مدتی است که بحث بحران اشتغال در کشور مطرح شده است که دلیل عمده آن رسیدن موج جمعیتی دهه شصت به مرزهای ورود به دانشگاه و بازار کار است. توسعه تکنولوژی و بویژه تکنولوژی اطلاعات میتواند کمک قابل توجهی به حل این مشکل بنماید و شغلهای متنوع و بسیاری در این حوزه ایجاد کند. برای توسعه و گسترش فناوری اطلاعات در جامعه، اولبن قدم ایجاد مهارت و توانایی استفاده عموم مردم از کامپیوتر شخصی و فناوری اطلاعات در هر شغل و حرفهای است. امری که در ادبیات آموزشی سواد کامپیوتری نامیده میشود. این مقاله بنا دارد ضمن تعریف سواد کامپیوتری، بر اساس الگوی بینالمللی گواهینامه کاربری کامپیوتر در اروپا طرحی برای آموزش فراگیر فناوری اطلاعات در کشور ارائه نماید. این طرح میتواند در آموزش و پرورش، سازمان آموزش فنی و حرفهای، دانشگاه جامع علمی – کاربردی و سایر مراکزی که میخواهند توانایی افراد را در استفاده از کامپیوتر شخصی ارتقا دهند بکار گرفته شود.
در مقطع کنونی کشور ما در شرایط ویژهای بسر میبرد که وجه اصلی این شرایط را میتوان ترکیب خاص جمعیتی دانست. موج جمعیتی دهه شصت هجری شمسی، اکنون به مرزهای ورود به دانشگاه و بازار کار رسیده است و موجب شده که برای حفظ درصد بیکاری موجود(حدود 10%) لازم باشد سالانه بیش از هشتصد هزار فرصت شغلی ایجاد شود در حالیکه در طی سالهای گذشته بیش از سیصد هزار فرصت شغلی ایجاد نشده است. واقعیت اینست که بحران اشتغال در پیش است و این در حالی است که عمدتا توجه کمی در مدیران و مسئولین اجرایی کشور به این مسئله وجود دارد و هنوز اتفاق نظر در راه حل آن و هماهنگی و اراده ملی در تحقق آن وجود ندارد. بررسی شرایط جدید بینالمللی نشان میدهد که راه توسعه کشور و عبور مطمئن از این بحران، توانمندی تکنولوژی است. به گونهای که ضمن پاسخ به به نیازهای داخل کشور، صدور کالاهای با تکنولوژی بالا (که دارای ارزش افزوده بالایی است) و صدور خدمات فنی و مهندسی را دربر داشته باشد.]1[
یکی از تکنولوژیهایی که میتواند در این عرصه نقش بازی کند تکنولوژی اطلاعات است. توسعه این فناوری تاثیر بسیار گستردهای در توسعه سایر تکنولوژیها، افزایش بهرهوری سازمانها و مراکز، بهبود ارائه خدمات به مردم و ایجاد شغلهای جدید و متنوع دارد.
تفاوت عمده توسعه این فناوری نسبت به سایر فناوریها را میتوان ضرورت فراگیر شدن استفاده از این فناوری در سطح وسیعی از جامعه دانست که از یک طرف بدون آن بازار لازم در کشور ایجاد نمی شود و از طرف دیگر ایجاد مشاغل جدید نیز بدون آموزش مهارتهای لازم به متقاضیان ممکن نیست. همین واقعیتهاست که مفهوم سواد کامپیوتری را وارد ادبیات آموزش در بسیاری از کشورها کرده است.
این مقاله بنا دارد طرحی برای آموزش سواد کامپیوتری در کشور ارائه دهد. در ابتدای طرح، مفهوم سواد کامپیوتری مطرح شده، سپس نارسائیهای عمده آموزش کامپیوتر در کشور بررسی شده و پس از آن مبتنی بر الگوی بینالمللی گواهینامه کاربری کامپیوتر در اروپا طرح پیشنهادی آموزش فراگیر کامپیوتر و فناوری اطلاعات، متناسب با نیازها و مقتضیات کشور ارائه میشود. مخاطبان این طرح بسیار گسترده بوده و طیف وسیعی از جامعه از جمله، دانشآموزان، دانشجویان، کارمندان، کارجویان و صاحبان حرف و مشاغل را دربر میگیرد.
مفهوم سواد کامپیوتری :
مفهوم سواد کامپیوتری مدتی است که وارد ادبیات آموزش در بسیاری از کشورها شده است. به این معنی که در دنیای فعلی و آتی کسی که نتواند از کامپیوتر برای بدست آوردن مطالب مورد نیاز خود یا انجام کارهای روزمره عادی و حرفهای خویش استفاده کند مرتباً نیازمند کمک از دیگران خواهد بود. بنابراین همانطور که باسواد شدن همه شهروندان، اهمیت قابل توجهی در رشد فردی و اجتماعی آن جامعه دارد، ضروری است هر شهروند در جامعه، حداقل دانش و مهارت مورد نیاز برای استفاده از فناوری اطلاعات و کامپیوتر شخصی را دارا باشد.
برای رسیدن به این هدف ابتدا باید حداقل دانش و مهارت مورد نیاز تعریف شده سپس مراکز آموزشی - مبتنی بر این اصول - داوطلبان را آموزش داده و در نهایت بر مبنای یک امتحان استاندارد، صلاحیت فرد بررسی شده و در صورت شایستگی، گواهینامه معتبر و پذیرفته شده در سطح کشور به متقاضی اعطا شود. این متن بنا دارد به این مهم بپردازد.
نارسائیهای عمده آموزش کامپیوتر:
سه نارسایی عمده در آموزش کامپیوتر و فنآوری اطلاعات مشاهده میشودکه در ذیل هریک از این نارساییها بررسی میشود:
الف- عدم تمایز روشن بین آموزش کامپیوتر با هدف تربیت کاربران و استفادهکنندگان از کامپیوتر و آموزش کامپیوتر با هدف تربیت متخصصین کامپیوتر
اگر هدف آموزش، تربیت کاربران برای استفاده هرچه بهتر از کامپیوتر شخصی باشد باید آموزشهایی مدنظر قرار گیرد که کامپیوتر را به عنوان ابزاری در خدمت مهارتهای فردی و حرفهای قرار دهد و این قابلیت را در فرد تحت تعلیم بوجود آورد که در صورت نیاز بتواند آن را به راحتی با کاربردهای خاص حرفه موردنیاز عجین کند. واضح است که با این هدف، آموزش برنامهنویسی نه تنها مفید نبوده بلکه تبعاتی نیز دربر دارد.
اگر هدف آموزش، تربیت متخصصان کامپیوتر باشد، در اینصورت لازم است تخصص مورد نظر از جمله برنامهنویسی، تعمیر و نگهداری و مونتاژ، مدیریت و نگهداری شبکه و غیره مشخص شده و متناسب با آن دوره آموزشی تدوین شود.( تفاوت بین این دو هدف آموزشی، مشابه همان تفاوتی است که میتوان بین راننده اتومبیل و مکانیک اتومبیل قائل شد). در طرح مورد نظر نگارنده، هدف، تربیت کاربران و استفادهکنندگان از کامپیوتر است و نه متخصصان کامپیوتر.