استان کرمان در جنوب شرقی ایران واقع شده است. از شمال با استانهای خراسان و یزد، از جنوب با استان هرمزگان،از شرق با سیستان و بلوچستان و از غرب با استان فارس همسایه است. مساحت این استان حدود 175069 کیلومتر مربع است و بین 55 درجه و 25 دقیقه تا 32 درجه عرض شمالی و 26 درجه و 53 دقیقه تا 29 درجه و 59 دقیقه طول شرقی از نصف النهای گرینویچ قرار گرفته است.
استان کرمان بعد از استان خراسان دومین استان پهناور کشور است و حدود 11 درصد از خاک ایران را در بر گرفته است. این استان یکی از مرتفعترین استانهای کشور است،و شهرستان بافت آن با 2250 متر ارتفاع از سطح دریا مرتفعترین شهرستان استان میباشد. براساس آخرین تقسیمات کشوری استان کرمان مشتمل بر 10 شهرستان، 7 شهر و 31 بخش است. شهرستانهای آن عبارتند از: بافت، بردسیر،بم، جیرفت، رفسنجان،زرند، سیرجان،شهر بابک، کرمان و کهنوج.
جغرافیای طبیعی و اقلیم استان
استان کرمان در جنوب شرقی ایران قرار گرفته است و ارتفاعات آن دنباله رشته کوههای مرکزی ایران است که از چین خوردگی آتشفشانی آذربایجان شروع میشود و تا بلوچستان امتداد دارد و دنباله آن چندین بار در فلات مرکزی به وسیله حوزههای پست داخلی و کویر قطع میشود. زمان تشکیل این چین خوردگی ها با پیدایش فلات داخلی و عقب نشینی دریای تتیس همراه است. به دنبال حرکات کوهزایی و باز شدن دهانههای آتشفشانی،کف دریای تتیس نیز بالا آمد و آب دریاهای اطراف نیز بر اثر تبخیر شدید و تراکم رسوبات آن خشک شد و قشر ضخیمی از رسوبات نمک دریا روی آنها به جای ماند و کویرهای کنونی (کویر لوت) را تشکیل داد. در نواحی پست، ذرات حاصله از متلاشی شدن و فرسایش کوهستانها، روی هم نباشته شد که با وزرش باد به حرکت در میآیند و تپههای متحرک شنی را به وجود میآورند.
رشته کوههای مرکزی در این منطقه دشتهای وسیع استان را از یکدیگر جدا میسازند. این کوهها به طور کلی 2 رشته عمده هستند که از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شدهاند و مهمترین آن رشته کوههای بشاگرد کوهبنان است.
این رشته کوهها دنباله کوههای جندق و بیابانک هستند که تا کرمان و بم گسترش یافتهاند. از قلل مهم آن میتوان به کوههای کوهبنان، طغرل الجرد (تخ راجه)، پلوار، سیرچ، ابارق و تهرود اشاره کرد که بزرگترین حایل بین مناطق کویر با سایر مناطق استان میباشند.
رشته دوم کوههایی است که از یزد تا کرمان و چاله جازموریان کشیده شدهاند و به موازات رشته اول امتداد دارند. از ارتفاعات مهم این رشته نیز میتوان کوهای مدوار، شهر بابک،کوه پنج، چهل تن، لاله زار، هزار بحر آسمان،جبال بارز و شهسواران را نام برد.
در قسمت جنوب شهرستان کهنوج نیز رشته کوهای بشاگرد، دنباله رشته کوههای زاگرس قرار دارند و این منطقه را از استان هرمزگان جدا میسازند.
وجود ارتفاعات و پستی و بلندیهایی در منطقه و شرایط خاص اقلیمی،اب و هوای متفاوتی درن واحی مختلف استان به وجود آورده است. نواحی شمال و شمال غربی و مرکزی دارای آب و هوای خشک و معتدل است و نواحی جنوبی و جنوب شرقی آب و هوای گرم و نسبتا مرطوب دارد. مقدار باران و ریزشهای جوی بسیار متغیر و کم است. بیشترین باران در منطقه جیرفت میبارد. اراضی مرتفع و بادگیر توام با طوفان و گرد و غبار است. آب و هوای شهر کرمان خشک و نیمه معتدل است. براساس گزارش سازمان هوا شناسی در سال 1370 حداکثر مطلق درجه حرارت 6/39 درجه سانتیگراد،حداقل مطلق درجه حرارت 17- درجه سانتیگراد و تعداد روزهای یخبندان 79 روز بوده است.
این گزارش حاکی از آن است که متوسط درجه حرارت استان در ماههای اردیبهشت، خرداد، مرداد و تیر بین 20 تا 25 درجه سانتیگراد میباشد و از دیدگاه استفادههای جهانگردی، مطلوبترین ماهها جهت مسافرت به استان میباشند. متوسط بیشترین درجه حرارت با 7/26 درجه مربوط به تیرماه و کمترین آن اختصاص به بهمن ماه دارد که 9/3 درجه سانتی گراد میباشد.
استان کرمان تحت تاثیر بادهای مختلف برون منطقهای و محلی است. وزش این بادها، آب و هوای آن را دستخوش تحولات و تغییرات قابل توجهی میکند. این بادها عمدتا از نوع بادهای موسمی خشک هستند و در ماههای اسفند، فروردین و اردیبهشت میوزند و جهت وزش آنها از جنوب غربی به طرف شمال شرقی و مشرق است. این بادها انبوهی از خاک و شن با خود به طرف شهر کرمان میآورند و سبب تقلیل رطوبت نسبی هوا میگردند. همچنین، بادهای غربی و شمال غربی باعث ریزش باران در زمستان و بهار میشوند.
ریزش نزولات جوی از آبان ماه شروع و تا اردیبهشت ماه سال بعد ادامه مییابد. بیشترین میزان بارندگی از دی ماه تا اردیبهشت ماه است. اغلب این بارشها به صورت باران است و گاهی هم اندکی برف میبارد. میزان بارندگی سالانه استان در سال 1370، برابر 7/114 میلی متر بوده است.
جغرافیای تاریخی استان
سابقه سکونت و استقرار انسان در دیار کرمان به هزاره چهارم قبل از میلاد میرسد. این منطقه یکی از قدیمیترین نواحی ایران به شمار میرود و در گذر زمان، گنجینههای فرهنگی تاریخی گرانبهایی در آن پدید آمده است که نمایانگر روند تاریخی و حیات اقتصادی – اجتماعی آن است. وجود هر فضای تاریخی در کرمان بیانگر بخشی از زوایا و ابعاد زندگی مردم و حکومتهای این مرز و بوم است.
تاسیس و تخریب ، مرمت و انهدام، همه و همه نشانگر حیات پر جنب و جوش این دیار ناشناخته است. قلت آثار تاریخی کرمان در قیاس با شهرهایی چون اصفهان و شیراز به دلیل رنج و آسیبی است که حوادث ناگوار تاریخ در این منطقه پدید آورده است. همین معدود آثار و در و دیوارهای کسته نیز نشانه توانایی،پایداری و کوششهای مردم این خطه از کشور است. با نگاهی اجمالی به گذشته بعضی از شهرهای مهم این استان، سیمای تاریخی آن بیشتر روشن میشود.
کرمان
در مدارک تاریخی و جغرافیای اسلامی این منطقه کرمان، کارمانیا، ژرمانیا، کرمانیا،کریمان،کارمانی و کرمانی ذکر شده است. اگر کارمان را دو کلمه بگیریم «کار» به معنی جنگ و «مان» به مفهوم محل است که در مجموع معنی «جایگاه دلاوری و نبرد» دارد.
بعضی از جغرافیادانا، نام قدیم این شهر را گواشیر (بردشیر) خواندهاند. گفته میشود؛ گواشیر همان «کوره اردشیر» یا شهر اردشیر بوده است که به تدریج به «گواشیر» تبدیل شده است.
به استناد منابع تاریخ عرب و یهود، کرمان منسوب به کرمان بن هیتال بن ارفحشد بن سام بن نوح است و نام آن در کتیبه بیستون به صورت «یوتیه» ذکر شده است.
در دوره ساسانیان فرمانروای کرمان، عنوان شاه داشت، چنان که بهرام چهارم (388-389م) به مناسبت این که در زمان پدرش والی کرمان بود به کرمانشاه (شاه کرمان)معروف بود. در این دوره سیرجان مهمترین ناحیه کرمان محسوب میشد.
کرمان در دوره اسلامی و مقارن با 21 تا 24 ه.ق و سالهای بعد از آن تلاطمات سیاسی زیادی را شاهد بود. عمر بن خطاب در این زمان سهیل عدی و عبدالله عتبان را مامور فتح کرمان کرد. سرداران نامبرده با گرفتن اندک جزیهای از حاکم کرمان به مدینه مراجعت کردند.
یزدگرد سوم در سال 29 ه.ق در مقابل حمله اعراب به کرمان گریخت. گفته میشود که تا آن زمان هنوز هم ساکنین کرمان نسبت به وی وفادار مانده بودند.
در سال 31 ه.ق مردم کرمان به جرم ندادن جزیه مورد هجوم سردارعرب، عبدالله بن عامر قرار گرفتند. وی که از سوی عثمان مامور فتح کرمان شده بود، بدون مقاومت اهالی،کرمان را فتح کرده و جزیه چندین سالِ عقب افتاده را هم از اهالی باز پس گرفت و مجاشع بن مسعود را با یک هزار تن سپاه به کومت کرمان برگزید و خود عازم خراسان گردید. در درگیریهایی که بین اهالی و سپاه عرب در گرفت با مداخله نیروهای کمکی عبدالله بن عامر، کرمان به تصرف کامل مسلمانان درآمد و مجاشع در دوران خلافت عثمان و علی بن ابیطالب علیه السلام، کماکان حاکم کرمان ماند.
در دوره خلافت بنی امیه شورشهایی در کرمان بر پا شد. عبدالرحمن بن اشعث از طرف امویان به جای مجاشع به حکومت کرمان منصوب شد. در زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز (99-101 ه.ق) غسان نامی به حکومت کرمان منصوب گردید. در دوران حکومت وی کرمان رو به آبادی نهاد و بسیاری از آتشکدههای زرتشتیان که به آنها مجوسیه میگفتند، خراب شد.
در زمان خلفای بنی عباس حوادث مهمی در کرمان روی نداد. در این دوره کرمان در معرض حمله اقوامی که قبل از اسلام در بنادر خلیج فارس میزیستند قرار گرفت. ولی معتصم آنها را شکست داده و از کرمان خارج کرد.
در سال 253 ه.ق کرمان به تصرف یعقوب لیث مؤسس سلسله صفاریان درآمد. بعد از وی برادرش عمرو فارس، کرمان و سیستان را تصرف داشت.
در سال 266 ه.ق کرمان به تصرف سامانیان درآمد، لیکن در سال 267، عمرو بار دیگر بر کرمان استیلا یافت. بعد از درگذشت عمرولیث حکام کرمان توسط امرای سلسله سامانی تعیین میشود.
در سال 315 ه.ق کرمان به تصرف معزالدوله دیلمی درآمد و دیلمیان چندین دهه بر این شهر حکومت راندند. بعدا بر سر تصرف کرمان میان خاندان آل بویه اختلاف افتاد و کشمکش میان دیلمینان و آل بویه تا سالها ادامه داشت و در این زمان نیز حکومت کرمان به دفعات دست به دست میشد، تا این که در سال 433 ه.ق کرمان به تصرف آلب ارسلان سلجوقی درآمد و ری مؤسس سلاجقه کرمن شد که حکومت آنان تا سال 583 ه.ق ادامه داشت.
به گفته یاقوت حموی کرمان در دوره سلاجقه از بهترین و آبادترین بلاد محسوب میشد. در اواخر دوران زمامداری این سلسله، اوضاع داخلی کرمن دستخوش هرج و مرج گردید و نابسامانی آن با حمله غزان شدت یافت.
در سال 583 ه.ق غزان بر کرمان مسلط شدند و زرند را موقتا مرکز ایالت خود قرار دادند. در این دوره ملک دینار غزنوی حاکم کرمان بود.
بعد از درگذشت ملک دینار پسرش علاء الدین فرخ شاه (591-592 ه.ق) به جای او نشست، در دوران وی کرمان دستخوش آشوب و ناامنی گردید و جمعی از امراء، به نام علاءالدین تکش خوارزمشاه خطبه خواندند (568-596ه.ق) خوارزمشاه هم از این موقعیت استفاده کرده و سپاهی را از خراسان مامور تصرف کرمان کرد. در نتیجه در سال 592 ه.ق کرمان ضمیمه قلمرو خوارزمشاهیان گردید و هندوخان پسر علاء الدین تکش خوارزمشاه حاکم آنجا شد. مقارن درگذشت تکش باز کرمان میدان تاخت و تاز کرمانان غز شد. در این ایام ملوک شبانکاره به کرات برای سرکوبی غزان به کرمان تاختند تا سرانجام این ایالت را به تصرف خود در آوردند، لیکن بر اثر ظلم و بیدادگری حکام شبانکاره اهالی به جان آمده علیه این قوم سر به شورش برداشتند و عجم شاه یکی دیگر از پسران ملک دینار را که در زمان هندوخان روانه خوارزم شده بود و در این زمان در کرمان به سر میبرد، به امیری انتخاب کردند. در همین گیر و دار اتابک مظفرالدین سعد بن زنگی (599-623 ه.ق) که با ملوک شبانکاره در زد و خورد بود،کرمان را یکبار در سال 600 و بار دیگر در سال 602 ه.ق به تصرف خود درآورد و کرمان تا سال 607 به وسیله یکی از گماشتگان اتابک سعد اداره میشود. در این سال گماشته اتابک از فرمان مخدوم خود سرپیچید و بار دیگر اوضاع کرمان آشفته شد. در همین زمان تاج الدین ابوبکر که از طرف سلطان محمد خوارزمشاه بر شهر زوزن و قهستان حکومت میکرد، از این هرج و مرج استفاده کرده و کرمان را به تصرف خود درآورد.
در سال 619 ه.ق مقارن رسیدن چنگیز خان به خراسان براق حاجب (قتلغ خان) از امرای خوارزمشاهی بر کرمان استیلا یافت و رسما سلسله قراختائیان را بنیان گذاشت. این سلسله از از 619 تا 703 ه.ق در کرمان سلطنت کردند. در زمان حکومت قراختائیان بود که مارکوپولو سیاح معروف ونیزی از کرمان دیدن کرد.
در سال 741 ه.ق امیر مبارز الدین محمد مؤسس سلسله آل مظفر، کرمان را تصرف کرد. بعد از انقراض این سلسه کرمان ضمیمه متصرفات امیر تیمور گورکانی شد و پس از تیموریان سلسههای قراقویونلو و آق قویونلو به ترتیب کرمان را تصرف کردند.
مقارن ظهور شاه اسماعیل اول مؤسس سلسله صفویه (905 – 930 ه.ق) کرمان در تصرف پسران سلطان حسین بایقرا بود. شاه اسماعیل با اعزام یکی از سرداران خود به نام جانمحمد به کرمان، این شهر را بدون مقاومت و خونریزی به تصرف درآورد. در این زمان عده ای از ازبکان از طریق خراسان به کرمان تاختند، لیکن از سرداران شاه اسماعیل شکست خورده و عقب نشینی کردند. از این تاریخ به بعد تا پایان سلسله صفویه کردمان قرین امنیت و آسایش بود. گنجعلی خان یکی از معروفترین حکام دوره صفوی است که در مدت ماموریت خود در کرمان نسبت به آبادی و عمران آنجا سعی و کوشش زیاد کرده و آثار زیادی در آن شهر از خود به یادگار گذاشته است.
محمود افغان در سال 1132 ه.ق به قصد تصرف اصفهان پایتخت صفویه از طریق سیستان خود را به کرمان رسانید،لیکن در آنجا از لطفعلی خان والی فارس و برادرزاده فتحعلی خان وزیر اعظم به سختی شکست خورد و به قندهار گریخت. محمود افغان بار دیگر در سال 1132 ه.ق از راه سیستان به کرمان تاخت و پس از استیلا بر آن از طریق یزد راهی اصفهان شد.
پس از دفع اشرف افغان توسط نادر و خلع شاه طهماسب دوم از سلطت، کرمان مانند سایر مناطق ایران به تصرف نادر مؤسس سلسله افشاریه در آمد. بعد از کشته شدن نادر، کرمان دستخوش هرج و مرج گردید و به وسیله افغانها و بلوچها تاراج شد.
کریم خان زند مؤسس سلسله زندیه (1163 – 1193 ه.ق) بعد از سرکوبی مخالفین خود، خدا مراد خان زند را با سپاهی به کرمان فرستاد. این سردار بدون هیچ گونه مانعی کرمان را تصرف کرد.
بعد از انقراض سلسله زندیه به وسیله آغامحمد خان قاجار، روزهای تاریک و تیره روزی کرمانیان آغاز شد. آغامحمد خان همین که از حرکت لطفعلی خان زند به کرمان و انتخاب آنجا به پایتختی مطلع شد، با شتاب رهسپار کرمان گردید و نزدیک چهار ماه آنجا را در محاصره گرفت و در نهایت کرمان را به تصرف خود در آورد. آغا محمدخان پس از استیلا بر شهر، فرمان قتل عام اهالی بیگناه را صادر کرد و سپاهیان قاجار از هیچ جنایت و ددمنشی در حق اهالی بیگناه کرمان فروگذاری نکردند. روایت است که به دستور آغا محمدخان بیش از 20 هزار نفر از نعمت بینایی محروم شدند و از سرهای عدهای از ساکنین بیگناه کله منارهها برپا گردید. بعد از مرگ آغامحمد خان در دوره سلطنت فتحلعلی شاه، شهر جدید کرمان در شمال غربی شهر قدیم بنا شد.
شهر امروزی کرمان به برکت توسعه صنعتی، کشاورزی و فرهنگی یکی از آبادترین شهرهای ایران به حساب میآید.