بسیاری از زبانهای برنامهنویسی امروزی از این قرارند: C++,C ، Javad , C# , COBOL , Microsoft Visual Basic و غیره. با وجود این همه زبان، یک مهندس نرمافزار چگونه تصمیم میگیرد که کدامیک از آنها را برای یک پروژه استفاده کند. گاهی اوقات، یک زبان به این دلیل انتخاب میشود که تولید کنندگان یک شرکت کار با آن را دوست دارند و یا میشناسند، که این میتواند یک دلیل منطقی باشد. گاهی اوقات یک زبان به دلیل جدید بودن و فوق العاده بودنش انتخاب میشود، که این یک ابزار بازاریابی برای جلب نظر عمومی به یک محصول میباشد، و ممکن است این دلیل منطقی به نظر نرسد. در حالت ایدهآل، یک زبان برنامهنویسی باید بر مبنای تواناییهای آن جهت اجرای یک کار خاص انتخاب شود و حل یک مشکل باید تعیین کننده زبان باشد.
ما تنها به مقایسه زبانهای C# و جاوا میپردازیم. برخی زبانها، همچون C++ و پاسکال، نیز در این مقایسه استفاده میشوند، اما تنها برای کمک به اثبات انگیزههای بالقوه برای ایجاد زبانهای برنامهنویسی جدیدتر با ویژگیهای جدیدتر. اگر در زبان قدیمیتر ضعفهایی وجود دارد و در زبان جدیدتر این ضعفها دیده نمیشوند و یا از نظرها پنهان شدهاند، این مسئله میتواند بیانگر انگیزه معماران در انجام برخی تغییرات در زبان جدیدتر باشد. شناخت این انگیزه اغلب حائز اهمیت است، چرا که در غیر اینصورت انتقاد هدفدار از یک زبان غیرممکن میشود.
مثلا، اگر ویژگی معروفی که در زبان قبلی وجود داشته از زبان جدیدتر حذف شود، یک تولید کننده برنامه کاربردی ممکن است احساس کند که زبان جدیدتر جایگزین با ارزشی برای زبان قبلی نیست، چرا که قدرت زبان قبلی را ندارد. هر چند که زبان جدیدتر ممکن است واقعا ویژگیهای موثری را در اختیار او قرار دهد و او را از گرفتار شدن در برخی مشکلات شناخته شده حفظ نماید.
تولید جاوا به قبل C# باز میگردد، و C# جدای از دیگر زبانها ایجاد نشد. کاملا طبیعی است که C# در برگیرنده نقاط قوت و ضعف جاوا است، درست مانند جاوا که برگرفته از Objective – C بود و آن هم برگرفته از C و به همین ترتیب.
بنابراین، C# نباید متفاوت از جاوا باشد. اگر جاوا کامل بود، دیگر دلیلی برای ایجاد C# وجود نداشت. اگر C# کامل باشد، دیگری دلیلی برای ایجاد زبان برنامهنویسی جدیدتر وجود ندارد. بهرحال، آینده نامشخص است، و هم اکنون C# و جاوا زبانهای برنامهنویسی شیءگرای خوبی هستند.
شباهتهای بین C# و جاوا
از نقطه نظر تولید کننده برنامه کاربردی، C# و جاوا کاملا شبیه هم هستند، در این بحث به شباهتهای اصلی این دو زبان خواهیم پرداخت.
تمامی آبجکتها مرجع هستند
انواع مرجعها بسیار شبیه اشارهگرها (pointer) در C++ هستند، به خصوص وقتی که شناسهای را برای برخی نمونههای جدید کلاس تنظیم میکنید. اما هنگام دستیابی به نمونههای دادهها در C++ است که در پشته ایجاد میشوند. تمامی نمونههای کلاس با استفاده از اپراتور جدید در هیپ ایجاد میشوند، اما استفاده از delete مجاز نیست چرا که هر دو زبان از روشهای garbage collection متعلق به خود استفاده میکنند.
Garbage Collection
طبیعتا، یاری نکردن حافظه مشکل بزرگی در زبانهای نظیر C++ است. این فوقالعاده است که شما بتوانید بطور پویا نمونههای کلاس را در زمان اجرا در هیپ ایجاد کنید، اما مدیریت حافظه میتواند مشکلساز باشد.
C# و جاوا هر دو دارای garbage collection توکار هستند. به عبارتی برای آزادسازی حافظه دیگر نیازی به فراخوانی delete نیست. هیچ زبانی اجازه تسهیم کردن Object ای را که قابل مصرف است به شما نمیدهد. اما ممکن است از شما خواسته شود تا new را حتی بیشتر از آنچه که دوست دارید، فرا بخوانید. علت این مسئله آن است که در هر دو زبان تمامی Object ها در هیپ ایجاد میشوند، به این معنی که چنین چیزی در هر زبانی قابل قبول نیست.
Class BadaBing
{
Public BadaBing ( )
{
}
}
BadaBing badaBing ( ) ; // You can’t create
temporary data but You must use parens on
a constructor
کامپایلر پیغام کوتاهی را در این باره برای شما میفرستد، چرا که شما سعی میکنید ذخیرهسازی موقتی را ایجاد کنید. باید این کار را انجام دهید:
BadaBing badaBing = new BadaBing ( ) ;
حال badaBoom ساخته شد و دارای حداقل یک مرجع است. بعد، ممکن است بخواهید تا از دست آن خلاص شوید.
delete BadaBoom; // illegal in C# and
Java – the compiler will complain
تا جائیکه میخواهید از badaBoom استفاده کنید، سپس زمانیکه تصمیم میگیرید مرجع خود را به دیگری بدهید، garbage colletor شما را از دست آن خلاص میکند.
بسیاری از تولید کنندگان برنامههای کاربردی از garbage collection شکایت دارند، شاید آنها کنترل میخواهند. شاید با وجود این امکان احساس میکنند برنامهنویسان واقعی نیستند، چرا که نمیتوانند Object ای را که ایجاد کردهاند، delete کنند. شاید داشتن یک زبان بسیار پیچیده و مستعد خطا، مالکیت کد را از جانب تولید کننده اصلی به مدت طولانی تضمین میکند. بدون توجه به این دلایل garbage collection دارای مزایایی است که برخی از آنها از این قرارند:
1 عدم یاری حافظه. این مزیت مشخصی است. هر دو روش garbage collection تضمین میکنند تا در برخی مواقع هنگام اجرای برنامه، تمامی آبجکت را حذف کنند، اما هیچکدام زمان آن را تضمین نمیکنند، جز اینکه هیچ آبجکتی حذف نمیگردد تا زمانی که حداقل تمام ارجاعات برنامه به آن حذف گردد.