تب بی دوام گاوی (Bovine Ephemeral Fever)
واژه شناسی (Terminology):
در زبان انگلیسی معادل های زیادی برای تب بی دوام گاوی (BEF) وجود دارد که عبارتند از :
Bovine Epizootic Fever Thre- day Sickness
Three- day stiff sickness Dragon Boot Disease
Bovine در زبان انگلیسی دو جایگاه اسم و صفت را دارد.
لیکن اغلب موارد نقش صفت غالب است که در جملات یا واژگان به کار می رود :
1- صفت نسبی گاوی, یعنی گاو (Pertaining to bos)
2- گاو مانند گاو منش معانی مجازی آن یعنی : کند ذهن و آهسته انسان کم خرد
3- به هر یک از گونه های جنس Bos از نشخوارکنندگان تهی شاخ را Bovine می گویند.
واژه ephemeral در زبان انگلیسی دارای چهار معنی تقریباً مرتبط با هم می باشند که عبارتند از:
1- تک روزه یک روزه
2- موقت کوته زمان
3- ناپایدار گذرا بی دوام
4- چند روزه کوته زی
5- در حشره شناسی به معنی حشره کوته زی , گونه هایی که از راسته بالداران افمروپترا (Ephemeroptera) که از چند ساعت تا چند روز بیشتر عمر نمی کنند که به این حشرات کوته زی mayfly هم گفته می شود .
پس معادل های واژه شناسی این بیماری عبارتند از:
تب بی دوام گاوی تب سه روزه گاوی بیماری سه روزه گاوی تب گذرای گاوی اما در این مجموعه,بیشتر از اختصار زبان انگلیسی آن یعنی BEF استفاده می شود.
1- تعریف (Definition):
تب بی دوام گاوی (BEF) یک بیماری ویروسی,بند پا برد (arthropod-borne) همه گیر , غیر واگیر دار (non contagious- not transmissible by contact) است که صرفاً در گاو و گاومیش بروز می کند.
مشخصه بیماری آماس بافت های مزودرم است که با بروز ناگهانی تب ,افسردگی , جمود مفصلی و لنگش خود را نشان می دهد نکته بسیار جالب و منحصر به فرد در BEF این است که شدت بالینی بیماری با بهبود سریع متعاقب علایم بالینی در اکثر حیوانات مبتلا,ناسازگار و متناقض است.
2- سبب شناسی (etiology):
ویروس BEF یک رابدویروس آربورویروسی ( از خانواده ویروس های عامل هاری و وزیکولار و استوماتیت) که از نظر تیپ گونه ای جنس افمروویروس (Ephemerovirus) است.
ویروس مذکور یک ویروس RNA دار یگانه, حساس به اتر و دارای پنج ساختمان پروتئینی (G Protein) است.
افمرو ویروس از نظر پادگنی با حداقل سه ویروس غیر بیماریزا برای گاو, دارای قرابت است,که این سه ویروس عبارتند از: کیمبرلی , بیریسه و ویروس رودخانه آدلآید و همچنین دو ویروس دیگر که درگاو بیماری شبه تب بی دوام گاوی ایجاد می کنند,که این دو ویروس کوتون کاو در آفریقا و پوچونگ در مالزی است.
3- دامنه میزبانی (host Range): علایم بالینی بیماری صرفاًدر گاو و گاومیش آبی (water buffaloes) بروز می ک ند .
اگر چه پادتن های خنثی کننده (Neutralizing antibodies) بر علیه ویروس BEF در گاومیش دماغه امید (Syncerus caffer) گاومیش بومی آفریقای جنوبی) گونه های گوزن و آنتلوپ آفریقایی و گوزن استرالیایی دیده شده است .
پادتن های BEF می تواند کوچک آزمایشگاهی ,متعاقب تزریق وریدی و زیر جلدی هم ایجاد شوند.
4- گسترش جغرافیایی(geographic Distribution) 5-1- گسترش جغرافیایی در جهان: تب سه روزه اولین بار در سال 1906 در آفریقای جنوبی شناخته شد, اگر چه قبل از این تاریخ در سال 1867 به صورت خلاصه توسط شروین فورث (Schwein furth) توضیح داده شده بود, بصورتیکه در سال 1895 در مصر تب سه روزه اعلام شده بود.
بیماری امروزه در یک کمربند پهنی در مناطق حاره , تحت حاره و معتدله وجود دارد که در کشورهای سه قاره آسیا , آفریقا و استرالیا و همچنین بیماری شبیه به این بعنوان تب اپی زئوتیک گاوی در ژاپن بروز می کند.
کشورهایی که در دو طرف استوا در دو قاره آسیا و افریقا قرار دارند و تب سه روزه در آنها گزارش شده است عبارتند از : سوریه , فلسطین اشغالی, عراق,ایران , پاکستان , هند , بنگلادش , مناطق جنوبی و مرکزی چین,جنوب ژاپن , جنوب شرقی آسیا تا استرالیا این نوار کشیده می شود.
تاکنون بیماری از اروپا,آمریکای شمالی و جنوبی, نیوزیلند و جزایر حوزه اقیانوس آرام گزارش نشده است.
5-2- گسترش جغرافیایی در ایران: تا قبل از پدیده ال نینو و لانینو, تب سه روزه بصورت همه گیری های کانونی (Focal outbrcaks) منحصراً در استان های فارس و ایلام گزارش می گردید.
در سایر نقاط کشور بصورت موارد استثنایی و منفرد و یا اینکه رخدادBEF به شکل غیر قابل تشخیص حادث می شدند, اصولاً تشخیص موارد انفرادی BEF دشوار است و اولین گام در تشخیص بیماری تب سه روزه, داشتن آگاهی های لازم همه گیری شناسی , بالینی و تشخیص افتراقی توسط کلینیسین ها می باشد( بویژه در مناطق پرخطر BEF اما در سال جاری (فصل تابستان سال 81) علاوه بر استان فارس همه گیری هایی در استانهای تهران,قم , خراسان , یزد و خوزستان بروز کرده است.
5ـ انتقال (Transmission): بیماری تب بی دوام گاوی می تواند به صورت تجربی در گاو و صرفاً از راه تزریق , وریدی ویروس BEF ایجاد شود .
چون ویروس ارتباط نزدیک با بخش پلاکت ـ لکوسیت خون دارد, از این رو تزریق زیر جلدی یا داخل عضلانی در ایجاد تجربی بیماری, ناموفق می باشد.
شواهد همه گیری شناسی دلالت بر این امر مهم می کنند که ویروسBEF در طبیعت تنها از طریق نیش حشرات گسترش می یابد .
حشرات می توانند عفونت را در طی یک هفته بعد از خونخواری از دام های آلوده منتقل کنند .
از نظر مخزن (reservoir) در بین حیوانات ,تاکنون غیر از گاو,هیچ حیوان دیگری بعنوان مخزن مشخص نشده است.
بیماری از طریق تماس مستقیم دام با دام, آئروسل , ترشحات بدن دام بیمار, و حتی انتقال و یا تزریق اگزودا و ترشحات دام های بیمار به دام سالم, صورت نمی پذیرد.
به عبارت دیگر یک بیماری عفونی غیر واگیر دار (non contagious) است و تنها راه انتقال محتمل عفونت از طریق نیش ناقلین (Veetors) می باشد .
انتقال بیماری عمدتاً مستقل از نقل و انتقالات دامی است,به عبارت دیگر راه برد اجرائی قرنطینه در این بیماری تاثیری نداردBEF از طریق منی و تلقیح داخل رحمی هم انتقال پیدا نمی کند .
گوشت نمی تواند یک منبع خطر برای انتقال بیماری باشد , زیرا ویروس در PH حدود 5 کاملا غیر فعال می شود این درجه اسیدیته در لاشه گاو سریعاً پس از کشتار بوجود می آید .
نکته مهم دیگر این است که ضد عفونی (جایگاه بدن دام و ...) بهیچ وجه نقی در کنترل انتقال بیماری ندارد.
همه گیری تب سه روزه در تابستان در مناطق معتدله, سه قاره آفریقا, آسیا و استرالیا بروز می کنند و با شروع فصل سرد, این همه گیری ها کاملاًناپدید می شوند.
در آفریقا , چین و استرالیا بیماری تب سه روزه, در فواصل طولانی سریعاً منتقل می شود.
اماهمیشه جهت آن بصورت گریز از خط استوار است .
این حرکت ماکرواپیدمیولوژی BEF عمدتاًبه جمعیت حشرات ناقل و همچنین نیرو و جهت بادهای بیش ورز (Prevailing winds) بستگی دارد, که در فاصله کوتاه مدت زمانی, به دلیل تبعات پدیده های ال نینو و لانینو, توده های حشرات ناقل فواصل مکانی طولانی را طی می کنند .( در شرق آفریقا در فاصله 24 ساعت تا 700 کیلومتر جابجایی برای ناقلین تب دره ریفت ,گزاش شده است .) در شرق آفریقا بویژه کنیا همه گیری های تب سه روزه متعاقب باران های سیل آسا گزارش شده است.
در سالهای اخیر ,علیرغم اینکه کارهای علمی و پژوهشی در سطح وسیع بر روی ناقلین BEF شده است, لیکن هنوز به درستی و به شکل واضح لیست ناقلین تب سه روزه مشخص نشده است .
اما احتمالاً پشه های جنس آادس , کولکس , آنوفلس و پشه ریز نیش زن ,از خانواده سراتوپو گوینده یعنی جنس کولیکوئیدس (biting midge) بعنوان ناقل بیولوژیکی در استرالیا مشخص شده اند.
بدین سان که ویروسBEF از پشه های جنس کولیسین و آنوفلین در استرالیا و جنس کولیکوئیدس در آفریقا و استرالیا جدا شده است نهایتاً این بندپایان بعنوان ناقلین محتمل ویروسBEF مطرح می باشند دو دلیل عمده برای این نظریه عبارتند از : 1- ایجاد بیماری تجربی BEF تنها از طریق تزریق وریدی خون کامل یا بخش لکوسیت خون دام آلوده صورت می پذیرد .
2- عدم وجود ویروس در ابتدای ویرمی در مایع لنفی دام بیمار 6-دوره کمون (incubation Period): دوره کمون بیماری 4-2 روز, اگر چه ممکن است تا 10 روز هم طول بکشد.
این زمان بستگی به سویه و میزان (dose) ویروس وارد شده به بدن دام دارد.
تزاید ویروس به صورت اولیه در سیستم عروقی بدن دام صورت می پذیرد تحت شرایط همه گیری BEF ابتلا یک یا چند مورد شاخص Index case (s) درگله گاو بروز می کند و متعاقبا بعد از متوسط یک هفته موج اصلی بیاری BEF درگله حادث می شود Index Case (S) Main wave of cases in a hard تبیین و تحلیل این نکته همه گیری شناسی در تشخیص کانونهای BEF از اهمیت ویژه ای برخوردار است .
6- علایم بالینی (Clinical Signs): گوساله ها کمترین تاثیر بالینی را از BEF نشان می دهند بدین سان که کمتر از 6 ماهگی هیچگونه علایم بالینی را نشان نمی دهند.
گاوهای شیری , گاوهای نر با شرایط بدنی خوب و مناسب و تلیسه ها و گاوهای چاق بیشترین تاثیر را از ویروس BEF می پذیرند در گروه سنی 6 ماهگی تا 2 سالگی بیشترین موارد ابتلا مشاهده می شود اصولا در اکثر موارد بیماری تب سه روزه یک بیماری حاد است علایم بیماری بسیار آشکار و کاملاً شدید است.
پس از اینکه مورد یاموارد شاخص بروز کرد, متعاقب آن پس از یک هفته , موج اصلی تب سه روزه در گله شایع می شود.
اوج زمانی ویرمی معمولاً24 ساعت قبل از بروز علایم تب است.
اولین علایم بالینی تب ناگهانی C 5/41 – 40 بصورت دو مرحله ای و گاهی هم سه مرحله ای مشاهده می شود که معمولا 18-12 ساعت طول می کشد.
اغلب سایر علائم متعاقب چند ساعت پس از کاهش و قطع تب در اکثر گاوها بروز می کند.
قطع اشتها و کاهش شدید شیر حادث می گردد.
یبوست شدید در بعضی از دام ها و اسهال در سایر دامهای دیگر دیده می شود افزایش میزان تنفس و ضربان قلب به همراه ترشحات غلیظ و چسبنده در بینی و ترشحات سروزی آبکی از چشم ,از علایم بارزBEF است.
سایر علایم عبارت است از : لرزش عضلانی و تکان دادن مستمر سر حیوان آماس و تورم در شانه ها , گردن و پشت دام علایم عضلانی در روز دوم آشکار می شود که با جمود شدید عضلات و مفاصل توام با ضعف در عضلات اندام های حرکتی لنگش در چهار اندام حرکتی دام که نظیر لامینیت حاد, دام اندام های حرکتی را در زیر بدن خود جمع کرده و بصورت متناوب وزن بدن را بر روی این اندام ها جابجا می کند .
( به دلیل درد در مفاصل اندام های حرکتی) حدوداًدر روز سوم تب فروکش نموده و دام شروع به خوردن و نشخوار کردن می کند, اما لنگش و ضعف عمومی برای 2-3 روز دیگر ادامه می یابد.
اکثر دامها زمین گیر شده و وضعیت بدن در این حالت شباهت بسیاری با زمان تب شیر پیدا می کند, در حقیقت این تظاهر کلینیکی در ارتباط با کاهش کلسیم خون است بعضی از دام ها آمفیزم ریوی و زیر جلدی از خود نشان می دهند که احتمالاًدر ارتباط را کمبود تغذیه ای سلنیوم حاصل از تعامل ویورس BEF با آنزیم های داخلی سلولی می باشد .
در چنین مواردی احتمال اینکه شاربن علامتی بعنوان اولین تشخیص افتراقی بیماری توسط کلینسین ها اعلام گردد, بسیار زیاد است در اپیدمی سال 81 استان تهران این پدیده حادث گردید و حتی توصیه مایه کوبی بر علیه شاربن علامتی در برخی از واحدهای درگیر بعمل آمده است.
نهایتاً در اکثر موارد بهبودی دام درعرض مدت 5-3 روز حاصل می گردد اما مواردی هم زمین گیری ادامه می یابد و به دلیل شرایط اقلیمی و پنومونی استنشاقی ناشی از نوشاندن غلط داروها به دلیل عدم وجود رفلکس بلع در دام بیمار این امر ممکن است تا 20 و حتی مواردی تا 45 روز هم طول بکشد و در این حالت اگر دام آبستن باشد در مواردی سقط جنین هم رخ می دهد در اپیدمی اخیر منطقه ورامین استان تهران این موارد زمین گیری طولانی مدت گزارش و مشاهده شده است.
در انتهای همه گیری موارد خفیف BEF هم ممکن است رخ بدهد که علایم آن منحصراً به تب و عدم اشتها محدود می شود.
تمامی علایم ذکر شده در یک دام و یا یک گله رخ نمی دهد و علایم با استرس وادار کردن دام به تحرک و استرس های شرایط اقلیمی تشدید می گردد.
8- علایم کالبدگشایی (Gross lesions): مهمترین یافته ثابت پس از مرگ یا ذبح دام یک پلی سروزیت سروفیبرینی (Serofibrinous Polyserositis) است که حفرات سینوویال, پریکاردیال, پلورال و پریتونیال را در بر می گیرد , که مشخصه این پلی سروزیت حفرات مذکور این است که نوتروفیل در مایع حفرات مذکور و بافت های اطراف آن تجمع می نمایند.
تغییرات دژنراتیو درغشاء سینوویال و افزایش مایع سینوویالی در اکثر مفاصل مشاهده می شود.
تورم عقده های لنفاوی و پرخونی و گاهی خونریزی در لایه های سروزی بدن دام .
آمفیزم ریوی و آماس برونکیول ها از یافته های استاندارد کالبد گشایی BEF است در دام های زمین گیر تغییرات دژنراتیو در نخاع مشاهده می شود نکروز کانونی در گروههایی از عضلات در بعضی دام ها هم مشاهده می شود.
9- ابتلا و مرگ و میر (Morbidity & Mortality): در مناطق آترئوتیک ابتلا 10-5 درصد است .
در مناطقی که بیماری سابقه نداشته و برای بار اول بروز می کند (naïve areas) ابتلا 100-35 درصد است.
طول دوره بیماری در یک گله یا واحد اپیدمیولوژیک از 3 تا 6 هفته متغیر است اما موج اصلی BEF همانطوریکه قبلا گفته شده در اکثر قریب به اتفاق گله ها و واحدهای اپیدمیولوژیک یک هفته بعد از مورد شاخص بروز می کند میزان مرگ و میر یا Case fatality rate کمتر از یک درصد است.
10- عوامل خطر (Risk factors) : 1- فصل تابستان که کانون های بیماری به صورت خوشه ای و در زمان کوتاه بروز می کند.
2- کانون های BEF توسط بادهای بیش ورز (prevailing wind) در فواصل طولانی گسترش می یابند .
بدین سان که جهت و شدت این بادها بر روی جابجایی جمعیت حشرات ناقل تاثیر مثبت دارند .
3- چهره ماکرواپیدمیولوژی BEF در طی یک دوره چند ساله به شکل کاهش موارد ابتلا به صورت سیکلی (Cyclical diminution) و سپس موج باز خیر و احیاء شونده (resugence) به صورت افزایش موارد ابتلا, در یک یا چند واحد اپیدمیولوژیک, بروز می نماید.
این کاهش و افزایش های متوالی عمدتاً به دلیل تغییر وضعیت ایمنی جمعیتی است .
که خود در اکثر موارد به دلایل بروز خشکسالی ها است, که موجب کاهش جمعیت ناقلین ویروس می شود.
در طی دوره زمانی که بیماری بروز نمی کند و حالت خاموشی ماکرواپیدمیولورژی (Quiescence) در منطقه آنزوتیک حاکم است, عفونت وجود داشته اما,درگیری و ابتلا بسیار کم است .
در چنین شرایط سیستم گزارش گیری و مراقبت از بیماری در منطقه پائیین آمده و موارد بالینی بیماری در فرم های خفیف اغلب تشخیص داده نمی شوند.
بروز مجدد یااوج باز خیز و احیا شونده عمدتاً به دو عامل زیر بستگی دارند: 1- شرایط محیطی( خشکیالی ها ـ بارندگی هاـ مبارزه بیولوژیک و شیمیایی و ...) 2- گسترش حشرات احتمالی ناقل در واحد زمان و واحد مکان همواره درذهن بسیاری از همکاران دامپزشک و دامداران این سوال مطرح است که چرا در مناطق آندمیک هر از چند گاهی همه گیری های وسیع و ناگهانی بیماری بروز می کند پاسخ این سوال در سه بخش زیر خلاصه می شود: A.
تغییرات در جمعیت ناقلین ـ عواملی نظیر خشکسالی ها و بارندگی ها که به طور مفصل توضیح داده شده است.
B.
تغییر در حدت بیماری زائی ویروسی BEF ماندگاری ویروس در جمعیت بی مهرگان ناقل باعث افزایش حدت ویروسی می شود.
به عبارت دیگر پاساژ ویروس در بی مهرگان موجب افزایش پاتوژنیسیته ویروس می گردد,اما پاساژویروس در جمعیت مهره داران( گاو) موجب کاهش بیماری زائی ویروس می گردد.
این امر در اپیدمی های جمعیت های گاو کاملاً بارز است بدین صورت که موارد ابتلا در هفته های اخر 3 تا 6 هفته بعد از شروع اولین موارد شاخص بیماری غالبا به شکل خفیف بروز می نماید.
C.
ارتباط پادگنی ویروس BEF با سایر رابدوویروس هایی که در گاو ایجاد عفونت می نمایند دارای اهمیت می باشد, زیرا که عفونت این رابدو ویروس ها موجب افزایش پاسخ ایمنی در گاو برعلیه BEF می شوند .
علاوه بر این ایمنی زودگذر بر علیه BEF می تواند ناشی از ابتلا به سایر آربوویروس های غیر خویشاوند نظیر ویروس های آکابان و آینو بوجود اید.
این پدیده ایمنی متقاطع ناشی از سایر ویروس ها در ماکرو اپیدمیولوژی بروز تب سه روزه از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند.
11- تشخیص (diagnosis): 12-1- تشخیص صحرایی (Field Diagnosis): تشخیص موارد منفرد BEF بسیار دشوار است اما بروز کانونی در گله یا واحد اپیدمیولوژی زمانی که مراحل مختلف بیماری مورد ارزیابی و تشخیص قرار می گیرد آسانتر است.
اصولاً تشخیص بر اساس مشاهدات بالینی ذکر شده و تاریخچه بروز کانون , صورت می پذیرد.
12-2- تشخیص آزمایشگاهی (Laboratory diagnosis) : کارآمدترین وسیله برای اثبات موجودیت BEF این است که خون کامل غیر لخته شده (uncoagulated whole blood) دام بیمار در مرحله اوج تب از طریق تزریق وریدی به گاو حساس منتقل شود.
جداسازی ویروس از طریق بخش لکوسیتی خون دام بیمار در محیط کشت یا تخم مرغ جنین دار روش موثری نمی باشد, زیرا که به سختی در محیط کشت رشد می کند.
شمارش تفریقی لکوسیت ها از طریق تهیه یک فروتی خون که معمولاً سریع ترین راه جهت تکمیل تشخیص صحرایی است,انجام می پذیرد .
در این حالت افزایش نسبی نوتروفیل ها همراه با لنفوپنی در مرحله حاد بیماری مشاهده می گردد(shift to the left &lymphopenia) افزایش پلاسما فیبرینوژن به مدت یک هفته پس از بیماری ,که افزایش بارز کراتین کیناز مشاهده می شود.
هیپوکلسمی بارز در موارد طبیعی ( نه در مورد تجربی ) BEF بروز می کند.
ائوزینوپنی هم در BEF حادث می شود.
تست های سرولوژی شامل AGID,FAT,SN,CFT و تست blocking ELISA برای BEF وجود دارد در بین این روش ها serum neutralization test)SN (virusبه عنوان معمولی ترین تستی که در اکثر آزمایشگاهها انجام می شود, مطرح است اما اشکال مهم SN این است که موارد مثبت کاذب اتفاق می افتد( ویژگی پایین تست) اما تست blocking ELISA) یک روش اختصاصی و سریع جهت تشخیص BEF از سایر ویروس هایی که قرابت پادگنی با BEF دارند مطرح است نهایتاً این روش الیزا بعنوان تست مطلوب پاراکلینکی از اهمیت خاصی برخوردار می باشد.
در شرایط فعلی کشور CBC جهت تشخیص لوکوسیتوز ( افزایش نسبی نوتروفیل ها همراه با کاهش لنفوسیت ها ) مناسب ترین روش پاراکلینیک است.
12-3- تشخیص افتراقی (Differential diagnosis) : بیماری های مختلفی هستند که ممکن است موجب اشکال در تشخیص BEF شوند که عبارتند از : بوتولیسم ـ تب شیر ـ بیماری زبان آبی ـ شاربن علامتی ـ پنومونی ـ کاودریوز ـ بایزیوز 12- درمان(treatment): BEF از بیماریهای ویروسی نادری است که پاسخ درمانی بسیار مناسب است (mitigation effect) پروتکل درمانی تب سه روزه در دو بخش عمده صورت می گیرد: A.
درمان علامتی تسکین دهنده عضلانی با ترکیبات ضد التهابی غیر استروئیدی منجر به فروکش و بهبودی علایم بیماری می شوند, اما بدون اینکه بر روی گسترش سیر بیماری تاثیر بگذارند .
سه نوع ضد التهاب غیر استروئیدی توصیه شده عبارتند از: 1- فنیل بوتازون ( به میزان 8میلی گرم به ازای هر کیلو وزن بدن دام در فواصل 8 ساعت) 2- فلونیکسین ملوماین ( به میزان 2/2 میلی گرم به ازای هر کیلو وزن بدن دام در فواصل 24 ساعت) 3- کتوپروفن ( به میزان 3 میلی گرم به ازای هر کیلو وزن بدن دام در فواصل 24 ساعت) این ترکیبات اثر اندکی بر روی تظاهرات بالینی تنفسی دارند ,اما تاثیراصلی آنها بر روی جمود عضلانی, لنگش و قطع اشتها است.
این درمان ها بایستی به مدت سه روز ادامه یابند در کانون های اخیر استان تهران مشخص شد که فلونیکسین مگلوماین تاثیر به مراتب بهتری نسبت به فنیل بوتازون دارد ( برخلاف رفرانس veterinary Medicine چاپ نهم) همچنین مشکل دیگری که فنیل بوتازون ایجاد می کند به دلیل تزریقات مکرر (حداقل 9 تزریق در طی سه روز) کمتر در سطح گاوداری از سوی کلینیسین و دامداران مورد انتخاب قرار میگیرد.
درمان با بورگلوکونات کلسیم ( به شیوه وریدی و زیر جلدی) باعث رفع علایم هیپوکلیسمی شده و نهایتاً موجب بلند شدن دام زمین گیر می شود در درمان هیپوکلیسمی ناشی از BEF بایستی مقوله ایجاد سمیت ناشی از کلیسیم در دام هیپرترمی را مد نظر داشت .
بدین سان که ابتدا از داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی استفاده نمود و پس از کاهش درجه حرارت به دلیل مکانیزم مهاری سنتز پروستاگلندین ها , بروگلوکنات کلسیم را تجویز نمود.
میزان انتخابی درمان با بروگلوکنات کلسیم 100 تا 200 گرم کلسیم در غلظت 18 تا 40 درصد است معمولا برای گاو دوز معمول و رایج (usual dose) 400 تا 800 میلی لیتر با غلظت 25 درصد است .
اما به دلیل اینکه در گاوهای تاکسمیک حساسیت بالایی نسبت به تزریق داخل وریدی کلسیم بروگلوکنات وجود دارد و ممکن است منجر به مرگ دام گردد,از این رو به تزریق زیر جلدی یا داخل پرده صفاقی توصیه می شود.
اما اگر تصمیم به تزریق داخل وریدی توسط کلینیسین اتخاذ گردیده شد, بایستی مونیتورینگ و نظارت بر روی سیستم قلبی ـ عروقی به صورت دقیق و به فواصل کوتاه مدت انجام پذیرد.
اگر در طی زمان تزریق هر گونه آریتمی و تاکیکارد یا بوجود آمد درمان بایستی متوقف شود.
در شرایط نرمال حداقل 10 دقیقه رمان تزریق میزان در استاندارد بروگلوکنات کلسیم طول می کشد.
13- کنترل و پیشگیری (control & Prevention): 14-1- کنترل : واکسیناسیون صرفاً بعنوان تنها روش موثر کنترل BEF در دنیا مطرح است اصولا به دلیل ماهیت ایمنی شناسی BEF در گاو که تقریباً تمامی دامهاییکه دستخوش مواجهه با یک بار ویروس BEF شوند, در مقابل چالش طبیعی و مصنوعی بیماری ایمن می باشند, از این رو واکسیناسیون با توجه به ایمنی شناسی ویروس افمروویروس و ماکرواپیدمیولوژی BEF بعنوان تنها روش موثر کنترل اعلام شده است اگر چه تفاوت های پادگنی در سویه های ویروس BEF به کمک پادتن های تک تیره (monoclonal antibodies) مشخص شده است اما در دام های ایمن سویه های مختلف BEF از منشا مختلف جغرافیایی ایجاد بیماری نمی کنند.
ایمنی ناشی از واکسن و عفونت طبیعی ویروس BEF یک ایمنی استریل است , بدین سان که موارد دفع ویروسی و کاریر وجود ندارد (no shedder no carrier) بدلیل اینکه ویروس به سادگی تخفیف حدت می یابد,واکسن های مختلفی برای BEF ساخته شده است.
در حال حاضر سه نوع واکسن در دنیا وجود دارد: 1- واکسن زنده تخفیف یافته: این واکسن بر روی محیط کشت و یا مغز موش تخفیف حدت می یابد و سپس از یاورهای مناسب نظیر فروند یا کویل (Fruends or Quil adjutants) استفاده می شود.
دو تزریق به فاصله دو هفته ایمنی لازم و موثری برای مدت 12 ماه بوجود می آورد.
( این نکته در همه گیری های کشور ژاپن در مورد موثر بودن واکسن به اثبات رسیده است).
این نوع واکسن نظیر سایر واکسن های تخفیف حدت یافته دارای معایبی است که مهمترین آنها از نظر بی آزاری (Safety) و همچنین ایجاد سندرم کاهش ایمنی ناشی از تزاید پاگن های ویروسی در بدن میزابن می باشد.
2- واکسن کشته فرمالینه: این واکسن کارآمدی واکسن تخفیف حدت یافته را ندارد اما از نظر بی آزاری (Safety) و همچنین عدم ایجاد اختلال در سیستم ایمنی بدن میزبان, نسبت به واکسن زنده ارجحیت دارد.
3- واکسن سابیونیت (Subunit Vaccine): این واکسن از بخش پروتئین G یا گلیکوپروتئین پیراگیر (envelope glycoprotein) ویروس BEF ساخته شده است و در آزمایشات چالش آزمایشگاهی و صحرایی حیوانات را بر علیه ویروس BEF حفاظت می نماید, اما تاکنون به شکل تجارتی تولید نشده است.
ایمنی حاصل از واکسن BEF در گاو به صورت بارز و مثبتی با سطح پادتن اختصاصی ناشی از دو تست blocking ELISA, SN ارتباط منطقی و آماری دارد ,بدین معنی که تست Potency با تست Efficacy تطابق دارد.
14-2- پیشگیری : همانطوری که قبلا گفته شد, گونه های حشرات ناقلی که در گسترش ویروس BEF دخیل هستند , تاکنون مشخص و معلوم نشده اند از این رو روش های کنترل ویژه سم پاشی (چه در سطح وسیع و چه در سطح محدود) به هیچ وجه توصیه نمی شوند .
در استرالیا توصیه می شود که بجای چرای مراتع, از روش تغذیه دستی و در دامداری استفاده شود (Housing method) زیرا موارد بالینی BEF بندرت در دام هاییکه در دامداری محدود شده اند مشاهده می شود .
اما این پروتکل مدیریتی بستگی به بیولوژیکی ناقلین منطقه دارد و نمی تواند در سر تاسر دنیا توصیه شود.
به صورتیکه در کشور ما برعکس این نکته, در دام هایی که در دامداری پرورش می یابند ( سیستم بسته ) بروز می کند نهایتاً واکسیناسیون تنها روش موثر و مناسب کنترل و پیشگیری بر علیه BEF است .
علاوه بر این آموزش دامپزشکان بخش های دولتی و خصوصی از طریق برگزاری کارگاه های آموزشی و انتشار مجموعه های کاربردی ...
می تواند آگاهی های لازم در زمینه های همه گیری شناسی, روش های تشخیص , تست های پاراکلینیکی , روش های درمانی و ...
درکنترل و پیشگیری بیماری سودمند می باشند.