امروزه بحث منآبع طبیعی و محیط زیست از جمله مسائلی است که در بسیاری از محافل علمی جهان و حتی مجلات و روزنامه ها به وفور دیده و شنیده می شود و در اکثر موارد هشدارها جدی و در مورد تخریب منآبع طبیعی و محیط زیست و به خطر افتادن قآبلیت سکونت کره زمین است . پژوهشهایی که در چند ساله اخیر صورت گرفته و تغییرات عظیمی که در شرایط طبیعی کره زمین به وقوع پیوسته بیانگر آن است که کره زمین در حال گرم شدن و جنگل های آن در حال نآبودی است. لایه ازن که کره زمین را از گزند اثرات زیانبار اشعه ماورآئ بنفش خورشید محفوظ می دارد روز بروز نازکتر می شود و احتمال بروز انواع سرطانها را افزایش می دهد. قدرت تولید مواد غذایی در سطح جهان به علت فرسایش خاک و بهره برداری بی روبه از زمین و آب در حال کاهش است. بسیاری از شهرهای بزرگ جهان از جمله تهران هوایی فوق العاده آلوده دارند، هوایی پر از اکسید کربن و ترکیبات سرب و گوگرد که همگی برای سلامتی انسان مضرند. فراوانی و تشدید سیلابها بویژه در سالهای اخیر حکایت از بروز اوضاع نابسامانی دارد که بر سر منابع طبیعی تجدید شونده آمده است. این در حالی است که هر سال تقریباً 17 میلیون هکتار از جنگل های جهان یعنی منطقه ای برآبر مساحت اطریش از بین می روند. در حالیکه این جنگل ها سهم قآبل توجهی در تولید اکسیژن، پالایش هوا، جلوگیری از فرسایش خاک و بروز سیلاب دارند.در این تحقیق به نقش و اهمیت جنگلهای جهان پرداخته شده است:
1- جنگل، مادر چشمه ها و رودخانه ها ست:
امروز با داشتن جمعیتی بالغ بر 65 میلیون نفر نظاره گر نابودی نه تنها باغها و کشتزارها بلکه شاهد از بین رفتن خانه و کاشانه و احشام و حتی جان مردم بوسیله سیلابهای مهیبی هستیم که کمتر سابقه داشته است. با نگاهی به گذشته نه چندان دور در می یابیم بسیاری از مناطقی که زمانی بوسیله درخت و درختچه و بوته و گیاهان علوفه ای پوشیده شده بود، امروز بر اثر قطع بی رویه درختان، درختچه ها و بوته کنی و چرای مفرط و آتش سوزی حتی آثاری از درختان و درختچه های بومی در بعضی از استانها به چشم نمی خورد ، حال چه انتظاری غیر از این وقایع تلخ و ناگوار می توان داشت، که گفته اند هر کسی آن درود، عاقبت کار، که کشت.
با روندی که از سالها قبل در مورد قطع درختان در جنگل های جهان و جنگل های حفاظتی و حمایتی سایر نقاط جهان وجود داشته و کماکان نیز شاهد هستیم، اکنون نظاره گر بروز سیلابهای خطرسازی شده ایم که دست کم تا کنون درکشورهای سرسبز جهان مشاهده نشده است. این حوادث ناگوار در مناطق سرسبز جهان که روزگار درازی به برکت وجود پوشش جنگلی انبوه، بارشهای منظم و کافی، خاکهای عمیق و حاصلخیز و تعادل پایدار اکوسیستم، بعنوان جزیرههای امن و مصون از آفات و بلایای طبیعی همچون سیل محسوب میشد بصورت وحشتناکی عیان شده است. می توان گفت هر چند سیلابها ناشی از بارندگی هستند ولی آنچه بیشتر موجب بروز سیلابها شدهاند، عمل متقابل و قانونمند طبیعت در برابر بهرهبرداریهای بیرویه انسان، کاربریهای نادرست اراضی و استفادههای نابخردانه انسان از منابع بیکران آن است. طبیعت بویژه مناطق کوهستانی بنا به ماهیت خود شکنندهاند و فشارهای جمعیت رو به رشد انسان و استفادههای نامعقول آنها را بر نمیتابند به همین دلیل با آهنگی سریع رو به تخریب گذاشتهاند و برای انسان پیامدهای ویرانگری نظیر سیل به بار میآورند.
2- نقش اقتصادی جنگل:
به طور کلی درآمد جنگل را به صورت ملموس و غیر ملموس بررسی می نمایند، درآمد غیر ملموس آن در ارتباط با نقش و ویژگیهای جنگل است که قبلاً بر شمرده شده است و غیر از تولید مستقیم آن است. جنگل به عنوان یک واحد تولیدی پایا با درآمد مستمر می تواند نقش اقتصادی ارزنده ای در دراز مدت داشته باشد. گذشته از این فرآورده های جنگلی اعم از چوب و یا سایر محصولات فرعی دیگر چرخ هزاران هزار واحد تولیدی اعم از کوچک و بزرگ را در سراسر جهان به گردش در می آورند، زیرا جنگل تامین کننده مواد اولیه بسیاری از صنایع بوده که آن صنایع با یکدیگر روابط متقابل بنیادی دارند. بطور مثال کارخانجات صنایع چوب و صنایع کاغذ با صنایع دیگر بیش از 100 نوع تبادل کالا دارند که این موضوع نقش قابل توجهی در تحرک اقتصاد کشور دارد. علاوه بر این درختان منبع تامین مواد اولیه برای صنعت داروسازی مدرن نیز می باشند بطوری که بیش از 25 درصد مواد مورد نیاز صنعت داروسازی مستقیماً از درختان بدست می آید. فواید دیگر جنگلها و مراتع را می توان در حفظ ذخایر ژنتیک گیاهی و جانوری، تامین غذا و مامنی برای وحوش و پرندگان و بالاخره اکوتوریسم دانست.
3- نقش جنگلها و مراتع در جلوگیری از رانش زمین:
رشد درختان در دامنهها سبب افزایش پایداری خاک میگردد.ریشه درختان با فرو رفتن درخاکهای حساس به لغزش مانند ستونهایی عمل کرده و با ایجاد شبکه متراکم ریشهای از بهمپاشیدن قطعات یا بلوکهای لغزشی جلوگیری میکنند.مطالعات انجام شده در منطقه جنوب شرقی آلاسکا نشان داد که پس از قطع درختان، افزایش قآبل ملاحظهای در تعداد لغزشهاصورت گرفت آنها نتیجه گرفتند که نابودی و فساد تدریجی سیستمهای تداخلی ریشه درختان(پس از قطع آنها) عامل وقوع لغزشها بودند. هر چند عدهای اعتقاد دارند که در بعضی موارد درختان به دلیل نیروی وزن خود و یا بر اثر نیرویی که توسط باد در بعضی از مناطق به درختانوارد میشود ممکن است باعث لغزش شوند ولی به دلایل زیر نقش پوشش گیاهی در جلوگیریاز حرکت زمین کاملاً آشکار است.