دانلود تحقیق اسکندر مقدونی

Word 43 KB 16677 12
مشخص نشده مشخص نشده فلسفه - اخلاق
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • حمله اسکندر مقدونی به ایران، فصل ختام بر دورانی بود که پادشاهان تساهل جو و خردورز هخامنشی بنیان نهاده بودند.

    این خردورزی مبتنی بر احترام بر خودی، یعنی فردی که وارد محدوده‌ی قلمروی حاکمیت ایران زمین قرارگرفته بود، با سیره‌ی کوروش هخامنشی، هویت‌مند شد.

    حمله‌ی اسکندر اگرچه دورانی از نابودی پایه‌های سابق را به همراه داشت، اما نتوانست به این باور درونی شده ایرانی لطمه‌ای جدی وارد سازد.

    اسکندر مقدونی هم نتوانست فرهنگ پویا و غنی ایرانی را نادیده بگیرد و خود، دختر داریوش سوم «استاتیرا» را به همسری اختیار کرد، ‌لباس ایرانی پوشید و ایرانی رفتار کرد و به سپاهیان دستور داد زبان پارسی بیاموزند و همسران ایرانی برگزینند (پیرنیا، حسن، تاریخ ایران قبل از اسلام، نشر نامک، تهران ، 1380، ص 142)
    جانشینان بعدی اسکندر، سلوکیان، توانستند به مدت 90 سال بر مرزهای سرزمینی ایران زمین حکمرانی کنند.

    تشابهات بسیاری که میان آیین مقدونیان و ایرانیان در اصول کشورداری وجود داشت، آن‌ها را تشویق کرد تا به امتزاج دو فرهنگ مبادرت ورزند و دوران کوتاه حمکرانی فرهنگ هلنی بر ایران، در واقع دوران امتزاج آن با فرهنگ ایرانی بود.


    از این دوران تاریخ ایران، اسناد و مدارک جدی در دست نیست.

    منابع، گاه اشاراتی در باب حضور مقدونیان در ایران داشته‌اند.

    روایت تاریخی در خصوص ادیانی که در ایران آن روزگار حضور داشتند نیز نا کافی است .


    سلوکوس نیکاتور، سردار یونانی، طی قراردادی با یهود ایران از آنان خواست مبداء سال را حضور قطعی‌اش بر سرزمین بابل قرار دهند و این سال به سال شطاروت مشهور شد که 311 ق.م است .

    این تاریخ تا قرن 19 میلادی بر سنگ قبرهای گیلیارد دماوند نقش خورده است که نشان‌گر قدمت و پایداری این قرارداد است.
    یهودیان به دولت سلوکی وفادار بودند.

    یوسفوس فلاویوس گزارش می‌دهد که آنتیوخوس بزرگ در سده‌ی سوم پیش از میلاد، دو هزار خانوار یهودی را برای یاری رساندن به سرزمین‌های شورشی، از بین النهرین و بابل به لودیا و فریگیا فرستاد.

    همچنین در دفاع از بابل، یهودیان همکاری زیادی داشتند.( کمبریج، ‌جلد سوم ، بخش دوم ، امیرکبیر، صفحه 347)
    شاهزادگان جوان پارتی با گرفتن قلمرو سلوکی، کم کم به گستردن امپراطوری خود در میانه‌ی سده‌ی سوم پیش از میلاد پرداختند.

    آنان جنگاوران متساهلی بودند که دغدغه‌های دینی نداشتند و آمده بودند تا ایران را از دست مقدونیان خارج کنند.

    آن‌چه پراکنده از این دوران طولانی ولی از لحاظ تاریخی کم سند بر می‌آید، رفاه نسبی یهودیان و گاه توجه خاص آنان به این اقلیت بوده است.

    اگرچه این جماعت به علت موقعیت سوق الجیشی یهودیه در میان دو ابرقدرت ایران و روم، گاه مایل به شرق و گاه مایل به غرب می‌شدند، اما اسناد تاریخی و کتاب مقدس از دوستی میان ایرانیان و یهودیان در این دوران تاریخی سخن می‌گویند.
    حمله اسکندر مقدونی به ایران، فصل ختام بر دورانی بود که پادشاهان تساهل جو و خردورز هخامنشی بنیان نهاده بودند.

    اسکندر مقدونی هم نتوانست فرهنگ پویا و غنی ایرانی را نادیده بگیرد و خود، دختر داریوش سوم «استاتیرا» را به همسری اختیار کرد، ‌لباس ایرانی پوشید و ایرانی رفتار کرد و به سپاهیان دستور داد زبان پارسی بیاموزند و همسران ایرانی برگزینند (پیرنیا، حسن، تاریخ ایران قبل از اسلام، نشر نامک، تهران، 1380، ص 142) جانشینان بعدی اسکندر، سلوکیان، توانستند به مدت 90 سال بر مرزهای سرزمینی ایران زمین حکمرانی کنند.

    از این دوران تاریخ ایران، اسناد و مدارک جدی در دست نیست.

    سلوکوس نیکاتور، سردار یونانی، طی قراردادی با یهود ایران از آنان خواست مبداء سال را حضور قطعی‌اش بر سرزمین بابل قرار دهند و این سال به سال شطاروت مشهور شد که 311 ق.م است .

    این تاریخ تا قرن 19 میلادی بر سنگ قبرهای گیلیارد دماوند نقش خورده است که نشان‌گر قدمت و پایداری این قرارداد است.

    یهودیان به دولت سلوکی وفادار بودند.

    همچنین در دفاع از بابل، یهودیان همکاری زیادی داشتند.( کمبریج، ‌جلد سوم ، بخش دوم ، امیرکبیر، صفحه 347) شاهزادگان جوان پارتی با گرفتن قلمرو سلوکی، کم کم به گستردن امپراطوری خود در میانه‌ی سده‌ی سوم پیش از میلاد پرداختند.

    اگرچه این جماعت به علت موقعیت سوق الجیشی یهودیه در میان دو ابرقدرت ایران و روم، گاه مایل به شرق و گاه مایل به غرب می‌شدند، اما اسناد تاریخی و کتاب مقدس از دوستی میان ایرانیان و یهودیان در این دوران تاریخی سخن می‌گویند.

    اشکانیان سعی نمودند خود را با دین دیگری یعنی مسیحیت که در مغرب قلمروی آن‌ها، رشد چشمگیری داشت سازش دهند.

    آیین بودیسم و نیز گنوسیسمی و باطنی نیز در شرق ایران جلوه‌نمایی می‌کرد.

    آنان مدارا را در خصوص ادیان داخل قلمروی ایران رعایت می‌کردند تا بتوانند به طور مسالمت آمیز، قلمرویی که مدام در حال گسترش بود را اداره نمایند.

    ملوک الطوایفی دوران پارتی‌ها این قابلیت را به یهودیان داده بود که در مناطق یهودی‌نشین خاوندنشین‌ها و پادشاهی‌های خود را داشته باشند.

    بزرگان یهودی که فرمانروایان موروثی بودند و شاهان پارتی از آن‌ها حمایت می‌کردند، در ولایاتی که ساکن بودند دادگاه عالی داشتند و به عزل و نصب داوران محلی می‌پرداختند.

    کارگزاران یهودی آن‌ها، نرخ کالاهای بازار را تثبیت می‌کردند و به گردآوری گمرک و عوارض می‌پرداختند.

    بزرگان یهود برای زمین‌هایی که داشتند به پادشاهان اشکانی (پارتی ) خراج می‌دادند و می‌توانستند یگان‌های نظامی خود را داشته باشند و آن‌ها را روانه‌ی ارتش پارتی کنند.

    (همان 126) در سال‌های متمادی، یهودیان مورد آزار و ستم یونانیان بودند .

    هرچند این روند، روندی متغییر بود اما در 126 ق .م یهودیان به بهانه‌ی عید سایبان، از جنگ با ایرانیان خودداری کردند تا به این شکل جلوی از دست دادن مشترک اصلی خود در نزاع‌های جدی را بگیرند.

    در سال‌های 41-39 ق.

    م، ایرانیان توانستند مرزهای فلسطین را بگشایند و هم‌پیمان رومیان به نام هورکانوس (Hyrcanus) را از تخت فرمانروایی به پایین کشیدند.

    ایرانیان از حضور خود در فلسطین خاطره خوبی در ذهن مردم آن منطقه به جای نهادند.

    تا جایی که در بین یهودیان شایع بود که می‌گفتند: «هر گاه سواری ایرانی باری دیگر اسب‌اش را در گورستانی فلسطینی ببندد مسیحا خواهد آمد».

    (Losephus, Antiquities XIV, 119-21, Debevoise, p95, History I, 28-31) این مساله سبب شد یهودیان بابل و بین‌النهرین نیز با ایرانیان همراه شوند.

    پارتیان به هیچ وجه علاقه‌ای به تغییر باورها و ادیان مردمان قلمروی خود نداشتند.

    شهر قدیمی «هرت» که ضرب‌المثل معروف «مگر از شهر هرت است ؟» ریشه در این شهر تاریخی دارد ، در حوالی سمنان شاهدی بر این مدعاست.

    در این شهر از گور یهودی تا بودایی تا ایرانی و مسیحی یافته‌اند و نشان می‌دهد که مردمان در کنار هم به راحتی زندگی می‌کردند.

    به دیگر سخن، لازمه‌‌ی اداره کشوری که مبنا را بر ملوک‌الطوایفی گذاشته بود، تساهل در امور دینی و باور‌های عامه بود و اگر غیر از این بود، سیستم حتما با مشکل روبرو می‌گردید.

    یهودیان ایران نیز به دلیل قدمت خود و توجه شایانی که شاهان هخامنشی به آنان داشتند، جایگاهی کاملا ویژه در ایران زمین در مقایسه با دیگر ادیان یافتند.

    یهودیان یهودیه، گاه به نفع ایرانیان و گاه به نفع رومیان می‌جنگیدند اما گرایش اصلی آنان به نفع دولت پارت بود و آنان ترجیح می‌دادند در جانب شرقی به جنگ برخیزند.

    در 220 م.، اردوان هدیه‌ای برای یهودا بطرک فلسطین فرستاد و او را مورد تفقد قرار داد.

    کتب تاریخی این نوع دوستی‌ها را علاوه بر مصالح سیاسی، دلیلی بر آرامش حاکم میان آنان می‌دانند.

    نگرش یهودیان بابل درباره‌ی حکومت پارتیان را بهتر از هر چیزی می‌توان از این گفتار فهمید که در کتب یهودی به کرات آمده است: «اردوان به یهودای شاهزاده، ربی رو (Row) خدمت کرد.

    هنگامی که اردوان در گذشت، «رو» بنالید و ناله و شیون کرد و گفت: «بند و علاقه پاره شد.» در روزگار پارتیان، کارگزاران بلند پایه‌ی یهودی به تجارت ابریشم شرکت داشتند.

    برای مثال از بابل حیهّ مهین (Hiyya the Elder)، ابا پدر شموئیل (Abba ) و یهودا بن بتیریه (Judah b.

    Bathyra)، بازرگانانی بودند که با دولت پارت همکاری داشتند و به تجارت با این دولت می‌پرداختند.

    دولت پارت هم آنان را بهترین شرکای تجارت ابریشم می‌دانست.

    داستان‌های زیادی در خصوص کارگزاران یهودی با نام‌های پارتی موجود است.

    ارده (arda)، پیل-ی- بریش (Ply-y¬-barish) به معنی پیل سوار و غیره، نشانی از این روابط است .

    پارتیان، چهار سده آرامش را در ایران حکمفرما کردند و اقلیت‌ها با مشکل جدی در قلمرو ایران پارتی مواجه نبودند.

    اما روی کار آمدن ساسانیان ورق را برگرداند.

    آن‌ها در ابتدا می‌اندیشیدند که می‌توانند غیر زرتشتیان را به دین خود در آورند.

    آن‌ها ابتدا حق یهودیان را در اداره‌ی کارهای خود برانداختند و حق کاربرد آتش را در آیین پرستش یهودیان محدود کردند.

    بسیاری از کنیساها توسط عمال دولتی تخریب شد و هر گونه حرکتی که حضور ادیان غیر زرتشتی را هویت‌مند می‌کرد، ممنوع شد.

    در سیاست خارجی، دولت ساسانی از یهودیان بهره‌ای نبرد و آنان را در مضیقه گذاشت.

    در دوران ساسانیان، یهودیان از ارمنستان تا خلیج فارس در جهت شمال شرقی تا دریای خزر در سمت شرقی تا ماد و پارس حضور داشتند.

    آن‌ها شاید تنها در بابل اسناد و مدارکی از خود به جای گذاشتند اما در دایره‌ی حکومتی ایران هم گاه آثاری از آنان یافت می‌شد.

    روستاهای بسیاری یافت شده است که صد درصد یهودی‌نشین بوده‌اند و این نشان از حضور آنان در قلمرو ساسانی دارد.

    افزایش فشارهای آن دوره بر غیر زرتشتیان، سبب شد رهبر دینی یهودیان ایران (سمئول)، برای یهودیان ایران قانونی به اجرا در آورند.

    او خود و همکیشانش را مقید به اجرای قوانین ایران دانست .

    این تصمیم سمئول باعث کاهش فشارها شد.

    در دادگاه‌های یهودیان، احکام و قوانین ایرانی ساری و جاری شد و آنان دیگر نتوانستند بر مبنای فرامین یهود داوری کنند.

    در سال 260 میلادی، به سمئول خبر رسید که شاپور اول در شهربندان شهر کامیسا رئا مازاکا (Caesarea -Mazaca)، 12 هزار یهودی را کشت .

    او جامه چاک نکرد و گفت : «این بلایی بود که آن‌ها خود برسر خود آورده بودند».

    این واکنش وی باعث شد دولت ساسانی به یهودیان ایران اعتماد کنند و روابط متساهلانه شود.

    با وجود فشار بسیاری که ساسانیان بر مسیحیان وارد می‌کردند، در تلمود بابلی هیچ اثری از فشار بر یهودیان دیده نمی‌شود، هرچند مانویان و مسیحیان از این فشارها و ناملایمات بسیار یاد کرده‌اند.

    روایات حاکی از آن است که مادر شاپور، در این ایام از فرزندش خواست که با یهودیان به مهربانی رفتار کند و خود هدایای بسیاری برای آنان فرستاد.

    چون یهودیان مالیات‌های خود را به موقع پرداخت می‌کردند و علیه رومی‌ها با ایرانی‌ها متحد شده بودند، رفتار دولت ساسانی با آنان بسیار بهتر از دیگر ادیان و فرق دینی داخل قلمرو ایران زمین بود.

    شاپور دوم (معاصر کنستانتین)، مسیحیت را رسمیت بخشید.

    او اگرچه با این کار به مسیحیت علاقه نشان داده بود، اما این علاقه سبب نشد که همراه با فضای موجود که به تعقیب و آزار یهودیان می‌پرداختند، آنان را آزار دهد، زیرا برای این کار هیچ دلیل سیاسی نداشت.

    یزدگرد (420-399 )، آوازه‌ای نیک در میان مسیحیان داشت.

    او در میان روحانیون و اعیان ایران جایگاهی نداشت زیرا به شدت علیه آنان ایستاده بود.

    او با یهودیان همراه و مهربان بود.

    زنی یهودی نیز برای خود اختیار کرده بود که نشان از روابط مسالمت آمیز میان آنان داشت.

    دوره‌ی پادشاهی هرمز چهارم (590-578)، اوج دوران تعصب مذهبی زرتشتیان بود.

    مدارس مذهبی شوش و پومبادیته (Pumba dita) بسته شد .

    وهران ششم چوبین در شورشی علیه هرمز چهارم و خسروی دوم، از پشتیبانی یهودیان توانگر بهره‌مند شد تا با این وضع، بعد از به قدرت رسیدن، آنان را یاری رساند.

    (کمبریج ، همان ، صفحه 326) شاپور دوم در جریان حمله‌های متعدد رومیان به ارمنستان تلاش نمود یهودیان این منطقه را در خاک ایران سکونت دهد.

    منابع تلمود، یزدگرد اول را دوست و یاور یهودیان معرفی می‌کند.

    ربی اشی از مجتهدان یهودیان در آن دوره، مقرر داشت که اگر چه کسی نمی‌تواند به کافران آهن بفروشد، لیکن چون ایرانیان از آنان حمایت می‌کنند، فروش آهن به آنان مشکلی ندارد.

    دوران یزدگرد دوم دوران برانداختن بسیاری از آیین‌های یهود بود و اختلافات مذهبی بالا گرفت.

    او روز شبات را برانداخت.

    این مساله سبب شد که یهودیان اصفهان 2 هیربد زرتشتی را زنده پوست بکنند و این سبب مرگ نیمی از جمعیت یهودی اصفهان شد و کودکان آن‌ها را به بردگی گرفتند.

    اگرچه کرتیر، روحانی متعصب زرتشتی (که فرامین دینی او بر دیواره‌های کعبه‌ی زرتشت، سبب شده است تا دوران ساسانی را بی اغراق، یکی از متعصب‌ترین ادوار تاریخی ایران بدانیم)، امر به تعقیب و آزار مسیحیان، مانویان، بودائیان، برهمنان و یهودیان داد، اما منابع خاخامی هیچ نشانی از این امر به دست نداده‌اند.

    ایرانیان باستان در نهایت امر در دورانی که بر این سرزمین حکومت داشتند، روابط مسالمت‌آمیز و همراه با منفعت‌طلبی دو طرفه با یهودیان داشتند و هرگز این روابط به جایی نرسید که تاریخ از فضای حاکم بر زندگی یهودیان ایران با عنوان دوران مشقت بار و همراه با رنج و ستم یاد کند.

    دوران ساسانی با حمله‌ی تازیان، تتمه‌ای بر دوران باستان بود تا فصلی از حاکمیت امپراطوری‌های شاهنشاهی در ایران زمین مختومه گردد.

    دوران بعد، دورانی از اغتشاش‌ها و تحولات مختلف تاریخی است که در هر عصر می‌توان آن را به طور مجزا بررسی کرد.

    وضعیت یهود ایران نیز در بستر تحولات و فراز و نشیب‌های هر یک از ادوار تاریخی، قابل پیگیری و مطالعه خواهد بود.

کلمات کلیدی: اسکندر - اسکندر مقدونی

اسکندر مقدوني (??? تا ??? پيش از ميلاد) مشهور به اسکندر گُجَسْتَک (ملعون) يا اسکندر کبير، کشورگشاي قرن چهارم پيش از ميلاد بود. نام اسم اين پادشاه مقدوني الکساندر بود و مورخين عهد قديم هم چنين نوشته‌اند ولي مورخين قرون اسلامي او را اسکندر يا اسکندر ا

عجایب هفت‌گانه، به هفت اثر برتر معماری و مجسمه سازی دوران باستان اطلاق می‌شود. این هفت اثر ظاهراً اولین بار توسط یک فنیقیایی یونانی‌الاصل به نام آنتیپاتروس در قرن دوم پیش از میلاد در یک کتاب ثبت شده‌است. مشخص نیست که این فرد خودش این آثار را دیده‌است یا نه. به هر حال آنچه مسلم است این است که وی در زمانی می‌زیسته که تمام این شاهکارهای هنری سالم و موجود بوده‌اند و او نمی‌خواست ...

مقدمه : هدف از انجام این تحقیق مروری بر صنعت نساجی ایران و به ویژه هنر بافت پارچه های زری بوده. این هنر امروزه تقریبا فراموش شده و تعداد کارگاه های کمی در ایران هم اکنون مشغول به بافت پارچه های زری است . هم این موضوع یعنی کمبود منابع در کسب اطلاعات در مورد این هنر مشکل اصلی در این تحقیق بود. البته در اصفهان چند کارگاه زیر نظر سازمان صنایع دستی و گردشگری دایر شده و مشغول به احیای ...

چکیده : هدف از انجام این تحقیق نگاهی گذرا به فن زری بافی و جایگاه آن در میان هنرهای معاصر است . نقطه آغازین زری بافی در تمدن ایران چه زمانی بوده است ؟ مراحل انجام زری بافی به چه ترتیب است ؟ مقدمه : هدف از انجام این تحقیق مروری بر صنعت نساجی ایران و به ویژه هنر بافت پارچه های زری بوده. این هنر امروزه تقریبا فراموش شده و تعداد کارگاه های کمی در ایران هم اکنون مشغول به بافت پارچه ...

مقدمه نقاشی ایران در سراسر تاریخ با فرهنگ‌های بیگانه و سنت‌های ناهمگون شرقی و غربی برخورد کرده و غالباً به نتایج جدید دست یافته است. به راستی، ادوار شکوفایی و بالندگی این هنر باید محصول اقتباس‌های سنجیده و ابداعات تازه دانست. اما، با وجود تأثیرات خارجی گوناگون و دگرگون کننده، می‌توان نوعی پیوستگی درونی را در تحولات تاریخی نقاشی ایران تشخیص داد. در مقایسه نمونه‌های تصویری ...

بشر آن اشرف مخلوقات درآن لحظه موعود قدم به جهان هستی نهاد. از نبود، بود شد، ولی نه به تنهایی بلکه همقدم و همپا با او مشکلات و سختی ها و دشمنان هستی نیز پا به عرصه نهادند. ولی نه او و نه اینها هیچیک به خود یا از خود نبودند بلکه همه ا زاو بودند و او همواره با آنها.« او» آن خالق کائنات شعاعی از بصیرت و آگاهی خود را نیز ازمنبع بیکرانش به آن اشرف مخلوقات ارزانی داشت. سختی ها را با او ...

مختصري از تاريخ کشور آناتولي، آسياي صغير يا ترکيه امروز، از جمله کهن ترين سرزمينهاي مسکوني جهان به شمار رفته و آن را زادگاه تمدن يونان دانسته اند. اين کشور طي تاريخ پرفراز و نشيب خود همواره شاهد درگيريها و کشمکشهاي اقوام و حکامي بوده است که براي دست

آشنايي با ادله و اسناد رخ داد پليد پوريم مدخلي بر ايران شناسي بي دروغ و بي نقاب، ?? ناگزير و براي تطبيق دشوار تفهيم اين مطالب کلان، با اندک توان دريافت مدعيان، شيوه ي اين تجسس تاريخي، زبان خاص خود، براي جلب توجه کساني که مباني را به آساني درک نم

سرزمين افغانستان در طول تاريخ گلوگاه تهاجم به هند بوده است؛ جنگجويان بسياري چون اسکندر مقدوني، محمود غزنوي ، تيمور گورکاني ، نادر شاه افشار ، از پيچ و خم کوهها و دره هاي اين کشور خود را به هندوستان رسانده اند. علاوه بر اين تا قبل از کشف راههاي آبي د

ملاحظات تاريخي عربستان احتمالا محل اوليه سامي ها بوده است, که از چهار هزار سال قبل از ميلاد مسيح به بين النهرين و فلسطين مهاجرت نمودند و بعدا به آشوري ها, بابلي ها, کنعاني ها و آموري ها معروف شدند. دوران باستان – در هزار سال اول قبل از ميلاد – حکومت

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول