در مباحث یادگیری از راه چند رسانه ایهای جدید، یک سلسله بحثهای فرعی به میان می آید .
قبل از همه، بحث قدیمی یادگیری به کمک کامپیوتر و شاخه های مربوط به آن مطرح می شود.
ابداع فناوری« فرامتن» که بطور گسترده ای در دسترس همه قرار گرفت ، به چالشی دامن زد که بر شالوده فناوری جدیدی که«نظامهای مرورگر انعطاف پذیر کاربر محور» را پشتیبانی می کرد، متکی بود و همین جریان اندکی بعد به حوزه فناوری چند رسانه ایها پیوست.
فراوانی و تنوع ابزارها و موادی که در اختیار طراحان آموزشی بود به سرعت دگرگون شد.
این تحولات، خود بخشی از انقلاب گسترده تری بود و تحول در شکل فرهنگ و ارتباطات جامعه را نوید می داد.
نوشته حاضر بر سیر تحولاتی که در مباحث مربوط به طراحی محیطهای یادگیری تعاملی رخ داده می پردازد و اثر این تحولات را بر نظامهای یادگیری بررسی می کند .
آموزش با کمک کامپیوتر
فناوری یادگیری ( اصطلاحی که این روزها زیاد شنیده می شود) به زمانی بر می گردد که نخستین کوششها برای دستیابی به نظامهای تدریس متکی بر ماشین به عمل آمد و« اسکینر» از پیشگامان مکتب« رفتارگرا» آن را ابداع و پیشنهاد کرد.
نقطه محوری نظریه رفتارگرا« ساده سازی» بیش از اندازه است .این ساده سازی دو جنبه اصلی دارد :نخست مطالعه «علمی» روان شناسی را به سطح بررسی عینی رفتار قابل مشاهده تنزل می دهد.
یعنی، شناخت را عارضه ای جانبی می داند که در توضیح رفتار نقش اصلی را بر عهده ندارد.
از این رو، توضیح رفتار را به مطالعه قواعد یادگیری محدود می کند.
دوم ، از نظر «اسکینر» مهمترین شکل یادگیری « شرطی شدن عامل» است.
موضوع بنیادی در شرطی شدن عامل، آن است که رفتار را نتایج رفتار شکل می دهد.
بنابراین،تحکیم و تثبیت رفتار ، نتیجه عمل و پاسخ و جایزه ای است که در مقابل عمل دریافت می شود.
این چهارچوب ، شالوده ای است که دیدگاه فوق العاده«فنی» «روانشناسی کاربردی» بر آن بنا شده است .
در روانشناسی کاربردی بر تعریف بسیار دقیق و عملی هدفهای مورد نظر تاکید می شود .
این نگرش در شکل «هدفهای رفتاری» (مشخصه هاو مهرتها و نتایج یادگیری مورد نظر در شکل رفتارهای قابل سنجش ) بر امر آموزش اثرهایی بسیار ژرف باقی گذارد.
هر رفتار مورد نظر از راه تحکیم بخشیدن به یک رشته مراحل بینابینی برای رسیدن به هدفهای نهایی رفتار، شکل می پذیرد.
این مفهوم ، انگیزه مستقیمی برای ارائه نخستین «دستگاههای آموزشگر» یا ماشینهای تدریس شد.
این دستگاهها در بدو امر .
دستگاههای مکانیکی بود که مواد آموزشی را با نظم وترتیب دقیق و تعریف شده ای در اختیار دانش آموزان یا فراگیرندگان قرار می داد.
با این فرض که چون مواد و مطالب آموزشی در این روش بطور انعطاف ناپذیر بهینه و ارائه می شود، فرآیند یادگیری را نیز در هر مورد می توان بهینه کرد.
دسترسی بیشتر به کامپیوتر در دهه های شصت و هفتاد، رسانه های پر قدرت تری را وارد کار کرد.
مسیرهای ثابت تعبیه شده در ماشینهای سری اول جای خود را به نظامهای شاخه ای داد .
برای مثال، بسته به پاسخهایی که فراگیرنده می داد، مسیرهای متفاوتی را می توانست انتخاب کند.
راه و رسم طراحی آموزشی در «نظامهای تدریس متکی بر کامپیوتر» به عنوان رسمی پایدار باقی ماند.
تا اینکه در اواسط دهه شصت میلادی کتاب «گانیه» با نام «شرایط یادگیری»انتشار یافت.
این کتاب کوششی بود برای نظام دار کردن یک نظریه یادگیری رسمی که در شکل گیری نگرشها « یادگیری به کمک کامپیوتر» بسیار مؤثر واقع شد .
نظریات گانیه شالودهای بود برای «طراحی آموزش» که نگرش بسیار منضبطی را بر طراحی آموزش اعمال می کند.
نخست باید هدفهای رفتاری به طور منظم به مهارتهای برای استخراج صورت زیر محتواها یا زیر برنامه درسی استفاده شود و مهارتهای ساده تر باید قبل از مهارتهای پیچیده تمرین و آموخته شود .ساختار نظام دار «ریزبرنامه درسی» با نظامهای تمرین و تکلیف و ممارست که همواره مورد تاکید مسئولان آموزش و پرورش است هماهنگی کامل دارد.
«لوریلارد« می گوید این دیدگاه در عمل بسیار موفق از کار درآمد و راهبردی بود رسمی و نظام دار برای طراحان «یادگیری به کمک کامپیوتر و آموزش بر پایه کامپیوتر» برخی چنین دیدگاههایی را به حوزه «محیطهای یادگیری چند رسانه ای» نیز وارد کرده اند.
«لوگو » و محیطهای یادگیری «ساختار گرا»
«پاپر» دیدگاه کاملاً متفاوتی در زمینه یادگیری به کمک کامپیوتر اختیار کرد.
راه و رسمی که پاپر دیدگاههای خود را از آن می گرفت، با راه و رسم مرسوم در «طراحی آموزشی» از بیخ و بن متفاوت بود .
«پیاژه» چهارچوبی هوشمندانه برای آنچه که او آن را «شناخت شناسایی ژنتیک» می نامید به وجود آورد .
به طور ساده ،پیاژه می خواست بداند که «کودک معلومات خود را از جهان پیرامون چگونه بدست می آورد .» در مبحث شناخت شناسی دو راه ورسم عمده وجود دارد؛ یکی« راه و رسم تجربه گرا» که می گوید، ما از راه حواس، اطلاعات کاملاً دقیقی از هان و یا دست کم پدیده های اصلی آن به دست می آوریم و دیگری«راه ورسم خردگرا» که بر عکس، ر ساختارهای عقلانی از پیش ساخته شده که به کمک آن می توانیم پدیده های جهان را معنا کنیم تاکیدمی ورزد هر دو اندیشه ، بر پیشرفت علوم جدیدآثارژرفی نهاده اند .
چندرسانه ای ها و انقلاب یادگیری در مباحث یادگیری از راه چند رسانه ایهای جدید، یک سلسله بحثهای فرعی به میان می آید .
ابداع فناوری« فرامتن» که بطور گسترده ای در دسترس همه قرار گرفت ، به چالشی دامن زد که بر شالوده فناوری جدیدی که«نظامهای مرورگر انعطاف پذیر کاربر محور» را پشتیبانی می کرد، متکی بود و همین جریان اندکی بعد به حوزه فناوری چند رسانه ایها پیوست.
فراوانی و تنوع ابزارها و موادی که در اختیار طراحان آموزشی بود به سرعت دگرگون شد.
نوشته حاضر بر سیر تحولاتی که در مباحث مربوط به طراحی محیطهای یادگیری تعاملی رخ داده می پردازد و اثر این تحولات را بر نظامهای یادگیری بررسی می کند .
آموزش با کمک کامپیوتر فناوری یادگیری ( اصطلاحی که این روزها زیاد شنیده می شود) به زمانی بر می گردد که نخستین کوششها برای دستیابی به نظامهای تدریس متکی بر ماشین به عمل آمد و« اسکینر» از پیشگامان مکتب« رفتارگرا» آن را ابداع و پیشنهاد کرد.
نقطه محوری نظریه رفتارگرا« ساده سازی» بیش از اندازه است .این ساده سازی دو جنبه اصلی دارد :نخست مطالعه «علمی» روان شناسی را به سطح بررسی عینی رفتار قابل مشاهده تنزل می دهد.
دوم ، از نظر «اسکینر» مهمترین شکل یادگیری « شرطی شدن عامل» است.
بنابراین،تحکیم و تثبیت رفتار ، نتیجه عمل و پاسخ و جایزه ای است که در مقابل عمل دریافت می شود.
این چهارچوب ، شالوده ای است که دیدگاه فوق العاده«فنی» «روانشناسی کاربردی» بر آن بنا شده است .
این نگرش در شکل «هدفهای رفتاری» (مشخصه هاو مهرتها و نتایج یادگیری مورد نظر در شکل رفتارهای قابل سنجش ) بر امر آموزش اثرهایی بسیار ژرف باقی گذارد.
این مفهوم ، انگیزه مستقیمی برای ارائه نخستین «دستگاههای آموزشگر» یا ماشینهای تدریس شد.
این دستگاهها در بدو امر .
برای مثال، بسته به پاسخهایی که فراگیرنده می داد، مسیرهای متفاوتی را می توانست انتخاب کند.
راه و رسم طراحی آموزشی در «نظامهای تدریس متکی بر کامپیوتر» به عنوان رسمی پایدار باقی ماند.
تا اینکه در اواسط دهه شصت میلادی کتاب «گانیه» با نام «شرایط یادگیری»انتشار یافت.
این کتاب کوششی بود برای نظام دار کردن یک نظریه یادگیری رسمی که در شکل گیری نگرشها « یادگیری به کمک کامپیوتر» بسیار مؤثر واقع شد .
نظریات گانیه شالودهای بود برای «طراحی آموزش» که نگرش بسیار منضبطی را بر طراحی آموزش اعمال می کند.
نخست باید هدفهای رفتاری به طور منظم به مهارتهای برای استخراج صورت زیر محتواها یا زیر برنامه درسی استفاده شود و مهارتهای ساده تر باید قبل از مهارتهای پیچیده تمرین و آموخته شود .ساختار نظام دار «ریزبرنامه درسی» با نظامهای تمرین و تکلیف و ممارست که همواره مورد تاکید مسئولان آموزش و پرورش است هماهنگی کامل دارد.
«لوریلارد« می گوید این دیدگاه در عمل بسیار موفق از کار درآمد و راهبردی بود رسمی و نظام دار برای طراحان «یادگیری به کمک کامپیوتر و آموزش بر پایه کامپیوتر» برخی چنین دیدگاههایی را به حوزه «محیطهای یادگیری چند رسانه ای» نیز وارد کرده اند.
«لوگو » و محیطهای یادگیری «ساختار گرا» «پاپر» دیدگاه کاملاً متفاوتی در زمینه یادگیری به کمک کامپیوتر اختیار کرد.
راه و رسمی که پاپر دیدگاههای خود را از آن می گرفت، با راه و رسم مرسوم در «طراحی آموزشی» از بیخ و بن متفاوت بود .
«پیاژه» چهارچوبی هوشمندانه برای آنچه که او آن را «شناخت شناسایی ژنتیک» می نامید به وجود آورد .
به طور ساده ،پیاژه می خواست بداند که «کودک معلومات خود را از جهان پیرامون چگونه بدست می آورد .» در مبحث شناخت شناسی دو راه ورسم عمده وجود دارد؛ یکی« راه و رسم تجربه گرا» که می گوید، ما از راه حواس، اطلاعات کاملاً دقیقی از هان و یا دست کم پدیده های اصلی آن به دست می آوریم و دیگری«راه ورسم خردگرا» که بر عکس، ر ساختارهای عقلانی از پیش ساخته شده که به کمک آن می توانیم پدیده های جهان را معنا کنیم تاکیدمی ورزد هر دو اندیشه ، بر پیشرفت علوم جدیدآثارژرفی نهاده اند .
روان شناسی رفتار گرا ، به راه و رسم تجربه گرا بسیار نزدیک است.
از طرف دیگر، بحث جدید تجزیه و تحلیل زبان به شدت تحت تاثیر اندیشه های «چامسکی» است که معتقد به وجود «ابزار دریافت منطقی درون ساخت » زبان است.
پیاژه موضع سومی اختیار کرد .
او معتقد بود که کودک از راه تعامل با محیط، معلومات خود را درباره جهان شکل می دهد .« نظریه ساختاری یادگیری» و نظریه« شناخت تکوینی » پیاژه، به درک طراحی محیطهای یادگیری چند رسانه ای کمک بسیار کرد .
در نظریه پیاژه دانش آموزان یا فراگیرندگان ، سازندگان فعال معلومات خود هستند.
پاپر از این نظریه ها الهام گرفت و آنها را شالوده طراحی محیطهای یادگیری قرار داد.
این امر فرایندهای تکوینی را تسهیل می کرد.
به گفته پاپر ، او برای طراحی محیطهای یادگیری متکی بر کامپیوتر ،تعدادی «فکربکر» ابداع کرد و این ابزارها را برای طراحی زبان لوگو و تعاملات یادگیری به کار برد.
هدف از معرفی زبان لوگو برای کودکان ،فقط معرفی یک زبان برنامه نویسی جدید نبود، بلکه او می خواست شناخت تکوینی کودکان را به کمک این زبان تسریع کند.
مهمترین مشخصه زبان لوگو «لاک پشت رسام است» لاک پشت در لوگو، شکل متحرک کوچکی است که فرمانهای زبان لوگو را اجرا میکنددراشکال مجردتر، جای لاک پشت را ، تیرک مکان نمای صفحه نمایش کامپیوتر قرارگرفته است.
مثل، رسم مثلث یا مستطیل یا خط ساده.
در برنامه بعدی ، کودک می تواند این فرایندها را با هم ترکیب کند و اشکال پیچیده تری بسازد.
برای مثال، شکل خانه ای را رسم کند.
لاک پشت زبان لوگو (یا تیرک مکان نما) یکی از همان« فکر بکر» هاست که شیئی است موقت و گذرا.
توجه پاپر،بخصوص معطوف به ریاضیات کودک بود.
بسیاری از مفاهیم ریاضی برای کودکان ، مجرد و دور از ذهن به نظر می رسد.
شیئی موقت (لاک پشت ) به کودک اجازه می دهد تکالیف خود را بنا بر تجارب عادی و روزمره معنا کند و در عین حال به او کمک می کند تا به دنیای مجردات پا گذارد.
وقتی از کودک می خواهید دایره ای را رسم کند ، ابتدا این کار مشکل به نظر می رسد.
بنا براین، او را تشویق می کنید تا از تجسم شهودی ابعاد بدنی خود استفاده کند .
برای مثال، دایره وار قدم بزند.
فرمانها در لوگو در اصل فرمانهای ساده ای هستند؛ فرمانهای مثل، کمی به جلو، کمی به چپ،کمی به راست… این دستورها همان برنامه کار لاک پشت است.نتیجه این دیدگاهها این شدکه زمانی کودک 8 ساله ای به پاپرگفت:« دایره دراصل چیزی جزیک چندضلعی با تعداد زیادی ضلع کوچک نیست» .
واین همان درک کامل ریاضی است.
با این تفاوت که معلومات راکودک خودکشف کرده است .
یعنی کودک از راه فعالیت با زبان لوگو به این درک می رسد و معلوماتی که به دست می آورد، محصول تلاش خود او است و نه کس دیگر.
فکر شیئی موقت یا محتوای موقت در طراحی محیطهای یادگیری تعاملی و با هدف کسب مهارتهای پیچیده و مجرد نقش بسزایی دارد.
در زبان لوگو اشتباهات فقط خطاهایی نیستند که قلم می خورند، بلکه هر خطا خود فرصتی برای یادگیری است.
تبدیل خطا به بخش سازنده فرایند یادگیری، نکته مهم دیگری است.
عده ای از روان شناسان آموزشی حین انجام دادن آزمایشی و هنگامی که مثلثی را به زبان لوگو رسم می کردند مرتکب اشتباه شدند.
این اشتباه را در شکل می بینید.
ابتدا دو ضلع مثلث را رسم کردند و بعد لاک پشت لوگو را در زاویه معینی قرار دادند تا ضلع سوم را رسم کنند.
اما بجای فرمان 135 درجه، فرمان 40 درجه دادند.
به مجرد صدور فرمان لاک پشت از صفحه نمایش فرار کرد.
واکنش روان شناسان قابل توجه بود.
به جای اینکه ناراحت شوند، بوجود آمدند و کوشیدند با حرکات مختلفی مسئله را حل کنند.
این گونه برخورد با خطا در تسهیل یادگیری فهال نقش عمده ای دارد.
پاپر در طراحی محیطهای یادگیری چند رسانه ای آموزشی «فکر بکر» دیگری را بکار گرفت با« زیر دنیاها» در زبان لوگو ارتباط مستقیم دارد.
زیر دنیاها به زبان لوگو طراحی می شد تا کودک بتواند مفاهیم معینی را در آن کشف کند.
برای مثال، در دنیای واقعی نیوتنی، کودک اشیا را می بیند و لمس می کند.
پاپر معتقد بود که کنار آمدن کودک با فیزیک نیوتنی مبنای بهتری است تا روی آوردن او به مطالب و فرمولهای کتابهای درسی.
فناوری چند رسانه ای، شالوده «زیر دنیاهای» بسیار پیچیده تری بود از آنجا که لوگو می توانست خلق کند.
مفهوم زیر دنیاها، زمینه فناوری توانمندی برای ساختن محیطهای یادگیری تعاملی فراهم آورد.
مکاشفه و درک خطا، بخش اصلی یادگیری فعال است.
اندیشه های هوشمندانه دیگری هست که نقش آنها ، در طراحی محیطهای یادگیری چند رسانه ای آموزشی چشم گیر است.
تاثیر فناوری چند رسانه ای اکنون بیش از هر زمان دیگری است.
دهه اخیر شاهد انقلابی در چند رسانه ایها و ارتباط راه دور بوده و اثرهای آن بر همه حوزه های کار و زندگی و آموزش مشهود است.
در حال حاضر چالش اصلی در حوزه آموزش، تولیدات آموزشی با کیفیت بسیار زیاد است و در این راه مفاهیم مرتبط با «لوگو» نقش مهمی ایفا می کند.
ساده سازی «ساده سازی» از زاویه دیگری در مقابل طراحی آموزشی نظام دار قرار می گیرد.
اصول این نگرش را «کارول» جمع بندی کرده است .
کارول و همکاران او تحقیقی انجام دادند تا ببینند افراد بزرگسال چگونه کار کردن با برنامه های کاربردی نظر واژه پردازها را یاد می گیرند .
آنان تجربیات بسیاری اندوخته اند تا سر آنجام به این نتیجه رسیدند که در حال حاضر چالش اصلی در حوزه آموزش ، تولیدات آموزش با کیفیت بسیار زیاد است و در این راه مفاهیم مرتبط با «لوگو» نقش مهمی ایفا می کنند.
در این شکل خط نقطه چین معرف خطی است که لاک پشت باید رسم کند.خطوط پر نشانه خطوطی است که قبلاً رسم شده است.
نگرشهای مرسوم در طراحی آموزش مردود است.
در مقابل، نگرش بسیار فعالتر دانش آموز محوری را پیشنهاد کردند و نام آن را ساده سازی گذاشتند .دیدگاه اصلی در این نگرش به حداقل رساندن مواد و مناابع آموزشی و در عوض، تقویت الگوهای طبیعی یادگیری است.
این دیدگاه قبل از همه به مواد آموزشی متکی بر کاغذ نظر داشت .به هر حال ، اصول تکوین یافته در طراحی« محیطهای یادگیری تعاملی متکی بر کامپیوتر »، اهمیت بسزایی یافته است.
کارول و همکاران او بر خلاف بسیاری دیگر کارشان را از فرایندهای یادگیری آغاز کردند و به فناوری بازگشتند .
این دیدگاه بعداً به حوزه نظامهای متکی بر آموزش به کمک کامپیوتر بست یافت.
اصول ساده سازی از «شرح کار» افرادی که از نظر مواد آموزشی متکی بر طراحی آموزشی نظام دار مرسوم برای آموختن برنامه های کاربردی استفاده می کنند، استخراج شده است.
معلوم شد که نگرش مرسوم پاسخگو نیست.
مشاهده شد که افراد فعالانه سعی دارند به جایی اجرای مرحله به مرحله دستورها و شرح وظایف ،در برابر هر وضعیتی که قرار می گیرند به صراحت آن را معنا کنند.
همانطور که کارول خاطر نشان می کند،فراگیرندگان، بیش از آن مشغله دارند که از چند وچون دستورها سر در بیاورند یا به آن دل بسپارند .به نظر می رسد بیشتر خواهان آن اند که با حرکات واقعی سرو کار و تعامل معنی دار داشته باشند ،تا اجرای دستورها و تمرینات رسمی .
اصول چندی برای نگرش «ساده سازی» در آموزش، به عنوان اصولی که باید جایگزین روشهای قبلی بشود ،وضع گردید .هدف این بود که با استفاده از حواس طبیعی افراد ، در آنان کشش و جاذبه ایجاد کنند و محیطهای یادگیری دانش آموز محور به وجود اید.
نخستین اصل این بود که فراگیرنده یا دانش آموز را باید به سرعت به انجام دادن کار واقعی وادار کرد.
تهیه دستور کار معنی دار انفرادی، بر هر ریزبرنامه درسی نظام دار، مقدم است .
در اینجا استدلال و بداهه مورد تشویق قرار می گیرد .
مواد آموزشی کامل نشده ، مانند سازو کارهایی که دانش آموز (فراگیرنده) را وا می دارد تا آن را کامل کند مشوق این شیوه یادگیری است .در مقابل استفاده از مواد آموزشی دست و پاگیر به حداقل کاهش می یابد.
به این ترتیب ،«ساده سازی» طرفدار نظام یادگیری فال دانش آموز محوری است و طرحهای ابتکاری چندی، برای ساخت محیطهای یادگیری –که از این دیدگاه پشتیبانی می کند- ارائه می دهد.
«ساده سازی» علاوه بر تاکید بر اصل دانش آموز محوری،به میزان زیادی از آزادی دسترسی به مواد و اطلاعات آموزشی حمایت می کند.
این مواد و منابع باید تا حد ممکن واحدی و خود کفا باشند، تا دانش آموز( فراگیرنده) واحدهای مناسب برای کار خود را برگزیند و مقید به پیروی از سلسله مراتب یادگیری تعریف شده نباشد.
این دیدگاهها با مفاهیم «فرامتن» و «فرارسانه» به نحو جذابی گره می خورد .فناوری فرامتن ، فناوری طبیعی اجرای چنین نگرشی است.کامپیوتر ابزاری برای ارتقاء کیفیت تدریس یکی از بحثهای مهم در تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات در واقع فضاسازی در درون آموزش و پرورش است با کمک این فضا آموزش بدون تمرکز در افراد و بدون وجود معلم در یک مکان خاص، انجام می شود یعنی آن چیزی که آموزش را بلامکان و بلازمان می کند.
شما در هر زمانی که اراده کنید با استفاده از یک سایت بخصوص با یک شرایط سخت افزاری و استفاده از یک سری نرم افزارهای خاصی می توانید خودتان را در یک فضای آموزشی حس کنید بدون اینکه بغل دستتان دانش آموز دیگری نشسته باشد، بدون اینکه دارای کلاسی باشید و در یک تعریف ساده، یک فضای کلاسی را در هر جایی اعم از پارک، منزل، داخل ماشین و غیره.
در واقع آموزش و پرورش قصدش این است که با استفاده از این امکانات آموزش را مختص به جایی به نام کلاس نکند یعنی هر زمانی که دانش آموز احساس کرد که نیاز به فراگیری دارد بتواند این آموزش را دریافت کند و آموزش فقط از 5/7صبح تا 5/12ظهر نباشد و هم اینکه معلم هم هر وقت احساس کرد که مطلبی دارد که می خواهد به دانش آموز منتقل کند با استفاده از امکانات سخت افزاری و نرم افزاری بتواند آن پیام آموزشی را برای دانش آموزانش ارسال کند .
در برنامه ریزی کلاس مجازی از برنامه آموزشی کدام کشور الگوبرداری کردید؟
کشور خاصی را نمی توان نام برد در واقع این شرایط و امکانات در خیلی از کشورهای دنیا وجود دارد مهم ابزار نیست مهم در اینجا محتوایی است که ما می خواهیم درون ظرف بریزیم.
یعنی ما باید با توجه به فرهنگ و نظام تعلیم و تربیت خودمان نگاه کنیم که الان چه امکاناتی داریم آیا فرهنگ ما اجازه می دهد که بچه ما ساعت 11 شب آموزش فیزیک ببیند...
بهرحال بسترسازی فرهنگی خیلی مهمتر از خود امکانات سخت افزاری است و هر کشوری هم به فراخور شرایط و موقعیتهای اجتماعی اش اینکار را اجرا می کند.
این کارگاه آموزشی برای اولین بار در چه رشته ای و در چه پایه ای ارائه شده است؟
دوره ای که در طول نمایشگاه رشد برگزار شد برای 40 نفر از معلمین و سرگروه های آموزشی منتخب مناطق نوزده گانه تهران بود تا آنها علمی تر با این مقوله آشنا شوند یعنی اولا بدانند تعریف کلاس مجازی چیست، چه امکاناتی را می طلبد، چه ویژگی هایی دارد، چه امتیازاتی نسبت به کلاسهای واقعی دارد و کلا با این فضا در این نمایشگاه آشنا می شوند و اصلا قرار نیست رشته خاصی در آنها تدریس و آموزش داده شود.
پس این موضوع فقط در حد یک طرح است؟
بله، در حد طرح کلی موضوع و آشنایی با خود این طرح می باشد.
و آیا قرار است این 40نفر معلم بعدها از اساتید این دوره ها باشند؟
البته ما متولی این برنامه نیستیم چرا که سازمان آموزش و پرورش تهران، خودش مستقلا در این زمینه برنامه ریزی خواهد کرد و بالطبع از معلم هایی که این آموزش را می بینند در طرح درسهای آینده استفاده خواهد کرد.
بنظر شما آیا آنزمان خواهد رسید که بچه ها به جای رفتن سرکلاس درس، پای کامپیوتر بنشینند و مطالب درسی را فراگیرند؟
من اول باید این بحث را اصلاح کنم چرا که آموزش و پرورش دنبال این نیست که کلاس را تعطیل کند معلم را مرخصی بفرستد که برود استراحت کند، به این بهانه که امکانات هست.
چرا که هیچ جایی و هیچ امکاناتی نمی تواند جای خیلی از چیزهایی را که در درون کلاس درس جریان دارد را بگیرد و پر کند.
ما در کلاسها ارتباطات اجتماعی داریم، ارتباط مستقیم بین معلم و دانش آموز، بین دانش آموز و سایر بچه ها، بین معلمین با همدیگر و با کادر مدیریتی مدرسه و اگر ما فقط از همین حوزه ارتباطات نگاه کنیم می بینیم برداشتن و حذف چنین سیستمی از آموزش و پرورش به صلاح نیست چرا که در آن صورت خیلی از ارتباطات اجتماعی حذف می شود.
من مطمئنم که آموزش و پرورش دنبال این است که امکانات و شرایطی را فراهم کند تا آموزش صرفا متمرکز در کلاس نباشد نه اینکه کلاس را حذف کند، و هم اینکه وقتی خانواده ای احساس کرد که فرزندش در درسی مشکل دارد دنبال معلم خصوصی نرود که مثلا 5 تا 7 شب به فرزندش درس بدهد بلکه این احساس را داشته باشد که این معلم خصوصی بصورت مجازی در هر ساعتی از شبانه روز که بخواهد در اختیار فرزندش است.
یعنی چیزی مثل شبکه آموزش اما در دسترس تر.
بله درست است اما، شبکه آموزش را هر کسی می تواند ببیند و مختص به ساعت خاصی است ولی این کلاسهای مجازی امکاناتی را فراهم می کند که شما هر وقت که خواستید بدون محدودیت به سراغش بروید.
به نظر شما این کلاسها مختص به قشر خاصی نمی شود مثلا قشر مرفهی که امکانات خاص مورد نیاز شما را دارا هستند؟
باید بگویم که آموزش و پرورش قصد دارد که مدارس را تجهیز کند و در فاز اول هم دبیرستانهای کشور را مدنظر دارد که ان شاءالله تا پایان سال 84 کل دبیرستانهای سراسر کشور مجهز به کارگاه کامپیوتری می شوند و این کارگاه های کامپیوتری متصل به شبکه های اینترنتی و اینترانتی می شوند که آموزش و پرورش توصیه می کند بنابراین ما امکانات استفاده برای همه مناطق را بوجود می آوریم دیگر بالای شهر و جنوب شهر و مناطق محروم و غیره فرقی ندارد و بدون توجه به این مقوله همه دبیرستانها متصل و مجهز می شوند یعنی ما شرایط استفاده را در ساعات آموزشی و حتی در تعطیلی مدارس فراهم می کنیم یعنی تا ساعتی که مدرسه و خانواده و دانش آموز این توان را دارند، حداقل اگر خود دانش آموزان این امکانات را نداشته باشند می توانند حتی در ساعات غیرکلاسی از این کارگاه کامپیوتری استفاده کنند.
و با اجرای این طرح بخشی از معضلی که شما فرمودید رفع می شود.
ما آمار دقیقی نداریم ولی براساس نظرسنجی اطلاعات نمونه ای که گرفتیم درصد خوب و قابل توجهی از خانواده های ما این امکانات را دارند که من مطمئنم با فراهم شدن شرایط استفاده مناسب و پالایش شده و اصلاح شده و رفع نگرانی های خانواده در استفاده از اینترنت مطمئناً به این آمار افزوده خواهد شد چرا که آموزش و پرورش این اطمینان را به خانواده ها می دهد که سایت هایی را ما به آنها معرفی می کنیم که هیچ نگرانی نداشته باشند و خودشان به راحتی به بچه هایشان اجازه استفاده از این سایت ها را بدهند تا اطلاعات آموزشی، عمومی، هنری و ورزشی با پالایش آموزش و پرورش در اختیارشان باشد...
و بهرحال ما یک چیزی را نمی توانیم نادیده بگیریم و اینکه آموزش و پرورش هرچقدر هم که تلاش بکند بازهم یک قشری ازاجتماع ما ممکن است توان خرید امکانات را نداشته باشند و این موضوع هم به معنای آن نیست که ما این امکانات را نادیده بگیریم و کنار بگذاریم و هیچ برنامه ای در راستایش نداشته باشیم بلکه نهایتاً باید برای استفاده بهینه از امکاناتی که ناخودآگاه وارد کشور می شود، برنامه ریزی کنیم.
فکر می کنید این کلاس ها چه زمانی تحقق پیدا می کند؟
دراین راستا آموزش و پرورش، مخابرات، شورای عالی اطلاع رسانی بودجه های خوبی را درنظر گرفته اند.
الان سقف زمانی مشخصی نداریم اما فاز یک که تجهیز مدارس به امکانات سخت افزاری است تا سال 84 به بهره برداری می رسد و دفتر ما بعنوان دفتر تکنولوژی آموزشی وظیفه تولید محتوای این شبکه ها را برعهده دارد و تاکنون نرم افزارهای زیادی را در زمینه علمی تولید کرده و قرار است این نرم افزارها بخشی توسط ما و بخشی توسط بخش خصوصی تولید شود و در نهایت توسط آموزش و پرورش خریداری شود و برای استفاده به مدارسی که کارگاه های کامپیوتری دارند ارسال شود.
و برای عملی کردن این طرح با چه مشکلاتی مواجهید؟
اولین مشکل بحث فرهنگی است.
متأسفانه یا خوشبختانه این پدیده- تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات- خیلی سریع وارد کشور ما شد بدون اینکه ما آمادگی برخورد و استقبال با آن را داشته باشیم کامپیوتر وارد شد اینترنت وارد شد اما فرهنگش وارد نشد و مسئولین ما، زمینه لازم را نداشتند مثل اینکه تعداد زیادی مهمان آمد بدون اینکه ما برای ناهارشان پیش بینی کرده باشیم.
خب ما الان درحال تلاشیم تا زمینه های مناسب استفاده از این امکانات را برای دانش آموزان و معلمان آماده کنیم که اساسی ترین مشکلمان همین بحث فرهنگ سازی است.
چون بچه های ما فکر می کنند کامپیوتر مساویست با بازی و سرگرمی.
و خانواده ها فکر می کنند که فقط باید سی دی های بازی و سرگرمی برای بچه هایشان بگیرند؟
ما در تلاشیم که آن چیزی را که وارد شده یک برگردان ایرانی رویش اجرا کنیم و با فرهنگ اسلامی هماهنگش کنیم و با تبدیل آن به شرایط اجتماعی- اسلامی و فرهنگی خودمان، بهره های لازم را ببریم.
دومین مشکل برجمعیت بالای نسل جوان ما برمی گردد؛ 19 میلیون دانش آموز داریم یک رقم بسیار بالای مدارس که دارای حداقل امکانات آموزشی هستند و ما توقع داریم که آنها را تبدیل به شبکه های اینترنتی مورد تأیید کنیم.
والان یک تضاد هم در اینجا بوجود می آید مثلا در مدرسه ای که شیر آب دچارمشکل است ما می خواهیم به کارگاه اینترنتی مجهزش کنیم چون یک بودجه خوبی برای اینکار تخصیص داده شده است.
بنابراین نمی توانیم این تضاد را برای دانش آموز و معلم برطرف کنیم ولی سعی ما این است که در بعد تجهیز مدارس، در بعد آماده سازی نهایت تلاش خودمان را بکنیم.
و باید دوستان دیگر هم در بخش عمرانی تلاش خود را بکنند تا نهایتاً شرایط استفاده مناسب از این امکانات بطور هماهنگ پیش رود.
یعنی اگر ما کمبود و محدودیت کلاس درس داریم این کمبود را با تخصیص فضایی به نام کارگاه کامپیوتری بیشتر نکنیم.مدارس مجازی اگر چه که این مدارس مجازی نام گرفته اند و اکثر برنامه های آن از طریق کامپیوتر و اینترنت میسر شده این موضوع به این معنی نیست که این دانش آموزان با کتاب سر و کار ندارند بانی راثمن موریس مادلین نلسون در شهر استونبویل از ایالت اوهایو زندگی می کند.
با وجود آنکه از پاییز گذشته سه ترم گذرانده فقط چند بار معلم خود را دیده است.
او به مدرسه نمی رود اما نه به این معنی که درس نمی خواند و تکلیف انجام نمی دهد.
شاید تکالیفی که او انجام می دهد نسبت به هم سن هایش بیشتر هم باشد.
معلم او تکالیفش را از طریق اینترنت مشخص می کند، مادلین با خواهر 6 ساله اش، ترز و برادر 5 ساله اش گابریل، در «آکادمی مجازی اوهایو» ثبت نام شده اند.
پدرشان تاریکی صبح می رود و تاریکی شب باز می گردد.
خانم نلسون می گوید اگر قرار بود بچه هایش به مدارس متعارف می رفتند از عهده آن بر نمی آمد.
او که زمانی دانشجوی ادبیات انگلیسی بود می گوید: «من در مورد تعلیم و تربیت کودکان تخصصی ندارم به همین دلیل آن را به متخصصانش سپرده ام آنها بهتر می دانند که کودکان در این سن و سال باید چه چیزهایی بیاموزند.
» آکادمی مجازی اوهایو یک مدرسه صاحب پروانه است که مکان آن سایبر اسپیس (دنیای مجازی اینترنت) است.
این مدارس دولتی که مستقل عمل می کنند و مجوز خود را از دولت می گیرند و زیر نظر سیستم K12 اداره می شوند به مدارس صاحب پروانه یا Charter School معروفند.
دفتر مرکزی این موسسات آموزشی انتفاعی در مک لین ویرجینیا قرار دارد.
تمام برنامه های آموزشی آن اینترنتی و دانش آموزان از طریق اینترنت در کلاس ها حضور پیدا می کنند و آزمون ها و امتحانات از طریق اینترنت برگزار می شود.
کامپیوترهایی که در اختیار دانش آموزان قرار می گیرد از طریق وامی است که از سوی دولت پرداخت شده است.
معلم های این سیستم همیشه از طریق اینترنت و تلفن در دسترس هستند و گاهی اگر لازم باشد حضوری هم می توان با آنان ملاقات داشت.
هنوز دانشگاه های اینترنتی نسبت به دانشگاه های متعارف بسیار ناچیزند و مدارسی که بعضی از دوره های خود را از طریق اینترنت ارائه می کنند بسیار محدود هستند اما در این میان مدارس اینترنتی مخصوص دبستانی ها و پیش دبستانی ها نیز رو به رشد گذاشته است.
با این وجود تعداد آن هنوز به قدری ناچیز است که نمی توان به آن به عنوان پدیده ای نوظهور نگاه کرد.
در ایالت های آلاسکا، آرکانزاس، کالیفرنیا، کلرادو، مینه سوتا و اوهایو فقط 20 تا 30 مدرسه اینترنتی در سطح ملی راه اندازی شده اند.
بعضی از آنها انتفاعی از نوع K12 هستند و در سرتاسر آمریکا فقط 6000 دانش آموز دارند و بعضی از آنها از سیستم یارانه ای دولتی بهره می گیرند مثل سیلون دنچر در بالتیمور که 400 دانش آموز دارد بقیه مدارس اینترنتی زیر نظر دولت اداره می شوند.
برخلاف اکثر مدارس آمریکا که بخش محدودی از دوره های آموزشی خود را به آموزش از طریق اینترنت اختصاص داده اند آکادمی مجازی اوهایو همه دوره ابتدایی را فقط از طریق اینترنت ارائه می کند.
ناخشنودی و نارضایتی از مدارس متعارف روبه افزایش است و آموزش از راه دور چه در دوره های دبیرستان و دانشگاه و چه در مدارس ابتدایی در پنج سال آینده افزایش خواهد یافت.
تصمیم دولت این نیست که آموزش از راه دور جایگزین مدارس متعارف شود اما به عنوان گزینه ای در کنار آن مطرح خواهد ماند.
استانداردهایی که برای آن تعریف شده در سطح استانداردهای مدارس متعارف است.
جیمز مک وتی تحلیل گر ارشد «ادو ونچرز» - شرکت مشاوره ای در زمینه آموزش که در شهر بوستون آمریکا قرار دارد ـ می گوید: «هر ایالتی از ایالت های آمریکا در حال ابداع یا توسعه روشی برای توسعه برنامه های آموزشی مجازی است.
حال یا خود عهده دار آن است یا آن را به ارگان ثالثی می سپارد.
» از نظر بعضی از کارشناسان و تحلیل گران مسایل آموزشی مدارس ابتدایی اینترنتی اصلاً ایده خوبی نیست.
این منتقدان می گویند کیفیت آموزش به شدت از بین می رود.
آموزش در منزل هرگز جایگزین مناسبی برای مدرسه نیست.
هیچ گزینه ای نمی تواند جای کلاس درس و تجربه مدرسه را بگیرد.
مهم ترین ویژگی مدرسه ایجاد استقلال در فرزندان است و کودکانی که در منزل آموزش می بینند وابستگی شدیدی به والدین پیدا می کنند.
در حال حاضر فراهم کنندگان آموزش از راه دور از طریق اینترنت بسیار متعدد هستند و برنامه های آموزشی آنها تفاوت های فاحشی با یکدیگر دارد.
اما مدارس مجازی عهده دار وظایف والدین هم می شوند، آنها برای هر سال برنامه آموزشی ثابت و مشخصی دارند و والدین در انتخاب دوره ها سرگردان نمی شوند.
از مهم ترین ویژگی های مدارس مجازی از جمله «آکادمی مجازی اوهایو» این است که برنامه های آموزشی خود را براساس استانداردهای مدارس متعارف هم تنظیم می کند به گونه ای که کودکانی که در این مدارس به تحصیل می پردازند از عهده امتحانات استاندارد ملی هم بر می آیند.
جانی تاملین از شهر سانتی در ایالت کالیفرنیا که دو فرزند خود را [الیوا 6 ساله و زکریا 8 ساله] در «آکادمی مجازی کالیفرنیا» ثبت نام کرده است می گوید: «تنها کاری که من باید انجام بدهم این است که به دفتر این مدرسه مراجعه و ثبت نام کنم از آن به بعد خیالم در مورد همه چیز راحت است.
درس ها همه آماده اند.
کارها از قبل پیش بینی شده اند.
» متصدیان این مدارس مجازی می گویند برخلاف تصور مردم که دانش آموزان این گونه مدارس فقط به صفحه نمایش کامپیوتر چسبیده اند این گونه نیست.
در آغاز دانش آموزان فقط نیم ساعت پای کامپیوتر می نشینند و از طریق اینترنت ارتباط برقرار می کنند در این نیم ساعت فقط تکالیف خود را تحویل می دهند یا از تکالیف جدید با خبر می شوند و گاهی هم جست وجو در بانک اطلاعاتی مدرسه نیز بر عهده آنان گذاشته می شود.
اما از محاسن آن این است که بچه های دبستانی از همان ابتدا جست وجو در اینترنت را به خوبی می آموزند.
در سال های اول نقش پدر و مادر بسیار مهم است چون در کارهای اولیه کار کردن با کامپیوتر و اینترنت می توانند به فرزندشان کمک کنند و در حل تکالیف آنان را یاری دهند.
براساس استانداردهای مدارس ابتدایی، هریک از دانش آموزان این گونه مدارس مجازی باید 900 ساعت در سال تکلیف انجام دهند و باید از عهده امتحانات استاندارد برآیند.
روی کامپیوتر این دانش آموزان نرم افزارهای ویژه ای نصب شده است که حضور و انجام تکالیف دانش آموز را به ثبت می رساند و از لحاظ قانونی مدارک دیجیتالی آن اعتبار دارد.
از ویژگی های این نرم افزار این است که پیشرفت دانش آموز را ارزیابی می کند و برای هر دانش آموز براساس توانایی هایش برنامه ریزی می کند.
براساس قوانین آمریکا کامپیوترهایی که از طریق دریافت وام مخصوص دانش آموزان خریداری می شود مجهز به نرم افزارهای آموزشی و نرم افزارهای حفاظت از دانش آموزان در عرصه اینترنت است.
به عبارت واضح تر جلوی جست وجو در پایگاه های اینترنتی مستهجن را می گیرد.
اگر چه که این مدارس مجازی نام گرفته اند و اکثر برنامه های آن از طریق کامپیوتر و اینترنت میسر شده، این موضوع به این معنی نیست که این دانش آموزان با کتاب سر و کار ندارند.
در برنامه های این دانش آموزان آزمایش های علمی هم گنجانده شده، به همین دلیل ابزارهای آزمایش، کتاب های مخصوص و ابزار کمک آموزشی نیز برای دانش آموز فرستاده می شود.
اصولاً مدارس مجازی و آموزشی از راه دور پیچیدگی های خاص خود را دارد و معمولاً والدینی به این گونه مدرسه ها روی می آورند که خود فرهیخته اند و انتظارشان این است که فرزندانشان از همان کودکی خود را برای دنیای آینده آماده کنند و از همان ابتدا کار با کامپیوتر و اینترنت ملکه ذهن آنها شده باشد.
دور بودن از معلم به این معنی نیست که دانش آموز به معلم دسترسی ندارد بلکه در این شرایط دسترسی بیشتر است چون معلمان مدام پای اینترنت هستند یا از طریق نامه الکترونیکی یا از طریق تلفن مشکل دانش آموزان را حل می کنند و به کار دانش آموزان نظارت دارند اما این حقیقت را نمی توان انکار کرد که یکی از مهم ترین دستاوردهای مدارس متعارف یعنی اجتماعی بار آمدن فرزندان تضمین نمی شود.
ارتباط رودرروی دانش آموزان بخش بسیار مهم مدارس متعارف است که از دست رفتن آن در مدارس مجازی از نقیصه های جبران ناپذیر است.
از نظر متخصصان فناوری های آموزشی (از جمله جمی مک کنزی سردبیر مجله آموزشی From Now On) صحبت کردن دانش آموزان با یکدیگر و بازی کردن آنها در حیاط مدرسه نیز جزو آموزش به حساب می آید که در مدارس مجازی از دست می رود.
از نظر بعضی از متخصصان نقش معلمان در تاثیرگذاری روی دانش آموزان نیز در مدارس مجازی از دست می رود.
دانش آموزان اصولاً از معلمان الگو می گیرند.