بیابان سرزمین وسیعی است که به خاطر بارندگی سالیانه کم دارای پوشش گیاهی کمی است.
در ایران قسمتهای نسبتاً وسیع بیابان که به خاطر کمبود باران و نمکی بودن خاک به کلی بدون پوشش گیاهی است کویر نامیده میشود.
بیابان یکی از اکوسیستمهای اصلی خشکی است که از زمینهای بوتهزاری تشکیل شده است که در آنها گیاهان بسیار پراکندهاند و بهوسیله خاک لخت و شنی از هم جدا ماندهاند.
بسیاری از بیابانها در مجاورت رشته کوهها واقع هستند.
اطلاعات اولیه
تمامی اکوسیستمهای کره زمین روی هم زیست کره را تشکیل میدهند و بخش فیزیکی این بزرگترین واحد اکولوژیک، محیط زیست کره زمین است.
این بخش فیزیکی خود از سه قسمت به هم پیوسته تشکیل شده است: قسمت آب یا آب کره، قسمت خشکی یا سنگ کره و قسمت گازی یا هوا کره.
از آنجا که تعداد اندکی از گونهها میتوانند بطور همیشگی در هوا بمانند، دو دسته زیستگاهها را زیستگاههای آبی و زیستگاههای خشکی تشکیل میدهند.
این دو زیستگاه از استوا تا قطب و از چند هزار متر زیر سطح اقیانوس تا چند هزار متر بالای آن ادامه دارد.
محیطهای آبی به دو بخش اکوسیستم آب شیرین و اکوسیستم دریایی تقسیم میشوند.
اکوسیستمهای خشکی عموماً بر پایه نوع و رستنی غالب در منطقه، یعنی علف، بوته و درخت از هم متمایز میشوند.
اکوسیستمهای اصلی خشکی، بیوم نامیده میشوند.
تمامی اکوسیستمها چه خشکی و چه آبی از اجتماعات زیستی، تشکیل شدهاند که در مراحل گوناگونی از رشد قرار دارند و هر یک فرایندی کم و بیش منظم را به سوی یک مرحله نهایی خود دوام که اوج اجتماع زیستی (Climax Community) است، میپیمایند.
مراحل این گونه رشد پیشرونده، توالی بومشناختی (ecoligical succession) را شکل میدهد.
توالی اکولوژیک در خشکیها تا حد زیادی زیر تأثیر اقلیم است.کویر به بیابان لم یزع گفته می شود که در تمام سال در ان باران زیر 50 م.م می بارد
مشخصات بیابان از نظر آب و هوا
بیابانها، بیومهای خشکی هستند که بارندگی سالانه آنها از 250 میلیمتر کمتر است.
بسیاری از بیابانها در مجاورت رشته کوههایی قرار دارند که هوا را روبه بالا میراند و در آنجا، هوای سردتر، بخار آب را سرد کرده و باران ایجاد میشود.
سپس هوا رطوبت از دست داده به سوی منطقه مجاور حرکت کند و اقلیم بیابانها را بوجود میآْورد.
مثلاً تودههای هوا که از اقیانوس اطلس به کرانههای باختری ایالات متحده میرسد، غالبا مقدار زیادی بخار آب در خود دارد.
همچنان که این توده هوا از رشته کوه سیئرا کازاکاد بالا میرود.
بیشتر رطوبت آن به صورت باران فرو میریزد.
بسیاری از مناطق غربی این رشته کوهها سالانه 200-150 میلیمتر، باران دریافت میکنند، اما مناطق بیابانی از شرق این دو رشته کوه گسترش مییابد و بیشتر ایالات ایداهو ویتا را در برمیگیرد.
گاهی هوای مرطوب بطور غیر معمول به این مناطق خشک میرسد، اما معمولاً این هوا فقط میتواند رگباری ایجاد کند.
نظیر همین وضعیت را رشته کوههای البرز در قسمت شمال ایران بوجود آوردهاند، که در نتیجه گیلان و مازندران مرطوب و بخش جنوبی البرز خشک مانده است.
جانوران و سازگاری آنها به خشکی
موجودات زنده بیابانی سازگاری زیادی نسبت به کمبود آب، نشان میدهند.
مثلاً بسیاری از جانوران تنها در شبها به جستجوی غذا میروند و روزها را در سوراخهای زیرزمینی دور از نور مستقیم خورشید به استراحت میپردازند.
روده و کلیه بسیاری حیوانات بیابانی مقدار زیادی آب را دوباره جذب میکند و در نتیجه مدفوع آنها کاملاً بدون آب دفع میشود.
جانوری مانند موش، کانگورو که جوندهای در بیابانهای غربی ایالات متحده است.
میتواند بطور نامعین بدون عرضه آشکار آب، زندگی کند.
توان جذب و نگهداری آب این جانور به حدی بالاست که میتوانند آب مورد نیاز خود را از دانههایی که غذای اصلیش را تشکیل میدهند، دریافت کند.
گربه وحشی، جانداری است که ویژه بسیاری از بیابانهاست.آب از سه طریق به دست میآید آب، مواد غذایی حاوی آب و متابولیسم کربنها جانداران در بیابان مانند شتر از سوخت و ساز موادی که در چربیها ذخیره کردهاند آب را به دست میآورند
گیاهان و سازگاری آنها به خشکی
سازگاری به خشکی در بین گیاهان بیابانی هم دیده میشود.
بسیاری از گیاهان مانند کاکتوس مقدار زیادی آب را در هنگام بارندگی پراکنده میگیرند و در خود ذخیره میکنند.
دیگر گیاهان ریشههایی دارند که آب را از اعماق زیرزمین میگیرند.
بعضی از آنها برگهای کوچک دارند، یا بهوسیله کوتیکول مومی از هدر رفتن آب جلوگیری میکنند.
برخی دیگر از گیاهان نیز بعد از بارندگی رشد و نمو سریع حاصل میکنند و دوره زندگیشان در چند روز کامل میشود.
اگر چه چنین گیاهانی پس از پایان دوره باران به سرعت میمیرند، اما دانههایشان در حالت زندگی نهفته میمانند و همین که شرایط دوباره برای رشد سریع مناسب شد، جوانه میزنند.
خاک بیابان
خاکهای بیابان غالبا دارای مقدار زیادی مواد معدنی و نمک است، اما مواد آلی آن ناچیز است.
بنابراین اگر برای تبدیل بیابان به زمینهای کشاورزی فقط آب به خاک اضافه شود، تلاشها با شکست روبرو میشود.
مثلاً در دهه 1950 میلیونها دلار برای افزایش محصولات غذایی، در آبیاری بیابانهای افغانستان، خرج شد.
بیابان برای یک دوره 2 ساله شکوفا شد.
اما مواد غذایی اندک خاک را گیاهان رو به پایان رساندند و به سبب شوره گرفتن سطح خاک گیاهان از بین رفتند و دیگر هم گیاهی سبز نشد.
خاکهای بیابان غالبا دارای مقدار زیادی مواد معدنی و نمک است، اما مواد آلی آن ناچیز است.
اما مواد غذایی اندک خاک را گیاهان رو به پایان رساندند و به سبب شوره گرفتن سطح خاک گیاهان از بین رفتند و دیگر هم گیاهی سبز نشد.
همچنان که در غرب ایالات متحده به اثبات رسیده میتوان در آنجا که اتکا یکسره بر روشهای تخصصی نگهداری خاک و انتقال آب با لوله از چاهها و رودهای دور دست است، بیابانها را بارور ساخت.
با این همه، هزینه تغییر اکوسیستمها زیاد است، این کار خطرهای بالقوهای دارد و نیازمند بررسی دقیق علمی است.
اقلیمهای بیابانی اقلیمهای بیابانی که دارای بارندگی نامنظم و احتمالاً گاهی بدون باران سالیانه هستند، شامل تقسیمات زیر است: اقلیم بیابانی استوایی: بطور کلی گرم و فاقد فصول حرارتی متمایز که در آن روزها و شبها در تمام ایام منظم و به توالی یکدیگر هستند.
اقلیم بیابانی گرمسیری: عموماً گرم و دارای فصول حرارتی مشخص، دارای فتوپریودیسم نامنظم تر از اقلیم بیابانی استوایی است.
اقلیم بیابانی معتدل: دارای فصول حرارتی متمایز و فتوپریودیسم روزانه نامساوی و کاملاً متمایز است.
علل پیدایش بیابانها بطور کلی عوامل مختلفی موجب پیدایش مناطق خشک و بیابانی میشود.
سه عامل مهم در ایجاد بیابانها عبارتاند از: گرم شدن زیاد منطقه بر اثر تابش خورشید در منطقه بینالمدارین (مدار راس السرطان و راس الجدی) به علت تابش عمود آفتاب بیشترین گرما دریافت میشود و بیشتر بیابانها نیز در این عرضهای جغرافیایی قرار دارند.
فشار زیاد جنب حارهای فشار هوا در همه عرضهای جغرافیایی یکسان نیست.
وقتی در جایی فشار هوا کم باشد، هوا به علت سبکی بالا رفته و پس از سرد شدن در صورت وجود رطوبت کافی و سایر شرایط لازم موجب بارندگی میشود.
هوای گرم و مرطوب استوایی پس از ایجاد بارش به اطراف مدار راس السرطان و راس الجدی، حرکت میکند.
اما به علت سنگین شدن و تراکم در عرضهای جغرافیایی مذکور فرو مینشیند و یک منطقه پر فشار بوجود میآورد.
این توده هوا با از دست دادن رطوبت خود فرومینشیند (نشست هوا)، نتیجه این امر، خشکی و گرمی هوا و صاف بودن آسمان در این مناطق است.ایمان جاوردی و صمیم صداقتی و نوید خوشبخت جریانهای آب سرد ساحلی اقیانوسها جریانهای سرد اقیانوسی که از قطب جنوب به سمت استوا حرکت میکنند.
در برخی نقاط ساحلی به علت ایجاد هوای سرد و نشست هوا، مانع ایجاد بارش در این نواحی میشوند.
مانند بیابان "آتاکاما" و "اریکا" در امریکای جنوبی و بیابان "نامیب" در افریقا.
تأثیر انسان در گسترش بیابانها هر سرزمین توازن و ظرفیت معینی دارد.
حال اگر میزان بهره وری بیشتر از توازن آن سرزمین باشد تعادل طبیعی به هم میخورد و زندگی گیاهی، جانوری و انسانی در معرض خطر قرار میگیرد.
نواحی خشک و نیمه خشک از نظر توان طبیعی بسیار ضعیف و حساس هستند.
فعالیتهای انسانی نابخردانه توان این نواحی را به سرعت کاهش میدهد و موجب گسترش بیابانها میشود.
بنابراین بیابانزایی فرایند تخریب زمین با تغییر منابع گیاهی، خاک و ...
است که فعالیتهای انسان عامل مهم این تخریب بشمار میآیند.
صحرا دید کلی از مهمترین مشخصات صحراها بارش کمباران ، کم بودن پوشش گیاهی و اختلاف زیاد درجه حرارت روزانه میباشد.
در واقع صحرا به نواحی اطلاق میشود که با کمی رطوبت ، موجودات زنده و تغییر شدید درجه حرارت شب و روز مشخص میشوند.
انواع صحرا صحراهای قطبی : این صحراها شامل نواحی وسیعی میباشند که بوسیله یخ پوشیده شدهاند و به علت پایین بودن درجه حرارت و سرمای زیاد ناحیه خیلی خشک میباشند.
صحراهای توپوگرافی : صحراهایی هستند که کمی رطوبت آنها به علت دور بودن از اقیانوسها و قرار گرفتن در مرکز قارهها و یا وجود کوههای بلند و مرتفع که جلوی بادهای اصلی ناحیه را گرفته و از رسیدن رطوبت به این نواحی جلوگیری میکنند، میباشد.
نمونه این نوع صحراها کویر مرکزی ایران میباشد.
صحراهای استوایی : این صحراها که به مراتب وسیعتر از صحراهای قطبی میباشند.
در فاصله بین 15 تا 30 درجه شمال و جنوب خط استوا قرار دارند.
به عنوان مثال میتوان صحرای شمال آفریقا و صحرای عربستان را نام برد.
تخریب در صحراها تخریب شیمیایی در صحراها به علت کمی رطوبت بندرت انجام میگیرد.
از این جهت بیشتر قطعات و ذرات کانیها و همچنین سنگها در صحراها دستخوش تغییرات شیمیایی نشدهاند.
از انواع تخریبهای فیزیکی که در صحراها انجام میگیرد، میتوان عمل نیروی ثقل (گرانشی) ، انرژی باد و تغییرات درجه حرارت را نام برد که از جمله عوامل موثر در تخریب مکانیکی میباشند.
تغییرات درجه حرارت سبب انبساط و انقباض سنگها شده و باعث تخریب آنها میگردد.
عدم وجود پوشش گیاهی در صحراها موجب میشود که مواد حاصل از تخریب بوسیله باد به سهولت جابجا و پراکنده شود.
آبها در صحرا مقدار آبهای جاری در صحراها بسیار کم است ولی بارانهای اتفاقی اغلب بصورت رگبار نازل میشود.
در نواحی خشک به علت کمی پوشش گیاهی مقدار آبی که در سطح زمین جریان مییابد نسبت به مناطق دیگر با پوشش گیاهی زیاد با باران مشابه خیلی بیشتر است و در نتیجه هر چند که مقدار این آبها نیز کم باشد در تخریب ، حمل و نقل و رسوبگذاری در صحراها نقش مهمی دارد.
در صحراها ممکن است رودخانههای کمی جاری میباشند که از نقاط مرطوب منشا گرفته و از صحراها عبور میکنند، ولی اکثر این رودخانهها به حوضههای داخلی ریخته و وارد دریا نمیشوند.
عمل باد در صحراها گرچه باد از نظر فرسایش از آب به مراتب دارای اهمیت کمتری میباشد.
ولی نقش مهمی را در فرسایش صحراها به عهده دارد.
در مناطق خشک که رسوبات تخریبی و سست توسط هیچ پوشش گیاهی محافظت نمیشوند.
بادها به آسانی مواد را از جایی برداشته و در جایی دیگر انباشته میسازند.
در نتیجه باد علاوه بر عمل حمل و نقل ، عمل تخریب و رسوبگذاری را نیز انجام میدهد.
حمل مواد بوسیله باد باد قادر است ذرات موجود در سطح زمین را برداشته و با خود تا مسافتی حمل نماید.
میزان حمل ، مقدار جابجایی و سرعت ته نشست مواد بستگی مستقیم به قدرت (سرعت) باد و قطر ذرات دارد.
یعنی هرچه سرعت باد بیشتر باشد میتواند ذرات را به ارتفاع بیشتر و به فاصله دورتر ببرد و همچنین دانههای درشتتری را با خود حمل کند.
برای به حرکت در آوردن ذرات خشک سرعت کمتری لازم است تا ذرات مرطوب.
بنابراین در صحراهای خشک به علت نبودن رطوبت و پوشش گیاهی حمل مواد بوسیله باد خیلی بهتر و سریعتر انجام میگیرد.
سرعت باد با نزدیک شدن به سطح زمین (در اثر ایجاد اصطکاک) کم گشته ولی با دور شدن از سطح زمین به میزان سرعت آن افزوده میشود.
نحوه حمل مواد توسط باد حمل مواد به وسیله باد نسبت به وزن دانهها به سه طرزیق انجام میگیرد : حرکت معلق برای ذرات خیلی ریز ذرات خیلی ریز ماسه ، سیلتهای دانهریز ، گرد و غبار و خاکسترهای آتشفشانی چون بسیار سبک میباشند.
حتی بوسیله بادهای خیلی ملایم به آسانی به هوا بلند شده و مدتها در هوا به حالت معلق باقی میمانند.
بطور کلی در شرایط عادی ذرات با قطر کوچکتر از 0.03 میلیمتر که در روی سطح زمین قرار گرفتهاند میتوانند بوسیله باد به هوا بلند شوند.
این ذرات ممکن است صدها متر از سطح زمین بلند شده و همچنین کیلومترها جابجا شوند.
حرکت جهشی برای ذرات متوسط باد به تنهایی نمیتواند ذرات متوسط را از جا بلند کند بلکه بر اثر برخورد ذرات ماسه با یکدیگر به هوا پرتاب میشوند که به این نوع حرکت جهشی میگویند.
وقتی سرعت باد به حد معینی برسد ذرات ماسه شروع به چرخش و غلطیدن به سمت جلو میکنند که ممکن است در اثر برخورد با ذرات دیگر باعث حرکت و یا پرتاب آنها به هوا شوند.
وقتی ذرهای به هوا بلند میشود تحت تاثیر دو نیروی گرانشی و نیروی سرعت باد ، قرار میگیرد.
ذرات در اثر نیروی ثقل به زمین بر میگردند ولی در اثر نیروی باد بجلو رانده میشوند.
حرکت چرخشی برای ذرات درشت ذراتی که درشتتر هستند اغلب به سبب وزن و درشی از جا کنده نشده و در هوا پراکنده نمیشوند بلکه وقتی سرعت باد بهحد کافی برسد با چرخش و یا غلطیدن به سمت جلو حرکت میکنند.
این عمل چرخش را Reptation میگویند.
فرسایش بوسیله باد عمل فرسایش باد به دو صورت انجام میگیرد.
: Deflation (بادکند) و Abrasion (بادساب) .
بادکند Deflation حمل و نقل ذرات توسط باد را Deflation میگویند.
باد قادر است ذرات ریز و کوچک موجود در سطح زمین را بخصوص در مناطقی که فاقد پوشش گیاهی و رطوبت زیاد است به آسانی از یک نقطه به نقطه دیگر منتقل کند و ممکن است این عمل سبب کنده شدن سطح زمین و بوجود آمدن گودیهایی میشود که گاهی ممکن است تا صد متر عمق داشته باشند.
سنگ فرش بیابان در مناطقی که ذرات درشت و ریز وجود داشته باشد باد سبب جابجا شدن ذرات ریزتر و سبکتر شده و قطعات بزرگتر سنگها بر جای باقی میمانند که بعد از گذشت زمان سنگهای درشتتر باقی مانده و منظره فرشی به خود میگیرند که اصطلاحا به آن سنگفرش بیابان و یا Hamade میگویند.
یاردانگ باد در مناطق صحرایی مخصوصا در زمینهای سست و نرم موجب تشکیل شیارهای طولی و طویل میگردد که یاردانگ نامیده میشود.
این نوع شیارها در جنوب دشت لوت دیده میشود.
بادساب Abrasion موادی که بوسیله باد حمل میشوند در اثر برخورد با یکدیگر سایش پیدا میکنند.
این عمل ساییدگی که بوسیله باد انجام میگیرد را Abration مینامند.
البته عمل ساییدگی بدون Deflation امکان پذیر نیست.
چون در اثر حمل مواد است که ساییدگی و یا خراش بوجود میآید.
ذرات یا دانههای ماسهای که بوسیله باد حمل میشوند، بدلیل سختی که دارند وسایل بسیار مناسبی برای سایش سنگها ، ساختمانها ، دیوارها و ...
میباشند.
سنگهای بادساب (ventifact) سنگها و قلوهسنگهایی که یک سطح آنها در اثر باد صیقلی و صاف شده است در اثر تغییر جهت باد و یا چرخش سنگها در محل اولیه خود چند سطح صاف در آنها ایجاد گردد به چنین سنگهایی که به علت سایش باد بوجود آمدهاند سنگهای بادساب یا ventifact میگویند.
فرسایش لانهزنبوری برخورد مداوم بادهای قوی و دائمی که ذرات ماسه همراه دارند بر روی صخرهها و یا سنگهایی که در سطح زمین بخصوص در نقاط خشک و نیمه خشک قرار دارند باعث میگردد که بتدریج این سنگها فرسایش حاصل کنند و نوعی فرسایش لانهزنبوری از خود نشان دهند.
تخت دیو گاهی باد مواد نرمی را که در زیر تخته سنگها قرار گرفتهاند تخریب نموده و با خود حمل میکنند و در نتیجه پدیده قارچ مانندی بوجود میآید که اصطلاحا به آن تخت دیو میگویند.
کویر شدگی دید کلی شاید شما نیز با بادهایی که با خود گرد غباری را به همراه دارند دیده باشید.
و حال اگر آنرا با طوفان شن ، (که قابل مقایسه نیست) مقایسه کنیم.
بادهایی که دانههای کوچک و بزرگ شن و ماسه را با خود به همراه میبرد.
بسیاری از ویژگیهای فرسایش و رسوب گذاری باد در کویرها مشاهده شده است.
ایجاد کویر در تشکیل کویرها عوامل متعدد گوناگونی سهیماند یکی از این عوامل ، درجه حرارت سطحی بالا است و عامل دیگر توپوگرافی است بطوری که رشته کوههای بلند در طول مسیر جریانهای هوای بین اقیانوس و مناطق کویری ممکن است موجب ایجاد خشکی شوند و فاصله از اقیانوس یکی از عوامل تشکیل کویرها به شمار میرود و هرچه فاصله نقل و انتقال رطوبت زیادتر باشد احتمال از دست دادن رطوبت به دلیل بارش افزایش مییابد.
و خطوط ساحلی تحت شرایط خاص به کویر مبدل میشوند.
کویرشدن (Desertification) مناطق آب و هوایی در طول دوره های مختلف جابجا میشوند.
علاوه بر تغییرات توپوگرافی درجه حرارت کلی جهان و حرکت صفحات تکتونیکی باعث قرار گرفتن بعضی صفحات در موقعیتهای جدید میشوند.
در حین این تغییرات کویرهای جدید در مناطق مختلف که قبلا پوشش گیاهی داشتهاند، توسعه پیدا میکند.
با این وجود واژه کویر شدگی محدود به توسعه کویر در زمان کوتاه که در نتیجه و آثار فعالیت بشر رخ میدهد اطلاق میشود.
علل کویر شدگی کویر شدن معمولا با ایجاد اختلال شدید در رشد و حفظ گیاهان همراه است محیطهای کویری موجود از ابتدا محیطی مناسب نبودند.
هنگامی که اختلال و اضمحلال در آن بوجود میآید، فرآیندی غیر قابل برگشت آغاز میگردد.
کویر شدگی با نگرانیهای زیادی همراه است، زیرا موجب کاهش زمینهای قابل کشتی می شود که غذای بشر را تولید میکنند.
راههای مقابله با کویرزایی تغییر در نوع عملکرد و فعالیتهای انسانی برای حفظ سرزمینها در مقابل افزایش روند کویرزایی بخشی از راه حل در مقابله با این پدیده زیست محیطی نامطلوب است.
شایان ذکر است سعی بر بازیافت و برگشت سرزمینهای تجزیه شده و توسعه برنامههای مدیریتی در کشاورزی و آماده سازی سرزمینها به منظور کاهش آسیبهای وارده به محیط ، راه حل نهایی در مقابله با این پدیده خواهد بود.
البته با توجه به افزایش جمعیت در بسیاری از کشورهای در حال توسعه که دارای سرزمینهای خشک و نیمه خشک میباشند شاید تحقق چنین امری بسیار دشوار باشد.
مقابله با مسئله کویر شدگی در ایران در ایران چندان به این مسئله توجه نشده ، چرا که تأثیر و خسارات آن تا به حال بطور گسترده محسوس نبوده است.
با این حال گسترش سرزمینهای کویری و از بین رفتن سرزمینهای قابل کشت در بسیاری از مناطق نظیر سیستان و بلوچستان علاوه بر کاهش اراضی کشاورزی با تهدید حیات جانداران همراه بوده است.
از علائم اصلی کویر شدگی میتوان موارد زیر را مطرح نمود: کاهش سطح ایستابی در منطقه شوری خاک و آبهای موجود در فضای خالی خاک کاهش آبهای سطحی در گستره حوضه آبریز میزان غیر طبیعی فرسایش خاک آسیب و خسارت به گیاهان بومی ویژگی های آب وهوایی مناطق بیابانی ۱- بارندگی : ویژگی چشمگیر مناطق بیابانی کمبود فوق العاده بارندگی است که به ۲۵۰ میلیمتر در سال نمی رسدو بارندگی ها اغلب پراکنده و نامنظم و رگباری وشدید است.که گاه در بعضی مناطق مثل صحرای آفریقا چند سال را بدون قطره ای باران سپری می نمایند که این موجب نابودی رستنی ها و بطور کل خاک می شود .
۲- دما : بیابانهای گرم با نوسان شدید دمای روزانه که در روز حداکثر از ۶۰ درجه سانتیگراد فراتر می رود و حداقل آن در شب به زیر صفر می رسد.
ودر بیابانهای سرد با نوسانات قابل توجه دمای سالانه که برودت هوا گاه از ۳۰- درجه سانتیگراد نیز پائین تر می رود .
۳- رطوبت وتبخیر : در مناطق خشک رطوبت نسبی بسیار پائین است از ۵۰ تا ۶۰ درصد فراتر نمی رود و علت آن دمای زیاد و در نتیجه تبخیر شدید است.
۴- باد : محسوس بودن جابجایی و حرکات آشفته توده هواها بر روی زمین به سبب اختلاف شدید دمای زمین و هوای روی آن است .
نبود یا کمبود پوشش گیاهی سبب پیوستگی باد وشدت وتاثیر آن می گردد.
۵- پوشش گیاهی : رستنی ها در گیرنده گونه هایی است که توانایی پذیرش شرایط اقلیمی بیابانی را داشته باشند .
آنجا که شرایط اقلیمی اجازه دهد گونه هایی به صورت علف و بوته رشد کرده و بنابراین از فرسایش و تخریب سنگها جلوگیری می نمایند.
جایی که خشکی هوا زیاد باشد از رستنی ها نیز اثری به جا نخواهد ماند و سنگها بدون پوشش موثر محافظ در برابر فرسایش و تخریب قرار می گیرند .
پراکندگی بیابانهای دنیا با توجه ساده به نقشه پرا کندگی بیابانها می توان دریافت که تقریباً بین مدارات ۲۰ تا ۴۰ درجه در نیمکره شمالی بیابانهای : صحرای آفریقا – عربستان – ایران – آسیای مرکزی – و آمریکای شمالی و در نیمکره جنوبی بیابانهای : شیلی – پرو – آرژانتین – آفریقای جنوب غربی و استرالیا گسترده شده اند .
این نوارها مجاور حاره ای شمالی و جنوبی همه بیابانهای کره زمین را در بر نمی گیرد .
به عبارت دیگر بیابانها به سواحل اقیانوسها ختم نمی شود بلکه دنباله آنها از نظر ویژگی های اقلیمی به داخل دریا ها و اقیانوس ها نیز کشیده می شوند.در واقع شرایط ییابانی در صحرای غربی موریتانی – نامیبیا – آتا کاما – استرالیای غربی – کالیفرنیا و ...
تا فواصل زیادی بر روی اقیانوس ها ادامه دارد.
امتداد ونظم این کمربند نسبی است و شرایط هماهنگی ندارد مثلاً عین الصلاح در مرکز الجزایر با بارندگی صفر تا ۱۴میلیمتر در سال دقیقاً در همان عرضی قرار دارد که چراپونچی با ۱۲ متر بارندگی سالانه قرار دارد .
این دو کمربند کم آب وخشک زمین نه با استوا و نه با یکدیگر موازی نیستند .بلکه به صورت نوار موربی از جنوب غربی به شمال شرقی در نیمکره شمالی واز شمال غربی به جنوب شرقی در نیمکره جنوبی کشیده شده اند و خصوصیات این دو کمربند نیز یکسان نیست .
مثلاً در کمربند شمالی در یک انتها بیابان گرم صحرا ودر انتهای دیگر بیابان سرد گبی قرار دارد .
ودر واقع محل بیابانهای مهم دنیا بر یک نوار یا بهتر بر ردیف هایی از توده های پر فشار جنب حاره ای منطبق است که دور تا دور کره زمین را در بر گرفته و از طرفین به وسیله دو مرکز کم فشار حلقوی محدود شده اند .
بنابراین بر فراز بیابانها زنجیره ای از سلو لهای متوالی پر فشار گسترش یافته که در جهت حرکت عقربه های ساعت می چرخند و محور میانی آنها تقریباًدر حدود ۳۰ درجه است .
عوامل موثر در پیدایش بیابانهای دنیا ۱- گرم شدن زیاد منطقه به دلیل تابش شدید خورشید : نقاط مختلف کره زمین یکسان از نور خورشید گرم نمی شوند زیرا اولاً جنس مین و جهت ناهمواری ها در مقدار انعکاس انرژی گرمایی خورشید موثر است .ثانیاً علت اصلی نامساوی گرم شدن زمین اختلاف در زاویه تابش خورشید در نقاط مختلف به دلیل کروی بودن زمین است .
زاویه اشعه های خورشید در مناطق استوایی عمودی وبه عبارت دیگر۹۰ درجه است .و منطقه بین المدارین یعنی بین مدار مدار راس السرطان و راس الجدی به علت اینکه سالی دو بار خورشید عمود می تابد بیشترین گرما را دریافت می کنند واین از مهمترین دلایل واقع شدن بیابانهای بزرگ کره زمین در منطقه بین المدارین است.مانند صحرای آفریقا – بیابان عربستان- دشت لوت ایران و بیابان کالاهاری ۲- اثر مراکز پر فشار مجاور حاره ای و وزش بادهای آلیزه: علت اصلی پیدایش بیابان ها استقرار دائم سلول های پر فشار در حوالی عرض های ۴۰-۲۰درجه بر فراز این مناطق است .
هر جا که این سلول ها ثابت مستقر شوند حاکمیت کم آبی بر قرار می گردد .در واقع هوایی که استعداد متراکم شدن و بنابراین فرونشینی را ندارد بر اثر فشار گرم شده و رطوبت را در خود جذب می نماید لذا با آسمانی صاف وتقریباً بدون ابر روبرو خواهیم بود .از طرف دیگر بادهای آلیزه که از منشاء پرفشار مجاور حاره ای تقویت شده و به سمت منطقه استوایی می وزند بادهای خشکی هستند که با دخالت تابش شدید آفتاب تبخیر را باز افزایش می دهند .
۳- اثر جریانهای سرد ساحلی اقیانوسها : چنانچه جریانهای سرد اقیانوسی به موازات ساحل در حرکت باشد امکان داردکه سواحل نیز در نتیجه تاثیر ان دارای شرایط آب و هوایی خشک باشد این وضعیت در سواحل غربی مناطق جنب حاره ای دیده می شود.
در این مناطق هوای گرمی که از وسط اقیانوس به سمت ساحل جریان دارد مجبور است از روی آب های سرد عبور کند وضمن عبور سرد شده و مه غلیظی را به وجود می آورد این هوا که رطوبت خود را از دست داده در حین عبور از روی خشکی ها گرمای سطح زمین را می گیرد وگرم می شود و رطوبت نسبی آن کاهش یافته ودیگر نمی تواند مقدار زیادی رطوبت جذب کند از این رو این مناطق که جریانهای سرد مذکور از کنار آنها می گذرد حتی آنها که در منطقه حاره قرار دارند خشک وبیابان هستند مثل بیابانهای آتاکاما و اریکا در سواحل غربی آمریکای جنوبی و صحرای نامیب در سواحل غربی افریقای جنوبی از بهترین نمونه های این نوع بیابانها هستند .
۴- اثر کوههای مرتفع در ایجاد بارندگی در یک جبهه وخشکی (بیابان ) در جبهه دیگر : بعضی بیابانها در پشت سلسله کوههای ویا روی فلات های مرتفعی که ابرهای بارانی نمی تواند به آنجا برسد به وجود می آیند زیرا ابرهای بارانی ضمن بالا رفتن از ارتفاعات سرد می شوند و رطوبت خود را به صورت بارش در سمت خارجی کوهستان یا فلات مرتفع از دست می دهند و هوای مرطوب از ارتفاعات بالا رفته و به دلیل سرما کم کم رطوبت خود را به شکل بارندگی از دست داده و خشک می شود و از آن سوی جبهه کوهستان که باران پناه گفته می شود پائین می آید ودرجه حرارت آن بالا می رود بنابراین رطوبت نسبی کاهش یافته و وزش باد گرم وخشک دراین جبهه کو هستان سبب پیدایش بیابان می شود که از وسیع ترین این گونه بیابانها به عامل ارتفاعات مرکزی آسیا می توان به بیابانهای تکله مغان در چین غربی و گبی در مغولستان و ...
نام برد .
۵- دور بودن از تاثیر دریاها واقیانوسها : فاصله زیاد برخی مناطق از منابع رطوبتی دریا ها و اقیانوسها نیز در بعضی موارد سبب پیدایش بیابان می گردد .
هوای مرطوب هر قدر مسافت بیشتری را در روی خشکی ها ی زمین طی کند و یا ارتفاعات بیشتری بر سر راه آن قرار داشته باشد به همان اندازه رطوبت خود را از دست می دهد مثلاً در بعضی موارد بیابانهای آسیا ی مرکزی فاصله آنها تا اقیانوس به ۳۰۰۰ کیلومتر می رسد .
این تیپ مناطق خشک در قلب خشکی ها ی وسیع قرار دارند مانند بیابان گبی مغولستان .
۶- عدم صعود هوای وآشوب های هوایی : عدم صعود هوا حتی در هوای مرطوب ، یا آشوب های هوایی نیز می تواند از علل خشکی هوا باشد این موضوع در مورد دشتهای وسیع ایالات متحده آمریکا ویا در تابستان در نواحی دریای محیط که دور از جبهه قطبی واقع شده صدق می کند .
۷- بیابانهای سرد قطبی : این بیابانها حاصل تسلط پر فشارهای عظیم و یکپارچه جنب قطبی می باشند بر این مناطق به وجود آمده اند مانند بیابانهای قطبی سیبری در کشور روسیه .
علل پیدایش بیابانهای ایران سرزمین ایران که تقریباً بین عرض های جغرافیایی 25 درجه و5 دقیقه و39درجه و44 دقیقه شمالی در جنوب غربی آسیا واقع شده است ومجموعه بیابانهای ایران ، جزء بیابانهای گرم مجاور حاره ای است و قسمت اعظم آن تحت تسلط سلول های پر فشار مجاور حاره ای قرار دارد .
استقرار این سلول ها حاکمیت کم آبی این سرزمین را توجیه می کند .
حجم وارتفاع کوهستانها از جمله عواملی هستند که یکپارچگی کمربند پرفشار را از هم گسیخته واغلب نفوذ توده های هوای مر طوب غربی وبسته به فصول مختلف سال نفوذ توده های سرد شمالی و یا گرم جنوبی را به داخل ایران میسر می سازد.
در یک نگاه به نقشه پراکندگی نواحی کم آب دنیا و یکپارچگی سرزمین های خشک در آسیا ی مرکزی و عربستان و شمال آفریقا ، نقش مثبت ناهمواری ها در تعدیل نسبی دما وگسیختگی اثر پر فشار جنب حاره ای در ایران را درک خواهیم کرد .
از طرف دیگر عامل بری بودن و یا در پناه سدهای کوهستانی قرار گرفتن تعدادی از چاله های داخلی ایران نقش پرفشار جنب حاره ای را تشدید و تقویت نموده است .
به طوری که در نامساعد ترین شرایط در مشرق ایران ، بیابان لوت را به عنوان یکی از خشن ترین چهره های بیابانی دنیا ظاهر ساخته است.
بنابراین ناهمواری ها به دو صورت متضاد در تعدیل ویا تشدید کم آبی در ایران نقش دارند.عامل ارتفاع نقش مثبت و امتداد ناهمواری ها در زمینه خشکی هوا نقش منفی را بر عهده دارند.
بیابانهای ایران حضور ودخالت پاره ای از عوامل جغرافیایی ، از جمله حجم وامتداد ناهمواری ها-عرض جغرافیایی-ارتفاع از سطح دریا ومجاورت با اقیانوس هند و نفوذ شاخه ای از این اقیانوس (خلیج فارس) به جنوب ایران، تغییراتی در شرایط اقلیمی حاکم بر آنها اعمال نموده وبه طور محلی خصوصیات نسبتاً ویژه ای در هر یک از حوضه های بزرگ به وجود آورده است .
و با توجه به دخالت این عوامل بیابانهای ایران را می توان به دو گروه اصلی تقسیم نمود : 1- بیابانهای ساحلی 2- بیابانهای داخلی بیابانهای ساحلی این بیابانها به صورت نواری شرقی - غربی با پهنای نابرابر از گواتر در مشرق تا خوزستان در مغرب ایران در سواحل شمالی دریای عمان وخلیج فارس گسترده شده است .
بزرگترین مشخصه این بیابان ها که مهمترین عامل تفکیک آنها از بیابانهای داخلی نیز می باشد ، وجود رطوبت نسبی بالا به ویژه در فصل گرم به علت مجاورت با اقیانوس هند و جهت بادهای مرطوب دریایی در فضای این بیابانها است .
پهنای این بیابانها متفاوت است زمانی که کوهستانهای تا نزدیکی ساحل پیش آمده باشد عرض آن کاهش می یابد ( استانهای ساحلی هرمزگان وبوشهر ) .
گاهی که توپو گرافی به صورت جلگه ای هموار ظاهر می شود تا ده ها کیلومتر به سمت شمال توسعه می یابد ( استان خوزستان ) بیابانهای داخلی این بیابانها در مرکز و مشرق ایران به صورت حوضه های بسته مستقل و یا نیمه مستقل پراکنده شده اند .
چون تعدادی از این چا له ها حد اقل از اواسط دوران سوم به صورت حوضه هایی مستقل شکل گرفته اند لذا تمام بیابانها سرنوشت زمین شناسی مشابهی نداشته اند .
بلکه هر حوضه بر اساس شرایط حاکم به نحوی در حال تحول بوده است .
آنچه مسلم است تمام این چاله ها در اواخر دوران سوم به صورت حوضه های رسوب گذاری محلی یا منطقه ای محل تمرکز رسوبات تخریبی و اغلب تبخیری بوده اند.
بلوک نیمه سخت لوت که زیر بنای بیابانهای طبس ، لوت و جازموریان را تشکیل می دهد مانع انعکاس این حرکات در رسوبات سطحی خود شده است و دشت های هموار وساختمانی را بوجود آورده است.
توپوگرافی هموار و وسعت قابل توجه و بالاخره ارتفاع کم بعضی از این حوضه ها (دشت کویر– دشت لوت-جازموریان و...
) در تشکیل وتقویت سلول های پرفشار مجاور حاره ای بسیار موثر بوده است.
از آنجا که منشا ء جریانهای مرطوب از شمال غربی و غرب فلات ایران ناچار در حرکت به سمت مشرق وجنوب شرقی توده های مرطوب قسمت اعظم رطوت خود را از دست می دهند .
به عبارت دیگر هر اندازه که به مشرق ایران نزدیک شویم درجه بری بودن هوا افزایش یافته ونقش آن در بیابان زایی حوضه ها ظاهر می شود .
ارتفاعات شمالی - جنوبی کرمان در مغرب حوضه لوت و امتداد شرقی - غربی البرز در جنوب دریای خزر به صورت دیواره ها ی عظیمی مانع ورود جریان های مرطوب به حوضه های مجاور خود می شوند .
در نتیجه این کوهستانها در برابر جریانهای مرطوب به شکل عامل تشدید کننده دیگری نقش خود را به حوضه های مجاور ش تحمیل می نماید .