تاریخچه
پایگاه دادهها در اولین روزهای پیدایش محاسبات الکترونیک به کار گرفته شدند. اما اکثر آنها برنامههای سفارشیای بودند که برای دستیبابی به پایگاه دادههای سفارشی نوشته میشدند . این سیستمها بر خلاف سیستمهای مدرنی که میتوانند در پایگاه دادههای مختلف به کار گرفته شوند، ارتباط تنگاتنگی با پایگاه دادهها دارند. انواع پایگاه دادهها عبارتند از:
تعریف پایگاه داده
سیستم بانک اطلاعاتی یک سیستم ک مپیوتری نگهداری رکوردهاست در وا قع آن را می توان بعنوان یک قضیه الکترونیکی برای نگهداری دادها رکوردها در نظرگرفت.
تعریف دیگری از پایگاه داده:مجموعهای از دادهای پایدار که توسط سیستم های کاربردی موجود در موسسات مورد استفاده قرار می گیرد.
انواع پایگاه داده
1-پایگاه داده پیمایشی
2-پایگاه داده رابطه ای
3-پایگاه داده چند بعدی(سلسله مراتبی)
4-پایگاه داده شی گرائی
5- پایگاه داده شبکه های
پایگاه دادههای پیمایشی
رشد کاربری کامپیوتر، پیدایش سیستمهای پایگاه دادههای همه منظوره را موجب گردید. و در اواسط 1960 چنین سیستمهایی در بخش تجاری به کار گرفته شد. چارلز بچ من، نویسنده یکی از چنین محصولاتی با نام IDS، گروه Database Task Group را بنیان نهاد که این گروه مسوول ایجاد و استاندارد سازی COBOL شد. آنها در سال 1971 استاندارد خود را عرضه نمودند. این استاندارد Codasyle approach نام داشت. این شیوه مبتنی بر پیمایش دستی مجموعه دادهها بود. هنگامی که پایگاه دادهها برای اولین بار برنامه را باز میکرد، به اولین رکورد در پایگاه دادهها و به همین ترتیب نیز به سایر بخشهای داده نیز اشاره میشد. برنامه نویس برای دسترسی به یک رکورد خاص مجبور بود تا این اشارهگرها رابه ترتیب دنبال کند تا به رکورد موردنظر برسد. در query های ساده مانند یافتن تمام افرادی که در سوئد زندگی میکنند باید برای جستجو در کل مجموعه دادهها برنامه نویسی میشد و دستوری به نام find وجود نداشت. شرکت IBM سیستم مدیریت پایگاه دادههایی به نام IMS داشت. این سیستم از نظر مفهوم مشابه codasyle بود، اما برخلاف آن که از مدل شبکهای استفاده مینمود، IMS مدل سلسله مراتبی را به کار میبرد.
پایگاه دادههای رابطهای
ادگار کاد که در شرکت آیبیام کار میکرد در سال 1970 مقالاتی در زمینه شیوه جدیدی برای ساخت پایگاه دادهها نوشت. یکی از مقالات وی که Relational Model of Data for Shared Data Bank نام داشت، به بررسی سیستم جدیدی برای ذخیره سازی و کار با پایگاه دادههای بزرگ پرداخته بود. در این شیوه به جای اینکه رکورد به صورت رکوردهای free-form همانگونه که در روش codasyle آمده بود، ذخیره شوند، از جدولی با رکوردهایی با طول ثابت استفاده میشد.
چنین سیستمی برای ذخیره سازی پایگاه دادههای پراکنده و در جاییکه بعضی از دادههای رکورد خالی هستند، کارآیی ندارد. مدل رابطهای این مشکل را حل کرده است. بدین صورت که دادهها به یکسری جدول تقسیم میشوند و عناصر اختیاری از جدول اصلی خارج میگردند و در صورت نیاز در جدول قرار میگیرند. چنین سیستمی برای ردیابی اطلاعات کاربران، اسامی و نشانی آنان و غیره به کار میرود. دادهها در روش پیمایشی در یک رکورد جای میگیرند و آیتمهایی که مورد استفاده قرار نگیرند، در پایگاه دادهها نیز نخواهند بود. دادهها در شیوه رابطهای در جداول جداگانهای، مثلا جدول اسامی، جدول نشانیها و غیره جای میگیرند. برقراری ارتباط بین اطلاعات نکته مهم در این سیستم است. درمدل رابطهای بعضی از بیتهای اطلاعات به عنوان کلید معرفی میشوند و منحصرا بیانگر رکورد خاصی هستند. هنگامی که اطلاعات کاربر جمع آوری میشود، میتوان این اطلاعات را که در جداول اختیاری ذخیره میشوند، با جستجوی کلید مربوطه یافت.
پایگاه دادههای چند بعدی
پایگاه دادههای رابطهای توانست به سرعت بازار را تسخیر کند، هرچند کارهایی نیز وجود داشت که این پایگاه دادهها نمیتوانست به خوبی انجام دهد. به ویژه به کارگیری کلیدها در چند رکورد مرتبط به هم و در چند پایگاه داده مشترک، کندی سیستم را موجب میشد. برای نمونه برای یافتن نشانی کاربری با نام دیوید، سیستم رابطهای باید نام وی را در جدول کاربر جستجو کند و کلید اصلی (primary key ) را بیابد و سپس در جدول نشانیها، دنبال آن کلید بگردد. اگر چه این وضعیت
از نظر کاربر، فقط یک عملیات محسوب، اما به جستجو درجداول نیازمند است که این کار پیچیده و زمان بر خواهد بود. راه کار این مشکل این است که پایگاه دادهها اطلاعات صریح درباره ارتباط بین دادهها را ذخیره نماید. میتوان به جای یافتن نشانی دیوید با جستجو ی کلید در جدول نشانی، اشارهگر به دادهها را ذخیره نمود. در واقع، اگر رکورد اصلی، مالک داده باشد، در همان مکان فیزیکی ذخیره خواهد شد و از سوی دیگر سرعت دسترسی افزایش خواهد یافت.