درباره چگونگی بوجود آمده سیارهها نظریههای گوناگونی وجود دارد بعضی از دانشمندان عقیده دارند که همه سیارههای منظومه شمسی بین 5 تا 6 هزار میلیون سال پیش پدید آمدهاند در آن زمان خورشید هنوز ستاره جوانی بود یعنی مدت زیادی از پدید آمدن خود خورشید نمیگذشت.
خورشید به هنگام حرکت در فضا از میان ابرهای بسیار بزرگی از گاز و غبار عبور کرد.
نیروی جاذبه خورشید قسمتی از این گازها و ذرههای غبار را به سوی خود کشید به این ترتیب دایرهای از ذرات کوچک و گاز در اطراف خورشید جمع شد.
این دایره به دور خورشید میچرخید کم کم ذرهها یکدیگر را جذب کردند و به هم پیوستند از این پیوستن، تودههای کوچکی از غبار و گاز پدید آمد.
این تودهها، که هم چنان گرد خورشید میچرخیدند هنوز بسیار کوچک بودند، اما رفته رفته بزرگتر میشدند.
هر چه این تودهها بزرگتر میگشتند، نیروی جاذبه آنها هم بیشتر میشد و گرد و غبار بیشتری را به سوی خود میکشید.
پس از گذشت چند هزار سال، 9 سیاره بزرگ و چندین سیاره کوچک به وجود آمد که همه به دور خورشید میچرخیدند به این ترتیب، منظومه شمسی پدید آمد .
نام تمام سیارات منظومه شمسی به جز یکی، از اسامی خدایان و الهههای افسانههای روم و یونان گرفته شده است برای مثال نام بزرگترین سیاره، ژوپیتر (مشتری) ، نام یونانی خدای خدایان است.
استثنای این نامها نام سیاره ما زمین است.
علت آن نیز این است که در قدیم میپنداشتند که تمامی سیارات همانند خدایان در بهشت قرار دارند و زمین زیر آنها است .
زهره با تمام سیارههای دیگر تفاوت دارد.
دور تا دور «زهره» نوعی جو وجود دارد.
این جو پر است از ابرهای فشرده آنچه ما با تلسکوپ میبینیم، همین ابرها هستند.
در حقیقت سطح واقعی کره زهره را اصلاً نمیتوان دید.
پوشش ابر مانندی که دور زهره را گرفته هر چه بیشتر نور خورشید را منعکس میکند برای همین است که زهره درخشانترین سیاره به نظر میرسد.
اگر پس از غروب خورشید به مغرب آسمان نگاه کنید، ستاره درخشانی را میبینید.
آنچه میبینید به راستی ستاره نیست و از خود نور ندارد این همان سیاره زهره است که نور خورشید را به سوی زمین باز میتاباند.
پیش از طلوع خورشید هم میتوان زهره را در طرف شرق آسمان دید.
به همین دلیل آن را ستاره صبح هم نامیدهاند.
فشار جو و دما در کره زهره آنقدر زیاد است که اگر انسانی پا به آنجا میگذاشت، در دم خرد میشد و میسوخت .
ستاره صبحگاهی ستاره شامگاهی :
زهره پرنورترین سیاره در میان ستارگان و سیارات آسمان است.
فقط خورشید و ماه از آن پر نورترند.
بر خلاف بسیاری از سیارات، زهره در آسمان هرگز از خورشید فاصله چندانی نمیگیرد، و از این رو فقط پیش از طلوع یا پس از غروب آفتاب دیده میشود.
هنگامی که در شرق خورشید قرار میگیرد، همچون جواهر در آسمان شامگاهی میدرخشد و به ستاره شامگاهی موسوم است.
هنگامی که در غرب خورشید است، پیش از سپیدهدم میدرخشد و ستاره صبحگاهی نامیده میشود.
در دوران کهن ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی را دو ستاره متفاوت میپنداشتند، حتی آنها را به نامهای متفاوتی موسوم کردند، پیش از آنکه توجه کنند که این دو «ستاره» هیچ گاه در یک زمان در آسمان دیده نمیشوند .
امروزه ما میدانیم که آنها یک سیاره هستند نه دو سیاره.
این جرم آسمانی به سبب درخشش دلپذیرش به نام ونوس، الهه زیبای عشق موسوم شد.
مطالعه زهره :
بابلیها در گذشته متوجه حرکت زهره در آسمان شده بودند و به حرکت سایر سیارات در آسمان نیز متوجه داشتند.
این توجه سبب پیشرفت علم ستارهشناسی و ریاضیات شد.
بطلمیوس، ستاره شناس یونانی، محل زهره و سایر سیارات را در تمام اوقات مشخص کرد.
تنها خطای اولین بود که زمین را مرکز منظومه شمسی قرار داد و معتقد بود که خورشید و سیارات دیگر به گرد زمین میگردند.
گالیلئو گالیله، ستاره شناسی ایتالیایی، نخستین کسی بود که برای اجسام در آسمان از تلسکوپ استفاده کرد.
در سال 1610، زهره را مورد مطالعه قرار داد و متوجه شد که این سیاره، مانند قمر زمین، دارای هاله است: گاه به صورت قرص کامل است، زمانی نیمی از آن روشن است و زمانی دیگر به صورت هلال دیده میشود.
بر اساس نظریه قدیمی که همه چیز به گرد زمین میگردد، لازم بود که زهره همیشه به یک حالت دیده شود.
این واقعیت که زهره تغییر حالت میداد به اثبات این قضیه کمک کرد که سیارات و از جمله زمین بدور خورشید میگردند.
گالیلئو گالیله، ستاره شناسی ایتالیایی، نخستین کسی بود که برای اجسام در آسمان از تلسکوپ استفاده کرد.
این واقعیت که زهره تغییر حالت میداد به اثبات این قضیه کمک کرد که سیارات و از جمله زمین بدور خورشید میگردند.
اقیانوسی از ابر : هنگامی که زهره و زمین در یک سوی خورشید قرار میگیرند، فاصله زهره تا زمین به 38 میلیون کیلومتر میرسد.
این فاصله به جز ماه، کمترین فاصله یک جرم بزرگ دیگر با زمین است.
در سال 1761 رویداد نادری موسوم به عبور خورشید رخ داد و آن عبور زهره از برابر صفحه کامل خورشید بود.
با رصد عبور زهره از برابر صفحه خورشید، ستارهشناسان توانستند پی ببرند که جو زهره ابری است.
هنگامی که زهره را از درون تلسکوپ مشاهده میکنیم فقط ابرهای زرد رنگی میبینیم.
این ابرها ضخیم سالهای بسیار مانع آن شد که اخترشناسان بتوانند سطح زهره را مورد مطالعه قرار دهند، با وجود آنکه زهره نزدیکترین سیاره به زمین است.
زهره خواهر زمین است ؟
این واقعیت که زهره دارای لایه ضخیمی از ابر است در ذهن کسان بسیاری این فکر را به وجود آورده که باید آب فراوانی در سطح آن وجود داشته باشد.
زهره از زمین به خورشید نزدیکتر است.
با وجود آنکه این نزدیکتر بودن سبب می شود که زهره حرارت خورشید را بیشتر از زمین جذب کند، دانشمندان بر این تصور بودند که ابرهای زهره احتمالاً نور خورشید را منعکس میکنند و مانع زیاد گرم شدن سطح آن میشوند.
برخی از دانشمندان و بسیاری از نویسندگان داستانهای علمی ـ تخیلی، مریخ را سیارهای پیر، یعنی صورتی از زمین در آینده دور، تصویر میکردند.
آنان زهره را نیز سیارهای جوان میدانستتند و آن را بیشتر متشابه زمین در دوران پیش از تاریخ و در عصر دایناسورها تصور میکردند.
آنان زهره را دنیایی گرمسیر با اقیانوسهایی گرم و حیات جانوری و گیاهی فراوان تصویر میکردند.
چون زهره تقریباً هم اندازه زمین است بسیاری از مردم آن را خواهر توأم زمین میدانستند.
دمای زهره گرمتر از آن که تحمل پذیر باشد: در دهه 1950 اخترشناسان علاوه بر امواج کوچکی که به صورت نور آنها را مشاهده میکنمی، مطالعه انواع دیگر تابشها را آغاز کردند.
همه اجسام تابشهایی از خود گسیل میکنند.
پرتوهای ایکس، امواج رادیویی : ماورای بنفش ، مادون قرمز و نور معمولی .
ما نمیتوانیم بسیاری از این تابشها را ببینیم، ولی میتوانیم به کمک ابزارهای دقیق آنها را ردیابی کنیم.
علاوه بر این، اجسامی که دماهای متفاوتی دارند تابشهای مختلفی از خود گسیل میکنند.
بنابر این اخترشناسان با تعیین نوع تابش یک جسم و مقدار آن میتوانند دمای آن جسم را تعیین کنند.
در سال 1956 اخترشناسان تابش گسیل شده از زهره را ردیابی کردند.
آنان ثبت کردند که زهره بسیار گرم است، گرمتر از اب جوش.
سپس اخترشناسان دریافتند که راس ابرهای زهره نیز گرم است ولی هنوز نمیتوانستند دمای سطح سیاره را تعیین کنند.
مکانی زیبا برای دیدن، ولی ...
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره زهره فقط یک راه وجود دارد، سفر به زهره.
سال 1961، اتحاد جماهیر شوروی نخستین کاوشگرها از پانزده کاوشگر ونرا (Venera ) را به سوی زهره فرستاد، در سال 1961 ونرای 4 وارد جو زهره شد و اطلاعاتی به زمین فرستاد.
در سال 1970 ونرای 7 نخستین کاوشگری بود که اطلاعاتی از سطح سیاره به زمین فرستاد.
در سال 1962، مارینر 2 نخستین کاوشگرهای آمریکا که جهت مطالعه زهره فرستاده شده بود از کنار آن گذشت.
وسایل درون کاوشگر نشان داد که سطح زهره گرم است، تقریباً 447 درجه سانتیگراد، تا آن حد گرم که سرب را ذوب میکند.
حرارت بسیار زیاد و فشار هوای باور نکردنی زهره سبب از کار افتادن کاوشگرهای ونرا شد، ولی این امر پس از ارسال اطلاعات ارزندهای صورت گرفت.
اکنون میدانیم که جو زهره به حدی غلیظ است که ایستادن بر سطح آن همچون قرار گرفتن در کف یک اقیانوس است.
همچنین اکنون میدانیم که جو زهره تقریباً به طور کامل از دیاکسید کربن تشکیل شده و فاقد اکسیژن است.
ابرهای آکنده از آذرخش آن حاوی همراه با اسید سولفوریک است.
دو قلوی زمین یا خطایی در تعیین هویت : کاوشگرها همگی یک چیز را مشخص کردهاند، زهره خواهر دو قلوی زمین نیست.
زهره بجز اندازهاش، از سایر جهات با زمین متفاوت است.
زهره به حدی داغ است که نمیتواند اقیانوسی از آب یا صورتهایی از حیات بدان صورت که در زمین موجود است در آن وجود داشته باشد.
سطح آن کاملاً خشک و بایر است.
جو زهره نیز کاملاً با جو زمین فرق دارد، در واقع تقریباً از هر لحاظ با جو زمین فرق دارد.
هوای زهره از 98 درصد دی اکسید کربن (گاز کربنیک) و کمی نیتروژن (ازت) تشکیل شده است.
هوای زمین شامل 78 درصد نیتروژن، 21 درصد اکسیژن و کمتر از یک دهم درصد دیاکسید کربن است.
با معیارهای زمینی، زهره دارای هوای غریبی است.
نوری که از ابرهای زهره رد میشود یک ششم نور سطح زمین است، بنابراین سطح زهره همواره تیره است.
فشار جو زهره هشتاد و هشت برابر فشار جو زمین است.
رعد و برقی دایمی در ابرهای آن صورت میگیرد.
باران اسیدی از آسمان میبارد ولی هرگز به زمین نمیرسد.
گرمای سوزان، قطرههای باران را قبل از رسیدن به زمین تبخیر میکند.
سیاره معکوس : مارینر 2 عجایب دیگری را نیز درباره زهره کشف کرده است.
این کاوشگرها با ارسال امواج رادیویی از درون ابرها به سطح زهره و ثبت پژواک آنها کشف کرد که حرکت وضعی زهره بسیار کند است.
243 روز طول میکشد تا زهره یکبار به دور محورش بچرخد، در حالی که زمین این عمل را طی 24 ساعت انجام میدهد.
علاوه بر این زهره درست در جهت عکس حرکت وضعی زمین میچرخد.
زمین و بسیاری از سیارات دیگر در خلاف جهت حرکت عقربه ساعت از غرب به شرق میچرخند، ولی زهره در جهت عقربه ساعت از شرق به غرب میچرخد.
نقشه زهره : زهره عمدتا مسطح است.
سطح زمین ما از قطعههایی موسوم به صفحه ساخته شده است که به آرامی حرکت میکنند و قارهها را با خود حرکت میدهند.
گاهی دو صفحه با هم برخورد میکنند و از برخورد آنها کوههایی همچون هیمالیا پدید میآیند یا سبب زمین لرزه میشوند.
ولی تا جایی که میدانیم سطح زهره از یک قطعه درست شده است.
در زهره دو ناحیه وجود دارد که تقریباً مثل قارههای زمین بلندتر از نواحی دیگرند.
آنها دارای کوههایی هستند که بعضی از آنها بلندتر از کوههای زمیناند و نیز دارای درههای تنگ و پدیدههایی شبیه به آتشفشانهای خاموشاند.
قاره بزرگتر در شمال موسوم به « ایشتارترا» است که نام الهه عشق بابل است.
وسعت آن تقریباً به اندازه ایالات متحده است.
قاره کوچکتر موسوم به «آفرودیت ترا» است که نام الهه عشق یونانی است و نزدیک استوا قرار دارد.
همه رخسارهای زهره بر اساس توافق اتحادیه بینالمللی اخترشناسان به نام زنها نامیده شدهاند.
این اتحادیه چیزهایی را که اخترشناسان در فضا پیدا میکنند نامگذاری میکند.
واقعیتها : زهره زهره ششمین سیاره بزرگ در منظومه شمسی ماست.
دومین سیاره نزدیک به خورشید است و در آسمان هرگز فاصله چندانی از خورشید نمیگیرد.
به همین دلیل فقط میتواند صبحها درست قبل از طلوع یا شبها درست بعد از غروب آفتاب دیده شود.
در طول تاریخ بشر زهره هنگام سپیده دم به عنوان ستاره صبحگاهی و هنگام شب به عنوان ستاره شامگاهی شناخته شده است.
اطلاعات کنونی ما درباره زهره به مراتب بیشتر از چند دهه پیش است.
از دهه 1960 کاوشگرهای اتحاد شوروی و ایالات متحده بررسیهایی درباره زهره و جو و ابرهای ضخیم آن به عمل آوردهاند.
این ابرها سطح زهره را مخفی کردهاند، به سیاره درخشش دادهاند، و آن را در گرمای شدید نگاه داشتهاند.
به برکت کاوشگرها، زهره دیگر دو قلوی اسرارآمیز زمین نیست.
با وجود این به صورت یکی از زیباترین و فریباترین اجسامی باقیمانده است که به آسمان شکوه بخشیدهاند.
خورشید بزرگترین ستاره جهان نیست اما برای ما که روی کره زمین زندگی میکنیم، خورشید مهمترین ستاره است، زیرا سیاره ما نور و گرمای خود را از خورشید میگیرد.
خورشید نزدیکترین ستاره به زمین است، فاصله خورشید با زمین 148 کیلومتر است.
قطر کره خورشید 390 هزار کیلومتر است، در حالی که قطر کره زمین فقط، 12720 کیلومتر است.
خورشید در حدود 6 هزار میلیون سال پیش از یک ابر بزرگ گازی تشکیل شد.
گرمای آن ابتدا بسیار زیاد بود اما کم کم کاهش یافت.
گرمای خورشید به دلیل بزرگی و فشار درونی آن به هزاران درجه میرسد در چنین دمایی ذرات گاز هیدروژن میشکند.
با شکسته شدن اتمهای هیدروژن انرژی و نیروی بسیار زیادی تولید میشود.
خود گاز هیدروژن پس از شکسته شدن اتمهایش به گاز هیدروژن تبدیل میشود.
این تبدیل میلیونها سال است که ادامه دارد.
دمای سطح خورشید نزدیک به 6000 درجه سانتیگراد است.
گاه ماه بین زمین و خورشید قرار میگیرد و به این حالت کسوف یا خورشید گرفتگی میگویند.
به هنگام کسوف چنین به نظر میرسد که ماه روی خورشید را پوشانده است.
دراین موقع فقط دایره درخشانی از دور خورشید دیده می شود.
البته کمتر پیش میآید که ماه روی خورشید را کاملاً بپوشاند، یعنی کسوف کامل اتفاق بیفتد.
خورشید هم مانند کره زمین و ماه به دور خود میچرخد.
اینرا از بررسی لکههای خورشیدی میتوان فهمید.
لکههای خورشیدی چیزی است شبیه به گرماب که بر روی سطح خورشید به وجود میآید.
بعضی از این لکهها چنان بزرگ هستند که میتوان آنها را بدون تلسکوپ هم دید.
چنین لکههای بزرگی هزاران کیلومتر قطر دارند.
جابجا شدن لکهها بر روی خورشیدن بدان علت است که خورشید بدور خودش میچرخد 27 روز طول میکشد تا خورشید یکبار به دور خودش بگردد.
سطح خورشید هموار نیست بخشهایی از آن همواره بالا میآید و بخشهای دیگر پایین میآید.
سطح آن تا حدودی شبیه آب اقیانوسهای زمین است که بر اثر امواج بالا و پایین میرود.
سطح خورشید در نتیجه این بالا رفتنها و پایین آمدنها به صورت دانهها یا سلولهای دانهای به نظر میرسد که کاملاً به هم چسبیدهاند.
هر دانه از زمین کوچک به نظر میرسد، ولی از این سو تا آن سوی آن به طور متوسط نزدیک به هزار کیلومتر است.
عمر هر یک از دانهها هشت دقیقه است.
سپس دانه جدیدی شکل میگیرد، درست مانند حبابهای آب که در ظرف آب جوشانی یکی پس از دیگری ظاهر میشوند و از بین میروند.
نوارهای گاز : بین نوارهای خورشیدی نوارهای تیره یا رشتههایی موسوم به زبانه نیز همچون لکههای خورشیدی از گازهای سردتر ساخته شدهاند.
دانشمندان بر این عقیدهاند که این زبانهها درست قبل از فعال شدن شرارهها ظاهر میشوند.
زبانهها موسوم به تاج از سطح خورشید بیرون میجهند و به داخل لایه بیرونی جو فوران میکنند.
گازهای تاج با نوری قرمز میدرخشند و سپس بر سطح خورشید فرو میافتند.
آفتاب شبانگاهی : تمام فعالیتهایی که در سطح خورشید صورت میگیرد سبب پراکندگی ذراتریزی در تمام جهات میشود این ذرات حامل بار الکتریکی هستند و با سرعت 500 کیلومتر بر ثانیه حرکت میکنند.
جریان این ذرات بار خورشیدی نامیده میشود.
اینبار تا حدود دور دستها در فضا میرود و از کنار سیارات مختلف میگذرد.
هنگامی که به زمین میرسد با بخشهای فوقانی جو، به ویژه جو قطب شمال و جنوب، برخورد میکند.
انرژی حاصل از این برخورد به صورت انرژی نورانی ظاهر میشود در نتیجه شبهای قطبی با نور ضعیف رنگی که به صورت ستون یا حلقههای نورانی هستند، روشن میشوند.
این نور به شفق یا سپیده قطبی موسوم است.
گاهی شفق میتواند هنگام فعال بودن در نواحی نزدیک به قطب نیز دیده شود.
شب روز هنگام ماه به ما کمک کرده است تا خورشید را بهتر بشناسیم، بدون اینکه حتی زمین را ترک کنیم.
گاهی خورشید در وسط آسمان بدون ابر شروع به تیره شدن میکند.
این تیره شدن بدین سبب است که ماه برخی اوقات هنگام حرکت درست بین ما و خورشید قرار میگیرد.
گاهی ماه تمام جسم خورشید را میپوشاند.
ولی تاج خورشید همچون هالهای در اطراف ماه به آرامی نورافشانی میکند.
این پوشیده شدن به کسوف کلی یا خورشید گرفت کلی موسوم است.
این نوع کسوف پیش از آنکه بخشی از خورشید دیده شود، میتواند حداکثر هفت و نیم دقیقه طول بکشد.
هر سال دو تا پنج کسوف جزئی رخ میدهد.
از آن رو که سایه ماه در هر کسوف بر بخش کوچکی از زمین میافتد، مردمان هر بخش از زمین هر سیصد سال یکبار میتوانند یک کسوف کامل را رویت کنند.
راههای جدید برای دیدن خورشید : بیشتر اوقات برای بررسی خورشید از ابزار استفاده میکنیم.
از سال 1814 تا کنون از دستگاهی موسوم به طیف نما برای مشاهده نور خورشید استفاده میشود.
طیف نما امواج کوچکی را که نور از آنها ساخته شده است بر حسب طول موج از هم جدا میکند.
طول موجهای مختلف رنگهای متفاوتی دارند.
از سال 1891 دانشمندان با به کارگیری ابزار موسوم به طیف نگار خورشیدی به وسیله طول موج خاصب به بررسی خورشید میپردازند.
این ابزار به دانشمندان کمک میکند تا به عناصر سازنده خورشید پی ببرند و از سال 1931 برای آنکه مستقیماً خورشید را تماشا کنیم مجبور نمودهایم صبر کنیم تا کسوفی صورت گیرد.
از آن به بعد حتی هنگامی که کسوف صورت نگرفته است، با استفاده از ابزار میتوان تاج خورشید را مورد مطالعه قرار داد.
خورشید از فضا: ابزارهای دیگری وجود دارند که با آنها میتوان خورشید را آن سوی جو زمین مشاهده کرد.
همه تشعشعات خورشیدی به زمین نمیرسند.
جو زمین بسیاری از این تشعشعات را پیش از آنکه به ما برسند جذب میکند.
بنابراین دانستنیهای زیادی در مورد خورشید وجود دارد که ما نمیتوانیم از زمین به آنها پی ببریم.
برای آنکه بتوانیم همه تشعشعات صادر شده از خورشید را مورد مطالعه قرار دهیم باید خورشید را از فضا و خارج از جو زمین مشاهده کنیم.
از سال 1957 ماهوارههای خاصی برای چنین مطالعاتی به کار رفتهاند.
بسیاری از ملتها چنین ماهوارههایی را ساختهاند و به فضا پرتاب کردهاند، از جمله آمریکا، شوروی، ژاپن، آلمان غربی و هندوستان.
در سال 1973 ماهوارهای موسوم به اسکای «لب» آزمایشگاه فضایی را با سرنشینانی با خود به فضا برد و آنان توانستند تشعشعات خورشیدی را مورد مطالعه قرار دهند.
آنان همچنین مناطقی را در تاج خورشید کشف کردند که سرد بود و گاز کمی داشت این مناطق به حفرههای تاجی موسوماند.
همچنین عقیده بر آن است که حفرههای تاجی منبع اصلی ایجاد بار خورشیدی است.
کاوش اسرار خورشید : هنوز چیزهای بسیار زیادی درباره خورشید وجود دارد که باید آنها را آموخت و به نحوی خلاق در زمین به کار برد.
به عنوان مثال، دانشمندان به بررسی خود در مورد چرخه لکههای خورشیدی ـ افزایش و کاهش لکهها در هر سال ـ همچنان ادامه میدهند.
اگر آنان دریابند که این امر چیست،شاید بتوانند اطلاعات بیشتری از آنچه در اعماق خورشید میگذرد به دست آورند.
ما آموختیم که چگونه بخشی از انرژی خورشیدی را برای تولید گرما به کار ببریم.
بسیاری از ساختمانها دارای دستگاه ویژهای هستند که پرتوهای خورشید را میگیرند و گرمای آنها را ذخیره میکنند تا بعداً مورد استفاده قرار دهند.
این دستگاهها به ما کمک میکنند که منابع دیگری همچون زغال سنگ و نفت را که رو به اتمام هستند ذخیره کنیم.
اگر به آشکار کردن اسرار ستاره خود، خورشید همچنان ادامه دهیم چه کارها که در آینده قادر به انجام آن خواهیم بود.
زمین حدود 4600 میلیون سال پیش به وجود آمد.
زمین نیز مانند خورشید و سیارات دیگر ابتدا توده ابر مانندی از گاز و غبار بود.
این مواد متراکم شوند و رفتهرفته تشکیل یک کره سنگی را دادند.
حفرههای زمین در ابتدا قرمز و داغ و مذاب بودند ولی بعد از مدتی سرد و سخت شدند.
زمین گرد است، زیر هر سیال در شرایط خاصی به کروی شدن تمایل پیدا میکند و این در صورتی است که از بالا به پایین سقوط کند و یا حالت شناور داشته باشد.
زمین در ابتدای شکلگیری مذاب بود.
به همین دلیل شناور بودن آن در فضا باعث شد که شکل کروی به خود بگیرد و زمانی که مواد مذاب سرد و سخت شدند زمین شکل خورد را حفظ کرده است.
محیط و قطر زمین در خط استوا به ترتیب معادل 39978 کیلومتر و 12725 کیلومتر است.
ولی اندازهگیری محیط و قطر زمین در هر یک از نصفالنهارها مقادیر کمتری را نشـان میدهـد.
اگـر میتوانستید زمین را در یک ترازو قرار دهید وزنی حدود 1026 × 3720 تن بدست میآمد.
هر چند که وزن زمین هر سال به دلیل برخورد شهاب سنگها هزاران تن افزایش پیدا میکند.
زمین گوی بزرگی از سنگ است.
زمین دارای لایههای متفاوتی است.
اولین لایه قشر و پوسته زمین ا ست که با ضخامتی کمتر از 6 کیلومتر بر زیر اقیانوسها قرار دارد.
لایه ضخیم بعدی را جبه مینامند.
که از سنگ تشکیل شده و نیمی از فاصله پوسته تا مرکز زمین را پر کرده است.
هر چه از جبه به طرف لایههای پایینتر حرکت کنیم، دمای زمین بیشتر میشود و به لایههایی از سنگهای داغ و مواد مذاب خواهید رسید که به هسته خارجی معروف است.
در مرکز زمین هسته داخلی قرار دارد که از سنگهای بسیار داغ اما جامد تشکیل شده است.
این لایه از حدود پنج هزار کیلومتری زیر پای ما آغاز میشود و تصور میشود که در مرکز آن دما حدود شش هزار درجه سانتیگراد باشد.
سطح خشکیهای روی زمین حدود 150 کیلومتر مربع است.
این مقدار برابر با 1077 متر مربع خشکی برای هر انسان کره زمین است.
خشکیها تنها 29 درصد از سطح زمین را پوشاندهاند و 71 درصد باقیمانده را اقیانوسها و دریاها تشکیل میدهند.
جو : هوا از گازهای نامرئی تشکیل شده است که مهمترین آنها نیتروژن و پس از آن اکسیژن و آرگون است.
همچنین در هوا ـ به جز در مناطق بسیار خشک مقداری آب به صورت بخار وجود دارد در حدود 160 کیلومتر هوا بالای سر ما وجود دارد.
هر چند که به نظر میرسد هوا بر هر متر مربع از زمین وارد میشود، حدود 12 تن است.
جو پوششی است که زمین را فرا گرفته است.
جو از هوا، ذرات خیلی ریز و گازهایی که بار الکتریکی دارند تشکیل شده است.
در بیشتر نقاط جهان، سالانه 4 فصل وجود دارد.
دلیل این تعداد فصول کج بودن محور زمین هنگام گردش به دور خورشید است.
آن قسمت از زمین که تابستان است متمایل به دور خورشید و در نتیجه گرم میشود.
در زمستان آن ناحیه از خورشید دور میشود و دمای هوای آن پایین میآید.
در مناطق استوایی که انحنای محور زمین بسیار کم است، فصلهای متعدد وجود ندارد و تمام مدت سال هوا گرم است.
مناطق زمین : در زمین حداقل 5 قاره وجود دارد: آفریقا، آمریکا، قطب جنوب، استرالیا و اوراسیا.
اما اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، آفریقا و اوراسیا در منقطه «سینا» واقع در «مصر» به یکدیگر ملحق شدهاند ولی با وجود این دو را دو قاره مجزا خواندهاند.
آمریکای شمالی و جنوبی نیز اغلب دو قاره مجزا محسوب میشوند.
همین طور اروپا و آسیا.
پس به طور دقیق میتوان گفت که هفت قاره در زمین وجود دارد که بزرگترین آنها آسیاست.
مساحت آسیا از مجموع مساحتهای دو قاره آمریکای شمالی و جنوبی بیشتر است.
مساحت آسیا برابر است با 44390000 کیلومتر مربع است.
قارهها ثابت نیستند آنها با سرعتی آرام معادل 5/2 سانتیمتر در سال به یکدیگر نزدیک و یا از یکدیگر دور میشدند.
گر چه این سرعت آرام است اما آنقدر است که بعد از یک میلیون سال مجبوریم نقشه جهان را تغییر دهیم.
قارهها در چندین نقطه جهان به یکدیگر متصل میشوند.
آمریکا و آسیا در منطقه «تنگه بسفر» واقع «ترکیه» تنها 800 کیلومتر از یکدیگر فاصله دارند.
این دو قاره در واقع بوسیله پلی در آن کشور به یکدیگر متصل شدهاند.
استوا خطی فرضی است که در راستای شرق و غرب، به دور مرکز زمین کشیده شده است.
این مقدار به عنوان عرض جغرافیایی صفر درجه بر روی نقشهها و کرهها مشخص شده است و نیمکره شمالی را از نیمکره جنوبی جدا میکند.
البته در حقیقت چنین خطی روی زمین وجود ندارد.
بزرگترین کشورهایی که خط استوا از آنها میگذرد عبارتند از : کلمبیا، برزیل، زئیر، کنیا و اندونزی.
اقیانوسها : عمیقترین اقیانوس، اقیانوس آرام است، عمق این اقیانوس در گودال «ماریاناس» حدود 11 کیلومتر ثبت شده است.
4 اقیانوس در کره زمین وجود دارد.
اقیانوس آرام بزرگترین آنهاست، که تقریباً وسعتی معادل تمام اقیانوسهای دیگر دارد.
اقیانوسهای دیگر به ترتیب بزرگی عبارتند از: اطلس، هند و منجمد شمالی.
قسمت جنوبی اقیانوسهای آرام و اطلس و هند را که مناطق منجمد جنوبی را پوشاندهاند اقیانوس منجمد جنوبی نامیدهاند.
در این صورت میتوان گفت 5 اقیانوس روی زمین وجود دارد.
سپر نامرئی زمین : چرخش زمین باعث میشود که آهن مذاب در هسته مرکزی بچرخد و آهن چرخان در اطراف زمین میدان مغناطیسی تولید میکند.
بدین ترتیب به صورت یک آهنربای بزرگ در میآید.
علت حرکت عقربه قطب نماها همین است.
عقربهها همواره در امتداد قطب نمای مغناطیسی قرار میگیرند.
خورشید همواره ذراتی با بار الکتریکی به اطراف پخش میکند، که آنرا بار خورشیدی مینامند.
بار خورشیدی میتواند برای زمین زیانبخش باشد، ولی میدان مغناطیسی زمین ذرات مزبور را به دام میاندازد و در نتیجه بخش اعظم بار خورشیدی به ما نمیرسد.
ولی برخی از ذرات وارد جو نواحی قطبی زمین میشوند و سبب درخشیدن آن میگردند.
این پرتوهای تماشایی «شفق» نامیده میشوند.
بدین ترتیب به صورت یک آهن ربای بزرگ در میآید.
علت حرکت عقربه قطبنماها همین است.
عقربهها همواره در امتداد قطبنمای مغناطیسی قرار میگیرند.
خورشید همواره ذراتی با بارالکتریکی به اطراف پخش میکند، که آنرا بار خورشیدی مینامند.
قایق نجات ما در فضا : سیارات دیگر به سبب کوچکی بسیار نمیتوانند جو را در خود نگه دارند، و یا بسیار گرمتر یا بسیار سردتر از آنند که آب در آنها بتواند به صورت مایع باقی بماند.
زمین تنها دنیایی است که اقیانوسهایی از آب دارد که برای تکامل حیات ضروری است.
بنابراین، به تحقیق، زمین تنها دنیایی است که حیات پیچیده در آن تکامل یافته است.
آنگاه حیات زمین باعث شد که جوی حاوی اکسیژن شکل گیرد.
خلاصه آنکه همه چیز زمین درست به اندازه است.
بزرگی به اندازه و درجه حرارت به اندازه تا ما بتوانیم روی آن زندگی کنیم.
واقعیتهای زمین : زمین پنجمین سیاره بزرگ منظومه شمسی ما و سومین سیاره نزدیک به خورشید است.بزرگترین سیاره داخلی است.
و سیاره ما تقریباً 5 درصد بزرگتر از زهره است، قطر آن تقریباً دو برابر قطر مریخ و 5/2 برابر قطر عطارد است.
همچنین سنگینتر از زهره و 5/9 بار سنگینتر از مریخ است و جرمی 18 برابر عطارد دارد.
ولی در مقایسه با ستاره متوسطی چون خورشید ما، زمین ذرهای بیش نیست.
قطر خورشید 108 برابر قطر زمین است و تقریباً 000/333 بار از زمین سنگینتر است.
سیاره ما ممکن است چندان بزرگ نباشد، ولی سیاره مهمی است.
به هر حال سیارهای است که ما روی آن زندگی میکنیم.
نوع بشر میتواند و باید بتواند یاد بگیرد که در صلح زندگی کند، نه فقط روی زمین بلکه به هر جایی که برای اکتشاف جهان میرود.
مریخ : مریخ اولین سیارهای است که پس از کره زمین قرار گرفته است.
سیارهای است کوچک، با یک نوع جو که در آن ابری وجود ندارد.
بنابراین میتوان سطح مریخ را به خوبی بررسی کرد.
بیشتر سطح مریخ پوشیده شده از بیابانها که در آن تپههایی با شکلهای جالب بر روی هم انباشته میشوند.
هر چه سیارهای از خورشید دورتر باشد، بیشتر طول میکشد تا یک دور کامل به دور خورشید بزند.
یک سال مریخ برابر است با 687 روز ما.
مریخ بیش از بقیه سیارهها به کره زمین شبیه است.
هوای مریخ رقیق است و کمی اکسیژن دارد.
البته مقدار آن برای زنده نگهداشتن انسان کافی نیست.
در هر یک از دو قطب مریخ یک پوشش سفید رنگ وجود دارد.
دانشمندان حدس میزنند که این پوشش دیاکسید کربن «منجمد» باشد.
مریخ آسمانی برنگ آبی بسیار پر رنگ دارد، زیرا هوا رقیق و کم است و نمیتواند نور آبی کم رنگ به وجود آورد.
زیرا در این آسمان، خورشیدی چروک خورده و بیحال خواهند دید که از بس دور است، نمی توان دمای روزانه را بیش از 20 درجه سانتیگراد برساند.
با غروب آفتاب دمای هوای خیلی زود پایین میآید و به زودی به سرمای 80 درجه زیر صفر میرسد.
اگر فضانوردان به اسمان نگاه کنند دو قمر مریخ به نامهای «دیموس» و «فوبوس» را خواهند دید.
این دو قمر بسیار کوچک هستند و روی زمین به زحمت دیده میشوند.
راز مریخ : میدانیم که مریخ از زمین کوچکتر است.
قطر آن نصف قطر زمین و جرم آن فقط یک دهم جرم زمین است.
هر 30/24 ساعت یکبار به دور محورش میچرخد.
محور مریخ، منحرف است، در نتیجه مانند زمین دارای فصول است.
مریخ از زمین سردتر است زیرا از خورشید دورتر است.
در قطبها دارای کلاهک یا پوشش یخی است.
در میان سیارات منظومه شمسی، بیشتر از همه به زمین شباهت دارد، بنابراین مردم طبعاً از خود میپرسند که آیا موجود زندهای در مریخ وجود دارد؟
95 درصد جو مریخ از دیاکسید کربن «گاز کربنیک» و بقیه آن از نیتروژن (ازت) و آرگن تشکیل شده است.
به علاوه، سرمای سطح مریخ به اندازه سرمای قطب جنوب یا سردتر از آن است.
بنابراین در مریخ آب به صورت یخ زده وجود دارد.
قمرهای مریخ : مریخ دارای دو قمر کوچک به نام فوبوس و دیموس است.
آنها کرههای بزرگی مانند ماه ما نیستند، بلکه قمرهای اسیر شدهای هستند که هنگام عبور از مجاورت مریخ بر اثر نیروی جاذبه آن به مدار سیاره کشیده شدهاند.
فوبوس و دیموس از زمین همچون دو نقطه نورانی ضعیف دیده میشوند، ولی کاوشگرها آنها را واضحتر نشان میدهند، شکل آنها شبیه سیبزمینی است و از دهانههای متعدد پوشیده شدهاند.
حداکثر قطر فوبوس 27 کیلومتر و قطر دیموس فقط 16 کیلومتر است.
این دو قمر کوچک به علت کوچکی و نزدیک بودن به مریخ تا سال 1877 کشف نشده بودند.
قمرهای مریخ خیلی دورتر ولی بزرگتر از مشتری و زحل کشف شدند.
فوبوس هر هفت ساعت و چهل دقیقه و دیموس هر سیساعت یکبار به دور مریخ میگردند.
واقعیتهای مریخ : مریخ از حیث بزرگی هفتمین و از جهت نزدیک به خورشید چهارمین سیاره است، و نیز نخستین سیاره است که در ماورای مدار زمین قرار گرفته است.
همچنین آخرین سیاره از گروه سیارات «داخلی» است، گروهی که همگی داخل کمربند سیارکها قرار گرفتهاند.
آن سوی کمربند سیارکها گروه سیارات «خارجی» قرار دارند که نخستین آنها سیاره مشتری است.
با توجه به اینکه محور مریخ همانند محور زمین است، بنابراین همانند زمین دارای فصول است.
البته فاصله مریخ تا خورشید خیلی بیشتر از فاصله زمین تا خورشید است، در نتیجه «سال» مریخ از سال زمین طولانیتر است.
بدین ترتیب فصول آن طولانیتر از فصول زمین و هوای آن سردتر از هوای زمین است.
.