشهایی (امین السلطان) نمیتواند پایه و مدارک برای قضاوت ما باشد.
زیرا میتوان انگیزه امین السلطان را در اظهاراتی از این قبیل تشخیص داد و آن اینکه او میخواسته با انتساب شورش به روسها و با فشاری بر این مطلب، حمایت و مساعدت هرچه بیشتر انگلستان را به خود (که با قوت گرفتن انقلاب، سخت در خطر بوده است) جلب کند و به فرض اگر چنین انگیزهای را هم در او کارگر ندانیم، بینش بیگانهنگر او که روس و انگلیس را تنها بازیگران صحنه سیاست میدانسته و جز از ؟؟
عظیم ملت نداشته است نمیتواند مورد تائید قرار گیرد و همین بینش نادرست بوده که گدائی و چاپلوسی درباریان را حاصل میکرده است.