دانلود تحقیق احذاب زمان محمد رضا شاه

Word 225 KB 16667 17
مشخص نشده مشخص نشده علوم سیاسی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • حزب سیاسی به مفهوم جمعیتهای خاص دارای اهدافی ویژه که منتج از شرایط عینی و ذهنی ساختار نظام سیاسی جامعه خویش باشند در سرزمین ما پیشینه‏ای چندان قوی ندارد و تنها به بعد از دوران مشروطیت برمی‏گردد و آن هم به صورت منقطع و پاره پاره به طوری که هرگاه استبداد مطلقه به اوج خود می‏رسید و یا بحران سیاسی به وجود می‏آمد این احزاب متلاشی شده و یا تجزیه می‏گشتند.

    در دوران استبداد پهلوی دوم به ویژه پس از شهریور ۱۳۲۰ما به گونه‏ای از احزاب برمی‏خوریم که از هیچ بستر عقیدتی و ایدئولوژیکی برخوردار نبوده و بدون اتکا به حمایت مردم تنها به دستور عوامل قدرت از بالا تشکیل می‏شدند و وظیفه‏ای جز حفظ و تقویت قدرت سیاسی حاکم نداشتند.

    این احزاب از اجزای ساختار سیاسی و حکومتی عصر بودند که به دفاع همه جانبه از قدرت و حکومت مرکزی می‏پرداختند و خود از وسایل استبداد داخلی بودند.

    این دسته از احزاب در تاریخ معاصر ایران به احزاب دولتی معروف شده‏اند.

    این احزاب همه در سه چیز درباری، فرمایشی و غیرمردمی بودن اشتراک داشتند و در سه دوره در تاریخ معاصر ایران خودنمایی کردند.


    دوره اول (حزب وطن یا اراده ملی)
    اولین حزب دولتی در ایران حزب وطن بود که در سال ۱۳۲۲ش توسط سیدضیاءالدین طباطبایی یکی از مسببین کودتای 1299ش و از عوامل انگلیس تشکیل شد.

    مکان حزب خیابان سعدی، نزدیک مخبرالدوله در ساختمان باشکوهی که از طرف صراف‏زاده، کارخانه‏دار معروف یزدی به او اهدا شد قرار داشت.

    از اعضای این حزب مظفر فیروز، سیدکاظم یزدی، برادران رشیدیان، کورس بازرگان و حجازی مدیر روزنامه وظیفه را می‏توان نام برد.






    روزنامه رعد امروز ارگان این حزب بود که توسط مظفر فیروز اداره می‏شد.

    این حزب تا اواسط سال ۱۳۲۴ش به فعالیت ادامه داد.





    بعد از یک سال این حزب در بهمن 1323ش به حزب اراده ملی تبدیل شد و تا سال ۱۳۲۵ ش به فعالیت ادامه داد.

    این حزب با قدرت گرفتن قوام دشمن دیرین سید ضیاءالدین طباطبایی منحل شد.
    حزب آریا
    دومین حزب از احزاب دولتی حزب آریا بود که توسط حکومتگران لشگری ایجاد شد.

    این حزب شدیداً به انگلیس وابسته بود.

    از اعضای مهم آن می‏توان به سرلشگر حسن ارفع، محمدهادی سپهر، سرلشکر محمود ارم، سرلشکر امین‏زاده، حسن اخوی، سرهنگ حسن منوچهری (بهرام آریانا) اشاره نمود.

    این حزب به دلیل تمایلات شدید ناسیونالیستی و ضدکمونیستی که داشت تا دهه 30 به فعالیت ادامه داد.
    حزب دموکرات ایران سومین حزب از این دسته از احزاب است که در 8 تیر 1325ش توسط احمد قوام (قوام‏السلطنه) نخست‏وزیر وقت با شرکت رجال و اشراف تشکیل شد.

    از افراد این حزب می‏توان به مظفر فیروز، علی امینی، ابوالقاسم امینی، محمدولی فرمانفرما، سردار فاخر حکمت، ملک‏الشعرای بهار، حسن ارسنجانی...

    اشاره نمود.

    هدف این حزب بازگرداندن آذربایجان به خاک کشور بود.

    با سقوط کابینه قوام این حزب نیز منحل شد.
    نمره 304
    700 کلمه
    شهرضا نمره 305
    اصفهان کمیته حزب دموکرات ایران رونوشت شهرضا
    کمیته حزب دموکرات.

    به طوری که قبلاً هم اعلام شده آقای ابوالفتح قهرمان کاندید حزب در حوزه شهرضا می‏باشد.

    لازم است از طرف افراد حزب نهایت جدیت را در جهت پروپاگاند و تبلیغ درباره ایشان به عمل آورند.

    دبیرکل تشکیلات حزب دموکرات ایران موسوی‏زاده
    22/11/25
    عودت شود
    5-522-6133 الف
    اصفهان جناب آقای حاج امین‏التجار رونوشت آقای صفا امامی
    لازم می‏دانم در عالم ارادت این نکته را عرض کنم به ملاحظات زیادی که انشااله حضوراً عرض خواهم کرد و مذاکراتی که به عمل آمده بایستی کاندیدهای حزب دموکرات ایران در همه جا موفق شوند و تا حال هم موفق شده‏اند در اصفهان هم پیش از سایر نقاط این نکته باید رعایت شود.

    لذا مصلحت آنست با دو نفر آقایان اعزاز و صفا امامی که کاندید رسمی حزب هستند بدون تردید تشریک مساعی نموده جداً مشغول کار شودی با اشخاص دیگر کمک کردن ابداً صلاح نیست با آقای صفا امامی هم نظر بنده را نیز ابلاغ فرمایند.


    عبدالحسین نیک‏پور شماره 6-522-6133 الف حزب دموکرات ایران تاریخ 132 دبیرخانه کل اصفهان کمیته حزب دموکرات ایران برحسب تصمیم کمتیه مرکزی حزب دموکرات ایران آقایان اعزاز نیک‏پی، حبیب‏اله امین، صفا امامی در شهر اصفهان کاندید هستند.

    لازم است از طرف کمیته اصفهان به کلیه افراد حزب آنجا سفارش و توصیه شود که با نهایت جدیت و علاقمندی برای موفقیت و انتخاب شدن آقایان نامبرده اقدام نمائید.

    رئیس کل تشکیلات حزب دموکرات ایران موسوی‏زاده دوره دوم احزاب دولتی فکر ایجاد حزب دولتی در عصر پهلوی دوم، پس از کودتای 28 مرداد 1332ش و ایجاد حکومت مطلقه محمدرضا شاه در ایران شکل گرفت.

    قصد حکومت از تشکیل چنین احزابی، در دست گرفتن نبض فعالیت‏های سیاسی جامعه و پر کردن خلاء ناشی از نبودن احزاب آزاد بود.

    اما این فکر تا سال 1335ش همچنان در اذهان باقی ماند تا اینکه به دستور شاه اسدالله علم یار دیرینه‏اش مسئول تاسیس حزب مردم گشت.

    این حزب در اردیبهشت 1336ش موجودیت خود را اعلام کرد.

    سران این حزب غالباً چهره‏های علمی و دانشگاهی و شخصیت‏های سیاسی و حکومتی بودند.

    رهبر عملی این حزب تا پایان حیات سیاسی آن اسدالله علم بود.

    از دیگر بنیانگذاران این حزب می‏توان از پرفسور یحیی عدل، دکتر پرویز ناتل خانلری، دکتر موسی عمید، دکتر حسن ستوده تهرانی و دکتر احمد فرهاد نام برد.

    یک سال بعد دومین حزب دولتی توسط نخست‏وزیر وقت منوچهر اقبال تاسیس شد (1337ش) اعضای این حزب بیشتر از میان وزرا، نمایندگان مجلس، مقامات وقت و رجال سیاسی اداری رژیم بودند.

    هیئت مؤسسه حزب از آقایان محمود جم، عزالممالک اردلان، حاج سید اسدالله موسوی، دکتر محمدعلی هدایتی، حسام دولت‏آبادی، محمد حجازی و دکتر شاهکار تشکیل می‏شد.

    این هیئت ریاست و دبیرکلی حزب ملیون را به نخست‏وزیر وقت و مؤسس حزب دکتر منوچهر اقبال واگذار کردند.

    دکتر اقبال در اولین جلسه حزبی خود عنوان کرد که: در دنیای امروز حکومت دموکراسی!

    بدون احزاب و تشکیلات اجتماعی معنی ندارد.

    شاهنشاه دستور فرموده‏اند که سیستم در حزب در مملکت برقرار شود.

    پس حزب ملیون در مقابل حزب مردم تاسیس می‏گردد.

    اوج فعالیت حزبی احزاب مردم و ملیون در سال 1339 مقارن با انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی متجلی می‏شود.

    در این دوره از انتخابات تقلبات فراوان و تبایز و زد و بند بسیاری صورت گرفت.

    با آشکار شدن اسناد تقلبات انتخاباتی و تبایز و زد و بند حزب مردم به عنوان اقلیت و حزب ملیون به عنوان حزب اکثریت انتخابات باطل اعلام شد و هر دو حزب اعتبار خود را از دست دادند.

    بدین ترتیب دکتر اقبال نخست‏وزیر وقت از سویی و اسدالله علم از سویی دیگر از دبیرکلی حزب ملیون و مردم استعفا دادند.

    و حزب ملیون عملاً با برکناری نخست‏وزیر از میان رفت.

    اما حزب مردم به صورتی کمرنگ با رهبری دکتر یحیی عدل و سپس علینقی کنی، ناصر عاملی و محمد فضائلی تا سال 1353 در صحنه بود و در دوره 21 مجلس در سال 1342 و 22 در سال 1346 و بیست و سه در سال 1350 در رقابت با حزب ایران نوین همچنان به ایفای نقش اقلیت پرداخت.

    حزب مردم در دوران حیات خود با جناح‏بندیها و اختلافات بسیاری روبه‏رو بود و سرانجام در سال 1353 با برقراری نظام تک حزبی از میان رفت.

    کانون مترقی این تشکیلات نه به عنوان حزب بلکه به صورت جمعیت در سال 1340ش توسط گروهی از جوانان طرفدار اصلاحات امریکایی و پاره‏ای از وزرا و رجال دولتی چون حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا تشکیل گشت.

    و با از میان رفتن حزب ملیون در نقش حزبی در مقابل حزب مردم ظاهر شد و در انتخابات 21 مجلس شورای ملی در سال 1342ش شرکت جست.

    تاسیس این کانون در واقع پیش درآمد حزب ایران نوین بود که یک سال و اندی بعد از این کانون توسط همین اعضا ایجاد گشت.

    شایان ذکر است که نمایندگان اکثریت حزب ایران نوین در مجلس اکثریت را در دست داشتند.

    حزب ایران نوین این جزب در واقع با تغییر نام کانون مترقی در آذر سال 1342ش به وجود آمد.

    حزب ایران نوین بزرگ‏ترین و ماندگارترین حزب دولتی در عصر پهلوی بود که همواره تا تاسیس نظام تک حزبی، اکثریت را در دست داشت و بیش از یک دهه در فضای خالی از فعالیت‏های حزبی به حیات خود ادامه داد.

    نخستین دبیرکل این حزب حسنعلی منصور بود که در اسفند 1342ش به نخست‏وزیری رسید.

    با قتل منصور معاون دبیرکل حزب ایران نوین، امیرعباس هویدا نخست‏وزیر و دبیرکل حزب شد.

    حزب ایران نوین در انتخابات دوره 22 و 23 مجلس شورای ملی در سالهای 1346ش و 1350ش اکثریت را در مجلس داشت و در سال 1353 بزرگ‏ترین و پرطرفدارترین حزبی بود که در حزب رستاخیز ادغام شد.

    فعالیت حزب ایران نوین بسیار وسیع بود و کمیته‏های متعددی را علاوه بر کمیته مرکزی دربرمی‏گرفت.

    این کمیته‏ها شامل: کمیته اجرایی و دفتر سیاسی، سازمان جوانان، زنان، کشاورزان، کارگران، بازرگانان، سندیکاهای کارگری، اتحادیه‏های اصناف و تشکیلات وابسته دیگر بود.

    حزب نشریاتی نیز در سراسر کشور منتشر می‏ساخت و روزنامه ندای ایران نوین ارگان آن محسوب می‏شد.

    حزب ایران نوین برای آموزش کادر خود اقدام به تاسیس مدرسه عالی علوم سیاسی و امور حزبی نمود که پس از ادغام آن در حزب رستاخیز، به آن حزب متعلق گشت.

    تهران ـ جناب آقای نخست‏وزیر رونوشت جناب آقای علاء وزیر دربار شاهنشاهی رونوشت وزارت کشور، انجمن نظارت انتخابات بیستمین دوره تقنینیه شهر مراغه با رعایت بیطرفی کامل از محترمین و معتمدین تشکیل و شروع به کار نموده و مورد تایید قاطبه اهالی شهر می‏باشد.

    چون آقای احمد حمیدیه در دوره گذشته بر اثر اعمال بی‏رویه و سوءاستفاده از مراغه طرد گردیده بود و اکنون نیز با تشبثات واهن می‏خواهد بار دیگر خود را به مردم مراغه تحمیل نماید لیکن در مقابل افکار عمومی شکست قطعی خود را احساس و مشاهده می‏کند که فاقد آراء مردم است ایادی و اقوام خود را با چند نفر اجیر و با طومارهای جعلی به تهران اعزام داشته و تصور می‏کند که می‏تواند حقایق را وارونه جلوه دهد.

    لذا مراتب عرض و استدعا دارد به اعتراضات و شکایات بی‏اساس نامبرده ترتیب اثر داده نشود تا اهالی این شهرستان با خاطری آسوده دعاگو باشند.

    آرم شیرو خورشید ایستاده شماره کتاب 591 شماره‏های 2851 و 2852 وزارت پست و تلگراف و تلفن جناب آقای وزیر محترم کشور رونوشت جناب آقای علم دبیرکل محترم حزب مردم رونوشت اندیشه مردم رونوشت جناب آقای فرود نماینده منفردین، رونوشت جناب آقای دکتر امیراصلان افشار، رونوشت اطلاعات به پیروی از منویات ملوکانه انتخابات شهر مراغه در نهایت آزادی و آرامش آغاز و دیروز 10/5/39 اخذ آرا خاتمه یافت.

    متاسفانه در حین انتخابات که حزب مخالف شکست خود را قطعی می‏دانست عوامل دولتی مخصوصاً استاندار آذربایجان شرقی شروع به کارشکنی دخالت‏های غیرقانونی در امر انتخابات نموده چند دفعه وسیله تلفن فرماندار مراغه را به تبریز احصار و می‏خواستند با اعمال نفوذ و دور نمودن فرماندار از حوزه انتخاباتی خود وقفه در کار انتخابات ایجاد نمایند و چون موفق به این امر نشدند آقای احمد حمیدیه کاندیدای حزب دولتی را تحریک به ایجاد اغتشاش و اختلال نظم عمومی نمودند که بدین وسیله اوضاع را غیرعادی نشان داده و باعث توقف امر انتخابات گردند خوشبختانه هم‏سلکان ما عموم رای‏دهندگان به نفع مردم پی به دسایس مخالفین برده کوچک‏ترین عکس‏العملی نشان نداده و بدون هیچگونه زد و خورد آرا خود رای دادند اینک دیروز که اخذ آرا خاتمه یافته و مخالفین شکست خود را قطعی دانسته‏اند جناب آقای وزیر کشور بدون مجوز قانونی فرماندار مراغه را مرکز احضار عمل استخراج و قرائت آرا را متوقف نموده است اینک مراتب محض استحضار گزارش اقدام قانونی عاجلانه مورد استدعا است جریان امر به پیشگاه همایونی و مقامات دولتی نیز تلگرافاً عرض شد.

    از طرف کمیته حزب مردم مراغه هاشم فروزی.

    وزارت دارایی اداره به تاریخ .....

    134 شماره 35631- 22/43910 پیوست ....

    کمیته تشکیلات مرکزی حزب ایران نوین عطف به نامه شماره 5117-2/10/42 موضوع فروش کالای دخانیه مستقیماً وسیله مؤسسه انحصار دخانیات ایران به عاملین اشعار می‏دارد.

    در شهرستان‏های کشور سالها است که فروش کالای دخانیه وسیله ادارات دخانیات محل و یا دارایی‏ها انجام می‏گیرد و عاملین فروش کالای مورد مصرف اهالی را مستقیماً و بدون واسطه از ادارات مزبور تحویل گرفته و به فروش می‏رسانند.

    فقط در مورد تهران که تا سال گذشته توزیع به وسیله شرکت پخش سیگار انجام می‏شد و به واسطه انقضاء مدت قرارداد لازم بود در نحوه توزیع اتخاذ تصمیم شود به رعایت سیاست دولت در سپردن کار مردم به مردم مقرر شد که عمل توزیع تهران کماکان وسیله شرکتهای خصوصی باشد و در نتیجه انتشار آگهی مناقصه و با رعایت کامل مقررات برنده مناقصه تعیین و همان منعقد گردیده است و در حال حاضر هم شرکت مزبور مشغول توزیع کالای دخانیات تهران می‏باشد.

    وزیر دارایی سند ش : 38635 رده : 68-322-8975 هـ احزاب دولتی (دوره سوم) و ایجاد نظام تک حزبی فکر ایجاد حزب واحد و فراگیر از سوی ایرانیان تحصیل‏کرده در خارج کشور به ویژه طرفداران ساموئل هانتینگتون (استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد) مطرح شد.

    هدف از ایجاد چنین حزبی جلوگیری از بی ‏تفاوتی سیاسی اکثریت مردم کشور بود تا از طریق علاقمند کردن آنان به امور سیاسی مطلوب و عاملی مؤثر در جهت پیوند دولت و مردم ایجاد گردد.

    بدین ترتیب تلاشهایی در جهت کسب موافقت محمدرضاشاه صورت گرفت و او را با این عنوان که از این پس با اجرای طرح نظام حزب واحد شاه رهبریت کل فعالیتهای سیاسی را برعهده خواهد گرفت، با خود هم‏آهنگ نمود.

    شاه در کتاب خود (پاسخ به تاریخ) در این مورد می‏گوید: ما معتقد هستیم همه مردم ایران باید برای رسیده به هدفهای ملی که سعادت و آسایش فرد فرد ما را تامین خواهد کرد متحد باشند و در یک جهت حرکت کنند، همه کوششها باید در راه پیشرفت کشور باشد.

    نه خنثی کردن تلاشهای یکدیگر.

    در نظام چند حزبی امکان تفرقه و تشتت بسیار است.

    هر گروه که در حزبی هستند با دیگران بر سر کسب قدرت و به دست گرفتن حکومت ستیز و دعوا دارند.

    هر گروه می‏خواهد حرفهای خودش را به کرسی بنشاند و در نتیجه اختلافات به وجود می‏آید.

    در حالی که در حزب رستاخیز از جنگ گروهی خبری نیست.

    1 بنابر این حزب رستاخیز ملی ایران به دستور شاه در یازده اسفند 1353ش تشکیل شد و کلیه احزاب منجمله حزب ایران نوین، حزب مردم، پان ایرانیست و ایرانیان در آن ادغام شدند.

    اندکی بعد کار به جایی رسید که شرکت در این حزب سیاسی، اجباری اعلام شد و شاه در سخنان خود گفت: “ هر کسی باید جزو این حزب بشود و تکلیف خود را روشن بکند.

    اگر نشد از ایران خارج شود.

    اگر نخواستند خارج شوند، جایشان در زندان است، و دولت اعلام نمود برای هر ایرانی که خواستار شرکت در حزب نیست پاسپورت صادر و به خارج فرستاده خواهد شد.“ بدین گونه حزب رستاخیز نیز حربه‏ای در دست دولت و دیکتاتوری شد و شاه رکن چهارمی به سه رکن دیکتاتوری خود افزود 2 و حزب دولتی به جای آنکه از قدرت و استقلال بیشتری بهره ‏مند باشد و در فعالیتهای سیاسی نقشی چشمگیر داشته باشد عملاً به صورت یکی از ابزار اعمال قدرت حکومتی درآمد.

    دبیرکلی حزب جدید در ابتدا به عهده امیرعباس هویدا نخست ‏وزیر وقت و رئیس حزب ایران نوین نهاده شد و البته قصد شاه این بود که فعالیتهای سیاسی نخست‏ وزیرش را نیز تحت اختیار خود بگیرد.

    بعدها رهبری این حزب به عهده جمشید آموزگار گذارده شد و اندکی بعد به نخست ‏وزیری برگزیده شد.

    اما عملکرد جمشید آموزگار در حزب که به ایجاد جناح پیشرو انجامید خود از موانع ضعف حزب گشت و به جای آنکه حزب باعث اتحاد و یکرنگی و ثبات در جامعه گردد، خود از عوامل اصلی تشتت آرا و ایجاد اختلاف بین رجال دولتی و دولتمردان سیاسی گشت.

    در این بین درگیری جناحهای پیشرو، سازنده و لیبرال بر شدت این جریان افزود.

    حزب رستاخیز ملت ایران سه سال بعد از تشکیل به عنوان یکی از پایه ‏های رژیم مورد حملات مخالفین رژیم قرار گرفت و عملکرد آن باعث تشدید نارضایتی‏ها گشت.

    به طوری که در اهداف خود از جمله تحکیم رژیم و نهادی کردن سلطنت و تثبیت دولت موفق نشد و به جای ایجاد ثبات، کل رژیم را تضعیف کرد و سلطنت را بیش از پیش از ملت جدا ساخت و معدود پیوند موجود در رژیم را از بین برد و سرانجام در پائیز 1357 به دستور خود رژیم برچیده شد.

    جناب امیرعباس هویدا دبیرکل حزب رستاخیز ملت ایران پیرو بیاناتی که در جلسه مورخ یکم آذر ماه یک هزار و سیصد و پنجاه و دو شمسی درباره تعیین تکلیف آینده مملکت و همچنین وظایف احزاب ایراد کردیم اکنون که حزب رستاخیز ملت ایران تشکیل گردیده نظر خود را درباره وظایف این حزب ابراز و ابلاغ می‏نمائیم که انتظار ما از حزب رستاخیز ملت ایران این است که مردم را ارشاد کند که مسئولیتها و وظایف ملی خود را در قبال نظام شاهنشاهی ـ قانون اساسی‌ - انقلاب شاه و ملت به بهترین وجهی به عهده بگیرند و انجام دهند.

    کاخ نیاوران به تاریخ پنجم خرداد ماه یکهزار و سیصد و پنجاه و چهار 1354 امضا: محمدرضا پهلوی حزب رستاخیز ملت ایران تاریخ: 16/2/2536 دبیرکل نمره: 1143 دوست گرامی جناب آقای دکتر هوشنگ نهاوندی رئیس دفتر مخصوص علیاحضرت شهبانوی ایران با کمال خوشوقتی انتخاب شایسته آن جناب را به عضویت کمیته رهبری آموزش و تبلیغ حزب رستاخیز ملت ایران به آگاهی می‏رساند.

    با امتنان از اینکه دعوت ملی را پذیرفته‏اند موفقیت آن همکار ارجمند را در تحقق آرمانهای آموزشی حزب رستاخیز ملت ایران تحت رهنمودهای فرماندهی عالی ایران صمیمانه آرزومند است.

    ارادتمند دبیرکل حزب رستاخیز ملت ایران محمد باهری مهر: نمره 8094 18/7/36 امور اختصاصی حاشیه: آقای نادر شیراخ در پرونده اختصاصی من نگاهداری شود.

    18/5/ گوشه ای از کنگره حزب مردم 1.

    یحیی عدل 2.

    کاظم جفرودی 3.

    هلاکو رامبدمحمدرضا پهلوی به هنگام ملاقات با جمعی از اعضای کمیته مرکزی حزب مردم در سال 1352 کنگره حزب ایران نوین ردیف اول از چپ: منوچهر شاهقلی، جواد منصور، حسن زاهدی، امیرعباس هویدا، امیرقاسم معینی، ناصر یگانه، هادی هدایتیدکتر منوچهر اقبال نخست وزیر و مصطفی الموتی به هنگام تماشای اسامی کاندیداهای حزب ملیون

کلمات کلیدی: احذاب - محمد رضا شاه

دکتر محمد رضا شفيعي کدکني شعر فارسى، به عنوان يکى از برجسته‏ترين و گسترده‏ترين آثار فرهنگِ بشرى، همواره موردِ ستايش آشنايانِ اين وادى بوده است. اين شعر، همان‏گونه که در حوزه مفاهيم و معانى ويژگيهايى دارد که آن را از شعر ديگر ملل امتياز مى‏بخشد، در

نام‌ها رضاشاه در طول زندگي خود و حتي پس از آن به دلايل مختلف به نام‌هائي چند خوانده شده است. در جواني به نام ناحيه‌اي که از آن برخاسته بود "رضا سوادکوهي" ناميده مي‌شد.[1] با ورود به نظامي‌گري به "رضاخان" و سپس، با ذکر درجه نظامي‌اش، به "رضاخان ميرپن

آغاز زندگي ودوره کودکي محمد رضا پهلوي در روز چهارم آبان 1298 برابر 26 اکتبر 1919 درتهران به دنيا آمد. پدر او رضاخان ميرپنج(پهلوي) و مادرش که تاج الملوک که همسر دوم رضاخان بود.چند ساعت بعد خواهر دوقلوي او قدم به عرصه ي وجود گذاشت که نامش را اشرف گذاش

ایران در دوره سلطنت رضاشاه (پهلوی اول) در این دوره که شانزده سال به طول انجامید، شیوه های گوناگونی در اداره امور به کار رفت. در آغاز به ظاهر جنبه های مشروطه خواهی و دین پروری و ملت خواهی چیره بود و دکتر مصدّق و مدرّس و آزادیخواهان دیگری از تهران و برخی از شهرها به مجلس راه یافتند. اما بسیاری از آزادیخواهان یا در نظام جدید ادغام می شدند یا از سیاست و مبارزه بر ضد دیکتاتوری نظامی ...

شکی نیست که تاریخ ایران دارای فراز ونشیب های فراوانی بوده است و علما و مرجعیت در این کشور نیز داری نفش مهمی بوده اند خصوصا حکومت ها و مردم نیز توجه ویژه ای به این موضوع داشته اند لذا در این تحقیق سعی بر آن شده تا با ورق زدن گوشه ها یی از صفحات تاریخ وتحلیل آن نگاهی هر چند مختصر به رابطه علما و مراجع با یکی از چهره های مهم سیاسی ایران ( سردار سپه) بیفکنیم و بامطالعه موردی برخی از ...

نام‌ها رضاشاه در طول زندگی خود و حتی پس از آن به دلایل مختلف به نام‌هائی چند خوانده شده است. در جوانی به نام ناحیه‌ای که از آن برخاسته بود «رضا سوادکوهی» نامیده می‌شد.[1] با ورود به نظامی‌گری به «رضاخان» و سپس، با ذکر درجه نظامی‌اش، به «رضاخان میرپنج» شناخته شد. بعد از کودتای ۱۲۹۹ و به دست‌گرفتن وزارت جنگ و فرماندهی کل قوا او را «سردار سپه» می‌خواندند. پس از رسیدن به سلطنت و ...

عصر رضاشاه را در مجموع باید از مقاطع عجیب تاریخ معاصر ایران به شمار آورد. نه از بابت ویژگیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن عصر که از این بابت اتفاقاً عصر رضاشاه پیچیدگی خاصی ندارد؛ چرا که حکومت رضاشاه مصداق نظام استبدادی مطلقه بوده، با تمام خصوصیاتی که چنین نظامهایی از آن برخوردارند. تعجب و شگفتی عصر رضاشاه در آن است که آن دیکتاتوری نفس گیر و استبداد مطلقه پس از دو دهه تلاشهای ...

علي اکبر داور متولد 1264 خورشيدي در تهران پسر کلب علي خان خازن الخلوت سرايدار راندروني مظفرالدين شاه بود. او مدتي در دارالفنون به تحصيل پزشکي پرداخت اما بعد مدتي پزشکي را رها کرد در رشته حقوق ادامه تحصيل داد. پس از فارغ التحصيل شدن در اين رشته تحت

تحصيل در دانشکده هنرهاي زيبا دانشگاه تهران 0431-7331 کارشناس ارشد معماري از دانشگاه شهيد بهشتي 1531-0431 سردبير مجله‌"معماري و شهرسازي‌"9731-4731.صاحب‌ امتياز و مدير مسؤول‌"فصلنامه معماري ايران‌"از 8731 تاکنون . " تالار ايران‌"(قندريز)،در

رساله مهم رشيد رضا درباب خلافت، الخلافه و الامامه العظمي که اندکي پيش از الغاي خلافت عثماني انتشار يافت، علاوه بر اينکه اصلي ترين منبع انديشه سياسي در عصر حساس فترت پس از پايان جنگ جهاني اول است که انديشه صريح ضد خلافت عثماني را از زبان يک انديشمن

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول