قلعۀ آژدهاک (زهاک)، در ۱۶ کیلومتری جنوب شرقی شهر سراسکند مرکز شهرستان هشترود و در بلندیهای کوه سرمهلو واقع شده و دو رودخانۀ قرانقو و شویچای مانند خندق دورتادور آن را گرفته است.
این قلعه حدود ۱۰ کیلومتر درازا و یک تا دو کیلومتر پهنا دارد و از عظیمترین محوطههای باستانی استان آذربایجان شرقی است.
این مجموعه براساس بررسیهای سطحی باستانشناختی از هزارۀ دوم پیش از میلاد تا دوران تیموریان مسکون بوده و آثار به جا مانده بر سطح تپه غالباً به دوران اشکانیان تعلق دارد که اوج شکوفائی منطقه محسوب میشود.
از سال ۱۸۳۰ تا ۱۹۷۱ چندین باستانشناس انگلیسی و آلمانی و ایرانی از این مجموعه دیدن و آن را بررسی کردهاند.
تنها بنای خارج از خاک و تقریباً سالم این محوطه بنائی چهارطاقی از آجر و کچ و ماسه سنگ است که با توجه به نوع معماری و تزئینات به کار رفته آن را به دوره اشکانی منسوب میکند.
تاریخچۀ بررسی و پیشینۀ قلعه اژدهاک
در سال ۱۸۳۰م کلنل مونت ایت انگلیسی منطقۀ باستانی قلعه اژدهاک را کشف و آن را آتشکدهای کهن معرفی کرد.
در سال ۱۸۴۰م راوالینسون انگلیسی از محل بازدید کرد و بر خلاف نظر مونت ایت آن را قلعهای ساسانی دانست.
در سال ۱۹۶۳ کارل شیپ از محل بازدید و پاویون موجود را بررسی و گزارش مستندی با عکس ارائه کرد.
در سال یزدگردی۱۳۴۰ روانشاد م.ت.
مصطفوی از محل بازدید و ویرانههای آن را بقایای دژی از اعتلای قرون وسطی و چهارطاقی موجود را پاویون و از تأسیسات دوران ساسانی معرفی کرد.
وی نخستین کسی بود که بقایای محوطه مسکونی ماقبل تاریخ قلعه اژدهاک را نیز شناسائی کرد و آن را متعلق به دوره مادها دانست.
در سال ۱۹۷۱ ولفرام کلایس، باستانشناس آلمانی، در سفری پژوهشی به استان آذربایجان شرقی با تشویق و راهنمائی کارل شیب مان محل قلعه اژدهاک را بررسی و گزارش جامعی ارائه داده است و بالاخره حفاریهای علمی باستانشناختی قلعه از پائیز سال ۱۳۶۹ یزدگردی به سرپرستی ج.
قندگر و اعضای هیأت به ترتیب ح.
اسماعیلی عتیق معاون هیأت و م.
رحمتپور عضو هیأت و شماری از دانشجویان و فارغالتحصیلان رشتۀ باستانشناسی مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس تهران و دانشگاه آزاد ابهر آغاز شد و تا کنون شش فصل آن انجام شده است.
نتیجۀ ۶ فصل حفاری در قلعه زهاک در ۴ محور قابل بیان است.
تالار آجری و ملحقات آن
این مجموعه در محوطهای که معماری آن کلا روی صخره احداث شده به دست آمده.
ابعاد این تالار ۱۱×۱۱ متر از داخل که با احتساب کلفتی دیوارها ابعاد بیرونی آن ۱۵×۱۵ متر است.
شیوۀ آجرچینی دیوار دقیقاً همانند آجرچینی بنای چهارطاقی و فاصلۀ آن با بنای چهارطاقی ۳۰ متر است.
اصل قرینهسازی در این بنا به طور کامل رعایت شده است، به طوری که از سمت داخل در چهار جهت ودر هر دیوار یک طاقچه بزرگ به طول ۳ متر و عمق ۶۰ سانتیمتر و ارتفاع ۳۰ سانتیمتر از کف تالار ایجاد شده که چهار نیمستون گچی تزئینی در درون و دو نیم ستون ظریف در لبه بیرونی دارند.
افزون بر این طاقچهها یک طاقچۀ کوچک به عرض ۵/۱ متر و عمق ۶۰ سانتیمتر و ارتفاع ۳۰ سانتیمتر از کف تالار به صورت قرینه در چهار جهت بنا تعبیه شده است.
این تالار از چهار جهت دارای ورودی است که در سمت دیگر طاقچه بزرگ احداث شده و ورودیهای چهارگانه به چهار راهرو منتهی میشوند.
این مجموعه در محوطهای که معماری آن کلا روی صخره احداث شده به دست آمده.
ابعاد این تالار ۱۱×۱۱ متر از داخل که با احتساب کلفتی دیوارها ابعاد بیرونی آن ۱۵×۱۵ متر است.
این تالار از چهار جهت دارای ورودی است که در سمت دیگر طاقچه بزرگ احداث شده و ورودیهای چهارگانه به چهار راهرو منتهی میشوند.
سازۀ اصلی بنا از آجرهائی به ابعاد ۳۲×۳۲ و کلفتی ۷ تا ۸ سانتیمتر با ملات گچ که در منطقه فراوان یافت میشود ساخته شده است و از صخره موجود به جای پی بنا استفاده شده و پس از مسطح کردن کف صخره سازه را روی آن اجرا کردهاند.
کف تالار هنگام ساخت با گچ اندود شده و این کار به طور متوالی تکرار شده است تا جائی که چندین لایه کف در محل دیده میشود.
همۀ دیوارها با گچ اندود شده و این کار نیز به کرات انجام گرفته است.
تعداد زیادی قطعات گچبری از درون آوار به دست آمده که نشانگر تزئین دیوارهای تالار به وسیلۀ گچبریهای متنوع است.
با توجه به نقوش گچبریها که برخی از آنها با تم دینی آراسته شدهاند و اینکه تالار از چهار جهت ورودی دارد انتخاب آن به یک مکان دینی و احیاناً به آئین مهری مورد توجه است.
بنای آجری چلیپایی شکل و ملحقات آن این بنا شامل یک تالار چلیپائی شکل و دو اطاق تودرتو در ضلع غربی و شمالی است.
نوع آجرچینی آن شبیه بنای چهارطاقی و تالار است که همزمانی ساخت این سه بنا را نشان میدهد.
بنا از خارج و داخل با گچ اندود شده و کف آن با اندود گچ و آجر فرش هموار شده است کل بنا از آجرهائی به ابعاد ۳۲×۳۲ و به کلفتی ۵ و ۶ سانتیمتر با ملات گچ ساخته شده است راه دسترسی بنا از دو جهت غربی و شرقی است.
در قسمت غربی این بنا یک اطاق مستطیل شکل با همان سازه احداث شده که با راهروئی به بنای چلیپایی مرتبط میشود.
مجموعه بناهای خشتی و سنگی بیشتر بناهای به دست آمده خشتی و سنگی هستند که در کنار بناهای آجری تالار و چلیپائی ساخته شده و به همدیگر راه دارند.
سنگهای به کار رفته در این سازهها عموماً سنگ رودخانهای هستند.
تنها در یک تالار که در فصل ششم به دست آمده از سنگهای شکلدار و تراشیده شده استفاده شده است.
مانند سازههای آجری همگی سطوح بناهای خشتی و سنگی نیز با گچ اندود و گاهی رنگآمیزی شدهاند.
برج دیدهبانی مدور با سنگ لاشه و ملات گچ این برج دایرهای شکل در قسمت غرب قلعه قرار گرفته و برخلاف دیگر برجها، که در درون و میان دیوارهای تدافعی قلعه جای دارد، در درون قلعه و به فاصلۀ ۶ متری دیوار اصلی آن میباشد که در نتیجۀ حفاریهای فصل چهارم از زیر آوار بیرون آورده شد.
این برج از نظر مصالح ساختمانی و نوع ساخت همدوره با سایر تأسیسات قلعه و به شکل دایرهای کامل است با دیوارهائی به قطر ۹۰/۲ سانتیمتر.
اندازۀ قطر درونی برج ۹۰/۵ سانتیمتر است که دارای چهار نورگیر است.
این برج پس از حفاری مرمت کامل شد.
فصل ششم کاوشهای باستانشناختی قلعه زهاک هشترود همچون سالهای گذشته از میانۀ تابستان سال یزدگردی۱۳۷۴ یزدگردی آغاز شد.
در این فصل فعالیتهای کاوش روی شش عدد تراشه با ابعاد ۱۰×۱۰ متر جمعاً در زمینی به ابعاد ششصد مترمربع در بخش شرقی مجموعه متمرکز گشت و ۸۰ روز ادامه پیدا کرد.
در این فصل و در ادامۀ کاوشهای سالهای پیش، بقایای معماری اشکانی متشکل از مجموعهای از اطاقها، راهروها و دیگر عناصر معماری از دل خاک بیرون کشیده شد و در مرحلۀ پس از آواربرداری از درون اطاقها و راهروها، پلان اصلی معماری و سازهها مشخص شد و بلافاصله اقدام به نقشهبرداری شد.
عناصر معماری در این مجموعه مانند بناهای مکشوفه در سالهای پیش از خشت و سنگ هستند ولی فرم بناها و تزئینات آن با بناهای پیشین متفاوت هستند.
تمامی سطوح دیوارهای مکشوفه با گچ اندود شدهاند و نوع گچ به کار رفته نیز با یافتههای قبلی متفاوت است بدین معنی که جنس گچ استفاده شده در این قسمت از مجموعه بسیار مرغوب و خیلی ریزدانه هستند در صورتیکه اندود گچ به کار رفته در بناهای قبلی درشت دانه بوده است.
پس از اندود گچ بر روی دیوارها سطح آن رنگآمیزی شده است.
اندازۀ هر کادر به عرض ۷۲ سانتیمتر و بلندی آن در حال حاضر نامعلوم است.
چرا که به علت فروریختن دیوارها، تعیین اندازۀ آنها هماکنون ناممکن است و ما نمیدانیم آیا این کادرها تا زیر سقف ادامه داشتهاند یا نه.
ولی از آوار به دست آمده و تعداد قطعات گچکاریهای رنگآمیزی شده مکشوفه چنین استنباط میشود که رنگآمیزی تنها در بخش انتهائی نزدیک به کف اجرا شده است در درون هر یک از کادرها از یک رنگ استفاده شده و رنگهای به کار رفته به ترتیب از سمت غرب به سمت شرق عبارتند از قرمز، آبی، قرمز، آبی، زرد، قرمز، سبز لجنی.
هنرمند نقاش با مهارت تمام این رنگآمیزی را اجرا کرده به طوری که در انتهای دیوار شمالی که در قسمت شمال شرق زاویهای با دیوار ضلع شرقی به وجود آورده است.
نیمی از کادر و دیوار ضلع شمالی و نیم دیگر آن در دیوار ضلع شرقی قرار گرفته و سبز لجنی در این دو نیمه کادر به طرز زیبایی اجرا شده است.
کف اطاقها و راهروهای به دست آمده با گچ اندود شده است در کف یکی از اطاقها از سنگ و گچ و به صورت پلاک با اندازه ۲۲×۳۷ سانتیمتر کفسازی شده است و این کف در زیر دیوار خشتی شمال اطاق نیز وجود دارد و نشانگر این مسأله است که از پیش از احداث این بنای خشتی بنای دیگری وجود داشته که تخریب شده و تنها کف آن به جای مانده است.
در ضلع شرقی این بخش از محوطه و در درون دو عدد تراشه، مجموعۀ زیبائی از دیوارهای برجای مانده از یک بنای باشکوه سنگی به دست آمد که نوع سنگهای به کار رفته سنگ گچ است و ابعاد سنگها بسیار بزرگ هستند و روی برخی از قطعات سنگ نقوش گل و گیاه حجاری شده است.
ضمناً دو عدد ته ستون زیبا نیز از این محل متعلق به دورۀ اشکانی کشف شده.
کف این قسمت با موزائیک کفسازی شده است و رنگ سنگهای به کار فته در موزائیک سفید و لاجوردی است.
در این بخش خودداری شد و پس از ریختن خاک الک شده روی موزائیکها با اندود کردن کاهگل پوشانده شدند تا در شروع فصل هفتم حفاری با حضور کارشناس مرمت آثار اقدام به خاک برداری و بلافاصله در محل به تثبیت موزائیک اقدام گردد.
با توجه به موارد بالا و از روی یافتههای باستانشناختی و پلان معماری این قسمت چنین به نظر میرسد که این مجموعه محل زندگی حکمران یا فرماندۀ شهر یا قلعه بوده و جنبۀ حکومتی داشته باشد.
امید است در فصول آتی کاوش اطلاعات دقیقتری مبنی بر چگونگی استفاده از این مجموعه به دست آید.
از درون آوارها شماری قطعات گچبری نیز به دست آمد که نقوش به کار رفته در آنها نقوش هندسی و گل و گیاه هستند نوع گچ به کار رفته در این گچبریها نیز متفاوت از نوع مکشوفه در حفاریهای پیشین است.
در گچبریهای به دست آمده از سالهای پیش نوعی گچ دانه درشت استفاده شده بود ولی در این گچبریها از نوع ریزدانه استفاده شده و در مجموع نقوش آنها نیز متفاوت و زیبا هستند.
برجستهترین نقش بدست آمده در گچبریهای این فصل از حفاری نقش گردونۀ خورشید که دو قطعه از آنها جهت ترمیم به موزۀ آذربایجان انتقال داده شد.
همزمان با کاوشهای باستانشناختی فصل ششم و در ادامۀ برنامه مرمت سالهای پیض قسمت اعظم دیوارۀ سنگی واقع در ضلع جنوبی این مجموعه موسوم به قلعه دختر مورد مرمت قرار گرفت و با مصالح مشابه دیوار یکی از برجها و نیز قسمتهای فرو ریخته دیوار تعمیر شد.
قلعۀ آژدهاک (زهاک)، به شماره ۴۲۹ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است