اخلاق شاخه ای از فلسفه است که به بررسی تصمیمات و فعالیت ها، ضمن احترام به رابطه آنها با درونمایه اجتماعی می پردازد. سابقه تاریخی این موضوع شامل ده فرمان کتاب مقدس ، عناصر فلسفه کنفوسیوس و ارسطو می باشد. به عنوان یک رشته تحقیقی و تجربی، اخلاق شامل نتایج بسیار متفاوتی در فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی می باشد و به همان نسبت، گروه های متفاوتی از مردم در صنعت و دانشگاه شامل مدیران، معلمان و دانش آموزان به صورت شخصی و اجتماعی آن را به کار می برند.
اخلاق به عنوان سیستمی به هم پیوسته از قوانین اجتماعی، استانداردها و اصولی برای حل مشکلات تعریف شده است. بعضی از مردم اعتقاد دارند که اخلاق هنگامی ضرورت پیدا می کند که تصمیم و یا عملی قادر به تخریب و معیوب ساختن فعالیت های شخصی و یا گروهی باشد. چنین دیدگاهی، به علت تعارض و ناسازگاری تمایلات مردم در جامعه، همیشه وجود داشته و دارد. اما ما بیشتر بر این نکته تاکید داریم که آن چه غیراخلاقی است لزوما غیر قانونی نیست وآن چه قانونی است ضرورتا اخلاقی نمی باشد (لویس ، 2002).
اخلاقی پنداشتن یک عمل و تصمیم به عوامل متعددی بستگی دارد که در برگیرنده محیط اجتماعی و فرهنگی ای می شود که آن عمل در آنجا انجام شده و یا آن تصمیم گرفته شده است.
2- برخی اصول اخلاقی همگانی
در طول تاریخ زندگی انسان، قوانین اخلاقی متفاوتی گسترش یافته اند و هر یک از ما نیازمند هستیم که خود درباره قوانینی که دنبال می کنیم، تصمیم بگیریم. با این حال، در اینجا، توجه به گزیده ای از قوانین شناخته شده و مورد پذیرش می تواند مفید باشد. این اصول اخلاقی عبارتند از:
1- قانون طلایی : یکی از اصول اخلاقی عمومی که در سطح وسیعی کاربرد دارد و در کتاب مقدس و فلسفه کنفوسیوس هم شناخته شده قانون طلائی است. این قانون به طور کلی عبارت است از: در هر چه که انجام می دهید، با دیگران به گونه ای رفتار کنید که دوست دارید دیگران با شما آن گونه رفتار کنند . اگر شما خود را به جای دیگران بگذارید دهید و به این نکته توجه کنید که یک تصمیم مشخص چه تاثیرات و عواقبی دارد، آنگاه می توانید به دیدگاهی منصفانه نسبت به دیگران دست یابید.
2- قانون دستور لازم الاجراء : اگر عملی برای همه افراد مفید نباشد، پس برای هیچ یک از افراد مفید نیست . این دستورلازم الاجراء امانوئل کنت است. اگر هر کس چنین فعالیت هایی را انجام دهد، نتیجه چیست؟ آیا جامعه می تواند نجات پیدا کند؟
3- قانون بی ثباتی : اگر عملی می تواند بارها تکرار شود، بدون آن که نتیجه منفی در پی داشته باشد، پس انجام آن مشکلی ندارد، اما اگر تکرار چنین عملی با نتیجه ای خطرناک همراه باشد، حتی برای یک بار هم نباید انجام شود. این قانون به قانون بی ثباتی مشهور است. این به آن علت است که هنگامی که شما چنین عملی را آغاز می کنید، ممکن است دیگر قادر به متوقف کردن آن نباشید.
4- قانون اصالت نفع : بهترین عمل، عملی است که بیشترین سود را برای اکثریت مردم به همراه داشته باشد. این شکلی از قانون اصالت نفع و سودمندی است. این قانون فرض می کند که شما قادر به طبقه بندی و منظم کردن فعالیت های متفاوت هستید.
شرح دیگری از این قانون، به این صورت است: بهترین عمل، عملی است که کمترین زیان و یا حداقل هزینه را به همراه داشته باشد. به عنوان مثال، این قانون می تواند برای پاسخ به چنین سئوالاتی مورد استفاده قرار گیرد: آیا بهتر است فردودگاه را در نزدیکی مکان پرجمعیتی بسازیم یا در محلی دور از مردم؟.
5- قانون هیچ چیز مجانی نیست : هر عملی (پنهانی یا آشکار) دارای یک فاعل است و اگر شما قصد انجام آن را دارید، باید به کننده کار پاداش و حقوق بدهید. ایده فوق به این دیدگاه و یا طرز فکر مربوط است که هیچ چیز مجانی نیست و هر چیزی بهایی دارد.
این قوانین اخلاقی در طبیعت بسیار عمومی هستند، گر چه در تجربی کردن علم اخلاق همیشه اختلافات و ناسازگاری هایی وجوددارد که بحران های اخلاقی نامیده می شود.
3- بحران های اخلاقی
برای روشن ساختن ماهیت یک بحران اخلاقی به سئوال های زیر که مرتبط با کپی کردن، فروش و یا پخش نرم افزار می باشد، توجه کنید:
1- آیا خرید یک نرم افزار و بس نصب آن برای دومین و چندمین بار پذیرفته شده است؟
2- آیا قابل قبول است که شما نرم افزاری را نصب کنید و سپس آن را برای استفاده شخصی به یک دوست و یا فرد دیگری بدهید؟
3- به همین ترتیب، چه اتفاقی خواهد افتاد اگر شما نرم افزاری را نصب کنید و سپس با استفاده از یک کپی کننده لوح فشرده صد کپی از آن تهیه کرده و برای کسب سود آن ها را بفروشید؟
4- در مورد این که نرم افزاری را با استفاده از وب سایت در اختیار دیگران بگذارید، چه طور نظری دارید؟
5- با تجارت یک نرم افزار در شبکه وب ( تجارت الکترونیک ) از مصرف کننده به مصرف کننده دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد؟
ممکن است تعجب کنید، اما هیچ پاسخ قاطع و مطمئنی برای این سووالات وجود ندارد. از نظر قانونی، این به حدود اختیارات شما بستگی دارد و از نظر اخلاقی، این به فرهنگ و دیدگاه اجتماعی محیط کسب و کار و زندگی شما بستگی دارد.
استفاده وسیع از فناوری اطلاعات و گسترش اینترنت، فرصت های زیادی را برای فعالیت هایی فراهم کرده که برخی مردم آنها را غیراخلاقی می دانند. در این جا نمونه های بیشتری از این تضادها، ارائه می شود: