دانلود مقاله سخنی درباره ی لسان الغیب

Word 31 KB 19280 6
مشخص نشده مشخص نشده ادبیات - زبان فارسی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • « سخنی درباره ی لسان الغیب»

    درباره ی: نویسنده بزرگ خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی

    سخن و تفحص پیرامون اشعار تغزلی و موسیقائی حافظ از سوی حافظ شناسان و عالمان عرفان بسیار شده است بی آنکه در اداراکات و کشف شهودات آن ها درباره ی حافظ و آفرینش های هنری او تشابه و یگانگی هائی وجود داشته باشند این ابهام شاید به دلیل ایهام و کنایات و نیز نمادهای قومی و فرهنگی است که در زبان و کلام و شیوه بیان سمرفندی که در عصر حافظ می زیسته است و کتاب تذکره خود را 4 سال بعد از وفات بپایان بوده است در کتاب خود او را دانا به عالم راز آلود غیب و حافظ یاد کرده است و بودند پژوهندگان و سوخته ی زبان و فرهنگ ایران که دل و جان در گرو این عشق اثیری و عارفانه که از سوی خداوندگار یکتا در این وند عاشق به ودیعه نهاده شده بود نهاوند و جان در قربانگاه محراب عشق باختند بی آنکه بر اسرار و رازهای سر به مهر رنگین کمان جام جهان نمای و به ژرفای اسطوره های شعر خواجه چیده شوند حافظ زمانی پا به عالم هستی نهاد که نزدیک به هشتاد سال از تجاوز و حاکمیت زورمداران اقوام بیابانگرد مغول و ترکان تیموری که تنها ابزار و فرهنگ شان تیغ سلاح خون ریز شمشیر بود و با آن شهرهای پهناور را ویران زمین را یکی پس از دیگری غارت و به آتش کشیدند سخن و تفحص پیرامون اشعار تغزلی و موسیقائی حافظ از سوی حافظ شناسان و عالمان عرفان بسیار شده است بی آنکه در اداراکات و کشف شهودات آن ها درباره ی حافظ و آفرینش های هنری او تشابه و یگانگی هائی وجود داشته باشند این ابهام شاید به دلیل ایهام و کنایات و نیز نمادهای قومی و فرهنگی است که در زبان و کلام و شیوه بیان سمرفندی که در عصر حافظ می زیسته است و کتاب تذکره خود را 4 سال بعد از وفات بپایان بوده است در کتاب خود او را دانا به عالم راز آلود غیب و حافظ یاد کرده است و بودند پژوهندگان و سوخته ی زبان و فرهنگ ایران که دل و جان در گرو این عشق اثیری و عارفانه که از سوی خداوندگار یکتا در این وند عاشق به ودیعه نهاده شده بود نهاوند و جان در قربانگاه محراب عشق باختند بی آنکه بر اسرار و رازهای سر به مهر رنگین کمان جام جهان نمای و به ژرفای اسطوره های شعر خواجه چیده شوند حافظ زمانی پا به عالم هستی نهاد که نزدیک به هشتاد سال از تجاوز و حاکمیت زورمداران اقوام بیابانگرد مغول و ترکان تیموری که تنها ابزار و فرهنگ شان تیغ سلاح خون ریز شمشیر بود و با آن شهرهای پهناور را ویران زمین را یکی پس از دیگری غارت و به آتش کشیدند و به ضرب شمشیر وادار به اسارت و تسلیم نمودند میگذشت و شیراز نیز که به علت سیاست و حسن تدبیر شاهان و فرمانروایان فارس تسلیم و مصون از تعرض و چپاول مهاجم حیات درباره ی یافته بود به سیر فرهنگی خود ادامه داد.

    خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی در دهه سوم قرن هشتم هجری حدود سال 727 قدم به عالم سنجی خاک نهاد و چشم و جمال هستی گشود حافظ که هنوز چند سالی نداشت پدر خود را از دست داد.

    از پدر که فردی زحمتکش و وارسته بود چون توش و مالی نمانده بود در سالهای نخست نوجوانی او و مادرش با فقیر و تهیدستی روزگار می گذراندند جافظ چون به سن رسیده بود برای کسب درآمد و تامین معاش(در نانوایی یک از محله های شیراز به کار خمیرگیری مشغول شد) و چون شوق و عشق به آموختن داشت در یکی از مکتب خانه های آن زمان که از سوی فضلا و ادبای وقت اداره می شد و تحصیل پرداخت.

    حافظ پس از گذراندن مراحل نخستین تعلیم و تعلم چون در درون روح ناآرام جوشان خود که رشید در نبوغ جادوئی و سحرانگیزش که در حال بروز و ظهور بود و ذره تار و پودش را در بند و سیطره خود داشت و در تب درک معانی و علوم قرآنی و نیز تعالی علمی و فرهنگی خود می سوخت ضمن حضور در مجالس درس عالمان و ادبیان زمان که در شیراز به فراوانی یافت می شدند و در آن ایام بعد از مدرسه نظامیه بغداد که سوی مغولان به خاک و خون کشیده شده بود یک مرکز ادبی و فرهنگ بود و از اوایل قرن چهارم تا اواخر قرن هشتم هجری محل درس و بحث سالکان طریقت عرفان و ادب همچون ابن خفیف ( 372- 629 ) و جنید شیرازی و عارفان و شاعران صاحب سبک و کرامات بوده است در سلک دوستداران و عاشقان زبان و ادب فارسی و عرب در آمد و در مجالس درس عالمان فرهیخته و عارف زمان خود حضور یافت و تلمذ میکرد محمد گلندام که خود طبع شعری داشت و معاصر و هم مدرسه ی حافظ بود و با او دوستی بسیار نزدیکی داشت می گویند : « حافظ به تبع و تفحص در کتب اساسی علوم شرحی و ادبی از قبیل کشاف زمخشری و مطالع الانظار قاضی بیضاوی و مفتاح العلوم سکاکی و امثال آنها پرداخت محمد گلندام حافظ را چندین بار در مجلس درس قوام الدین ابوالبقا عبد الله بن محمود اصفهانی شیرازی ( 772 هجری ) مشهور به ابن النقید نجم عالم معروف به قرآت سبع و فقیه بزرگ خود دیده و غزل های سی رش را در همان محفل و ادب شنیده است »‌ .

    حافظ که بنوغ و منزلت شعر خود را .

    « سخنی درباره ی لسان الغیب » « درباره ی نویسنده ی بزرگ خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی » می دانست در اندک زمان در هالی رحمت شهرت و افتخار یکی پس از دیگری بروی او گشوده پس از زبانزد خاص و عالم گردید و ستاره اقبال او تا آن سوی مرزهای ایران درخشیدن گرفت .

    حافظ قرآن که ( نادره زمان و جهان و سخن او را حالا تست که در حوزه ملاقت بشری در نیاید همانا و اردات غیبی است و از مشرب قفیر چاشنی دارد و اکابد او را السان الغیب نام کرده اند ) به مشک پارئی در وطن مالوف قناعت نمودی و از شهر شهرهای غریب فراغت داشت پای از شیراز نشاط ، اندیشه ها و رؤیاهای گاهی شاد و گاهی غم آلودش که نشان از آمال مردم سرزمین او داشت بیرون ننهاد و توان آن را نداشت یک لحظه از آنجا دل بر کند حافظ در غزل زیبایی خود بهتر از هر حافظ شناسی عصر و زمانه خود را به تصویر کشیده است : سالها دفتر مادر گرو صهبا بود رونق میکده از درس و دعای ما بود نیکی پیر مغان بین که چو ما بد مستان هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود دفتر دانش ما جمله بشوئید به مسی که فلک دیدم ولیکن من دانا بود از لبان آن طلب از حس شناسی ای دل کاین کسی گفت که در علم نظر بینابود « سخنی درباره ی لسان الغیب » « درباره ی نویسنده ی بزرگ حافظ شیرازی » دل چو پرگار به هر سو دورانی می کندد و اندر آن دایره سرگشته پابرجا بود مطرب از درد محبت عملی می پرداخت که حکیمان جهان از مژده خون پالا بود می شکفتم ز طرب ز آنکه چوگل بر لب جوی بر سرم سایه آن سر و سهی بالا بود پیر لگد نکامن اندر حق ، رزق پوشان رخصت جنت نداده اند حکایت ها بود قلب اندوده حافظ بر او فرج نشد که معامل به همه عب نهان بینا بود اگر صحت و داوری تذکره نویسان و کاتبان ولادت حافظ شبهه نباشد خواجه بعد از 65 سال زیستن کالبد بی جانش چون شمع از طپیدن باز ماند و روان مینوی او که در کلام نگنجد و عالم ملکوت طیران کرد .

کلمات کلیدی: لسان الغیب

درباره ی: نویسنده بزرگ خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی سخن و تفحص پیرامون اشعار تغزلی و موسیقائی حافظ از سوی حافظ شناسان و عالمان عرفان بسیار شده است بی آنکه در اداراکات و کشف شهودات آن ها درباره ی حافظ و آفرینش های هنری او تشابه و یگانگی هائی وجود داشته باشند این ابهام شاید به دلیل ایهام و کنایات و نیز نمادهای قومی و فرهنگی است که در زبان و کلام و شیوه بیان سمرفندی که در عصر ...

مقدمه عده اي از شاعران پارسي گوي از بازماندگان دوران قبل از حمله مغول هستند و يا از کساني که در دوره مغول مي زيستند. دسته ديگر در دوران مغول در دستگاه امارتهاي کوچک يا خاندانهاي بزرگ زندگي مي کردند و يا در خانقاههاي متصوفه زير دست مشايخ بزرگ ايران

سروش: جامعه ما به بازسازي و شست‌وشوي مجدد اخلاقي احتياج دارد .... چرا معشوق در ادبيات فارسي با صفت راهزني و غارتگري شناخته مي‌شود”؟ اين پرسشي بود که عبدالکريم سروش به‌منظور تبيين منابع اخلاقي جامعه ايراني مطرح کرد و گفت: جامعه ما به بازسازي و شست‌و

در اين دفتر اهتمام بر آن است که حافظ را از زبان حافظ بشناسيم و واژه‌هاي مکتب وي را همچنانکه آمد از راه تطبيق اين لغات در فضاي خود ديوان بررسي و معنا نمائيم و کلامي از قول و برداشت خويش بر آن نيفرائيم چرا که در تمامي غزليات خواجه کلامي نم‌يابي که لاا

عطار فريدالدين محمد بن ابراهيم نيشابوري عطارشاعر و عارف نام آورايران در قرن ششم و آغاز قرن هفتم هجري (‌قرن دوازدهم و اوايل قرن سيزدهم ميلادي ) است .در ابتداي حال شغل عطاري را که از پدر بارث برده بود ادامه مي داد . بعد بر اثر تغيير حال در سلک صوفي

شمس الدين محمد بن بهاء الدين معروف به لسان الغيب بزرگترين غزلسراي ايران که در اوايل قرن هشتم در شيراز متولد شد و همانجا به تحصيل علوم و کمالات پرداخت . وي در مجالس درس عالماني مانند قوام الدين عبدالله حضور يافت و به مطالعه قوانين ادب و ديوان هاي ش

حافظ شيرازي‌ ، شمس‌ الدين‌ محمد شاعرسال و محل تولد: 726 ه.ق‌ - شيراز سال و محل وفات: 791 ه. ق‌ - شيراز زندگينامه: شمس‌ الدين‌ محمد حافظ ملقب‌ به‌ خواجه‌ حافظ شيرازي‌ و مشهور به‌ لسان‌ الغيب‌ از مشهورترين‌ شعراي‌ تاريخ‌ ايران‌ و از تابناک‌ترين‌

فريدالدين عطار نيشابوري در حدود سال 540 ه.ق. در نيشابور متولد شد . پدر و مادرش تا پايان جواني وي زيسته اند و هر دو تا حدي اهل زهد وپارسايي بوده اند . خود وي ، ظاهراً مثل پدرش ، پيشه عطاري داشته و در داروخانه خويش طبابت مي کرده است و چون از ثروت بهره

‌دکتر ندوشن از باسابقه‌ترين پژوهشگران ادب فارسي است. چهل و پنج کتاب و صدها مقاله و يادداشت در زمينه‌ي فرهنگ، تاريخ، و ادبيات ايران حاصل کوشش‌هاي پنجاه ساله اين پژوهش‌گر برجسته است. دکتر ندوشن در سال ???? در روستاي ندوشن در اطراف يزد ديده به جهان گشو

وي مدتها خلافت طريقت نقشبنديه را به عهده داشت. جامي معاصر سلطان حسين بايقرا و وزير دانشمندش امير عليشير نوائي بود که وي را مورد تفقد قرار داده اند. جامي سفرهاي زيادي به بلاد مختلف کرده است از جمله هرات و سمرقند که از مراکز علوم اسلامي و ادبيات ايران

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول