دانلود مقاله جایگاه مطبوعات در سیاست ملی ارتباطی و رسانه

Word 93 KB 16723 24
مشخص نشده مشخص نشده هنر - گرافیک
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • سیاست‌گذاری ملی ارتباطات نیازمند شناخت نقش و تعیین جایگاه هر یک از رسانه‌ها در سپهر توسعه ملی است.

    این که ساختار قدرت سیاسی و مجموعه دولتمردان (به مفهوم عام) چه نگرش و، در عین حال، چه انتظاراتی نسبت به جایگاه رسانه‌ها، هم به صورت نظام‌مند و هم به شکل مجزا، دارند بر حضور، فعالیت و ایفای نقش رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران تاثیری انکارناپذیر دارد.

    آخرین مطالعه و تحقیق میدانی‌ای که در مورد رابطه اعتماد مردم به رسانه ها با اعتماد آن‌ها به حکومت در سال 1382 در مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها صورت گرفته است، همبستگی بالایی را در این زمینه نشان می‌دهد.

    به بیان دیگر، تحقیق مذکور نشان می‌دهد که اگر مردم به رسانه‌ها اعتماد داشته باشند، به دولت (به مفهوم عام) نیز اعتماد خواهند داشت و، به عکس، اعتماد مردم به دولت با اعتماد آن‌ها به رسانه‌ها رابطه مستقیم دارد.

    این امر، البته برای رسانه‌ها و از جمله مطبوعات، وضعیت خوشایندی نیست، زیرا اولاً بیانگر آن است که مردم سرنوشت رسانه‌ها را به سرنوشت دولت پیوند می‌زنند و آن‌ها را جدا از هم نمی‌انگارند و ثانیاً شکاف تاریخی دولت ملت در ایران عملاً عدم اقبال یا اعتماد آن‌ها را به رسانه‌ها نیز سبب شده است.

    از زاویه‌ای دیگر نیز می‌توان، از دل این تحقیق، واقعیتی تلخ را استخراج کرد: هر چه دولتمردان ما بکوشند مردم را نسبت به رسانه‌ها و از جمله مطبوعات به هر دلیل بدبین سازند عملاً باعث می‌شوند که بلور اعتماد مردم به خود آنها نیز ترک بردارد.

    سیاست ملی ارتباطات و رسانه‌ها می‌باید اولاً استقلال رسانه‌ها را از دولت به رسمیت بشناسد و آن را تبیین و تضمین کند؛ ثانیاً آزادی و کثرت‌گرایی آن‌ها را بپذیرد؛ و ثالثاً نسبت به رابطه آن‌ها را با توسعه ملی تعریف کند.

    در این میان، مطبوعات به دلیل نقش و جایگاه تاریخی خود در جهان و ایران، اهمیتی مضاعف دارند.
    گزارش حاضر می کوشد تا ضمن بررسی و ارزیاب سرگذشت تاریخی مطبوعات به عنوان یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین رسانه‌ها، نکات و محورهای اساسی «توسعه مطبوعات» را که باید در سیاست‌گذاری ملی ارتباطات و رسانه‌ها مدنظر قرار گیرند به اختصار ترسیم کند.

    در عین حال، تاکید بر این نکته ضروری به نظر می‌رسد که سیاست‌گذاری ملی ارتباطات، پیش و بیش از هر چیز، نیازمند حصول اجماع و توافق در میان دولتمردان و مدیریت عالی سیاسی کشور بر سر استقلال، آزادی و حقوق حرفه‌ای رسانه‌ها، مطبوعات و روزنامه‌نگاران است.
    مقدمه
    مطبوعات، در ایران، تاریخی پرفراز و نشیب را طی کرده‌اند.

    نزدیک به یک‌صدوهفتاد سال از تولد نخستین روزنامه در ایران می‌گذرد؛ اما به نظر می‌رسد مسائل، نیازها، آسیب‌ها و نقاط ضعف حوزه مطبوعات، همچنان دچار تکرار، تسلسل یا دور معیوب است.
    اگر از بیرون حوزه مطبوعات بنگریم، نگاه و برخورد با مطبوعات و روزنامه‌نگاران، داوری‌ها، انتظارات و اظهارنظرها هنوز هم حاکی از نگاهی نامهربانانه، ابزاری و تبلیغاتی است؛ نگاهی که فرصت و فضای تجربه‌کردن روزنامه‌نگاری و مطبوعات آزاد، مستقل و کثرت‌گر را به شدت از جامعه ما گرفته است و، از این رو، روزنامه‌نگاران ایران، امروز هم کم‌وبیش با همان مسائلی روبرو هستند که از سپیددم تولد مطبوعات در ایران حضور خود را به رخ کشیده است.
    از زاویه نگاه به درون نیز سایه عدم حرفه‌ای‌گرایی و نیز عدم تحقق و تامین آزادی، استقلال و امنیت حرفه‌ای، فقر آموزش تخصصی، سیاست‌زدگی، جابه‌جایی سریع و گسترده نیروی انسانی و ...

    همچنان بر این حوزه سنگینی می‌کند.

    به این ترتیب، سیاست‌گذاری در حوزه مطبوعات، بدون شناخت و ارزیابی وضعیت گذشته و حال نمی‌تواند راه به آینده‌ای روشن و امیدبخش ببرد.

    سیاست‌ها و ضوابط حاکم بر فعالیت‌های مطبوعاتی، حقوق و حدود روزنامه‌نگاری، مقتضیات و ضرورت‌های طراحی و تدوین نظام حقوقی حرفه‌ای (نظام جامع) مطبوعات را بررسی و بازکاوی کند تا برخی ابزارهای لازم برای سیاست‌گذاری در این حوزه را در اختیار قرار دهد.
    مقدمه مطبوعات، در ایران، تاریخی پرفراز و نشیب را طی کرده‌اند.

    نزدیک به یک‌صدوهفتاد سال از تولد نخستین روزنامه در ایران می‌گذرد؛ اما به نظر می‌رسد مسائل، نیازها، آسیب‌ها و نقاط ضعف حوزه مطبوعات، همچنان دچار تکرار، تسلسل یا دور معیوب است.

    اگر از بیرون حوزه مطبوعات بنگریم، نگاه و برخورد با مطبوعات و روزنامه‌نگاران، داوری‌ها، انتظارات و اظهارنظرها هنوز هم حاکی از نگاهی نامهربانانه، ابزاری و تبلیغاتی است؛ نگاهی که فرصت و فضای تجربه‌کردن روزنامه‌نگاری و مطبوعات آزاد، مستقل و کثرت‌گر را به شدت از جامعه ما گرفته است و، از این رو، روزنامه‌نگاران ایران، امروز هم کم‌وبیش با همان مسائلی روبرو هستند که از سپیددم تولد مطبوعات در ایران حضور خود را به رخ کشیده است.

    از زاویه نگاه به درون نیز سایه عدم حرفه‌ای‌گرایی و نیز عدم تحقق و تامین آزادی، استقلال و امنیت حرفه‌ای، فقر آموزش تخصصی، سیاست‌زدگی، جابه‌جایی سریع و گسترده نیروی انسانی و ...

    سیاست‌ها و ضوابط حاکم بر فعالیت‌های مطبوعاتی، حقوق و حدود روزنامه‌نگاری، مقتضیات و ضرورت‌های طراحی و تدوین نظام حقوقی حرفه‌ای (نظام جامع) مطبوعات را بررسی و بازکاوی کند تا برخی ابزارهای لازم برای سیاست‌گذاری در این حوزه را در اختیار قرار دهد.

    تاریخچه مطبوعات در ایران اولین روزنامه در ایران به نام کاغذ اخبار در سال 1253 قمری، مطابق با سال 1837 میلادی، در تهران منتشر شد.

    میرزا صالح شیرازی که افتخار انتشاردادن اولین روزنامه ایران را داراست، جزو اولین گروه دانشجویانی بود که توسط عباس‌میرزا برای تحصیل به اروپا اعزام شده بود.

    هدف از انتشار روزنامه را می‌توان در چند سطر آغازین اولین مقاله آن روزنامه یافت: « ...

    همت ملوکانه اولیای دولت علیه مصروف بر این گشته که ساکنین ممالک محروسه تربیت شوند»(1).

    انتشار نشریه کاغذ اخبار که ماهانه منتشر می‌ِشده است دیری نمی‌پاید و احتمالاً سه سال بعد، یعنی در سال 1256، این روزنامه به دلیل اوضاع آشفته داخلی، بی‌علاقگی شاه و وزیرش (2) به اقدامات فرهنگی و سیاست‌های ضد فرهنگی آنان، عدم اطمینان کافی به میرزا صالح و احساس خطر از سوی روزنامه او، تعطیل می‌شود.

    مهم‌ترین ویژگی کاغذ اخبار «مولود دربار بودن» بود.

    چهارده سال پس از انتشار کاغذ اخبار، دومین روزنامه فارسی زبان به نام وقایع‌اتفاقیه، در سومین سال سلطنت ناصرالدین شاه، به همت میرزا تقی‌خان امیرکبیر منتشر میِ‌شود.

    از آن جا که صدراعظم و وزیر نظام مؤسس این روزنامه بود، آن را می‌توان روزنامه‌ای زاییده دربار دانست.

    با در نظر گرفتن این واقعیت که، در شرایط استبدادی آن روزگار، پذیرفتنی نبود که روزنامه‌ای خارج از چارچوب دربار و کنترل شدید بر محتوای آن منتشر شود، اولین شماره روزنامه خط‌مشی آن را نشان می‌دهد: «از آن‌جا که همت ملوکانه مصروف به تربیت اهل ایران و استحضار و آگاهی آن‌ها از امورات داخله و وقایع خارجه است، لهذا قرار شد که هفته به هفته احکام همایون و اخبار داخلیه مملکتی و غیره را که در دول دیگر گازت می‌نامند در دارالطباعه زده شود ...» تاکید هر دو روزنامه، با فاصله زمانی حدود چهارده سال، بر تربیت مردم ایران نشان‌دهنده نوع نگاه و نگرش حاکمان نسبت به مردم است.

    بررسی گذرای محتوای آشکار روزنامه نشان می‌دهد که فقط اخباری برای آگاهی و تربیت اهالی مملکت محروسه چاپ می‌ِشدند که حاکمیت استبدادی وقت را توجیه کنند واز نظر تبلیغاتی به سود آنان باشند اما رویکرد توسعه‌ای محتوای روزنامه و محیط انتشار را هم نمی‌توان نادیده انگاشت.

    «از جنبه ارتباطات اجتماعی و روزنامه‌نگاری، پس از مرگ امیرکبیر، تا چندین سال روزنامه وقایع اتفاقیه جریده منحصر به فرد ایران ماند و قدم جدیدی در توسعه مطبوعات و روزنامه‌نگاری برداشته نشد».(3) ده ساله دوم سلطنت ناصرالدین شاه از منظرهای گوناگون شاهد تغییر و تحولات عمیقی بود.

    پیدایش مدارس جدید، رسوخ افکار اروپایی و رونق صنعت چاپ، تنور خواندن و نوشتن را در کشور اندکی گرم کرده بودند.

    «برای اولین بار در ایران، نشر و توزیع افکار عقاید از دو طریق بین طبقات مختلف انجام می‌گرفت؛ یکی طریقه قدیمی ارتباطات شفاهی که شامل ارتباطات فردی، گروهی، سخنرانی‌ها، دوره‌ها و انجمن‌ها می‌شد و دیگری که برای محیط ایران تازگی داشت، نشر کتاب، جزوه، اعلامیه و روزنامه بود».(4) تغییر تدریجی وضعیت ارتباطی ایران از حالت فردی و گروهی به ارتباطات جمعی و ورود کتاب و روزنامه(5) به عرصه ارتباطات ایران، کیفیت ارتباطات جامعه را تا حدودی پربارتر و حساس‌تر کرده بود.

    این وضعیت، دولت را مجبور می‌ساخت که نظام تازه ارتباطی را زیر کنترل خود در آورد تا بتواند از ابزارهای نوین، به بهترین شکل، به نفع خود استفاده کند.

    به همین منظور، «حکومت در سال 1288 هجری قمری، امور مربوط به انتشار روزنامه رسمی و چاپ و تکثیر کتاب و دیگر نشریات را که در چارچوب مسئولیت‌های وزارت نوبنیاد علوم پراکنده بود، در اداره مطبوعات دولتی گرد آورد و صنیع‌الملک (اعتمادالسلطنه) را به ریاست آن گمارد».(6) سال 1288 را می‌توان سال آغاز سانسور رسمی مطبوعات ایران دانست.

    در بررسی سیر تاریخی مطبوعات ایران از آغاز تا مشروطیت، دو پدیده مهم قابل ذکرند: 1.

    دوران صدارت میرزا حسین‌خان مشیرالدوله معروف به سپهسالار؛ 2.

    پیدایش روزنامه‌نگاری در تبعید و شبنامه‌ها.

    میرزا حسین‌خان سپهسالار ناشر اولین روزنامه تخصصی در ایران اگر میرزا صالح را اولین و میرزا تقی‌خان امیرکبیر را دومین مرد مطبوعات ایران بنامیم، به طور یقین، رتبه سوم متعلق به میرزا حسین‌خان مشیرالدوله معروف به سپهسالار است که خدمات دولتی را در زمان امیرکبیر و با سمت سفیر ایران در عثمانی آغاز کرد.

    شخصیت مطبوعاتی برجسته سپهسالار مدیون دو عملکرد منحصر به فرد اوست؛ تاسیس اولین نشریه تخصصی و چاپ اولین روزنامه ایران که به رؤیت عوامل سانسور شاه رسانده نشد.

    روزنامه وقایع عدلیه نام اولین روزنامه تخصصی ایران بود که سپهسالار، به منظور توجیه و تشریح اصلاحات قانون‌گذاری و نظام حقوقی مترقیانه، به دور از سانسور مرسوم منتشر می‌کرد و در آن از عدالت، حقوق مردم، و ضدیت با ستم و تجاوز سخن می‌رفت.

    روزنامه وقایع عدلیه، به دلیل آن که از قانون سخن می‌گفت، این توهم را به وجود آورده بود که دولت می‌خواهد با ایجاد قوانین تازه، بدعتی در دین بگذارد و بدعت هم برخلاف شریعت است.

    به همین دلیل، این روزنامه بعد از چند شماره تعطیل شد.

    ایجاد روزنامه‌ای به دو زبان فارسی و فرانسه به نام وطن (7) اقدام مهم دیگر سپهسالار است.

    در فضای خفقان ناصرالدین شاهی، انتشار روزنامه‌ای که از آزادی، قانون، ترقی، مساوات و تملق نگفتن سخن بگوید، مجازاتی جز بسته شدن نمی‌توانست داشته باشد.

    به محض آن که سرمقاله روزنامه وطن را برای شاه خواندند، شاه فرمان توقیف و جمع‌آوری و معدوم کردن تمام نسخه‌های آن را صادر کرد.

    این روزنامه، تنها روزنامه ایران است که اولین شماره‌اش، آخرین آن بود.

    ممکن است چنین به نظر برسد که سپهسالار، با بسته شدن روزنامه‌هایش، در رسیدن به اهداف خود شکست خورد، ولی شکی نیست که آنچه در سال 1324 قمری اتفاق افتاد، ریشه در سال‌هایی دارد که سپهسالار اصول قانون‌گرایی و مفاهیم آزادی بیان و مطبوعات را در جامعه مطرح کرده بود.

    پیدایش روزنامه‌های در تبعید و شبنامه‌ها اختناق فکری و فرهنگی و سلطه رژیم خودکامه قاچار عرصه را بر پاره‌ای از روشنفکران ایرانی که به خصوص در تماس با دنیای غرب بودند، تنگ کرد.

    به این ترتیب، شهرهای لندن، پاریس، استانبول، نجف و قاهره میزبان و مرکز فعالیت روشنفکرانی شدند که مهاجرت و خودتبعیدی را بر ماندن و زیستن در آن شرایط ترجیح دادند.

    به طور کلی، بیست و دو روزنامه حاصل اعتراض روشنفکران و روزنامه‌نگارانی بودند که خارج از مرزهای ایران را برای مبارزه با استبداد برگزیده بودند.

    قانون، اختر، عروه‌الوثقی، شاهسون، حکمت، ثریا و حبل‌المتین، از جمله مهم‌ترین این روزنامه‌ها هستند.

    می‌توان ادعا کرد که، در دوران سانسور و اختناق ناصرالدین شاهی، شبنامه‌ها هم از وسایل ارتباط جمعی محسوب می‌شدند و، به طور قطع، مخاطبانی بیش از روزنامه‌های دولتی داشتند.

    تولد اولین شبنامه مقارن با واگذاری امتیاز توتون و تنباکو به یک انگلیسی بود که، طی آن، مردم به شاه و نخست وزیر اعتراض کرده و خواهان لغو این امتیاز شده بودند.

    در یک نگاه، نشر روزنامه‌های مخالف در خارج از کشور و انتشار شبنامه‌ها در داخل، که نوای مفاهیمی چون قانون، آزادی، پیشرفت، توسعه، برابری و مساوات را به گوش مردم می‌رساندند، بالا رفتن سطح سواد مردم و افزایش تعداد باسوادان در نتیجه افزایش مدارس، پیروزی غیرمنتظره و باورنکردنی مردم در قضیه توتون و تنباکو، افزایش مراوده با خارج از کشور، پیروزی ژاپن بر روسیه، آگاهی بخشی و تنویر افکار عمومی توسط مبارزان داخلی، تشکیل انجمن‌های سری و، سرانجام، اتحاد روشنفکران و روحانیان موجب شدند که مظفرالدین‌شاه، در چهارم مرداد 1285 شمسی مطابق با 1324 قمری، به خواست مردم و امضای فرمان مشروطیت تن دهد و دوران تازه‌ای از حیات سیاسی و، در نتیجه، حیات مطبوعات آغاز گردد.

    ب) مطبوعات ایران از پیروزی انقلاب مشروطه تا شهریور 1320 بعد از اعلام مشروطیت و فترتی که تا تشکیل مجلس شورای ملی پدید آمده بود، وزارت انطباعات وظیفه سانسور روزنامه‌های دولتی و غیردولتی را انجام می‌داد.

    با اعلام مشروطیت، از تعداد شبنامه‌ها نه تنها کاسته نشد بلکه بر آنها افزوده نیز شد، به این دلایل که اولاً سطح روحیه پویندگی مردم بالا رفته بود و شنیدن صداها و عقاید دیگران تبدیل به «ارزش» شده بود و ثانیاً جامعه در شرایط بحران‌زده و انقلابی به گروه‌ها و جناح‌های خاص تقسیم گردیده بود.

    هر یک از آن گروه‌ها برای اعلام موجودیت و اعلام دیدگاه‌های خود به تریبونی نیاز داشتند تا صدای خود را به گوش مردم برسانند.

    با گشایش رسمی مجلس شورای ملی، تاریخ سیاست ایران فصل تازه‌ای را آغاز و روزنامه‌نگاری نیز، به تبع آن، دگرگونی و تحول عظیمی را تجربه می‌کند.

    در یک کلام، سال 1325 قمری، سالی منحصر به فرد در تاریخ مطبوعات ایران است که با ته‌مانده‌های سانسور قبل از مشروطیت آغاز شد و با آزادی مطلق روزنامه‌نگاری پایان یافت.

    گرچه این آزادی، عاقبت خوشی هم نداشت.

    با وجود این که روزنامه‌های متعددی در پی انحلال وزارت انطباعات متولد شدند ولی بسیاری از آن‌ها، به خاطر وابستگی سیاسی و طبقاتی خود، مشروطه را به نفع خود تعریف می‌کردند و چون پشتوانه مردمی نداشتند، خیلی زود از بین می‌رفتند.

    از میان روزنامه‌هایی که ماندند، حبل‌المتین، صوراسرافیل، مساوات، ندای وطن و روح‌القدس توانستند آگاهی و روشنگری را به درون توده‌ها منتقل کنند.

    وجه غالب مطالب این روزنامه‌ها انتقاد از وضع موجود، مقایسه ایران با سایر کشورها، ارائه راه‌حل برای مشکلات بنیادی، انعکاس نابسامانی‌ها و آشنا کردن مردم با حقوق حقه خود بود.

    سرنوشت غمناک هر یک از این نابسامانی‌ها و آشنا کردن مردم با حقوق حقه خود بود.

    سرنوشت غمناک هر یک از نشریات به تنهایی می‌تواند موضوع یک پژوهش باشد.

    در تاریخ 22 آذرماه 1304 شمسی، که رضاشاه مراسم سوگند را در مجلس به جای آورد، 19 سال از عمر حکومت مشروطه می‌گذشت.

    عدم تمرکز قدرت، مطبوعات شجاع، صریح و منتقد، محدودیت‌های دائمی و گاه‌وبیگاه و مجلس معترض، از ویژگی‌های این دوره 19 ساله هستند.

    آغاز دهه سوم مشروطه با دو دهه قبل بسیار تفاوت داشت.

    دو دهه اول را می‌توان دوران «عدم تمرکز قدرت» و دهه سوم تا پایان شهریور 1320 را دوران «تمرکز قدرت» دانست.

    از سال 1258 شمسی به بعد، هر چه به سال 1304 نزدیک می‌شویم، آزادی مطبوعات کمرنگ‌تر می‌شود تا این که در سال 1304 به کلی رنگ می‌بازد.

    در دوره 16 ساله حکومت رضاشاه، تنها روزنامه‌هایی می‌توانستند به حیات خود ادامه دهند که برخلاف دولت و شاه مطلب ننویسند.

    مطبوعات، بدون اجازه شهربانی، حق نشر مطلبی را نداشتند.

    دو روزنامه ایران و اطلاعات از مهم‌ترین روزنامه‌های منتشره در این دوره هستند.

    البته، روزنامه اطلاعات در 28 آبان 1308 به علت انتقاد از وضع دادگستری به مدت 51 روز توقیف شد.

    در این دوره، از آزادی قلم که بهترین ثمره انقلاب مشروطه بود، اثری برجای نماند.

    در این دوره 16 ساله، کم‌ترین میزان امتیاز انتشار روزنامه متعلق به سال 1310، یعنی زمان اوج قدرت رضاشاه، و بیش‌ترین تعداد امتیاز متعلق به سال 1305 است که پایه‌های قدرت شاه مستحکم نبوده است.

    بر این اساس، این فرضیه در ذهن شکل می‌گیرد که، در ایران نسبت تمرکز اقتدار سیاسی با انتشار مطبوعات، نسبتی معکوس است.

    ج) مطبوعات ایران از سال 1320 تا 1332 مطبوعات ایران، بعد از شهریور 20 و رفتن رضاشاه از ایران، نفسی به راحتی کشیدند: روزنامه‌نگاران، مانند صدر مشروطه، مثل فنرهای تحت فشار به ناگهان رها شدند و به رغم اعتبار قوانین بازدارنده، در کمال بی‌پروایی، انتقاد از مسئولان قبلی کشور را آغاز کردند.

    مهم‌ترین ویژگی‌های مطبوعات نیمه اول این دوره عبارتند از: انتقادنگری به صورتی که گاهی به هتاکی و دهن‌دریدگی تبدیل می‌شد؛ عدم توجه به وضع ظاهری نشریه و چاپ روی کاغذهای کثیف با صفحه‌بندی غیراصولی، استفاده از زبان محاوره‌ای، شمارگان زیاد، سوء‌ٍاستفاده‌های مالی صاحبان جراید، ظهور روزنامه‌های وابسته به احزاب، تغییر نام مکرر روزنامه‌ها، تقسیم روزنامه‌ها به دو گروه چپ و راست و تعدد مطبوعات.(8) قانون ملی شدن صنعت نفت ایران در تاریخ 29 اسفند سال 1329 به تصویب رسید و دکتر محمد مصدق در 15 اردیبهشت سال 1330، با گرفتن رای اعتماد از مجلس، نخست‌وزیر ایران شد.

    سیاست مطبوعاتی دکتر مصدق ترکیب آزادی و مسئولیت بود.

    او در یکی از سخنرانی‌های خود خطاب به روزنامه‌نگاران گفت: تقاضای اول من از بعضی از آقایان و روزنامه‌نگاران این است که از آزادی سوء‌استفاده نکنند و عفت قلم را همیشه رعایت کنند.»(9) وی به اداره کل تبلیغات دستور داده بود که در مورد او از به کار بردن عناوین و القاب بپرهیزند، و طی پیامی، به مطبوعات اطمینان داد که آزادند در مورد او هرچه می‌خواهند بنویسند.

    مطبوعات، در دوره مصدق، اگرچه از نظر دولت مشکلی نداشتند ولی، از طرف گروه‌های فشار، مورد تهدید واقع می‌شدند.

    اولین تهدید علیه مطبوعات در چهاردهم آذر 1330 صورت گرفت که دفاتر روزنامه‌های آینده، نوید آزادی، طلوع و آتش مورد حمله قرار گرفتند و اثاثیه این دفاتر شکسته و غارت شد.

    تامین آزادی بیان برای گروه‌های چپ و راست از دیگر امتیازاتی بود که در حکومت مصدق مورد نظر بود.

    به طور کلی، عصر دولت دکتر مصدق را می توان عصر آزادی مطبوعات ایران دانست.

    در روزگار زمامداری مصدق، بر روی هم 373 روزنامه مخالف و موافق منتشر می‌شدند.

    صفحات این روزنامه‌ها که می‌بایست محل تحلیل و تفسیرهای واقع‌بینانه و علمی در جهت رشد و آگاهی مردم می بود، پر از الفاظ و عبارات رکیک بود.

    این روزنامه‌ها که سخت به منافع حزبی و گروهی خود چسبیده بودند، از تساهل و مدارای مصدق به معنای واقعی سوء‌استفاده کردن و فضای مناسب کودتا را به وجود آوردند؛ کودتایی که در 28 مرداد 1332 به عزل و دستگیری مصدق انجامید و خط قرمزی روی فعالیت‌های آزادی مطبوعاتی کشید، خط قرمزی به طول 25 سال و به عرض عدم ابراز هر گونه انتقاد به شاه و خاندان سلطنت.

    د) مطبوعات ایران از سال 1332 تا پیروزی انقلاب اسلامی در این فاصله زمانی، رژیم محمد رضا پهلوی روزبه‌روز مقتدرتر و بر اوضاع مسلط‌تر می‌شود.

    اگر چه مبارزه، شورش، نبرد مسلحانه، اعتراض و انتقاد همه اقشار در این مقطع وجود دارند، اما شاه تقریباً بدون تهدید جدی و تعیین‌کننده حکومت می‌کند.

    در این دوره، مطبوعات در حیطه نظارت و کنترل شدید قرار دارند و روزنامه‌ها آهنگ دولتی‌تر شدن را دنبال می‌کنند.

    وزارت اطلاعات و ساواک دو نهادی هستند که مدام بر کار مطبوعات نظارت می‌کنند.

    حتی تیترها و مطالب روزنامه، مستقیم یا از طریق تلفن، توسط آن‌ها بررسی و کنترل می‌کنند.

    حتی تیترها و مطالب روزنامه، مستقیم یا از طریق تلفن، توسط آن‌ها بررسی و کنترل می‌شود و، در هر یک از این دو نهاد، سازمانی بزرگ به این کار اختصاص دارد.

    در این سال‌ها، ارعاب و اعمال فشار بر مطبوعات دو هدف را دنبال می‌کند؛ اول آن که مطبوعات باید از هر گونه بازتاب آزاد اندیشه و حرکت مستقل مردم، که با دیدگاه مسلط و انعطاف‌ناپذیر رژیم همخوانی ندارد، پاک شوند تا فکر مقابله با رژیم فرصتی برای بروز و رشد نیابد، و دوم آن که مطبوعات می‌باید هر چه سریع‌تر در خدمت اشاعه افکار و نظرهایی باشند که رژیم با توجه به منافع خود خواهان آن‌ها است.

    از ویژگی‌های مطبوعات این دوره، احاله تخلفات روزنامه‌نگاران به ساواک بود.

    به همین دلیل، روزنامه‌نگاران با تمام وجود می‌کوشیدند تا انتقادهای خود را به صورت غیرمستقیم وتلویحی در گزارش‌ها و مقالات و اخبار به چاپ برسانند.

    در بسیاری اوقات، نحوه چینش کلمات یک تیتر دارای بار معنایی خاص بود.

    مطبوعات این دوره، از نظر تعدد و تکثر، نسبت به دهه 20 رشد چندانی نداشتند.

    تعدد مطبوعات را فقط در مورد نشریات عامه پسند و عوام‌گرا با محتوای مبتذل می‌توان گزارش کرد.

    محتوای نشریات این دوره را تملق و چاپلوسی بی‌حد و حصر از رژیم و دستگاه سلطنت و دولتمردان تشکیل می‌داد.

    شرح زندگانی هنر پیشگان و خوانندگان ایرانی و خارجی، بی‌دردسرترین موضوع برای روزنامه‌نگاران و ماموران ساواک بود.

    به نظر می‌رسد که شاه و رژیم پهلوی از نشریات غیرسیاسی، انتظار غیرسیاسی کردن جامعه و از نشریات مبتذل، انتظار دور کردن جوانان از مذهب را داشتند.

    رژیم، با دادن آگهی‌های دولتی، پرداخت وام به مدیران، اعزام مدیران به خارج از کشور، به بهانه‌های مختلف موجبات آسایش مدیران مطبوعات را فراهم می‌کرد و، به طور کلی، امتیاز نشریه به کسی داده می‌شد که مورد اطمینان و وثوق ساواک بود.

    برغم این تمهیدات، انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی، در بهمن 1357، پایه‌های استبداد را فرو ریخت، و عطر شکوفه‌های آزادی سراسر این ویرانه را پوشاند.

    هـ )مطبوعات ایران از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون در جریان انقالب اسلامی، روزنامه‌نگاران نیز همراه با ملت بزرگ ایران، با انعکاس وسیع رویدادها، نبردهای مسلحانه و درگیری‌های خیابانی، لذت پیروزی را چشیدند.

    هفته‌های اول پیروزی، کم و بیش، با هیجان‌های خاص خود گذشت.

    مطبوعات اینک در حال و هوایی کاملاً متفاوت و از هر جهت استثنایی به سر می‌بردند که می‌بایست آن را درک و به مقتضای آن حرکت می‌کردند.

    برای انبوه روزنامه‌نگارانی که سال‌های سال در شرایط خفقان و سانسور پلیسی رژیم شاه قلم زده بودند و تجربه روزنامه‌نگاری آزاد را نداشتند، طبعاً احتمال این که در تحلیل اوضاع و احوال جدید و مقتضیات تازه حرفه روزنامه‌نگاری و حتی تشخیص پاره‌ای مصالح ملی دچار اشتباه و لغزش شوند، کم نبود.

    روزنامه‌نگاری آزاد، انقلابی، رهای‌بخش و در خدمت توسعه و رشد ملی نیاز به تجربه و تمرین در شرایط تاریخی مناسب دارد؛ فرصتی که در گذشته از رونامه‌نگاران دریغ شده بود.

    پیروزی انقلاب اسلامی به منزله انفجاری در فضای مطبوعاتی کشور بود.

    نشریات حزبی و غیرحزبی به فاصله کوتاهی انتشار یافتند؛ به طوری که تعداد آن‌ها در زمان بسیار کوتاهی به چند صد عنوان رسید که هر کدام ساز خود را می‌زدند و به راه خود می‌رفتند.

    دیگر از یکدلی و هم‌آوازی قبل از انقلاب خبری نبود.

    گروه‌های مختلف، خواست‌های خود را از طریق نشریات‌ِشان مطرح می‌کردند و سهم خود را از انقلاب می‌خواستند.

    مجموعه این عوامل بودند که حساسیت‌های بعدی را در مورد محتوا و اصولاً فعالیت‌های مطبوعاتی به وجود آوردند و کار را به برخورد، تهدید و حتی تعطیل یا تغییر ساختار نیروهای تشکیل‌دهنده آن‌ها کشاندند.

    بعد از پایان جنگ تحمیلی و دوران موسوم به سازندگی، مطبوعات عمدتاً بازتابنده گفتمان حاکم بوند.

    بنابراین، اگرچه گفتگو و مباحثه در سطوح محدودی در مطبوعات جریان داشت، اما انتقادها کم‌رنگ، سطحی و غیراساسی بودند.

    در این دوره، مطبوعات آزاد و مستقل در متن فعالیت‌های اجتماعی حضور فعال نداشتند.

    دوم خرداد 1376 سرآغاز گفتمان تازه‌ای در تاریخ سیاسی کشور بود.

    گفتمان «سازندگی» جای خود را به گفتمان «دموکراتیک جامعه مدنی» داده بود.

    طبیعی است که، در چنین فضایی، مطبوعات نقش برجسته‌ای در گسترش و آموزش گفتارهای منطقی و اصولی در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی و فراهم آوردن زمینه‌های مناسب برای برخورد آرا و عقاید و عرصه نوآوری‌ها زمینه توسعه سیاسی را فراهم سازند.

    و) نکاتی قابل توجه در تاریخ مطبوعات ایران از بررسی تاریخ مطبوعات ایران، نتایج زیر قابل حصول‌اند: 1.

    تاریخ مطبوعات ایران نشان می‌دهد که هرگاه قدرت حاکم مجاری رسمی ارتباط با مردم را ببندد، مجاری غیررسمی خودبه‌خود گشوده می‌شوند.

    2.

    شبکه‌های ارتباطات سنتی (مسجد، منبر، مکان‌های عمومی، ارتباطات میان فردی، سخنرانی‌های، گردهمایی‌ها و ...)، در مواقع محدودیت و تحت سانسور بودن شبکه ارتباطات مدرن، از کارایی دوچندانی برخوردار می‌ِشود و رسالت بسیج افکار عمومی را به عهده می‌گیرند.

    3.

    هر قدر فشار وارده بر مطبوعات بیش‌تر باشد، انرژی آزاد شده در مواقع انبساط سیاسی بیش‌تر می‌گردد و محتوای مطبوعات، تندتر و غیرقابل کنترل‌تر می‌ِشود.

    4.

    آزادی مطبوعات در طول تاریخ ایران با تمرکز قدرت سیاسی نسبت معکوس دارد؛ به این معنی که هنگامی که رژیم سیاسی کشور دارای قدرت و آمریت بیش‌تری بوده، افراد تمایل کم‌تری به انتشار افکار و عقاید خود از طریق مطبوعات داشته‌اند.

    تعداد اندک مطبوعات منتشره در دهه‌های 1310 و 1350، مؤید این نظر است.

    نظام‌های کنترل و اداره مطبوعات پیوستگی نظام‌های اداره و کنترل مطبوعات با نظام‌های سیاسی و شیوه‌های اعمال قدرت و حاکمیت، مطالعه آن‌ها را از اهمیت خاصی برخوردار می‌کند.

    در کلی‌ترین تقسیم‌بندی، نظام‌های اداره و کنترل مطبوعات به دو دسته اقتدارگرا و آزادی‌گرا تقسیم می‌شود.

    در یک تقسیم‌بندی دیگر که توسط سه استاد دانشگاه‌های امریکا در سال 1956 انجام گرفته است، نظام‌ها به چهار دسته آمرانه، آزادی‌گرا، مسئولیت اجتماعی و کمونیستی تقسیم شده‌اند.تفاوت این نظریه‌ها در ساخت قدرت سیاسی و نوع نگاه حاکمیت به مردم است.

    به طور خلاصه ویژگی‌های این نظام ها به شرح زیرند: الف) ویژگی‌های نظام آمرانه 1.

    مطبوعات باید در چارچوب سیاست حاکم فعالیت کنند.

    رسیدگی به تخلفات مطبوعاتی می‌تواند از طریق سازمان‌های اجرایی و خارج از دستگاه قضایی صورت گیرد.

    ورود مطبوعات خارجی به داخلی کشور باید تحت کنترل و نظارت دولت باشد.

    قانون مطبوعات باید امکان کنترل تقسیم دولت را بر جریان تولید پیام فراهم کند.

    5.

    دادن یارانه، گرفتن مالیات، و لغو مجوز از جمله اهرم‌های دولت برای کنترل مطبوعات است.

    6.

    دولت باید بر ایجاد وعملکرد تشکل‌های صنفی مطبوعات نظارت داشته باشد.

    7.

    ارزش‌های سیاسی حاکم را مطبوعات باید به طور کامل بپذیرند و رعایت کنند.

    8.

    روزنامه‌نگار، به عنوان یک «فرد»، نمی‌تواند در حرفه خویش به طور مستقل عمل کند.

    9.

    انتصاب گردانندگان مطبوعات می‌تواند توسط مدیریت سیاسی جامعه انجام گیرد.

    10.

    مطبوعات باید از همه توان خود برای پیشبرد برنامه‌ها و سیاست‌های دولت استفاده کنند.

    11.

    انتشار مطبوعات باید از طریق کسب مجوز رسمی از ارگان یا وزارتخانه مربوطه باشد.

    12.

    لغو مجوز انتشار از جمله حقوق خاص دولت است.

    13.

    اعمال کنترل دولت بر مطبوعات، اجتناب‌ناپذیر است.

    ب) ویژگی‌های نظام آزادی‌گرا 1.

    مطبوعات باید اعتبار، مالکیت و حریم خصوصی افراد را حفظ کند و، در صورت تجاوز به حقوق دیگران، باید با عواقب قانونی آن روبه‌رو شوند.

    روزنامه‌نگاران نباید، در کسب و جمع‌آوری اخبار، با محدودیتی روبه‌رو باشند.

    مطبوعات باید در شکل‌گیری بازار آزاد اندیشه بکوشند تا، از تضارب آرا و اندیشه‌ها، حقیقت روشن شود.

    افشای اطلاعات مربوط به امنیت ملی در مطبوعات، باید ممنوع باشد.

    هرگونه کنترل و نظارت پیش از انتشار مطبوعات نادرست است.

    پیام‌های ارتباطی باید آزادانه از خارج به داخل کشور و به عکس انتقال یابند.

    مهم‌ترین رسالت مطبوعات نظارت بر عملکرد دولتمردان است.

    فقط داشتن توان مالی برای راه‌اندازی نشریه کافی است.

    برای انتشار مطبوعات، احتیاج به اخذ هیچ‌گونه مجوز و پروانه انتشار نیست.

    10 .

    هیچ نوع محدودیتی نباید بر مطبوعات اعمال شود؛ چه پیش از انتشار و چه پس از انتشار.

    انتشار هر مطلب، تصویر، تفسیر، تحت هر شرایطی باید آزاد باشد.

    استقلال کامل مادی، در نتیجه سودآوری و فروش هر چه بیش‌تر، می‌تواند یکی از اهداف مطبوعات باشد.

    مدیریت مطبوعات می‌تواند متعلق به مالک نشریه باشد.

    ج) ویژگی‌های نظام مسئولیت اجتماعی 1.

    هر کس که حرفی برای گفتن دارد، می‌تواند نشریه‌ای منتشر کند.

    همه اقلیت‌های نژادی، مذهبی، قومی و سیاسی باید از هر گونه تعرض مطبوعات در امان باشند.

    هدف از انتشار روزنامه باید اطلاع‌رسانی، آموزش و کمک به پیشرفت و توسعه اجتماعی باشد.

    عقاید مردم، رفتار مخاطبان و اصول حرفه‌ای، ابزارهای کنترل مطبوعات هستند.

    مالکیت مطبوعات باید خصوصی باشد، اما دولت می‌تواند با دادن خدمات از مطبوعات حمایت کند.

    اصولاً چارچوب قوانین مطبوعاتی باید حافظ کثرت‌گرایی باشد و هر کس را قادر به کسب اطلاعات و عقاید از منابع گوناگون وانتخاب آزادانه از میان آن‌ها کند.

    مطبوعات باید جایگاهی برای طرح نظریات گوناگون باشند؛ آنها نباید نسبت به پیامدهای کار خوب بی‌تفاوت باشند.

    مسئولیت اجتماعی مطبوعات مهم‌تر از آزادی آن است.

    مدیریت مطبوعات باید انتخابی و از میان افراد حرفه‌ای و با تجربه باشد.

    نهادی متشکل از خود روزنامه‌نگاران (بدون دخالت دولت) باید بر اعمال مسئولیت اجتماعی مطبوعات نظارت داشته باشد.

    کافی نیست که مطبوعات یک رویداد را صرفاً صحیح و عینی به مردم گزارش کنند؛ بلکه لازم است حقایقی را هم در تفسیر و تحلیل آن به اطلاع عموم برسانند.

    انتشار مطالب و اطلاعاتی که از نظر اجتماعی زیان‌بارند و همچنین تخطی از حقوق خصوصی باید ممنوع باشد.

    مطبوعات باید به شرح و توصیف تضادها در جامعه بپردازند؛ یعنی کار مطبوعات باید ایجاد چالش تا رسیدن به مرحله بحث و تبادل نظر باشد.

    د) ویژگی‌های نظام کمونیستی 1.

    مطبوعات باید از جنبش‌های پیشرو جهانی حمایت کند.

    حکومت حق دارد در محتوای مطبوعات، قبل از انتشار، دخالت کند.

    مطبوعات باید دولت حاکم را به هر وسیله ممکن تقویت کنند.

    یکی از کارکردهای عمده مطبوعات، افشاگری علیه کسانی است که قصد ضربه زدن به حکومت را دارند.

    مطبوعات را باید دولت اداره کند.

    مطبوعات باید با ارائه «تفسیرهای عقیدتی» گامی در جهت مکتبی کردن جامعه بردارند.

    تعقیب و مجازات مطبوعات متخلف، پس از انتشار، امری طبیعی و حق حکومت است.

    وظیفه مطبوعات، تهییج و سازماندهی مردم در جهت تبلیغ برای دولت است.

    مطبوعات ابزارهایی برای اتحاد و یکپارچگی مردم هستند.

    رسانه‌ها موظف به هنجارسازی، آموزش، اطلاع‌رسانی و بسیج عمومی هستند.

    نظام حاکم بر جامعه حق دارد، به نفع اهداف مورد نظر خود، مطبوعات را سانسور و در کار آن‌ها مداخله کند.

    نظام توسعه‌ای مفهوم توسعه‌ای اداره مطبوعات را می‌توان عکس‌العمل کشورهای جهان سوم در قبال غرب و رسانه‌های فراملی آن دانست.

    در کشورهای در حال توسعه، برای مطبوعات وظایفی چون کم به سازندگی و توسعه اقتصادی، جنگ علیه فقر و بی‌سوادی، دادن آگاهی‌های سیاسی و کوشش در راه احیای فرهنگ و زبان ملی در نظر گرفته شده‌اند.

    برای رسیدن به این اهداف لازم است که مطبوعات از هر گونه چالش با قدرت حاکم خودداری ورزند و از آن حمایت کنند.

    این نظریه را اولین بار ویلیام هاکتن(10) ارائه کرد.

    هـ ) ویژگی‌های نظام توسعه‌ای 1.

    «اطلاعات» ار جمله منابع ملی باارزش هستند، بنابراین، فقط باید در جهت تحقق اهداف درازمدت ملی مورد استفاده قرار گیرد.

    مطبوعات باید در حفظ هویت فرهنگی و زبان ملی مشارکت داشته باشند.

    مدیریت سیاسی جامعه حق تعیین مدیریت مطبوعات را دارد.

    اولویت‌های اقتصادی و نیازهای توسعه‌ای جامعه حدود آزادی مطبوعات را تعیین می‌کند.

    مطبوعات باید در انعکاس اخبار و اطلاعات برای پیوند با سایر کشورهای در حال توسعه، که از جهات فرهنگی، سیاسی، جغرافیایی و ایدئولوژیکی با کشور شباهت دارند، اولویت قائل شوند.

    مالکیت مطبوعات می‌تواند هم به بخش خصوصی، هم به دولت و هم احزاب و سازمان‌های سیاسی تعلق داشته باشد.

    داشتن پروانه انتشار برای فعالیت مطبعاتی ضروری است.

    مطبوعات باید «اهداف عمومی» را، که به وسیله مدیریت سیاسی جامعه تعریف و تبیین می‌شوند، در اولویت کار خود قرار دهند.

    مطبوعات باید از قدرت حاکم حمایت کنند، نه این که با آن به مبارزه برخیزند زیرا، در این صورت، اغتشاش و هرج و مرج جایگزین قدرت حاکم خواهد شد.

    مطبوعات باید برای تحقق اهداف توسعه اقتصادی، سازندگی ملی، مبارزه با فقر و بیسوادی و دادن آگاهی‌های سیاسی بسیج شوند.

    مطبوعات باید با استبداد و استعمار خارجی در ابعاد سیاسی و فرهنگی مقابله کنند.

    دولت حق دارد، به نفع اهداف توسعه، در فعالیت مطبوعات مداخله و آن را محدود کنند.

    تنها کسانی که صلاحیت‌های علمی و اخلاقی آن‌ها در چارچوب قوانین موجود مورد تایید قرار گیرند، می‌توانند نشریه منتشر کنند.

    با توجه به ویژگی‌های نظام‌های مطبوعاتی بررسی شده، می‌توان گفت که نظام مطبوعاتی ایران در زمان پهلوی اول و دوم، یعنی در فاصله سال‌های 1302 تا 1320 و 1332 تا 1354، نظام آمرانه بوده است.

    در واقع، در هیچ دوره‌ای از تاریخ مطبوعات، نظام آزادی‌گرا بر مطبوعات ایران حاکم نبوده است.

    به هر حال، روزنامه‌نگارن ایران که در فاصله سال‌های 1368 تا 1376 در قالب نظام توسعه‌ای فعالیت می‌کردند، ترکیبی از نظام توسعه‌ای و مسئولیت اجتماعی را بهترین شرایط برای کار مطبوعاتی می‌دانند.(11) منابع و پی‌نویس‌ها 1.

    حمید مولانا؛ سیر ارتباطات اجتماعی در ایران؛ تهران: دانشکده علوم اجتماعی، 1358، ص 53.

    حاج میرزا آقاسی.

    حمید مولانا؛ سیر ارتباطات اجتماعی در ایران؛ انتشارات دانشکده علوم اجتماعی، 1358، صفحه 78.

    همان، صفحه 80.

    در سال 1284 هجری قمری، هشت عنوان روزنامه در ایران منتشر می‌شدند که کل شمارگان آن‌ها 1115 شماره بود.

    گوئل کهن؛ تاریخ سانسور در مطبوعات ایران؛ جلد اول، تهران: انتشارات آگاه، چاپ دوم، 1363، صفحه 50.

    La Patrie.

    فقط در فاصله سال‌های 1320 تا 1326، 580 نشریه در ایران منتشر شدند.

    عبدالرحیم ذاکر حسین؛ مطبوعات سیاسی ایران در عصر مشروطیت؛ تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1370، صفحه 68.

    William Hachten.

    مهدخت بروجردی علوی؛ نظام مطلوب مطبوعاتی از دیدگاه روزنامه‌نگاران ایرانی؛ پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی، سال تحصیلی 1375 ـ 1374.

چکیده : شماره تلفن اورژانس و پلیس در آمریکا911 است. و در فنلاند 112، طبق آماری که گرفته شده بیشتر مردم فنلاند وقتی خطری برایشان پیش می آید با شماره 911 تماس می گیرند. چرا؟ این تأثیر غیر قابل انکار سینما و شبکه های ماهواره ای آمریکایی است. دوایت آیزنهاور که بعد ها به مقام ریاست جمهوری آمریکا رسید در سال 1940 گفته است «این افکار عمومی است که در جنگ پیروز می شود.» رسانه ها درشکل ...

شايد آنگاه که يک پژوهشگر آفريقايي در کنفرانس باشگاه رم تحت عنوان «جهان در آستانه قرن بيست و يکم» گفتار خود در باره «عصر نوين فرهنگ و ارتباطات » را با اين جملات به پايان برد کسي سخنان او را چندان جدي نگرفت؛ او معتقد بود: «دوران کنوني تمام مي شود و عص

یکی از مباحث مهم در روابط عمومی، بررسی کارکردهای روابط عمومی و تاثیرات کلان آن است. از مهمترین این کارکردها می‌توان به جلب مشارکت مردمی، تاثیر گذاری در فرآیند توسعه، مقبولیت بخشی به نظام سیاسی و... اشاره کرد. در این مطلب سعی شده است بعضی از این موارد مورد بحث و بررسی قرار گیرد. جلب مشارکت مردمی آیا روابط عمومی می‌تواند در مشارکت بیشتر مردم موثر باشد؟ آیا سیل پیامهای ارتباطی که ...

ارتباطات مالي روابط عمومي چيست؟ به عبارت ساده، برقراري ارتباط با گروههاي مخاطبين مالي به عنوان ارتباطات مالي روابط عمومي شناخته مي شود. آنگاه اين سئوال پيش مي آيد که اگر از نظر روابط عمومي همه مخاطبان يکسان و هم رتبه هستند پس چطور برخي از مخاطب

فصل اول اهداف تحقيق هدف کلي بررسي نحوه تبليغات در روابط عمومي صندوق تعاون کشور اهداف جزئي: بررسي ميزان استفاده روابط عمومي از تبليغات بررسي ميزان استفاده روابط عمويم از فنون تبليغ بررسي مرزهاي تبليغ با روابط عمومي معرفي روش اجراي

یکی‌ از عواملی‌ که‌ در سرنوشت‌ هر مؤسسه‌، گروه‌ و فرد اهمیت‌ و ارزش‌ اساسی‌ دارد و آنها را در نیل‌به‌ هدف‌ها یاری‌ می‌دهد; کیفیت‌ رابطه‌ آنها با افراد و مؤسساتی‌ است‌ که‌ با آنها سروکار دارند و همچنین‌با افکار عمومی‌ جامعه‌ای‌ است‌ که‌ در آن‌ به‌ فعالیت‌ مشعولند. هر اندازه‌ این‌ ارتباط بطور مفیدی‌ مستقر وبه‌ شکل‌ مؤثری‌ گسترش‌ یافته‌ باشد، به‌ همان‌ اندازه‌ آن‌ فرد، گروه‌ و ...

اندیشمندان دیدگاه‌های متفاوتی درباره جنگ روانی (Psychological Warfare) دارند و به همین دلیل ارایه یک تعریف مشخص و یا یک حد معین برای این جنگ کار ساده‌ای نیست. برخی معنای جنگ روانی را به فعالیت‌هایی که به طور مشخص در قلمرو صلاحیت نیروهای مسلح قرار دارد، محدود می‌کنند و بنابراین آن را تلاشی می‌دانند که بر تبلیغ برای مخاطبان خاص و پشتیبانی از مأموریت‌های نظامی (Millitary Mission) ...

چکیده تحقیق: اهمیت رسانه ها جمعی از همان آغاز انتشار نخستین روزنامه ها در یونان باستان همواره در کانون توجه نویسندگان و گردانندگان آنها و دغه دغه خاطر سیاستمداران و حکام آن زمان بوده و تاکنون نیز ادامه دارد.تلویزیون نیز به عنوان یکی از بزرگترین و پردامنه ترین رسانه همواره توجه جامعه شناسان و ارتباط گران، سیاستمداران و..... دوم خود معطوف داشته است موضوع اصلی، بررسی سازه ها شاخص ...

وقتي که تاريخ را ورق مي زنيم با دوران هايي برخورد مي کنيم که نقاط عطفي در تاريخ زندگاني بشر محسوب ميشوند و به عنوان منشا تحولات عظيم فرهنگي قرار مي گيرند. پيدايش مطبوعات در زمره اين دوران ها ميباشد. انديشه مندان علوم ارتباطات، تاريخ تمدن بشري را از

نقش و ثمرات ورزش بر کسي پوشيده نيست و ديگر نيازي به اثبات آن نمي باشد ديگر براي اهميت ورزش و جايگاه آن در عرصه زندگي تلاش چنداني احتياج نيست (1)آنچه ديگر به اين جايگاه اهميت مي بخشد توجه به ابعادي است که ورزش در نهاد خود داشته و در صورت بي توجهي نمي

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول