این نام بسیار کهن است و در اصل به معنی خاور (شرق) زمین است.
در اوائل قرون وسطی نام خراسان به طور کلی به تمام ایالات اسلامی که در سمت شرق کویرلوت تا کوههای هند واقع بودند، اطلاق میگردید.
به این ترتیب تمام بلاد ماوراءالنهر را در شمال شرقی شامل میشد.
حدود خارجی خراسان آن دوره در آسیای مرکزی بیابان چین و یا می رود در سمت هند، جبال هندوکش بود، ولی بعدها این حدود هم دقیقتر و هم کوچکتر گردید.
حدود خراسان اصلی در دوران اسلامی و بعد از آن از شمال به رود جیحون محدود گشت ولی همچنان تمام ارتفاعات اطراف هرات را دارا بود.
ایالت خراسان که در دوره خلفای دوم و سوم به تصرف مسلمانان در آمد، از سوی اعراب به چهار قسمت تقسیم گردید که در قرون وسطی شناخته شده بودند: نیشابور، مرو، هرات و بلخ.
بعدها قسمتهایی از ماوراء نهر نیز جزو خراسان محسوب گردید مانند سمرقند.
این شهرها هر یک کانونی هم در رشد و پیشرفت علوم و در قرون اولیه اسلامی مهد دانشمندان بزرگی بودند.
در جنگ هرات که در دوره قاجاریه در سال 1249 هجری قمری صورت گرفت، قسمت شرقی خراسان به افغانستان ملحق شد.
بعدها قسمتهای دیگری هم از شمال و جنوب شرقی آن از دست رفت.
امروزه از شهرهای مهم خراسان می توان مشهد ، نیشابور، سبزوار، بیرجند و قوچان را نام برد.
سرزمین خراسان سرزمینی متنوع است که در آن می توان کویر، جنگل، کوهستان و دشت های حاصلخیز را مشاهده کرد.
موقعیت جغرافیایی استان خراسان
استان خراسان با مساحتی معادل 313335 کیلومتر مربع، وسیعترین استان کشوراست و در حدود یک پنجم مساحت ایران را تشکیل میدهد.
این استان از شمال و شمال شرق به جمهوری ترکمنستان، از شرق به کشور افغانستان، از جنوب به استان سیستان و بلوچستان و از غرب و شمال غربی به استان یزد، اصفهان ، سمنان و گلستان محدود میباشد.
بر اساس آخرین تقسیمات کشوری استان خراسان دارای 23 شهرستان، 54 شهر، 24 بخش و 224 دهستان و 7996 آبادی دارای سکنه است.
نیشابور
نیشابور» شهری است در قلب خراسان، ساختن نیشابور را به شاپور اول ساسانی نسبت می دهند و اسم شهر را به معنی «نهاده نیک شاپور» می دانند.
«ابرشهر» نام قدیم نیشابور است، احتمال دارد که این نام در اصل شهر آپارناک یا آپارنی و جایگاه یکی از سه قبیله مهم پارت بوده باشد که شاهنشاهی نیرومند اشکانی را بنیاد کردند.
و «ابرشهر؛ تارنگار اطلاع رسانی نیشابور»، بر آن است، شناختی دیگر از نیشابور، به وسعت گذشته تا اکنون، در حوزه های مختلف تاریخ، فرهنگ، هنر، گردشگری، جاذبه های تاریخی و طبیعی، کشاورزی، اقتصاد، صنعت و ...، به روایت منابع (چاپی و الکترونیک) موجود، در اختیار علاقمندان و پژوهشگران این حوزه قرار دهد.
سازنده شهر نیشابور را اقرسط، شاپور اول، پادشاه ساسانی دانستهاند و در زبان پهلوی، آن را نیوشاهپور میگویند.
نیشابور یکی از چهار شهر بزرگ خراسان قدیم به شمار میرفته و در دوره حکومت یزدگرد دوم (457 - 438) مدتی محل اقامت او بوده است.
مسلمانان در دوره خلافت عثمان بن عفان توانستند با مردم این شهر صلح کنند و از این طریق، دین اسلام را وارد نیشابور کردند.
در دوره طاهریان و سامانیان، نیشابور موقعیتی ویژه داشت و توانست موقعیت دیرین خود را به دست آورد؛ کتابخانههای بزرگ، مدرسههای گوناگون و دانشمندان نامی از خصوصیات آن زمان شهر بود.
در اواخر حکومت مسعود غزنوی که سلجوقیان به شرق ایران هجوم آوردند، طغرل این شهر را مرکز حکومت خویش ساخت.
در دوره حکومت سلطان سنجر، نیشابور مورد هجوم «غزان» قرار گرفت؛ شهر را آتش زدند و بسیاری را کشتند.
سپس یکی از غلامان سنجر به نام مؤید بر نیشابور تسلط یافت و آن را آباد کرد، اما با حمله مغولها در سال 618 میلادی این شهر به گونهای ویران شد که دیگر هرگز موقعیت قبلی خود را باز نیافت.
چنگیز خان مغول که شخصا فرماندهی تسخیر را بر عهده داشت، آن را با خاک یکسان کرد.
بسیاری از دانشندان و بزرگان مانند عطار نیشابوری توسط مغولان به قتل رسیدند.
آثار تاریخی نیشابور:
در نیشابور کنونی سه بنای مهم وجود دارد: آرامگاه خیام، عطار و امامزاده محروق.
بنای قبر این امامزاده از آثار قرن هشتم هجری است و معماری بسیار زیبایی دارد.
وضعیت جغرافیایی نیشابور:
نیشابور از شهرهای استان خراسان است؛ در شمال این شهر کوههای بینالود، در غرب آن سبزوار، در شرق آن مشهد و در جنوبش کاشمر قرار دارد.
فاصله آن تا تهران 776 کیلومتر و تا مشهد 137 کیلومتر است و از سطح دریا 1250 متر ارتفاع دارد.
منابع :
لغت نامه دهخدا
ته کوه های بینالود
بینالود (Binalud)
بصورت لاتین Binalood نیز آمده است.
موقعیت بینالود
رشته ارتفاعی به طول 125 کیلومتر در حدفاصل شهرستانهای مشهد و نیشابور که دهستاهای سرولایت، ماروسک، مازول، اردوغش و زبرخان در دامنه جنوبی و دهستان های پیوه ژن، ارومه، شاندیز، گلمکان و چناران در دامنههای شمالی آن واقع است.
این رشتهکوه دارای قلههای متعددی است که بلندترین آنها با 3211 متر، شیرباد 3200متر و قله زرگران با 3100 متر ارتفاع در جنوب قله بینالود قرار دارند.
کلیه آبریزهای شمالی این کوهستان به کشفرود و آبریزهای جنوبی آن به رود کال شور میریزد.
روستاهای مهمی چون زشک، شاندیز، ترقبه،گلمکان در دامنههای شمالی و روستاهای بزرگی مانند پیوهژن، دررود و خرو در دامنههای جنوبی این کوهستان قرار دارند.
«گیتا شناسی ایران؛جلد اول؛ کوهه و کوهنامه ایران» نوشته عباس جعفری، موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی، 1379، ص126.
بینالود را «بام خراسان» لقب داده اند.
زمین لرزه های نیشابور
ماهی سیاه کوچولو در وبلاگ«نیشابور؛ شهر آناهیتا»، در مقاله ای کوتاه،موضوع پراهمیت زمین لرزه های نیشابور را به رشته بررسی درآورده، و در پایان نیز نتایج و راهکارهایی را ارایه داده است، با هم مقاله مذکور را می خوانیم:
«زلزله های ویران کننده، همراه با نابودی سازه ها و مردم، دگرریختی های زمین از جمله زمین لغزه، بطور متواتر بر این گستره وارد آمده است.
تمامی زلزله هایی که بر پیکره ی نیشابور وارد آمده، به دلیل نبود دسترسی به اطلاعات و ثبت داده ها، در جدول و نوشتار نیامده است.
برخی به خاطر اینکه خرابی به بار نیاورده، به ثبت و ضبط نیامده است.
بعضی از نواحی نیز به دلیل نبود دسترسی و ضعف ارتباطات در ذهن تاریخ هم باقی نمانده است.
چنانچه خلیفه ی نیشابور، بر پای حاشیه نویسی نسخه ای از کتاب تاریخ یمینی که به سال حدود 400 هجری قمری نوشته شده، یعنی قرن پنجم هجری، نیشابور از ابتدای بنا تا این تاریخ 18 بار به زلزله خراب شده است.
در صورتی که بررسی های حال حاضر از این شمار تنها 7 زلزله به ثبت رسیده است و بقیه ی زلزله ها به دست فراموشی سپرده شده است.
چنانچه از زلزله هایی که ثبت نشده و آخرین زلزله ای که بدون کشته و زخمی همراه بوده است (آوریل 1949 میلادی) صرف نظر شود و تنها به 11 زلزله ای که بین سال های 454 میلادی تا 22 اوت 1928 میلادی بر این سرزمین وارد شده است، اکتفا کنیم:
از سال 454 میلادی تا 1928 میلادی، طی 1474 سال 11 زلزله ی مخرب یادداشت شده است که میانگین این رویداد در این دوره ی تاریخی، برابر 134 سال می باشد.
یعنی به طور میانگین هر 134 سال یک زلزله ی تخریب کننده بر این گستره، گذشته است.
اگر اخبار وارده توسط خلیفه ی نیشابور (حاشیه ی تاریخ یمینی) مبنی بر اینکه تا قرن یازدهم 18 بار، نیشابور به زلزله خراب شده است، درست باشد و میانگین سالهای سلطنتی شاپور اول را سال 280 میلادی در نظر بگیریم، نیشابور از ابتدای بنا تا اوت 1928 میلادی 26 بار به زلزله خرابی کلی و یا باعث تخریب حداقل نیمی از شهر شده است.
با این وصف میانگین تعداد زلزله ها طی 1648 سال (از قرن سوم میلادی) 63 سال می باشد.
یعنی نیشابور هر 63 سال یک بار، به زلزله خراب گردیده است.
چنانچه تعداد زلزله هایی که از ابتدای بنا ی نیشابور تا سال 1145 میلادی اتفاق افتاده است، 18 بار در نظر گرفته شود، میانگین تعداد زلزله ها از نظر فاصله ی زمانی 48 سال خواهد بود.
بدین معنی که هر 48 سال یک بار این شهر به زلزله خراب شده است.
چنانچه تعداد زلزله هایی که از ابتدای بنا ی نیشابور تا سال 1145 میلادی اتفاق افتاده است، 18 بار در نظر گرفته شود، میانگین تعداد زلزله ها از نظر فاصله ی زمانی 48 سال خواهد بود.
جدول شماره ی(3-1-2) زمین لرزه های عمده در نیشابور همانطور که در جدول شماره ی (3 – 2) مشاهده می گردد، از نظر فاصله ی زمانی بین دو زلزله، کمترین فاصله ی زمانی 16 سال می باشد که بین زلزله های 1389 و 1405 میلادی روی داده است.
بیشترین فاصله ی زمانی میان دو زلزله، متعلق به زلزله های 454 میلادی و 763 میلادی، 309 سال می باشد.
از آخرین زلزله ی تخریب کننده که همراه با نابودی تعدای از افراد این شهر بوده است، از سال 1928 میلادی تاکنون 76 سال می گذرد.
از آخرین زلزله که نیمی از شهر را در هم کوبیده است، ژوئیه ی 1673 تا حال حاضر 331 سال می گذرد.
ضمناً به این مطلب نیز توجه داشته باشیم که بیشترین فاصله ی زمانی میان دو زمین لرزه 309 سال و بیشترین میانگین سال های این رویداد از قرن پنجم میلادی 134 سال می باشد.
از سال 1928 میلادی که رویداد زمین لرزه باعث تخریب برخی ساختمان ها و از بین رفتن تعداد 10 نفر از ساکنین نیشابور گردید، تا حال حاضر زلزله ی ویرانگری اتفاق نیفتاده است.
یعنی حدود 76 سال از این واقعه می گذرد.
اما از ژوئیه 1673 میلادی که باعث ویرانی نیمی از شهر گردید، تاکنون 331 سال می گذرد ویک دوره ی آرامش در حال سپری شدن است.
با توجه به داده ها و بررسی هایی که انجام شده نشان از این می باشد که دو زمین لرزه بزرگ 1270 و 1405 در پهنـه ی باختـری نیشـابور روی داده است و از ایـن رو گسله ی 55 کیلو متری فشاری نیشابور می تواند سرچشمه ی این دو زمین لرزه باشد.
دو زمین لرزه 1209 و 1389 میلادی در پهنه ی خاوری نیشابور روی داده و از این رو گسله ی 95 کیـلومتری فشاری بینالود می تواند سرچشمه ی این دو زمین لرزه باشد.
این بررسی پیشنهاد می کند که با رویداد هر یک از این چهار زمین لـرزه ی بزرگ، هر یک از گسـله های بینـالود و نیـشابور در ازای خود جابه جا شده اند.
از آنجا که این دو گسله خود بخشی از گروه گسله هایی هستند که دیگر گسله هایی چون شمال نیشابور، اسفراین و بوژان را نیز در بر می گیرند، این امکان نیز وجود دارد که یکی از این گسله ها و یا گسله ی پوشیده در پهنه ی نیشابور نیز جابه جا شدگی داشته اند.
در هر صورت، لرزه خیزی سرزمین ایران در بسیاری نقاط آن بر همگان روشن و واضح است.
از طرفی پهنه ی لرزه خیز نیشابور، با توجه به وجود گسل های کاری و فعالی که شرح آن گذشت و تاریخچه ی رویدادهای مخرب آن بیان گردید، تنها فعالیتی که در این راستا می توان انجام داد این است که راه های پیش بینی و کاهش خطرهای ناشی از زمین لرزه را در این پهنه بررسی نمائیم.
فجایع ناشی از زلزله در حقیقت نمونه ی روشنی از تأثیرات متقابل میان دو پدیده ی طبیعت و انسان است.
واقعیت آن است که در زمان وقوع چنین حوادثی، به خاطر اینکه آشنایی درستی از محل سکونتی و فعالیتی خودمان نداریم، دچار چنین آسیب دیدگی های جدی می شویم.
بنابراین بهتر است این حقیقت روشن گردد که بازتاب های سازه های انسانی است که در مقابل این سانحه ی طبیعی فاجعه می آفریند.
شناخت همه جـانبه و سیستماتیک از محیـط طبیعی و محیطی که بـرای زندگی انتخاب می گردد، نخستین گام در برابر مقابله با چنین حوادثی می تواند باشد.
در این زمینه مکانیسم گسله های موجود در پهنه ی محـل سکونت و دیگر فعالیت های خویش، نظیر طول گسل، دوره ی برگشت و میزان بیشترین پتانسیل لرزه خیزی، بایستی مورد ارزیابی قرار گرفته و مطابق با آن به الگو سازی بناهای سکونتی، صنعتی، تجاری، حمل و نقل و ...
بپردازیم.
آنچه در این بحث به نظر می رسد آن است که فراتر از مقاوم سازی سازه ها، به طور کلی محیط شهریمان را متناسب با شناختی که از محیط داریم طراحی کنیم.
از جمله آن که: مشخص کردن مکان استقرار، تراکم، ابعاد سکونتگاه ها اندازه ی شهر و عناصر تشکیل دهنده ی شهری مکان گزینی کاربری ها فرم شهر زیرساخت های شهری چگونگی رشد شهر و مدیریت در توسعه ی شهری چگونگی و تعیین الگوهای ارتباطات داخلی و حمل و نقل اجباری کردن استاندارد مصالح و فراورده های ساختمانی نظارت جدی بر آئین نامه های لازم الاجرا به ویژه آئین نامه ی طراحی ساختمان ها در برابر زلزله به روز کردن شبکه های لرزه نگاری و تسریع در فرآیند صنعتی شدن ساختمان سازی ایجاد تفکر سبستمی در کشور» بیابان بیابان یکی از اکوسیستمهای اصلی خشکی میباشد که از زمینهای بوتهزاری تشکیل شده است که در آنها گیاهان بسیار پراکندهاند و بوسیله خاک لخت و شنی از هم جدا ماندهاند.
بسیاری از بیابانها در مجاورت رشته کوهها واقع هستند.
اطلاعات اولیه تمامی اکوسیستمهای کره زمین روی هم زیست کره را تشکیل میدهند و بخش فیزیکی این بزرگترین واحد اکولوژیک ، محیط زیست کره زمین است.
این بخش فیزیکی خود از سه قسمت به هم پیوسته تشکیل شده است: قسمت آب یا آب کره ، قسمت خشکی یا سنگ کره و قسمت گازی یا هوا کره.
از آنجا که تعداد اندکی از گونهها میتوانند بطور همیشگی در هوا بمانند، دو دسته زیستگاهها را زیستگاههای آبی و زیستگاههای خشکی تشکیل میدهند.
این دو زیستگاه از استوا تا قطب و از چند هزار متر زیر سطح اقیانوس تا چند هزار متر بالای آن ادامه دارد.
محیطهای آبی به دو بخش اکوسیستم آب شیرین و اکوسیستم دریایی تقسیم میشوند.
اکوسیستمهای خشکی عموما بر پایه نوع و رستنی غالب در منطقه ، یعنی علف ، بوته و درخت از هم متمایز میشوند.
اکوسیستمهای اصلی خشکی ، "بیوم" نامیده میشوند.
تمامی اکوسیستمها چه خشکی و چه آبی از اجتماعات زیستی ، تشکیل شده اند که در مراحل گوناگونی از رشد قرار دارند و هر یک فرایندی کم و بیش منظم را به سوی یک مرحله نهایی خود دوام که اوج اجتماع زیستی (Climax Community) است، میپیمایند.
مراحل این گونه رشد پیشرونده ، توالی اکولوژیک (ecoligical succession) را شکل میدهد.
توالی اکولوژیک در خشکیها تا حد زیادی زیر تاثیر اقلیم است.
مشخصات بیابان از نظر آب و هوا بیابانها ، بیومهای خشکی هستند که بارندگی سالانه آنها از 250 میلیمتر کمتر است.
بسیاری از بیابانها در مجاورت رشته کوههایی قرار دارند که هوا را روبه بالا میراند و در آنجا ، هوای سردتر ، بخار آب را سرد کرده و باران ایجاد میشود.
سپس هوا رطوبت از دست داده به سوی منطقه مجاور حرکت کند و اقلیم بیابانها را بوجود میآْورد.
مثلا تودههای هوا که از اقیانوس اطلس به سواحل غربی ایالات متحده میرسد، غالبا مقدار زیادی بخار آب در خود دارد.
همچنان که این توده هوا از رشته کوه "سیراکازاکاد" بالا میرود.
بیشتر رطوبت آن به صورت باران فرو میریزد.
بسیاری از مناطق غربی این رشته کوهها سالانه 200-150 میلیمتر ، باران دریافت میکنند، اما مناطق بیابانی از شرق این دو رشته کوه گسترش مییابد و بیشتر ایالات ایداهو ویتا را در برمیگیرد.
گاهی هوای مرطوب بطور غیر معمول به این مناطق خشک میرسد، اما معمولا این هوا فقط میتواند رگباری ایجاد کند.
نظیر همین وضعیت را رشته کوههای البرز در قسمت شمال ایران بوجود آوردهاند، که در نتیجه گیلان و مازندران مرطوب و بخش جنوبی البرز خشک مانده است.
جانوران و سازگاری آنها به خشکی موجودات زنده بیابانی سازگاری زیادی نسبت به کمبود آب ، نشان میدهند.
مثلا بسیاری از جانوران تنها در شبها به جستجوی غذا میروند و روزها را در سوراخهای زیرزمینی دور از نور مستقیم خورشید به استراحت میپردازند.
روده و کلیه بسیاری حیوانات بیابانی مقدار زیادی آب را دوباره جذب میکند و در نتیجه مدفوع آنها کاملا بدون آب دفع میشود.
جانوری مانند موش ، کانگورو که جوندهای در بیابانهای غربی ایالات متحده است.
میتواند بطور نامعین بدون عرضه آشکار آب ، زندگی کند.
توان جذب و نگهداری آب این جانور به حدی بالاست که میتوانند آب مورد نیاز خود را از دانههایی که غذای اصلیش را تشکیل میدهند، دریافت کند.
گربه وحشی ، جانداری است که ویژه بسیاری از بیابانهاست.
گیاهان و سازگاری آنها به خشکی سازگاری به خشکی در بین گیاهان بیابانی هم دیده میشود.
بسیاری از گیاهان مانند کاکتوس مقدار زیادی آب را در هنگام بارندگی پراکنده میگیرند و در خود ذخیره میکنند.
دیگر گیاهان ریشههایی دارند که آب را از اعماق زیرزمین میگیرند.
بعضی از آنها برگهای کوچک دارند، یا بوسیله کوتیکول مومی از هدر رفتن آب جلوگیری میکنند.
برخی دیگر از گیاهان نیز بعد از بارندگی رشد و نمو سریع حاصل میکنند و دوره زندگیشان در چند روز کامل میشود.
اگر چه چنین گیاهانی پس از پایان دوره باران به سرعت میمیرند، اما دانههایشان در حالت زندگی نهفته میمانند و همین که شرایط دوباره برای رشد سریع مناسب شد، جوانه میزنند.
خاک بیابان خاکهای بیابان غالبا دارای مقدار زیادی مواد معدنی و نمک است، اما مواد آلی آن ناچیز است.
بنابراین اگر برای تبدیل بیابان به زمینهای کشاورزی فقط آب به خاک اضافه شود، تلاشها با شکست روبرو میشود.
مثلا در دهه 1950 میلیونها دلار برای افزایش محصولات غذایی، در آبیاری بیابانهای افغانستان ، خرج شد.
بیابان برای یک دوره 2 ساله شکوفا شد.
اما مواد غذایی اندک خاک را گیاهان رو به پایان رساندند و به سبب شوره گرفتن سطح خاک گیاهان از بین رفتند و دیگر هم گیاهی سبز نشد.
همچنان که در غرب ایالات متحده به اثبات رسیده میتوان در آنجا که اتکا یکسره بر روشهای تخصصی نگهداری خاک و انتقال آب با لوله از چاهها و رودهای دور دست است، بیابانها را بارور ساخت.
با این همه ، هزینه تغییر اکوسیستمها زیاد است، این کار خطرهای بالقوهای دارد و نیازمند بررسی دقیق علمی است.
اقلیمهای بیابانی اقلیمهای بیابانی که دارای بارندگی نامنظم و احتمالا گاهی بدون باران سالیانه هستند، شامل تقسیمات زیر است: اقلیم بیابانی استوایی: بطور کلی گرم و فاقد فصول حرارتی متمایز که در آن روزها و شبها در تمام ایام منظم و به توالی یکدیگر هستند.
اقلیم بیابانی حاره: عموما گرم و دارای فصول حرارتی مشخص ، دارای فتوپریودیسم نامنظم تر از اقلیم بیابانی استوایی میباشد.
اقلیم بیابانی معتدل: دارای فصول حرارتی متمایز و فتوپریودیسم روزانه نامساوی و کاملا متمایز است.
علل ایجاد بیابانها بطور کلی عوامل مختلفی موجب پیدایش مناطق خشک و بیابانی میشود.
سه عامل مهم در ایجاد بیابانها عبارتند از: گرم شدن زیاد منطقه بر اثر تابش خورشید در منطقه بین المدارین (مدار راس السرطان و راس الجدی) به علت تابش عمود آفتاب بیشترین گرما دریافت میشود و بیشتر بیابانها نیز در این عرضهای جغرافیایی قرار دارند.
فشار زیاد جنب حارهای فشار هوا در همه عرضهای جغرافیایی یکسان نیست.
وقتی در جایی فشار هوا کم باشد، هوا به علت سبکی بالا رفته و پس از سرد شدن در صورت وجود رطوبت کافی و سایر شرایط لازم موجب بارندگی میشود.
هوای گرم و مرطوب استوایی پس از ایجاد بارش به اطراف مدار راس السرطان و راس الجدی ، حرکت میکند.
اما به علت سنگین شدن و تراکم در عرضهای جغرافیایی مذکور فرو مینشیند و یک منطقه پر فشار بوجود میآورد.
این توده هوا با از دست دادن رطوبت خود فرو مینشیند (نشست هوا) ، نتیجه این امر ، خشکی و گرمی هوا و صاف بودن آسمان در این مناطق میباشد.
جریانهای آب سرد ساحلی اقیانوسها جریانهای سرد اقیانوسی که از قطب جنوب به سمت استوا حرکت میکنند.
در برخی نقاط ساحلی به علت ایجاد هوای سرد و نشست هوا ، مانع ایجاد بارش در این نواحی میشوند.
مانند بیابان "آرتاکاما" و "اریکا" در آمریکای جنوبی و بیابان "نامیب" در آفریقا.
انسان چگونه موجب گسترش بیابانها میشود؟
هر سرزمین توازن و ظرفیت معینی دارد.
حال اگر میزان بهره وری بیشتر از توازن آن سرزمین باشد تعادل طبیعی به هم میخورد و زندگی گیاهی ، جانوری و انسانی در معرض خطر قرار میگیرد.
نواحی خشک و نیمه خشک از نظر توان طبیعی بسیار ضعیف و حساس هستند.
فعالیتهای انسانی نابخردانه توان این نواحی را به سرعت کاهش میدهد و موجب گسترش بیابانها میشود.
بنابراین بیابان زایی فرایند تخریب زمین با تغییر منابع گیاهی ، خاک و ...
است که فعالیتهای انسان عامل مهم این تخریب محسوب میشود.
عمر خیام و نیشابور فردریک چارلز ریچاردز عضو انجمن سلطنتی نقاشان و حکاکان انگلستان .
سفرنامه او در انگلستان با استقبال روبرو شد و مجلات و روزنامه های آن زمان یکی پس از دیگری آن را مورد تحسین قرار دادند .
مجله ساوت ویلز آرگوس می نویسد : فصل نیشابور و عمر خیام در این کتاب از سایر فصول جالب توجه تر شده است .
او در اوایل سلطنت رضا شاه کبیر ، به ایران مسافرت کرده است .
باد دیز باد ، قطب آینده انرژی در خراسان رضوی باد محلی دیزباد از جمله بادهای مهم در استان خراسان رضوی است که در قسمتهایی از شهرستانهای نیشابور و مشهد می وزد و با توجه به شرایط مناسبی که دارا می باشد ، یک باد اقتصادی محسوب می گردد .
این باد با گسترش تفکر استفاده از انرژی های نو در سطح جهان و کشور بعنوان کانون تامین انرژی آینده منطقه مد نظر قرار گرفته است .
نگارنده در این مقاله کوتاه که بیشتر آن را از پایان نامه کارشناسی ارشد خود استخراج کرده ؛ قصد دارد تا همکاران گرامی بصورت کوتاه از وضعیت این باد و شرایط آن برای تولید انرژی آماده شوند .
امید است مورد توجه قرار گرفته و نگارنده را از خطاهای احتمالی ، آگاه نموده تا ضمن تبادل علمی ، شناخت بیشتر و بهتری نسبت به یکی از پدیده های جغرافیایی منطقه خود پیدا نماییم .
1- موقعیت جغرافیایی منطقه وزش باد این منطقه در جنوب شرقی و جنوب شهرستان نیشابور در جنوب ارتفاعات بینالود واقع شده است و به لحاظ مختصات جغرافیایی بین درجه 35 و 55 دقیقه تا 36 درجه و 10 دقیقه عرض شمالی و درجه 58 و 54 دقیقه تا 59 درجه و 26 دقیقه طول شرقی محدود می باشد .
از نظر آب و هوایی جزو مناطق نیمه بیابانی است .
ارتفاع متوسط این منطقه از سطح دریا تقریباً 1300متر می باشد که از شرق به غرب بین 1455 تا 1150 متر اختلاف ارتفاع را نشان می دهد .
شرایط توپولوژی منطقه و همجواری آن با رشته کوههای بینالود در راستای شرق به غرب در سمت شمال و ارتفاعات منطقه فریمان و تربت حیدریه در جنوب ، یک دالان طبیعی باد تحت تاثیر اختلاف فشار هوا را ایجاد نموده است .
این دالان از حوالی روستای امام تقی ( بخش احمد آباد مشهد ) شروع می شود ، در گستره تقریبی خود از جنوب شهرستان های نیشابور و سبزوار عبور کرده و به کویر می پیوندد.
این باد علاوه بر دشت دیز باد ( که قسمتی از دشت نیشابور است)، بخش های زبرخان ، مرکزی ، تحت جلگه، میان جلگه و طاغنکوه نیشابور را تحت تاثیر قرار می دهد .
البته در نواحی کوهپایه ای و کوهستانی شمال و جنوب شهرستان نیشابور این باد سرعت چندانی پیدا نمی کند .
2- ویژگیهای باد باد محلی دیزباد یا تیز باد با جهت شرقی – غربی می وزد و اثرات فرسایشی آن در جنوب دشت نیشابور و تمایل درختان کوچک و بزرگ به سمت غرب نشان از قدمت این باد دارد .
باد دیز باد دارای دو نوع نوسان عمده است : 1- نوسان فصلی 2- نوسان روزانه 1- نوسانات فصلی : سرعت باد در حوالی نیمه شب کم شده و تا اوایل صبح ادامه دارد و در نیم روز سرعت باد به بیشترین مقدار خود می رسد .
عرض متوسط دالان باد حدود هفت کیلومتر است که در ناحیه دهانه آن ( اطراف روستاهای امام تقی و حسین آباد رازان ) به حدود چهار کیلومتر می رسد .
گستره طولی و قابل استفاده آن در راستای شرق به غرب به بیش از 50 کیلومتر می رسد ( یعنی تا نواحی جنوب غربی نیشابور ) .
این باد در طول سال تغییر جهت ناچیزی دارد.
باد دیز باد حدود هشت تا نه متر در ثانیه سرعت دارد و تداوم وزش آن بیش از ساعات سال می باشد .
در سطح جهان بادی اقتصادی تلقی می شود که حدود 6 متر در ثانیه سرعت داشته و در، دوسوم ایام سال جریان داشته و جهت نسبتاً ثابت داشته باشد .
با توجه به اینکه انرژی و قدرت تولیدی باد با توان سوم سرعت مناسب است(1) و سرعت باد دیزباد زیاد است ، مسلماً تولید انرژی بسیار بالا خواهد بود .
پس می توان این نتیجه را گرفت که این باد کاملاً اقتصادی است .
( بازده توربین های بادی به شدت و سرعت باد بستگی دارد ) 3- مزایا و معایب باد مهمترین مزیت این باد مناسب بودن آن برای تولید انرژی برق است .
همچنین در تابستان تا حدود زیادی به تعدیل و لطافت هوا در مناطق میانی و شمالی دشت نیشابور کمک می کند .
این امر را در برخی روزهای تابستان که باد نمی وزد می توان در مناطق روستایی دید که گرما مردم را کلافه می نماید .
همچنین در گذشته برای جدا کردن کاه از دانه در خرمنهای گندم وجو و ...
در کشاورزی سنتی استفاده می شده که هنوز هم کم و بیش کاربرد دارد .
اما از معایب آن : 1- تبخیر شدید ، که مهمترین عیب این باد است و رطوبت سطحی زمین را به سرعت از بین می برد و برای محصولات کشاورزی آفت محسوب می گردد .
2- آسیب رسانی به محصولات زراعی و باغی از طریق شکسته شدن ساقه محصولاتی مانند گندم و جو ، ریختن میوه ها و شکسته شدن شاخه درختان مثمر و غیر مثمر و وارد شدن خسارات به تاسیسات ( قطع برق ، تلفن ، سقف و دیوار منازل روستایی و...
) 3- ایجاد گرد و غبار ( آلودگی طبیعی هوا ) بویژه در اطراف کال شور و بخش های جنوبی دشت نیشابور که باعث بوجود آمدن برخی بیماریهای چشمی ، پوستی و تنفسی در روستاهای این قسمت می گردد .
4- حرکت روان و فرسایش خاک که بویژه در بخش میان جلگه و جنوب بخش زبرخان به خوبی دیده می شود .
4- طرح مطالعاتی نیروگاه بادی دشت دیز باد بشر از دیرباز به طور سنتی از انرژیهای تجدید پذیر استفاده کرده است .
آسیاب های بادی قدیمی در ایران و سایر کشورهای بادخیز و به خصوص معماری سنتی ایران خود حکایت از بکارگیری انرژیهای تجدید پذیر در زمان های گذشته می نماید .
( در 2200 سال قبل اولین آسیاب بادی به نام ایرانیان در اختراعات جهان ثبت شد ) .
تحولات جهانی در زمینه توجه به حفظ محیط زیست و فناپذیر بودن منابع انرژی فسیلی ، گرایش استفاده از انرژیهای تجدید پذیر را سرعت بخشیده است و روز به روز توجه بیشتری را به خود معطوف می دارد .
انجام کارهای تحقیقاتی نمونه سازی و تولید انبوه در شرایط حاضر زمینه را برای توجه هر چه بیشتر و اقتصادی نمودن انرژیهای تجدید پذیر به خصوص در برخی از شاخه های آن از جمله انرژی باد فراهم نموده است .
استفاده از باد برای تولید انرژی برق برای اولین بار در سال 1931 میلادی توسط روسها در کناره دریای سیاه و با استفاده از توربینی به قدرت KW 100 انجام گرفت و بعد از دوره ای تحول و پس از بحران انرژی 1973 میلادی کار تحقیق و ساخت توربین های بادی با شتاب بیشتری ادامه یافت .
طبق محاسبات انجام شده ، عامل انرژی باد در کره زمین به 1800 تراوات ( هر تراوات معادل 10 به توان 12 وات ) می رسد .
از این مقدار حدود 10% خشکی و بقیه در سطح اقیانوسها پراکنده اند .
اگر مصرف انرژی سکنه زمین را 10 تراوات به حساب بیاوریم ، حدود 6/.% کل انرژی باد می تواند جوابگوی احتیاجات ساکنین کره زمین باشد .
امروزه کاربرد توربین های بادی مورد توجه جدی محافل علمی و صنعتی و اقتصادی قرار گرفته است به گونه ای که ظرفیت نصب شده توربین های بادی جهان از 5500 مگاوات در اواسط سال 1996 در سپتامبر 1999 در 37 کشور جهان به اندکی بیش از 12310 مگاوات تولید رسیده است .
ایران در این میان با 11 مگاوات تولید برق بادی مقام 26 دنیا را دارا می باشد .
با توجه به وجود باد مناسب و اقتصادی در منطقه نیشابور از اوایل دهه 1370 شمسی ، توسط جهاد دانشگاهی مشهد و جهاد سازندگی خراسان پیشنهاد مطالعات ایجاد نیروگاه مطرح گردید .
در ابتدای امر به دلیل نبود ایستگاه هواشناسی در منطقه مورد مطالعه ( دشت دیزباد ) از اواخر سال 1374 کار مطالعاتی بادسنجی با نصب دستگاههای ثبات دار توسط جهاد سازندگی در ارتفاع 20 متری از سطح زمین آغاز شد .
اطلاعات ایستگاه بادسنجی حسین آباد رازان که در سالهای 75 و 76 جمع آوری شده بود ایجاد نیروگاه و مزرعه بادی2 در دشت دیزباد را از نظر اقتصادی توجیه کرد .
و بعد از انجام مذاکره با یک شرکت آلمانی مجری طرحهای نیروگاههای بادی ، دو واحد نیروگاه بادی بصورت آزمایشی در منطقه احداث شد و ایجاد مزارع بادی ( 2 ) در برنامه آینده قرار گرفت .
در طرح مطالعاتی پنج مزرعه بادی پیش بینی شده است که عبارتند از : مزرعه شماره یک در روستای حسین آباد ، مزرعه شماره دو در نیم گره ، مزرعه شماره سه روستای دیز باد سفلی مزرعه شماره چهار و پنج در جنوب غربی روستای دیزباد بین روستاهای نو بهار ، اسلام آباد ( چاه ده اینچی ) و دیزباد .
نیروگاههای بادی مورد مطالعه مانند نیروگاههای بادی منجیل در استان گیلان متصل به شبکه سراسری برق نیست ، بلکه یک تکنولوژی جدید در جهان است یعنی مستقل از شبکه برق .
این نیروگاهها برای تامین برق چاههای کشاورزی و روستاهای کوهستانی بوجود آمده است و تکنولوژی آن همپایی کشور آلمان – مخترع این طرح – پیش می رود و در جهان پدیده ای کاملاً جدید است .
وجود جاده اصلی مشهد – تهران و راه آهن در دست ساخت مشهد – بافق که از میانه دشت عبور می نماید ، پارامتر مثبتی برای نصب نیروگاههای بادی در منطقه است .
علاوه بر آن راههای شوسه متعددی به منظور دسترسی به چاههای کشاورزی دشت احداث گردیده است .
دشت دیزباد و دشت های همجوار آن به لحاظ کشاورزی و منابع آب زیرزمینی از غنای بسیار مناسبی برخوردارند .
به گونه ای که فقط در 1000 کیلومتر مربع، تعداد 542 حلقه چاه کشاورزی وجود دارد که فقط 26% آنها در حال حاضر( 1380 سال ) از طریق شبکه برق تغذیه می شوند و بقیه از موتورهای دیزلی که برخی با فرسودگی ناشی از عمر زیاد و عدم نگهداری صحیح ، مشکلات فراوانی را برای کشاورزان فراهم آورده اند ، استفاده می کنند .
به طور متوسط مصرف روزانه هر موتور بین 500 تا 700 لیتر گازوییل و شش تا هفت لیتر روغن می باشد ،که در صورت برقی شدن این چاه ها ( بویژه از طریق نیروگاهها بادی ) سالانه از سوخت صدها هزار لیتر گازوییل و روغن جلوگیری خواهد شد .