شهر نیشابور مانند سایر شهرهای استان خراسان جزء اولین مراکز مسکونی است که اقوام آریایی پس از ورود به ایران در آن سکنی گزیدند.
خراسان قدیم به چهار منطقه تقسیم می شد که عبارتند از:
1- بلخ 2- مرو 3- هرات 4- نیشابور
در حال حاضر سه بخش اوّل خراسان قدیم در خارج از مرزهای کنونی ایران است.
نیشابور قبل از ورود اسلام به ایران
بنای شهر نیشابور را به انوش بن شیش بن آدم نسبت داده اند. در کتاب تاریخ نیشابور تألیف خلیفه نیشابوری آمده است که نیشابور بر سنگی بزرگ سفید و **** بنا نهاده شده است. آتشکده آذربرزین مهر متعلق به دهقانان بوده و نان دهنده مقام و موقعیت نیشابور در زمان ساسانیان است.
شهر دارای برج و بارو بود که در مواقع ضروری با استفاده از آنها محافظت و دفاع می کردند. از آنجا که نیشابور یکی از چهار شهر عمده خراسان بوده در دوره هر پادشاهی مورد مرمت و بازسازی قرار می گرفته، به جز در مواقع هجوم مهاجمان که مورد تخریب واقع می شده است.
نیشابور بعد از ورود اسلام
نیشابور یک بار در زمان عمر فتح شد اما همواده ناآرام بود تا این که در زمان عثمان و در سال 33 ه .ق به دست عبدالله عامد فتح شد و معاویه 50 هزار سپاهی عرب را با خانواده شان به نواحی خراسان اعزام داشت که تعدادی از آنها در نیشابور اقامت گزیدند.
در زمان طاهریان که خراسان مرکز حکومت واقع شد، آبادانی شهر نیشابور هم مورد توجه قرار گرفت و در زمان عبدالله بن طاهر که ارگ شادیاخ در جنوب غربی شهر ایجاد گردید نیشابور به کمال رونق و آبادی رسید. در قرن چهارم نیشابور به عنوان یک ابرشهر خوانده می شده است و در واقع نمونه کاملی از شهرهای ایرانی- اسلامی بوده است.
نیشابور در قیام ابومسلم خراسانی مرکز فرمانروایی وی گردید. در زمان طاهر نیشابور پس از مرو که مرکز حکومت وی بوده دومین شهر ایران تلقی می شد و در دوران ولایت مأمون این شهر مرکز فرمانروایی طاهر بود.
نیشابور در این دوران از اهمیت ویژه ای برخوردار بود و بازرگان از اقصی نقاط ایران و جهان در این شهر داد و ستد مشغول بوده و یا با آن مراودات تجاری داشتند. یعقوب لیث صفاری نیز نیشابور را تختگاه خود کرد و به آن رونق و اعتبار بیشتری بخشید. طغرل سلجوقی نیز بر آبادی و رونق این شهر افزود و در این دوران مردان بزرگی چون عطار نیشابوری و حکیم عمر خیام زندگی می کردند و در زمان صدارت خواجه نظام الملک بر اعتبار و عظمت آن افزوده گردید.
نیشابور از اوایل قرن حاضر تا کنون
در آغاز سده چهاردهم هجری، شهر نیشابور به شکل مربع مستطیلی بود که پیرامون آن به 3300 گز (3432 متر) می رسید. دو خیابان: یکی از مشرق به مغرب و دیگری از جنوب به شمال امتداد می یافت که این دو، تقریباً وسط شهر، یکدیگر را قطع می کردند و نقطه تقاطع این دو، چهار بازار نیشابور خوانده می شد. این چهار بازار از هر سمت به دروازه ای منتهی می گردید که به ترتیب عبارت بود: از شرق به دروازه مشهد ، از جنوب به دروازه عراق، از غرب به دروازه پای چنار و از شمال به دروازه ارگ. در حدود ده هزار نفر ساکنان شهر در چهار کوی سرتلخ، بان گودال، سرسنگ و سعد شاه زندگی می کردند.
صرف نظر از سادات قدیمی شهر که به حکم نسبت دیرینه، مستمری خاص داشتند و مشمول تخفیف هایی از طرف دولت بودند، اکثریت نزدیک به اتفاق نیشابوریان از راه کشاورزی و کار در معادن فیروزه و نمک امرار معاش می کردند.
حدود چهارصد و پنجاه دکان نیازمندی های شهر را فراهم می ساخت و این شهر در این زمان دارای یازده گرمابه، دو دبستان و دو کاروانسرا بوده است.
در اوایل قرن حاضر، حصار و باروی شهر درهم شکسته و دروازه هایش برداشته شد و شهر خارج از خندق به سمت شمال و شمال غرب توسعه یافت. در این زمان، شهر دارای بازار، محلات متعدد و دو خیابان اصلی متقاطع، یکی جنوب شرقی- شمال غرب (خیابان امام خمینی) و دیگری با جهتی شمال شرقی- جنوب غربی ( فردوسی شمالی و جنوبی) بوده است.
عامل جداگزینی محلات در این شهر برخلاف سایر شهرها اختلاف شغلی و وضعیت اقتصادی نبوده بلکه عامل قومی، نژادی و مذهبی تأثیر فراوان در شکل گیری محلات شهر داشته است، به طوری که اکثر فامیل ها در یک محله زندگی می کردند. نوع معیشت مردم شهر، از طریق زراعت و کشاورزی در زمین های اطراف و باغ های میوه در غرب و شرق شهر و اشتغال به امر تجارت و صنعت تأمین می شد و اکثر ارامنه شهر در بخش تجارت و صنعت سرمایه گذاری می کردند.
در دهه اولیه قرن چهاردهم ه . ق (1313 ه . ش) همچنین با تعریض خیابان امام از میدان باغات تا دروازه مشهد، سه میدان به نام های: میدان خیام، میدان ایران و میدان حافظ ایجاد گردید. به موازات توسعه خیابان های شهر، ساختمان های دولتی به سبک نوین توسط آلمانی ها در خارج از محدوده مسکونی شهر ساخته شد که شامل شهرداری و فرمانداری فعلی می باشد. همچنین دو کارخانه پنبه پاک کنی توسط ارامنه ایجاد گردید که نشانگر فعالیت های صنعتی در این مقطع زمانی می باشد. بعد از سال 1355 ه .ق روند توسعه شهر شدت یافت. تا این زمان به علت عدم دسترسی به آب، توسعه شهر در جهت مجاری آب یا قنوات میسر بوده، ولی پس از اینکه آب لوله کشی در اختیار مردم قرار گرفت امکان سکونت در هر نقطه از شهر ممکن گشت و پس از افتتاح راه آهن سراسری تهران- مشهد نیز بر خلاف شهرهای کشورهای غربی، توسعه شهر به سمت جنوب محدود شد.