سالها درکتابهای تاریخ خواندیم که چه گونه اعراب به ایران حمله کردند و
شاهنشاهی پانصد ساله پر قدرت ساسانیان را که پشت رومیان را درهم کوبیده
بود و سپاه مقتد ر جاویدان راتارومار کردند براستی ما هر گز حتی برای لحظه
ای فکر نکردیم بر این اشتباه و دروغ بزرگ تاریخ؟ بیایید باهم مروری بسیار
کوتاه برتاریخ بیندازیم تا به راحتی اشتباه عمدی و استعمار گرانه تاریخ را که
سبب تکه تکه شدن سرزمین بزرگ پارس و ملت اندیشمند ایران زمین گردید
بیابیم ، در این سلسله مقالات کی طی روزها و ماه های اینده تقدیم میگردد
کوشش بر آن است تا حقیقت تاریخ را که مانند روز روشن وهویداست برای
خوانندگان محترم بازگو وغرور ایرانی بودن وپارسی بودن را به شما تبریک
بگویم بنا براین تقاضا دارم همیشه به سایت خودتان سر بزنید و تاریخ درست
کشور خویش رابخوانید واگر دیدگاه ویژه ای ویا پرسشی دارید برای من
بفرستید تا پاسخگو باشم .
سرزمین پارس:
هر کسی کوچکترین اطلاع از تاریخ داشته باشد وهر کسی الفبای سنگ نوشته ها
وکتیبه های بر جای مانده رایک بار شنیده باشد میداند که سر زمین پارس از
شرق به چین از غرب به روم ویونان ومصر و از شما ل بالای در یاچه آرال
وتمام سواحل واطراف دریای خزر ودریای سیاه واز جنوب اقیانوس هند ودریای
احمربوده و پادشاهی یمن از جمله شاهان تحت فرمان شاهنشاه پارس یا ایران
زمین بوده است چنانکه شماهمین اکنون زبان پارسی ولغات پارسی اصیل را
درزبان مردم تمام شبه قاره هند واداب ورسوم ایران را در فرهنگ تمام قبایل
ساکن در منطقه مورد نظر میتوانید مشاهده کنید. بازارهای هم شکل، زندگی
های همگون وحتی رنگ و... همه وهمه ، ازطرفی هر تاریخ خوانده ای میداند
که قدرت شاهنشاهی ایران آنقدر عظیم بوده که چندی قبل از آنچه در ایران
رویداد ورژیم ساسانیان از حکومت خلع شدند ایران روم مقتدر وتوانا را درهم
کوبید وامپراطور روم بر پاهای شاهنشاه ساسانی بوسه زد .
مردم این سرزمین پهناور دارای ادیان گونا گونی بودند، وداشتن دین متفاوت از
دیرباز درایران زمین رایج بوده وهرگز به خاطر داشتن دین متفاوت کسی
رابردیگری برتری نبوده، عمده ترین این ادیان زرتشتی ؛بودایی، مسیحی و
یهودی بودند وتنها دین درباریان واکثر مردم آزاده ایران زرتشتی بوده بدلیل
بسیار بسیار مهم وان هم به خاطر خوی ضد رومی مردم سیاسی ان زمان بود
بدلیل صدماتی که مردم ایران از تسلط چندین ساله رومیان داشتند وهمه بخوبی
میدانند حاکمان روم دران زمان ادعای مسیحیت را داشتند و ایرانیان اگر چه
مخالفتی با مسیحیت نداشتند چون مسیح خودمتولد کشور پهناورایران زمین بود
ودین مسیحی اگر چه در نواحی ازایران دارای پیروان فراوانی بود اما علت
تقویت دین زرتشتی درمیان درباریان فقط علت سیاسی داشته وبس تا اینکه :
انقلاب اسلامی:
پس ازانکه محمدابن عبدالله دین اسلام را که درحقیقت آمیخته ای
بوداز تعالیم وداستانهای دین مسیح ویهود و مخصوصا تعالیم زرتشت
به مردم عرضه نمود، مردم ایران ومخصوصا در باریان ازاین دین
به خوبی استقبال نمودند؛ زیرا این دین بسیار جامع ودربرگیرنده تعالیم
تمام ادیان عمده کشور پارس بود، ازطرفی چون پایتخت و مرکز
کشور به سرزمین حجاز نزدیکتربود ازاین حرکت بسیار خوشحال
بودند بخصوص که این دین، تازیان وحشی وبیابان نشین وبی
فرهنگ را بکلی تغییر داده بود وازانان انسانهای دیگری ساخته بود
ولذا این ایده ودین جدید زمینه بسیار زیبایی شد برای انقلاب بزرگ
در بیش ازهزار وچهار صد سال قبل وبنابراین اکنون به جای اینکه
ما ایرانیان به خویشتن خویش مفتخر گردیم که اولین قومی بوده ایم
که اساس حکومتهای یک سویه را به طرف جمهوریت وحکومت
عامه مردم بر سرنوشت خویش سوق داده ایم واولین دارندگان قوانین
پیش رفته مدنی بوده ا یم براثر تلقین دشمن، انقلاب بزرگ خویش را
که درهزار وچهارصد سال پیش مانند انچه در سال پنچاه وهفت
درایران رخ داده به نام دروغین وشرم اور حمله اعراب نسبت دهیم
تا ضمن متلاشی ساختن مردم ایران، به عرب وغیر عرب خود را ملتی
شکست خورده دانسته غرور ملی خویش را لگد مال شده و حرکت پیشرفته
نیاکان فهمیده خویش رابه جهالت نسبت دهیم تا جایی که امروز نام عرب
وسیله ای گردیده که تاباان یکدیگر را ببلعیم درحالیکه به روشنی آفتاب تا بان
برای ما هویدا و ما ثابت شده است که ایران مقتد ر وشاهنشاهی مقتدر پانصد
ساله ساسانی نمیتوانست بدون انقلاب وبا جنگ آنهم به صورتیکه مشتی
دروغگو و نوکران بیگانه نگاشته اند ازهم بپاشد ،حتی بنام استاد دانشگاه
نوشته اند که درجنگ نهاوند در یک روز صدهزارایرانی کشته شده واین
دروغ محض است دروغی که فقط یک دیوانه ویا یک اجنبی ان را میپذیرد
واای برما، زین العابدین رهنما دروغ پرداز واستاد دروغگویی دانشگاه تهران
درکتاب امام حسین چنان دروغ خویش را باآب وتاب نوشته که هراحمقی رابه
گریه وا میدارد اوچنان ازتعداد کشته شدگان ایران میگوید که هیچ عقل سالمی
نمیتواند ببپذیرد چون او که نوکر استعمار بود وغرب زده نادان، حتی
فکرانقلاب اسلامی سال هزار وسیصدو پنجاه و هفت راهم نمیتوانست به مخیله
خویش راه بدهد. اوحتی از بازگو کردن این افتخاربزرگ چشم پوشی کرده
که، سرزمین و کشور پارس تنها کشوری است که تفاوتی بین زن ومرد
درفرهنگ آنان نیست وشاهد این سخن زبان وگویش پارسی است که هرگز در
سخن گفتن مانند سایر زبانها فرقی بین زن ومرد نیست، زن هم آن است که
مرد است ،وجود پادشاهان زن درسرزمین پارس وبویژه درزمان ساسانیان
ولبا سهای زیبای زنانه که برکتیبه های فراوانی نقش شده اند بیانگر این حقیقت
بزرگ است که مردم پارس بر نقش زنان درجامعه بخوبی آگاه بوده وهرگز
زنان خویش را در پشت سراپرده ها ی زور وستم زندانی نکرده اند زنان چون
مردان لباس رزم برتن میکردند وحتی بامردان مردانه میجنگیدند واین درحالی
بود که رومیان وجود زن را تنها وسیله عیاشی ومیخوارگی خویش میدانستند ،
مگر اینکه نظامی پیشرفته تر و جامعه ای متمدن تر بخواهد جای گزین گردد
واین همانا انقلابی است که برای بهبود وپیشرفت بیشتر جامعه ایران زمین
روی داد؛ باری ادامه این مطلب در روزهای بعد خواهد امد واما برای
درجریان قراردادن شماخواننده عزیزباید فعلا ازاین بحث صرف نظر نموده
ودرمورد باز کردن اصل بحث دراینجا بگویم که :