بیان مسئله
امروزه در قرن 21 تکنولوژی، ارتباطات و فناوری، پیشرفت شایان توجهی داشته است..
بنابراین این موضوع به نظر من موضوع قابل توجه و جالبی برای تحقیق و تقریر کردن آمد.
اهداف و ضرورت این تحقیق
این مسئله که تا دیروز انسانها غارنشین بودند، امروزه به وسیله ی هوش مصنوعی، کامپیوترهای هوشمند و دستگاه ها ی پیش رفته به مریخ میروند، و این که فردا چه خواهند کرد، موضوعی است که فکر و ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است.
فصل دوم
چکیده
روندهای موجود در فناوری اطلاعات و ارتباطات
آلوین و هایدی تافلر در اثری که با عنوان ”خلق یک تمدن نوین“در سال 1995 منتشر نمودند, بیان میدارند که اقتصاد الکترونیکی نمادین, اساساً با اقتصاد صنعتی قرن نوزدهم و بیستم متفاوت است.
آنها معتقد به ظهور تحول عظیمی به سمت کارهای فکری هستند.
برخلاف مشاغل سنتی, دیگر کارگران ”کارگران فکری“ای هستند که اطلاعات را تفسیر میکنند.
کشاورزان نیز برای محاسبه ترکیبات پرورش حبوبات, ترکیبات کود و میزان ورود مواد شیمیایی از کامپیوترها استفاده مینمایند.
کارگران خط تولید هم برای مدیریت جوشکارهای روباتی یا مونتاژگران و جریان خط تولید, صفحههای نمایش و میزهای مراقبت را نظارت میکنند.
بانکداران برای مدلکردن بازارهای مالی از کامپیوترهای همراهشان یاری میگیرند.
تعداد افرادی که بهجای جابجا نمودن اشیاء فیزیکی, کارشان بکارگیری علائم و نمادها است درصد روبهرشدی از کل جمعیت را تشکیل میدهند.
در اصل تافلرها معتقدند کارگران دانشی جایگزین کارگران دستی میشوند.
تافلرها بهوضوح تصریح میدارند که تغییرات ساختاری عمیقی در اقتصاد درحالرخدادن است و اینکه فناوری اطلاعات تنها وسیلهای است که برای مدیریت تقاضاهای اقتصاد قرن بیستویکم به آن نیازمندیم.
این اقتصاد بسیار متنوعتر, سریعالتغییرتر و پیچیدهتر از اقتصاد سنتی است.
این سطح بالاتر از تنوع, سرعت و پیچیدگی متناظراً نیازمند جهشی به سمت یکپارچگی پیشرفتهتر است.
در عوض, این تقاضاها بهشدت سطوح پردازش دانش را ارتقا میدهند.
تافلرها به تقاضای درحال رشد برای محصولاتی اشاره میکنند که بهعنوان بخشی از سیستمهایی دیده میشوند که از همهسو در حال گسترش هستند.
تولیدکنندگان و مصرفکنندگان میخواهند بدانند که محصول از کجا میآید, چگونه ساخته شده است, چه فعالیتهای برای نگهداری آن لازم است, و نیازمند چه خدمات پس از فروشی است.
در یک عصر قرن بیست ویکمی از محصولات سادهای که بخشی از سیستمهای پیچیده هستند, از فناوری اطلاعات برای مدیریت سرعت و پیچیدگی سیستمها استفاده میشود.
فناوریهای اطلاعات, مخابرات یا فناوریهای ارتباطات, اصطلاحاتی هستند که اغلب بهصورت قابلتعویض استفاده میشوند.
این فناوریها, ابزاری برای انتقال بلادرنگ متن, صدا و دادههای ویدئویی در هر جای جهان فراهم میکنند.
آنها امکان ذخیره آسان دادهها را نیز فراهم مینمایند و امکان بازیابی دادهها را در هر زمانی, میسر میسازند.
ما در اینجا از اصطلاح فناوری اطلاعات به جای دیگر تعابیر استفاده میکنیم.
انفجارها و انقلاب ای نوآوری
بروز تغییرات عمده در چگونگی گذران زندگی, هدایت کسبوکار, و تولید غذاها و کالاهایی که مصرف میکنیم, اصلاً مقولهی جدیدی نیست.
انفجارهای نوآوری که حدوداً هر 55 سال یکبار اتفاق میافتند, باعث اینگونه تغییرات میشوند.
انفجار نوآوریِ دوره بین سالهای 1980 تا 1910 میلادی, خودرو, هواپیما, چراغهای الکتریکی, تلگراف بیسیم, فیلم حلقوی, تصاویر متحرک و رادیو را به ارمغان آورد.
در دهه 1930, انفجار نوآوری دیگری, الیاف پلاستیکی, وسایل خانگی, هواپیماهای جت, و تلویزیون را به زندگی بشر ارزانی داشت.
اگرچه انفجارهای نوآوری تغییراتی ایجاد میکنند, اما انقلابها همه چیز را متحول میسازند.
اولین انقلاب, انقلاب کشاورزی بود که انقلاب چاپ و انقلاب صنعتی به دنبال آن ظهور نمودند.
اما امروز نوبت انقلاب دیجیتال رسیده است.
سه جزء اصلی این عصر دیجیتالِ نوین عبارتند از: کامپیوترها (که امکان ذخیره دادهها و اطلاعات را در قالب دیجیتال فراهم میکنند), نرمافزارها (که کامپیوترها را نیرومند و انعطافپذیر مینمایند) و شبکههای ارتباطی (که قدرت کامپیوترهای شخصی مستقل را افزایش میدهند.)
بدون شک کامپیوترها فناوری بنیادین عصر ما محسوب میشوند.
آنها پارادایم جدیدی هستند, یعنی یک ”حس مشترک“ نوین.
در دوره زمانی کوتاهی درحدود 40 سال, کامپیوترها در تمامی فعالیتهای جوامع صنعتی محوریت یافتهاند.
امروز دیگر بدون کامپیوترها و شبکههای کامپیوتری, بسیاری از امور صنایع کارخانهای, تجارت, حملونقل و نشر, حکومت, نیروهای مسلح, خدمات بهداشتی, تحصیلات و تحقیقات متوقف خواهند شد.
کامپیوترها, ماشینی شبیه دستگاه چاپ یا دستگاه پیانو نیستند (ابزاری که صرفاً برای انجام کارکرد خاصی پیکربندی شده است).
یک کامپیوتر فقط زمانی میتواند کارکرد خودش را به انجام رساند که کسی آن را برنامهریزی نماید.
پیش از این, کامپیوتر یک دستگاه انتزاعی محسوب میشود که میتواند هر کاری انجام دهد (حتی میتواند صرفاً برای چاپ یک روزنامه یا نواختن یک آهنگ ساخته شده باشد).
برای بسیاری از افرادی که به ماشینهای انقلاب صنعتی عادت کردهاند, ماشینی که دارای چنین قابلیتهای عمومی است بیمعنی به نظر میرسد, مثلاً یک دستگاه برشتهکن نان که میتواند دکمههای پیراهن را بدوزد.
اما کامپیوتر واقعاً چنین دستگاهی است.
کامپیوتر میتواند بسیاری از کارهایی را که ابداً طراحانش پیشبینی آنها را نمیکردند, انجام دهد.
آخرین جزء عصر دیجیتال (شبکههای ارتباطی) نیز عمیقاً در حال تغییردادن چگونگی تفکر, کار و تولید ما است.
در اصل ما وارد دوره اتصالپذیری شدهایم که در آن تاکید بر خدمات توامبا جذب مشتریان است نه مصرفکنندگان, و کسبوکارها نیازمند توسعه چارچوبی برای یادگیری دوطرفه با مشتریان هستند.
به عبارت دیگر, توانایی ما برای ایجاد اتصال مابین عناصر هر جریان حرکتی برای محصولات و خدمات, آینده کسبوکار, یادگیری و مصرف را به پیش خواهد راند: چه زنجیره تامین یا مدیریت تدارکات برای کسبوکار باشد؛ یا نیاز کسبوکارها به اینکه بدانند یک محصول دقیقاً در کجای جریان تولید قرار دارد, هم به منظور مدیریت جریان خودشان و هم برای ارایه خدمات بهتر به مشتریان؛ یا تدارکات برخط توسط کسبوکارها؛ یا خرید به وسیله مصرفکنندگان؛ یا خواست مصرفکنندگان برای برخورداری از امکان ردگیری کامل یا آگاهی از تاریخچه هر محصول غذایی که میخرند.
پیشران این امر, اتصالپذیری جریان یا چرخه زندگی کالا است.
تحول اساسی تحولی که این انقلاب ها در رفتار سازمانی ایجاد کرده است.
رویکردی که در آن, روابط پیچیدهتر و مشارکتیتر هستند و صرفاً با مسؤولیتهای دوطرفه همکاران مرزبندی شده است.
با یکپارچهسازی اطلاعات در سرتاسر زمان و فضا توسط فناوری نوین, مدیران و کارکنان قادرند بر دیدگاه کارکردی محدودشان غلبه نموده و نقشهای جدیدی خلق نمایند که برای ارتقای فعالیتهای ایجادکننده ارزشافزوده در محیطهای اطلاعاتی غنی, مناسبترند.
به علاوه ما در برابر روش کاملاً نوینی از کارکرد اجتماعی قرار داریم.
به عنوان مثال, دستگاههای پویشگر در فروشگاهها, فرآیند بازرسی را خودکار نموده و به طور همزمان دادههایی تولید میکنند که میتواند برای کنترل اموال, انبارداری, زمان بندی تحویلدهندگان و تحلیل بازار مورداستفاده قرار گیرد.
بنابراین, فناوری اطلاعات هم کارها را انجام میدهد و هم آنها را به زبان اطلاعات ترجمه میکند.
در واقع, فعالیت یک ماشین کاملاً در راستای هدفش (یعنی همان محصول) است.
از طرف دیگر, فناوری اطلاعات بعد جدیدی از انعکاس را نیز مطرح میسازد: سهمش را برای تولید انجام میدهد اما در فعالیتهایش و سیستم فعالیتهایی که با آن ارتباط دارد, نیز بازتاب دارد.
فناوری اطلاعات نهتنها تولید ”فعالیت“ میکند بلکه ”صدا“یی خلق مینماید که به طور نمادین وقایع, اشیاء و فرآیندها را به شیوهای جدید, قابلرؤیت, قابلشناخت و قابلاشتراک مینماید.
فناوری اطلاعات هم یک ابزار است و هم یک هدف.
فناوری اطلاعات ابزار قدرتمندی است که ما را قادر میسازد کارهای قدیمی را به شیوهای جدید انجام دهیم و کارهای جدیدی نیز ابداع نماییم.
به وضوح فناوری اطلاعات نیروی محرک تمدن قرن بیستویکم است که به صورت بیرحمانهای روشهایش را در تمامی بخشهای زندگی اقتصادی و به همان نسبت در زندگی شخصیمان وارد میسازد.
در ادامه خواهیم دید که چگونه فناوریهای اطلاعاتی مهم در هر یک از حوزههای حملونقل, کشاورزی, کارخانهداری, انرژی و محیط زیست, باعث شکلبخشی به آینده اقتصادمان خواهند شد.
نگاه وسیعی به روندهای داخلی فناوری اطلاعات, خودش به عنوان معرفی برای تاثیر فناوری اطلاعات بر هر یک از بخشهای دیگر مفید خواهد بود.
روندها در حوزه فناوری اطلاعات در طول پنج سال گذشته, فناوریهای اطلاعات چنان موردپذیرش قرار گرفتهاند که اکنون در هر جنبه از زندگی خصوصی و عمومی ضروری به نظر میرسد.
محصولات و سیستمهای داخل بخش فناوری اطلاعات سریعاً در حال تغییر هستند.
سرعت و توان کامپیوترها هر سال دو برابر میشود, هزینهها کاهش مییابد, و قابلیتهای جدیدی که سال گذشته به آنها فکر نشده بود, این ها به طور عمومی مورد استفادهاند.
در این زمینه, ادعای قطعی در مورد جزئیات دقیق روندهایی که در طول دهه آینده باقی خواهند ماند دشوار است.
اما اکتشاف سرفصلهای تاثیراتی که فناوری اطلاعات احتمالاً خواهد داشت ما را آماده رویارویی با چالشها و فرصتهایی که فناوری اطلاعات به بار خواهد آورد, مینماید.
این روندهای کلان عبارتند از: 12فناوری اطلاعات, نیروی غالب در فرهنگ خواهد شد.
2.فناوری اطلاعات, باعث متحولسازی مستمر شیوه زندگی و کار ما میشود.
3.گامهای تغییرات, شتاب بیشتری خواهد یافت.
روند 1: فناوری اطلاعات نیروی غالب در فرهنگ خواهد شد ا2تفاده از کامپیوترها در 2راسر جهان به صورت مستمر گسترش مییابد تخمین میزان استفاده از کامپیوتر در مناطق مختلف جهانی در سال 2000, نشان میدهد که آمریکا با 159 میلیون کاربر پیشتاز است.
اتحادیه اروپا با 135 میلیون کاربر در مکان بعدی است و آسیا با 116 میلیون کاربر بدنبال آن است.
پیشبینی میزان استفاده از کامپیوتر در سال 2005 یک واژگونی اساسی خواهد داشت: آسیا با 257 میلیون کاربر, اتحادیه اروپا با 250 میلیون کاربر در رده دوم, و آمریکا با 230 میلیون کاربر در جایگاه سوم قرار میگیرد.
تعد2د کامپیوترهایی که در کل جهان مورداستفادهاند از 237 میلیون در سال 1995 به 539 میلیون در سال 2000 افزایش یافته است و پیشبینی میشود تا سال 2005 به یک میلیارد کامپیوتر افزایش یابد.
استفاده از اینترنت در سراسر جهان مستمراً افزایش مییابد شاید رشد جهانی اینترنت در جهان چشمگیرتر باشد.
کاربران جهانی اینترنت از 39 میلیون در سال 1995 به 315 میلیون در سال 2000 رشد یافته است و پیشبینی میشود که این تعداد در 2ال 2005 به 716 میلیون کاربر افزایش یابد.
22 از میان ملل صنعتی جهان, ایسلند, آمریکا, فنلاند, سوئد, نروژ, استرالیا و کانادا از هر 1000 نفر, 400 تا 500 کاربر اینترنت دارند.
هند, چین, پرو, فیلیپین, اوکراین, عربستان سعودی و ترکیه از هر 1000 نفر, بین 2 تا 13 کاربر دارند.
در واقع دادهها نشان میدهند که در سال 1999, ده کشور برتر از لحاظ کاربرد اینترنت (تعداد مجموع کاربران), آمریکا, ژاپن, آلمان, انگلستان, چین, کانادا, کره جنوبی, ایتالیا, برزیل و فرانسه بودهاند.
از 4/7 میلیون کسبوکارهای آمریکایی فعال, 2/4 میلیون (57 درصد) به ای2ترنت دستر2ی دارند, 8/1 میلیون دیگر (18 درصد) دسترسی با سرعت بالا دارند.
کسبوکار الکترونیکی آمده است تا برای همیشه بماند کسبوکار الکترونیکی چنان وارد اقتصاد ما شده است که اکنون بهسادگی راه اصلی انجام کسبوکارهای ما محسوب می شود.
تاثیر کسبوکار الکترونیکی در تولید و حملونقل بهموقع محصولات, در هماهنگی اطلاعات درونسازمانی و جریانهای 2حصولات بین شرکتهای شریک, در مدیریت جریان عبور و مرور, در پیگیری حفاظت گونههای کمیاب, در بکارگیری خودکار مقدار مناسب علفکشها و آفتکشها در شرایط متنوع خاکی, در ارتباط با مشتری و تامینکننده, توسعه بازارهای جدید و فراهمکردن اطلاعات زمانی برای نمایندگان فروش, فراتر از خریدوفروش اینترنتی میرود.
کسبوکار الکترونیکی بهعنوان شیوه نوینی از کسبوکار, آمده است که بماند.
باید بین تجارت الکترونیکی و کسبوکار الکترونیکی تمایز قایل شویم.
تجارت الکترونیکی, به خرید کالاها ویا خدمات از طریق یک شبکه مبتنی بر کامپیوتر اشاره دارد.
اغلب فعالیتهای تجارت الکترونیکی, بین کسبوکارها اتفاق میافتد (B2B) نه بین کسبوکارها و مشتریان (B2C).
در سال 1999, فعالیتهای تجارت الکترونیکی, 12 درصد از حملونقل تولیدات و 3/5 درصد از عمدهفروشیها را درمیگیرد.
درخلال همان بازه زمانی, 11 درصد از مجموع هزینه مواد موردنیاز کارخانهداران به صورت برخط خریداری شده بود.
کسبوکار الکترونیکی, مفهومی وسیعتر و کلیتر است که شامل بازاریابی, جستجوی اطلاعات, و تبلیغاتی که از طریق اینترنت انجام میشود است.
کسبوکار الکترونیکی, ارتباط کسبوکاری درون یک شرکت و تبادل اطلاعات بین شبکههای شرکا و واسطهها در زمینه زنجیره تامین و تولید و تدارکات توزیع را هم شامل میشود.
تجارت الکترونیکی در سراسر جهان درحال رشد است پست الکترونیکی, همچنان فعالیت اصلی بر روی اینترنت است.
به هر حال, تجارت الکترونیکی در حال رشد است و به طور صعودی جزء اصلی رابطه بین کسبوکارها (B2B) و رابطه بین مشتری با کسبوکار (B2C) خواهد بود.
فروش برخط, بیش از 50 میلیارد دلار از خردهفروشیهای سال 2000 آمریکا را تشکیل میدهد درحالیکه در سال 1998, 8/7 میلیارد دلار بوده است.
بخش اصلی خرید, خدمات مسافرتی است که لوازم جانبی و سختافزار کامپیوتر, لباسها, لوازم حراجشده, کتابها, وسایل الکترونیکی, و موسیقیها و فیلمها در ردههای بعدی قرار دارند.
پیشبینی میشود, فروش تقویتشده بوسیله اینترنت خودروهای جدید در آمریکا از میزان 82300 یا 05/0 درصد در سال 1999 تا حد 1/1 میلیون یا 6 درصد در سال 2004 رشد یابد.
پیشبینی میشود که میزان فروش برخط خواروبار آمریکا, از مقدار 200 میلیون دلار در سال 1999 تا 8/8 میلیارد دلار در سال 2004 رشد پیدا کند.
اما تسخیر این بازار, پرهزینه خواهد بود.
در واقع, برخلاف مرگ پرسروصدای فروشندگان الکترونیکی عمده متعدد, فروش الکترونیکی همچنان به رشد و شکوفایی خود ادامه میدهد.
مقایسه فصل دوم سال 2000 با فصل دوم سال 2001 با توجه به گزارش وزارت بازرگانی نشان میدهد که خردهفروشی تجارت الکترونیکی سالانه 7/24 درصد رشد داشته است.
حتی پس از 11 سپتامبر سال 2001, پیشبینی میشود که سود تفریحات برخط روزهای تعطیل در حدود 11 میلیارد دلار خواهد بود (10 درصد بیش از سال گذشته).
فروش برخط ماه سپتامبر فقط کمتر از ماه آگوست بود که نشانگر خاصیت برگشتپذیری تجارت الکترونیکی در زمانهای بیثباتی اقتصادی و اجتماعی است.
اگرچه تجارت الکترونیکی مشتری با کسبوکار (B2C) اکثر اخبار و توجهات را معطوف به خود میکند, تجارت الکترونیکی بین کسبوکارها (B2B) است که اکثریت فعالیتهای تجارت الکترونیکی را در دست دارد (بیش از 90 درصد در سال 1999).
تخمین زده میشود که تجارت بین کسبوکارها از طریق اینترنت از میزان 5/7 میلیارد دلار در سال 1997 تا 327 میلیارد دلار در سال 2002 و 2 ترلیون دلار در سال 2003و 7 ترلیون دلار در سال 2004 رشد نماید.
بازاریابان الکترونیکی تخمین میزنند 72 درصد از کل کسبوکارهای کوچک آمریکایی در سال 2001 نوعی از تجارت الکترونیکی را انجام میدهند.
فورستر پیشبینی میکند در حدود سال 2003 یکچهارم تمام خریدهای بین کسبوکارها به صورت برخط انجام میشود.
سود تجارت الکترونیکی چین در سال 2000, در حدود 96 میلیون دلار بود.
آنها پیشبینی میکنند که این سود تا سال 2003 به میزان ده برابر یعنی حدود 2/1 میلیارد دلار افزایش یابد.
حکومت چین در حال پیشبرد و گسترش رابطه بین کسبوکارها است و در نظر دارد به یک میلیون شرکت چینی کمک کند تا یک شخصیت وبی برای پایهریزی کنند.
انتظار میرفت که یک مرکز خدمات اطلاعاتیِ (Portal) آسیایی, 90000 شرکت را که مشغول کسبوکار در هنگکنگ, تایوان, و سنگاپور هستند را به یکدیگر متصل سازد.
این کار تشخیص دوطرفه گواهینامههای دیجیتال, بازاریابی فرامرزی, و تبادل کارکنان به منظور اشتراک تجربیات و تقویت مشارکت را میسر میسازد.
سایتهای وبی, کارکردی ضروری از کسبوکار محسوب میشوند بازاریابان الکترونیکی گزارش دادهاند که در سال 2000, 34 درصد کل کسبوکارهای کوچک سایت وبی داشتهاند که این میزان در سال 1999, 5/8 درصد بود.
آنها پیشبینی میکنند که 57 درصد از کل کسبوکارهای کوچک در حدود سال 2002, سایت وبی خواهند داشت.
در سال 2000, 57 درصد از کسبوکارهای بزرگ و متوسط, سایت وبی داشتهاند و پیشبینی میشود که در سال 2002, 82 درصد آنها سایت وبی داشته باشند.
برحسب اعداد و ارقام, این بدان معنی است که درحدود سال 2002, 3/4 میلیون کسبوکار کوچک و صدهزار کسبوکار بزرگ و متوسط سایت وبی خواهند داشت.
مطالعات شرکت سایولنس آشکار ساخت که در سال 2000, 1/2 میلیارد صفحه عمومی و منحصربهفرد بر روی اینترنت وجود داشت که هر روز بیش از 7 میلیون صفحه به آن اضافه میگشت و این بدان معنی است که انتظار میرود تعداد صفحات در یک سال دو برابر شود.
یک جزء درحالرشد سایتهای وبی, صوت است.
درواقع, میزان انتقال صوت روی سایتهای وبی, از میزان صفر در سال 1998 تا 8600 میلیون دقیقه در سال 1999, 80200 میلیون دقیقه در سال 2000, و 320600 میلیون دقیقه در سال 2001 رشد کرد.
ارتباطات بیسیم به طور عمدهای افزایش خواهد یافت فناوریهای بیسیم در حال تغییردادن چشمانداز کسبوکار و ارتباطات شخصی میباشد.
اکنون افراد قادرند که از طریق تلفن همراه اخبار و متون شخصیشده را دریافت نمایند, سهام خریدوفروش نمایند, در حراجها حضور یابیند, و برای مسافرت بلیط رزرو نمایند.
پیشبینی میشود که تعداد کاربران دستگاههای بیسیم در آمریکا که به خدمات اطلاعاتی درونی و بیرونی و ارسال پیام از طریق اینترنت دسترسی دارند از 7 میلیون در سال 1999 تا 61 میلیون 2003 افزایش یابد.
در اروپا تعداد دقایق کار با دستگاههای بیسیم در ماه به ازای هر خانوار از 89 دقیقه در سال 1998 به 247 دقیقه در سال 2000 رشد نموده است.
پیشبینی میشود در حدود سال 2003, 219 میلیون اروپایی (یکسوم جمعیت اروپا) از طریق تلفن همراه به شبکه دسترسی خواهند داشت.
اکنون 18 درصد از 55 میلیون کاربر تلفن همراه در ژاپن, تلفنهای سازگار با وب دارند.
استفاده از تلفنهای همراه در کسبوکار مسیر کسبوکار الکترونیکی را ادامه خواهد داد: خارجسازی تراکنشها از دنیای واقعی و واردسازی آنها به دنیای مجازی.
یادگیری از راه دور, یک کارکرد کسبوکاری میشود یادگیری برخط آماده تبدیلشدن به یک استاندارد جدید است.
فناوریهای آموزشی قرن گذشته, در قرن بیستویکم موفق نخواهد بود.
بدلیل تقاضا برای دروس ارزانتر و تعاملیتر, یادگیری برخط در چند سال آینده, رویه عملیاتی استانداردی خواهد شد.
55 درصد از پاسخگویان طرح مطالعاتی ”هفته اطلاعات“ از 300 مدیر فناوری اطلاعات, یادگیری از راه دور را به عنوان یک اولویت کسبوکاری کلیدی ردهبندی میکنند.
این تنها راه برای پرورشدادن سریع کارمندان برای فناوریهای جدید بدون صرف پول و زمان طولانی در فرآیند کار است.
نیروی کاری که خوب آموزش دیده است و برای موقعیتهای متحرک مناسب میباشد به مشاوره و رایزنی, دانش جدید و پایگاه دادههای اشتراکی نیاز دارد.
یادگیری از راه دور, راهحلی برای نیازمندی برای آموزش مستمر در زمینههای سریعاًدرحالتغییر است.
تخمین زده میشود بازار تحصیل و آموزش فناوری اطلاعات در آمریکا در سال 2001, 12 میلیارد دلار باشد که 19 درصد آن برمبنای وب است و این میزان بالاتر از 8 میلیارد دلار با 2/2 درصد برمبنای وب در سال 2000 میباشد.
تقاضا برای افرادی که آموزش فنی دیدهاند در سراسر جهان وجود خواهد داشت نیاز به کارکنانی با مهارتهای فناورانه بهشدت در حال افزایش است.
در مطالعهای که توسط ایالات کانادایی نیوفاندلند و لابرادور برای فهم میزان آمادگیشان برای صنایع فناوری اطلاعات انجام شده است بالاترین پنچ مهارتی که 40 درصد کارفرمایان برای استخدام کارکنانی با مدرک کارشناسی خواستار شدهاند عبارتند از: طراحی و تحلیل کسبوکار, تحلیل بودجه و امور مالی, مدیریت منابع انسانی, تحلیل آماری و مدیریت و طراحی داده.
بالاترین 5 مهارتی که 40 درصد کارفرمایان برای استخدام کارکنان دیپلمه خواستار شدهاند عبارتند از: تعمیر و نگهداری کامپیوترها, پشتیبانی فنی, پشتیبانی سختافزار, مدیریت سیستمعامل و شبکه و دیگر امور کامپیوتری.
انتظار میرود که در ایالات متحده آمریکا, فرصت شغلی برای مهندسان کامپیوتر, متخصصان پشتیبانی کامپیوتر, تحلیلگران سیستمها, مدیران پایگاه داده, و متخصصان نشر رومیزی در دهه 1998 تا 2008 از تعداد 4/1 میلیون شغل به 8/2 میلیون شغل رشد یابد.
در مقایسه انتظار میرود که تعداد کشاورزان در آمریکا, از 3/1 میلیون به 1/1 میلیون, تعداد کارگران مزرعه از 85/0 میلیون تا 79/0 میلیون, و تعداد متصدیان ماشین دوخت از 37/0 میلیون به 26/0 میلیون کاهش یابد.
مجله دنیای کامپیوتر پیشبینی میکند که زمینههای مهارتی پرطرفدار در سال 1999 این موارد باشند: مهارتهای اینترنتی (ابزار توسعه شبکه, HTML & Java), دانش سیستمهای عامل (ویندوز ان.تی و 95), مهارتهای ساخت و نگهداری شبکه, ابزار و زبانهای کامپیوتری (کوبول, C++, ویژوال بیسیک, اوراکل, دولوپر 2000), مهارتهای شبکهای یونیکس(سوئیچهای اترنت, مسیریابی, شبکههای محلی), مدیریت شبکه(خدماتدهنده ان.تی., ناول نتویر), و دانش گروپویر, اترنت و آفیس (مایکروسافت اکسچینج, لوتوس نوتس, سیسیمیل, کلاینتسرور).
روند 2.
فناوریهای اطلاعات به متحولساختن شیوه زندگی و کارها ادامه خواهند داد تأثیر فناوریهای اطلاعات بیش از ابزاری است که به ما امکان میدهد تا کسبوکارمان را کاراتر انجام دهیم، دادهها را به آسانی جابجا کنیم، به سهولت و بهطور بلادرنگ ارتباط برقرار کنیم یا از خانهمان یا محل کارمان خرید کنیم.
فناوری اطلاعات باعث میشود که بهطور حقیقی روش تفکرمان درباره زندگیمان و ارتباطمان با دیگران را تغییر دهیم.
این امر به نوبه خود بر چگونگی انجام کسبوکارمان، تحصیل خودمان، پیداکردن و دریافت کالاها و خدمات، و رسیدن به افراد دیگر در سراسر جهان تأثیر دارد.
ما در حال جابجایی از دنیایی از بازیگران تنها به دنیایی از بازیگران مرتبط با هم هستیم.
بسیاری از افراد با عنوان ”اقتصاد شبکهای“ به این امر اشاره میکنند و آن اقتصادی است که در آن کسبوکارهای الکترونیکی آنهایی هستند که بهطور بلادرنگ با تأمینکنندگانشان، فرایند داخلیشان، حملونقل کنندگانشان و مشتریانشان ارتباط دارند.
این دنیای جدید دنیایی است که در آن افراد بهطور بلادرنگ با دیگران ارتباط دارند و آنچه که در بخشی از جهان مورد تقاضا است متأثر از رویدادهای بخش دیگری از جهان است و این شامل مد و لباس، موسیقی، بازیها، ورزش و غیره میشود و آنچه مورد درخواست است میتواند به سرعت تغییر کند.
بنابراین کسبوکار باید در تعامل با مشتریان و تأمینکنندگان باشد تا هنگامی که محصولی خواسته میشود، موجود باشد و در هنگام تغییر تقاضا نیاز به تغییر اضافی فهرست اموال نباشد.
این دنیا، دنیایی پیچیده از یکپارچگی عملیاتی و ویژهکار محصولات برای تطبیق با گروههای متفاوت مشتریان است.
فناوری اطلاعات در حال متحولساختن ارزشها و زندگیهای ما میباشد. در یک تک سطح، فناوری اطلاعات در حال تأثیرگذاری بر اعتقادات و ارزشهای شخصی ما و تعیینکردن آنچه بدان ارزش مینهیم میباشد.
در گذشته، هنگامی که ما با اطمینان درگیر امنیت جهانی مانده بودیم، بر امنیت ساختمانها در درون اجتماعات و همسایگیها تمرکز داشتیم.
فناوری اطلاعات جهان را برای ما آورد و ما را برای جهان برد.
اکنون امنیت ما وابسته به ارتباط ما به همه قسمتهای جهان است و اینکه چگونه آنها ما را میبینند همانقدر با اهمیت است که ما چگونه آنها را میبینیم.
اکنون امنیت در اجتماعات ما مستقیماً با جهانی امن مرتبط است.
در گذشته شخصیت و اعتقادات مذهبی ما در زندگی روزانه ما و چیزی که ما درون خودمان نگه میداشتیم، جمع شده بود.
حتی اگر نیازمند حساسیت به اعتقادات دیگر بودیم این کار را بهصورت کسبوکار یا بهعنوان یک توریست انجام میدادیم.
به دلیل اینکه فناوری اطلاعات جهانیان را نزدیکتر به همدیگر آورد اکنون ما باید در یک زمان واحد اعتقادات شخصیمان را با اعتقادات شخصی بسیاری از دیگران متعادل کنیم.
هر روز خودمان را در محیطی پیچیده مییابیم که در آن کسبوکار میکنیم و دوستیهایمان را با افرادی ادامه میدهیم که تاریخ و زمینه فرهنگیشان بهطور عمدهای با ما متفاوت است.
در گذشته ما به چیزهایی ارزش میدادیم که یا خانواده ما را دور هم جمع میکرد یا به ما لذت شخصی میرساند.
بچههای ما اسباببازیهایی را دوست داشتند که میتوانستند به تنهایی یا با تعدادی از دوستان با آنها بازی کنند.
کتابها، موسیقی و فیلمها چیزهایی هستند که ما به تنهایی یا با دیگران از آنها لذت میبریم.
بسیاری از این بخشها میتوانستند بهگونهای توصیف شوند که زمینه انفعالی داشته باشند.
امروز ما به چیزهایی ارزش میدهیم که شدیداً تعاملی باشند.
اسباببازیهای ما بازیهای ویدئویی، روبوتها و عروسکهایی هستند که با ما تعامل دارند یا حتی با ما وفق پیدا میکنند.
ما در حین کار یا بازی بهطور بلادرنگ با دوستان و همکارانی در سراسر جهان ارتباط برقرار میکنیم.
لوازم خانگی ما اطلاعاتی را که درخواست آن را ندادهایم برای ما فراهم میکنند همچون مقدار مواد خاص در یخچالها یا انبارهای غذا و شرایط خانههایمان (کدام لامپها روشن هستند و کدام درها قفلاند).
اتومبیلهای ما، درجه حرارت خارج از اتومبیل، جهت حرکت ما، و میزان مصرف سوخت بر حسب گالن در مایل را به ما میگویند و حتی میتوانند جهتهای مسافرتی برنامهریزی شده را نمایش دهند.
در حالی که فناوریهای اطلاعات پیچیدگی بیشتر، سطوح بالاتر اطلاعات و کارایی بیشتر را به زندگی ما آوردهاند ما شروع به جستجو برای یک نقطه تعادل کردهایم.
اگرچه در ابتدا سوءظنهایی داشتیم، اما سود فناوریهای اطلاعات را پذیرفتهایم.
ما خرید بر خط و خرید کالاهایی را که به ما ارائه میشوند دوست داریم.
ما ارسال عکسهای دیجیتال برای دوستان و خانواده از طریق اینترنت را دوست داریم.
ما لوازم و اتومبیلهایی را که کاراترند و انرژی کمتری مصرف میکنند و به مراقبت کمتری احتیاج دارند را دوست داریم.
ما همه اینها و چیزهای بیشتری از این نوع را دوست داریم.
اما ما در حال جستجو برای یک نقطه تعادل جهت فرار از این پیچیدگیها هم هستیم.
ما در حال حرکت به سمت تسهیلات محیطی بالاتر هستیم.
ما آرامش شخصی را جستجو میکنیم.
ما در حال ارتباط بیشتر و بیشتر با خانوادههایمان هستیم.
چالش و فرصت برای انجمنهای روستایی، مخصوصاً انجمنهای واقع در منطقه آمریکای شمالی این است که آنها باید قادر به برآوردهکردن تمام این انتظارات انسانی باشند.
در حالیکه فناوریهای اطلاعات به پیشرفت ادامه میدهند، آنها باید قادر به فراهمکردن پهنای باند افزایشیافته، پردازشهای سریعتر، پیغامدهی پیشرفته، رسانه انتقال، سیستم تلفن اینترنتی، شبکههای عصبی، و زیرساخت لازم فراگیر باشند.
و آنها باید این زیرساخت را درون مکانهایی که انتظارات محیطی و شیوه زندگی ساکنان بالقوه و فعلی را برآورده میسازند فراهم کنند.
اگر منطقه خودش را متعهد به فراهم ساختن زیرساختهای فناوری اطلاعات گسترشیافته بداند و در همان حال تسهیلات محیطی و شیوه زندگی را ارائه کند، آمریکای شمالی بهویژه برای افراد و خانوادههای جوان جذاب خواهد بود.
فناوری اطلاعات در حال متحولساختن شیوه انجام کسبوکار ما میباشد.
در سطح کسب وکار، فناوریهای اطلاعات در حال تغییر زیربنای چیزی که کسب وکار را موفق میسازد میباشند.
فناوری اطلاعات در حال تأثیرگذاری بر روی گزینههای استخدام، روابط با مشتریان، و روابط مدیریت اشتغال میباشد.
فناوری اطلاعات در حال کاهش مرزهای ملی میباشد.
فناوری اطلاعات باعث میشود که اطلاعات موردنیاز برای تصمیمات مدیریتی فوراً و با هزینه کم در دسترس باشند.
حافظه الکترونیکی جایگزین حافظههای کاغذی میشود.
چنانچه نمودار زیر بیان میکند، فناوری اطلاعات سبب یک تغییر مکان در تمرکز و تأکید درون شرکتها میشود.
اگرچه ادعا باعث برانگیختن شک میشود اما بسیاری از صاحبنظران اعتقاد دارند که اقتصاد دیجیتال در حدود سال 2005 عالمگیر خواهد شد.
یعنی اینکه اگر شما یک بخش اینترنتی برای کسب وکارتان نداشته باشید در کسب وکار باقی نخواهید ماند.
تغییرات در تمام جنبههای فعالیتهای کسبوکار گسترده است.
نیازهای مهارتهای استخدامی در حال تغییر است.
بهدلیل اینکه ماشینهای پیشرفته کارهای تکراری را بدون تفکر انجام میدهند اندیشیدن در سطح بالا مورد تقاضا خواهد بود.
اینترنت، کاهش روشهای انعطافپذیر حملونقل ارتباطات را نشان میدهد.
دانش سریعاً دوچندان خواهد شد.
اکنون شرکتها باید بهصورت بلادرنگ فعالیت کنند.
خریداران و فروشندگان مستقیماً در تعامل هستند.
هماهنگی فوری در عرضه و تقاضا وجود خواهد داشت.
دستیابی بلادرنگ به دادهها وجود دارد.قیمتگذاری محصولات از حالت تعیین قیمت به وسیله فروشنده به حالت تعیین قیمت بهوسیله خریدار، از ثابت به انعطافپذیر، از عرضهمحور به تقاضامحور، از پیش فروش محور به فروش در لحظه محور، از مشخصات محصول به محتوای محصول و از تخفیف قیمت گاه به گاه به تغییر قیمت دائم، تغییر خواهد کرد.
کسبوکارهای موفق، انعطافپذیر، پاسخگو، سریع، دارای تمرکز بر مشتریان، ابتکاری نوآورانه، مشترک و جمعی، خود خدمت و جهانی خواهد بود.
این کسبوکارها هدایتشونده بهوسیله مشتریان با تمرکزی بر روی گروهی از افراد به جای محصولات یا خدمات، نقاط تماس یکپارچه مشتریان، فرایندهای مهندسی مجدد از موقعیت مشتریان، و فراهم نمودن دید 360 درجهای مشتریان، هستند.
بهدلیل اینکه هر شرکتی بر روی کاری که بهتر از بقیه کارها انجام میدهد متمرکز میشود، تأمین از خارج بسیاری از فعالیتها افزایش خواهد یافت.
کسبوکارهای ویژهسازی شده بیشتری برای خدمات دادن به کسبوکارهای بزرگ وجود خواهد داشت.
کسبوکارها ظرفیتهای اضافی را به کسبوکارهای کوچکتر خواهند فروخت.
چندین کسبوکار شبیه به هم بهعنوان یک گروه خرید با هم متحد خواهند شد، مخصوصاً برای واحدهایی که بهصورت مشترک مورد استفاده قرار میگیرند.
همچنین کسبوکارها برای افزایش ظرفیتشان و برندهشدن قراردادهای بزرگتر از آنچه به تنهایی به دست میآورند، به همدیگر خواهند پیوست.
چاک مارتین، قائم مقام پیشین شرکت IBM با مسؤولیت جهانی، اعتقاد دارد که شبکههای درونسازمانی و فراسازمانی چنان انقلابی هستند که سیمای کسبوکار را برای همیشه تغییر خواهند داد.
مارتین در ”آینده شبکه: 7 روند مجازی که کسبوکار شما را به پیش خواهند راند، ثروتهای جدید ایجاد خواهند کرد و آینده شما را تعریف میکنند“ روندهای مجازی زیر که مشخصکننده اقتصاد در حال ظهور میباشند را معرفی میکند: 1.اقتصاد مجازی وارد بازار سهام ”میناستریت“ خواهد شد.
مشتریان بر خطر جدید انتظار ارائه سریعتر، تراکنش سریعتر و اطلاعات واقعی را دارند.
2.در درون شرکتها، یک نیروی کاری سیمبندی شده مسؤولیت را به عهده خواهد داشت.
شبکه داخلی اطلاعات بیشتری در دست کارمندان قرار میدهد و انجمنهای کاری مجازی تشکیل خواهد داد.
3.شرکتهای کتاب باز ظهور خواهند کرد.
قدرت از فراهمکنندگان به دریافتکنندگان محصولات، اطلاعات و خدمات منتقل خواهد شد.
4.محصولات تبدیل به کالاها میشوند.
بهدلیل اینکه ارزشها لحظه به لحظه به ثبات میرسند، در قیمتگذاری بلادرنگ انعطافپذیر یک تغییر مکان بهوجود خواهد آمد.
5.مشتری تبدیل به داده میشود.
یک اقتصاد مشتریمدار روشهای جدیدی برای پیشبینی رفتار مشتری بهصورت بلادرنگ نیاز خواهد داشت.
6.انجمنهای تجربی رشد خواهند یافت.
تجربه تجمعی نقش زیادی در جمعآوری اطلاعات و تصمیمگیریها خواهد داشت.
7.همواره یادگیری بهصورت بلادرنگ حرکت خواهد کرد.
نسل نوینی از یادگیرندههای مستقل و تقویت شده بهوجود خواهد آمد.
البته این روندها در بخشهای کسبوکاری متفاوت میزان و شدت تأثیرگذاری متفاوتی خواهد داشت.
اما ما میدانیم که روندهایی که با گسترش پذیرش فناوریهای اطلاعات امکانپذیر شدهاند تغییراتی برای کارخانهداران، کشاورزان و دامداران و مشتریان خواهند آورد.
تمایز قائلشدن بین سازمان ”ساخت و فروش“ عصر صنعتی و سازمان ”احساسکردن و پاسخگوبودن“ عصر اطلاعات، راه دیگری برای بررسی تغییراتی که در حال رویدادن در تئوری و عمل کسبوکار هستند، میباشد.
روشهای متفاوتی که در نمودار زیر داده شده، از یک مقاله که به وسیله مدیریت عمومی استراتژی شرکت و توسعه دانش در شرکت جنرال موتورز تهیه شده، تنظیم گردیده است.
فناوری اطلاعات در حال تغییر دادن چگونگی تولید ما است کارخانهداران در محیطی کار خواهند کرد که در آن فرایندهای تولید کارخانه بر مبنای فناوری اطلاعات هوشمند خواهد بود.
ماشینها و ابزار بهصورت تعاملی خواهند بود اما ماشینهای هوشمندتر نیازمند متصدیان با ارزشتر، بهتر آموزش دیدهتر و باهوشتر خواهند بود.
چرخههای کوتاهتر زندگی تولید و ماشینآلات موجود خواهند بود که محتاج نوآوری ثابت و وفقپذیری ماشینآلات و متصدیات میباشد.
وقتی تنوع گسترش مییابد، هزینهها افزایش خواهد یافت.
محیط تجارت الکترونیکی بین کسبوکارها بهطور صعودی با گرهخوردگیهای محکمی با سیستمهای توزیع الکترونیکی، بازار الکترونیکی و تدارکات الکترونیکی یکپارچهتر خواهد شد.
فناوری اطلاعات در حال تغییردادن چگونگی کشاوزی و دامداریها میباشد اگرچه کشاورزان و دامداران البته به پرورش غذاهای فیزیکی ادامه خواهند داد همانطور که در طول هزاران سال ادامه میدادند، جزء اطلاعاتی آنچه آنها پرورش میدهند هر چه بیشتر و بیشتر مهم خواهد بود.
بهدلیل تقاضای بیشتر مصرفکنندگان و واسطهها برای قابلیت پیگیری و شفافیت تاریخچه غذا، کشاورزان و دامداران بهصورت روزافزون بهعنوان مدیر اطلاعات نگریسته خواهند شد.
برای نمونه، پتانسیلی برای دانههای دارای بارکُد وجود دارد که پیگیری دقیق از مدیران تا کارخانه را امکانپذیر خواهد ساخت.
دامداران میتوانند با قراردادن یک ریزتراشه در گوش حیوانات، دادههایی از میزان سلامتی، تولید شیر و ضریب وزنی را برای هر حیوان جمعآوری کنند.