در یکصد و پنجاه کیلومتری غرب آتن در یونان، شهری تاریخی به نام المپیا (Olympia) قرار دارد، شهری که جایگاه اولیه بازیهای المپیک بوده و اصلا نام این بازیها از آن گرفته شده است. در ارزش و مقام بازیهای المپیک در ایام باستان همین بس که در مدت بازیها جنگها متوقف میشد و ورزشکاران از آسیای صغیر، سوریه، مصر و جز اینها برای مسابقه و پرستش زئوس (Zeus) به شهر المپیا میآمدند.
پژوهشهای تاریخی نشان میدهد که بازیهای المپیک از سال 776 قبل از میلاد آغاز شده است و بعدها در سال 450 قبل از میلاد معبد زئوس توسط معماری بنام لیبون (Libon) ساخته شد. نیایشگاه زئوس بسیار ساده و با معماری معمولی یونان ساخته شد، ازاین رو لازم بود تا به نوعی عظمت و بزرگی زئوس در پرستشگاه ترسیم شود. راه حل چیزی نبود جز یک تندیس با عظمت از زئوس، تندیس سازی به نام فی دیاس (Pheidias) مسوول ساخت این تندیس با شکوه شد.
فی دیاس تجربه ساخت تندیسهای بزرگ از طلا و عاج را داشت. کارگاه تندیس سازی او هنوز در المپیا موجود است، او در آنجا قطعات تندیس زئوس را ساخت و پس از پایان ساخت قطعات در نیایشگاه آنها را روی هم سوار کرد.
برای سالها معبد زئوس محل جذب ورزشکاران و بازدیدکنندگان از سراسر دنیا بود. در سدهی نخست میلادی یکی از امپراتورهای روم به نام گالیگولا (Galigula) قصد آنرا داشت که این تندیس زیبا را به رم ببرد. اما در میان راه چهارچوبهایی که برای حمل تندیس ساخته بودند شکست و خساراتی هم به تندیس وارد شد، بعدها این معبد و تندیس زئوس در سده دوم میلادی توسط یونانیان بازسازی شد.
در سال 391 پس از میلاد، امپراتور یونان تئودسیوس اول (Theodosius I) بازیهای المپیک را ممنوع کرد و دربهای معبد زئوس را به روی همه بست. او بازیهای المپیک را تمریناتی برای کفر و شرک می دانست. پس از آن باران، زمینلرزه و غیره آسیبهای جدی به نیایشگاه زئوس وارد کرد تا اینکه قبل از قرن پنجم میلادی یکی از ثروتمندان یونان تندیس زئوس را از معبد به شهری بنام کنستانتینوپل (Constantinople) - که امروز جزو خاک ترکیه و حوالی استانبول است - برد.
تندیس زئوس در این شهر تا سال 462 سالم نگهداری شد، تا اینکه در این سال در یک آتش سوزی بسیار بزرگ تخریب شد. در نوشتههای به جا مانده از یونان باستان آمده است که با وجود آنکه نیایشگاه زئوس بسیار بزرگ است و با اینکه تندیس، زئوس را در حالت نشسته نمایش می دهد اما سر تندیس تقریبآ به سقف چسبیده است. ما نگران هستیم اگر چنانچه روزی زئوس بخواهد بایستد، سقف درهم خواهد شکست!
ارتفاع تندیس زئوس حدود 13 متر بود و سطح مجسمه به ابعاد 6.5 در 1 متر جای داده می شد، یونانیان باستان تندیس زئوس را در مراسم گوناگون با زیورآلات خاصی آرایش می کردند. در ارتباط با عظمت و زیبایی این تندیس جهانگرد معروف یونانی پاسانیاس (Pausanias) می نویسد: روی سر این تندیس تاجی از برگ زیتون قرار داشت و در دست راست او نشان پیروزی ... در دست چپ او عصای سلطنتی که مینا کاری شده بود و روی عصا یک عقاب از طلا نشسته بود. کفشهایش طلا بود و لباسهایش از پوست حیوانات و گل یاس و ... تخت پادشاهی او از زر، چوب آبنوس و عاج فیل ساخته شده بود.
معبد آرتمیس
معبد آرتمیس در شهر افهسوس (Ephesus) در حدود 50 کیلومتری شهر ازمیر (Izmir) ترکیه قرار داشته است. این معبد به عنوان زیباترین بنای روی زمین شناخته می شده است و به همین دلیل در میان عجایب هفت گانه جا دارد.
هرچند که زیربنای باقی مانده از این معبد، تاریخ ساخت آنرا قرن هفتم قبل از میلاد مشخص میکند، اما راه یافتن معبد آرتمیس در فهرست عجایب هفت گانه به حدود 550 قبل از میلاد مربوط میشود. این بنا که به آن معبد بزرگ مرمرین گفته میشود، توسط کروسوس (Croesus) شاه لیدی به کرسیفون (Chersiphron) معمار یونانی سفارش داده شد. معبد با مجسمههای برنزی که توسط ماهرترین مجسمه سازان آن زمان ساخته شده بودند تزئین شده بود. هنرمندانی نظیر فیدیاس (Pheidias)، پلی کلیتوس (Polycleitus)، کرسیلاس (Kresilas) و فرادمون (Phradmon).
معبد آرتمیس هم به عنوان یک محل داد و ستد کالا و هم به عنوان آموزشگاه مذهبی مورد استفاده قرار میگرفت. در طی سالها، بازرگانان، جهانگردان، صنعتگران و پادشاهان از این محل مقدس دیدن میکردند و احترام خود را با آوردن هدایای مختلف ابراز مینمودند. تحقیقات اخیر باستان شناسی به یافتن تعدادی از این هدایا که شامل مجسمههای طلا و عاج آرتمیس، گوشوارهها، دستبندها و گردنبندهایی زیبا، اثر صنعتگران پارس و هند هستند، منجر شده است.
در شب 21 جولای سال 356 قبل از میلاد، مردی به نام هروستراتوس (Herostratus) برای جاودانه کردن نام خود در تاریخ، معبد را آتش زد و درواقع به هدف خود دست یافت. عجیب اینکه اسکندر کبیر هم در همین شب متولد شد. بنا به گفته پلوتارک (Plutarch) تاریخ نگار، در آن شب آرتمیس چنان درگیر مراقبت از زاده شدن اسکندر بود که نتوانست از معبد خود محافظت کند.
اسکندر پس از فتح آسیای صغیر اقدام به ساخت مجدد معبد کرد که تا بعد از مرگ وی در سال 323 قبل از میلاد، همچنان در دست ساختمان بود. در قرن اول پس از میلاد، هنگامی که سنت پل برای تبلیغ مسیحیت به افهسوس سفر کرد، با عده زیادی از پیروان آرتمیس مواجه شد که به هیچ وجه قصد ترک الهه خود را نداشتند. در سال 262 میلادی معبد توسط قبیله گوت Goths مجددا ویران شد. اهالی شهر قسم خوردند تا آنرا مجددا بنا کنند. در قرن چهارم میلادی، بیشتر اهالی افه سوس به مسیحیت گرویده بودند و معبد شکوه و جلال خود را از دست داده بود. اهالی افهسوس پس از آخرین تهاجم منجر به ویرانی معبد در سال 401 میلادی، کم کم شهر را ترک کردند و این شهر متروک در اواخر قرن 19 میلادی کشف و حفاری شد. این اکتشافات زیربنای معبد را نمایان ساخت.
این معبد با زیر بنای چهار گوش خود، برخلاف نمونههای دیگر از مرمر ساخته شده و یک ورودی زیبا و تزئینی به حیاط بزرگ ساختمان داشته است. پلکان مرمری طبقه همکف را به بالکنهای بلند و عظیمی متصل میکردند که کف آن در حدود 80 متر در 130 متر بوده است.127 ستون در این بنا به کار رفته بوده که ارتفاع آنها 20 متر و با سرستونهای ایونیک و کنارههای کنده کاری شده بوده است. ستونها در ردیفهای منظم در کل محوطه به جز منطقه مرکزی-که محل قرار گیری خانه الهه بود- قرار گرفته بودند.
این معبد تعداد فراوانی از آثار هنری را در خود جا داده بود، از جمله 4 مجسمه برنزی باستانی از قبیله آمازون که توسط بهترین هنرمندان دوران ساخته شده بودند. هنگامی که سنت پل به دیدن شهر آمده بود، معبد با ستونهای طلایی و مجسمه های کوچک نقره ای و نقاشیهای متعدد تزئین شده بود. هیچ شاهدی مبنی بر وجود مجسمه آرتمیس در مرکز معبد وجود ندارد، اما دلیلی هم برای وجود نداشتن آن در دست نیست.