تاریخچه دلفی :
شرکت Borland پس از معرّفی موفّق نسخه Borland Pascal و تکمیل آن با عرضه نسخه
هفتم این زبان برنامهنویسی، در حدود سال 1374 ش. شروع به کار بر روی یک ابزار طرّاحی
سریع برنامههای کاربردی به نام دلفی نمود. بعد از آنکه تعیین شد معماری مدل اشیا بهترین
روش اجرای این طرح است، لازم بود که یک زبان برنامهنویسی که به مثابه قلب نظام است،
مشخّص گردد.
در آن زمان Borland به عنوان شرکت تولیدکننده بهترین ابزارهای Pascal شناخته میشد و
شاید میشد آن را کم و بیش مالِک زبان برنامهنویسی Pascal دانست. در نهایت، شرکت
Borland تصمیم گرفت که محصول جدید را بر اساس زبان برنامهنویسی Pascal تولید کند.
بعد از تطبیق کامل Pascal با مدل اشیا، این شرکت توانست محیط طرّاحی سریع برنامههای
کاربردی را اجرا کند؛ البته شاید بتوان گفت که کاری که Borland در تغییر زبان Pascal کرد،
توأم با خطر بود؛ زیرا این زبان مشتریهایی داشت که بسیار به آن وفادار بودند و ممکن بود
برخورد خوبی با تغییرات انجامشده از خود نشان ندهند و در نتیجه ممکن بود این شرکت جایگاه
ممتاز خود را در بازار Pascal از دست بدهد.
در نهایت اوّلین نسخه دلفی در حدود سال 1374 ش. به بازار ارائه شد و به عنوان فرزند خَلف
Pascal که خود نیز به علّت پیشینه روشن، سادگی، و بالابودن امکانات، توجّه برنامهنویسان
زیادی را به خود جلب کرده بود چهرهای برتر از خود نشان داد و برنامهنویسان زیادی را به
5
سوی خود جلب کرد و به محصولی پرفروش و ابزاری بسیار بحثبرانگیز تبدیل شد.
در قلب دلفی ،یک کامپایلر (همگردان) پاسکال است . دلفی 7 مرحله دیگری از تکامل همان
کامپایلر پاسکالی است که شرکت بورلند از هنگامی که (17 سال پیش) Anders Hejlberg ،
اولین کامپایلر توربو پاسکال را نوشت مشغول توسعه آن بوده است . طی سالها ، برنامه نویسان
پاسکال از پایایی و موزون بودن و نیز سرعت کامپایل که توربو پاسکال ارائه می دهد ، لذت برده
اند . دلفی 7 نیز از این صفات مستثنی نیست ، کامپایلر آن ترکیبی از یک دهه تجربه کامپایلر و
پیشرفته ترین کامپایلر بهینه ساز 32 بیتی است . با وجود رشد قابل توجه قابلیت های کامپایلر در
طی چندین سال ، سرعت کامپایل به طرز جالب توجهی تنها اندکی کم شده است . علاوه بر این ،
پایداری کامپایلر دلفی می رود تا معیار و نمونه ای برای سایرین باشد .
حال وقت بررسی هر یک از نگارشهای قبلی دلفی می باشد که در اینجا قابلیت های هر نگارش را
به طور مختصر مرور می کنیم :
دلفی 1 :
در اولین روزهای DOS ، برنامه نویسان یک انتخاب بین BASIC (آهسته ولی بهره ور) و
زبان اسمبلی (کارا ولی پیچیده) پیش رو داشتند . توربو پاسکال که سادگی یک زبان ساخت یافته و
کارایی یک کامپایلر واقعی را ارائه می کرد ، این فاصله را پر نمود . برنامه نویسان ویندوز1/3
نیز با انتخاب مشابهی، یعنی انتخابی بین یک زبان قدرتمند و سخت (بد قلق) مانند C++ و یک
زبان با کاربری آسان ولی محدود مانند ویژوال بیسیک روبرو بودند . دلفی 1 با ارائه یک
رویکرد اساسا متفاوت به توسعه ویندوز پاسخ داد : تولید توسعه ویژوالی (بصری) ، برنامه های
6
اجرایی همگردانی شده ، DLL ها ، پایگاههای داده ها که همگی با هم یک محیط ویژوالی بدون
محدودیت را تشکیل می دهند . دلفی 1 اولین ابزار توسعه ویندوز بود که یک محیط توسعه
ویژوالی (بصری) ، یک کامپایلر بهینه ساز کد اصلی و یک موتور دسترسی به پایگاه داده های
مقیاس پذیر را تلفیق کرد . دلفی1 اصطلاح توسعه سریع برنامه کاربردی (RAD) را تعریف کرد
ترکیب کامپایلر ، ابزار RAD و دسترسی سریع به پایگاه داده ها ، بسیاری از برنامه نویسان
VB را به طرف خود جلب کرد و دلفی در بسیاری از تبدیلها موفق شد . همچنین بسیاری از
توسعه گران Turbo Pascal با گذار به این ابزار یکنواخت و جدید ، دوره جدیدی را آغاز کردند
. Object Pascal (پاسکال موضوعی) آن زبانی نبود که ما بتوانیم در دانشگاه از آن استفاده کنیم
و به راحتی برنامه نویسی نماییم . بسیاری دیگر از برنامه نویسان برای بهره بردن از از الگوهای
طراحی قدرتمند ارائه شده توسط زبان و ابزار دلفی به آن روی آوردند . گروه ویژوال بیسیک در
میکروسافت که تا قبل از دلفی ، رقیب مهمی برای آنها نبود ، اصلا آمادگی چنین چیزی را نداشتند
. ویژوال بیسیک 3 قدیمی ، حجیم و گنگ بود و به هیچ وجه قابل مقایسه با دلفی 1 نبود .
در سال 1995 ، شرکت بورلند شکست بزرگی را در دادخواهی شرکت لوتوس به خاطر شباهت
برنامه Quattro با برنامه 3-2-1 تحمل کرده بود . همچنین شرکت بورلند به خاطر رقابت در
بازار برنامه های کاربردی از سوی میکروسافت تحت فشار بود . بورلند با فروش کواتر تجاری
به شرکت ناول ، از بازار برنامه های کاربردی خارج شد و dBase و Paradox را برای توسعه
گران پایگاه داده ها مد نظر قرار داد. در حالی که بورلند سرگرم بازار ابزارهای توسعه گر
ویندوز بود ، میکروسافت مقدار زیادی از سهم سکوی تجاری بورلند در بازار را تصاحب کرد .
7
بورلند با متمرکز کردن دوباره مهارت اصلی خود ، در ایجاد ابزارهای توسعه گر در نظر داشت
تا با دلفی و نگارش جدیدی از Borland C++ ، ضربه ای بزند .
دلفی2 :
یک سال بعد ، دلفی 2 تمامی این قابلیت ها را تحت سیستم های عامل پیشرفته 32 بیتی ویندوز 95
و ویندوز NT ارائه داد . علاوه بر این ، دلفی 2 با ویژگیها و کارایی جدید مانند یک کامپایلر 32
بیتی که برنامه های کاربردی سریعتری را ایجاد می کند ، یک کتابخانه موضوعی پیشرفته و
توسعه داده شده ، پشتیبانی پایگاه داده های بازسازی شده ، اداره رشته بهبود یافته ، پشتیبانی از
OLE ، ارث بری فرم ویژوالی (VFI) و سازگاری با پروژه های دلفی 16 بیتی ، بهره وری را
بهبود بخشیده است . دلفی 2 معیاری شد که سایر ابزارهای RAD با آن سنجیده می شوند .
در سال 1996 ، مهمترین سکوی ویندوز از زمان ویندوز ./3 (ویندوز 32 بیتی 95) ترخیص شد
. بورلند علاقه داشت تا دلفی را به عنوان برترین ابزار تولید برنامه برای ویندوز ایجاد کند . یک
نکته تاریخی جالب دلفی اینست که قرار بود دلفی 2 ، دلفی 32 نامیده شود تا این حقیقت را که
برای ویندوز 32 بیتی طراحی شده نشان دهد ، ولی نام محصول ، قبل از انتشار به دلفی 2 تغییر
یافت تا نشان دهد که دلفی یک محصول کامل شده است .
میکروسافت کوشید تا با ویژوال بیسیک 4 ، با حریف خود مقابله کند ولی ویژوال بیسیک 4 دچار
اختلالاتی مانند کارایی ضعیف ، عدم امکان قابلیت حمل از 16 بیتی به 32 بیتی و کاستی های
طراحی کلیدی بود . با این وجود ، تعداد قابل توجهی از برنامه نویسان بودند که به هر دلیلی به
استفاده از ویژوال بیسیک ادامه دادند . بورلند همچنین علاقه داشت تا دلفی به بازار سرور (خادم)
8
/ کلاینت (مشتری) که در اختیار ابزارهایی مانند PowerBuilder بود رخنه کند ، ولی این
نگارش هنوز قدرت لازم برای کنار زدن چنین محصولاتی را نداشت .
راهکار (استراتژی) شرکت در این زمان به طور انکار ناپذیری برای تمرکز روی مشتریانشرکت
بود . تصمیم تغییر جهت به این روش ، بدون شک ناشی از کم شدن رابطه بازاری dBase و
Paradox بود و کاهش تدریجی درآمد بازار C++ نیز به این تصمیم گیری کمک نمود . به
منظور راهنمایی برای شروع حرکت (و جهت دستیابی به هدف فوق) ، بورلند اشتباه تأسیس
Open Environment Corporation را مرتکب شد که یک شرکت میان افزاری
(Middleware) با دو محصول عمده بود : یک میان افزار خارج از رده بر مبنای DCE که می
توان آن را CORBA نامید و یک فناوری اختصاصی برای OLE توزیع شده که توسط
DCOM ، در حال منسوخ شدن می باشد.
دلفی 3 :
در طی توسعه دلفی 1 ، گروه توسعه دلفی به ایجاد ساده ابزار و ترخیص آسان مشغول شد . برای
دلفی 2 ، گروه توسعه مشغول انجام وظایفی نظیر انتقال به 32 بیتی (ضمن حفظ سازگاری تقریبا
کامل) و افزودن ویژگیهای پایگاه داده های جدید و سرور (خادم) / مشتری (کلاینت) مورد نیاز
توسط IT (فناوری اطلاعات) شرکتی بود . هنگام ایجاد دلفی 3 ، گروه توسعه فرصتی یافتند تا
مجموعه ابزار را برای ارائه راه حل هایی با وسعت و عمق فوق العاده جهت برخی مسائل مرتبط
با توسعه گران ویندوز گسترش دهند . خصوصا دلفی 3 کاربرد فناوری های کاملا پیچیده COM
و ActiveX ، توسعه برنامه کاربردی وب جهانی ، برنامه های کاربردی thin client
9
(مشتری کم کار) و معماری های پایگاه داده های چند ردیفی (multitier) را آسان نمود . ابزار
Code Insight دلفی 3 ، فرآیند کد نویسی را کمی آسانتر نمود اگر چه در اغلب موارد ، تحلیل
روش نوشتن برنامه های کاربردی دلفی همان است که در دلفی 1 بود .
در سال 1997 ، رقابت ، باعث رخ دادن اتفاقات جالبی شده بود . در پایین ترین سطح ،
میکروسافت بالاخره چندین کار در ویژوال بیسیک 5 انجام داد که عبارتند از : یک کامپایلر برای
برطرف ساختن مشکلات قبلی کارایی ، پشتیبانی خوب از COM/ActiveX و برخی ویژگی
های سکوی جدید کلیدی . حال ، دلفی در بالاترین سطح به طور موفقیت آمیز محصولات شرکت
هایی مانند PowerBuilder و Forte را از دور خارج کرده است .
در طول چرخه توسعه دلفی 3 ، با تصمیم Anders Hejlsberg (معمار ارشد دلفی) در مورد
ترک بورلند و احراز سمتی در میکروسافت ، دلفی یک عضو اصلی خود را از دست داد . هرچند
که به خاطر جایگزین شدن Chuck Jazdzewski (کمک معمار با سابقه در رأس امور) ، گروه
مزبور ضرر نکرد .
دلفی :4
دلفی 4 روی توسعه آسانتر متمرکز شد . Module Explorer معرفی شد و شما را قادر به مرور
و ویرایش واحدها (Unit) توسط یک رابط گرافیکی مناسب نمود . ناوبر کد(Code navigator)
جدید و ویژگی های تکمیل کلاس ، شما را قادر ساخت تا با مقداری کار اضافی ، روی اصل
برنامه های کاربردی خود تمرکز کنید . IDE با نوار ابزار و پنجره های قابل مقر (dockable) ،
طراحی مجدد شد تا ایجاد برنامه را برای شما راحت تر سازد و برنامه اشکال زدا (debugger)
10
نیز به مقدار زیادی بهبود داده شد . دلفی 4 توانایی محصول را در زمینه سازمانی (enterprise)
با پشتیبانی چند ردیفی (multitier) برجسته با استفاده از فناوری هایی نظیر MIDAS ،
DCOM ، MTS و CORBA توسعه داد .
در سال 1998 دلفی موقعیت خود را در رقابت کاملا مستحکم کرده بود . خطوط مقدم تا اندازه ای
تثبیت شده بودند ، اگر چه دلفی به تدریج بهره خود از بازار را بالا می برد . CORBA در
صنعت مطرح بود و دلفی آن را داشت و رقبا فاقد آن بودند . البته دلفی 4 چند نکته کوچک منفی
نیز داشت : پس از این که دلفی چندین سال با ثبات ترین ابزار در بازار بود ، دلفی 4 نزد کاربران
کهنه کار به نبودن در استاندارد بسیار بالا برای ثبات و طراحی محض معروف شده بود .
انتشار دلفی 4 با تأسیس شرکت Visigenic ، با یکی از پیشروهای صنعت CORBA همراه شد
. بورلند در کوششی برای رخنه کردن در enterprise ، نام آن را به Inprise ، تغییر داد و در
موقعیتی قرار گرفت تا صنعت را با تلفیق ابزارهای خود با فناوری CORBA به افق جدیدی
هدایت کند . جهت پیروزی واقعی ، لازم بود تا CORBA به اندازه ایجاد COM یا اینترنت که
در نگارش های قبلی ابزارهای بورلند انجام شده بود ، آسان شود . تلفیق ابزار تولید CORBA
سهم کمی را در کل ایجاد نرم افزار به خود اختصاص داد اگر چه به دلایل مختلف ، این تلفیق به
اندازه ای که باید باشد نبود .
دلفی 5 :
دلفی 5 از چندین جهت پیشرفت داشت : اول این که دلفی 5 ، آنچه را که دلفی 4 با بفزودن ویژگی
های بیشتر برای آسان کردن وظایف وقت گیر شروع کرده بود ادامه داد . در نتیجه به شما امکان
11
داد تا بیشتر به آنچه می خواهید بنویسید توجه کنید (و کمتر روی چگونگی نوشتن آن تکیه داشته
باشید) . این ویژگی های سودمند جدید ، شامل توسعه بیشتر IDE و برنامه اشکال زدا ، نرم افزار
تولید گروهی TeamSource و ابزارهای تبدیل می باشد . دوم آن که دلفی 5 ویژگی های جدیدی
برای آسان ساختن توسعه اینترنتی دارد . این ویژگی های جدید اینترنتی ، شامل جادوگر Active
Server Object Wizard برای ایجاد ASP ، مؤلفه های InternetExpress برای پشتیبانی از
XML و ویژگی های جدید MDAS می باشد که سبب شده است سکوی داده های بسیار انعطاف
پذیر برای اینترنت ایجاد کند . در نهایت ، بورلند ارائه مهمترین ویژگی دلفی 5 یعنی پایداری را
شروع نمود . یک نرم افزار عظیم را نمی توان ناگهانی ارائه داد بدین منظور ، بورلند صبر کرد
تا دلفی 5 قبل از ارائه شدن ، کمی منتظر بماند .
دلفی 5 در نیمه دوم سال 1999 عرضه شد . دلفی به رخنه کردن در سازمانی (enterprise)
ادامه می داد در حالی که ویژوال بیسیک به صورت رقیبی در سطح پایین عمل می کرد هر چند
که هنوز جنگ برقرار بود . نام Inprise به دنبال Borland فقط به عنوان یک نام تجاری آورده
می شد . ادارات اجرایی با تقسیم شدن شرکت بین ابزارها و میان افزار ، ترک ناگهانی CEO
Del Yocam و استخدام CEO Dale Fuller مدیر Internet-savvy که دوباره شرکت را
روی تولید کنندگان نرم افزار متمرکز کرد ، مدتی آشفته بودند
دلفی 6و7 :
به طور واضح ، تم (شاهدک) اصلی دلفی 7 ، سازگاری با ابزار توسعه برنامه Kylix بورلند
برای لینوکس است . بدین منظور بورلند Component Library (کتابخانه مؤلفه) جدیدی برای
12
Cross-Platform (سکوی تقابلی) (CLX) ایجاد کرد که شامل VisualCLX برای توسعه
ویژوالی (بصری) ، مؤلفه های دسترسی به داده های کلاینت (مشتری) ، DataCLX و مؤلفه
های NetCLX Internet می باشند . برنامه های کاربردی که تنها با کتابخانه CLX و عناصر
قابل حمل RTL نوشته شده اند به راحتی بین سیستم های ویندوز و لینوکس قابل حمل هستند .
مجموعه مؤلفه ها و درایور (گرداننده) های جدید dbExpress ، یکی از بزرگترین قدم ها در
کوشش برای ایجاد سازگاری با لینوکس است چرا که بالاخره جانشین واقعی را برای BDE که
در سالهای اخیر واقعا قدیمی شده بود ، ارائه کرد .