بطور کلی می توان کویرهای ایران را براساس خصوصیات عمومی سطح آنها به 7 گروه زیر طبقه بندی نمود.
البته این طبقه بندی همیشه کاملا مشخص نیست و گاهی خصوصیات برخی از گروهها با هم همپوشی دارند.
بطور کلی انواع A یعنی کویرهای رسی و E یا کویرهای نمک و G یا کویر دریاچه های دایمی کاملا مشخص هستند و می توانند در گوشه های یک مثلث قرار گیرند.
از طرف دیگر انواع B و F یعنی کویرهای رسی خیس و دریاچه های موقت در طبقه بندی فوق، در حد واسط بین انواع A و G قرار دارند و نوع C یا کویرهای رسی همراه با نمکزار بین A و E قرار دارد.
نوع D یا کویرهای رسی خیس همراه با نمکزار می تواند در مرکز مثلث قراربگیرد.
برای انواع کویرهای اختصاصی، مثل کویرهای همراه با مخروط افکنه دلتایی، کویرهای C خیس همراه با نمکزار ولی بدون صفحات رسی و یک کویر با یک دریاچه دایمی و یک دریاچه فصلی کنار گذارده شده اند.
نوع D یا کویرهای رسی خیس همراه با نمکزار می تواند در مرکز مثلث قراربگیرد.
الف- گروه A: کویرهای رسی
به استثنای کویر سبزوار که مخروط افکنه دلتایی نیز دارد، بر روی سطح کویرهای این گروه غیر از صفحات رسی هیچ نوع پوشش دیگری دیده نمی شود.
تعداد کویرهای متعلق به این گروه 27 عدد است که برابر با 45 درصد تعداد کل کویرها و 14 درصد سطح کل کویرهای ایران می باشد.
39 درصد سطح کل صفحات رسی کویرهای ایران در این گروه قرار گرفته است.
سطح صفحات رسی در این کویرها از 35 تا 2103 کیلومتر مربع تغییر می نماید که مورد دوم آن متعلق به کویر سبزوار (6) است.
این گونه کویرها بیش از همه در شبکه داخلی ایران گسترش دارند چگونگی پیدایش این گونه کویرها شبیه سایر کویرها است.
مگر آنکه تکامل آنها بوسیله نمک بیشتر رسوبات و عمق آب زیرزمینی آنها تغییر نماید.
برای تشکیل یک کویر رسی به چاله بسته ای نیاز است که از نظر هیدرولوژیکی میزان تبخیر آن دیر یا زود زیادتر از میزان هرزابهای وارده به آن خواهد شد.
ممکن است این نوع کویرها بستر یک دریاچه قدیمی و یا باطلاق فصلی باشند که سطح آنها بصورت موسمی حاوی قشر نازکی از آب باشد که رسوبات ریز مخروط افکنه آبرفتی را نیز با خود حمل می کند.
البته همیشه تمیز بین این دو نوع تکامل، بخصوص وقتی رسوبات آن یکدست نبوده و بطور ضعیفی تفکیک شده باشند آسان نیست.
به استثنای کویرهای نیریز و شیراز (59 و 60) که اطراف آنها را نوار سا حلی تکامل یافته ای فرا گرفته است، در اطراف کویرهای ایران چنین آثاری دیده نمی شود.
بنابراین می توان تصور نمود که سطح کویرهای داخلی ایران را در دوره های مرطوب گذشته، فقط آب کم عمیقی فراگرفته بوده است.
در نتیجه چنین به نظر می رسد که کویرهای رسی بر اثر تجمع لایه های نازک از مواد ریز فصلی رشد نموده اند و وجود لایه های درشت تر در این رسوبات نشان دهنده طغیانهای غیرعادی بر روی این صفحات است.
پس از تشکیل، کویرهای رسی ممکن است براثر تغییر شرایط هیدرولوژیکی، بر اثر تغییر شرایط جوی، و یا تغییر شکل چاله، تغییر یابند مثلا تشکیل صفحات باد کرده بر روی آنها و یا توسعه گیاهان فرآتیک بر روی بعضی نقاط آن و بالاخره تشکیل کپه هایی از گیاهان فرآتیک بر اثر بالا آمدن سطح آب زیرزمینی بر روی این صفحات، در حالی که پایین رفتن سطح آب زیرزمینی موجب سخت شدن بیشتر صفحات رسی می گردد.
ایجاد حرکات تکتونیک بر روی این صفحات و یا جریان هرز آبهای سطحی بر روی این نوع کویرها (مانند کویر سبزوار 6) می تواند موجب تشکیل بریدگیهایی بر روی سطح آنها بشود.
تغییرات دیگر سطحی در بخشهای قبل مورد بحث قرار گرفته است.
ب- گروه B: کویرهای رسی خیس
کویرهای این گروه دارای صفحات رسی و حوزه خیس هستند.
در واقع مواد تشکیل دهنده این کویرها با کویرهای رسی شبیه است، با این تفاوت که سطح قسمتی از آن (حوزه خیس) پایین تر از سطح آب زیرزمینی تابستانه است.
تعداد کویرهای این گروه پنج عدد است که 8 درصد سطح این کویرها و یا دو درصد سطح کل کویرهای ایران را شامل می شود.
وسعت سطح آنها بین 170 تا 425 کیلومتر مربع در تغییر است که مورد دوم آن به سطح کویر شمال غربی سیرجان تعلق دارد (کویر 58).
انواع کویرهای ایرانبطور کلی می توان کویرهای ایران را براساس خصوصیات عمومی سطح آنها به 7 گروه زیر طبقه بندی نمود.
از طرف دیگر انواع B و F یعنی کویرهای رسی خیس و دریاچه های موقت در طبقه بندی فوق، در حد واسط بین انواع A و G قرار دارند و نوع C یا کویرهای رسی همراه با نمکزار بین A و E قرار دارد.
الف- گروه A: کویرهای رسی به استثنای کویر سبزوار که مخروط افکنه دلتایی نیز دارد، بر روی سطح کویرهای این گروه غیر از صفحات رسی هیچ نوع پوشش دیگری دیده نمی شود.
تعداد کویرهای متعلق به این گروه 27 عدد است که برابر با 45 درصد تعداد کل کویرها و 14 درصد سطح کل کویرهای ایران می باشد.
سطح صفحات رسی در این کویرها از 35 تا 2103 کیلومتر مربع تغییر می نماید که مورد دوم آن متعلق به کویر سبزوار (6) است.
این گونه کویرها بیش از همه در شبکه داخلی ایران گسترش دارند چگونگی پیدایش این گونه کویرها شبیه سایر کویرها است.
برای تشکیل یک کویر رسی به چاله بسته ای نیاز است که از نظر هیدرولوژیکی میزان تبخیر آن دیر یا زود زیادتر از میزان هرزابهای وارده به آن خواهد شد.
ایجاد حرکات تکتونیک بر روی این صفحات و یا جریان هرز آبهای سطحی بر روی این نوع کویرها (مانند کویر سبزوار "6") می تواند موجب تشکیل بریدگیهایی بر روی سطح آنها بشود.
ب- گروه B: کویرهای رسی خیس کویرهای این گروه دارای صفحات رسی و حوزه خیس هستند.
وسعت سطح آنها بین 170 تا 425 کیلومتر مربع در تغییر است که مورد دوم آن به سطح کویر شمال غربی سیرجان تعلق دارد (کویر 58).
نوار خیس موجود بر روی سه کویر آن (کویرهای سیاه کوه، کویر شمال غربی زرین و کویر میدان گل 9-42-58) در مجاورت مخروط افکنه آبرفتی قرار دارد و در دو مورد کویر دیگر (کویرهای گنوگون و کویر شمال شرقی زرین 41 و 43) نوار خیس حد میانی صفحات رسی قرار گرفته است.
کویرهای پنجگانه فوق الذکر قسمتی از سه آبخیز داخلی ایران را که از نظر شرایط جوی مناسبتر از آبخیزهای جنوب شرقی است پوشانده اند .
در مورد 4 کویر از کویرهای پنجگانه فوق الذکر (9 و 42 و 43 و 58) شواهد موروفولوژیکی نشان می دهد که حوزه خیس آنها در سالهای اخیر وسعت بیشتری یافته اند و در یکی از آنها (9) شواهد لایه بندی نیز نظریه فوق را تایید می نماید.
همه این ارقام نشان دهنده آن است که کویرهای رسی خیس از کویرهای رسی و بر اثر بالا آمدن سطح آب زیرزمینی در سالهای اخیر بوجود آمده اند.
ج- گروه C: کویرهای رسی همراه با نمکزار بطوری که از عنوان فوق نیز بر می آید، سطح این کویرها از صفحات رسی و نمکزار پوشیده شده است و کویر میدان لوار (54) از جمله این کویرها است.
تعداد این کویرها در مجموع 7 عدد می باشد که 12 درصد تعداد کل کویرها است و سطح آنها برابر با ده درصد سطح کل کویرهای ایران می باشد.
وسعت سطح کویرهای این گروه بین 1625 – 115 کیلومتر مربع در تغییر است.
در کویرهای کف و میدان لودار (14 و 54)، موقعیت نمکزار، حاشیه ای است، در حالی که در پنج کویر دیگر یعنی کویرهای اردستان – شمال شرقی – عقدا – بافق – سیرجان (30 و 44 و 45 و 46 و 56) دارای موقعیتی مرکزی است.
به استثنای کویر کف (24) که در حد مرزی ایران و افغانستان قرار گرفته است، سایر کویرهای این گروه در آبخیزهای یزد و اصفهان قرار دارند و همه این کویرها از نظر میزان بارندگی سالیانه و هرز ابهای سطحی نسبت به بیشتر کویرهای سیستم زهکشی داخلی ایران وضع بهتری دارند.
کویرهای رسی همراه با نمکزار عموما در چاله و آبخیزهایی قرار دارند که دارای سنگهای دوره میوسن و بدون شک تبخیری هستند.
همه کویرهای آبخیز یزد، (کویرهای شماره 40 و 44 و 45) نمکزارهایی دارند که در سالهای اخیر اطراف آنها را بطور موضعی نوار سفیدی از نمک تازه فرا گرفته است.
تشکیل وسیع این پوشش، بر روی عکسهای هوایی و در بررسی صحرایی کویرهای شماره 40 و 45 نشان می دهد که در سالهای اخیر نمک موجود در صفحات بلندتر که در گذشته به علت بالا بودن سطح آب زیرزمینی و یا طغیان هرز آبهای شور تشکیل شده بوده است، شسته شده و به مناطق پس تر انتقال یافته است.
جریان چشمه ها بر روی کویر قدیمی کف (14) و تشکیل حفره های کارستی محدود بر روی نمکزار آن و شور شدن سطح صفحات رسی کویر سیرجان (56)، همه نشان دهنده آن است که سطح آب زیرزمینی در هر دو کویر فوق در سالهای اخیر بالا آمده است.
تمام این مشاهدات نشان می دهد که در سالهای اخیر در این کویرها، به دنبال یک دوره خشک، میزان هرز آبهای سطحی افزایش یافته و سطح آب زیرزمینی آنها بالا آمده است.
چنین به نظر می رسد که کویرهای رسی همراه با نمکزار، حد واسطی بین کویرهای رسی و کویرهای نمک هستند و در درجه اول بوسیله موقعیت سنگهای دوره میوسن کنترل می گردند.
سنگهای تبخیری دوره میوسن و قشر نمکی در آبخیز یزد به طرف جنوب کاهش می یابد.
در عین حال لازم است یادآور شویم که آب زیرزمینی که در بعضی نقاط سطح کویر (40) را قطع می کند، در کویر شماره 49 در عمق بیست متری قرار گرفته است.
بدین جهت اگر نمکی هم در رسوبات کویر (49) وجود می داشت، باید شسته شده باشد.بطور کلی می توان کویرهای ایران را براساس خصوصیات عمومی سطح آنها به 7 گروه زیر طبقه بندی نمود.
بدین جهت اگر نمکی هم در رسوبات کویر (49) وجود می داشت، باید شسته شده باشد.
زمین لغزشحرکت و جابجایی بخشی از مواد دامنه در امتداد یک سطح گسیختگی مشخص را «لغزش» مینامیم.
در لغزشهای دامنهای تغییر شکل از نوع «برش ساده» است.
لغزش انواع مختلف داشته و در هر نوع مصالحی میتواند ایجاد شود.
ویژگیهای توده متحرک و شکل سطح گسیختگی معمولا به عنوان عوامل طبقه بندی لغزشها بکار گرفته میشوند.
انواع لغزشهای دامنهای لغزش انتقالی یا ساده در لغزش انتقالی ، تودهای از مواد به روی یک سطح کم و بیش مسطوی به سمت پایین دامنه میلغزند.
شرایط زمین شناسی و در راس آن وجود ناپیوستگیهای ساختی دارای جهتیابی مناسب ، از جمله عوامل ایجاد یک لغزش انتقالی است.
لغزش دایرهای یا چرخشی لغزش دایرهای یا چرخشی عمدتا در دامنههای خاکی و خرده سنگی طبیعی و مصنوعی و به مقدار کمتر در دامنههایی که از سنگ خرد شده یا ضعیف و هوازده ساخته شدهاند، دیده می شود.
در این حالت گسیختگی در راستای سطوحی منحنی و قاشقی شکل ، که حداکثر تنش برشی را تحمل می کنند، صورت میگیرد.
برای ایجاد یک لغزش دایرهای معمولا نیاز به شرایط زمین شناسی ویژه و گسستگیهای ساختی نیست.
لغزش مسطوی در سنگ این نوع لغزش انواع مختلفی دارد.
از آن جمله است لغزش یک یا چند واحد سنگی در امتداد یک یا چند سطح مسطوی ، سر خوردن یک قطعه کوچک یا ورقهای از سنگ به روی دامنه ، لغزش توده عظیمی از سنگ و سرانجام لغزش گوهای در امتداد فصل مشترک دو صفحه متقاطع.
شرایط مناسب برای لغزش مسطوی سنگهای لایهلایه رسوبی که شیبشان به سمت خارج دامنه و مقدار آن مساوی یا کمتر از شیب دامنه است.
گسلها ، درزها و فولیاسیونهایی که سطوح ضعیف ممتدی را ساخته و سطح دامنه را قطع میکنند.
درزهای متقاطع که گسیختگیهای گوهای را میسازند.
سنگ سخت و درزدار که سر خوردن قطعات سنگ را به همراه دارد.
پوسته پوسته شدن در تودههای گرانیتی که سرخوردن ورقههایی از سنگ را باعث میشود.
لغزش چرخشی در سنگ در این نوع لغزش تودهای قاشقی شکل از سنگ ، بر اثر لغزش در امتداد سطحی استوانهای ، گسیخته میشود.
ایجاد ترکهایی در راس بخش ناپایدار و برآمدگیهایی در پاشنه آن نشانههای حرکات آغازیناند.
پس از گسیختگی نیز معمولا پرتگاهی در بالای دامنه و به هم ریختگیهایی در پایین آن متساعد میشود.
افزایش شیب دامنه ، هوازدگی و نیروهای آب نشستی از دلایل اصلی این نوع لغزشند.
لغزش چرخشی در سنگهای سخت یکپارچه دیده نمیشود.
در مقابل درستیهای دریایی و دیگر سنگهای نرم ، همچنین در سنگهای رسوبی لایهلایه به شدت درزدار و دارای لایههای ضعیف ، فراوان ایجاد می شود.
شیب طبیعی شیلهای دریایی متورم شونده و به شدت ترکدار ، کم و پایدارسازی آنها معمولا مشکل است.
این نوع گسیختگیها معمولا پیشرونده و وسیع اند.
لغزش چرخشی در خاک رایجترین نوع لغزش در خاک ، حرکت چرخشی یک یا چند قطعه از آن در امتداد سطوح استوانهای است.
علل اصلی لغزش چرخشی در خاک نیروهای آب نشستی افزایش شیب دامنه ساختهای قبلی باقیمانده در خاک برجا لغزشهای چرخشی از ویژگیهای رسوبات نسبتا صخیم خاک چسبنده و بدون سطوح ضعیف است.
عمق سطح گسیختگی وابسته به شرایط زمین شناسی است.
لغزشهای عمیق در زمینهای رسی و لغزشهای کم عمق در واریزهها انجام میشود.
نشانههای اولیه این نوع لغزش ، ترکهای کششی در راس و برجستگیهای در قاعده دامنه است.
گسترش جانبی و گسیختگی متوالی نوعی گسیختگی صفحهای است که سنگ و خاک دیده میشود.
در اینجا مواد در امتداد یک سطح ضعیف بطور جانبی تحت تنش قرار گرفته و متوالیا بصورت قطعاتی میشکنند.
علل اصلی این نوع لغزش عبارت است از نیروهای آب نشستی و افزایش شیب و ارتفاع دامنه.
این نوع گسیختگی را معمولا نمیتوان با روشهای ریاضی پیش بینی کرد.
زیرا از قبل نمیتوان محل تشکیل اولین ترک و در نتیجه اولین قطعه را مشخص کرد.
با این حال ، چون در انواع خاصی از سنگ و خاک ایجاد میشود، تشخیص حالات ناپایدار بالقوه امکان پذیر است.
گسترش جانبی معمولا به تدریج توسعه یافته و میتواند حجم زیادی داشته باشد.
این نوع گسیختگی در دره رودها رایج است و بطور مشخصی در رسهای سخت شکافدار ، شیلهای رسی و لایههای افقی یا کم شیب ، که حاوی مناطق ضعیف ممتدی هستند، دیده میشود.
واریزههایی که به روی خاک برجا یا سنگ دارای شیب ملائم قرار گرفتهاند، متوالیا بصورت گسترش جانبی گسیخته میشوند.
نشانه این نوع گسیختگی در مراحل آغازین ترکهای کششی است، البته در برخی شرایط مثل بارگذاری ناشی از زمین لرزه ، ممکن است ناگهانی باشد.
در خلال گسترش پیشرونده ، ترکهای کششی بار شده و پرتگاههایی ایجاد میشود.
گسیختگی نهایی ممکن است تا سالها اتفاق نیافتد.
لغزش واریزه این نوع لغزش به حرکت تودهای از خاک ، یا خاک و قطعات سنگ که بطور یکجا یا در واحدهای جداگانه در روی یک سطح مسطوی پرشیب میلغزند، اطلاق میشود.
این لغزش اغلب حالت پیشرونده داشته و ممکن است به بهمن یا جریان منتهی شود.
علل اصلی لغزش واریزهای عبارتست از افزایش نیروی آب نشستی و شیب دامنه.
این نوع لغزش در جاهایی که واریزهها یا خاک برجا به روی سطح شیبدار و نسبتا کم عمق سنگی قرار گرفته باشد، ایجاد میشود.
آغاز حرکت در این نوع لغزش هم با ترکهای کششی مشخص.
می شود.حرکت و جابجایی بخشی از مواد دامنه در امتداد یک سطح گسیختگی مشخص را «لغزش» مینامیم.
می شود.