در این فصل ، به اقتضای وظیفه علمی که باید حقایق و عوامل موثر را در حد تشخیص برای اعضا جامعه ومسئولین تشریع کرد وموجب آگاهی آنان شد. عوامل و روابط علمی بین آنها را بیان کرده است ، اما چند تذکر لازم است:
کوشش در جهت حفظ منافع در کشورهای دیگر یک امر طبیعی است که این نیز به آن عمل کرده ومی کند. علاوه بر آن همه کشورها از جمله ژاپن ، آلمان و دیگر کشورها نیز با دخالت کشورهای بیگانه سر و کار دارند ، اما این سئوال مطرح است که چطور می شود ، آن کشورها از گزند مصون می مانند وکشورهای جهان سوم تاثیر پذیرند ، یک پاسخ اصلی آن است که حکومت های کشورهای جهان سوم دست پرورده کشورهای مداخله گر هستند ، اما این عامل بهر این که پس از انقلاب هنوز – استقلال واقعی وقدرت نظامی چشمگیر است ،صادق نیست ، پس علت در کجاست؟ جستجوی زیاد – خوانندگان نیز ما را همراهی کرده اند نشان می دهد که شرایط داخلی واشتباهات برخی سیاستمداران خود عامل اصلی بیماریهای اجتماعی ماست ، میکروبها همیشه وهمه جا وجود دارند اما تاثیر آنها بیشتر بر روی بدنهای ضعیف است.
در عین حال در سیاست داخلی ما بنظر می رسد عواملی وجود داشته باشد که دشمنی کشورهای دیگر را بر ضد ما بر می انگیزد.این جمله نباید با این تصور اشتباه شود که ما به غرب نیاز داریم و با ید در اصول بیابیم و به هیچ وجه منظور من این نیست.
منظور من این است که مسائل داخلی:
1. اهداف
2. راههای رسیدن به اهداف او
3. ارتباط خود با دیگر کشورها را هنوز بطور علمی و دقیق بررسی نکرده ایم و بنظر می رسد که در این زمینه نیز با هاله هایی از تصور است.همواره در حال تغییر کار می کنیم.تصورات و درکی که برخی از سیاستمداران غالب ما، از کشورهای غربی ابراز می دارند عموماً بدون تجربه مشخص اند. آن کشورها ودر یک قالب فرهنگی بسیار محدود است ، برداشت ها و اظهار نظرها نظیر اینکه مردم این کشورها ماشینی هستند احساس ندارند مادی هستند ، همه چیز خود را برای مادیات می خواهند ، حتی ناموس خود را برداشته است و بدون بررسی کافی و دور از شأن ما به هیچ یک از مسئولین کنونی کشور که مدت کافی در آن کشورها زیسته و شرایط آنجا با عمق و تفکر و ارتباط انسانی – اجتماعی کافی درک کرده است ، این الحاقات را تایید نخواهد کرد.این گونه اتهامات از جانب کسانی است که یا اصلا در این کشور زندگی نکرده اند وفقط برای مدت بسیار کوتاهی اقامت داشته اند و با عینک فرهنگی خود به وقایع و شرایط جامعه نگریسته اند.
باید ببینیم که اگر این توهین هائی که ما در لفظ و عمل که آتش زدن پرچم و ریختن زباله در آن به کشورهای غربی – آمریکا می کنیم اگر همین توهین ها واقدامات در مورد ما می شد.اولاً تا چه اندازه بی خود وقابل تحمل می بود وثانیاً ما را به چه عکس العمل هایی وا می داشت..در این صورت قابل درک می شد که این اقدامات در کشورهای دیگر دشمنی بر می انگیزد و آنها را بر ضد ما بسیج می کند.
اما اولاً آنها از این بسیج جمعی مردم خود را در مقابل یک دشمن مشترک ، وسیله مناسبی برای کسب مشروعیت سیاستهایشان به طور عام استفاده می کنند وثانیاً: از آنجا که آنها قادر به تعویض سریع ومستقیم نظام حکومتی ما نخواهد بود.
کوشش و آرزو میکنند با اقدامات زمینه ساز ، نظام اجتماعی ما از هم بپاشانند ، با این امید که بالاخره نظام حکومتی نیز پس از ورته طولانی تر ارزیابی در آید ، گرچه آنها موفق نخواهند شد.اما قیمت این بسیار زیاد است.نظام اجتماعی ما به گونه ای دچار بحران ودگرگونی است که ترمیم آن بسیار دشوار به نظر می رسد ونسل های آینده ما را سخت تهدید میکند.این مسئولیت بزرگی بر گردن مسئولین ما است.
این حرکت ها وسیاست ها در زمان قیام وانقلاب پرهیز ناپذیر بود اما در زمان کنونی عقل وعلم ایجاب می کند که با بررسی مسائل خود متمرکز شویم و آنجا که لازم نیست و ضرورتی ندارد برای خود دشمن نسازیم.در عین حال از دشمنان بی نیاز باشیم و با آنها در صورت دشمنی مستحکم و با صلابت و با تمام قوا و بطور همه جانبه برخورد کنیم.
دگرگونی مجدد ارزشهای جامعه بعد از سال 1368
گفتیم که بعد از انقلاب یک نظام ارزشی انقلابی مذهبی به مقابله با نظام ارزشی جامعه شاهانه برخاست و در این مسیر نیز نسبتاً موفق بود ، در اینجا این تذکر – برای ادامه بحث ودر اینجا و در فصول آینده بسیار ضروری است ، تاکید بر روی واژه انقلابی – مذهبی ، در مقابل شاهانه یا طاغوت به این علت است که یک هدف اساسی انقلاب تا دو وجه انقلابی ومذهبی است. – یک سیستم که به ارزشهای مذهبی ومعنوی ووالای انسانی توجه دارد و در آن نابرابری اجتماعی-اقتصادی وتبعیضات کاهش می یابد بنابراین ترکیبات دیگر کلمات نظیر شاهانه – مذهبی یا نابرابری و طاغوت با کوشش مذهبی از اهداف انقلاب نبود.با این تذکر مقدماتی ادامه می دهیم که بعد از موفقیت انقلاب کوشش های مخالفین نظام ارزشی انقلابی در جهت مقابله با آن ، از طریق جنگ و حصر اقتصادی نیز در واقع به تقویت نظام ارزشی انقلابی – مذهبی منجر شد.