جزیرهالعرب سرزمین خشکی است که از سه سوی در حصار آب قرار گرفته است.
در غرب آن دریای سرخ قرار دارد که حد فاصل جزیرهالعرب و قاره آفریقاست؛ جنوب آن به اقیانوس هند محدود میشود و در شرق آن دریای عمان و خلیجفارس قرار گرفته است که جزیرهالعرب را از ایران جدا میسازد.
تنها در قسمت شمالی با عراق و شامات پیوند زمینی دارد.
جزیرهالعرب از نظر جغرافیایی به چند بخش تقسیم میشود:
1.
حجاز؛ سواحل شرقی دریای سرخ و طبعاً شامل بخشی از ناحیه غربی جریرهالعرب است.
در این باره بیشتر خواهیم نوشت.
2.
تهامه؛ آن بخش از جزیرهالعرب است که در جنوب حجاز قرار دارد.
در تعریفی دیگر، خود حجاز دو ناحیه غربی و شرقی دارد؛ ناحیه شرقی آن، که منطقهای کوهستانی است «حجاز» نامیده میشود و قسمت غربی آن، که دشتی سرازیر به سوی دریای سرخ است، «تهامه» نام دارد.
3.
نجد؛ قسمت میانی جزیرهالعرب از شمال به جنوب است، که در شرق حجاز قرار دارد.
4.
عروض؛ به بخش وسیعی از جزیرهالعرب، که در ناحیه شرقی جزیره است، اطلاق میشود.
در این قسمت، شهرهای احساء و قطیف واقع است.
در حاشیه شرقی و جنوبشرقی جزیره، کشورهای قطر، بحرین و عمان قرار دارند.
5.
یمن؛ شامل نواحی جنوبی جزیرهالعرب است و یمن جنوبی و یمن شمالی را دربر میگیرد که خود دو کشور مستقلاند.
بدین ترتیب، جزیرهالعرب افزون بر آنکه از لحاظ جغرافیایی به مناطق مختلف تقسیم میشود، از لحاظ سیاسی نیز کشورهای چندی در آن قرار دارد.
امروزه گستردهترین و مهمترین بخش جزیرهالعرب، کشور عربستان سعودی است.
کشور عربستان سعودی
در دوران ما، بخش بزرگی جزیرهالعرب را کشور عربستان سعودی تشکیل میدهد؛ دیگر کشورهای موجود در شبه جزیره، عبارتنداز یمن، کویت، بحرین، اماراتمتحده عربی، قطر و عمان.
کشور سعودی که در گذشته به نام «الجزیرهالعربیه» شهرت داشته، اکنون به نام خاندان آل سعود شناخته میشود؛ خاندانی که فعالیت خود را از قرن دوازدهم هجری در «نجد» آغاز کرد.
در این باره در جای دیگری سخن خواهیم گفت.
زمانی که ملک عبدالعزیز بر این کشور سلطه یافت، نام آن را به «المملکهالعربیه السعودیه» تغییر داد.
مساحت این کشور 000/240/2 کیلومتر مربع است.
در شمال با اردن و عراق، در جنوب با یمن جنوبی و شمالی و در شرق با امارات، بحرین قطر و عمان همسایه است.
نشان عمومی این کشور یک نخل در بالا، با دو شمشیر در پایین است که یکدیگر را قطع کردهاند.
هر دوی اینها به نوعی فرهنگ عربی را در کشور عربستان سعودی نشان میدهد.
کشور سعودی، دارای شش منطقه بزرگ است که عبارتنداز:
1 منطقه حجاز، که مهمترین شهرهای آن مکه، مدینه، طائف و جده است.
2 منطقه شمالی، که شهرهای مهم آن تبوک، حائل و عرعر است.
3 منطقه ربعالخالی، که مهمترین شهرهای آن عبیله و شواله است.
4 منطقه شرقی، که مهمترین شهرهای آن عبارتنداز دمام، ظهران و جبیل.
5 منطقه عسیر، که مهمترین شهرهای آن نجران، ابها، خمیس و جیزان است.
6 منطقه نجد، که مهمترین شهرهای آن عبارتنداز: ریاض، الخرج، درعیه، عنیزه و بریده.
منطقه حجاز
کلمه حجاز از «حاجز» گرفته شده و به معنای «مانع» است.
این نام بدین دلیل است که رشتهکوه «سراه» که از شمال تا جنوب در برابر دریای سرخ کشیده شده و طول آن 1760 کیلومتر است، دو قسمت را از یکدیگر جدا کرده که در یک سوی آن نجد و در سوی دیگر تهامه قرار گرفته است.
بدین ترتیب، این کوهها مانعی در میان این دو ناحیه است و حجاز دقیقاً شامل بخش کوهستانی به سمت غرب؛ یعنی دریای سرخ است.
در واقع، بخشی از حاشیه شرقی دریای سرخ را که مکه و مدینه در آن قرار دارد، حجاز مینامند.
حجاز چون دیگر نواحی جزیرهالعرب، بسیار خشک و کم آب است و تنها در برخی از وادیها، آبهای فصلی و یا چاه وجود دارد که از قدیم برخی از قبایل عرب را پیرامون خود گرد آورده است.
به همین دلیل، در قدیم و تا چند دهه اخیر، یکجانشینی شهری و روستایی کمتر در حجاز وجود داشته و در زمان ظهور اسلام تنها چند ناحیه به عنوان مراکز شهری شناخته میشده است: مکه، طائف،یثرب و خیبر.
شهر مکه و موقعیت جغرافیایی آن
مهمترین شهر و مقدسترین نقطه حجاز، بلکه جزیرهالعرب، شهر مکه است.
این شهر در فاصله هشتاد کیلومتری شرق دریای سرخ واقع است.
شهر مکه در طول 40 درجه و 9 دقیقه و عرض 31 درجه و 28 دقیقه خط استوا قرار گرفته و 330 متر از سطح دریا بلندی دارد.
فلسفه پیدایش این شهر که به نام «امالقری» نیز شناخته میشده، به دو جهت است: نخست مرکزیت عبادی و دوم مرکزیت تجاری آن.
این شهر، در قرآن «بکه» هم نامیده شده است.
در برخی از روایات، مکه نام حرم و بکه نام مکان کعبه دانسته شده است.
در برخی نقلها «بکه» به معنای بکاء مردم در آن و در برخی دیگر «یبک الناس بعضهم بعضا» به معنای مزاحم شدن برخی بر برخی دیگر و در واقع ازدحام معنا شده است.
درباره نامگذاری آن به «مکه»، اقوال مختلفی نقل شده است؛ از آن جمله گفتهاند: مکه در اصل ترکیبی از «مک» و «رب» بوده.
مک به معنای «بیت» است و مکه یعنی بیتالرب یا بیتالله.
در نقلی دیگر آمده است: بک به عنوان یک پسوند، به معنای واحه و وادی آمده، مثل «بعلبک» که به معنای وادی بک است.
بدین ترتیب، براساس نامی که بطلمیوس برای مکه گفته است (یعنی «ماکارابا») باید این شهر را به نام وادی رب بشناسیم.
برخی هم «مکرابا» را از کلمه عربی مقرب گرفتهاند، اصطلاحی که به احتمال، مربوط به کسانی میباشد که مدعی نزدیکی به خدا، یا خدایان بودهاند.
جدای از آنچه گذشت، معنای فراوانی بر بکه و مکه گفته شده که بسیاری از آنها حدسی است.
روشن است که در این نامگذاریها یکی از عناصر اصلی، «رب» و «خانه» رب است.
این مسأله، نشاندهنده شکلگیری این شهر بر گرد خانه خداوند است که خود تقدس کهن این شهر را آشکار میکند.
نام دیگر مکه «البلدالأمین» و «البلدالحرام» است که به تناسب مرکزیت عبادی آن، بر آن شهر اطلاق شده و مکرر در قرآن بر این بعد شهر تکیه شده است.
از مکه، در نوشتههای تاریخی نسبتاً قدیمی یاد شده و دلیلش آن است که مسیر تجارب از شامات به سمت یمن، از این ناحیه عبور میکرده است.
افزون بر آن، باید تاریخ بنای این شهر را از زمان بنای کعبه و یا دست کم تجدید بنای آن دانست.
مکه در بعد دینی خود، دارای فضایل بیشماری است.
مهمترین فضیلت آن، وجود خانه خدا و مسجدالحرام و به تعبیر ابراهیم در سخن وی با خدا «بیتکالمحرم» است.
خداوند شهر مکه را در قرآن، در کناره کوه مقدس طور قرار داده و فرموده است: «و التین والزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین»
مکه در بعد دینی خود، دارای فضایل بیشماری است.
مهمترین فضیلت آن، وجود خانه خدا و مسجدالحرام و به تعبیر ابراهیم در سخن وی با خدا «بیتکالمحرم» است.
خداوند شهر مکه را در قرآن، در کناره کوه مقدس طور قرار داده و فرموده است: «و التین والزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین» خداوند همچنین دعای ابراهیم را درباره این شهر اجابت کرد؛ زمانی که به پروردگار خود عرضر کرد: رب اجعل هذا بلداً آمناً وارزق اهله من الثمرات من آمن منهم بالله و الیوم الآخر» و آن را حرم امن خود قرار داد.
رسول خدا به هنگام خروج از حرم میفرمود: «ما اطیبک من بلد و احبک الی و لو لا ان قومی اخرجونی منک ما سکنت غیرک» «چه شهر پاکی هستی تو و چقدر دوست داشتنی برای من.
اگر نبود که قوم من، مرا از این شهر بیرون کردند، جز در تو سکونت نمیکردم.» امام باقر علیهالسلام درباره این شهر فرمود: «النائم بمکه کالمتهجد فی البلدان»؛ «خوابیدن در مکه مساوی شب زندهداری در شهرهای دیگری است.» امام صادق علیهالسلام نیز فرمود: «احب الارض الی الله تعالی مکه و ما تربه احب الی الله عزوجل من تربتها و لا حجر احب الی الله عزوجل من حجرها و لا شجر احب الی الله عزوجل من شجرها و لا جبال احب الی الله عزوجل من جبالها و لا ماء احب الی الله عزوجل من مائها» «دوست داشتنیترین زمین نزد خداوند، سرزمین مکه است.
نزد خدا نه خاکی از خاک آن محبوبتر است، نه سنگی از سنگ آن، نه درختی از درخت آن، نه کوهی از کوههای آن و نه آبی از آب آن.» چاههای مکه قرآن از زبان حضرت ابراهیم علیهالسلام مکه را «وادی غیر ذیزرع» نامیده، یعنی جایگاه خشکی که با کم آبی روبرو است و رویش گیاهان در آن ناممکن است.
در آغاز، چاه زمزم وسیله تأمین آب آنجا بود؛ اما به مرور چاههای دیگری نیز در اطراف آن به وجود آمد.
در واقع، حضور شمار فراوانی از حجاج در هر سال، در این شهر مقدس، ایجاب میکرد تا برای تهیه آب، تلاش بیشتری صورت گیرد.
به همین دلیل، از پیش از اسلام، یکی از مناصب مهم در مکه، منصب سقایت بوده و خلفا، امیران و حاکمان مکه نیز همیشه در اندیشه ایجاد چاههای جدید برای تأمین آب آشامیدنی، غسل و حمام برای زائران و مردم بودهاند.
معاویه در دوران امارت خود، دستور داد تا چندین چاه جدید برای تهیه آب شهر مکه، ایجاد شود.
در پایان دوره اموی، برای نخستین بار استخر آب در عرفات ایجاد شد تا مردم برای استافده از آن راحت باشند.
پس از آن، هارون و سپس مأمون به تعمیر چاههای گذشته و ایجاد چاههای جدید پرداختند.
یکی ازمعروفترین چاههای مکه، آبی است که زبیده ـ دختر جعفر فرزند منصور همسر هارونالرشید برای شهر مکه فراهم کرد و به «عینزبیده» مشهور است.
این آب به زحمت از لابلای کوه طاد، که در خارج حرم است، فراهم گردید و به حرم انتقال داده شد.
همچنین به دستور وی، آب چشمه نعمان به عرفات انتقال یافت که کار بزرگی بود.
در واقع، دو چشمه «عین نعمان» و «عین عرفات» را عین زبیده خوانده و متعلق به او میدانند.
طبیعی است این چشمهها که تعداد آنها، در مکه و اطرافش، به بیش از ده میرسد، همیشه نیاز به اصلاح داشتند و این در گذر تاریخ همواره انجام میشده است.
در حال حاضر نیز عین زبیده همچنان فعال است و ادارهای ویژه برای تعمیر و انتقال آب آن وجود دارد.
به هر روی، اهمیت آب در این سرزمین به قدری است که اسامی بسیاری از مناطق، به نام چشمههای آن است و هر منطقه و منطقهای، به طور عادی، با پیشوند «عین»، «بئر» و «آبار» همراه است.
کوههای مهم مکه مکه در میان دره واقع شده و اطراف آن را کوههایی چند در بر گرفته است، به طوری که تنها چند راه خروجی به سمت یمن، دریای سرخ و شام در آن وجود دارد.
مهمترین کوههای مکه عبارتنداز: 1ـ ابوقبیس، با ارتفاع 420 متر که در شرق مسجدالحرام واقع است.
در حال حاضر قصر ملک بر بالای آن بنا شده و بخشی از آن در فضای باز جلوی مسعی افتاده و در واقع، بخشی از کوه از جای برداشته شده است.
این کوه را به دلیل همسایگی با کعبه، از کوههای مقدس دانستهاند.
همچنین گفتهاند که در جریان طوفان نوح امانتدار حجرالأسود بوده است.
کوه صفا که سرآغاز و مبدأ سعی است، در دامنه این کوه واقع شده است.
2ـ قعیقعان یا جبل هندی، با ارتفاع 430 متر در غرب مکه است.
فاصله این دو کوه، حد قدیم مکه است.
از دورانهای دور، در اطراف وبر فراز این کوه، بناهای مسکونی میساختهاند.
3ـ حرا، با ارتفاع 634 متر که در شمال شرق مکه است و اولین آیات قرآنی در آنجا بر رسول خدا نازل شد.
4ـ ثور، با ارتفاع 759 متر در جنوب بر سر پاست؛ جایی که پیامبر علیهالسلام به هنگام هجرت در آنجا مخفی شد.
5ـ خندمه، که در پشت کوه ابوقبیس است.
6ـ عمر، که در غرب مکه واقع است.
7ـ ثبیر، در شرق مکه است.
وادی ابراهیم یک وادی طولانی است که مسجدالحرام در میانه آن قرار گرفته و در واقع، مسیر و مسیلی است که آب باران قسمت بالای مکه یا معلاه، از سمت حجون به پایین را به مسفله در این سوی مسجدالحرام، به سمت اجیاد منتقل میکرده است.
در اصل، مکه قدیم، عمدتاً در دو سوی معلاه و مسفله بوده و در سمت معلاه گستره آن تنها تا محل مسجدالرایه در انتهای بازار جودریه و نهایت تا مسجدالجن بوده است.
تشکیلات مذهبی عربستان 1.
نقش دین در عربستان دین در میان مردم عربستان نفوذ زیادی داشته، در اوضاع فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آن نقش اساسی ایفا میکند.
این کشور براساس ظواهر شریعت اسلامی اداره میشود؛ قوانینی چون قصاص و تعزیرات نیز در آن اجرا میشوند.
هیچ دینی غیر از اسلام پذیرفته نیست و اماکن مذهبی غیراسلامی همچون کلیسا، کنیسه و … در آن وجود ندارد.
رسانههای عمومی، احکام اسلامی را تبلیغ و ترویج نموده، از نشر و پخش هر گونه سخن و برنامه خلاف شؤون دینی جلوگیری میشود.
جناح مذهبی و سنت گرایان، از قدرت و نقش بسیار زیادی در حکومت و جامعه عربستان برخوردار هستند.
اکثر مردم این کشور از اهل تسنن میباشند؛ و کشور براساس مذهب و هابیت اداره میشود؛ بیشتر مردم نجد پیرو مذهب حنبلی و منطقه حجاز بیشتر مالکی مذهباند و شاید به همین دلیل بود که آیین محمدبن عبدالوهاب که بیشتر بر اصول اعتقادات و آرای فقهی حنبلی تکیه میکرد، ابتدا در میان مردم نجد انتشار یافت.
در شهر مدینه منوره و منطقه الشرقیه تعداد نسبتاً قابل توجهی از شیعیان امامیه زندگی میکنند و در عسیر و نجران نیز گروهی از اسماعیلیه وجود دارند.
بخشی از یمنیهای مقیم عربستان نیز زیدی مذهب هستند.
2.
پیشینه وهابیت پیامبر گرامی اسلام علیهالسلام بعد از آن که بنیان اسلام را نهاد، با فراخوان مسلمانان به وحدت، جامعه اسلامی را متحد و یکپارچه ساخت؛ اما پس از رحلت آن حضرت، مسائل سیاسی، اعتقادی و فقهی موجب پیدایش مذاهب مختلف اسلامی گردید.
نخست در مورد جانشینی پیامبرعلیهالسلام دو رأی و اندیشه شکل گرفت: گروهی از بزرگان صحابه همچون ابنعباس، سلمان ابوذر و مقداد و عدهای از مردم با استناد به واقعه غدیرخم و تصریح پیامبرعلیهالسلام در مواضع متعدد، حضرت علی علیهالسلام را خلیفه و جانشین پیامبر میدانستند.
صاحبان این اندیشه، «شیعه» نامیده شدند.
در برابر، عدهای به استناد به شورای سقیفه و بیعت مردم، آنان که به حکومت دست یافتند (ابابکر، عمر، عثمان، امام علی علیهالسلام) را خلیفه پیامبرعلیهالسلام معرفی نمودند.
دارندگان این رأی «اهل سنت و جماعت» نام گرفتند.
عامل دیگر سیاسی که موجب شکلگیری گروه دیگری به نام «خوارج» شد، پذیرش حکمیت از سوی امام علی علیهالسلام در جنگ با معاویه بود که خوارج آن را کفر تلقی نمودند.
خوشبختانه جریانات مختلف این گروه در میان جامعه اسلامی منقرض شدند و تنها اندکی از یکی از معتدلترین جریانات آن به نام «اباضیه» باقی ماندند.
افزون بر عوامل سیاسی فوق، از نیمه دوم قرن اول هجری مسائلی چون جبر و اختیار، قضا و قدر، حادث یا قدیم بودن کلان الهی و صفات خداوند مورد بحث و گفتگو واقع شد؛ در این گونه مباحث، شیعیان از سخن و هدایت اهل بیت پیامبرعلیهالسلام پیروی مینمودند ولی در میان اهل سنت، مذاهب کلامی متفاوتی پدید آمد: ابتدا طرز تفکر عقل مدارانهای بوجود آمد که با تأمل و تفکر در مسائل اعتقادی به بحث و اظهارنظر میپرداختند.
دارندگان این طرز تفکر بعدها «معتزله» نامیده شدند.
در خلال این مباحثات، گروههای دیگر کلامی مانند جهمیه و … نیز به وجود آمدند.
در برابر گفتگوهای کلامی و روش عقل مدارانه فوق، عدهای از محدثان که به «اهل حدیث» معروف گشتند، به مخالفت برخاسته، پرسش را بدعت و هر گونه اندیشه و تفکر و بحث کلامی در مورد عقاید را ناروا دانسته، تنها معیار شناخت حق را «حدیث» معرفی نمودند.
در رأس این محدثان میتوان از عثمانبن سعید دارمی و مهمتر از وی احمدبن حنبل را نام برد که در رد فرقههایی کلامی معتزله و جهمیه دست به قلم برده، با تأکید بر لزوم حدیث گرایی و تکیه بر ظاهر متون روایی، هر گونه تحلیل و تأمل عقلانی و خردورزی در احادیث را ممنوع اعلام نمودند.
اهل حدیث به تدریج گستره کار خود را توسعه دادند و در زمینه فقه نیز بسیاری از مردم به احمدبن حنبل گرویدند.
گفتنی است در میان خلفای عباسی، تنها مدافع حنبلیان، متوکل عباسی بود که هدایایی برای احمدبن حنبل فرستاد و با اهل حدیث همدلی و همراهی بسیار نمود.
بعدها ابوالحسن اشعری از معتزله جدا شد و مکتب کلامی «اشاعره» را بنیان نهاد.
از آن پس اهل حدیث به دو گروه تقسیم شدند: 1ـ حنابله که همچنان هر گونه مباحثه و گفتگوی کلامی در زمینه اعتقادات را حرام و ناروا میدانستند.
2ـ اشعریان که گفتگوهای کلامی را جایز میدانستند بر پیروی از ظواهر روایات در مسایل اعتقادات تأکید میورزیدند.
از سوی دیگر در کنار مکتب فقهی حنابله، سه مکتب فقهی؛ حنفی مالکی و شافعی نیز پدید آمد.
مالکبن انس، همچون حنابله بحثهای عقلی در اصول دین را ناروا و ممنوع اعلام نمود، ولی ابوحنیفه در مکتب فقهی خود با تکیه بر قیاس و رأس به استنباط احکام فقهی میپرداخت.
بدین روی مورد شدیدترین حملات اهل حدیث قرار گرفت.
به تدریج «اشعریان» بویژه با حمایت حاکمان عباسی، از نظر کلامی بر اندیشههای دیگر غلبه یافتند و حنبلیان به ضعف و سستی گراییدند و کم کم از نظر فقهی نیز طرفداران خود را از دست دادند.
در اواخر قرن چهارم هجری قمری «بربهاری» رییس حنبلیان بغداد با تکیه بر ظواهر آیات و روایات، بار دگر عقایدی چون استقرار خداوند بر فراز کرسی و دیده شدن در روز قیامت را زنده ساخت و از نظر فقهی، زیارت قبور را منع و نوحهگری بر امام حسین علیهالسلام را ناروا خواند.
اظهار چنین مطالبی، خشم علما و مردم را برانگیخت و موجب صدور اطلاعیهای از سوی خلیفه «الراضی» در نادرستی عقاید و توبیخ یاران او گردید.
برابر نوشته ابنالجوزی از آن پس، وی در خانه زنی پنهان شد و در همانجا مرد و بدون اطلاع مردمان او را در همان مکان غسل دادند و به خاک سپردند.
حنبلیان به تدریج از میان رفتند تا آن که در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم «ابن تیمیه» و سپس شاگردش «ابن قیم الجوزیه»، آراء و نظریاتی همسان با بربهاری ابراز داشتند و مجدداً عقاید اهل حدیث را با شدت بیشتری احیا کردند.
ابن تیمیه نیز پس از اعلام نظر خود در مورد صفات خداوند که در حقیقت جسم بودن خدا را تداعی نمود، با مخالفت سختی از سوی عالمان مسلمان مواجه گردید و در جلسهای در حضور علما و پس از شنیدن استدلال ایشان، حرف خود را پس گرفت و توبه نمود.
ولی پس از چندی، رأی فقهی او که زیارت را امری ناپسند اعلام کرد، بار دیگر خشم همگان را برانگیخت و به دلیل مخالفت عمومی و شکایت فرقههای مختلف اسلامی، به دستور ملک ناصر به زندان افتاد و در همانجا از دنیا رفت.
پس از وی بار دگر نهضت سلفیگرایی و رأی و اندیشه حنبلیان رو به افوق گذاشت تا آن که در قرن دوازدهم هجری محمدبن عبدالوهاب آن افکار را پی گرفت و با امیر در عیه محمدبن سعود جد آل سعود پیمان بست و توافق نمود که محمدبن عبدالوهاب، رهبری مذهبی و محمدبن سعود جد آل سعود، رهبری سیاسی و مدیریت حکومت را برعهده گیرند که تاریخ آن به تفضیل در فصل دوم ارائه شد.
نژاد مردم عربستان سامی است و از دیرباز مورخان، اعراب را به دو دسته بائده و باقیه تقسیم کردهاند.
1ـ اعراب بائده: اقوام از بین رفته و نابود شده مثل قوم عاد، ثمود، برسیر، اسیم، جاسم و عجیل را اعراب بائده گویند.
2ـ اعراب باقیه: اعرابیکه نسل آنان باقی است که اینها به دو دسته تقسیم میشوند.
الف: اعراب عاربه، یعنی عرب خالص و اصیل ب: اعراب مستعربه، یعنی اعراب ناخالص و پیوسته با دیگران اعراب عاربه یا فحطانیان (ساکنان منطقه جنوبی عربستان) خود را از نژاد پنجم نوح (ع) و عرب خالص معرفی مینمودند.
اعراب مستعربه یا عدنانیان (ساکنان منطقه شمالی و مرکز شبه جزیره) خود را از نژاد عرفان نواده حضرت اسماعیل (ع) میشناسند.
(فحطانیان را اعراب عاربه و عرفانیان را اعراب مستعربه مینامند) مکه و کعبه پیش از اسلام بنای کعبه به دست ابراهیم علیهالسلام دستهای از روایات بر این نکته تأکید دارند که بنای کعبه به دست حضرت آدم علیهالسلام بوده است.
به گفته این روایات، آغاز مراسم حج نیز به زمان حضرت آدم باز میگردد.
همچنان که نامگذاری برخی از نواحی اطراف مکه و نیز مشاعره، در ارتباط با حضرت آدم و همسرش حوا یاد شده است.
اگر این روایات را بپذیریم، باید بگوییم که مدت زمانی پس از آدم، خانه کعبه چندان محل توجه نبوده تا آنکه حضرت ابراهیم علیهالسلام بار دیگر آن را تجدید بنا کرد.
در این صورت، در نگاه تاریخی قرآن، تاریخ مکه و کعبه با تاریخ قدمت انسان بر کره خاکی برابری میکند.
آنچه قرآن مجید بدان تصریح کرده، آن است که کعبه به دست ابراهیم علیهالسلام ساخته شد.
در عین حال، قرآن این دیدگاه را نفی نمیکند که زمانی دراز پیش از آن، این خانه وجود داشته و سپس تخریب شده است.
« و اذا بوانا لابراهیم مکان البیت ان لا تشرک بی شیئاً و طهر بیتی للطائفین و القائمین و الرکع السجود» «و آنگاه که برای ابراهیم جای خانه ]کعبه[ را تهیه دیدیم که چیزی را با من شریک مساز و خانه مرا برای طوافکنندگان و به نماز ایستادگان و رکوعکنندگان سجدهگر پاکیزه کن.» «و ان فی الناس بالحج یاتوک رجالاً و علی کل ضامر یاتین من کل فج عمیق» «و در میان آدمیان بانگ حج در ده تا پیاده و بر هر شتر لاغری که از هر راه دوری آمده باشد، سوی تو آیند.» «و اذا یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسماعیل ربنا تقبل منا انک انت السمیع العلیم» «و آن هنگام که ابراهیم پایههای آن خانه ]کعبه[ را با اسماعیل بالا میبرد، گفتند: پروردگار ما، از ما بپذیر، زیرا شنوای دانا تویی.» در آیه 28 سوره حج و آیات 35 تا 37 سوره ابراهیم نیز از پیوند کعبه با ابراهیم علیهالسلام سخن به میان آمده است.
ابراهیم علیهالسلام پس از بنای کعبه از خداوند خواست تا این امکان را حرم امن خود قرار دهد.
خداوند هم دعای وی را اجابت فرمود.
همین امنیت و حرمت بود که طی قرنها، مکه را از تجاوز قبایل بدوی حفظ کرد و آن شهری امن و به تعبیر قرآن «البلد الامین» و «البلد الحرام» قرار داد.
در قرآن هفده مرتبه نام بیتالله آمده است: دو بار با عنوان کعبه؛ هفت بار با عنوان البیت، یک بار بیت، دو بار البیتالحرام، دو بار البیت العتیق، یک بار بیتک المحرم، و دو بار بیتی.
در قرآن پانزده بار نیز عنوان المسجدالحرام آمده است.
اطلاق نام کعبه بر این بیتالله، به دلیل مربع بودن آن دانسته شده است.
در روایتی آمده است که این خانه، در برابر بیتالمعمور قرار دارد که آن نیز مربع است.
بیتالمعمور نیز موازی عرض خداست که عرض بر پایه چهار رکن قرار داده شده که عبارت است از: سبحان الله، و الحمدالله، و لاالهالله، و اللهاکبر.
کعبه را بیتالعتیق نیز نامیدهاند.
در روایتی، عتیق به معنای حر و آزاد آمده است؛ یعنی برخلاف خانههای دیگر که متعلق به اشخاص است، این خانه از هر نوع تملکی آزاد است.
چرا ابراهیم به مکه آمد؟
ابراهیم علیهالسلام به دنبال مشکلی که با همسرش ساره بر سر ازدواج با هاجر و تولد اسماعیل پیدا کرد، همراه هاجر و فرزندش، به مکه آمد و آن مادر و فرزند را در این سرزمین تنها گذاشت و بازگشت.
پس از آنکه با لطف خداوند چاه زمزم پدید آمد و اسماعیل علیهالسلام و مادر وی هاجر امید زندگی یافتند، همانجا، در کنار ساکنانی که در اطراف بودند و با پدید آمدن آب به این سوی آمدند، به زندگی خود ادامه دادند.
در واقع، همه ماجرا، تقدیری خاص بود که میبایست به احیای دین ابراهیمی در این سرزمین بینجامد.
این گذشت تا آن که اسماعیل علیهالسلام سی سال شد و ابراهیم علیهالسلام بار دیگر به مکه آمد.
در این زمان بود که آنها با کمک یکدیگر خانه کعبه را ساختند.
به دنبال ساخته شدن خانه خدا، عربهای قبیله جرهم که در آن نواحی زندگی میکردند و اسماعیل از میان آنان همسری اختیار کرده بود، به توحید و خداپرستی گرویدند و پس از آن، مراسم حج هر ساله برگزار میشد.
به مرور این فرهنگ میان سایر اعراب جزیره العرب نیز گسترش یافت.
با نگاهی به داستان آمدن هاجر و اسماعیل علیهالسلام بدین دیار و آنچه که درباره ابراهیم علیهالسلام و پسرش و مسأله قربانی کردن او بیان شد و نیز مطالبی که درباره پیمودن مسیر میان صفا و مروه توسط هاجر برای جستجوی آب نقل کردهاند، درمییابیم که بیشتر سنتهای مربوط به حج، برگرفته از همین وقایع است؛ یعنی وقایع زندگی انسانهای پاک و موحد، ـ که یادگار دین حنیف بودند ـ سرمشقی برای دیگر انسانهای موحد شده و به عنوان شعائر خداوند باقی مانده است.
حج، احیای شعائر الهی و پاسداری از دین توحیدی است.
حج صورت مناسکی و نهادین یک خاندان برجسته موحد است که پدر این خانواده ابراهیم است؛ شخصی که پدر ادیان توحیدی در دوره شناخته شده تاریخ است.
دو فرزند وی اسماعیل وتن ج) تنظیم گیرهای یا بازوئی 2ـ تنظیم از طریق کاهش سرعت که عبارتنداز: الف) تنظیم دور ب) تنظیم با تنگ کردن دهانه مکنده 3ـ تنظیم از طریق قطع و وصل 2.
5.
3 تنظیم بدون بار ـ تنظیم از طریق تخلیه: یکی از سادهترین طرق تنظیم، تنظیم بوسیله تخلیه هوا توسط یک شیر تابع فشار میباشد وقتی که فشار در شبکه و مخازن به حد کافی خود رسید شیر تابع فشار باز شده و هوای اضافی را تخلیه میکند شیر با مانع برگشت نمیگذارد که هوای موجود در مخازن و یا شبکه خالی شود این نوع تنظیم معمولاً برای کمپرسورهای کوچک مورد استفاده قرار میگیرد در این نوع تنظیم همانطوریکه مشاهده میشود پس از پرشدن مخزن موتور همچنان به کار خود ادامه میدهد.
تنظیم از طریق بستن: در این طریق تنظیم، دهانه مکیدن کمپرسور توسط یک شیر راه دهنده بسته شده و کمپرسور در حوزه خلاء کار میکند.
این طریق تنظیم معمولاً در کمپرسورهای دورانی و پیستونی کاربرد دارد.
3 تنظیم گیرهی یا بازوئی: این طریق تنظیم ساده که برای کمپرسورهای بزرگ پیستونی پیش میآید به شرح ذیل است.
توسط یک دستگاه گیره شکل مکیده باز نگه داشته میشود و بدین علت کمپرسور دیگر نمیتواند هوا را متراکم نماید.
3 تنظیم کاهش سرعت ـ تنظیم دور: توسط یک عنصر تنظیمکننده دور موتورهای احتراقی تنظیم شده و این تنظیم، میتواند دستی و یا بطور اتوماتیک در ارتباط با فشار کارگاهی صورت پذیرد.
این تغییر دور در کمپرسورهای الکتروموتوری بصورت پلهایی توسط موتورهای برقی با تغییر اتصال قطبی انجام میگیرد.
البته باید متذکر شود که این روش بسیار کم مورد استفاده قرار میگیرد.
4.
3 تنظیم با تنگ کردن دهانه مکنده: این طریق که با تنگ کردن دهانه مکنده انجام میگیرد، باعث میشود که قسمت معینی از حوزه بار تنظیم گردد و این طریقه تنظیم معمولاً برای کمپرسورهای پیستونی مورد استفاده قرار میگیرد.
3 تنظیم از طریق قطع و وصل: تنظیم کمپرسور در دو حالت (یا کامل یا سکون) انجام میگیرد و این تنظیم یکی در حالت فشار است که باعث قطع کمپرسور میگردد و دیگری در حالت حداقل فشار که کمپرسور وصل میشود.
این وصل و قطع کمپرسور را میتوان بوسیله یک دستگاه تنظیم معین نمود و به منظور آنکه زمان اتصال کمپرسور به یک حد معین قابل اطمینانی رسد باید سر راه کمپرسور یک مخزن بزرگ هوا نصب نمود.
6.
3 خنک کردن کمپرسورها: بعلت متراکم کردن هوا، کمپرسورها ایجاد گرمای زیادی نموده کهاین گرمای حاصله را باید از کمپرسور خارج نمود، معمولاً در کمپرسورهای کوچک به شیارهائی که دور سیلندر کمپرسور ایجاد میگردد، این گرما بصورت تشعشعی خارج گشته و در کمپرسورهای بزرگتر بوسیله بادبزن این گرما خارج میشود.
البته باید توجه داشت که این طریقه خنک کردن فقط برای کمپرسورهائی که قدرت آنها کمتر از 30 کیلووات میباشد انجامپذیر است و برای کمپرسورهای بیش از 30 کیلووات باید از برج خنککننده استفاده نمائیم و هر قدر که کمپرسور بهتر خنک گردد عمر کاری آن افزوده گشته و همچنین احتیاج مجدد به خنک کردن هوا فشرده در دستگاههای دیگر نمیباشد.
7.
3 محل نصب کمپرسور: محل نصب کمپرسور باید در مکانی جداگانه باشد که صدای آن ایجاد ناراحتی برای اطرافیان ننماید و همچنین هوای این مکان باید تمیز و خشک و بدون گرد و خاک باشد.
8.
3 مخزن هوای فشرده: مخزن هوای فشرده که به منظور تأمین و ذخیره هوای بکار میآید میتواند نوساکنات فشار را که در شبکه پیش میآید خنثی کرده و فشار را ثابت نگه دارد.
بعلت سطح بزرگی که مخزن دارد میتواند هوا را بهتر خنک نماید و مقداری از رطوبت موجود در هوا را نیز بصورت آب خارج نماید.
9.
3 آماده کرده هوای فشرده: آلودگی ـ هوا، آلوده به گرد و خاک و کثافات و رطوبت بوده و از آنجائیکه برای کاراندازی ابزار و دستگاههای پنوماتیکی احتیاج به هوای تمیز و بدون رطوبت میباشیم، لذا با قرار دادن فیلترهای مخصوص و آبگیرهها میتوان مواد آلوده در هوا را از هوای فشرده جدا نمود.
نکته مهمی که برای آماده کردن هوا باید در نظر گرفت، مسئله رطوبت هوا میباشد زیرا که این رطوبت (آب) موجود در هوا از طریق کمپرسور و از لولههای رابط وارد مدار گشته و باعث خرابی ابزارهای عملکننده میشود.
روشهای متداول برای جذب رطوبت موجود در هوا موجود میباشد که سه روش عمده آن عبارتنداز: 1ـ خشک کردن به طریق آبزورپسیون 2ـ خشک کردن به طریق آدزورپسیون 3ـ خشک کردن به طریق پایین آوردن درجه حرارت 1.
3 خشک کردن به طریق آبزورپسیون این طریق شیمیایی است که معمولاً هوا با ماده خشککننده در یک محفظه تماس گرفته و با یک عمل شیمیایی رطوبت خود را از دست میدهد و ماده خشککن رطوبت را به خود میگیرد.
مخلوطی که از این رابطه بدست میآید باید مرتباً به طریق دستی یا اتوماتیک از آبزورپر خارج نمود و چون به مرور زمان مواد شیمیایی خاصیت خود را از دست خواهد داد لذا با توجه به میزان کار باید سالیانه چند بار این مواد را تعویض نمود.
مزایای این روش عبارتنداز: الف) نصب ساده دستگاه ب) فرسودگی مکانیکی بسیار کم دستگاه ج) عدم احتیاج به انرژی خارجی شکل ـ خشککن آبزورپسیون 2.
3 خشک کردن به طریق ادزورپسیون این روش یک فعل و انفعال فیزیکی میباشد.
مواد خشککن در این روش %100 از مواد دیاکسید سیلیسیم بوده و به طور دانهای و به صورت چند ضلعی و یا مرواریدی شکل میباشد.
و معمولاً تحت نام گل مصرف میگردد.
وظیفه این گلها ادزورپ کردن آب و همچنین بخار آب از هوای فشرده بوده و این طریق با عبور هوای فشرده مرطوب از بستر گلها انجام میگیرد.
چون قدرت خشککنندگی بستر ـ گلها محدود است لذا وقتیکه مواد خشککن اشباع گشتند میتوان به طریق ساده زیر آنها را به حالت بارانی درآورد.
با دمیدن هوای گرم بر روی بستر ـ گل اشباع شده مواد خشککن و رطوبت خود را به صورت باران ازدست میدهد.
برای ایجاد انرژی گرما به منظور بارانی کردن میتوان از جریان الکتریکی یا هوای فشرده گرم شده استفاده نمود.
با اتصال متوازی دو دستگاه ادزورپسیون میتوان یکی را جهت خشککن و دیگری را برای دمیدن هوای گرم استفاده نمود.
3.
3 خشک کردن هوا به طریق پایین آوردن درجه حرارت یا سرد کردن: این طریق طبق قانون ایجاد نقطه شبنم کار میکند یعنی با پایین آوردن درجه حرارت میتوان بخار موجود در هوا را تبدیل به آب نمود.
هوا ابتدا وارد یک محفظه حرارتی هوا ـ هوا گردیده و در این قسمت هوای سرد و خشک با هوای گرم تماس حاصل نموده و در اثر تبدیل حرارتی مقداری از بخار موجود در هوا بصورت آب خارج میگردد و سپس این هوای سرد شده وارد ناحیه سرمازا گردیده و تا 1/7 درجه سانتیگراد سرد میگردد و درنتیجه هوا آب و روغن موجود در خود را ازدست میدهد.
با عبور هوا از فیلتر، هوا مواد آلوده دیگر خود را نیز از دست خواهد داد.
شکل ـ خشک کردن به طریق سرد کردن 10.
3 فیلتر هوا: فیلتر هوا موظف است هوا را از هر گونه مواد زائد و رطوبت پاک کند روش جداسازی به این طریق میباشد که با ورود جریان هوای فشرده به کاسه فیلتر (1) که از قطعه فلزی راهنمای (2) عبور میکند جریان عبور هوا به یک حرکت دورانی تبدیل شده و سپس مایعات و قطعات و ذرات موجود در هوای فشرده تحت نیروی گریز از مرکز از هوا جدا گشته و در قسمت تحتانی کاسه فیلتر جای میگیرند.
سپس هوا با عبور از فیلتر زینتری که دارای سوراخهایی که قطر 40 میباشد، تمیزتر میگردد.
(شکل فیلتر هوا) 11.
3 شیر تنظیم فشار (رگولاتور فشار) هدف از استفاده از شیر تنظیمکننده فشار ثابت نگهداشتن فشاری ثانوی میباشد یعنی این شیر به گونهای عمل میکند که همواره در اثر نوسانات فشار ورودی، فشار خروجی دائماً ثابت میباشد نکته قابل توجه آنکه در این نوع شیر همواره باید فشار ورودی بیش از فشار خروجی میباشد.
نحوه کار: فرض میکنیم پیچ تنظیم را بر روی مقداری معین تنظیم نمودیم حال اگر بنا به دلایلی فشار ورودی افزایش یابد قطعه 6 ب سمت پایین کشیده میشود درنتیجه مسیر ورودی به خروجی کوچکتر شده و خود به خود فشار خروجی کاهش مییابد ولی اگر فشار ورودی کاهش یابد در اثر نیروی فنر (2) قطعه 6 به سمت بالا کشیده شده و مسیر ورودی به خروجی بزرگتر شده درنتیجه فشار خروجی افزایش مییابد.
باید توجه نمود که در این شیر هرچه پیچ تنظیم را ببندیم به علت قویتر شدن نیروی فنر (2) قطعه 6 به سمت بالا کشیده شده درنتیجه فشار خروجی افزایش مییابد و اگر پیچ تنظیم را باز نمائیم به علت ضعیف شدن نیروی فنر (2) قطعه 6 به سمت پایین کشیده شده درنتیجه مسیر ورودی به خروجی کوچکتر شده و فشار خروجی کاهش مییابد.
12.
3 روغنپاش هوای فشرده: همانطوریکه قبلاً گفتیم چون هوای فشرده کاملاً خشک میشود حال اگر این هوای خشک وارد مدارات شود باعث خرابی میشود یعنی باید هوای خشک را کمی با روغن مخلوط نمائیم تا واشرهای سیلندرها و شیرها حالت چربی و نرمی خود را از دست ندهند این کار را روغنپاش انجام میدهꗬÂQЁန¿ကЀ᠒橢橢좃좃Љ爤ꋡꋡਉ]ǎǎǎǎǎǎǢ,ߪôǢ맿Ũॄॄॄॄॄॄॄॄ륍륏륏륏륏륏륏$뭧Ǵ뵛V륳ǎॄॄॄॄॄ륳꾀ǎǎॄॄप꾀꾀꾀ॄ缬ǎॄǎॄ륍ǢǢǎǎǎǎॄ륍꾀ͤ꾀다Ů력Ĉǎǎ륍ॄࣞLꕫ넦DŽǢל衰✐뤭 جغرافیای جزیرهالعرب جزیرهالعرب سرزمین خشکی است که از سه سوی در حصار آب قرار گرفته است.
تنها در قسمت شمالی با عراق و شامات پیوند زمینی دارد.
جزیرهالعرب از نظر جغرافیایی به چند بخش تقسیم میشود: 1.
در این باره بیشتر خواهیم نوشت.
تهامه؛ آن بخش از جزیرهالعرب است که در جنوب حجاز قرار دارد.
در تعریفی دیگر، خود حجاز دو ناحیه غربی و شرقی دارد؛ ناحیه شرقی آن، که منطقهای کوهستانی است «حجاز» نامیده میشود و قسمت غربی آن، که دشتی سرازیر به سوی دریای سرخ است، «تهامه» نام دارد.
نجد؛ قسمت میانی جزیرهالعرب از شمال به جنوب است، که در شرق حجاز قرار دارد.
در حاشیه شرقی و جنوبشرقی جزیره، کشورهای قطر، بحرین و عمان قرار دارند.
یمن؛ شامل نواحی جنوبی جزیرهالعرب است و یمن جنوبی و یمن شمالی را دربر میگیرد که خود دو کشور مستقلاند.
بدین ترتیب، جزیرهالعرب افزون بر آنکه از لحاظ جغرافیایی به مناطق مختلف تقسیم میشود، از لحاظ سیاسی نیز کشورهای چندی در آن قرار دارد.
امروزه گستردهترین و مهمترین بخش جزیرهالعرب، کشور عربستان سعودی است.
کشور عربستان سعودی در دوران ما، بخش بزرگی جزیرهالعرب را کشور عربستان سعودی تشکیل میدهد؛ دیگر کشورهای موجود در شبه جزیره، عبارتنداز یمن، کویت، بحرین، اماراتمتحده عربی، قطر و عمان.
کشور سعودی که در گذشت و یا حرکت دورانی تبدیل میشود.
قطعات پنوماتیکی برای تولید حرکت خطی (رفت و برگشتی) تولید حرکت خطی توسط قطعات مکانیکی و یا الکتریکی بسیار گران بوده و بهتر است برای این منظور از قطعات پنوماتیکی استفاده شود.
1.
4 سیلندر یک کاره (یکطرفه): سیلندر یکطرفه فقط از یک جهت تحت تأثیر هوای فشرده قرار گرفته و فقط میتواند در یک جهت کار انجام دهد و حرکت دیگر آن توسط فنر و یا توسط یک نیروی خارجی انجام میشود.
و بدین علت فقط در یک جهت احتیاج به هوای فشرده دارد.
البته باید توجه شود که فنر طوری انتخاب شود تا بتواند پیستون را به راحتی به موضع اولی خود برگرداند.
طول کورس سیلندرهای یکطرفه محدود بوده و معمولاً تا 100 میلیمتر موجود میباشند، از سیلندر یکطرفه برای عملیاتی همچون گیره ـ پرچ ـ بیرون انداختن قطعات پرس کردن و غیره استفاده میشود.
البته باید توجه نمود که سیلندر یکطرفه خود به دو دسته تقسیم میشود: الف) سیلندر یکطرفه که در جهت رفت کار انجام میدهد.
ب) سیلندر یکطرفه که در جهت برگشت کار انجام میدهد.
کاربرد این نوع سیلندر بیشتر در سیستم ترمز در دستگاههای گردنده و یا در کامیونها و ترنها میباشد.
مزیت این نوع سیلندر یکطرفه نسبت به نوع اول آن است که اگر در این نوع سیلندر هنگام شروع کار مخزن هوا به اندازه کافی فشار نداشته باشد ترمز برقرار است یعنی تا فشار مخزن به حد معین نرسد نمیتوان دستگاه را به کار انداخت.
ولی در نوع اول چنانچه فشار مخزن کم باشد دستگاه شروع به کار کرده ولی چون فشار مخزن پایین میباشد نمیتوان عمل ترمز را انجام داد.
(شکل: سیلندر یکطرفه) 1.
4 سیلندر دیافراگمی: این نوع سیلندر به نام سیلندر «پانکیک» و یا «کلامپ» و یا «گیره» مشهور است.
دیافراگم نصب شده در این سیلندر که کار پیستون را انجام میدهد میتوان از جنس پلاستیک و یا فلز باشد.
میله پیستون بصورت سنتز بر روی پرده دیافراگم قرار دارد.
کاربرد این سیلندر بیشتر در جاهایی که احتیاج به طول کورس کوتاه میباشد، است.
(شکل: سیلندر دیافراگمی) 2.
4 سیلندر دیافراگمی غلتکی: این نوع سیلندر مجهز به یک پرده دیافراگمی میباشد که متصل به پیستون میباشد یعنی هرگاه هوا به آن اعمال شود پرده دیافراگم و درنتیجه پیستون به سمت بیرون حرکت میکند مزیت این نوع سیلندر نسبت به انواع دیگر اصطکاک کم آن حین کار میباشد یعنی در این نوع سیلندر پیستون هیچگونه تماس با بدنه داخلی سیلندر ندارد.
علت نامگذاری آن به عنوان سیلندر غلتکی نیز به علت خوردن پرده دیافراگم در هنگام اعمال فشار هوا میباشد.
طول کورس این نوع سیلندر معمولاً 50 تا 80 میلیمتر میباشد.
(شکل: سیلندر دیافراگمی غلتکی) 2.
4 سیلندر دوکاره (دوطرفه): بعد از بررسی نحوه کار انواع سیلندر ی، پردهای برای کعبه ارسال نشده بود.