سیستم برنامه ریزی LCA پاسخی بود به تلاشهای فزاینده که در آمریکا با به کارگیری ظرفیت پذیرش فیزیکی برای اداره پارک ملی و حفظ محیط وحش صورت می گرفت و به شدت شکست خورد.
LCA بر مبنای مفاهیم زیر طراحی شد (1) اهداف خاصی برای بیان آنچه که مدیریت باید حفظ نماید نیاز است. (2) در سیستم های حاکم بر طبیعت همیشه تغییر عرضه می شود. (3) هرگونه استفاده تفریحی منجر به تغییر می شود (4) بنابراین مدیریت با این سوال روبرو می شود که چه میزان تغییر قابل قبول است (5) نظارت بر نتایج مدیریت که نیاز بیان این مطلب است که ایا فعالیتها موثر هستند.
بسیاری مدیران ابزار ظرفیت پذیرش را به کار گرفته اند، به خصوص در منطقه وسیعی از غرب، رودخانه های آب سفید، جاییکه رشد تفریحات در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 تنها می توانست به یک انفجار تشبیه شود. آنچه این تجربیات به وضوح نشان می دهد آن است که (1) ظرفیت تحمل در تهیه چارچوب نیازها برای مدیریت تفریحات شکست خورد اما (2) در جریان تحقیق برای دستیابی به نتایح ظرفیت تحمل تعداد زیادی تحقیق و تجزیه و تحلیل مسائل صورت گرفت که نهایتاً منجر به سیستم های پیشرفته، و در وهله اول، سیستم برنامه ریزی محدوده تغییر قابل قبول می باشد.
سیستم برنامه ریزی LAC، ذاتاً برای موضوع مدیریت گردشگری در آمریکا مطرح شد. بیش از یک دهه از زمانی که نخستین بار LAC در آمریکا به کار گرفته شد می گذرد و حجم زیادی دانش به دست آمده است که پایه ای برای چگونگی استفاده در دیگر زمینه های بیوفیزیکی و اجتماعی به دست می دهد.
سیستم LAC بر مبنای یازده اصل ناشی از تحقیقات بنا نهاده شده است.
اصل 1: مدیریت مطلوب به اهداف مورد نظر بستگی دارد.
اهداف مدیریت، با تصمیم گیری در باره نوع تجربه تفریحی که یک منطقه تفریحی خاص عرضه می نماید، شرایط محیطی، و شدت عملیات مدیریتی، به این سوال پاسخ می دهد که چه میزان تغییر قابل قبول است.
اصل 2: تنوع در شرایط اجتماعی و منابع در مناطق حفاظت شده غیرقابل اجتناب می باشد. تأثیرات منفی، میزان استفاده و انتظارات از شرایط مناسب نیز متنوع می باشد.
توپوگرافی، پوشش گیاهی و میزان دسترسی؛ بر تراکم و سطح تأثیرات مؤثر می باشد.
اصل 3: مدیریت از تغییراتی که بشر موجب آن است متأثر می شود.
بسیاری مناطق حفاظت شده فقط برای حفاظت شرایط و اشکال طبیعی با ارزش و منحصر به فرد بنیان گذاری نشده، بلکه به همان اندازه پروسه های طبیعی را در نظر دارد. مدیریت معمولاً به محدود کردن و مدیریت تغییرات بشری در آنها نظر دارد. این تغییرات ناشی از دخالت بشری است که بیشترین آشفتگی را در مناطق حفاظت شده به وجود می آورد. چنین تغییراتی ممکن است موجب شوند که شرایطی به وجود اید که گردشگران و مدیران احساس کنند که آنها غیرقابل قبول و نامناسب می باشند. نیز مدیریت نگران اعمال خوش می باشد و اینکه چه اعمالی در تأثیرگذاشتن بر حجم، نوع و مکان این تغییرات مؤثر خواهد بود.
اصل 4: تأثیرات منفی بر منابع و شرایط اجتماعی نتیجه مسلم استفاده انسانی است.
تحقیقات گوناگون نشان داده است که استفاده تفریحی کم موجب تغییرات زیست محیطی بزرگی شده است. بنابراین اجازه استفاده تفریحی از مناطق حفاظت شده در هر سطحی، تأثیراتی بر منطقه خواهد داشت. سپس مدیران باید بدانند که عملیات و تکنیکهای مختلف مدیریت نمودن این سطح از تأثیرات چیست؟ همین روش در مورد تأثیرات اجتماعی نیز صدق می نماید . برای مثال تعداد کمی از افراد با رفتار خشن ممکن است تجربه گردشگری را بیش از افراد زیادی با رفتار آرام تحت تأثیر قرار دهد. این اصل به انواع گردشگران تعمیم داده می شود. لوکاس دریافت که کرجی رانان مینه سوتا نسبت به مواجه شدن با قایقهای موتوری حساس تر هستند تا تعداد زیادی کرجی رانان.
اصل 5: پدیدار شدن تأثیرات منفی ممکن است تأخیر زمانی و جابجایی مکانی داشته باشد.
تأثیرات مصرف گردشگری و فعالیتهای مدیریتی ممکن است تا مدتها قابل دیدن نباشد. برای مثال استراتژی مدیریت مبنی بر حذف کمپینگ حول یک دریاچه ممکن است تأثیرات را به مناطق بالقوه حساس تر منتقل نماید. اصلاح ناکافی آب ممکن است منجر به آلودگی آبها در پایین رودخانه ها شود، و تأثیراتی مانند مرگ گیاهان ممکن است تا مدتها پس از ترک منطقه توسط گردشگران پدیدار نشود.