معدن کائولن گناباد
در خصوص این معدن می توان به موارد زیر اشاره کرد.
1- cap یا کلاهک سیلیسی آن نسبت به معدن کائولن قبلی در افق پایین تری قرار دارد . این کلاهک کاملا سیلیسی شده و با چکش نمی توان آنرا شکست . لازم به ذکر است که این کلاهک ظاهرا شبیه کوارتزیت است و حدود 90% کوارتز دارد.
2- بعد از افق بالا در بخش هایی از ناحیه سطح زمین توسط خاکهایی پوشیده شده است که این خاکها در واقع رسوبات عهد حاضر می باشند و ارتفاع آن به 2 الی 3 متر می رسد.
3- بعد از رسوبات عهد حاضر به خاکهایی می رسیم که دارای رنگ قهوه ای یا بنفش هستند و دلیل رنگی بودن این خاکها هم آغشتگی آنها به عناصر مختلف از جمله آهن است.
4- در عمق حدود 5 متر خاکهای سفید رنگی مشاهده می شود که این خاکها در حقیقت ذخیره اصلی معدن کائولن را تشکیل می دهند و پس از حفاری افق های بالا به این خاک رسیده اند و ماده معدنی آن در حال استخراج است .
5- کلاهک سیلیسی که معمولا قسمت فوقانی اکثر معادن کائولن را تشکیل می دهند در این معدن برداشته شده است .
6- از نظر استاد مربوطه (جناب آقای مهندس سعادت ) شیوه استخراجی این معدن نیز به شکل غلط است و بر مبنای روش های علمی نمی باشد.
معدن پروده طبس
رسوبات زغال دار ایران در گروه شمشک که از نظر زمانی از تریاس بالایی آغاز و تا ژوراسیک میانی ادامه می یابد قرار گرفته اند .
این رسوبات در دو گستره ساختمانی – رخساره ای البرز و ایران مرکزی جای دارند که گستره البرز از نظر نوع رسوبات بیشتر دارای ویژگی های قاره ای بوده و زغالها در شرایط لیمنیک تشکیل شده اند در گستره ساختمانی – رخساره ای ایران مرکزی بر خلاف البرز برتری خصوصیات دریایی بیشتر می باشد .این گستره خود شامل چهار زون ساختمانی – رخساره ای به نامهای اصفهان – کرمان – طبس و لوت می باشد که بخش اعظم ذخایر در زونهای طبس و کرمان جای دارد و تحت عنوان حوضه زغال دار طبس نامگذاری شده است .این حوضه خود به وسعت 45000 کیلومتر مربع به سه ناحیه زغالی به نامهای پروده ، نایبند و مزینو تقسیم گردیده اند . با توجه به اینکه بخش اعظم این ذخایر در ناحیه پروده متمرکز گردیده است ، لذا این منطقه از نظر پتانسیل معدنی و استخراج زغالسنگ شرایط بسیار مطلوبی را دارد .
بخش زغال دار ناحیه پروده
کیفیت لایه های زغال این ناحیه ( با وسعت 1200 کیلومتر مربع ) از غرب به شرق متغیر است .با توجه به اینکه بررسی های انجام شده نشاندهنده اینست که باتلاق تورب برای هر لایه زغالی از بخش غربی حوضه شروع و بتدریج به سمت شرق گسترش می یابد ، لذا ضخامت این لایه ها از غرب به شرق کاهش یافته و میزان ناخالصی در غرب منطقه نسبت به شرق آن زیادتر می گردد .نتایج حاصله نشان می دهد مراحل دگرگونی زغالها از شرق به غرب افزایش می یابد .زغالهای این ناحیه از نوع بیتومینه با مقدار مواد فرار کم تا متوسط می باشد . بطور کلی 5 لایه زغالی با ضخامت بیش از 40 سانتی متر در ناحیه پروده وجود دارد که به ترتیب از قدیم به جدید عبارتند از : B1 ، B2 ، C1 ، C2 و D
در بین این پنج لایه سه لایه اول ضخامت بیش از 80 سانتی متر داشته و گسترش آن زیاد می باشد . از بین سه لایه مذکور لایه C1 گسترش خود را به عنوان یک لایه با ثبات در منطقه حفظ نموده است .بیشترین ضخامت این لایه در غرب با میانگین 83/1 متر می باشد .
ذخایر
آخرین بررسی های انجام شده در خصوص ذخایر این ناحیه موید موارد زیر است :
- ذخایر زغالی برجا ................ 1 میلیارد تن
- ذخایر موجود در سه لایه اول .... 525 میلیون تن
ذخایر این ناحیه را به دو صورت زیر بررسی می کنند :
1- ذخایر قابل معدن شدن2 - ذخایر احتمالی
معدن فلوریت گناباد
این کانسارکه در محدوده سه کانسار قبلی کائولن قرارداد دارای مشاهدات زیر است.
1- در سه کانسار قبلی (معادن کائولن ) لایه بندی مشاهده نمی شد در صورتی که در این معدن لایه بندی و چین خوردگی هایی مشاهده می شود.
2- لایه بندی در تشکیلات موید وجود سنگ های رسوبی در منطقه می باشد.
3- سنگ های رسوبی این منطقه در حد شیل تا سیلتستون می باشد.
4- این سنگ ها ( سیلتسون و شیل ) به لحاظ سختی بیشتری که پیدا کرده اند احتمالا تحت تاثیر عوامل دگرگونی قرار گرفته اند.
5- کانی مهم این معدن که استخراج آن سود آور است فلوریت می باشد.
6- در بعضی موارد در داخل فلوریت رگچه هایی از گالن نیز مشاهده می شود که به همراه باریت مواد معدنی این معدن را تشکیل می دهند.
7- در سطح این کانسار بر خلاف سه معدن قبلی نشانه هایی از آلتراسیون دیده نمی شود یا کمتر دیده می شود.
معدن مس قلعه زری
تاریخچه معدنکاری مس در ایران با توجه به اطلاعاتی که در کتاب کاپر (1999) ارائه شده است به هزاره نهم قبل از میلاد برمیگردد به طوریکه تا این تاریخ آثاری از مس در گوشه و کنار ایران به دست آمده است با این وجود اطلاعاتی که در کتاب ما ایرانیان درباره این فلز به چشم می خورد قدمت آن در حدود 4000 الی 6000 سال پیش عنوان شده است.
معدن مس قلعه زری در بیرجند از جمله معادن مس زیر زمینی در ایران است که بازدید از آن در دو نوبت صبح و بعدازظهر صورت گرفت. در نوبت صبح بیشتر به شواهد سطحی معدن پرداخته شد و بعدازظهر از داخل معدن مس زیر زمینی بازدید شد آنچه که در زیر عنوان می شود چکیده ای از گزارش بازدید از این معدن در دو نوبت صبح و بعد از ظهر می باشد لازم به ذکر است که کلیه خصوصیات زمین شناسی معدن مسائل مربوط به آن برگرفته از گفته های آقای دکتر حسن نژاد (دانشجوی دوره دکتری زمین شناسی اقتصادی که پایان نامه فوق لیسانس و دکترای خود را در این منطقه کار کرده است) و آقای مهندس مدنی مسئول نقشه برداری معدن می باشد. ناگفته نماند که همکاری این دو عزیز با دانشجویان زمین شناسی ورودی 77 و کوشش آنان برای گسترش و توسعه معلومات دانشجویان در زمینه خصوصیات زمین شناسی معدن قابل ستایش است.
وجه تسمیه معدن
در ادبیات قدیم ایران اساسا زمانی از کلمه زر استفاده می شده به آثار طلا در منطقه ای برخورد کنند . به همین جهت اگر کلمه زر به صورت پیشوند و یا پسوند در داخل جمله ای قرار می گرفت نشانه طلا در مکانی خاص بود مانند کوه زرد دامغان به طوریکه حمدالله مستوفی در این مورد گفته است که در خاک ناحیه کوه زر منطقه دامغان می توان پلاک های طلا پیدا کرد یا مثالهای دیگر چون در تربت حیدریه یا زر شوران قلعه زری نیز از این امر مستثنی نیست هر چند که این ناحیه دارای مس فراوان است اما از آنجایی که در گذشته آثار طلا در این منطقه یافت شده است به این نام معروف شده است.
سهامداران معدن :
این معدن در اوایل توسط شرکت خصوصی به نام لوت تاسیس شد تا اینکه در سال 1351 سهام اینجا به شرکت میناکان واگذار گردید که البته این معدن با توجه به سرمایه ای که نیاز داشت از شرکت های خارجی من جمله چند شرکت ژاپنی که معروف ترین آنها میکتیس بود کمک گرفت . کار اصلی شرکت های ژاپنی ایجاد تاسیسات و تهیه ماشین الات بود و در اصل اکثر وسایل معدن توسط ژاپنی ها به این محل آورده شد تا اینکه حدود سه سال قبل از انقلاب با توجه به مشکلاتی که در خصوص رفت و آمد ژاپنیها به این منطقه وجود داشت ، سهام شرکت های ژاپنی به صنایع مس ایران واگذار گردید در حال حاضر نیز سهامداران اصلی معدن صنایع مس ایران با حدود 33% سهم و شرکت میناکان می باشد.
تاریخچه معدن :
این معدن که در 180 کیلومتری جنوب بیرجند واقع شده دارای تاریخچه بسیار قدیمی است به طوریکه قدمت آن به 400 سال پیش بر می گردد اما می توان شروع به کار معدن را به صورت رسمی از سال 1348 دانست و در این سال بود که کارهای اکتشافی معدن آغاز شد سپس از سال 1348 تا سال 1354 تاسیسات معدن کارخانه در حوالی معدن ایجاد شد.
اطلاعات مختصر در باب معدن :
نحوه کار معدن با توجه به رگه ای بودن کانسار به صورت سیستم استخراج کالکوپیریت است. منطقه مورد بازدید بخش شمال غربی معدن بود. لازم به ذکر است که چاه شماره 6 معدن دراین محدوده 6-5 سال پیش حفر شده ، دارای دو طبقه است و تا عمق 82 متری پایین رفته است این معدن دارای چند رگه است که رگه B در بخش شمال غربی معدن (محل بازدید) قرار گرفته است. حدود 2 کیلومتر طول و بین 5/2 – 2 متر عرض متوسط آن می باشد. در حال حاضر معدن توسعه یافته است و 7 چاه در آن حفر شده است که دو عدد از این هفت چاه معدن متروکه می باشد ولی بقیه چاههای آن در حال استخراج هستند. از نظر نحوه استخراج به دلیل رگه ای بودن معدن از چاههای عمودی استفاده کرده اند که این چاهها در فاصله مشخص از رگه قرار گرفته اند و معمولا تونل میانبری از چاه تا فاصله رگه حفر شده است . طبقات معدن بسته به استخراج معدن که از نوع شیرین کش و انباری می باشد. بین 35 تا 40 متر در نظر گرفته شده است که طول هر طبقه در رگه را امتداد داده و به بلوک های 50 متری تقسیم کرده اند. خوشبختانه دو برابر میزان برآورد ذخیره اولیه را از معدن برداشت کرده اند و در حال حاضر هم ذخایر عظیمی را پیش بینی می کنند که سالهای سال دوام خواهد داشت.
خصوصیات زمین شناسی معدن :
قبل از توضیح در مورد خصوصیات زمین شناسی معدن ذکر این نکته لازم است که وضعیت زمین شناسی در شرق ایران و لوت شرقی به گونه ای دیگر است و از آنجایی که این معدن هم در این محدوده واقع است لذا بایستی شرایط خاصی از زمین شناسی را در این نقطه انتظار داشت. یکی از مسائل اساسی زمین شناسی در این منطقه که هنوز غیر قابل حل باقی مانده است . مقوله فرورانش یا (subduction) می باشد و هنوز این سوال مطرح است که آیا در این منطقه فرورانش را داریم یا خیر؟ درصورت پاسخ به این سوال می توان ابهام اصلی برای کانه سازی در شرق ایران را برطرف کرد . آنچه در زیر عنوان می گردد نظریات افراد مختلف در پاسخ به سوال وجود یا عدم وجود فرورانش در این ناحیه می باشد:
برای پدیده subduction در این حوالی دو نظر کلی وجود دارد به این صورت که عده ای اعتقاد دارند فرورانش در منطقه وجود ندارد و عده ای هم اعتقاد دارند که پدیده subduction در لوت شرقی صورت گرفته است در مورد وجود پدیده فرورانش در منطقه و اینکه در چه جهتی اعمال شده است نیز نظریات مختلفی وجود دارد . بطوریکه عده ای مثل کمپ وگریویس اعتقاد دارند انجام فرورانش به زیر لبه بلوک همت بوده است که در این صورت ویژگی های منطقه بایستی مشابه منطقه زون کناربند ارومیه دختر ، میدوک ، منطقه کرمان ، منطقه سرچشمه و سونگون باشد در این حالت فرورانش بایستی به سمت افغانستان و پاکستان انجام شده باشد بر عکس این قضیه عده ای مانند آقای دکتر افتخار نژاد بر این اعتقادند که جهت subduction به زیر لبه بلوک شرق می باشد که اگر چنین باشد نقطه مثبتی برای پیدا کردن راه حل پیچیدگی های زمین شناسی این مناطق میباشد لازم به ذکر است که طرفداران نظریه دوم که جهت فرورانش را به سمت بلوک شرق می دانند زیاد است به طوریکه علاوه بر آقای دکتر افتخار نژاد ، آقای دکتر صادقیان نیز که پایان نامه دکترای خود را در این منطقه کار کرده است بر این اعتقاد است ایشان وجود سنگ های تیپ شوشیونیت در منطقه را دلایلی برای اثبات نظریه خود بیان کرده اند به این صورت که با حرکت از لبه فرورانش به سمت داخل قاره سنگ های تیپ آلکالی که حاوی عناصر Na2o و k2o می باشد بیشتر شده و در این حالت سنگ ها به سمت شوشونیت میل می کند. از دیگر استدالال های ایشان به جهت مقوله فرورانش به سمت لوت شرقی وجود مجموعه ولکانیسم هایی است که از نظر سنی به دوره ترشیاری و پالئوژن بر می گردد. تیپ غالب منطقه به سمت آندزیت ، بازالت ، داسیت و ریوداسیت میل می کند. علاوه بر ولکانیسم در بعضی نقاط پلوتونیسم هم داریم که مشخصه پلوتونیسم منطقه گرانیت شاه کوه می باشد. لازم به ذکر است که مجموعه ولکانیسم و پلوتونیسم منطقه می تواند تائیدی بر انجام فرورانش باشد . به هر حال با توجه به تمام صحبت هایی که عنوان شد باز هم مسئله subduction قطعیت ندارد. در خصوص تکتونیک منطقه نیز باید گفت که روند اصلی گسل های این محدوده شمال غرب – جنوب شرق می باشد و با تحقیقاتی که آقای خطیب در این ناحیه بر روی تکتونیک منطقه داشتند برای آن یک سیستم کششی – فشارشی قائلند و معقدند که گسل ها به صورت نرمال عمل کرده اند.