انتفاضه
انتفاضه واژه ای است که از سال. 1366 ش وارد واژگان انقلابی سیاسی مصطلح روزمره شده است. تا پیش از این لفظ انتفاضه فقط در کتابهای لغت مشهود بود ولی با خیزش توده های مسلمان فلسطین و استمرار آن امروز شاید کمتر کسی باشد که نسبت به انتفاضه (قیام اسلامی فلسطین) بی اطلاع باشد. فلسطینیان معترض و خشمگین نسبت به نیروهای اشغالگر در مقابله با صهیونیست ها از سنگ استفاده می کردند و با پرتاب سنگ به طرف اشغالگران از خودشان دفاع می کردند به این جهت از انتفاضه به عنوان انقلاب سنگ نیز یاد شده است.
در تاریخ معاصر فلسطین از آغاز اشغالگری اسراییل تاکنون چهار انتفاضه رخ داده که عمر سه انتفاضه در طی سالهای 1300 1312 1318 نسبتا کوتاه بوده و به شکست انجامید در واقع روند سه انتفاضه در همان مقطع اول تاریخ معاصر فلسطین بوده است. اما از انتفاضه ای که از سال 1366 شروع شد به عنوان انتفاضه بزرگ یاد می شود که همچنان ادامه دارد.
انتفاضه دارای دو ویژگی اصلی است: مردمی بودن و اسلامی بودن در واقع با شروع انتفاضه فلسطینیان پس از چهل سال در موضع تهاجمی و اسراییل در موضع تدافعی قرار گرفت. امنیت داخلی اسراییل به شدت به خطر افتاد و همین امر ضرورت طرح حل مساله فلسطین را برای اسراییلیها مطرح ساخت. انتفاضه توانست چند محور اساسی را در تحولات فلسطین ایجاد کند:
1 میدان مبارزه با اشغالگران را پس از سالها بار دیگر به داخل سرزمینهای اشغالی هدایت کرد. این درحالی بود که تعیین سرنوشت مردم فلسطین در مذاکرات دیپلماتیک پشت درهای بسته توسط دیپلمات های عربی و غربی خارج از اراضی اشغالی رقم می خورد.
2 انتفاضه سبب شد عنصر فلسطینی را در موضعی قرار دهد که دیگر نه تنها حکم طرف مغلوب را نداشته باشد بلکه در بسیاری از مقاطع شرایط خاصی را به دشمن خود تحمیل کند.
3 انتفاضه همچنین به گروههای فلسطینی خارج از سرزمینهای اشغالی نیز اعتبار بخشید. به عنوان مثال ساف را از بن بستی که در آن درگیر بود نجات بخشید انتفاضه باعث شد که صهیونیست ها در موضع دفاعی قرار بگیرند و برای خاموش کردن انتفاضه به سازمان آزادیبخش فلسطین امتیاز بدهند. در واقع یکی از علل پیشرفت اولیه روند سازش در خاورمیانه و امضا توافق اولیه بین ساف و اسراییل خطرات انتفاضه و گسترش قیام فلسطینی های مناطق اشغالی بود.
در آستانه امضا پیمان «غزه اریحا» اسحاق رابین در پاسخ به پرسشهای چند تن از اعضای کمیسیون دفاع اسراییل تاکید کرد که نفوذ گروههای اسلامی در سرزمینهای اشغالی هر روز گسترش بیشتری می یابد و این امر برای اسراییل خطرناک خواهد بود. رابین گفت طرفداران خمینی می کوشند تا جناحهای معتدل جنبش فتح را از صحنه خارج سازند. ]امام [ فلسطینی
در همین زمینه روزنامه آمریکایی «ساینس مانیتور» پس از امضای پیمان غزه اریحا نوشت: «اگر به خاطر مسلمانان رادیکال نبود صلح بین اسراییل و ساف هرگز به وقوع نمی پیوست...» از شگفتی های قضیه این است که طرفین معاهده یعنی اسحاق رابین و عرفات هر دو از ترس یک دشمن مشترک که همان اسلام سیاسی رادیکال باشد مجبور به امضای قرارداد صلح شدند.
کارشناسان غربی در تحلیل خود از چگونگی امضای پیمان سازش اعلام کردند که اوج گیری انتفاضه هم صهیونیست ها و هم ساف را تهدید می کرد و آنها را متقاعد کرده بود که اگر فرصت پیش آمده در گفتگوهای جاری را تبدیل به یک صلح و توافق واقعی نکنند در بلند مدت هر دو ضرر خواهند کرد.