روش درست آموزش کودکان، به درستی با رفتار درست با شهروندان مشابه است. ما یک اندیشه داریم . آرزوی ما، درباره مدارسی است که در آنها با نوجوانان، با احترام رفتار می کنند و فرصت هایی برای یادگیری مهارتهایی که آنها برای زندگی توأم با موفقیت خود نیاز دارند، فراهم می شود. این اندیشه، در مورد مدرسه هایی است که بچه ها هرگز تجربه تحقیر به هنگام شکست را نداشته باشند، و در عوض با فرصتهای یادگیری که از اشتباه های خود در یک فضای ایمن به دست می آورند، احساس قدرت کنند. در این مدرسه ها، خطا و اشتباه پذیرفته می شود و به مثابه یک فرصت یادگیری مورد توجه قرار می گیرد. این، اندیشه ای است در مورد مدرسه هایی که در آنها، دانش آموزان احساس همکاری را توأم با رقابت صحیح فرا می گیرند. در این مدرسه ها، معلمان و دانش آموزان، برای حل مسائل، با هم تشریک مساعی دارند. این اندیشه، درباره دانش آموزان و معلمانی است که به یکدیگر کمک می کنند تا محیطی خلق کنند که در آن روح هیجان برای زندگی و یادگیری بدمد، برای اینکه ترس و احساس های بی کفایتی و ناامیدی دیگر نتواند بخشی از محیط یادگیری آنان باشد و در نهایت، نتیجه این است که یک سامانه آموزشی موفق که نوجوانان را پرورش می دهد و به آنها مهارتها و نگرشهایی می دهد، پدید خواهد آمد. این سیستم مدرسه ای به آنها کمک خواهد کرد که فقر شادی نداشته باشند و به مثابه عضوی از افراد جامعه ، مشارکت داشته باشند. معلمان و دانش آموزان عضو این سامانه می دانند که اندیشه پدید آمدن چنین مدرسه هایی، بر پایه روشهایی مبتنی بر احترام متقابل استوار است.