شاه در 19 دی ماه 1341 اصول 6 گانه ای را شامل :
1. اصلاحات ارضی
2. ملی کردن جنگلها
3. اصلاح قانون انتخابات شامل اعطای حق رأی و وکالت مجلس به زنان
4. عرضۀ سهام انحصارات دولتی به مردم برای تأسیس منابع ملی اصلاحات ارضی
5. سهیم کردن کارگران در سود کارخانه ها
6. ایجاد سپاه دانش
مطرح کرد که قصد داشت آنها را به رفراندم بگذارد که بعدها به عنوان انقلاب سفید از آن یاد کرد.
در واکنش به اعلام شاه امام با مراجع و علمای قم به مذاکره و تشریح ابعاد مسئله پرداخت که قرار شد از دولت خواسته شود، نماینده ای را برای بیان اهداف شاه از طرح این اصول به قم بفرستد که شاه یکی از مقامات دولتی به نام بهبودی را روانۀ قم کرد ، اما علی رغم رفت و آمد چند باره وی به قم، مثمر ثمر واقع نشد، و هنوز ابهاماتی وجود داشت و این ابهامات با سفر و گفتگوهای رئیس تشریفات دربار و رئیس کل ساواک به قم نیز حل نشد.
مهدی عراقی یکی از نزدیکان امام دربارۀ این گفتگوها بین پاکروان (رئیس ساواک) و امام اشاره می کند که امام اشاره می کند، که امام با عناوین رفرم شاه مخالفتی نداشته ولی در مورد نحوۀ اجرای آن ایراداتی را مطرح کرده اند، که عبارتند از :
1. دربارۀ اصلاحات ارضی به دلیل عدم حمایت دولت از رعیتی که مالک شده، نمی تواند اقساط زمین را بپردازد و به کشاورزی ادامه دهد و زمین را می فروشد و به شهر می رود و کشاورزی ضعیف می شود و کشور را وارد کنندۀ مواد غذایی می کند و کشاورزی از بین می رود.
2. دربارۀ ملی کردن جنگلها ، جنگلها را جزء انفال و مربوط به عموم مردم می دانند انفال هم ملی است و مال همۀ مردم است و اینکه تا الان اینگونه نبوده خلاف شرع رفتار شده.
3. دربارۀ سهیم کردن کارگران نیز معتقدند که قبل از این امر، تأمین اجتماعی کارگران و بهبود وضعیت بهداشت و فرهنگ آنها تحقق یابد.
4. دربارۀ صنعتی کردن مملکت ما کاملاً موافقیم ولی یک صنعت ملی و مستقل که همراه کشاورزی در خدمت مردم باشد نه یک صفت وابسته به خارج و بر اساس مونتاژ که به نفع قدرتهای استعماری است و کشور را به صورت یک جلسه مصرفی درآورده است.
5. در خصوص زنان نیز اسلام مخالف آزادی آنها نیست بلکه بامفهوم زن به عنوان شیء مخالف است و ما می خواهیم که زنان را از فسادی که آنها را تهدید می کند ، آزاد سازیم و اصل اصلاح قانون انتخابات را مبهم دانسته اند.
که قرار شد بعد از گفتگو پاکروان به ابهامات پاسخ دهد ، اما قبل از رفع ابهام مسئلۀ رفراندم را مطرح کرد که باعث مخالفت امام شد و امام در روز 2 بهمن 41 طی اعلامیه ای برگزاری رفراندم را بی اعتبار دانست.
دلیل مخالفت امام علاوه بر ابهامات ذکر شده ، اشکالات قانونی رفراندم است.
1. در قوانین ایران رفراندم پیش بینی نشده
2. ممالکی که رفراندم برگزار می کنند ، آنقدر به ملت مهلت می دهند تا مردم آگاهانه رای دهند نه اینکه در جوّ اختناق، فشار و ارعاب و یا تهدید و تطمیع
3. امام استفاده از ابزار، رفراندم را که در تعطیل مجلس و با عدم آزادی و ارعاب انجام می گیرد را مقدمه ای برای پیشبرد اهداف آمریکا در ایران به دست شاه می دانند. و این اقدامات را زمینه ای برای پیشبرد دیگر اقدامات ضد اسلامی و ضد ملی شاه می دانست.
به همین منظور مبارزه با رفراندم مهم ترین هدف امام در این مقطع بود. در چنین شرایطی در روز 6 بهمن رفراندم در جوی از ارعاب، فشار و سرکوب پلیسی برگزار شد. کنِدی رئیس جمهور وقت آمریکا پیروزی شاه را تبریک گفت و شاه در پاسخ اظهار امیدواری کرد که حمایت آمریکا در اجرای طرحهای اقتصادی، اجتماعی ایران تداوم یابد.
در 2 فروردین سال 42 که عزای عمومی اعلام شده بود، نیروهای نظامی به فیضیه حمله کردند و جمع زیادی از طلاب را مجروح کردند و همچنین در تبریز و دانشگاه تهران نیز حملۀ نظامیان صورت گرفت. رئیس شهربانی قم از سوی دولت مراجع را به قتل و هتک ناموس و خرابی خانه هایشان تهدید نمود و اعتراضهای گسترده ای را موجب شد.