درختان کهنسال با برگ های ستبر و سترگ و ریشه هایی بلند و عظیم در دل خاک کشیده سایه ای است برای رهگذران ثمره ای برای گرسنگان و تکیه گاهی برای رمیدگان ، فرهنگ این گونه است.
فرهنگ مجموعه ای از عناصر است که هرکدام دارای کارکردی ویژه اند.
ارزش ها باورداشت ها ، آداب و رسوم زندگی ، ابزارها و فنون مختلف و حتی نوع پوشش و مسکن نیز با تاثیر پذیری از فرهنگ است.
که در نگاه بیننده نوعی خاص از هویت را نمایانگر می شود.
عناصر فرهنگی در واقع پاسخگوی چیستی و کیستی انسان اند.
فرهنگ چونان سیمرغی است که در دیروز و امروز پرو بال می زند تا نوعی دیگر از پدیده ها را ترسیم کند.
خصوصیت فرهنگ آن است که با فرود جامعه یا هشر در می آمیزد و آن را فرهنگی می کند ، هیچ فرهنگی نمی تواند برون جامعه وجود داشته باشد و در مقابل ، هیچ جامعه بدون فرهنگ نیز وجود ندارد.
برخی از جوامع خصوصیات و عناصر فرهنگی را در خود دارند که برای کل جهان ارزشمند و تعین کننده است.
از جمله این عناصر ، شهرهای تاریخی اند که با قدمت گاه چندین هزار ساله و با دستاوردهای فراوان و متنوع ، از سنت و فرهنگ مردم تاثیر پذیرفته اند.
این شهرهای تاریخی و فرهنگی همانند درختان کهنال به باغبان و پرستاری نیاز دارند تا آنها را حفاظت و تیمار کند و جانی تازه به ریشه های آن ببخشد تا رهگذران یا در واقع همان گردشگران از آن بهره ببرند.
جایگاه شهروند در طراحی شهری
در بسیاری از شهرهای پیشرفته جهان ، آنچه در نگاه نخست رخ می نماید احساس وجود کنترل و نظارت بر ساخت و ساز در فضاهای شهری است.
این امر در زیبایی ظاهری بدنه خیابان ها ، نما و ارتفاع ساختمان ها و حفظ بافت های با ارزش شهر تبلور می یابد.
محمد رضا پور جعفر با تاکید بر این مطلب ، به اهمیت طراحی شهری اشاره می کند و آن را ضرورتی اساسی برای شهرها و مکمل برنامه ریزی شهری بر می شمارد.
موضوع جالب توجه دیگر از نگاه وی اهمیت دادن به انسان در برنامه ریزی و طراحی شهری در آن شهر است.
این چیزی است که در شهرهای ایران تا کنون جایگاه شایسته ای نداشته است.
به گفته وی ، در بیشتر شهرهای مورد بازدید ، اهمیت ماشین کمتر از کشور ما بود ، زیرا آنها پی برده اند که در نسبت بین انسان و ماشین در شهرسازی اشتباهی صورت گرفته است.
در واقع شهر را برای ماشین طراحی کردن و خیابان ها را به آنها اختصاص دادن ، خیلی عاقلانه نبوده است.
آنها برای جبران این نقایص در هرجا که ممکن بود فضاهای رفت و آمد به عبور پیادگان اختصاص داده و ورود ماشین را به فضا ممنوع کرده اند.
( شهرداریها 44)
شهر فرهنگی چگونه شهری است
شهر فرهنگی این است که فرهنگ غالبی در شهر وجود دارد که این فرهنگ بر سایر شهرها و خودش بسیار تاثیر می گذارد از همین رو آن شهر پایتخت فرهنگی به شمار می آید.
مثلاً برای آذری زبانان کشورمان پایتخت فرهنگی فرهنگ آذری کشور تبریز است در حالی که ممکن است کالا و خدمات این فرهنگ چندان در خور توجه نباشد اما به هرحال دارای قدرت سیاسی فرهنگی است.
یا در مقایسه دو شهر پاریس و وین می توان وین را پایتخت فرهنگی به شمار آورد با وجود اینکه کالا و خدمات فرهنگی در پاریس بسیار گسترده تر و جالب توجه تر تولید می شود.
لیکن وین میراثی که چهره های برجسته و سنت های فرهنگی قدیمی ، تاترها ، کنسرت ها و نظایر اینها در آن شهر برجای نهاده اند و بطور کلی سابقه فرهنگی آن به عنوان پایتخت فرهنگی تلقی می گردد.
فرهنگ شهری
شهر فرهنگی شهری برشمرده شد که دارای عناصر ، فضا ، بافت و منابع فرهنگی باشد ، اما منظور از فرهنگ شهری چیست ؟
ناصر برک پور ، فرهنگ شهری را اینگونه تعریف می کند : « فرهنگ شهری آداب و رفتار و سکونت در شهر است و از آنجا که فرهنگ پدیده أی است اکتسابی و قابل آموزش به ساکنان است از سوی دیگر با توجه به چهار کارکرد اصلی شهر که عبارتند از سکونت ، کار و فعالیت ، ارتباط و فراغت می توان فرهنگ شهری را نیز با این کارکردها مرتبط دانست.
هنگامی که از فرهنگ شهری مردم شهرها سخن به میان می آید منظور قواعد ، هنجارها ، سنت ها ، ارزش هایی است که با این چهار حوزه سکونت ، کار ، ارتباطات و فراغت مرتبط اند.»
به نظر ناصرالدین غراب این تعریف بیشتر توصیف فرهگن شهر نشینی است و نه فرهنگ شهری.
به نظر وی فرهنگ شهر را می توان از سه وجه تعریف کرد : « یکی فرهنگ به معنای شیوه زندگی است که در برگیرنده مجموعه ای از هنجارها ، ارزش ها ، باورها و نگرش هایی است که نوع زندگی در شهر را امکانپذیر می کند.
بنابراین کسی که در شهر زندگی می کند باید از یک سری قواعد و اصول در عمل پیروی کند.
برخی از این قواعد ریشه در تاریخ دارند و برخی دیگر زاییده مقتضات زمانه اند.
معنای دوم از فرهنگ در شهر خیلی ذهنی تر است به جای توجه به شیوه زندگی به شهر به عنوان مجموعه کالبدی و فیزیکی در فضایی معین و نمادهایی که معنای خاصی را برای شهرنشینان تداعی می کند توجه می کند.
این معنا ممکن است حس تعلق و خاطره انگیزی را برای شهرنشینان تقویت کند و با لایه های ذهنی و روانی آنها ارتباط یابد پس در این تعریف از فرهنگ توجه به وجه نمادین شهر و زندگی در آن مورد تاکید است.
معنای سومی از فرهنگ شهری وجود دارد که توجه به منابع فرهنگی از جمله بناهای تاریخی ، خرده فرهنگ ها ، صنایع دستی ، آداب و رسوم ، فلکور و منابعی است که زاده زیست بوم شهری اند.
بنابراین فرهنگ شهری مفهومی عام و گسترده است که فرهنگ شهرنشینی در دل آن جای می گیرد و با آن برابر نیست .
از آنجایی که بخش عمده ای از مشکلات و نابسامانی های موجود در اداره جهان شهر حاصل از عدم توافق یا بی توجهی شهرنشینان فرهنگ شهری نسبت میدهند و بر این باورند که باید فرهنگ شهری را آموزش داد ، در حالیکه منظور اصلی آنها آموزش فرهنگ و آداب شهرنشینی است.
بررسی های اجتماعی ، تاریخی ، فرهنگی یکی از مشخصه های اصلی طراحی شهری ، امروز هدفمند بودن آن است.
به این مفهوم که طراحی شهری باید بتواند بین اهداف و نیازهای شهر و طرح شهر که عمدتاً ماهیت کالبدی ـ فضایی دارند پیوند برقرار نماید.
البته در گذشته نیز گاه این امر در مورد اهدافی همچون دفاع و امنیت و یا زیبایی شهر مورد توجه قرار گرفته است.
لیکن مسائل و نیازهای عدیده جوامع شهری امروز در همه جا آنچنان طراحی شهری را می بلعد که بتواند تبلور کالبدی ـ فضایی راه حلها و نیازهای جوامع را در همه سطوح و زمینه ها خصوصاً زمنیه های فرهنگی و اجتماعی تحقق بخشیده و فضا و کالبد معنی دار و هدفمندی را برای شهرها پدید آورد.
ظهور انقلاب صنعتی و تحولات بعد از آن خصوصاً تسلط تفکر مدرنیزم بر شهرسازی و طراحی شهری نقش عوامل اجتماعی ، فرهنگی و تاریخی را در شکل گیری شهرهای معاصر به شدت کاهش داد که نتیجه بارز آن محو تدریجی خصوصیات ارزشمند فوق و بردر مشکلات عدیده در بافتهای جدید شهری است.
شکل و کالبد شهر باید بتواند محیط اجتماعی سالم ، فعال ، با معنی و متکی بر پیراشهای فرهنگی گذشته بوجود آورد تا بالاترین هدف شهر را که ایجاد محیطی انسانی و واجد ارزشهای والاست تحقق ببخشد.
همانطور که قبلاً گفته شد طراحی شهری ملموس ترین و محسوس ترین نمادی است که یک جامعه می تواند از نظر عملکرد به آن دست یابد به همین جهت لازم است نتایج چنین امر خطیری را با معیارهای فرهنگی ارزیابی نمود.
علاوه براین مسئولیت رسمی طراحی شهری در شهرها که هدایت کننده فعالیتهای بخش خصوصی در شکل دادن به شکل شهر می باشد عمدتاً به عهده بخش دولتی می باشد.
دو عامل فوق الذکر ریشه مسائل علمی و فکری طراحی شهری را تشکیل می دهند.
بین ضرر و زیان و نیازهای طراحی شهری به عنوان یک فعالیت فنی و حرفه ای از یک طرف و کوشش های هماهنگ و منسجم جامعه در ساخت شهر و از طرف دیگر تعارض وجود دارد.
طراحی شهری از یک طرف باید حداقل امکانات و خدمات شهری را بطور یکسان در اختیار کلیه شهروندان قرار دهد و از طرف دیگر تنوع و امکان انتخاب امکانات را برای گروههای گوناگون جامعه فراهم سازد.
هدف اول مستلزم یکنواختی استانداردها و جامعیت دیده بود ولی هدف دوم تنوع استانداردها و بکارگیری تدابیر و راهبردهای جمعی را در طراحی شهری ایجاب می نماید.
طراحی شهری ، تجلی و تلبور فرهنگی جامعه در تصمیم گیری نستب به اینکه چه نوع طراحی شهری برای فرهنگ خاصی مناسب تر است باید چهار عامل زیر را به دقت مورد بررسی قرار داد : 1ـ چه نوع طراحی شهری با هدف حفظ و ارتقاء فرهنگ جامعه سازگارتر است.
2ـ چگونه می توان خواستها و نظریات قشرهای مختلف فرهنگی را وارد فرآیند طراحی شهری نموده و تبلور ، آنها را در راه حلهای طراحی تضمین نمود ؟
3ـ عوامل اصلی بوجود آورنده شکل شهر و نقش جنبه های فرهنگی ـ اجتماعی آن کدامند ؟
4ـ تفاوت بین شکل موجود شهر و ارزشهای فرهنگی مورد نظر چیست ؟
چنانچه طراحی شهری بخواهد خود را با ارزشهای فرهنگی جامعه منطبق ساخته و ارزشهای آن را محترم بشمارد باید بتواند بین ساخت کالبدی ، الگوی فعالیتها و نیازهای رفتاری و سابقه فرهنگی جامعه پیوند برقرار نماید.
در صورت تحقق این امر طراحی شکل شهر تبلور واقعی از فرهنگ جامعه خواهد بود.
قشرها و گروههای فرهنگی جامعه باید بتوانند از طریق طراحی شهری ارزشها و آرمانهای خود را جامه عمل پوشانده و در طرحهای ارائه شده اعم از بازسازی ، نو سازی و حفظ آثار ...
خواستهای خود را بیابند.
شکل شهری حاصله نتیجه امتزاج تفاوتهای فرهنگی قشرهای گوناگون بوده و راه حلهای طراحی کالبدی قادر است نیازهای رفتاری گروهها و قشرهای متعدد و متنوع را تامین و تضادها و تعارضات گروهی را به حداقل کاهش دهند.
این فرآیند نه کاملاً متمرکز است و نه غیر متمرکز بلکه چیزی است بین این دو به این ترتیب که از راه حلهایی انحصاری که ممکن است توسط گروه بانفوذ حامی تحمیل شود جلوگیری شده و بنابراین تبلور نادرست گروههای متضاد به حداقل ممکن تقلیل خواهد یافت.
اگر از هر قشر فرهنگی خواسته شود تا نظر خود را در مورد شکل و عملکرد شهر بیان نمایند در اینصورت طراحی شهری خواهد توانست تنوع ، برجسته بودن و بی نظیر بودن سیمای شهری و الگوی فعالیتها را به بهترین نحو فراهم سازد.
زیرا رفتارهای جمعی ، تظاهرات فرهنگی و هویت گروهی را منعکس می سازد .
فرضیه اصلی در اینجا اینست که طراحی خیالپردازانه با استفاده از مشترک از فضا ، سهیم شدن در امکانات و دسترسی متعدد به عملکردهای شهری و تنوع در شیوه های زندگی می تواند برخی از تضادهای بارز بین گروهها را از بین ببرد.
طراحی شهری فعالیت پر هزینه بوده و مستلزم بکارگیری منابع کیمیا و متخصصین حرفه ای ماهر است.
این نکته حائز اهمیت است که فعالیتهای طراحی شهری در جهت فعالیتهای مهم و حساس شهری سوق داده شود که بیشترین تاثیر را روی رفتار تکی افراد بافت و شکل شهر را داشته باشند.
بعضی از تسهیلات شهری مثل مراکز توزیع مواد غذایی ، مراکز خرده فروشی و بعضی عناصر شکل دهنده مثل بنادر ، فرودگاهها و تاسیسات حمل و نقل عمومی می توانند اثر فزاینده ای بر روی تاسیسات و فعالیتهای معینی که دارای ارتباط نزدیک و وابسته داشته باشد.
سوق دادن طراحی در جهت عناصر و عوامل فوق می تواند شکل و عملکرد را در کل منطقه شهری به مراتب بهتر و موثر تر از اعمال کنترل بوسیله منطقه بندی و کدگذاری ساختمانها تحت تاثیر قرار دهد.
تجزیه و تحلیل راه حلهای شکل شهری و مطالعه فرهنگی که شهر در آن شکل می گیرد به ساخت مفاهیمی مانند اندازه ، شکل و ساخت شهر که تبلور رفتارهای فرهنگی متفاوتی را در جوامع گوناگون امکان پذیر می سازد کمک می کند : پس می توان این راه حلها را بر حسب میزان قابلیت انعطاف هریک در مقابل نیازها و استفاده های رفتاری گوناگون درجه بندی نمود.
یا بر عکس نیازهای رفتاری را می توان برحسب راه حلهای طراحی مختلفی که در فرهنگهای مختلف پیدا می کنند تجزیه و تحلیل نمود.
دو روش تحلیل فوق را می توان اساس کار طراحی شهری در تامین نیازهای فرهنگی اجتماعی دانست.
مقایسه شهرها از نقطه نظر فرهنگی با در دست داشتن اطلاعات کافی در مورد شکل و الگوی شهر ، نظام فعالیتها ، رفتار و خصوصیات جمعیتی شهر می توان دو فرضیه را به اثبات رسانید.
الف ) آیا شکل های شهری متفاوت می تواند برای فرهنگ خالی مناسب باشد ؟
ب) آیا شکل شهری خاص قادر است نیازهای فرهنگ های مختلف را برآورده سازد ؟
در مورد فرضیه اول با توجه به نیازهای رفتاری خاص که حفظ ان مورد نظر است شکل های مختلفی از محله و شهرکه قادر باشد تبلورات رفتاری مروبطه را برانگیخته و تعالی بخشد و از نقطه نظر شکل و استفاده از تکنولوژی و منابع اساسی نیز احتمالاً مقاومت داشته باشد جستجو می شود.
فرضیه دوم ایجاد می کند که مدل ها ، استانداردها و اصول طراحی شهر و محله بصورتی انتخاب شود که بتواند حداکثر قابلیت انعطاف را در مقابل نیازهای متعدد و متنوع جامعه و طرق گوناگون استفاده از آن فراهم سازد.
لازم است چه در زمینه تعریف و تشخیص کیفیات عمده فرهنگی در رفتارهای کلی جامعه و چه در زمینه فضاهای تطبیق داده شده ساخت شهر که پاسخگوی آن نیازهای اساسی بوده است تحقیقات دامنه داری به عمل آید.
ارزشها در طراحی شهری تجزیه و تحلیل ارزشهای مردم در چهارچوب فرهنگی مرکز ثقل طراحی شهری به حساب می آید.
زیرا طراحی شهری چیزی جز ساماندهی کالبدی در ارتباط با نیازها و ارزشهای فرهنگی نیست.
یک طراحی شهری موفقیت آینده مستلزم ارضا ، ارزشهای رفتاری انسانی است.
تجزیه و تحلیل ارزشها در طراحی شهری موارد زیر را در بر می گیرد.
« آنچه مردم می بینند» یعنی توانایی درک واقعی محیط اطراف « آنچه را که مردم می ستایند» که به مفهوم قدرت ستایش ، فهم و استفاده از محیط شهری است.
« آنچه را که مردم می توانند استفاده کنند» به معنی وجود و دسترسی واقعی به فضاهای شهری طی فعالیت های روزانه است.
« آنچه را که مردم به خاطر می آورند» که منظور یادآوری تجارب خاطرات خوب گذشته از فضاهای شهری است.
« آنچه را که مردم تداعی می کنند» که مربوط می شود به جنبه های نمادی ، فرهنگی ، تاریخی و معنی در فضاهای شهری تجربه زیبایی شناسی گرچه ارزشهای مربوط به زیباشناسی در بین فرهنگها و جوامع گوناگون متفاوت است تجربه زیبایی شناسی با تمام پیچیدگی خود احتمالاً ترکیبی از موارد زیر را در بر خواهد داشت.
آگاهی و شناخت از محیط اطراف وابستگی فضایی شهری با وقایع و اتفاقات مربوط به آن ( ارزشهای تاریخی) جمع آوری تجارب گذشته مشاهده کننده و آگاهی از محل ( ارزشهای برانگیزنده) امکان استفاده از فضا برای منظور و کاربرد خاصی ( ارزشهای کاربردی ) ستایش از تجربه فشرده در استفاده از فضا که همراه با احساس رضایت باشد.
(ارزشهای تسمعی ) لیتون مدلی برای تجزیه و تحلیل زیبایی شناسی ارائه می دهد که عناصر زیر را در بر دارد : وضعیت فکری مشاهده کننده نظیر چهارچوب ادراکی فعلی وی ، تجارب گذشته ، انتظارت آتی و سبک و شیوه زندگی .
زمینه مشاهده نظیر فعالیتی که در فضا انجام می شود.
برانگیزندگی محیط و خصوصیات آن.
در حقیقت تجربه زیبایی شناسی نیاز به درک و آگاهی مردم از فضاهای شهری دارد یک چنین آگاهی و شناختی هنگامی به بهترین شکل خود تحقق می یابد که مردم بطور فعالانه در فرآیند تصمیم گیری مربوط به شهر مشارکت نموده و به عبارت دیگر طراحی شهری جنبه مردمی پیدا کند.