معرفی پیکتوگرام
پیکتوگرام
یکی از انواع نشانه ها پیکتوگرامها هستند که البته نمی دونم معادل فارسیش چی میشه حالا من توضیح میدم خودتون متوجه میشید که پیکتوگرام چیه.
پیکتوگرامها معمولا برای بیان تصویری ساده و روان مورد استفاده قرار می گیرند. این مفاهیم می تونه هشدار دهنده، راهنمایی کننده و… باشه. به عبارت دیگه با استفاده از این نمادهای تصویری میتونیم به یک ارتباط تصویری دست پیدا کنیم.
معمولا این نوع از نشانه ها برای آسون شدن ارتباط در یک محیط بکار میره. مثل علائم و نشانه های موجود در فرودگاه، ترمینالها، راه آهن، فروشگاه، بیمارستان، مترو، پارک، باغ وحش، مهدکودک، و یا تصاویر بعضی از تابلوهای راهنمایی و رانندگی مثل: محل عبور بچه ها، ورود کامیون ممنوع، محل ریزش کوه، جاده لغزنده است و…
در طراحی این نشانه ها تصاویر ساده میشن و چند بخش از عناصر اضافی حذف میشه ولی نباید به گویایی اون صدمه وارد بشه. یعنی بیننده به محض دیدن نشانه باید به راحتی به مفهوم اون دست پیدا کنه.
از خصوصیات دیگه پیکتوگرامها اینه که به دلیل اینکه در یک محیط تعدادی از اینها مورد استفاده قرار میگیرند باید طراحی به صورتی انجام بگیره که هم مفاهیم مورد نیاز بیان بشه هم اینکه در کل یک پیوستگی و همگونی شکلی با هم داشته باشند.
پیکتوگرام برخلاف آرم نیاز به سادگی و گویایی خاص خودش رو داره و از پیچیدگی کمتری نسبت به آرم برخورداره. پیکتوگرام نباید گنگ و پیچیده باشه چون کارایی خودش را از دست میده.
نشانه در گرافیک
امروزه طراحی نشانه از جمله وظایف هنرمند و طراح گرافیک است. هر سازمان یا مؤسسه ای به هنگام شکل گیری درصدد طراحی یک نشانه برای خود می باشد تا بدین وسیله بتواند هویت و شخصیت اجتماعی خود را به دیگران معرفی نماید. درواقع نشانه یکی از اصلی ترین مباحث هنر گرافیک است که در زمینه های دیگر ارتباط تصویری نیز کارآیی دارد. این اهمیت از آن جا ناشی می شود که در بین محصولات بی شمار گرافیکی تنها نشانه ها هستند که به مدتی بسیار طولانی و به اشکال و ابعاد گوناگون و گاه متفاوت در تمامی شاخه های مختلف آن (بسته بندی پوستر کاتالوگ جراید و...) مورد استفاده قرار می گیرند. بنابر این شناخت و آگاهی در این زمینه می تواند یکی از جلوه های هنر گرافیک را هر چه بهتر در جامعه مطرح سازد. این پیشرفت جز از طریق تجربه و تبحر و آگاهی طراحان حاصل نمی گردد.
کلیاتی پیرامون نشانه
به طور کلی عموم مردم کلمه ی «آرم» را به جای «نشانه» می شناسند. آرم کلمه ای فرانسوی است و ورودش به فرهنگ ما مربوط به چند دهه ی اخیر می باشد. دو عامل می تواند سبب مطرح شدن این کلمه در زبان فارسی شده باشد. نخست اولین طراحانی که «آرم» را به شیوه ی فرنگی به عنوان وسیله ی جدید تبلیغاتی و گرافیکی برای دولت و مؤسسات مطرح کردند. نخستین طراحان فردریک تالبرگ سوئدی و موشخ سروری از ارمنیان مهاجر بودند که طبیعتاً همراه کار خود لغات فرنگی آن را هم رواج دادند. دوم دانشکده ی هنرهای زیبا که بر اساس یک شیوه ی فرانسوی برنامه ریزی تعلیماتی شده بود و جز دروس آن برنامه هایی به عنوان طراحی آرام مطرح می شد. علاوه بر این در دهه ی اخیر آن عده از طراحان فارغ التحصیلان از مدارس خارج که به ایران برگشتند لغات: Emblem3 Tradmark2 Signal1 و Sign4 را نیز بین طراحان مصطلح کردند. اما قبل از همه ی این اسامی کلمه ی «علامت» معرف «نشانه» در بین عموم بود و بهتر است کلمه ی «نشانه» را به دلیل فارسی بودن و به دلیل رسایی مفهوم جایگزین همه ی این لغات کنیم.
نشانه: نشانه تصویرِ نام است؛ نامی تصویری است که ساده مختصر مؤثر و موجز موضوع را تجسم می کند. به همین دلیل نشانه یک فرم و یا یک تصویر گذرا نیست بلکه در طی سالیان متمادی در خدمت یک سازمان و یا هدف خاص قرار گرفته و معرّفِ شخصیت اجتماعی و فرهنگیِ صاحب خود است. به طور کلی نشانه باید فرهنگ خلاصه و کاملی از کل مفهوم موضوع باشد که ساده و روشن این فرهنگ را به بیننده انتقال دهد.
آن چه می توان در مورد نشانه و خصوصیات آن متذکر شد این است که نشانه بایستی دارای ویژگی های خاصی باشد تا بتواند به عنوان یک نشانه ی موفق طی سالیان سال دوام و بقا یابد. برخی از این مشخصه ها عبارت اند از: سادگی زیبایی انسجام وحدت شکل قابلیت کارآیی در اشکال مختلف عدم تشابه با علائم دیگر ارتباط مستقیم نشانه با موضوع رنگی بودن به سادگی در خاطر سپرده شدن گویا بودن و دارای اجرای دقیق و صحیح بودن بدین ترتیب ملاحظه می شود که نشانه در عین سادگی دارای ویژگی ها و خصوصیات بسیار زیادی است که بایستی به طور ظریف و دقیق همگی این مفاهیم در قالب یک تصویر به وجود آید.
تاریخچه ی نشانه
حقایق و وقایع بی شماری که در ماورای درک بشر قرار دارند او را واداشته اند تا برای ابراز اندیشه ها و مفاهیمی که بیان فهم و توصیف کلامی آن ها مشکل است نظام هایی از علایم گوناگون ابداع کند.
کارل گوستاویونگ 5 می گوید واژه یا تصویر زمانی یک نماد است که متضمن چیزی در ماورای معنای آشکار و مستقیم خود باشد. نماد دارای جنبه ای وسیع و ناخودآگاه است که هرگز نمی توان به طور دقیق آن را تعریف و یا توصیف کرد. هنگامی که ذهن به پویش نماد می پردازد با اندیشه هایی برخورد پیدا می کند که در ماورای قابلیت های منطقی عقلانی آن قرار دارند. اندکی تأمل و در خود فرورفتن ما را به این نتیجه می رساند که بشر قادر به دریافت و درک کامل هیچ چیز نیست. او می تواند ببیند بشنود لمس کند و بکشد اما قابلیت های دیداری و شنیداری و تمام آگاهی هایی که از طریق قوای لامسه و چشایی می توانند برای او حاصل شوند وابسته به تعداد و کیفیت قوای احساسی اوست.
در حدود 000.40 سال قبل بشر اولیه که از طریق شکار روزگار می گذراند به منظور انتقال افکار و امیال خویش به حکِ علایمی گرافیکی بر صخره ها پرداخت و بدین وسیله کوشید امیال و افکار خویش را از طریق تصویر بنمایاند. از این رو اندیشه که تا آن زمان صرفاً از طریق صوت (زبان) یا حرکات (حالت دست ها) بیان می شد این قابلیت را پیدا کرد که بتواند ثبت گردد و پایدار بماند.
انواع نشانه
تقسیم بندی دقیق انواع نشانه ها شاید کمی مشکل باشد زیرا اشکال و انواع مختلف آن مانند رنگ های قوس قزح و طیف نور مرزهای مخلوطی دارند و تعاریف هر یک در دیگری می آمیزد اما به هر حال می توان مدعی دسته بندی را بین آن ها مشخص کرد.
شکل محلی انواع نشانه ها به دو دسته خلاصه می شود:
1¬ نشانه های تصویری
2¬ نشانه های نوشتاری
علایم تصویری از دیرباز مورد استفاده انسان بوده اند و قدمتی هم پای تمدن بشری دارند. آن چه را که امروز ما به عنوان علایم تصویری می شناسیم شامل نقوشی هستند که عمدتاً بر روی مهرها ظروف سفالی سکه ها پرچم ها و کتیبه ها به کار می رفته اند و ماهیتی کاملاً تزیینی داشته اند. این نقوش در عمده ی موارد در واقع ساده و استیلیزه شده ی معادل های خود در طبیعت هستند و آن چه درخور توجه است ماهیت کاملاً گرافیکیِ این نقوش می باشد.
نشانه های تصویری
تصویر خلاصه شده ای را از شکل های طبیعت انسان و یا حیوان نشان می دهد و به دلیل گوناگونی کیفیت پیام و مفهوم سمبولیکی آن ها دارای معانی متفاوتی می باشد.
برای مثال: تصاویری که مفهوم سمبولیک آن ها با موضوع رابطه ای غیرمستقیم دارد مانند تصویر خورشید شیر عقاب تصاویر افسانه ای و اساطیری به عنوان نشانه ای از ماهیت موضوع.