چشمه طبیعی آبگرم محلات محور گردشگری در استان مرکزی
در میان دیدنی های استان مرکزی چشمه آبگرم محلات از شهرتی دیرینه برخوردار است و سالانه گردشگران زیادی را به ویژه در ایام تعطیل و نوروز باستانی رهسپار این شهر می کند.
به گزارش خبرنگار مهر در اراک، چشمه آبگرم جوشان محلات با خاصیت درمانی و تفریحی محور اصلی گردشگری در این شهرستان و استان است که میتواند حلقه اتصال چرخه گردشگری، جاذبه های طبیعی و تاریخی و مذهبی این شهرستان باشد.
با توجه به سابقه طولانی این چشمه در میان مردم و علاقمندان، در کتابهای تاریخی به خواص درمانی این چشمه اشاره شده است.
این چشمه در فاصله 15 کیلومتری شمال شرق محلات در کنار ارتفاعات بلند منطقه قرار دارد و مسافران زیادی به امید بهبودی و رفع بیماری به این چشمه روی می آورند.
ترکیبات آب این چشمه شامل سولفات کلسیک و از دسته آبهای هیپرترمال است و در درمان بیماری های نقرس و بیماری های کبدی، صفراوی، کلیوی و دستگاه گوارش موثر است.
به طور کلی چشمه های آب گرم به دو نوع تقسیم می شوند.
چشمههایی که منشأ ایجاد آنها حوادث طبیعی است و چشمه هایی که از بخار خمیره سنگ های سوزان درون پوسته زمین به وجود آمده اند که تحقیقات نشان می دهد چشمه آبگرم محلات از نوع دوم است و در نوع خود در کشور بی نظیر است و توانسته گردشگرانی خارجی را به ویژه از میان کشورهای حاشیه خلیج فارس، به سمت خود جلب کند.
این جاذبه طبیعی دارای قابلیت فراوانی برای سرمایه گذاری و ایجاد تسهیلات بهتر برای حضور گردشگران داخلی و خارجی است.
طرح های در دست ساخت مجتمع آبگرم محلات شامل، احداث تله کابین، چشمه و پارک سرچشمه، احداث راهرو برای استفاده بهتر از این آب در فصل سرما، غارها و نواحی ییلاقی است که در صورت تحقق میتواند قطب توانمندی در زمینه گردشگری در استان سامان یابد.
خواص درمانی کم نظیر
آب گرم محلات در خاورمیانه منحصر به فرد بوده و از نظر ترکیبات گوگرد فسفر، سیلیس و گاز درمانی «رادون» با فیزیک بدن انسان تناسب کامل دارد احداث تله کابین بین مجتمع آب گرم و سد 15 خرداد ایجاد کلینیک آب درمانی به کارگیری فیزیوتراپی و وسایل ماساژ برای بیماران عضلانی در این مجتمع 12 هکتاری موجب افزایش گردشگران منطقه میشود.
در فاصله 15 کیلومتری شمال شرق محلات، چشمه های آب گرم در میان ارتفاعات منطقه جوشان است که خواص درمانی کم نظیری دارد.
این چشمه از نوع آبهای گرم عمقی و حاصل بخار شدن خمیره سنگهای سوزان درون پوسته زمین است و حرارت آن 48 درجه سانتیگراد می باشد.
هدایت الکتریکی آب این چشمه دو هزار و 100 است که نشاندهنده وجود املاح معدنی گوناگون از جمله کلر، فلور، سیلیس، منیزیم، پتاسیم و سدیم در آنها است.
آب این چشمه از ترکیب آبهای سولفاته و کلسیک و از دسته آبهای هیپورترمال است و در درمان بیماریهای کبدی، صفراوی، کلیوی و دستگاه گوارش و بویژه بیماریهای رماتیسمی استخوانی و پوستی بسیار موثر است.
یکی دیگر از مواهب طبیعی موجود در ترکیبات معدنی این آب گرم، گاز رادون Radon است که موجب درمان انواع بیماریهای ریوی می شود.
طبق نظر کارشناسان سازمان انرژی اتمی کشور گاز رادون فقط در این محل درصد قابل توجهی دارد.
مدیر سازمان ایرانگردی و جهانگردی استان مرکزی گفت: رنگ مایل به قرمز و مزه آب چشمه های آب گرم محلات نشان می دهد که این آب به دلیل دارا بودن ترکیبات آهن و گوگرد، دارای خاصیت درمانی است.
سید محمد حسینی افزود: مجتمع چشمه آب گرم محلات که در سال 1350 ساخته شده، دارای دو مجموعه زنانه و مردانه و امکانات مجزا و یک هتل سه طبقه به مساحت سه هزار متر و 27 ویلای مجزا است.
وی افزود: احداث تله کابین بین مجتمع و سده 15 خرداد از جمله طرحهایی است که با هدف جذب بیشتر گردشگر در آینده نزدیک به مرحله اجرا در می آید.
یزدانی مدیر مجتمع آب درمانی محلات نیز گفت: بنا بر اظهار کارشناسان ایرانگردی و جهانگردی، آب گرم محلات در خاورمیانه منحصر به فرد بوده و از نظر ترکیبات گوگرد، فسفر، سیلیس و گاز درمانی رادون با فیزیک بدن انسان تناسب کامل دارد.
وی افزود: احداث کلینیک آب درمانی با حضور پزشک و فیزیوتراپ و وسایل ماساژ از جمله طرحهای در دست اقدام این مجتمع برای درمان دردهای عضلانی میباشد.
وی گفت: کار احداث تونل بین هتل و استخرهای آب گرم به پایان رسیده که این امر علاوه بر حفظ خواص آب گرم برای بدن، استفاده از استخرها در فصل زمستان را نیز امکانپذیر کرده است.
وی افزود: مجوز لازم برای ایجاد سایت اینترنتی این مجتمع اخذ شده که با راه اندازی آن مسافران خارجی می توانند نسبت به رزرو هتل و کسب اطلاعات لازم در خصوص امکانات و خواص آب گرم اقدام کنند.
سازند قم
گستردگی زیاد و وجود ذخایر هیدروکربنی در ردیف های الیگوسن – میوسن ناحیه قم سبب شده تا نام سازند از این شهر گرفته شود.
ولی چون تغییرات رخساره ای این سازند بسیار است، تاکنون برشی الگویی معرفی نشده است.
در 1955 ، گانسر، فورر و سودر، در ناحیه قم، این سازند را به شش عضو (A,B,C,D,E,F) تقسیم کردند.
آبه و همکاران (1964) عضو C را به چهار بخش (C1-C4) تقسیم کردند و بدین ترتیب سازند قم، 9 عضو دارد که با نشانه های c3,c2,c1,b,a,f,e,d,c4 مشخص می شود.
با این حال، جدا از عضوهای نهگانه، به باور بزرگ نیا (1966) ، در ناحیه کاشان، عضو قدیمی ترین را می توان به سازند قم اضافه کرد که نامبرده «عضو نامشخص» و یا «بی نام» را پیشنهاد کرده است.
از سوی دیگر، آبه و همکاران (1964)، یک عضو تبخیری به آخر رسوبات دریایی اضافه کردند.
این واحد تبخیری، در حقیقت سنگ پوش مخازن نفتی منطقه است.
در ناحیه قم، این سازند 1200 متر ضخامت دارد و ویژگی های سنگی و زیستی عضوهای نهگانه آن به علاوه دو عضو پیشنهادی جدید، از پایین به بالا، به شرح زیر است: «عضو بی نام«، 20 تا 30 متر، تناوبی از مارن سیلتی سرخ و سبز، ماسه سنگ و آهک نازک دارای مرجان، میلیولید است که در نطنز 48 متر ضخامت و فسیل Nummulites intermedius دارد.
این عضو که قدیمیترین بخش سازند قم است، با فسیل های Eulepidma cf.
dilatata به سن رویلین مشخص می شود که قابل مقایسه با بخش زیرین آسماری در زاگرس است.
بخشهایی کربناته سازند قم به لحاط پتروفیزیکی (سنگ شناسی، تخلخل، تراوایی و وضعیت مجاری ارتباطی) و تأثیر عوارض دیاژنزی بر این ویژگی ها ارزیابی گردد و در نهایت بخشهای مخزنی از غیر مخزنی تفکیک گردد.
حاصل آن، تفکیک بخشهای کربناته در قالب 4 پتروفاسیس به شرح زیر می باشد: 1- مارتها و آهکهای مارنی: تخلخل در این بخش در محدوده 14/73-1/2 درصد و تراوایی برحسب وجود یا عدم وجود شکستگیهای در محدوده 0/01/49/55md در تغییر است.
2- گریستون – پکستون ها: این بخش شامل اووئید گرینستونهای دولومیتی شده با تخلخل قالبی اوونیدی و پکستون – گرینستونهای حاوی تخلخل قالبی، اسکلتی و حفره ای می باشد که تخلخل و تراوایی در این بخش بترتیب 15/9-12/9 درصد و 0/50-0/15 md می باشد.
3- پکستون: تخلخل و تراوایی در این بخش بترتیب 0/86-5/21 درصد 0/01-0/1 md می باشد.
4- وکستون: تخلخل و تراوایی در این بخش بترتیب 1/18-6/42 میباشد.
تعاریف و مشخصات سنگ های آذرین: بنا به تعریف سنگ های آذرین به آن دسته از سنگ ها اطلاق می شود که از انجماد یک ماده داغ و پویا که به آن ماگما گفته می شود تشکیل شده باشد.
تعریف ماگما درست عکس تعریف بالا است، یعنی ماگما عبارت از ماده طبیعی داغ و پویایی است که از ذوب شدن سنگها بوجود آمده است.
به ماگمایی که از دهانه آتشفشانها خارج شود گدازه گفته می شود.
این گدازه عبارت از مایع کمپلکسی است که قسمت عمده آن از فازهای سیلیکا ته تشکیل شده است.
با وجود این، گدازه ها عموماً تعدادی بلور و حبابهای گاز به همراه دارند که نامیدن یک چنین مخلوطی کمپلکس فازهای مختلف به نام «مواد سنگی ذوب شده» تا حدی ساده کردن بیش از حد خواهد بود.
بعلاوه دلائل و شواهد قانع کننده ای وجود دارد که خیلی از مواد آذرین قبل از رسیدن به سطح زمین به صورت جامد درآمده بوده اند و یا از مواد پویایی تشکیل شده اند که در زمان جاگیری خود فقط قطمت کمی از آن به حالت مایع بوده است.
ولی برای سهولت این سنگها را هم، گرچه با تعریف اولیه تطبیق نمی کند، فقط از روی رابطه آنها با سنگهای اطرافشان جزء سنگهای آذرین نفوذی دسته بندی می نمایند.
* با توجه به مراتب فوق یا باید سنگهای آذرین را به دسته خیلی کوچکتری محدود کنیم و یا باید تعریف ماگما را آنقدر وسیع در نظر بگریم تا شامل سنگها می شود که عرفاً به آنها سنگ آذرین اطلاق میگردد.
در اینجا ما راه حل دوم را انتخاب کرده و ماگما را چنین تعریف می کنیم.
ماگما به تمام مواد طبیعی پویایی گفته می شود که سنگها آذرین از آن بوجود آمده و قسمت قابل توجهی از آن را یک فاز سیلیکاته مایع تشکیل می دهد.
از نقطه نظر شیمی فیزیکی ماگما عبارت است از یک سیستم مرکب که از یک فاز مایع یا یک فاز و چند فاز جامد تشکیل شده باشد.
بعلاوه در ماگما ممکن است در تحت شرایط خاص یک فاز گازی نیز وجود داشته باشد.
وقتی گازهای خارج شده از آتشفشانها را معرف فاز گازی موجود در ماگما فرض کنیم.
می توانیم بگوییم که قسمت عمده فاز گازی ماگما از بخار آب تشکیل شده است و بعلاوه دارای مقادیر کمی ، ، HF ، ، و غیره می باشد.
باید توجه داشت که چون در زیر زمین در عمق بیش از چند صد متر آب در بالاتر از فشار بحرانی خود قرار دارد چه آن را جزء گازی و چه جز فاز مایع فرض کنیم تفاوتی نخواهد داشت.
انجماد به سنگ های آذرین، یا در سطح زمین صورت می گیرد و یا در داخل پوسته زمین، سنگهای آذرینی را که از انجماد ماگما در سطح زمین بوجود می آید سنگ های آذرین خروجی می نامیم و به آن دسته از سنگهای آذرین که از انجماد ماگما در داخل پوسته زمین تشکیل میگردد، سنگ های آذرین نفوذی گفته می شود.
خود سنگهای نفوذی را هم میتوان به دو دسته تقسیم کرد.
یکی سنگهای نفوذی عمیق که در عمق نسبتاً زیاد تشکیل و معمولاً به صورت توده های نسبتاً بزرگ دیده میشود و دسته دیگر سنگهای نفوذی نیمه عمیق که دو عمق کم و معمولاً به صورت توده هایی که لااقل یکی از ابعاد آنها کوچک می باشد مانند دایکها و سیل ها مشاهده می شوند.
اگرچه تشخیص بین سنگهای عمیق و نیمه عمیق اصولاً از روی بافت و ساخت سنگها میسر می باشد ولی در بعضی موارد نیز باید از وضع زمینشناسی و پیدایش سنگها اطلاع داشت و بعلاوه در حالات خاصی ساخت و بافت سنگ عمیق امکان دارد شبیه ساخت و بافت سنگ نیمه عمیق باشد و بالعکس.
وجود 622 آتشفشان فعال در دنیا که از دهانه یا شکافهای آنها گاهگاهی مواد مذاب سیلیکاته خارج می شود، ساخت و بافت عده زیادی از سنگ های آذرین و همبری ناگهانی اغلب دایک ها و سیل ها نشان می دهد که سیال سیلیکاته می تواند در تحت شرایط معینی در زیرزمین وجود داشته باشد.
تجربیات آزمایشگاهی هم نشان داده است که می توان فلدسپات ها و عده دیگری از کانیهای تیپیک سنگهای آذرین را از سرد کردن محلول های سیلیکاته داغ مصنوعاً تهیه کرد.
ساخت سنگهای آذرین: عده از ساختهای سنگهای آذرین را فقط می توان در مقیاس بزرگ و در روی زمین مشاهده کرد که خود به خود قابل استفاده در سنگ شناسی توصیفی نیستند.
مهم ترین این دسته از ساختها عبارتند از: ساخت منشوری یا ستونی در بازالت ها، ساخت بالشی در باز التها، در زههائی که در برخی فنولیتها و بازالت ها مشاهده می شود، سیستم درزههای مکعبی ای لوز وجهی که در خیلی از سنگهای آذرین دیده می شود.
دسته دیگر ساختها را می توان در نمونه های کوچک هم مشاهده کرد که مهم ترین آنها عبارتند از: ساخت توده ای – عده ای از سنگهای آذرین دانه درشت می باشند و وقتی بخواهیم مثلاً آنها را گذرگاهها استخراج کنیم در هیچ جهتی سادهتر از جهت های دیگر نخواهد شکست و بعلاوه در این سنگها هیچ نوع اثر لایه بندی هم دیده نمی شود.
ساخت این سنگها را توده ای گوییم.
ساخت جریانی – چون اصولاً سنگهای آذرین در اثر جریان یافتن و سرد شدن آنچه در اصلاح ماگما گفته می شود در داخل یا روی پوسته زمین بوجود می آید، در اثر این جریان ممکن است کانیهایی که در ابتدا تبلور می شود به صورت موازی قرار گیرد.
گاهی هم علاوه بر کانیها قطعه سنگهای هم داخل این ماگما وارد می شود و آن ها را زینولیت می نامیم.
در اثر جریان به صورت موازی در می آید.
این نوع ساخت را به طور کلی ساخت جریانی گوییم که به دو نوع ساخت جریانی خطی و ساخت جریانی صفحه ای تقسیم می شود.
به این ترتیب که وقتی کانیهای منشوری شکل مانند آمفیل ها موازی هم قرار گیرند ساخت جریانی خطی بوجود می آید و وقتی کانی های صفحه ای شکل مثل میکاها موازی هم می شوند به آن ساخت جریانی صفحه ای گفته می شود.
عملاً دیده می شود که سنگها در صورتی که دارای ساخت جریانی صفحه ای باشند در امتداد موازی با این صفحه ای خیلی آسانتر شکسته می شوند.
معمولاً سخت ترین جهت شکست سنگ امتدادی موازی با صفحه عمود بر این ساخت جریانی است.
کانی های سنگهای آذرین کانی های سیلیس: مهم ترین کانی های سیلیس که فرمول شیمیایی همه آنها است عبارتند از: الف: کوارتز که در سیستم هگزازگونال (تریگونال) متبلور می شود و دارای انواع زیر است: کوارتز یا کوارتز درجه حرارت پایین: که از درجه حرارت معمولی تا درجه حرارت پایدار است.
کوارتز یا کوارتز درجه حرارت بالا: که بین تا پایدار است و از درجه حرارت بالاتر هم می تواند به صورت نیمه پایدار وجود داشته باشد.
ترکیب کانی شناسی متوسط سنگهای آذرین: ب) تدیرعیت که در سیستم های اورتوردمبیک و هگزاگونال متبلور میشود و دارای انواع زیر است و تریدعیت از درجه حرارت معمولی تا درجه حرارت پایدار است.
تریدعیت بین درجه حرارت و پایدار است.
تریدعیت در درجه حرارت بالاتر از دیده می شود ولی بین و پایدار است.
در درجه حرارت بالاتر از به صورت نیمه پایدار دیده می شود و در ذوب می شود.
ب) گرلیستو بالیت که در سیستم تتراگونال تبلور می شود و دارای انواع زیر است: کریستو بالیت از درجه حرارت معمولی تا درجه حرارت الی می تواند وجود داشته باشد ولی پایدار نیست.
کرتیسو بالیت ، از درجه حرارت - بالاتر می تواند وجود داشته باشد ولی حدود پایداری آن بین و است که در درجه حرارت اخیر ذوب می شود.
دیاگرام تعادلی کانی های سیلیس کوازیک، فاز فشار زیاد سیلیس است که در فشارهای زیاد پایدار است و برای اولین بار در سال 1953 میلادی در فشار 35000 اتمسفر به طور مصنوعی دو امر یک تهیه شد ولی به صورت طبیعی نیز یافت میشود.
علاوه بر انواع مصنوعی سیلیس که از ذکر آنها صرف نظر می شود نوعی سیلیس نهایی بلورین هم بنام کلسدوئن وجود دارد.
شکل بالا دیاگرام تعادلی فازهای مختلف را برحسب تغییرات فشار و درجه حرارت نشان می دهد.
فلدسپات ها: فلدسپات ها اصولاً آلوموسیلکتهای سدیم، پتاسیم، کلسیم و باریم هستند که در سیستم های منوکلینیک و تریکلینک تبلور می شوند و میتوان آنها را به سه دسته زیر تقسیم بندی کرد: 1) فلدسپاتهای قلیایی به فرمول عمومی 2) بلاژیوکلازها به فرمول عمومی 3) فلدسپاتهای باریم به فرمول عمومی فلدسپاتهای قلیایی یک سری ایزومورف بین مولکو ارتوز و ملکول آبست هستند و پلاژیو کلازهایک سری ایزومورف دیرگند بین آلبیت و انورتیت.
فلدسپاتهای قلیایی معمولاً کمتر از 5 الی 10% از ملکول آنورتیت دارند ولی در انواع بر سدیم آنها ممکن است مقدار ملکول کلسیم بیشتر باشد.
مقدار ملکول ارتوز پلاژیو کلازها هم معمولاً از حدود 10% -5 بیشتر نیست.
فلدسپات پتاسیمی که در بالاترین درجات حرارت متبلور می شود و سیستم منوکلنیک متبلور می شود و سانیدین نامیده می شود.
در حد نهایی دیگر میکروکلین ها قرار دارند که در پایین ترین درجه حرارت متبلور می شوند.
آلبیت ها معمولاً تریگلینک هستند ولی وقتی حرارت داده شوند به منو کلینیک تغییر سیستم می دهند.
وقتی فلدسپات های باریم بیش از 90% ملکول داشته باشند با سم سلزین خوانده می شوند و اگر کمتر از 30% از این ملکول داشته باشند بنام هیالوفان گفته می شوند.
آلبیت شاخص ترین کانی اپیلیت است.
الیوین ها: الیوین ها در سیستم ارتورومبیک متبلور می شوند مخلوط ایزومورف فرستریت و فایالیت هستند که دارای دو کلیواژ ناقص در امتدادهای هستند.
هرچه مقدار آهن الیوین ها بیشتر باشد نوع کلیواژ آنها بهتر است.
سختی آنها 7 تا و جرم مخصوص آنها 22/3 تا 39/4 گرم بر سانتی متر مکعب است.
فرستریت خالص در سنگهای آذرین یافت نشده است.
ترکیب الیوین دونیت ها و یریدوتیت ها به ترتبیت است.
الیوین های در کابردها و بازالت ها و تراکمی بازالت ها و تراکیت ها زیاد دیده می شود.
فایالیت بطور معمول دو سینیت ها کوارتز دار همراه با هد نبرژیت و آرنود زونیت دیده می شود ولی در گرانیت هانادو است.
در سنگهای آتش نشانی اسیدی و قلیایی نیز دیده شده است.
الیوین ها در محور مثبت و منفی هستند علامت آنها در Fa تغییر می کند.
مهم ترین ایموین ها عبارتند از: بازالت: تعریف: بازالت عبارت است از سنگ آتش نشانی تمام بلورین، نیمه بلورین و گاهی شیشه ای است که دارای بافت آنانیتی است و گاهی نیز به صورت تودههای نفوذی کم عمق ظاهر می شود مهم ترین کانی های که در ؟؟
دیده میشود عبارتند از: بلازیو کلاز (لابرادوریت) 40 تا 60 درصد کانی های فرماتیزین (پیروکسن های منوکلنیک اولیوین) 00 تا 30 درصد کانی ها: ترکیب متوسط پلاژیو کلازهای یک سنگ باید لابرادوریت یا باریکتر از آن باشد تا بتوان آن را جزء دسته بازالت ها قرار دارد.
معمولاً تغییرات زیادی در ترکیب بلاژیو کلازها دیده می شود.
بلورهای درشت ممکن است آنورتیت، بیتوونیت و یا در اکثر لابرادوریت باشد و این پلاژیوکلازها خیلی وقت ها زونه هستند.
بلورهای درشت هرچه اندازهشان کوچکتر باشد اسیدترند و بلاژیوکلاز خمیره از آنها هم اسیدتر است.
در بازالت های دانه درشت بلورهای بزرگتر پیروکسن از نوع اوژیت دیوپسیدیک است، در صورتیکه بلورهای کوچک از نوع پیجنیت می باشد.
در بازالتهای دانه ریز یک نوع پیروکسن نیمه پایدار باسم اوژیت ساب کلسیک دیده می شود.
هیپرستن نیز ممکن است در بازالتها دیده شود ولی خیلی کمتر از اوژیت که اکثراً در بازالت ها وجود دارد.
الیوین دواین سنگها دیده می شود و ممکن است ترکیب آن در یک سنگ تغییر کند به طوریکه دانه های ریزتر داراری آهن بیشتری باشد.
محل تشکیل بازالت: بازالت فراوان ترین سنگ آذرین خروجی است و اکثر به صورت جریان های گدازه ای و هم چنین سنگ های آذر آواری دیده می شود.
سه دسته مهم بازالت از نظر زمین شناسی وجود دارد: 1) بازالت های جلگه ای که همراه با کوارتز دیاباز ظاهر می شود با ضخامتهای زیاد وسعت خیلی زیاد را می پوشاند مثلاً در حوالی دریاچه سویریور امریکا 5000 متر ضخامت دارد در ایالت واشنگتن امریکا بازالتی که از این نوع است و باسم باز است رودخانه کلمبیا نامیده می شود وسعتی معادل 000/500 کیلومتر مربع را می پوشاند و بازالت دکن در هند 350000 کیلومتر مربع وسعت دارد.
برآورد شده است که طی تاریخ زمین شناسی 3 میلیون کیلومتر مکعب از این نوع بازالت از زیرزمین خارج شده است.
2) باز الت های الیوین دار کحه در ناحیه اقیانوس ها و معمولاً همراه با مقدار کمی تراکیت و فنولیت دیده می شود.
3) باز الت های که همراه با آندزیت و داسیت و دیولیت دیده می شود و اکثراً در نواحی چین خورده ظاهر می شود.
شیل ها: شیل مطابق تعریف سنگ آواری دانه ریزی است که خیلی به سهولت ورقه ورقه و یا در امتداد سطوح معینی خرد و شکسته می شود.
شیل ها را از روی کانی های سیلتی موجود در آنها طبقه بندی می کنند و از اینرو می توان آنها را به چهار دسته تقسیم کرد.
در مورد شیل های ریزدانه که فاقد دانه های سیلتی است، یا تجزیه شیمیایی آنها را مبنای تقسیم بندی قرار می دهند و یا اینکه آنها را از روی طبقات ماسه سنگی که همراه آنها وجود دارد طبقه بندی می کنند و اگر بخواهیم آنها را خیلی دقیق طبقه بندی کنیم بایستی به وسیلهی اشعهی x نوع کانی رسی آنها را معلوم کرده از روی آن طبقه بندی نماییم.
1- شیل های سیلیسی: قسمت عمدهی این سنگها از دانه های ریز کوارتز که دارای ابعاد سیلت می باشد، تشکیل شده است.
دانه های فلدسپاتی معمولاً نادر است ولی سیمان این شیل ها ممکن است آهکی، گلوکونیتی، آهن دار و یا کربندار باشد.
رنگ این شیل ها معمولاً سبز تا خاکستری است و گاهی هم به رنگهای قهوه ای، قرمز و سیاه دیده می شود.
این شیل ها معمولاً مثل ارتو کوارتزیت های سیلیسی معرف بیشتر روی دریاست.
2- شیل های فلدسیاتی: شیل های فلدسیاتی که گاهی هم آنها را شیل های کائولینیتی می نامند همیشه دارای بیش از 10% فلدسیات است و ماتریکس آنها از کانولینیت یا کانی های رسی تشکیل شده است.
این شیل ها از نظر اندازه در حد سنگهای سیلتی ماسه ای تا سیلتهای رسی می باشند و گاهی هم دانه درشت تر هستند.
این شیل ها معمولاً همراه با آرگوزها دیده می شود.
رنگ این سنگها معمولا خاکستری، سبز، قرمز، و شکلاتی است.
3- شیل های الکتریکی، این سنگها نظیر فیلارنیت ها بوده اکثرا همراه آنها دیده می شوند و این شیل ها همیشه فلدسپات وجود دارد و مقدار آن ممکن است بیش از کوارتز باشد و کلریت در ماتریکس سنگ دیده شود.
این سنگها معرف فرسایش شدید در مناطق کوهزائی هستند.
4- شیل های میکادار: این سنگها نظیر ساب فیلارنیتها هستند و اکثراً هم همراه آنها دیده می شود مقدار زیادی ورقه های میکا در این سنگها دیده می شود که غالباً باسر لیست همراه است.
رنگ این سنگها معمولا خاکستری قهوه ای است ولی گاهی نیز برنگهای قرمز و سبز نیز دیده می شوند.
روش مطالعه سنگهای رسوبی: راههای زیادی برای مطالعه رسوبات و سنگهای رسوبی وجود دارد از آن مجله مطالعه انها از نظر ترکیب کانی شناسی ، بافت و ساختمانهای رسوبی است اطلاعات زیراندیشی را در بررسی های سنگهای رسوی چه در روی زمین و چه در آزمایشگاه در اختیار می گذارد.
اکثر سنگهای رسوبی از دو جزء اصلی تشکیل شده اند یک جزء اواری مثل قلوه سنگ، شن، ماسه، و دانه های ریزتر که از یک محل دیگر در نتیجه خرد شدن سنگهای قبلی حمل شده به محل ته نشست انتقال یافته است و یک جزء شیمیایی و یا بیولوژیکی مثل کلسیت – آراگونیت – چدن که با در محل تشکیل رسوب و یا نزدیک به آن در نتیجه فعل و انفعالهای شیمیایی و تغییرات فیزیکی و یا از بقایای موجودات زنده تشکیل شده است.
نسبت این دو جزء در سنگهای رسوبی فیلی متفاوتست و بین دو حد نهایی بهر نسبتی ممکن است وجود داشته باشد.
سنگهای رسوبی آواری مثل کنگلومرا و ماسه سنگ و شیل عبارت از سنگهایی است که قسمت عمده آنها از اجزاء آواری تشکیل شده است.
رسوبات غیر آوری مانند سنگ آهکی و سنگ کچ اکثرا از موادی تشکیل شده است که یا در نتیجه اعمال شیمیایی و یا درنتیجه اعمال بیولوژیکی بوجود آمده است.
بدیهی است ممکن است رسوبات دسته دوم پس از تشکیل محل شده و در محل دیگری به صورت رسوبات آواری ته نشین شوند.
بافت سنگهای رسوبی به مشخصات اجزاء تشکیل دهنده ی این سنگها بستگی دارد.
اجزاء عمده سنگهای رسوبی آواری عبارتند از: دانه های اصلی ماتریکس – ماتریکس عبارت از دانه های ریزتری است که بین دانه های اصلی قرار می گیرد.
نمایش تشکیل ماتریکس دو مرحله ای بعداز ته نشست رسوبات در داخل رسوبات از نوع فیلاز نیت (گریوکی) ماتریکس سنگهای آواری ممکن است بیش از یک روش بخصوص در سنگ بوجود بیاید به طوری که دیکنسن پیشنهاد کرده است ماتریکس ها را می توان به انواع ریز تقسیم بندی نمود: الف) یروتوماتریکس، عبارت از رسی است که در هنگام ته نشست رسوبات آوری در لابلای دانه های آوری باقی مانده است و بر اثر عمل شستشو در محیط های آبی و یا بر اثر عمل رینوئینگ در محیط بادی از بین دانه های آواری به علت کم بودن انرژی محیط رسوبی خارج نشده است.
ب) اورتوماتریکس، عبارت از مواد دانه ریزی هستند که بر اثر تبلور دوباره در سنگهای رسوبی بوجود می آید.
ج) آبی ماتریکس که بر اثر دگر ساتی دیاژنزی دانه های آواری با اندازه ی ماسه تولید می شود.
د) ماتریکس کاذب، ماتریکس کاذب بر اثر خود شدن و تغییر شکل قطعات پلیتی تولید شود 3- سیمن – سیمان ، دانه های اصلی و ماتریکس رابه هم می چسباند .
گاهی در سنگهای رسوبی ماتریکس وجود ندارد یعنی یک عده دانه های هم اندازه به وسیله ی سیمانی به هم چسبیده اند و در حقیقت نمی توان دانه های اصلی و ماتریکس را در این سنگها از یکدیگر تمیز داد.
ادامه ی بازالتها 2 دگر سانی بازالت ها: سنگهای بازالتی اغلب به آسانی دگرسانی می شوند.
یکی از عوامل ناپایداری این سنگها در سطح زمین وجود مقدار زیادی کانیهای آهن دارد می باشد که در آنهاآهن به صورت Fe2+ است و همراه با تبدیل آهن دو ظرفیتی به آهن (fe+3) در سطح زمین در سنگهای بازالتی نوعی دگرساتی صورت می گیرد که توأم با تغییر رنگ عمومی این سنگها است.
مثلاً رنگ سیاه بازالت ها نشانه حالت اولیه و دگرسان نشده آنهاست، در صورتی که رنگهای رنگین کمان، آبی، زرد و سبز روی الیوین ها نشاندهنده اکسیده شدن قشر نازکی در روی این الیوین ها و تفرق نور شدیدتر این سنگها و تشکیل ذرات ریز هماتیت دانست.
دگر سانی های گرمابی و دو ترکیب نز سبب تغییرات شدیدی در این سنگها می شود.
الیوین اغلب به مجموعه ای از اکسیدهای آهن و کانی های رسی که به اسم عمومی Idding site خوانده می شود تبدیل می گردد و پیروکسن ها که مشکل تر تحت تأثیر این نوع دگرسانی قرار می گیرد ممکن است به مجموعه ای از کلریت ، سرپانتین ، کانی های رسی و اکسیدهیا Ti-Fe تبدیل شود.
پلاژیوکلازهای کلسیک معمولاً با کانی های رسی، سرلیست و سیلیکات های هیدراته Ca و Al جانشین می شود.
در مناطق خشک (مانند ایران) حفره های موجود در بازالت های حفره ای معمولاً با نوعی رسوب کربنات کلسیم خاکی که به کالیش یا کالیچی نامیده می شود پر میگردد.
شکل و فرم توده های بازالتی: بازالت ها، هم به صورت توده های نفوذی و هم به صورت توده های خروجی یافت می شود وقتی بازالت ها به صورت توده های نفوذی کم عمق یا نیمه عمق تشکیل شود، دارای فرم های دایک، سیل، دودکش های آتشفشانی و Plugs است که به علت سرعت انجماد اغلب دارای بافتهای امانیتیک می شود که ندرتاً هم ممکن است مقدار کمی شیشه در آن تشکیل شود.
بعلاوه بافت های حفرهای با تعداد نسبتاً کمی حفره نیز در این سنگها گاهی دیده می شود ساخت منشوری یکی از پدیده های عادی این توده ها است که یال منشورها عمود بر دیواره خارجی می باشد.
وقتی توده های بازالت ها دانه درشت تر شود به انواع داریت (دیاباز) و نهایتاً گابرو تبدیل می شود.
دیدنی بازالت های جلگه ای معمولاً تعدادی خیلی زیادی دایک های بازالت وجود دارد که معبر عبور ماگیمای می باشد که بازالت جلگه ای را تشکیل داده است.
ولی مهم ترین فزم بازالت ها به صورت توده های خروجی است.
از آنجائی که ماگمای بازالتی نسبت به ماگماهای پرسپولیس دارای ویسکوزیته کمتری می باشد دارای گسترش زیاد و ضخامت نسبی کمتری است و در نتیجه کمتر تشکیل کوههای مخروطی شکل آتشفشانی زیب و چشمگیر می دهد و باز هم به همین دلیل این ماگماها گاز خود را خیلی زود از دست می دهد و کمتر حالت انفجاری پیدا می کند، در نتیجه حجم جریانهای گدازه ای بازالتی به مراتی بیش از حجم سنگهای آذر آواری معادل آن است.
جریانهای گدازهای : جریانهایی گدازهای از نظر ابعاد، و بی گدازه، مورفولوژی سطحی و ساخت داخلی خیلی متغیر است.
مثلاً یک جریان گداز معمولاً حجمی بین 1% تا 1 کیلومتر مکعب دارد که در چند روز تا چند سال ممکن است تشکیل میشود.
و به این ترتیب میتوان محاسبه کرد که دبی این گدازهها ممکن است 105 متر مکعب/ دقیقه نیز برسد.
طول یک جریان گدازه ای هم گاهی خیلی زیاد است تا چند ده کیلومتر میرسد.
یکی از فرم های معمول گدازههای بازاتی نوع پاهویی هویی است.
اگر در ضمن اینکه قسمتهای زیرین این گدازه ها سیال بوده و جریان دارد قشر سطحی آن به حالت جامد در آید، ممکن است ماگمای زیرین از محل خارج شود و فضای خالی تونل یا لوله شکلی باقی بماند که میتوان آن را تونل گدازهای نامید.
بعضی جریانهای گدازهای نوع pahoehoe ممکن است پس از طی مسافتی در نتیجه سرد شدن به گدازه های نوع Aa که دارای سطح خشن تری است، تبدیل بشود.
این نوع گدازهها گاهی ساخت داخلی منشوری شکل از خود نشان میدهد.
به علت اینکه سطح زیرین گدازههای وبازالتی خیلی سریع سرد میشود و قسمت عمده حرارت از سطح بالایی توده دفع میشود اثر دگرگونی سنگهای بازالتی روی سنگهای زیرین بسیار جزئی و قابل چشم پوشی است.
در دریاها یکی ندیدهها جالی و مهم که در نتیجه فعالیتهای ماگمایی بازالتی بوجود میآید گدازههای بالستی شکل است که در نتیجه بیرون ریختن ماگمای داغ در داخل اب دریا تشکیل میشود.
این باشها معمولا دارای مقاطع نزدیک به دایرهای یا بیضی شکل است و به علت شکل غیر متقارنی که دارد می توان از آنها برای تعیین زیر و روی لایه های گدازهای مربوط استفاده کرد.
قشر سطحی این بالشها اغلب دارای بافت شیشهای است که در نتیجه دگرسانی امکان دارد.
به پالاگوئیت، کربناتها، زئولیتها تبدیل میشود و بین بالشها ارائه کند.
ماسه سنگ : ماسه سنگها را میتوان به سه دسته اصلی تقسیم بندی کرد و بعضی از این دستهها نیز خود با انواع مختلف تقسیم بندی میشوند.
سه دسته از ماسه سنگها عبارتند از : کوارتز آرنیت 2- آرکوز 3- لیتارنیت سنگ شناسی ماسهها و ماسه سنگها سنگ شناسی، سه سنگها اطلاعاتی در مورد ترکیب کانی شناسی، سه سنگها و چگونگی پیدایش آنها در اختیار میگذارد و از اینرو در مورد تاریخچه ی زمین شناسی و حوضههای رسوبی و با توجه به جریان های گذشته اطلاعات سفیدی را در مورد سنگهای نشاء و ناحیهی نشاء بدست میدهد.
بررسی ماسه سنگها در زیر میکروسکوپ و شناسایی ارتباط بین دانهها با یکدیگر و با سیمان، فابریک سنگ، دانهها، تخلخل و تغییرات تخلخل بر اثر سیمان دار شدن از نظر تغییرات دیاژنزی ، اطلاعات مهمی در اختیار میگذارد.