رودخانه ی ویستولا بزرگترین رودخانه ی لهستان و هم چنین یکی از 30 رود بزرگ جهان است .
بنا به تعریف فوق ، ویستولا بعد از رودخانه ی ندا در روسیه ، دومین رودخانه ی بزرگ حوضه ی آبریز دریای بالتیک است .
سرچشمه ی این رود در کوه های جنوبی لهستان است .
و به سمت شمال شرقی جاری شده و از کراکوف ورشو عبور می کند
و پس از آن از شمال غربی به دریای بالتیک می ریزد نزدیک ورشو
ویستولا یک رودخانه ی خاص زمین پست است .
مصب ویستولا دلتای ویستولا را تشکیل می دهد که شامل دو شاخه می شود : نوگانت داخل تالاب ویستولا روان می شود و لنیوکا ، شاخه اصلی ویستولا مستقیم درون دریای بالتیک می ریزد .
این دو شاخه در مصب هایشان قابل کشتیرانی هستند .
دلتای ویستولا (زولاوی) با مساحت کلی بالغ بر 1740 کیلومتر مربع برای کشاورزی مورد بهره برداری قرار می گیرد .
ویستولا 1047 کیلومتر طول دارد و در قسمت های میانی و کم عمق خود 300 تا 1000 متر عرض ، با منطقه ی زهکشی کلی بالغ بر حدود 194700 کیلومتر مربع ( بیشتر از 50% از کل منطقه ی لهستان ) دارا است .
شیب بستر این رودخانه ملایم است ، از 1/0 درصد تا 31/0 درصد چنان که در سپتامبر می توان مشاهده کرد ، جریان رودخانه سال به سال متغیر است .
هم چنین مشخص است که آب و هوای خشک اروپای مرکزی در دهه های 1980 و 1990 تاثیری چشم گیر بر جریان آب ویستولا داشته است .
تغییرات در چرخه ی سالانه ی جریان رودخانه را هم می توان مشاهده کرد .
(2) حداکثر جریان های آب بهاری (مارس و آوریل) می تواند باعث ایجاد طغیان آب در تمام طول ویستولا شود ، در حالی که بالاترین جریان آب پاییزی فقط در بخش های میانی ( منطقه تپه های پای کوه کارپات ) رود شدید و تند است .
حداقل جریان آب در اگوست ، سپتامبر و دسامبر پاییز طلایی لهستان دیده می شود ، زمانی که ریزش باران کم است .
در کل طی فصل زمستان ( از نیمه ی دوم دسامبر تا پایان فوریه ) بیشتر سطح ویستولا یخ زده است .
میانگین جریان رودخانه در پایین ترین سطح به 1000 متر مکعب بر ثانیه می رسد .
تغییرات در محیط طبیعی آبریز ویستولا ، در سالهای پایانی دهه 1950 خیلی با تغییرات تاریخی ارتباط دارد ، تغییراتی که در سه دوره زمانی پس از جنگ جهانی دوم پدیدار شدند .
این دوره ها رشد اقتصادی آبریز ویستولا را تحت تاثیر قرار دادند .
طی نخستین دوره ی زمانی ، از اواسط دهه ی 1940 تا اواسط 1950 بازسازی و نوسازی کشور که به خاطر 5 سال جنگ ویران شده بود ، انجام گرفت .
در دوره ی زمانی بعدی ما بین دهه ی 1960 و اوایل دهه ی 1980 سیاست سرمایه گذاری دولت به دلایل بسیاری نادرست و متناقض بود : یک نوع بی اعتنایی و بی توجهی به شیوه های حفظ محیط زیست هم وجود داشت : اینها باعث انحطاط محیط زیست طبیعی شدند .
طی این دوره های زمانی عواقب وخیمی برای سلامت انسانی بوجود آمد .
برای مثال : بین سالهای 1946 و 1980 جمعیت لهستان حدود 50% افزایش یافته است .
چنین رشد جمعیتی باعث افزایش در مصرف آب شرب می شود افزایشی بیش از آن (آبی) که از رودخانه ی ویستولا به دست می آید .
دوره ی زمانی سوم از اوایل دهه ی 1980 تا زمان کنونی است و نماد آن افزایش آگاهی از کیفیت پایین محیط زیست در لهستان و ضرورت سرمایه گذاری در فن آوریهای جبرانی و اصلاحی است .
در حال حاضر استفاده ی زمین در آبریز ویستولا مشخص می شود با 8/48% زمین مزروعی ؛ 4/26% جنگل ؛ 7/15% چمن زار ؛ 4/1% باغستان و 7/7% سایر مقولات (3) .
به رغم رشد چشم گیر جنگل کاری پس از جنگ جهانی دوم ، مساحت کنونی جنگل در لهستان 3/2 کیلومتر مربع برای هر 1000 نفر سکنه است .
( این ارقام را می توانید با کانادا که رقم 3/170 کیلومتر مربع است ؛ ایالات متحده 7/11 کیلومتر مربع ؛ آلمان 3/1 کیلومتر مربع و فرانسه 7/2 کیلومتر مربع مقایسه کنید ) تخریب جنگل ها در نتیجه ی نوسانهای بسیار در جریان آب رودخانه (1) و میزان فرسایش بالا (t/km2 16 در سال ) است .
(4) میزان فرسایش هم تحت تاثیر خاک های موجود در بستر ویستولا قرار می گیرد .
در حوضه آبریز ویستولا 22 میلیون نفر نفوس سکنی گزیده اند ، حدود 60% از آنها در تراکم های شهری متمرکز شده اند .
مابقی این افراد کشاورزها هستند .
ورودیهای مواد مغذی از بخش کشاورزی شامل اضافه بارهای سطحی و زیر زمینی ناشی از مزارع ، علف زارها و مراتع و هم چنین از اسکانهای فاقد نظام شبکه ی فاضلاب هستند .
(6 و5) .
دست یابی به کاهش تخلیه مواد مغزی از منابع ناشناخته دشوار است .
(7) .
با این حال به تعدادی از مقیاس ها می توان دست یافت برای مثال ، توسعه ی بهداشت روستاها ( با ایجاد شبکه فاضلاب در روستا ) ، ایجاد مناطق حایل گیاهی (سبز) و غرس رستنی های جایگزین .
هم چنین کاهش ورودی مواد مغذی از بخش کشاورزی با تنظیم مقدار و زمان به کارگیری بارور سازی جهت متوازن سازی نیازهای گیاهان و خاک امکان پذیر است .
(4) آلودگی آب های سطحی هم توسط فسفر موجود در کودهای شیمیایی فسفر دار ایجاد می شود و در مواد پاک کننده ی مورد استفاده جهت پاکیزگی و شست و شو نیز فسفر وجود دارد .
(8) .
ایجاد تغییر در ترکیب صنعتی مواد پاک کننده می تواند باعث 30% کاهش فسفر موجود در آب فاضلاب شود .
کودها نیز تهدیدی جدی برای محیط زیست آب هستند .
(9).
کودی که در مزارع بزرگ برای خاک مورد استفاده قرار می گیرد ، فاقد نظارت دقیق و جدی است و باعث آلودگی آب های سطحی و زیرزمینی و هم چنین فرسایش خاک می شود .
در لهستان ، از 4414 مزرعه ی بزرگ صنعتی ، تنها 52% آنها (2297 مزرعه ) مجهز به امکانات تصفیه و پالایش هستند (10) .
حدود 353 واحد صنعتی فاضلاب شان را مستقیم داخل آب های سطحی تخلیه می کنند ، در حالی که 1764 واحد فاضلابشان را داخل شبکه های فاضلاب شهری می ریزند و یا مستقیم داخل خاک می ریزند .
مشخصه ی اصلی فاضلاب ها به خصوص فاضلاب متعلق به صنایع شیمیایی ، فلز شناسی ، کاغذ و خمیر آن ، غلظت بسیار بالای مواد آلاینده شان است و بعضی از این مواد آلاینده موادی پایدار و سمی هستند .
مشکل عمده ی دیگر درجه ی شوری آبهای ویستولا است ، این مشکل به طور عمده توسط معادن زغال سنگ موجود در منطقه ی سیلیسان علیا ایجاد شده است .
در نتیجه آب قسمت هایی از ویستولا را برای مصارف صنعتی نمی توان به کاربرد چون باعث پوسیدگی قسمت های فلزی می شود .
2ـ2 منظر تاریخی اسم « ویسلاو » ( اسم لهستانی ویستولا ) در افسانه ها ، وقایع نامه ها و توصیف های گوناگون آمده است که قدمتشان به دوره ی رومی ها باز می گردد .
ویستولا به طور عمیقی به تاریخی لهستان با ذهنیت مردمش با ادبیات فولکور و احساسات ملی لهستان وابسته است .
این رودخانه ـ که نماد « ملکه رودهای لهستان » است ، همواره الهام بخش نویسندگان و آهنگ سازان لهستانی بوده است .
(11).
تغییرات بازرگانی خارجی در قرن پانزدهم میلادی صدور کالاهایی همانند درخت و الوار افزایش داد و به این خاطر نیاز به یافتن شیوه های کارآمد و مناسب حمل و نقل افزایش یافت .
روشن شد که حمل بار کشتی کالا از طریق رودخانه سودمندتر از ارسال آنها از راه خشکی است .
ملاکین ویستولاو ریز آبه هایش جهت مقاصد تجاری به کار گرفتند .
تمام این موارد باعث ایجاد تغییرات و اصلاحاتی در رودخانه شد تا قابلیت کشتی رانی مسیر رودخانه ، ساخت قایق هایی بزرگتر و سازماندهی شناور سازی کالاها به خصوص الوارها به سمت بنادر حاشیه دریا ، همگی مطابق با مقیاسی که تا پیش از آن ناشناخته بود تضمین و بیمه شوند .
مالکان در محاسباتشان به این نتیجه رسیده بودند که تحت شرایط موجود مسیر رودخانه ارزان ترین مسیر حمل و نقل است ، حتی ارزان تو از نیروی کار مجانی برده های موجود آن زمان .
توجه مجلس (Seym ) اعیان حکومت جمهوری به قابلیت کشتی رانی در رودخانه های لهستان تا قرن هفدهم منجر به تصویب راه حل هایی شد که نظارت بر ویستولاو ریز آبه هایش نظم می بخشیدند .
در قرن هجدهم ، تقاضا برای الوار کشتی سازی و محصولات فرعی الوار همانند خاکستر چوب و پتاس که برای رنگ آمیزی پارچه مورد استفاده قرار می گرفت ، توسط زمین های پهناور قلمروی جنوب شرقی لهستان برآورده شد .
کالاها نخست به وسیله ی وسایل نقلیه ( اسب و گاری ) از همه جا به کناره ی رودهای باگ و سان آورده می شدند .
در آنجا ، در یک بندر کنار رودخانه ، کالاها داخل قایق ها بارگیری می شد .
با مزیت بهره وری از نیروی کار ارزان فراهم آمده از سوی سرف ها ( رعیت ها ) ارسال و دریافت کالاها در بنادر حاشیه رود از فاصله های بعید ( بیش از 300 کیلومتر ) صورت می گرفت .
سازمان های فئودالی (زمین داری) صدور کالا همگی بخش عمده ای از لهستان را به عنوان بازار مصرف پوشش می دادند و این امر مستلزم ساخت بنادر حاشیه رودخانه و کارگاههای ساخت کشی بود .
هم زمان حرفه تخصصی کلک ران ، یک نوع سلاح مزدور و پست ، به وجود آمد و این امر باعث افزایش آوازهای محلی و محیطی ویستولا ، داستانهای افسانه ای و تشریفات و مراسم خاص کلک رانان شد .
محاصره ی دریایی قاره اروپا که طی جنگ های ناپلئون به وقوع پیوست و بحرانهای اقتصادی عمومی پس از آن جنگ ها ، هم چنین سیاست های اقتصادی بعضی از دول اروپایی در نیمه ی نخست قرن نوزدهم منجر به کاهش و افول چشم گیر اهمیت ویستولا جهت حمل و نقل کالاها شد .
پس از آخرین تجزیه و تقسیم لهستان و از قرن نوزدهم ، اشغال گران خارجی سرزمین های لهستان اغلب با حالتی حق به جانب تلاش کردند تا شرایط مطلوبی را ایجاد کنند که مناطق اشغالی در نظام اقتصادی خودشان گنجانده شود .
در این دوران راه آهن بدل به رقیبی برای مسیر حمل و نقل کالای ویستولا شده بود چون که راه آهن قادر بود محصولات کشاورزی را با سرعتی بیشتر به سرتاسر سرزمین اشغالی ، برای مثال پروس برساند .
در قرن هفدهم بندر گدانسک حدود 80 درصد ذرت فروخته شده ی لهستان را از طریق رودخانه ویستولا صادر کرده بود و این رقم تا اواسط قرن هجدهم هنوز هم برقرار بود ؛ در سال 1893 این رقم فقط 37% بود و در سال 1912 تنها 12% بود .
در دوران جنگ های داخلی ( 39ـ1918 ) و به خصوص در دهه ی 1930 ، دانشمندان ، هیدرولوژیست ها و مهندسی به کرات طرحهایی برای نظارت بر ویستولا ارایه کردند با این نیت که اهمیت اقتصادی سابق این رود را احیا کنند .
پیشنهادی هم جهت احداث کانال : سیلسیا ـ ویستولا جهت صدور ذغال سنگ لهستان ارایه شده بود .
با این حال یک طرح کم هزینه تر دیگر ترجیح داده شد ، یعنی احداث خط آهن از بیدگوژخ و کوشیر زینا به گدینا .
به خاطر شرایط اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم جهانی لهستان روشن شد که دولت لهستان در تهیه و تامین منابع و سرمایه گذاریهای مالی برای انجام این کار سترگ و نظارت افزونتر بر این رودخانه پس از جنگ اول جهانی با مشکل مواجه بوده است .
دولتهای خارجی هم تمایلی به انجام سرمایه گذاری در این بخش نداشتند .
با این حال احداث بندر نوین و امروزی گدینیا دستاوردی عظیم بود و متعاقب آن صنعت حمل و نقل آبی لهستان رشد چشم گیری کرد .
اکنون دانشمندان و مهندسان در لهستان بر اساس این بازسازی (نظارت) ویستولا به عنوان مسیر حمل و نقل از هم جدا می شوند .
مخالفان این طرح از محیط زیست طبیعی رودخانه همراه با گیاهان و جانوران منحصر به فرد آن و هم چنین از غنی سازی فرآیند خود پالایشی رود بیمناک هستند .
آلودگی رودخانه از 1960 تا 1992 کیفیت آب رودخانه ی ویستولا طی سالهای اواخر دهه ی 40 خراب شد .
اکثریت صنایع سنگین لهستان در محدوده ی زهکشی ویستولای فوقانی قراردارند .
بدین خاطر رودخانه درست از سرچشمه اش آلوده می شود .
غلظت مواد آلاینده حتی پس از آن این مواد با انجام فرآیندهای طویل مدت خود پالایشی کاهش یافت ، هنوز هم غلظت این مواد در مصب رودخانه بالا است .
(جدول 1ـ2) .
از سال 1972 کنترل کیفیت ویستولا در مصب آن توسط انستیتوی مدیریت آب و هواشناسی ، اداره ی حفاظت آب در شهر گدانسک انجام گرفته است درحالی که این اطلاعات برای دهه 1960 از مجموعه آرشیو هیئت بازرسان محلی محافظت محیط زیست در گدانسک گرفته شده است .
(12) 2ـ3ـ1 مواد معدنی مواد معدنی عمده ای که در آب ویستولا دیده می شوند کلریدها و سولفات ها هستند .
منابع این مواد لایه های زمین در بستر ویستولا و هم چنین فعالیت های بشری هستند .
طی سالیان بسیاری غلظت مواد معدنی به طور مداوم افزایش یافته است .
(14ـ12) .
با این حال غلظت های ثبت شده تاثیر مسمومیت آوری بر موجودات زنده ی آبزی نداشته اند و بر فرآیند خود پالایشی این رود تاثیری نگذارده اند .
غلظت متوسط این مواد به طور معکوس متناسب با شدت جریان آب است .
به این دلیل که رقیق شدن (آب) به واسطه رسوب مواد تاثیر عمده ای بر مواد معدنی موجود در آب ویستولا دارد .
2ـ3ـ2 پ هاش PH میانگین میزان PH در آب ویستولا بین 9/6 تا 5/8 قراردارد و طبق جدول بندی آب لهستان این میزان PH برای ردیف اول فراتر از محدوده های فوق نمی رود .
(15) .
این مقادیر برای آب های سطحی طبیعی عادی است .
مشخص شده است که به خاطر گنجایش بافر بالای آبهای ویستولا ، تخلیه فاضلاب ها تاثیر چشم گیری بر PH رودخانه نداشته است .
2ـ3ـ3 مواد آلی غلظت ترکیبات آلی که به عنوان Cod-Mn , Cop-c2 , Bod5 نام برده می شوند در مصب رودخانه ی ویستولا ( نمودارهای 8 ـ2و 10ـ2) آب این قسمت رود را در محدوده ی سطح دوم قرار میدهد .
مقادیر گزارش شده ی Bod5 برای سالهای دهه ی 1980 و 1990 بالاتر از مقادیر ثبت شده در دهه ی 1970 است .
با این حال غلظت ماده آلی تاثیر نامطلوبی بر سطح غلظت اکسیژن محلول در آب مصب این رودخانه نداشته است .
غلظت بالاتر 9mg/1 اکسیژن محلول (نمودار 11ـ2) نشان دهنده ی این است که پایین ترین رسش های آب ویستولا هم به خوبی دارای هوای محلول است .
نتایج سالهای اخیر پایین تر از نتایج به دست آمده در اواسط دهه ی 1980 است که باعث قدری مراقبت و توجه به این امر شد .
2ـ3ـ4 مواد مغذی ورود فزاینده ی نیتروژن و فسفر ناشی از منابع انسان مدار ( کشاورزی ، صنعت ، شهرنشینی ) به داخل آب های سطحی فرآیند کاهش اکسیژن آب را تسریع کرده است .
در نتیجه توازن زیستی در اکو سیستم آب مختل شده است .
طی دوره ی زمانی 92ـ1960 افزایش چشم گیری در غلظت گونه های نیتروژنی رودخانه ی ویستولا مشاهده می شود .
(نمودارهای 12ـ2 و 15ـ2) در دهه ی 1960 غلظت متوسط آمونیوم نیتروژن برای ویستولا در گدانسک بین2/0 تا 5/0 میلی گرم بر لیتر متغیر بود .
این مقدار در دهه 1980 به سطح 4/0 تا 8/0 میلی گرم بر لیتر افزایش یافت .
طی همین دوره ی زمانی غلظت نیترات ها از نشان 2/1 میلی گرم بر لیتر به 5/2-1/0 میلی گرم بر لیتر افزایش یافته است .
هیچکدام از این گونه های نیتروژن از حداکثر های مجاز ذکر شده برای رده ی اول فراتر نرفته اند .
فقط میزان غلظت نیتریت ها بالابود و در محدوده رده ی دوم قرار می گرفت .
با این وجود ، نسبت ترکیبات نیتراتی به میزان کل نیتروژن اندک بود ، بطور متوسط 1% این مقدار را نمی توان نادیده گرفت : این نوع نیتروژنی برای سلامت انسان خطرناک شناخته شده است .
فسفر در اشکال مختلفش تاثیر افزون تری نسبت به نیتروژن بر آلودگی رودخانه ویستولا داشته باشد .
غلظت فسفات فسفر بطور چشم گیری از مقادیر این ماده در دهه ی 1980 افزایش یافته است .
(نمودار16ـ2 و 17ـ2) .
غلظت کل فسفر در محدوده ی رده های دوم و سوم است .
شرایط آب شناسی تاثیر قوی بر غلظت مواد مغزی درون رودخانه ی ویستولا دارد ، چنان که این امر با کاهش در غلظت مواد مغزی طی فصل تابستان به خاطر سرب آنها و رشد سریع گیاهان به عینه دیده شده است .
به رغم تمام این موارد ، توضیح رابطه ی میان غلظت نیتروژن و جریان آب رودخانه به طریق ارقام و اعداد دشوار است .
2ـ3ـ 5 فلزات غلظت فلزاتی همانند آهن ، منگنز ، سرب ، روی ، مس و کادمیوم در مصب ویستولا ، در کل فراتر از حداکثرهای مجاز برای رده ی دوم نیست .
( نمودارهای 18ـ2 و 19ـ2) 4ـ2 نتایج 1ـ رودخانه ی ویستولا ، یکی از بزرگترین رودخانه های اروپایی ، منبع آب برای 22 میلیون لهستانی است که در آبریز آن زندگی می کنند .
در گذشته ، این رودخانه تاثیر چشم گیری بر حمل و نقل و اقتصاد لهستان داشت و حتی امروزه نیز دارای قوه ی تاثیرگذاری قویی است .
2ـ کیفیت آب رودخانه ی ویستولا در طی 40 سال اخیر افت کرده است .
اکثریت صنایع سنگین در حوزه ی زهکشی ویستولای علیا قرار دارند ، اما هنوز هم غلظت مواد آلاینده در مصب این رودخانه بالا است .
3ـ تراکم بالای صنایع در حوضه رودخانه و تعداد ناکافی طرح های جبرانی رودخانه ی ویستولا را بدل به یکی از منابع عمده انتقال و ورود مواد آلاینده به دریای بالتیک کرده است .
قدردانی : مرهون دکتر زیکنید ماکورسکی هستم ، به خاطر کمکش در پردازش اطلاعات کامپیوتری .