مقدمه
جنگ جهانی دوم، با حمله آلمان به لهستان در اول سپتامبر 1939 برابر با دهم شهریور 1318 شروع شد. دولتهای فرانسه و انگلیس که با لهستان قرارداد نظامی داشتند، به نفع لهستان وارد پیکارشده و به دولت آلمان اعلان جنگ دادند.
به این ترتیب در همه جبهه ها پیروزی با آلمان و متحدینش بود. نمایندگان دولتهایی که به انگلستان پناهنده شده بودند، در قصر" سنت جیمز" در لندن با صدور بیانیه ای اعلام کردند که :
"یگانه اساس صلح با دوام، همکاری ملل آزاد عالم است، در دنیایی که ترس و تعرض در آن نباشد و مردم به جان و مال خود مطمئن باشند . ما در اینجا جمع شده ایم که این منظور را در زمان جنگ و هنگام صلح تامین کنیم ."
منشور آتلانتیک
سه ماه پس از بیانیه لندن، روزولت رئیس جمهور آمریکا و چرچیل نخست وزیر انگلستان در یک ناو جنگی در اقیانوس اطلس، منشور آتلانتیک را که شامل 8 ماده است، امضا کردند.
در آذر1320 با حضور رئیس جمهور آمریکا، نخست وزیر انگلیس و سفرکبیر شوروی ، کنفرانسی در واشنگتن واقع شد. یکی از اقدامات اساسی این کنفرانس تنظیم اعلامیه ملل متحد است که در سال 1320 به امضای 26 دولت رسید ، که به آلمان اعلان جنگ داده بودند. دولت ایران هم در17 شهریور1322، الحاق خود را به اعلامیه ملل متحد اعلام کرد و به دولت آلمان اعلان جنگ داد.
اعلامیه مسکو
در پاییز همان سال نمایندگان چین، شوروی، انگلیس و آمریکا در مسکو جلسه ای تشکیل داده و اعلامیه مسکو را تهیه و امضاء کردند .
در سال 1323 ، استالین ، چرچیل، روزولت، در کرانه جنوبی، شبه جزیره کریمه با یکدیگر ملاقات کرده و از کلیه کشورهایی که علیه سازمان می جنگیدند برای تشکیل کنفرانس سانفرانسیسکو دعوت کردند . و بدین ترتیب سازمان ملل متحد 51 عضو اصلی پیدا کرد.
سرانجام در دوم آبان 1324 برابر با 24 اکتبر1945، منشور مورد بحث به تصویب تعداد دیگری از کشورها رسید و وجود سازمان ملل تحقق یافت و این روز در سراسر جهان روز ملل متحد نامیده شد.
ارکان اصلی سازمان ملل متحد
برای این سازمان شش رکن اصلی در نظر گرفته شده است.این ارکان عبارتند از:
1-مجمع عمومی.
2-شورای امنیت.
3-دبیر خانه.
4-دیوان بین المللی دادگستری.
5-شورای اقتصادی واجتماعی.
6-شورای قیمومیت.
سازمان ملل و ضرورت تجدید ساختار
سازمان ملل متحده در حالی گام در هزاره سوم نهاد که جهان درمقایسه با دوران پس از جنگ جهانی دوم، شکل دگرگونی به خود گرفته است. فروپاشی اردوگاه شرق، کشتار مسلمانان در بوسنی و هرزگوین، اشغال کویت توسط عراق، موج تروریسم و حوادث یازده سپتامبر، جنگ آمریکا با عراق و افغانستان، انقلاب های نارنجی در اروپا، قوت گرفتن ایده جنگ تمدنها و حمله به مسلمانان در سراسر جهان و اهانت به مقدسات دینی آنان، همه و همه تاثیرات خاص خود را بر جهان بعد ازجنگ دوم جهانی گذاشته اند. در این میان به حاشیه رانده شدن سازمان ملل متحد توسط قدرت های بزرگ جهان (به خصوص ایالات متحده امریکا)، یادآور وضعیت جامعه ملل در سال های قبل از جنگ جهانی دوم است.
سازمان ملل در این سال برای نجات نسل ها از موج جنگ و خشونت تأسیس شد، اما طی این مدت در این زمینه موفقیتی به دست نیاورده است. کشورها بارها و بارها علیه یکدیگر دست به اسلحه برده اند و تنهابین سال های 1945 تا، 1989، 680 بار با هم جنگیده اند.
اوضاع کنونی، استمرار جنگ های داخلی در گوشه و کنار جهان، یکجانبه گرایی بعضی از قدرت های بزرگ و به خصوص آمریکا، توسعه اقتصادی اجتماعی نامتوازن شمال و جنوب، افزایش جمعیت، مسائل زیست محیطی، نقض فاحش و نظام مند حقوق بشر (به خصوص توسطبه اصطلاح منادیان حقوق بشر)، گسترش تروریسم، ایدز، قاچاق موادمخدر و... از جمله مخاطراتی است که سازمان ملل متحد با آن روبه روست، و اعتبار و مشروعیت این سازمان به نوبه خود موکول به تحقق شرایطی چون پرهیز از برخوردهای گزینشی و تبعیض آمیز، ترک دوگانگی در تصمیم گیرهای ها به ویژه در اجرای تصمیم ها، پی گیری دراجرای اصول و قوانین، پرهیز از مخفی کاری در روند تصمیم گیری ها ودموکراتیک کردن واقعی امور و تمکین از قواعد و مقررات بین المللی موجود و پرهیز از یک جانبه گری است، آنچه مسلم است اینکه کشورهای غربی با استفاده از توانمندی ها، سطح مدیریت، کیفیت کارشناسان و وقوف به مسائل، خواهان افزایش نفوذ خود برای تصمیم گیری های جانبدارانه هستند. در حالی که صرفٹ با تکیه بر ایجاداتحاد جهانی در خصوص توسعه پایدار با به کارگیری اقتدار و منابع لازم برای گسترش امنیت جهانی همه جانبه و حفظ اصول اجتماعی بر پایه تشکیل یک شورای اجتماعی ویژه و همچنین ارتقای احترام به حقوق بشر و کمک به کشورهای نیازمند می توان امیدوار به حفظ صلح، گسترش عدالت و رفاه در سطح جهان بود.
ضرورت تجدید ساختار در سازمان ملل متحد و ایجاد تحول و اصلاح در آن، بحث گسترده و پیچیده ای است. دنیای پس از جنگ سرد، مشخصه های خاص خود را دارد، و سازمان ملل نیز باید به گونه ای باشدکه به عنوان یک سازمان بین الدولی بتواند نیازها و انتظارات جهان امروز را بر آورده سازد.
یکی از مهم ترین ارکان سازمان ملل، شورای امنیت است که وظیفه مهم حفظ صلح و امنیت جهانی را بر عهده دارد. ترکیب فعلی آن نیزمطلوب اکثر کشورهای جهان نیست. به نظر می رسد به جز اعضای دائم شورای امنیت، بقیه کشورها با ترکیب فعلی این شورا موافق نباشند. گروه کاری ویژه ای که در چند سال گذشته وظیفه بررسی اصلاح کار شورای امنیت را بر عهده داشته است، به علت اختلاف نظر فاحش کشورها دراین مورد پیشرفت اندکی داشته است.
از دید جمهوری اسلامی ایران موضوع ترکیب و تعداد اعضای شورای امنیت مهم ترین بحث این گروه است و مشخصٹ جمهوری اسلامی ایران معتقد است هر نوع تغییر و اصلاح در ساختار شورای امنیت سازمان ملل متحد باید با در نظر گرفتن سهم کشورهای جهان سوم همراه باشد.
مسئله دیگری که احساس می شود نیاز به اصلاح و تجدید نظر در آن است روش تصمیم گیری در شورای امنیت است. حق وتو امتیازناعادلانه ای است که کشورهای فاتح جنگ جهانی دوم در اوایل کارسازمان ملل برای خود قائل شدند. جمهوری اسلامی ایران قویا با حق وتو که در واقع خلاف عقل، منطق و حتی مغایر با برخی از اصول منشورسازمان ملل متحد است، مخالف است.
مقوله بعدی، مجمع عمومی است که قطعا از مهم ترین و جامع ترین ارکان سازمان ملل متحد محسوب می شود، در نتیجه جایگاه و نقش مجمع عمومی باید در کلیه زمینه ها و حتی در مواردی که به نحوی باصلح و امنیت بین المللی ارتباط پیدا می کند، تقویت شود. تقویت نقش مجمع عمومی، زمانی امکان پذیر است که مسائل مهم بین المللی، چون مسائل مربوط به خلع سلاح و امنیت، توسعه و رشد اقتصادی، حقوق بشرو عملیات حفظ صلح، در این مجمع مطرح گردد و راهکارهای لازم برای مصوبات آن در نظر گرفته شود.