سالهاست که از عمر محصولات نرم افزاری می گذرد، با این حال انگار همین دیروز بود که نرم افزارها با محیطی سرد و بیروح با رنگهای تیره و ترسناک فقط از راه خط فرمان دستورات را اجرا میکردند، چقدر ذوق زده شدیم وقتی کتابخانههای توربو ویژن را دراختیار گرفتیم، چند سال قبل از آن حتی آدمهای خوشبین هم فکر نمی کردند روزی موشواره ای اختراع میشود تا کامپیوتر به کار آدمهای کم سواد هم بیاید.
این سرعت آن قدر زیاد بود که حتی فرهنگستانها و لغت نامه نویسها هم نمیدانستند چگونه واژهی معادل برای این همه کلمه جدید پیدا کنند، از سوی دیگر آسانی ورود به این عرصهی جدید (علوم کامپیوتر و نرم افزار) و به کار گیری ابزارهای آن منجر به این شد که یک شخص از هر طایفه و صنفی که بود به راحتی بتواند در این حوزه هم خودی نشان دهد.
اگر باور ندارید میتوانید آمار افراد غیر فیزیکدانی را که در رشتهی فیزیک فعالیت میکنند را با افراد غیر کامپیوتری که در این رشته دستی دارند، مقایسه کنید.
رابط کاربری (User Interface) که UI هم خوانده میشود به مجموعه بخش هایی از نرم افزار گفته میشود که برای برقراری ارتباط با کاربر بکار میروند از جمله منوها، کادرهای تبادلی، دکمهها، پیامها و تنظیمات.
رابط کاربری در اصل بخشی از برنامه است که کاربر با آن رابطه برقرار می کند.
اگر کاربر فرمانهایی را در صفحه کلید وارد کرده و برنامه نیز با عملکرد خاصی به آنها پاسخ دهد، گفته میشود که برنامه مزبور یک رابط خط فرمانی دارد.
اگر فرمانها از طریق فهرستهای گزینشی (منوها) در اختیار کاربر قرار گیرند، به رابط مزبور، رابط گزینشی گفته میشود.
برنامهای که اطلاعات را به طور گرافیکی نشان داده و برای برقراری رابطه با کاربر به یک وسیله اشارهای نیاز داشته باشد، گفته میشود که یک رابط گرافیکی کاربر دارد.
طراحی رابط کاربر ضعیف باعث بوجود آمدن خطاهای جبران ناپذیری در سیستم می شود و همچنین علت مهم استفاده نشدن بسیاری از سیستمها رابط کاربر ضعیف سیستم است
رابط گرافیکی کاربر
رابط کاربر مبتنی بر گرافیک که در آن کاربر به جای تایپ فرمانهای بلند و پیچیده از اعلان فرمان، با اشاره بر نمایشهای تصویری بر روی صحنه تصویر، پرونده ها، برنامهها یا فرمانهایی انتخاب می کند.
برنامههای کاربردی که در ویندوز اجرا می شوند، از مجموعه ثابتی از فهرستهای گزینش عمودی، جعبههای محاورهای و سایر عناصر گرافیکی مانند، نوارهای مرور (scroll bar) و شمایلها (icon) استفاده می کنند.
این ثبات میان عناصر گرافیکی، از مزیت عمدهای برای کاربر است، زیرا با یادگرفتن نحوه کار با رابط می توانید از آن در تمام برنامههای در حال اجرا در همان محیط استفاده کنید.
معیارهای عمومی رابط کاربر مطلوب
طراحان شرکتهای متفاوت نرمافزاری از جمله «مایکروسافت»، «کالدرا» و دیگر طراحان رابط کاربر، بر این باورند که رابط کاربر مطلوب شرایطی را فراهم میکند که کاربر بتواند آنچه قصد انجام آن را دارد، به راحتی به رایانه منتقل کند.
به نظر آنها، برقراری ارتباط شفاف بین رایانه و کاربر از مهمترین اهداف در طراحی رابط کاربرهاست که در نهایت به رضایت کاربر میانجامد.
بدین منظور، معیارهای زیر مورد توجه قرار گرفته است:
1)ثبات
یک صفحه رابط با ثبات، به کاربر اجازه میدهد تا دانش و آموختههای قبلی خود را به کار گیرد.
به نظر فراری (Ferrari, 2005) یک محیط با ثبات، جو آشنایی را فراهم میکند که باعث یادگیری راحتتر کاربر میشود.
شرکت مایکروسافت (2003) به عنوان نمونه به نسخههای متفاوت سیستم عامل ویندوز اشاره میکند که متداول و متعارفبودن شکل رابط کاربر در آنها رعایت شده است.
کاربری که با طرز استفاده از یک صفحه ویندوز آشنا باشد، میتواند کار با صفحههای ویندوز دیگر را هم به راحتی فرا گیرد.
منوها مثال خوبی بر این ادعا هستند.
در اکثر صفحههای ویندوز، گزینه File در سمت چپ قرار میگیرد و بعد از آن به ترتیب Edit ، View، Tools ، Help قرار گرفتهاند.
ممکن است گفته شود کلمه Document بهتر از کلمه File میباشد و یا اینکه گزینه Help باید در ابتدا قرار گیرد.
مانعی برای انجام این تغییرات وجود ندارد ولی با انجام آنها، کاربر گیج میشود و قابلیت استفاده رابط کاربر کاهش مییابد، زیرا باید هنگام استفاده از صفحه ویندوزهای متفاوت، کمی درنگ و فکر کند تا مکان منوها و اسامی آنها را بیابد.
مکان قرار گرفتن منوهای فرعی نیز حائز اهمیت است.
کاربر انتظار دارد گزینههای فرعی Copy ، Cut و Paste را در زیرگزینه Edit بیابد.
انتقال آنها به گزینه اصلی File ، باعث سردرگمی میشود.
پس بهتر است از خط مشیهای تثبیت شده پیروی نمود، مگر اینکه دلیل قاطعی برای تغییر آنها وجود داشته باشد.
افزون بر این، ثبات و متداول بودن شکل و فرم صفحه، دخالت حافظه کاربر را تا جایی که ممکن باشد کمرنگ میکند.
مندل (Mandel, 2003) در این زمینه معتقد است، نیاز برای بخاطرآوردن اسامی رکوردها و یا رسیدن به موضوعات مختلف مانند پوشهها (Folders)، فضای زیادی را به ذهن کاربر اشغال میکند.
اگر رابط کاربر، کاربر را ملزم کند همه اینها را به خاطر بسپارد، این اطلاعات در اکثر موارد در حافظه طولانی مدت شخص باقی نمیماند و پس از مدتی به یاد آوردن آنها مشکل است.
رابط کاربر باید تا حد ممکن دخالت حافظه را کم کند.
یک رابط کاربر متداول، به حافظه کوتاهمدت کاربر اعتماد میکند.
بطور اختصار می توان به این چند نکته بسنده کرد:
داشتن رفتار یکسان در هر زمان و هر مکان از برنامه
داشتن اصطلاحات یکسان در تمام برنامه به طور مثال، جایی پیام قبول-لغو بدهیم و جایی دیگر تایید-انصراف
داشتن آیکن های یکسان و مشخص
داشتن رنگهای منحصر و یکسان
2)سادگی و وضوح
بهترین رابطان کاربر از طراحی ساده برخوردارند.
طرحهای ساده، یادگیری و استفاده را آسان میکنند و به رابط کاربر، ثبات و استحکام میبخشند.
کاربر نباید به یکباره با حجم زیادی از اطلاعات روبرو شود، بلکه بهتر است مقدار زیادی از اطلاعات را بهگونهای جای داد که صفحه شلوغ به نظر نرسد.
به اعتقاد مندل، اکثر انسانها وقتی با حجم زیادی از اطلاعات روبرو میشوند، میترسند.
به نظر وی، رابط کاربر باید تلاش کند تا میتواند حضور اطلاعات را دوستانه جلوه دهد و آنها را پله پله و به صورت یک روند در نظر گیرد.
در هر صورت، کاربر نباید ناگهان در دریایی از اطلاعات غوطهور شود.
همچنین، رابط کاربری که از وضوح و شفافیت برخوردار باشد، تا حد بسیار زیادی از اشتباهات جلوگیری کرده، اطلاعات مهم و اساسی را برجسته و قابل مشاهده مینماید و کاربر را به سمت یادگیری و استفاده راحتتر، هدایت مینماید.
به نظر فراری، رمز وضوح و شفافیت رابط کاربر، در سادگی است.
بطور اختصار می توان به این چند نکته بسنده کرد:
یک عمل پیچیده را به اعمال ساده تر بشکنید و عملکردهای اضافی را نیز حذف کنیدتا رابط ساده تر شود .
اگر کاربر باید یک فرایند طولانی را انجام دهد، بهتر است این توالی به مراحل کوتاه تر تبدیل شود ( استفاده از Wizards ) .
اعمال را با به کاربردن آیکن ها و کلمات ساده مشخص کنید.
ازکلمات و آیکنهایی که برای کاربر آشناترند، استفاده کنید.
مفاهیم شبیه به هم را در یک گروه و دسته قراردهید، مثلاٌ در یک منو یا یک کادر یا Tab Control
از نمایش Message Box خوداری کنید، مگر اطلاعاتی که کاربر لازم است که ببیند همچنین از بیامهای کوتاه و موثر استفاده کنید (از کلمات لطفاٌ، در صورت لزوم پرهیز نمایید).
3)رهنمونی
کاربر باید همیشه آگاه و مطلع نگه داشته شود و بازخورد به سرعت آماده شود.
همچنین، بازخورد باید با مورد مربوط تناسب داشته باشد.
برای مثال اگر در قسمت جستجو، کاربر، کلیدواژهای را وارد میکند و نتیجه صفر میآید، نظام به سرعت پیام میدهد: «مطمئن هستید دیکته را درست نوشتهاید؟» یا «کلیدواژه خیلی عام است.
از کلیدواژه خاصتری استفاده کنید» و اگر کاربر عملی انجام میدهد که قابل اجراست، پیغام اخطاردهندهای باید وی را آگاه کند.
4)زیبایی
هر عنصر دیداری که روی صفحه نمایش ظاهر میشود، توجه کاربر را جلب میکند.
محیط نمایش باید به گونهای باشد که کارکردن در آن، جالب باشد و به درک بهتر اطلاعات موجود در صفحه کمک کند.
به عنوان نمونه، نوع قلم به کار رفته؛ بهتر است از نوع قلمهای آشنا برای کاربر و خوانا باشد.
5)گرافیک و ترکیب رنگها
در یک آزمایش رایانهای، 6 رابط کاربر متفاوت گرافیکی و غیرگرافیکی توسط «هاهو» و همکارانش (HwaHu [et al], 1999) به منظور سنجش تأثیر رابط کاربر در برقراری ارتباط با یک نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات مورد بررسی قرار گرفت.
تنایج نشان داد صفحههای گرافیکی، به طور فزایندهای در موقعیتهایی که نظام بشدت به برقراری ارتباط بین اطلاعات و کاربر نیاز دارد، مؤثر واقع میشوند.
صفحه کاربر گرافیکی از لحاظ مفهوم، بهتر از صفحههای غیرگرافیکی عمل میکند.
در صفحات گرافیکی، رنگ، مؤثرترین عامل در جلب رضایت کاربر به شمار میآید.
همچنین، تأثیر رنگ بر ادراک کاربر سنجیده شد.
آبی و قرمز تضاد معنایی دارند و به طور سنتی، قرمز رنگ گرم است که میتواند در جذب کاربر به کار رود.
در حالیکه مفهوم رنگها از فرهنگی به فرهنگ دیگر ممکن است متفاوت باشد.
رنگ قرمز برای نمایش موضوعات مهم و قابل توجه، مناسب است.
به عنوان نمونه، اصطلاحات پیشنهاد شده توسط نظام که به میزان بالایی با جستجوی کاربر در ارتباط است، میتواند با رنگ قرمز نمایش داده شود.
از سوی دیگر، رنگ آبی اغلب به عنوان رنگ سرد در نظر گرفته میشود که میتواند برای اصطلاحات پیشنهاد شده توسط نظام که ارتباط موضوعی کمی با جستجوی کاربر دارد، مناسب باشد.
6)استفاده از پیامها و علائم اخطاردهنده
توجه به پیامها و علایم اخطاردهنده از جمله مواردی است که در هدایت کاربر بسیار تأثیرگذار است.
به عنوان نمونه، اگر فایلی یافت نمیشود، از طرف نظام پیام «فایلی یافت نمیشود» به کاربر داده شود.
برای اینکه همه کاربران به هر زبانی بتوانند این دستورها و اخطارها را متوجه شوند، میتوان از تصویر استفاده کرد.
یک تصویر میتواند جای چندین کلمه یا جمله را بگیرد و همان مفهوم را برساند.
اما ممکن است این مفاهیم، برای همه یکسان نباشد.
پس باید به علایم گرافیکی که استفاده میشود، توجه داشت.
استفاده از یک 8 ضلعی قرمز رنگ با کلمه توقف در وسط آن، ممکن است در همه جای دنیا معنی توقف ندهد، ولی یک دایره قرمز رنگ که روی آن یک دست گشاده باشد، بهتر مفهوم توقف را میرساند.
پس بهتر است از علایمی که مفهوم جهانی دارند، استفاده شود.
در این مورد می توان به نکات زیر نیز توجه کرد:
توجه به پیامها و علایم اخطاردهنده از جمله مواردی است که در هدایت کاربر بسیار تأثیرگذار است.
به عنوان نمونه، اگر فایلی یافت نمیشود، از طرف نظام پیام «فایلی یافت نمیشود» به کاربر داده شود.
در این مورد می توان به نکات زیر نیز توجه کرد: پیامهایی راکه کاربر آنها را سریعاٌ درک کند، به کار ببرید.
مثلاٌ Problem in sending Email به جای Error 12790 in using smtp port استفاده از پیامهای صریح و روشن پیامها نباید حالت چند گانگی به وجود بیاورد.
مثال معروف آن Press Return بجای Press Any Key است.
پرهیز از پیام های عجیب برای خطاهای استثنایی وقتی در برنامه Exception Handling میکنید، در صورت بروز خطاهای نا شخص پیامهای نامشخصی مانند Fatal Error , Job Abortion , Catastrophic Failure Error نشان ندهید.
از کلمات مشخص و سودمند استفاده کنید.
مثلاٌ استفاده از جملهی "داده های ورودی کافی نیست" زیاد مناسب نیست.
بلکه بهتر است مشخصاٌ بگوئید که مثلا " نام و نام خانوادگی را وارد نمایید" .
امروزه برنامهای تحت وب و جملهی اطلاعات ورودی کافی نیست در بالا میآید و کنار هر فیلدی که اجباری است یک علامت مشخص کننده مثل * نمایش مییابد.
بهتر است سیستم بار گناه را به دوش بکشد و مقصر شناخته شود.
مثلاٌ برای استفاده از پیام " دستور ورودی غیر مجاز است " پیام بدهیم که دستور ورودی مفهوم یا فایل مشخص نیست.
از لحاظ روانی، کاربر با خواندن جملهی اول، برنامه ساز را مقصر میداند و در حالی که جمله دوم کاربر سیستم (یا خودش) را مقصر قلمداد می کند.
برای برنامه جنبه های انسانی در نظر نگیرید.
استفاده از پیامهای انسانی از نظرروانی برای کاربر، دلهره آور است، شاید هم او را عصبانی میکند.
فکرش را بکنید کاربر صبح Outlook را باز می کند و سلام صبح بخیر را مشاهده میکند و یا هنگام بستن یک برنامه پیام " روز خوبی داشته باشید " را مشاهده کند.
7)انعطافپذیری از دیگر ویژگیهای عمومی رابط کاربرهای مطلوب، قابلیت انعطافپذیری است.
بهترین و موفقترین رابط کاربرها به گونهای طراحی میشوند که خواستههای متفاوت کاربران را مهیا کنند.
به عنوان نمونه، مرورگر ویندوز از شرکت مایکروسافت به کاربران، هم از طریق صفحه کلید و هم به وسیله فرمان Copy ، اجازه نسخهبرداری از بایگانی را میدهد و یا اینکه کاربر این امکان را داشته باشد هم از طریق موشواره و هم صفحه کلید کلید فرمانها را صادر کند.
بکارگیری صفحهکلید به عنوان میانبر برای فرامینی است که در حالت عادی یعنی هنگام کار با موشواره برای اجرای آن فرامین به انتخاب چندین منو نیاز میباشد.
همچنین، قابلیت انعطافپذیری، میتواند در تغییر رنگ صفحه توسط کاربر نیز مدنظر قرار گیرد.
8)توجه به اصول روانشناسی اصول روانشناسی در تمام مراحل ایجاد یک کاربر، نقش اساسی ایفا میکند.
شکلها، رنگها، تصویرها، کلمهها و تکتک عناصر بهکار رفته در رابط کاربر، باید بر اساس اصول روانشناسی شکل گیرد تا یک محیط راحت و دوستداشتنی را برای کاربر فراهم نماید.
رابط کاربر باید با فیزیک، ادراک و تواناییهای شناختی کاربر مرتبط باشد.
روانشناسی شناختی، نحوه عملکرد ذهنیات انسان است: چگونه فکر میکنیم، چگونه به خاطر میآوریم و چگونه یاد میگیریم.
9)تسلط به محیط بر اساس اصول روانشناسی، وقتی کاربر راضی به نظر میرسد که بر محیط خود مسلط باشد و کارهایی که انجام میدهد، به طور قطع به نتیجه برسد.
کاربر باید قادر باشد گام اول را بردارد و شروع به جستجو کند و نظارت تمام اعمال را به دست گیرد.
وقتی کاربر، خود را ناامید، عصبانی و آشفته مییابد، به احتمال زیاد، به دلیل چیزی است که اتفاق افتاده و او بر آن مسلط نبوده و یا نتوانسته بر آن نظارت داشته باشد.
حتی اگر این اتفاق کوچک بوده باشد.
به عنوان نمونه کلید فاصله (Space Bar) در صفحه کلید، خوب کار نمیکند و هنگام تایپ بعضی کلمات به هم میچسبند و این کار، کاربر را آشفته میکند.
نکته اینجاست که آیا رابط کاربر، همان اندازه که کاربر توقع و انتظار دارد، خواستههایش را برآورده میکند؟
اگر غیر از این باشد، کاربر احساس میکند بر نظام تسلط ندارد و نمیتواند با آن ارتباط منطقی برقرار کند و آن را مورد انتقاد قرار میدهد.
10)صراحت همچنین، کاربر باید علت و تأثیر ارتباط بین اعمالی را که در صفحه نمایش انجام میدهد، ببیند.
این امر، به وی اجازه میدهد احساس کند متصدی فعالیتهای رایانه است و در واقع نظارت و کنترل رایانه را بر عهده دارد.
11)کاهش حجم کاربر انتظار میرود یک رابط کاربر مطلوب بدون بازشدن صفحههای متعدد، فرد را به پاسخ برساند و از تقّهزدنهای زیاد مبرّا باشد.
در پژوهشی که «فاکنی» و «گونزالس» (Faichney & Gonzalez, 2001) انجام دادند، رابط کاربر دو مرورگر Gold Leaf و Windows Explorer با هم مقایسه شد.
زمان و شماره کلیک کردن موشواره برای مشخص نمودن راهنماها و بایگانیها ثبت و مشخص گردید که مرورگر Gold Leaf، مرورگر Windows Explorer به ضربهزدن نیاز دارد.
مرورگر Gold Leaf به تلاش ذهنی و فیزیکی کمتری نیاز دارد و کار با آن لذتبخشتر است، زیرا کاهش تعداد کلیک در مرورگر Gold Leaf میتواند به نمایش همزمان سطوح متعدد بایگانیها، مربوط باشد و همین تعداد ضربه کمتر رضایت کاربر را افزایش میدهد.
در حالی که کاربران هنگام کار با مرورگر Windows Explorer محدود میشوند، زیرا در یک زمان فقط یک سطح از پوشههای فرعی قابل مشاهده است.
شرکت کالدرا قانون سه ضربه را مطرح میکند و بیشتر از این تعداد ضربه را برای رسیدن به صفحه مورد نظر کاربر، مناسب نمیداند.
گردش بیش از حد موشواره بدین معناست که زمان کمتری صرف کار مفید و واقعی شده است.
درهمریختگی و بینظمی نشانهها و شکلها در صفحه، حجم کار را برای کاربر بالا میبرد.
با ایجاد نظام هوشمند در درخواستها و تقاضاها، حجم کار کاربران کاهش مییابد.
به عنوان نمونه، در برنامه پردازش کلمه، عملکرد غلطیاب نباید نیازمند آن باشد که کاربر هر زمان به فرهنگ لغت احتیاج داشت، مسیر آن را وارد کند؛ بلکه برنامه باید به صورت هوشمند عمل کند، به طوری که هر زمان از غلطیاب استفاده شد، برنامه، اطلاعات تکراری درخواست نکند.
12)کمک (مساعدت) مساعدت کاربر میتواند به صورت مثالهایی از طریقه جستجو باشد که وی را در یافتن پاسخ کمک میکند، یا برای کاربرانی که اولین بار، با رابط کاربر مربوط روبرو میشوند، پاسخ آماده به سؤالها میتواند بسیار مناسب باشد.
در اکثر رابط کاربرهای مطلوب، گزینهای تحت عنوان «کمک» در نظر گرفته میشود.
13) محدودیت حافظه انسانی در این مورد می توان به نکات زیر اشاره کرد به حافظه کاربر فشار تحمیل نکنید.
مراحل باید طوری طراحی شوند تا لازم نباشد که مثلاٌ کاربر اعمال انجام شده در 10 مرحله قبل را به یاد آورد.
از نمایش اطلاعات مهم با حجم زیاد آن هم در مدت کوتاه، پرهیز کنید.
فیلدهای صفحه به شکلی که کاربر انتظار آن را دارد، طراحی کنید.
مثلاٌ فیلد نام خانوادگی باید بعد از فیلد نام باشد و یا فیلد تاریخ بصورت ..../.../....
مشخص باشد .
استفاده از Hint و عنوان های کوتاه و معنی دار برای مشخص کردن این که کاربر در چه مرحله ای از انجام یک عملیات قرار دارد (مثلاٌ در یک برنامه نصب، این نکته که کاربر در حال حاضر درچه مرحله ای از پروسه نصب قرار دارد مهم است ) .
باز خوردهای پیشرفت را مشخص کنید.
این نکته که در حال حاضر چه عملی در حال انجام یا چه عملی اتفاق افتاده است .
مراحل را طوری پیش بینی کنید تا کاربر بتواند روند را تشخیص دهد، نه این که بخواهد مطلبی را به یاد آورد .
مثلاٌ با روشن شدن کلید ( ذخیره ) کاربر میفهمد که تغییراتی به وجود آمده و باید آنها را ذخیره کند.
این بهتراز آن است که کلید ذخیره دایم روشن باشد و کاربر تغییرات خود را به یاد داشته باشد .
ازاستفادهی تعداد زیاد آیکن و فرایندهای طولانی اجتناب کنید، چرا که به یاد آوری مراحل مختلف و یا سپرده آن به حافظه از طرف کاربر مشکل است .
14) باز خورد دادن باز خورد مناسب به کاربر در زمان مقرر.
به طور مثال، در ویندوز وقتی در یک فرم کلید Tab زده میشود، کنترل های که فوکوس برنامه روی آنها قرار دارد، اصطلاحاً Highlight می شوند.
مانند یک Textbox یا یک Button.
تدارک مشاهده شاخص وضعیت.
مثلاٌ نمایش یک Progress Bar هنگام کپی کردن یک فایل یا تغییر مکان نمای ماوس.
دراین زمان کاربر متوجه می شود که اتفاقی در حال انجام است و حتی می تواند پیش بینی تقریبی از زمان آن داشته باشد.
15) حالات و قیود - استفاده از مدهای مختلف باید با دقت انجام بگیرد (مد، یک رفتار یا حالتی است که برنامه در یک شرایط خاص در آن قراردارد).
مثلاً تغییر شکل مکان نما یا شکل ماوس به کاربر می فهماند که در حال حاضر در حال ویرایش است یا جستجو.
حالات / مدها ، تا جایی که ممکن است باید قابلیت برگشت به حالت قبل را دارا باشد.
کمترین استفاده از مدهای انحصاری ( مثل Show Modal ).
از فرمها Modal زمانی استفاده کنید که مفهوم مقید بودن در آن فرم موجود باشد.
مثل یک فرم Save Dialog که میخواهد یک فایل را برایمان ذخیره کند و دسترسی به فرمهای اصلی برنامه را قطع میکند تا هنگامی که بسته شود.
خنثی کردن یا باطل کردن عمل اتفاق افتاده ( Undo ) تا حد امکان، اعمال طوری طراحی شوند که امکان Undo کردن داشته باشند.
اما همیشه یک سقفی برای این کار در نظر بگیرید تا کنترل از دست برنامه خارج نشود، مثلاً در خیلی از برنامه ها 15-10 بار Undo مجاز است .
خروج ا زعملیات.
امکان خارج شدن از عملیات در حال اجرا امکان خوبی است .
خود من برای آشنایی با خیلی از برنامه ها و Wizardها و برنامه های نصب، آنها را تا مرحله یکی به آخر انجام می دهم و سپس انصراف می دهم .
16)توجه و دقت در استفاده از روشها و تکنیکهایی که توجه کاربر را برمی انگیزد، محتاط و هوشیار باشید .
از استفاده مکرر از رنگهای اخطاری، پیام های چشمک زن، خطوط ضخیم و .....
پرهیز کنید.
گوناگونی فونت ها.
بهتر است در یک فرم به خصوص از چندین سایز و قلم متفاوت استفاده نشود، حداکثر 4 سایز قلم منطقی است و بیشتر از 3 نوع فونت هم غیر منطقی است.
برای استفلده از خطوط و کلمات زیر خط دار، دلیل منطقی داشته باشید.
در هر صورت، استفاده مکرر از کلمات زیر خط دار جلوه خوبی ندارد .
استفاده افراطی از تذکر (Hint)های صوتی و تصویری به تمرکز فکری کاربر لطمه میزند .
اگراز کلمات لاتین استفاده می کنید، سعی کنید تماماٌ از حروف بزرگ استفاده نکنید.
استفاده از رنگها باید مناسب و در خور انتظار باشد.
در عرف جامعه، بعضی رنگها مفهوم خاصی دارند که اغلب آنها را میشناسیم.
انتخاب رنگ قرمز برای کلید "قبول" خارج از انتظار است و یا داشتن یک فرم به رنگ قرمز و زرد و بنفش، تعجب هر کاربری را برمی انگیزد.
به هر حال سعی کنید بیشتر از 4 رنگ در یک فرم استفاده نکنید.
متون آبی به سختی خوانده می شوند.
سعی کنید از آنها استفاده نکنید.
در عوض زمینهی آبی برای کاربران خوشایند است.
اما در زمینهی آبی از متن قرمز استفاده نکنید.
استفادهی همزمان از رنگهایی با کنتراست بالا به هیچ عنوان توصیه نمیشود.
17) شبیه سازی بعضی نرم افزار ها با واقعیت شیوه های ارتباط رابط و کاربر 1)دستکاری مستقیم(Direct manipulation) توسط Ben Shneiderman ،درکنفرانس در NYU در سال 1982 بررسی شد.
مزایای این روش شامل : کاربران احساس می کنند سیستم بصورت کامل در اختیار آنهاست زمان یادگیری نسبتاً پایین است درصورت بروز خطا بصورت سریع مشخص شده و تصحیح می گردد و معایب این روش شامل : استنتاج یک مدل فضای اطلاعاتی اختصاصی خیلی مشکل است به کاربران فضای اطلاعاتی زیاد می دهد و مدیریت کاربر مشکل است برنامه نویسی آن پیچیده و معمولاً بار سنگینی بر روی کامپیوتر قرار می دهد مثال: Video Game,CAD System,… 2)سیستمهای منو(Menu selection) در این روش کاربران از یک لیست ممکن نمایش داده شده استفاده می کنند.
مزایای این روش شامل : کاربران لازم نیست دستورات را حفظ کنند برای کاربران مبتدی مناسب است یادگیری آن آسان است و تایپ دستورات حداقل است جلوگیری از خطاهای تایپی توسط UI و معایب این روش شامل : عملیاتهای منطقی ترکیبی مانند Andو...
غیر حرفه ایی انجام می شود دسته بندی منوها در صورت زیاد بودن منوها مشکل است برای کاربران حرفه ایی زمان پیدا کردن منوها بیشتر از زمان تایپ کردن دستورات است مثال: بیشتر نرم افزارهای عمومی(تجاری) 3)فرمهای پرکردنی(Form fill-in) روشی است که معمولا از روی فرمهای موجود در واقعیت ساخته می شده است.
مزایای این روش به شرح زیر است: ورود اطلاعات بصورت ساده یادگیری آسان سیستم به علت پیچیده نبودن آنها و معایب این روش شامل: فضای زیادی از صفحه را در بر می گیرد 4)رابطهای دستوری(Command Language) معمولاً توسط کاربران باتجربه استفاده می شود و برای کاربران مبتدی مناسب نیست.
مزایای این روش شامل : به منظور دستگاههای ارزان قیمت استفاده می شود برای Compiler ترجمه آن آسان است دستورات ترکیبی با استفاده از Switch پیاده سازی آن اسان است و معایب آن شامل : یادگیری و بخاطر سپردن دستورات بروز خطاهای متداوم به علت تایپ نادرست دستورات(سیستم آشکارسازی خطا و تصحیح آن باید وجود داشته باشد) 5)رابط زبان طبیعی(Natural language) در این روش کاربران دستورات را به یک زبان طبیعی می نویسند.
دامنه لغات محدود و مختص برنامه های خاص است.
این روش معمولاً به منظور انجام فرایند بر روی داده ها استفاده می شود و برخلاف دستورات SQL، دارای نظم خاصی نیست.
همچنین از آنجا که بصورت زبان طبیعی است یادگیری ندارد و فراموش کردنی نیست و معمولا در هوش مصنوعی(رباتیک) استفاده می شود شیوه های نمایش اطلاعات متنی(Word Processing) و یا گرافیکی(Graph,Chart) کاربر مایل به نمایش اطلاعات دقیق است و یا نسبی وسایل نمایش اطلاعات برای نمایش اطلاعات چقدر عملیات باید انجام شود برای نمایش اطلاعات خاص از نمودار یا تصاویر مربوط به آن مورد استفاده شود(نمایش دما، تقویم،...) ارزیابی رابط کاربر معمولا در زمان استفاده کاربر انجام می شود.
در این مورد به موارد زیر توجه کرد: جمع آوری نظرات کاربران در زمان استفاده از سیستم ثبت زمان انجام عملیات توسط کاربر به منظور مشخص کردن سرعت عکس العمل کاربر در انجام دستورات ابزارهایی برای بدست آوردن اطلاعات در زمان استفاده مانند کسب اطلاعات بصورت مستقیم از کاربر، استفاده از سیستمهای تصویر برداری و...
استفاده از پرسش نامه مدت زمان اخت شدن کاربر با نرم افزار استفاده از داده های آماری بصورت کیفی و کمی رابط کاربر نرم افزارهای فارسی تا به حال شده احساس کنید ویرایش جدید نرمافزاری که معمولاً از آن استفاده میکنید ظاهری عجیب، غیر متعارف یا حتی آزاردهنده پیدا کرده است؟!
ظاهری که استفاده از آن را سخت کرده و شما نمیتوانید به راحتی گزینههای لازم برای کار با نرمافزار را پیدا کنید؟!
به عنوان نمونه اگر کاربر اینترنت اکسپلورر ۶ بوده باشید احتمالاً در اولین مواجهه با ظاهر ویرایش جدید آن (۷) از این که منوی اصلی آن حذف شده (در واقع پنهان شده) تعجب خواهید کرد و مدتی طول میکشد تا بتوانید جای گزینههای نرمافزار را در ویرایش جدید پیدا کنید.
بر خلاف آنچه ممکن است بسیاری از ما تصور کنیم تغییر ظاهر نرمافزارهای تولید شده توسط شرکتهای بزرگ نرمافزاری، بیش و پیش از آن که تابع سلیقهی طراحان آنها باشد، از نتایج مطالعات آماری روی عملکرد کاربران تأثیر میپذیرد.
خط فارسی از راست به چپ نوشته و خوانده میشود.
البته اعداد و فرمولها از چپ به راست نوشته میشوند و برای خواندن و نوشتن کلماتی هم که با حروف لاتین در بین متون فارسی درج میشوند از قاعدهای شبیه به اعداد و فرمولها استفاده میشود.
وقتی قرار است نرمافزاری «فارسی» باشد باید قواعد مربوط به نوشتن و خواندن خط فارسی در طراحی ظاهر آن رعایت شود تا کاربر بتواند بدون مشکل از آن استفاده کند.
البته قضیه به این سادگیها هم نیست.
قرار نیست ما همه چیز را از چپ به راست و از راست به چپ منتقل کنیم تا نرمافزار ما فارسیتر شود.
مثلاً در نرمافزارهای انگلیسی زبان جهت پرشدن نوارهای پیشرفت از چپ به راست است.
اما آیا در محیط فارسی یک نرمافزار باید سمت پرشدن آنها از راست به چپ باشد؟!
آیا در این صورت کاربر احساس نمیکند محیط نرمافزار عجیب و غیرطبیعی است؟
یا مثلاً در ویندوز معمولاً عنوان پنجرهها در سمت چپ نوار عنوان آنها نشان داده میشود و دکمههای بستن، تمام صفحه کردن و پنهان کردن در سمت راست قرار گرفته.
در محیط فارسی یک نرمافزار باید عنوان پنجره را به سمت راست نوار عنوان منتقل کنیم و آن را از راست به چپ بنویسیم تا طبیعی به نظر برسد و راحت خوانده شود.
اما آیا باید جای دکمههای کار با پنجره را هم از راست به چپ منتقل کنیم؟!
آیا کاربرانی که به جای این دکمهها در سمت راست پنجرهها عادت کردهاند وقتی مکان آنها عوض شود در کار با نرمافزار راحت خواهند بود؟!
آیا اگر جای این دکمهها را عوض نکنیم ظاهر نرمافزار غیرطبیعی نمیشود؟!
اینها پرسشهایی هستند که وقتی قرار است یک نرمافزار با رابط کاربری فارسی تولید شود پیش روی طراحان قرار میگیرد.
خیلی از آنها ساده یا حتی احمقانه به نظر میرسند اما آیا جوابی غیرسلیقهای و مبتنی بر مطالعات آماری و علمی برای آنها وجود دارد؟
به نظرم اینجاست که جای خالی یک طرح مطالعاتی جدی در این زمینه روی کاربران نرمافزارهای فارسی زبان احساس میشود.
طرحی که میتواند در قالب همان جمعآوری اطلاعات آماری از نحوهی کار کاربران غیرمتخصص با نرمافزارها[-> (۱)] اطلاعات خام آن فراهم شود.
اطلاعاتی راجع به این که وقتی جای فلان دکمه از چپ به راست یا برعکس تغییر میکند چه تغییری در سرعت کار کاربران ایجاد میشود.
علاوه بر آن جمعآوری نظرات مقایسهای نمونههای آماری کاربران در این زمینه میتواند خیلی مفید باشد، این که کاربران چقدر این رابطهای کاربری را «طبیعی» میدانند و در کار کردن با آنها راحتند؟
این طرح علیرغم سادگی ظاهری -به نظر من- برای شرکتهای نرمافزاری داخلی ارزش بیشتری از پروژههای پایانی دهانپرکن و بیفایدهی دیگری دارد که به صورت انبوه در دانشگاههای معروف ما تولید میشوند و سرنوشتشان پس از پایان کار -و احتمالاً اشاره و افتخار به آنها در سرخط اخبار خبرگزاریها- خاک خوردن در کتابخانههای دانشگاهها و به دست فراموشی سپرده شدن است.
اما همچنان که در تصویر Notepad آینه شده میبینید این کار در عین سادگی چندان دلخواه نیست.
نحوهی سایهزنی منوها و کنترلهای سهبعدی غیرطبیعی و برعکس میشود، علامت ضربدر پنجره از راست به چپ منتقل میشود و … .
احتمالاً به همین دلیل است که مایکروسافت در محیط فارسی مجموعهی آفیس ۲۰۰۳ از این روش استفاده نکرده و به صورت انتخابی فقط منو و پنجرههای اصلی را راستچین کرده و جهت نوار ابزارها را تغییر نداده: در هر صورت همان طور که گفتم این بحث (ارائهی ایدهآلها و استانداردهای برای رابط کاربری نرمافزارهای فارسی فارغ از سلایق شخصی) از آن بحثهایی است که جای مطالعهی جدی دارد و نتایج این گونه مطالعات میتواند برای تولیدکنندگان نرمافزارهای بومی و کاربران آنها بسیار مهم باشد.
رابط های کاربر آینده پیشگویی تکنیکهای رابط کاربر جدید در آینده، احتیاج به رسیدگی مشخصات مشتریان امروزی دارد مانند سن، حرفه، وضعیت مالی،...
تا زمانیکه ابزارهای مشخص شده به آسانی و پرقدرت استفاده می شوند و توسط گروههای کاربری تقدیر می شوند، اهمیت بسیاری از موارد دیگر به وضعیت شخصی و مالی کاربران بستگی دارد.
به منظور تفکر در مورد رابط های کاربر آینده می توان به عکس العملهای کاربران در هنگام استفاده از رابط کاربر توجه کرد، مثلاً در هنگام برخورد با کسری مشکلات در مواجهه با رابط کاربر.
در رابط های کاربر آینده احتمالاً هیچ نوع وسیله فیزیکی به منظور ورود اطلاعات به سیستم در نظر گرفته نشود و کلیه اطلاعات بوسیله اعضا و حرکات بدن و عکس العملهای کاربر دریافت می شود همانطور که امروزه رابط های کاربر لمسی موجود است و یا ربط های کاربری که به نوع خیره شده به صفحه نمایشگر حساس است و ...
با وجود مشخص بودن هدف اما مشکلات عدیده ای در پیش راه وجود دارد؛ سیستمی را در نظر بگیرید که به خیره شدن و صدا و لمس و حرکات دست و گردن و پا به عنوان ورودی جواب بدهد در هنگام ورود اطلاعات از کانالهای مختلف در یک زمان به کدام دستور ورودی جواب دهد؟
اولین مزیت استفاده از کانالهای ورودی طبیعی کاربرپسند بودن و استفاده آسان از آنها است و اشخاصی که میزان اطلاعات آنها از سیستمهای کامپیوتری بسیار پایین است نیز به راحتی می توانند تقریبا بدون آموزش آن را بیاموزند.
مزیت دیگر آن قدرتمند بودن آن است به این علت که اگر یکی از کانالهای ارتباطی نیز از بین برود هنوز چندین کانال ارتباطی وجود خواهد داشت.
در این نوع رابط های کاربری بایستی از وسایل ورودی صدا و تصویر استفاده شود و همچنین نرم افزارهای قویی به منظور پردازش تصویر و صدا احتیاج است.
در زیر چند نمونه از رابطهای کاربری امروزی که گامی بسوی رابطهای کاربری آینده است نمایش داده شده است.