ژاپن کشوری است که با رشد صنعتی خود در سطح جهان نظر همه محققان را به سوی خود جلب کرده است ، هر فردی خواهان آن است که بداند این کشور کوچک چگونه در مدت کمتر از یک قرن توانسته است بازارهای بزرگ جهان را تسخیر نماید حتی اگر خودمان به پیرامون محل زندگی خویش نیم نگاهی بیندازیم آثار تلاش ها و اختراعات و ابتکارات مردم این کشور را خواهید دید .
شکی نیست که پیشرفت هرکشور ریشه عمیق در آموزش و پرورش آن کشور دارد و این امر در کشور آفتاب تابان به خوبی توانسته است با برنامه ریزی دقیق و آموزش جدی بر همه مشکلات فائق آمده و تکنولوژی و صنعت خود را به اعلاء ترین درجه از پیشرفت رساند و نظر محققان آموزشی را به خود جلب نماید .
از آنجایی که یکی از اهداف مقدس نظام جمهوری اسلامی ساختن جامعه ای ایده آل و موفق و الگو می باشد و این امر بدون توجه به آموزش و پرورش امری غیرممکن خواهد بود لذا آشنایی و شناخت آموزش و پرورش کشورهای درحال توسعه و پیشرفته بسیار ضروری بوده و راهگشای ما در پیشرفت علمی و صنعتی کشورمان می باشد .
لذا بر آن شدم تا با مطالعه و تحقیق پیرامون سازمان آموزش و پرورش این کشور قدمی هرچند ناقص برداشته و به این ترتیب شناختی مختصر در این زمینه بدست آورم .
این تحقیق شامل سه بخش عمده می باشد .
که بخش اول آن به شناخت وضعیت جغرافیایی و تاریخی و خصوصیات فردی ژاپنی ها می پردازد و بخش دوم آن که خود شامل دو بخش دیگر است به آشنایی با آموزش و پرورش گذشته ، قبل از عصر می جی ( miji ) ، سالهای (1868 1630) م و در عصر « می جی » ( 1945 1868 ) م ، پرداخته شده است و در بخش سوم که شامل آموزش و پرورش ژاپن امروز و نظام فعلی می باشد پرداخته شده است .
قابل توجه است که در این نوشته بیشتر سعی بر اختصار و فهرست نگاری از نظام آموزشی کشور ژاپن با مختصری از وضعیت هر موقعیت شده است هرچند که هر عصری دارای فلسفه ها و تعلیم و تربیت خاص مربوطه به خود است که در این تحقیق مجال به پرداختن گسترده آن نبود و بیشتر بر نظام فعلی تأکید شده است .
از خداوند متعال توفیق روزافزون و کسب تجارب ارزنده و پیشرفت همه جانبه همه
دست اندرکاران تعلیم و تربیت را خواستارم .
« و به امید روزی که نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران الگویی برای همه
نظام های دنیا باشد »
هاشم جعفرزاده آبان ماه 85
1) آشنایی مختصر با وضعیت جغرافیایی ، اقتصادی ژاپن :
ژاپن ، با وسعت 372.313 کیلومتر مربع پنجاهمین کشور جهان است که در نیمکره شمالی و نیمکره شرقی در شرق قاره آسیا بصورت مجمع الجزایر در شمال غرب اقیانوس کبیر و در کنار دریای ژاپن و نزدیکی سواحل روسیه و کره جنوبی واقع شده است و در کمربند زلزله ای اقیانوس کبیر که قسمت اعظم آن را جنگل ها با آب و هوای نسبتاً گرم و پر باران می باشد وجود دارد .
جمعیت آن در سال 1900 میلادی بالغ بر 180 میلیون نفر و تراکم جمعیت 313 نفر در کیلومتر مربع می باشد .
76% مردم کشور ساکن شهرها بوده و پرجمعیت ترین شهر آن توکیو با بیش از 10 میلیون نفر جمعیت می باشد .
3/24% جمعیت را افراد کمتر از 14 سال و 4/64% را افراد بالاتر از 60 سال تشکیل داده است ، متوسط عمر مردان در سال 1983 معادل 5/72 سال و زنان 80 سال است .
4/99% مردم این کشور از نژاد ژاپن بوده و 5/0% از نژاد کره می باشند .
زبان رسمی و رایج ژاپنی بوده که با خط مخصوص به خود نوشته می شود .
دین اکثر مردم بودایی و شینتو بوده و 8/0% مسیحی می باشد و 2/0% مسلمان
می باشند .
حکومت این کشور امپراطوری است و نخست وزیر و وزراء در عین حال عضو مجلس می باشند .
قوه مقننه از دو مجلس که یکی مجلس نمایندگان با 511 عضو که به مدت چهارسال انتخاب شده و دیگری مجلس مشاورین با 252 عضو که به مدت 6 سال انتخاب می شوند ، تشکیل شده است .
قانون اساسی که در سال 1947 تدوین شد ژاپن را که از 43 ناحیه که هرکدام بوسیله یک فرماندار انتخاب می شود و دارای یک شورای محلی می باشد و اداره می شود به دو ناحیه شهری و یک ناحیه پایتخت نشین تشکیل یافته است قرار داده است .
صنعت و کشاورزی عبارت است از فولاد سازی ، ماشین آلات ، کشتی سازی ،
هواپیماسازی ، شیمیایی ، الکترونیک ، برنج ، غلات ، سبزیجات ، میوه جات ، سیب زمینی ، توتون مهمترین محصولاتش را تشکیل می دهد .
نیروی کار بالغ بر 70.000.000 نفر است که 36% آن در صنایع 12% آن در کشاورزی و 52% در بازرگانی و تجارت مشغول می باشند .
میزان تولید ناخالص ملی در سال 1985 حدود 1057 میلیارد دلار بوده که درآمد سرانه به 170.000 دلار که 8/36% از صنایع 1/8% از کشاورزی 23% از تجارت و 11% از خدمات می باشد بدست می آید .
ارتباطات در ژاپن به صورت دولتی و خصوصی اداره می شود ، در سال 1976 تعداد 944 فرستنده رادیویی 6117 فرستنده تلویزیونی و 59.650.000 گیرنده رادیویی و 26.545.000 گیرنده تلویزیونی بوده است ( آمار مربوط به سال 1984 می باشد ) در سال 1975 تعداد 14.283.000 رادیو و 12.453.000 تلویزیون تولید شده است .
نشریات در این کشور بطور متوسط 250 نشریه روزانه با تیراژی حدود 61.081.000 و سرانه 526 روزنامه برای هر هزار نفر منتشر می گردد که مقیاس آن براساس سیستم متریک می باشد ؟
2- تاریخچه مختصر ژاپن : تاریخ روشن و واضح ژاپن به سال 660 قبل از میلاد برمی گردد که امپراطور ژاپن در این سال بوسیله جیموتنو تأسیس شد و از همان سال امپراطوران ژاپن به خود جنبه الهی دادند ، در قرون اولیه میلادی قبایل مختلفی در جزایر ژاپن سکونت داشتند که حکومت هریک از آنها در دست کاهنان بود .
نخستین اروپایی هایی که به ژاپن راه یافتند پرتقالی ها بودند که در سال 1542 با این کشور روابط بازرگانی برقرار نمودند ، در اواسط و اواخر قرن شانزدهم مسیحیت به ژاپن وارد شد در اواخر قرن 16 سه جنگجوی بزرگ یعنی « بوتوناگا ، هیدیوشی ، وایباسو » یکی بعداز دیگری ژاپن را به تسلط خود درآوردند .
ایباسو ، مؤسس سلسله « شوگویی توکوگاوا » بود که در سال « 1867 1603 » بر ژاپن فرمانروایی کرد .
جامعه ژاپن در دوره خاندان « توکوگاوا » طبقه بندی شده بود و حدود و اختیارات آنها سخت رعایت می شد .
این طبقات عبارت بودند از : فئودال ها ، سامورایی ها ، دهقانان ، صنعت کاران ، تجار .
در قرون 17 و 18 شهرها رونق گرفت و طبقه بازرگانان بر کشور مسلط شدند .
در اواسط قرن 19 رژیم « شوگوتی توکوگاوا » که از داخل و خارج در معرض تهدید بود از پا درآمد و درسال 1868 « شوگون » وقت ناچاراً استعفا کرده و در سال 1868 امپراطوری « موتسوهیتو» به عنوان اولین امپراطوری پس از 700 سال قدرت را در دست گرفت و از این زمان دوره معروف بازگشت « می جی » آغاز گردید .
در این دوره فرمانروایان ژاپن به جای خودداری از ورود بیگانگان و عدم تجارت با آنان ، سعی درا ستفاده از فنون و صنایع و تمدن مغرب زمین کرده و در این راه به پیشرفت های فراوانی نائل شدند و به خاطر وجود رهبرانی لایق ژاپن به سرعت به یک مملکت صنعتی نوین و یک قدرت نظامی و قطب اقتصادی مبدل شد .
3) خصوصیات فردی و اجتماعی مردم ژاپن : به لحاظ اینکه در رابطه با خصوصیات فردی و اجتماعی ژاپنی ها در مقالات ، کتابها ، نقل قولها ، کنجکاوی زیادی نشان داده می شود در این قسمت سعی شده است باتوجه به سخنان وگفته های هیئت های اعزامی ، و فیلم های ژاپنی ، نوشتجات و مجلات و کتابهای گوناگون چکیده ای از این خصوصیات فردی ، اجتماعی را بیان کنیم .
اما باید اذعان کنم که هرچند جامعه کنونی ژاپن رفته رفته دچار سرمایه داری غربی گردید .
آموزش و پرورش ژاپن هنوز هم نتوانسته است مفاسد اجتماعی که خودبخود در نظام های سرمایه داری بوجود می آید را به کلی از بین ببرد و می توان گفت که مجموعه مفاسدی که در جامعه های غربی سرمایه داری به عیان مشاهده می گردد ، در جامعه ژاپن به صورت جوانه های ناپیدا و مخفی و یا به شکل عیان به چشم می خورد و برنامه های رادیو و تلویزیون و دیگر وسایل ارتباط جمعی خاصه مجلات و روزنامه های خاص در تقویت و اشاعه آن در بین جوانان بسیار فعال هستند ، بدیهی است خصوصیاتی که در ذیل آمده است عموماً به نکات مثبت اشاره شده است ولی به این معنا نیست که کشور ژاپن هیچ مشکلی ندارد بلکه چون ذکر علل پیشرفت مادی و فنی ژاپن مورد نظر بوده است فقط به موارد مثبت اشاره شده است .
به طور خلاصه و کلی خصوصیات فردی ، اجتماعی مردم ژاپن را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد : سخت کوشی و خود اتکایی نظم پذیری و رعایت ضوابط و دستورالعمل ها بطور مؤثر و خودکار برخورداری از روحیه قناعت و صرفه جویی جمع گرایی و وابستگی به خانه و گروه و توجه به « ما » در مقابل دیگران که در سطح ژاپن وجود دارد .
رعایت سلسله مراتب و احترام به تجارب و سابقه کار و اطاعت از همدیگر از روی احترام نه ترس .
آگاهی دادن و مطلع کردن افراد همه جامعه یا گروه و شرکت از فعالیت ها و اهداف مربوطه و برقراری نوعی سابقه پدرانه .
برخورداری از وجدان کاری بسیار بالا و اهمیت قائل شدن برای کار و ارجح شمردن مصالح شرکت و مؤسسه بر منافع شخصی .
توجه به نظافت و بهداشت و سرزندگی و نشاط و خنده رویی توجه خاص به زیبایی و طبیعت و گل وطن دوستی و دارابودن عرق مذهبی .
000 با توجه به این اصول درمی یابیم که رمز موفقیت و پیشرفت این کشور چه می تواند باشد .
مقدمه کوتاه : دلائل انتخاب پرداختن به آموزش و پرورش ژاپن در زمان گذشته بدین علت است که چون پایه و اساس آموزش فعلی بر همان چهارچوبه های نظام آموزشی قبل می باشد .
لذا شناخت و آشنایی با نظام گذشته ضروری می نمود به گفته « آقای محمد تقی زاده » استاد ایرانی دانشگاه چیبای ژاپن « شناخت ژاپن امروز» بدون شناخت ژاپن دیروز امکان پذیر نیست ، درواقع آنقدر که « دیروز ژاپن » از نظر بنیادی برای ما آموزنده است « امروز ژاپن » چندان چیزی برای آموختن ندارد » .
لذا لازم دیدم مختصری هرچند کوتاه و گذرا از نظام گذشته آموزش و پرورش ژاپن داشته باشم که در ذیل از نظرتان می گذرد .
قسمت دوّم شامل : آموزش و پرورش ژاپن در گذشته : 1ـ قبل از عصر می جی ( 1868 ـ 1630 ) 2ـ در عصر می جی ( 1945 ـ 1868 ) 1) آموزش و پرورش قبل از عصر می جی « miji » « 1868 تا 1630 میلادی » در سال 1615 جنگهای داخلی قبیله ای ژاپن پایان یافت و حکومت سلسله « توکوگاوا » آغاز شد .
بنیانگذاران این سلسله دستورالعملی برای ایجاد سربازخانه ها داده بود که به « سامورایی » دستور می داد ، آموختن را مقدم دارند و بدین ترتیب درسال « 1630 م» اولین آکادمی تعالیم کنفوسیوس پایه گذاری شد و سپس بقیه مؤسسات آموزشی جهت پرورش « سامورایی ها » و فئودال ها ایجاد شد .
هرچند در این زمان آموزش و پرورش ژاپن بر پایه سلسله مراتب طبقاتی بنا شده بود و فقط برای سامورایی ها آموزش بالاترین رتبه ای بود که بتوانند به عنوان طبقه حاکم کارایی خود را حفظ کنند .
بنابراین آموزش آنها رسماً و دقیقاً تحت کنترل بود و برای عوام هرچند که آموزش برایشان منع شده بود اما از کمک دولت برخوردار نبودند ، آموزش نخبگان دربار در یک مدرسه خاص که تعالیم کنفوسیوس و هنرهای باب طبع درباریانبود به آنها آموخته می شد ، تربیت سامورایی ها با حکمرانان و طبقه اداره کننده کشور در مدارس خاصی که به نام « شوگونالS ho-gunal » شناخته می شدند انجام می گرفت و سامورایی ها مجبور بودند بین 8 تا 15 سالگی این مدارس را طی کنند این مدارس بعدها با پذیرفتن برخی جنبه های غربی از اولین پیشروان معروف آموزش و پرورش غرب در ژاپن شدند که منحصراً جنبه حرفه ای و کاربردی داشتند .
در سال 1740 این مدارس اجازه یافتند که زبان آلمانی تدریس کنند و از آن پس آموزش به طریق غربی آغاز می گردد ، در سال 1756 یک دانشکده طب به شکل غربی گشایش می یابد که بعداً هسته اصلی ایجاد دانشگاه توکیو می شود .
در قلمرو هر فئودال که تعدادشان به 280 می رسید حداقل یک مدرسه خاص به عنوان مدارس ایالتی ایجاد گردید که در قرن 19 توسعه فراوان یافت و کلیه مطالب تدریس آن از تعالیم کنفوسیوس مایه گرفته بود و تاریخ چین ، خط ، انشاء ، آداب و تشریفات را شامل می شد ، این مدارس برای هر طبقه از سامورایی ها کلاس خاصی داشت و از لحاظ محتوی نیز آموزش طبقاتی بود .
آموزش دیگر مردم ، در مدارس خصوصی بسیار متفاوت صورت می گرفت .
مدارسی که تحت عنوان « شی جوکو » خوانده می شد و در آن همه رقم آموزش ابتدایی تاعالی ترین درجات دانش را تدریس می کردند هرچند بسیاری از آنها به سامورایی ها تعلق داشت ولی به تدریج درهای خود را بر روی مردم عادی گشودند .
آموزش مردم عادی تر در مکتب خانه هایی که به نام « تراکویا ـ Terakoya » خوانده می شد صورت می گرفت و کلاً غیرمذهبی بودند و زائیده اشتیاق مردم برای تحصیل بود و از خانه معلم برای مدرسه استفاده می شد و محصلین آن را فرزندان عوام شهری ، تجار ، در شهر و در روستاها فرزندان خانواده های مرفه تشکیل می دادند .
این مدارس بطور متوسط بین 30 تا 60 شاگرد داشت که دختران و پسران را با هم می پذیرفتند ورودی به این کلاس ها بین 6 تا 8 سالگی بود و در 11 تا 13 سالگی کارآموزی آنها شروع می شد .
در این مدارس کلاس بندی وجود نداشت و عموماً خواندن ـ نوشتن و حساب را آموزش می دادند و حدودی هم درس اخلاق و حسابداری را می آموختند و برخی زبان چینی ، جغرافیا ، و تاریخ را آموزش می دادند .
معلمین از احترام خاصی برخوردار بودند و شهریه منظمی را دریافت نمی کردند .
در پایان سلسله « توکوگاوا » که یک سلسله فئودالی بود وضع سواد بدین شرح بود : درصد کل جمعیت مردان سامورایی 100% طبقات صاحبان حرفه در شهر 5060 7% 2% زنان سامورایی 50% طبقات صاحبان حرفه در روستا 4050% بازرگانان 8070% بزرگان دهات 100% زنان بازرگانان 6050% 3% طبقه متوسط دهات 5060% 87% بازرگانان شهرهای کوچک5060% روستائیان دورافتاده 20% 2) وضعیت آموزش و پرورش درعصر می جی1 « miji » ( 1945 تا 1868 ) میلادی با سقوط فئودالیسم و استقرار امپراطوری می جی ، فصل جدیدی در آموزش و پرورش ژاپن گشوده می شود و در همین دوره است که باید ریشه های آموزش و پرورش ملی را جستجو کنیم .
باید گفت که تعلیم و تربیت در طی دوره امپراطوری « می جی » هدف خود را تربیت انسانهایی ، درست کار ، میهن پرست و باسواد و عاقل قرار داده بود و به تجدید نظر در نظام آموزش و پرورش قبل اقدام کرد و مبنای کار خود را بر دو اصل استوار ساخت .
اصل سونو ـ Sonno ـ به معنای تقدس امپراطور و پیروی از تعالیم امپراطوران سابق .
اصل ـ کای کوکوـ Kaikoku ـ به مفهوم گشودن درهای باز کشور و بطور خاص غربی کردن جامعه ژاپن می باشد .
در سال 1871 برای آموزش کلیه مردم وزارت آموزش و پرورش تأسیس شد و در سال 1872 فرمان انقلابی « گاکوسه ای » یا فرمان تعلیم وتربیت صادرشد فرمانی که نشانه تغییر اساسی عبور از آموزش و پرورش فئودالی به تعلیم و تربیت انفرادی و نوین بود ـ درهمین سال وزارت آموزش و پرورش فرمان ترجمه آثار ادبی وقانون آموزش کشور را صادر کرد که اقتباسی از آموزش و پرورش فرانسه بود .
اما نظریه ها ، روشها و مواد آموزشی از تعلیم و تربیت آمریکایی ها بود .
در این فرمان نخستین دستورالعمل مهم درباب نظام آموزشی بود ، دارای روحیه ترقی خواهی و درصدد آن بود تا علوم نوینی را به کشور ژاپن وارد نماید ، براساس این فرمان کشور ژاپن به 8 بخش دانشگاهی تقسیم شده بود و از نظر آموزش متوسطه شامل 32 بخش می شد و هریک شامل 210 بخش ابتدایی بود که بدین ترتیب در دهه ( 1872 تا 1880 ) م کشور ژاپن دارای 53.760 مدرسه بود ، تا سال 1873 تنها 24/4% دختران به مدرسه راه یافتند اما درسال 1891 با اجرای این طرح می توان ادعا کرد که 50% پسران و 50% دختران به مدرسه می رفتند .
1- کتاب تاریخ جهانی آموزش و پرورش – جلد اول – تالیف «گاستون میالاره – ژان ویال » و ترجمه آقای محمد رضا شجاع نوری – صفحه 45 .
با توجه به این سرعت ژاپنی ها تغییرات جدید را به سادگی نپذیرفتند و تعلیم و تربیت سنتی را ترجیح دادند تا آنجا که مدارس دولتی مضر تشخیص داده شدند و در این زمان وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد بهتر است خود را درگیرآن نکند ، این وضع سبب شد که قانون جدیدی به نام « کیوئی کورئی » در سال 1879 وضع شود که ریشه در قوانین تعلیم و تربیت غرب داشت و آزاد منشانه تر از فرمان قبلی بود و درهمین سالها بود که سیاست اندیشه تعلیمات اجباری شکل می گیرد ، در سال 1881 م مجموعه قوانین ومقررات برای معلمان مدارس ابتدایی تنظیم شد که به موجب آن فعالیت سیاسی ممنوع شده بود .
در ماه مارس سال 1886 م حکم تأسیس دانشگاه امپراطوری از طرف وزارت آموزش و پرورش صادر شد که نقش اصلی آن را اشاعه ملی گرایی تعیین می کرد و در سال 1887 م فرمان تأسیس دانشسراهای آموزش متوسطه و بسیاری از مدارس دیگر صادر شد .
نظرات تربیتی در این عصر بیشتر نظرات آمریکایی ها بود که بیشتر از « هربارت » و مکتب او به درون آموزش و پرورش ژاپن نفوذ کرد ، هرچند که نظرات او پس از وصول به نهایت اعتلای خود در سال 1899 با افولی تدریجی مواجه شد و از سال 1901 م اندیشه تربیت و آموزشی اجتماعی مورد قبول مردم واقع شد که بوسیله « کئورک میکائیل و جان دیوئی » وارد شده بود ، در سال 1877 با ترجمه کتاب « قراردادهای اجتماعی ژان ژاک روسو » و کتاب « امیل » که با موفقیت چشمگیری مواجه شد نهضت جدیدی در آموزش و پرورش ژاپن بوجود آمد .
در سال 1885 م نقطه عطفی در آموزش و پرورش ژاپن بوجود آمد و آن حضور فردی به نام « اری نوری موری » بود که به وزارت آموزش و پرورش ژاپن برگزیده شد ، وی که در اروپا و آمریکا تحصیل کرده بود اصلاحات چندی را در آموزش و پرورش آغاز کرد که ساختار و کیفیت دوگانه ای داشت یکی برای پرورش نخبگان و دیگری برای عامه مردم بود و این سیستم تا پایان جنگ جهانی دوم پابرجا بود .
در این نظام آموزش ابتدایی غیرطبقاتی بود و هزینه مدارس توسط دولت پرداخت می شد .
در سال 1907 م تحصیلات اجباری از 4 سال به 6 سال افزایش یافت و در سال « 1910 م » نرخ ثبت نام در آموزش ابتدایی به 98% رسید و بدین ترتیب مدرسه جای خود را در زندگی روزمره باز کرد و تقریباً در شروع قرن بیستم هر طفلی که متولد شده بود آموزش اجباری را گذرانده بود .
تا سال 1920 م ژاپن به هدف خود مبنی بر غربی کردن صنعت و بازرگانی دست یافته بود و آشکارا بود که همراه با تکنولوژی غرب به آرامی اندیشه های فرهنگ غربی وارد می شد یکی از وظایف اساسی دست اندرکاران آموزش و پرورش ژاپن در دهه 1920 و 1930 م پیداکردن راهی بود که به وسیله آن بین فرهنگ ژاپنی و غربی در راستای توسعه اقتصادی صنعتی پیوند برقرار کند راهی که انتخاب شده بود در عین حفظ روح فرهنگ ژاپنی از دستاوردهای ممالک غربی بطور معقول استفاده شود ، در سال 1925م تعداد دانش آموزان دختر و پسر در ژاپن یکسان بودند و این کشور در سال 1930م در زمینه آموزش عالی با کشورهای پیشرفته اروپایی برابری می کرد ، در دهه 1920م – 99% کودکان سنین 7 تا 13 سال در ژاپن به مدرسه راه یافتند اما این مسائل در سال 1927م ، که رکود اقتصادی ژاپن را درپی داشت تغییر اساسی کرد .
پیروزی ژاپن در جنگ جهانی با چین در سال 1931 و وارد شدن در جنگ جهانی دوم ، سبب بیداری روحیه وطن پرستی در این کشور شد و با توجه به حکومت سخت و افراطی ارتشیان باعث بوجود آمدن تسلط بسیار شدید ژاپن و باعث ارتش سالاری شدن جامعه ژاپن شد و علاقه به تقویت روحیه ملی در برنامه های آموزشی تقدم پیدا کرد تا جایی که در سال 1935م ارتشیان وارد مدارس شدند و فنون نظامی و مهارت های شمشیربازی را به دانش آموزان آموختند ـ در سال 1935م ـ انجمنی تحت عنوان «انجمن اصلاحات آموزشی» دایرشد تا وزیرآموزش و پرورش را برای یافتن راههای تحکیم روحیه ژاپنی یاری دهد .
در سال 1941م ـ طرح بهسازی مدارس ژاپن اعلام شد و دوره ابتدایی را از یک دوره 6 ساله اجباری و یک دوره 2 ساله فوق ابتدایی به یک دوره هشت ساله تبدیل نمود و تعلیمات اجباری را به 8 سال رساند و سهم ملیت گرایی را افزایش داد ، اما این طرح به علت نیاز جنگ به نیروی انسانی و اقتصاد زمان جنگ عملی نگشت و به علت فشار وارده برمدارس ژاپن موجب کوتاه شدن دوره های آموزشی گردید .
در سال 1941م ـ یکی از مدارس ابتدایی به مدرسه ملی بدل می شود ، مدرسه ای که هدف از آموزش آن پرورش شهروندانی شایسته برای امپراطوری بود و نظامی داشت که بر پایه آن همه ملت ژاپن را به سوی جنگ سوق داد و به دانش آموزان چنین آموخته می شد که راه « رعیت » چیزی جز حفظ و حراست از شکوه و تاج و تخت امپراطور نیست و به علت جنگ همه معلمان مجبور بودند مدت 6 ماه در ارتش خدمت کنند و به مطالعه امور نظامی و دفاع ملی بپردازند و وظیفه داشتند به کودکان نظم و ترتیب و آرمان های دولت و ارتش آموخته شود .
در روز 15 ماه اوت سال 1945م ـ با شکست ژاپن در جنگ و بمباران دو شهر هیروشیما و ناکازاکی تمام نظام آموزشی ژاپن هم با خاک یکسان و نابود شد 0000 قسمت سوّم شامل : آموزش و پرورش نوین ـ امروزی 2000ـ 1945 (میلادی ) 1) وضعیت آموزش و پرورش بعد از عصر می جی « 2000 تا 1945 » میلادی با شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم فرمان امپراطوری که بیش از نیم قرن بر مدارس ژاپن حکومت کرده بود توسط مجلس قانون گذاری باطل اعلام شد و در سال 1947م ـ قانون بنیاد آموزش و پرورش جای آن را گرفت و برای پیاده کردن عملی این قانون ، قانون مدارس به تصویب رسید .
که مهم ترین تفاوت آن با آموزش و پرورش قبل شناخت حق مردم برای تعلیم و تربیت بود ، مدت تحصیل اجباری به 9 سال افزایش یافت .
اصل جدا بودن دختر و پسر لغو شد .
نخبه پروری مردود شناخته شد و فلسفه آموزش و پرورش از پراگماتیسم آمریکا گرفته شد .
در هر منطقه هیئتی مرکب از نمایندگان منتخب مردم اداره امور و نظارت بر آموزش و پرورش را عهده دار گردیدند .
انجمن های اولیاء و مربیان تأسیس یافت .
تأیید کتب بصورت متمرکز صورت می گرفت ، با پیشرفت گسترده صنعت ، جامعه برای دسترسی به سطوح عالی تر آموزش فعالتر شد و از آنجا که شرکت های ژاپنی بین قابلیت فردی و پیشرفت تحصیلی که بوسیله آزمون سراسری سنجیده می شود رابطه بسیار نزدیکی برقرار می کنند حرکت و رقابت بسیار شدیدی را در مورد امتحانات ایجاد کرده که هنوز هم ادامه دارد .
براساس نظام جدید که حق دستیابی را به آموزش وپرورش برای آحاد ملت شناخته بود نظام ملی آموزش وپرورش مجدداً ازخرابه های باقی مانده از جنگ سربرکشید و با اتکاء به یک نظام دمکراتیک پرورش استعدادها را مورد عنایت قرارداد و استقلال آموزش و پرورش و عدم تمرکز آن در اجرای امور پذیرفته شد و در سال 1960م ـ چنان سریع توسعه یافت که به آن نام « دوره انفجار آموزشی » نام نهادند ، دبیرستانها با هدف مردمی « آموزش متوسطه برای همه » تأسیس شدند بطوری که در سال 1974م بیش از 90% جوانان به دبیرستان راه یافتند وبر اثر این توسعه در آموزش عالی تغییرات اساسی حاصل شد .
1-2- وضعیت فعلی نظام آموزش و پرورش ژاپن اصول اساسی آموزش و پرورش ژاپن در قانون اساسی ، مصوب 1946م ـ و قانون آموزش و پرورش سال 1947م ـ منظور شده است و در ماده 26 آن چنین آمده است : « همه مردم حق دارند آموزشی متناسب با قابلیت های خویش به ترتیب مقرر در قانون دریافت دارند و مردم موظفند کلیه دختران و پسران خود را به ترتیب مقرر در قانون تحت آموزش عمومی که اجباری و رایگان خواهد بود درآورند » .
در ساختار آموزش و پرورش فعلی ژاپن ، آموزش از کودکستان شروع شده است و به بالاترین درجات تحصیلات دانشگاه می رسد « مطابق شکل 1 » که توضیح هر مقطع متعاقباً خواهد آمد .
الف ) بخش اول : 1-3- توضیح ساختار نظام آموزش و پرورش ژاپن 1- آموزش قبل از دبستان سن ورود به آموزش کودکستانی 3 تا 5 سالگی است که اجباری نمی باشد .
کودکستان ها تحت نظارت مقامات محلی و ملی قراردارند .
در سال 1985م ـ نسبت کودکستان های دارای کودک 5 ساله بالغ بر 7/63 درصد بوده است که از سال 1974م ـ در حدود 61 تا 64% ثابت مانده است .
برنامه های دوره آموزش قبل از دبستان و تعیین ضوابط آن توسط وزارت آموزش و پرورش ، علوم و فرهنگ صورت می گیرد .
تعداد ساعات استاندارد روزانه در کودکستان ها 4 ساعت است که هر کودکستان موظف است در طول سال 137 نوع برنامه آموزشی در شش زمینه داشته باشد کودکستان ها توسط بخش خصوصی یا شهرداری ها اداره می شود و کودکستان های شهرداری ها به تناسب درآمد اولیاء از کودک شهریه دریافت می کنند که میزان آن در توکیو برای خانواده عضو سفارت 8000 ین در ماه است .
ارتباط کودکستان ها با اولیاء مستمر و منظم است .
نظرات مربی و اولیاء هر روز در دفتری ثبت می شود بطوری که هردو طرف از وضعیت جسمی پیشرفت های آموزشی طفل با اطلاع باشند .
2) آموزش ابتدایی الف ) وضعیت ، محتوی آموزش ابتدایی در ژاپن از سن 6 سالگی آغاز می شود و 6 سال به طول می انجامد و همه کودکان 6 تا 12 ساله را دربرمی گیرد ـ چهارچوب کلی برنامه های درسی این دوره از آموزش توسط وزارت آموزش و پرورش علوم و فرهنگ ژاپن تعیین می شود و بطورکلی به 3 گروه تقسیم شده اند : مواد عمومی 2ـ آموزش های اخلاقی 3ـ فعالیت های خاص غیردرسی که در طول سال تحصیلی برای کلاس اول دبستان 34 هفته و برای سالهای دوم تا ششم 35 هفته است .
طول هردرس در ساعت 45 دقیقه می باشد و روزانه یک ساعت برای صرف غذا در نظر گرفته شده است و این دوره جزء تحصیلات اجباری است .
مواد و برنامه درسی هفتگی در دوره ابتدایی آموزش ابتدایی در ژاپن تقریباً توسط بخش دولتی ( حکومت محلی ) اداره می شود و سهم بخش خصوصی در آن کمتر از 5/0 درصد می باشد و علت آن اجباری بودن آموزش ابتدایی و نقش قانون دولت در این زمینه است و نسبت کودکانی که این دوره آموزشی را می گذرانند به گروه سنی 6 تا 12 سال 100% است .
3) آموزش متوسطه این دوره در ژاپن 6 سال است که سه سال اول آن یعنی کلاس های هفتم تا نهم جزء آموزش اجباری بوده و اصطلاحاً دوره اول متوسطه نامیده می شود و دوره دوم متوسطه کلاسهای دهم تا دوازدهم را شامل می شود که به توضیح و معرفی هر قسمت می پردازیم.
1/3 ) دوره اول متوسطه اجرای دوره اول همانندآموزش ابتدایی برعهده دولت است .
در سال 1985 ـ 1/97% دانش آموزان در مدارس دولتی و شهرداری ها درس می خواندند و فقط 9/2% در مدارس خصوصی تحصیل می کردند این دوره معمولاً در ساختمان جداگانه برگزار می شود و آموزش مختلط است و پوشش یونیفورم اجباری می باشد ـ چهارچوب کلی برنامه های درسی در ژاپن در وزارت آموزش و پرورش ، علوم و فرهنگ ، توسط شورایی مرکب از معلمین ، محققین ، و کارشناسان آموزشی انجام می شود و شامل هدف هر درس بطور جداگانه و اهداف کلیه مطالبی است که در هرپایه تحصیلی باید تدریس شود و سپس هر مدرسه با درنظر گرفتن شرایط و خصوصیات محلی ، برنامه درسی خود را تنظیم نماید و سه زمینه کلی : 1) اخلاق 2) مواد عمومی فعالیت های جانبی ، باید در آن گنجانده شود .
جدول شماره 2 مواد و ساعت درسی دوره اول متوسطه را نشان می دهد .
جدول (2) در ساعات اختیاری آنچه اکنون زیاد رایج گشته است زبان انگلیسی است که تدریس می شود .
در این دوره ارتقاء به کلاس بالاتر بدون امتحان و برحسب سن دانش آموز صورت می گیرد و هردانش آموز به لحاظ سوابق تحصیلی دارای کارنامه ای است که نظرات معلمان و مشاوران راهنمایی مدرسه درآن مندرج است و تعداد ساعاتی را که گذرانده است و فعالیت های اجتماعی که درآن شرکت داشته است ثبت کرده است .
2/3 ) دوره دوم آموزش متوسطه این دوره ادامه تحصیل فارغ التحصیلان دوره اول متوسطه در رشته های عمومی و یا تخصصی اختصاص یافته است و در برنامه دوره آن 3 سال است و به صورت پاره وقت و مکاتبه ای ارائه می گردد که احتمالاً 4 سال به طول می انجامد و به آموزش پاره وقت روزانه و شبانه تقسیم می گردد .
ورود به این دوره براساس عملکرد تحصیلی دانش آموز ، نمرات وی درآزمون سنجش پیشرفت تحصیلی که توسط هیئت آموزش وپرورش ایالت برگزارمی گردد وعلاقه والدین صورت می گیرد 72% دانش آموزان دوره دوم متوسطه در مدارس دولتی و 28 درصد در مدارس خصوصی تحصیل می کنند .
نظام تحصیلی در این دوره نظام واحدی می باشد و تعریف آن هرواحد 35 ساعت تحصیل در یک ماده درسی است که شامل :