خلیج فارس از سمت شمال با ایران، از غرب با کویت و عراق و از جنوب با عربستان، بحرین و امارت متحده عربی همسایه است. وسعت آن 240،000 کیلومتر است و پس از خلیج مکزیکو و خلیج هودسن سومین خلیج بزرگ جهان محسوب میشود.
این خلیج توسط تنگه هرمز به دریای عمان و از طریق آن به دریاهای آزاد مرتبط است و جزایر مهم آن عبارتاند از: خارک، ابوموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک، کیش، قشم، و لاوان که تمامی آنها به ایران تعلق دارد.
خلیج فارس و سواحل آن معادن سرشار نفت و گاز دارد و مسیر انتقال نفت کشورهایی چون کویت، عربستان و امارات متحده عربی است. به همین دلیل، منطقهای مهم و استراژیک محسوب میشود. بندرهای مهمی در حاشیه خلیج فارس وجود دارد که از آنها میتوان بندر شارجه، دوبی، ابوظبی و بندر عباس را نام برد.
دریانوردی در خلیج فارس سابقه بسیار طولانی دارد ولی اولین مدارک قطعی در این زمینه به قرن چهارم قبل از میلاد مربوط است.
پس از بسته شدن راه تجارت بین شرق و غرب در دوره عثمانی، پرتغالیها متوجه اهمیت این خلیج شدند، به طوری که سراسر قرن شانزدهم میلادی خلیج فارس را در تصرف خود داشتند. اما پس از آن انگلستان توانست کشورهای رقیب را از آن خارج کند و در آغاز قرن نوزدهم بر آن تسلط یابد. با این حال، در سالهای بعد نیز کشورهای حاشیه جنوبی آن به تدریج مستقل شدند و انگلستان پایگاههای خود را از دست داد.
خلیج فارس در آینه تاریخ
در طول تاریخ، خلیج فارس نه تنها بخشی از خاک ایران محسوب میشده و حاکمیت آن در دست ایرانیها بوده است، بلکه به اذعان تمام منابع تاریخی موجود این پهنه آبی با عناوینی نظیر خلیج فارس، خلیج عجم، دریای فارس و یا بحر فارس شناخته شده است.
نام خلیج فارس از جمله نامهای تاریخی است که از گذشته بسیار دور تاکنون در اسناد، قراردادها و مکاتبات مورد استفاده همه اقوام و ملت های دور و نزدیک آن، از فارس و عرب، ترک و هندی تا اروپاییان قرار داشته است. از این رو خلیج فارس به عنوان مهمترین گذرگاه نفتی جهان با موقعیت تمدنی ایران پیوندی تنگاتنگ داشته و دارد.
با این حال در دهههای گذشته برخی از همسایگان در اقدامی که با روح همزیستی مسالمتآمیز ملل و فرهنگهای منطقه ناسازگار بوده است، به جای استفاده از نام معتبر «خلیج فارس»، نام خلیج عربی یا خلیج را به کار گرفتهاند و اخیراً نیز علاوه بر کشورهای عربی پارهای از سازمانها، ارگانها، خبرگزاریها یا مجلات و رسانههای بینالمللی به این نامگذاری مجعول روی آوردهاند.
با توجه به اینکه کوششهای ملیگرایان افراطی عرب برای تغییر نام «خلیج فارس» به «خلیج عربی» در سطح بینالمللی از هیچ گونه پایه و اساس علمی برخوردار نیست، کوشش آنها تنها وحدت واقعی جهان اسلام را به مخاطره میاندازد. بعضی کشورهای عربی که در تقابل با ایران به سر میبرند، در قبال نام خلیج فارس به دنبال منافع خود هستند و در این بین وحدت جهان اسلام را نادیده میگیرند. این عمل در شرایطی صورت میپذیرد که نیروهای فرامنطقهای حضور روز افزون خود را با استفاده از همین گونه تنشها و اختلافات تثبیت میکنند.
در این نوشتار ضمن تشریح موقعیت استراتژیکی خلیج فارس، به بررسی تبارشناسانه نام خلیج فارس و چگونگی شکلگیری ادعاهای واهی اعراب در استفاده از نام جعلی خلیج یا خلیج عربی خواهیم پرداخت.
جغرافیای طبیعی و راهبردی خلیج فارس
خلیج فارس، شیار هلالی شکلی است که بیش از یک چهارم ذخایر فسیلی جهان را در خودجای داده و از طریق دریای عمان به اقیانوس هند و آبهای آزاد راه مییابد. این خلیج طولی نزدیک به 900 کیلومتر و پهنایی نزدیک به 240 کیلومتر دارد و در کشاله و چینخوردگیهای پست و فرو افتاده جنوب زاگرس پدید آمده است.
خلیج فارس به عنوان شعبهای بزرگ از اقیانوس هند که بر سر راه کلیه خطوط دریائی در مشرق عدن واقع شده است، مانند دالانی است که بین 24 دقیقه 30 درجه عرض شمالی و 48 دقیقه 50 درجه طول شرقی واقع شده است. حدود آن از شمال و شمال خاوری به سواحل ایران، از شرق به دریای عمان، از جنوب و غرب به شبه جزیره عربستان محدود است. رودخانههای دجله و فرات و کارون و کرخه که از جبال ارمنستان و ترکیه سرچشمه گرفتهاند، به انضمام رودخانههای جراح، هندیان و رودهای کوچک دیگر به این دریا میریزند.
آبهای خلیج فارس کم عمق و زیر بستر آن دارای منابع نفت و گاز (هیدروکربن) فراوان است. این عمق در دهانه خلیج 70 تا 90 متر است و هر قدر به طرف بالای خلیج میرود کمتر میشود و به مسافت 90 کیلومتری تا دهانه شط به 30 متر میرسد. عمق خلیج فارس در بیشتر موارد از 50 متر تجاوز نمیکند و حداکثر عمق آن به حدود صد متر میرسد. این امر به سادگی امکان حفاری و استخراج منابع آن را فراهم میسازد. در صیدگاههای مروارید عمق خلیج فارس کمتر از 36 متر است. مساحت خلیج فارس 97 هزار مایل مربع است و طول آن از سواحل عمان تا رأس دریا در حدود 50 مایل و عرض آن در مناطق گوناگون میان 29 تا 180 مایل است.1