دانلود مقاله آداب و رسوم دزفول

Word 203 KB 19381 38
مشخص نشده مشخص نشده جغرافیا - زمین شناسی - شهرشناسی - جهانگردی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • بررسی و شناخت آیین ها و رسوم در شمار فرهنگ مردم می باشد که یکی از جنبه های و زمینه های تحقیقی و پژوهش مردم شناختی است آن چه زمینه ی تحقیق و بحث و نظر را درباره این پدیده ی فرهنگی آورده، نوشته ها، گفته ها و برگزاری چنین رسومی در بین مردم بوده و می باشد.


    آیین ها، رسوم و همچنین برگزاری آن ها تمامی به ویژگی های فرهنگی، اجتماعی، تاریخی ، جغرافیای و اعتقادی جامعه بستگی دارد.

    به همین منظور کمتر می توان شاهد رسوم یکسان دو جامعه یا کشور بود.


    از جمله این رسوم جشن ها و سوگوارها هستند که در زبان فارسی واژه ی جشن برای برگزاری رسوم شاد به کار می رود جشن ها گذشته از سرور و شادی که به همراه دارند در برخی از ویژگی های مشترک هستند مانند مهمانی دادن، خوردن، آشامیدن ، گردآمدن و غیره ...

    .


    آیین ها و جشن ها به گروهایی تقسیم می شوند که عبارتند از: جشن های باستانی، دینی، مذهبی ، ملی و خانوادگی.
    در این کتاب بخشی از رسوم دزفول مربوط به مراسم عروسی که جزیی از جشن ها و آیین های خانوادگی می باشد مورد بررسی و گردآوری قرار گرفته است سعی در تلاش بر این اساس بوده که از آغاز تا پایان و به ترتیب زمانی و متداول عنوان و نامه های تک به تک مراسم عروسی ذکر شود سپس به بررسی و شرح یک از این عناوین پرداخته شده است همچنین هر یک از عنوان ها به زبان فارسی و گویش دزفولی با آوا نوشت نگارش یافته اند.


    لازم به ذکر است تمامی موارد جمع آوری شده در این کتاب شامل اطلاعات برداشت ها و تجارب مولفان این کتاب بوده که پس از بحث و بررسی و نتیجه گیری مکتوب شده اند.


    این مجموعه اولین کتابی است که در زمینه ی آیین و رسوم مراسم عروسی مردم دزفول بدین شیوه تالیف شده و به جرات می توان گفت که: قبل از این هیچ گونه منبع و مأخذی در این زمینه مکتوب نشده است با این وجود مولفان این مجموعه ادعایی مبنی بر این که کامل و جامع ترین اثر را تألیف کرده اند ندارند بلکه این کتاب می تواند سرآغاز و مقدمه ای برای گسترش نوشته های صاحب نظران محسوب شود.


    در پایان شایسته است از همکاری و همیاری و لطف موسسه ی فرهنگی دزفول شناسی کمال تشکر و قدردانی را به عمل آوریم.



    تاریخچه
    شهر دزفول پیشینه ای چند هزار ساله دارد و از قدیمی ترین شهرهای استان خوزستان به شمار می رود.


    در گذشته شهری نزدیک محل کنونی دزفول با نام آوان قرار داشته که پایتخت تمدن عیلامیان بوده است واژه دزفول معرب واژه پهلوی دژیل یا دژبوهل می باشد واژه پل نیز از پلی که در زمان شاپور اول ساسانی در دزفول ساخته شده گرفته شده است.


    از افتخارات تاریخی این شهر می توان به دانشگاه بزرگ چندی شاپور اشاره نمود که بزرگترین مرکز آموزش پزشکی، فلسفه و نجوم روزگار ساسانیان بود آورده اند که دانشگاه چندی شاپور نخستین دانشگاه دنیا بود که رشته های مختلف پزشکی در آن تدریس می شد و دانشمندانی از سراسر دنیا در این دانشگاه به تحقیق و تدریس می پرداختند.


    مردم دزفول فارسی را با لهجه شیرین دزفولی که تا حدودی شبیه لهجه شوشتر می باشد ادا می کنند و همانند سایر شهرهای ایران لهجه خاصی را در گویش محلی دارا می باشند.


    از سوغاتی های مهم شهر دزفول می توان به انواع شیرینیجات و کلوچه های محلی مثل کلوچه خرمایی، شیرینی های کنجدی، حلوا شکری، ارده و ...

    اشاره نمود.


    همچنین سرشیر و ماست محلی از لبنیات مقوی دزفولی است که از شیر گاومیش تهیه می شود علاوه بر خوراکی های محلی مرکبات دزفول به خصوص پرتقال بسیار مرغوب و معروف است.


    صنایع دستی نظیر کپو، سجاده و ظروف ورشویی، نمد و ...

    با رنگ های متنوع زینت بخش سبد سوغاتی گردشگران این شهر است انواع گل های رز از جمله رز سیاه، مریم و ...

    در دزفول پرورش داده می شود و به کشورهای اروپایی و حاشیه خلیج فارس صادر می شود.


    شهر جندی و یعقوب لیث صفاری
    بقعه شاه ابوالقاسم با گنبد بلند مضرس سفید و با عظمت رنگ از دور در قسمت شمال شرقی آبادی اسلام آباد خودنمایی می کند گنبد بنا از بهترین نوع گنبدهای مخروطی واقع در خوزستان است که می توان آن را آرامگاه موسس سلسله صفاریان (یعقوب لیث صفاری) دانست.


    چون یعقوب به همراه برادرانش در سیستان به رویگری اشتغال داشت از این روز این سلسله به نام صفاریان مشهور گردید.

    بنای بقعه دارای ورودی خارجی است که دو ستون بازوئی در اطراف سر در بنا وجود دارد سازه اصفلی بنا خشت خام با ابعاد 30 * 20 دارای نقوش برجسته و ملات آن گچ و خاک است و در داخل ستونها از نی به عنوان مصالح ساختمانی استفاده شده است بقعه مذکور با شماره 2550 در ردیف آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.


    بافت قدیم دزفول
    بافت قدیم دزفول که در کنار رودخانه دز شکل گرفته است و شامل محلات مسکونی در هم تنیده ای است که به سبب اقلیم خاص این شهر کوچه های باریک و سرپوشیده ای به نام ساباط این پیوستگی بین محلات را میسر می نموده است.


    بافت قدیم شامل 28 محله است که از آن جمله می توان به محله های: سیاهپوستان، خراطان، کرناسیون، شاه رکن الدین ، قلعه، بازار ، مسجد، علی مالک ، صحرا بدر و ...

    اشاره نمود در بافت هر محله هم می توان ترکیب کامل حمام، مسجد و سایر بناهای مورد نیاز یک محله را مشاهده کرد که ساختار هر محله را در عین پیوستگی بافت مستقل می کند خانه های بافت قدیم همه نمای آجری (خوون چینی) دارند و تزئینات آجری بی نظیر بافت قدیم دزفول را به شهر آجر معروف نموده است.


    در گذشته از راه زیرزمین (شوادان) و نیز پشت بام خانه های محلات بافت قدیم به هم متصل بوده است که یکپارچگی و ارتباط بیشتر مردم یک محله را سبب می شده است آنچه که در عکس می بینید مجموعه تاریخی شاه رکن الدین دزفول است.


    آسیابهای باستانی
    بر روی رودخانه دز 13 شادروان وجود دارد که از جمله کاربری های آنها ، آسیاب و رنگرزی بوده است که به نام های آسیاب گله گر بالایی و پایینی ، رعنا و ...

    معروف بوده اند این بناهای تاریخی از سنگ و گچ و آجر ساخته شده اند.


    معروف است که این آسیابها در زمان صفویه ساخته شده اند و آمده است که در این دوره (دوره صفویه) حدود 50 تا 60 آسیاب در وسط رودخانه ساخته شده که اخیرا (تا 30 سال پیش) هم کار می کرده است.


    شایان ذکر است که آسیابهای آبی دزفول به شماره 3984 در ردیف آثار ملی ایران به ثبت رسیده اند آسیاب هایی که در کنار پل قدیم دزفول قرار دارند پی هایی آسیابها در تمام بدنه ها و پایه ها قدیمی است و به نظر می رسد از دوران ساسانی باشد.


    موزه مردم شناسی- حمام کرناسیون
    حمام کرناسیون (موزه مردم شناسی) که به شماره 8477 در ردیف آثار ملی ایران به ثبت رسیده یکی از بناهای زیبایی دوره زندیه در دزفول است این بنا با مساحتی حدود 880 متر مربع دارای سردری کوچک و زیبا با تزئینات ساده آجر کاری می باشد.


    در محوطه ای باز و در مرکز محله کرناسیون قرار دارد و شامل بخشهای مردانه و زنانه بوده و دارای فضاهای متعددی از قبیل سربینه و گربینه و آتشدان و ...

    است.


    به طور کلی فضاهای بخش مردانه نسبت به بخش زنانه در ابعاد بزرگتری ساخته شده است سربینه ها به صورت شش ضلعی بوده و حجره هایی به صورت عمودی بر هر یک از اضلاع آن جهت تعویض لباس قرار گرفته است.


    مرمت این بنای زیبا از سال 82 آغاز گردیده و در سال 1385 تبدیل به موزه مردم شناسی دزفول شد با گشتی در موزه به خوبی می توان با حال و هوا و انواع مشاغلی که در دزفول بوده آشنا شد.
    دریاچه سد دز
    یکی از زیباترین دریاچه های ایران و جهان در شمال غربی دزفول و پشت دو کوه شاداب و تنگوان شکل گرفته و چهره زیبایی به منطقه شهیون داده است این دریاچه زمینه مساعدی جهت انجام ورزشهای آبی از جمله قایقرانی، اسکی ، شنا و ...

    به وجود آورده است وجود چند جزیره کوچک و بزرگ که روی آنها انبوهی از درختان کنار و بادام کوهی به چشم می خورد جلوه دیگری به دریاچه بخشیده است.


    به گونه ای که جزیره بزرگ وسط دریاچه با مساحتی بالغ بر شصت هزار متر مربع چشم انداز زیبایی را به وجود آورده است بر روی این جزیره درختان کنار (صدر) بادام کوهی ، کلخنگ و بید و همچنین جانوران کوچکی مانند روباه و خرگوش در کنار پرندگان زیبایی مثل تیهو و کبک و پرندگان دریایی حیات وحش بی نظیری را به وجود آورده است.


    لازم به ذکر است که این جزیره به دلیل موقعیت جغرافیایی خوب و مسطح بودن زمین آن شرایط مناسبی را جهت احداث مراکز تفریحی و اقامتی و جذب هر چه بیشتر گردشگران به منطقه فراهم آورده است.



    پارکهای تفریحی دزفول: پارک دولت، پارک علی کله، پارک پل باستانی (ولی عصر)، پارک بعثت و باغ وحش ، پارک دوره ، باغ پرندگان ، پارک گنجینه لاله، پارک سی هکتاری، پارک جنگلی میلاد.

    بیمارستانهای دزفول: بیمارستان دکتر گنجویان، بیمارستان نبوی، بیمارستان افشار مکانهای اقامتی و رفاهی: هتل و رستوران جهانگردی، کمپ نوروزی شهرداری با امکانات رفاهی 250 تخته چادر- سرویس بهداشتی- حمام و ...

    ، مهمانسرا و رستوران روناش، رستوران سوم شعبان، رستوران و مجتمع فرهنگی سینمایی، خانه معلم رستوران پارسیان مکانهای تاریخی و گردشگری: 1.

    پل ساسانی 1750 ساله انتهای خیابان منتظری 2.

    آسیابهای آبی واقع در مسیر رودخانه دز 3.

    بقعه یعقوب لیث صفاری سمت جاده شوشتر واقع در شهر تاریخی جندی شاپور- روستای شاه آباد 4.

    موزه مردم شناسی واقع در حمام کرناسیون- جاده ساحلی روبروی مهمانسرای روناش 5.

    مسجد جامع نزدیک میدان فلکه می باشد.

    6.

    خانه تیزنو (اداره میراث فرهنگی) واقع در محله قلعه 7.

    حمام، بقعه، مسجد و مدرسه شاه رکن دین نزدیک میدان فلکه- کوچه شاه رکن دین می باشد.

    8.

    بازار قدیم و صنایع دستی دزفول بعد از پل جدید 9.

    پارک تفریحی ورزشی بانوان- روبروی پارک دولت با امکانات ورزشی مخصوص خانمهای تا ساعت 8 شب و پس از آن برای خانواده ها می باشد.

    10.

    باغ پرندگان و مجتمع فرهنگی سینمایی روبروی کمپ نوروزی شهرداری 11.

    روستای لیوس انتهای جاده شهیون 12.

    دریاچه سد دز- با چشم انداز زیبا واقع در جاده شهیون 13.

    مسجد لب خندق- خیابان امام کوچه لب خندق 14.

    بقعه های متبرکه رود بند محمد بن جعفر، حزقیل نبی، سبز قبا، علی مالک و ...

    مراسم عروسی = دعوت = da ‘ vat مراسم عروسی را در دزفول «دعوت» می گویند و این کلمه گاهی به مراسم شادی، غیر از عروسی نیز گفته می شود و هرگاه کسی بخواهد دعاوی خیری برای دیگری بکند می گوید: «دعوتی گرات» یعنی امیدوارم خداوند عروسی و شادی نصیبان بگرداند.

    معمولا رسم بر این بوده که ابتدا پسر یا دختر بزرگ خانواده ازدواج کند هر چند امروزه گاهی این ترتیب رعایت نمی شود و ممکن است پسر یا دختر دوم یا سوم خانواده شرایط بهتری برای ازدواج پیدا کند و یا پسر و دختر بزرگ تر تصمیم به ازدواج نداشته باشند در آن صورت برای فرزند دیگر موضوع ازدواج را مطرح می کنند.

    در بعضی از خانواده ها نیز تا خواهر بزرگ و یا خواهر بزرگتر از پسران ازدواج نمی کرد پسر خانواده اجازه ازدواج خود نمی داد که این موضوع نیز امروزه چندان رعایت نمی شود.

    قصه کنونی هنگامی که پسر خانواده ای به سن ازدواج می رسید و شرایط ازدواج برای او فراهم می شد.

    موضوع ازدواج پسر در آغاز از طرف مادر عنوان می شد و به پدر خانواده می گفت: زمان آن رسیده که پسرمان را سرو سامان بدهیم.

    پس از بررسی جوانب مختلف موضوع و تبادل نظر.

    احتمالا در فامیل پدر یا مادر اگر دختری وجود داشت بحث و گفت و گو می شد تا سرانجام یکی از آنها مورد پسند و توافق خانواده قرار می گرفت.

    چنانچه در فامیل پدر یا مادر دختری مناسب پیدا نمی شد بحث انتخاب دختر مورد نظر در خصوص دختران همسایه گفت و گو می شد و اگر در این مورد هم به نتیجه نمی رسیدند به سراغ زنانی که چندین دختر دم بخت در نظر داشتند می رفتند که به آنها دلاله می گفتند که نسبت به چند دختر با ویژگی های مختلف شناخت داشتند و راهنمایی خانواده ها را در این زمینه بر عهده می گرفتند زنان دلاله از ویژگی های جسمی و روحی دختران دم بخت را می دانستند.

    زنون گردون «زنون گردون اولیه» و «زنون گردون ثانویه» 1- زنون گردون اول پس از این که گفت و گوهای اعضای خانواده درباره چند دختر مناسب به نتیجه می رسید مادر پسر به همراه یکی از بستگان نزدیک مانند عمه یا خاله ی پسر که معمولا بزرگتر از مادر بودند به خانه ی هر یک از دختران مورد نظر می رفتند و آنان را از نزدیک می دیدند سپس از آشنایان نزدیک درباره ی آن ها پرس و جو و تحقیق کرده و پس از بررسی های لازم یکی از آنها از انتخاب می کردند و به خواستگاری وی می رفتند.

    پس از این که دختری مورد نظر قرار می گرفت نوبت به تحقیق در خصوص چگونگی مشخصات ظاهری و جسمی همچنین خصوصیات اخلاقی دختر می رسید و این کار یکی از اقدامات اصلی قبل از خواستگاری بود.

    در مورد خصوصیات اخلاقی دختر مورد نظر علاوه بر این که از دیگران تحقیق می شد، خانواده پسر نیز سعی می کردند از نزدیک دختر را دقت زیر نظر داشته باشند.

    معمولا بر عهده ی خواهر بزرگ پسر بود.

    دختر می رفت و گاهی برای ناهار نیز در خانه ی آنها می ماند و ضمن گشودن باب دوستی با اخلاق و رفتار او آشنا می گردید از برخی ویژگی های جسمی او نیز آگاه شود به صور ت شوخی به او خیلی نزدیک می شد و موهای او را می کشید تا مطمئن شود که موهای وی طبیعی هستند و گاهی آنقدر خود را به او نزدیک می کرد و یا او را می بوسید تا از بوی احتمالی دهان وی هم آگاه شود.

    سایر ویژگی های دختر را نمی شد بدین طریق فهمید مثلا ویژگی های جسمی و احیانا نقص های بدنی دختر، در حمام، بوسیله نزدیکان پسر و یا زن ماشته مشاهده می شد.

    این کار به این خاطر انجام می گرفت که دختران در زمان قدیم خود را بسیار می پوشاندند و حتی در مجالس زنانه نیز پوشش کامل داشتند.

    دلولی خواستگاری هنگامی که دختری برای ازدواج با پسر خانواده انتخاب می شد مادر پسر به خواستگاری می رفت و گاهی نیز دلاله را همراه خود می برد البته این کار زمانی انجام می شد که خانواده پسر از وضع اخلاقی، اجتماعی ، مذهبی و سایر صفات خانواده ی دختر کاملا اطلاع حاصل می کردند.

    پدر و مادر دختر چنانچه از نزدیکان خانواده ی پسر می بودند و پسر را می پسندیدند معمولا مخالفتی نمی کردند و نیاز به تحقیق نیز نبوده ولی اگر از نزدیکان نبوده و خانواده ی پسر را نمی شناختند غالبا پاسخ مثبت نمی دادند و چنانچه خانواده ی پسر در خواستگاری از آن دختر اصرار می ورزیدند پس از چند بار رفت و آمد پدر و مادر دختر موافقت اولیه را ابراز و موافقت اصلی را به زمانی بعد موکول می کردند و پس از بررسی کامل و دیدن پسر موافقت نهایی خود را برای خواستگاری اعلام می کردند و به اصطلاح پاسخ «آری» می دادند که در اصطلاح مردم دزفول به این پاسخ «آر داین» یعنی آری گفتن می گویند به این مراسم دلولی می گویند.

    پدر هدیه ای برای دختر می بردند که این هدیه معمولا یک قواره پارچه و یک قطعه طلا بود که در اصطلاح دزفولی به آن «لو طلا» می گفتند.

    نشونه و نون (نامزدی) در گذشته خانواده ی پسر چند روز پی در پی به خانه ی دختر می رفتند و صحبت های لازم را با آن ها در میان می گذاشتند تاس کوچکی حنا به همراه مقداری شیرینی و یک قطعه طلا برای دختر می بردند در اولین روز حنا ، طلا و شیرینی و احیانا یک قواره پارچه به دختر می دادند اما در روزهای بعد تنها حنا و شیرینی به خانه دختر می بردند این کار چندین بار تکرار می شد و در طول این مدت تبادل نظر بین دو خانواده انجام می گرفت.

    پسر و دختر همدیگر را ملاقات نموده و صحبتهای لازم را در مورد زندگی آینده با یکدیگر مطرح می کردند و تا اتفاق نظر به عمل آید.

    شیرینی خورون (شیرینی خوران) به میمنت و مبارکی و با نام خدا و صلوات بر محمد آل محمد (ص) از سفره ای که بدین منظور گسترده شده و در آن شیرینی جات مختلف چیده شده بود و به این نیت و منظور که این دختر برای این پسر است که مقداری شیرینی می خوردند و اگر خانواده ای توانایی تهیه شیرینی را نداشتند به حبه قند نیز قناعت می کردند و مراسم را به سادگی و صمیمیت برگزار می نمودند.

    دس گیرون نامزد کردن پسر و دختر را در اصطلاح دزفولی دست گیرون یا «نومزاد کوردن» می گویند بعد از گفت و گوهای مفصل بین دو خانواده و توافق خانواده عروس که به اصطلاح آر دادن گفته می شد «و همچنین نشونه و نون» مراسم نامزدی یا دست گیرون انجام می شد بدین صورت که خانواده پسر چند بار به عنوان نامزدی قطعه ای طلا یا قواره ای پارچه دختر می بردند.

    معمولا اولین چیزی که برای دختر می بردند حلقه نامزدی بود و بدین ترتیب دختر را برای پسر نامزد می کردند.

    شیربا (شیربها) شیربا یا شیربها به معنی حق شیری است که مادر به گردان دختر دارد مقدار وجه شیربها (شیربا) را در ضمن مراسم عقد یا کمی بعد از آن تعیین می نمودند و این مبلغ به صورت توافقی بین دو خانواده و معمولا حدود یک چهارم مبلغ مهریه تعیین می گردید.

    خانواده ی داماد این مبلغ را نقدا به مادر عروس پرداخت می کردند و مادر عروس یا آن را صرف خرید جهیزیه می کرد و یا آن را به خانواده ی داماد بر می گرداند.

    امروزه معمولا شیربها را جزء مهریه قرار میدهند و یا اینکه اصلا بحثی از آن به میان نمی آورند.

    در بین اعراب دزفول بای به خانواده دختر یک گاو ماده می دادند.

    مربرون این مراسم اصلی ترین قسمت عروسی بوده که همان مجلس عقدکنان امروزی است.

    هنگامی که تمام تبادل نظرها و بررسی ها در مورد ازدواج دختر و پسر انجام می شد و موافقت کامل بین دو خانواده ی عروس و داماد بوجود می آمد با استفاده از استخاره زمان عقد را تعیین می نمودند و در آن روز دو خانواده به همراه عده ای از افراد فامیل در منزل عروس جمع می شدند و دو نفر عالم یکی از طرف خانواده ی داماد و دیگری از طرف خانواده ی عروس به این مجلس دعوت می شدند.

    معمولا رسم بر این بوده که خانواده ی عروس عالمی برتر و بالاتر را جهت می نشستند و با توجه به توافق های قبلی و تعیین مبلغ مهریه و سایر مسائل مربوط به آن خطبه ی عقد را جاری می کردند و پس از گرفتن وکالت شفاهی از طرف عروس و داماد که معمولا چند بار تکرار می شد و گفتن «بله» توسط عروس شروع به خواندن و جاری کردن صیغه ی عقد می نمودند.

    نمک تخشون این رسم عبارت بود از یک مهمانی ساده که بعد از صحبت ها و قول و قرار هایی که در مورد عقد انجام می شد برگزار می گردید بدین صورت که خانواده ی داماد ، خانواده عروس را برای صرف شام دعوت می کردند و میهمانی ساده و مختصری برپا می کردند که در اصل برای آشنایی و نزدیک شدن خانواده ها با هم بوده است و در این میهمانی هدف اصلی این بود که عروس و داماد با هم صمیمی تر شوند و خانواده عروس نیز به اصطلاح نمک گیر شوند ضمنا این رسم یک یا دو هفته بعد از عقد انجام می گرفت و مانند بعضی از رسوم دیگر همچنان پا برجاست.

    کتون و نون بعد از مراسم رخت برون به مدت هفت یا پنج و یا حداقل سه شب متوالی قبل از حنا بندون خانواده ی داماد مقداری حنا به همراه شیرینی و دیگر وسایل مورد نیاز به خانه ی عروس می فرستادند و حنا را بر روی نوک انگشتان و کف دست عروس می مالیدند و قسمت های حنابندی شده را با پارچه ی سبز اطلسی می بستند که تا صبح در همان حالت باید باقی می ماند تا کاملا رنگ بگیرد حنایی را که در کف دست عروس می مالیدند به «گل مشتی» معروف بود.

    این مراسم را کتون و نون می گفتند لازم به ذکر است اگر مدت زمان بین عقد و عروسی به طول مس انجامید مراسم کتون و نون چند بار تکرار می شد و علت این تکرار حفظ صمیمیت و همدلی بین دو خانواده بوده است.

    جوجو دوزون (دوختن رختخواب عروسی) معمولا چند روز پیش از عروسی خانواده داماد پارچه و پنبه را برای دوختن تشک و لحاف عروس و داماد آماده می کردند و در یک روز معین اقوام خیلی نزدیک را به همراه لحاف دوز به خانه دعوت می کردند و لحاف دوز تشک و لحاف و متکای آنان را می دوخت و ظهر ناهار را با هم می خوردند و ناهار حتما می بایست غذای سنتی مانندت نان چربی باد در ضمن این غذا را برای ناهار روز عروسی نیز درست می کردند.

    معمولا لحاف را با پارچه ی اطلسی سبز می دوختند و در وسط آن پارچه ی قرمزی به کار می بردند و تشک به رنگ سبز بود.

    رخ برون چند روز پیش از عروسی خانواده ی داماد به همراه خانواده ی عروس به بازار می رفتند و چند قواره پارچه را که عروس با مشورت بزرگترها انتخاب می کرد می خریدند سپس خانواده ی داماد پارچه ها را همراه یک قطعه ی طلا به خانه ی عروس می فرستادند و به همراه پارچه های قبلی به خیاط می دادند تا لباسهای مورد نیاز عروس را آماده کند لازم به ذکر است که این پارچه ها تماما از طرف خانواده ی داماد خریداری می شد.

    2- زنون گردون دوم زنون گردون دوم به منظور دعوت کردن اقوام و خویشان و همسایگان و دوستان به مراسم جشن عروسی انجام می شد بدین صورت که عده ای از زنان خانواده ی داماد و عروس مثل خواهران، عمه ها، خاله ها و ...

    برای دعوت کردن افراد به خانه های آنها می رفتند و حضورا از آنان دعوت به عمل می آوردند ضمنا خویشاوندان نزدیک از صبح روز عروسی به خانه ی داماد می رفتند و برای ناهار در آنجا حاضر می شدند.

    خلعتون دادن خلعتونه از گذشته تاکنون مرسوم بوده است بدین صورت که چند روز قبل از عروسی خانواده عروس برای پدر و مادر و خواهران و برادران داماد و اقوام نزدیک آنها مثل عموها و عمه ها ، دایی ها و خاله های داماد متناسب با سن آنها پارچه هایی تهیه می کردند و به عنوان خلعتونه برای آنا می فرستادند گاهی خانواده ی داماد نیز همین کار را برای خانواده ی عروس انجام می دادند.

    جهاز جهیزیه در قدیم با امروز فرق می کرد و غالبا عبارت بود از: فرش دست بافت، ظروف مسی یا ورشویی، منقل، بادبزن، تش گلن، سماور زغالی (کتری فلزی)، آفتابه و سلبچه، کپو، یخدون، جفنه، مجری، هزار پیشه ، مسقنه، فرموم بر (فرمانبر) و بعضی چیزهای مورد نیاز آن زمان.

    امروزه از آن وسایلی قدیمی خبری نیست و جای خود را به وسایل جدیدی مثل فرش ماشینی، سماور برقی، ساک ها و چمدان های مدرن، پنکه، ظروف چینی یا استیلی و بسیاری چیزهای جدید امروزی داده است.

    جهیزیه ی قدیم عبارت بود از: 1.

    آفتابه سلبچه: عبارت از یک ظرف ورشویی گود مانند قابلمه که لبه های آن پهن و کنگره ای بود و یک تنگ دهانه بلند و دسته دار به نام آفتابه که برای شستن دست میهمان ها به کار می رفت و حکم یک دستشویی سیار را داشت.

    2.

    کپو: ظرفی بود درب دار که از ساقه های برنج یا گندم و با نخ های رنگارنگ بافته می شد از این وسیله معمولا برای نگهداری وسایل خیاطی نیز استفاده می کردند.

    3.

    یخدون: صندوق بزرگ و چوبی و درب دار با پایه های کوتاه که درون آن با یک ورق گالوانیزه پوشانده شده و بیرون آن نیز با نوارهای فلزی رنگارنگ تزیین می کردند و این صندوق بر خلاف نام آن برای نگهداری لباس مورد استفاده قرار می گرفت.

    4.

    جفنه: لگن یا تغار چوبی برای تهیه خمیر.

    5.

    مجری: صندوقچه ای چوبی برای نگهداری اسناد و مدارک 6.

    هزار پیشه: صندوقچه ای چوبی که درون آن قسمت بندی شده و برای نگهداری قوری و استکان و نعلبکی مورد استفاده قرار می گرفت.

    7.

    مسقنه: تنگی مسی مخروطی که دهانه ای گشاد داشت و برای حمل و نگهداری آب استفاده می شد.

    فرمون بر (فرمانبر): سینی کوچک ورشویی که یک استکان و نعلبکی چای در آن قرار می دادند و جلو میهمان می گذاشتند که به صورت بیضی یا مستطیل ساخته می شد.

    9.

    بابزن: بادبزن های دستی که از الیاف حصیری تهیه می شد.

    تش گلن: آتش گردان و ...

    دس رزون دس رزون (حنابندان) یک شب قبل از عروسی انجام می گرفت.

    در این شب خانواده داماد مقداری حنا تهیه کرده و معمولا یک قطعه طلا یا قواره ای پارچه روی آن می گذاشتند و به خانه ی عروس می بردند و در آن جا ضمن پایکوبی و شادی با آداب خاص خود مقداری از حنا را کف دست و پای عروس می مالیدند و بعد از زمان کوتاهی، عروس دست و پای خود را می شست.

    گاهی بعضی از خانواده ها دست و پای عروس را با دستمال های سه گوش اطلسی سبز رنگ می بستند و تا صبح به همان حالت می ماند و عروس صبح آن ها را می شست.

    حموم برون در گذشته رسم چنین بود که صبح روز عروسی، عروس را به حمام می بردند و عصر آن روز داماد را.

    لازم به ذکر است که بیشتر حمام های قدیمی صبح ها برای زنان بود و عصرها برای مردان آن روز حمام کاملا در اختیار خانواده عروس و داماد بود.

    لوازمی که همراه عروس به حمام برده می شد عبارت بود از: چمدان لباس، تاس گل که ظرفی مسی و کنگره دار بود و در آن گل سرشور، سفیداب، حنا، دندان ساب (پوست درخت گردو) و ...

    در آن قرار می دادند.

    هزینه های حمام عروس و همراهان بر عهده ی خانواده ی داماد بود پس از استحمام همگی به خانه ی عروس می رفتند و آرایشگر (مشاطه) را به آنجا دعوت می کردند و او عروس و بعضی از زنان و دختران را آرایش می کرد و هزینه های این آرایش نیز بر عهده خانواده داماد بود.

    سعبین اشکنون هنگامی که خانواده عروس او را به همراه عده ای دیگر از نزدیکان به حمام می بردند کاملا وی را شست و شو می دادند به گونه ای که صابون نازک و خرد و شکسته می شد که اصطلاحا به این کار سعبین اشکنون می گفتند.

    تاس گِل تاس گل ظرف مسی کنگره دار بزرگی بود که به همراه عروس در روز عروسی (حمام برون) به حمام برده می شد و در آن مقدار ختمی (سدر) و دندان ساب (پوست گردو) و سفیداب که به ری شور می گویند.

    و مقداری گل سرشور در آن قرار می دادند در ضمن دور این تاس را گل می چیدند و به جای تاس گل به آن تاس گل هم می گفتند.

    سرپوشون در عصر روز عروسی (ساعت دو بعد از ظهر) عده ای از خانواده ی داماد به خانه عروس می رفتند و در آنجا آواز خوانده و شادی می کردند و این جمله را بر زبان می آورند: مُ اُمَّمَ سرپوشون در ادامه این مراسم دو یا سه زن از خانواده ی داماد می ماندند و عروس را آرایش می دادند و معمولا یک پیراهن برای او می بردند دادن پیراهن نشانه ی این بود که از امشب عروس جزء خانواده ی داماد محسوب می شد.

    مادر عروس در مقابل مادر داماد دختر را نصیحت می کرد که هر آن چه خانواده شوهرت می خواهند و می گویند به آن عمل کن و سخنی که باعث ناراحتی شود بر زبان نیاور.

    از سفارشهای دیگر که به او می کردند این بود که باید نسبت به گذشته خود خویشتن دار باشد و همین طور مسائل مربوط به حجاب و عفت را کاملا رعایت کند.

    بی برون در زمان گذشته بی برون عصر روز عروسی انجام می شد و خانواده ی عروس ظهر آن روز عده ای از بستگان خود را برای ناهار دعوت می کردند و ضمن اینکه جشن مفصلی می گرفتند خود را برای استقبال از خانواده ی داماد که برای بردن عروس می آمدند آماده می نمودند.

    غذایی که ظهر روز عروسی در خانه ی عروس تهیه می شد عبارت بود از: نان چربی و بادمجان و غذای شب عروسی که در خانه ی داماد آماده می گردید معمولا عبارت بود از: پلو باقلا و ماست و تربچه.

    پلو را در خوانچه می گذاشتند و در وسط جمعیت قرار می دادند.

    خانواده ی داماد به همراه عده ای از دعوت شدگان و چندین دایره زن، سرناچی و تنبور زن برای آوردن عروس به خانه ی آن ها می رفتند و در میان راه مشغول نواختن می شدند.

    دزفول اگر مسیر طوری بود که می بایست از محله ی مخصوص روحانیون و علما بگذرند به منظور حفظ شئون اسلامی و احترام به علما در آن محله ها از زدن و نواختن موسیقی خودداری می کردند.

    همچنین اگر در یک محله خانواده ای سوگوار بودند به احترام آنها از نواختن ساز و سرودن آواز خودداری می کردند و وقتی به در خانه ی عروس می رسیدند با هم می خواندند که: مُ اومَّمَ بیَّ بَرُم بِیَّ اَزِیر کِلّه بَرُم لباس هایی هم که زنان همراه داماد و عروس می پوشیدند معمولا سبز رنگ بود هنگامی که به در خانه ی داماد می رسیدند مرغی را که مادر عروس ای قبل تزیین و آماده کرده بود پیش پای عروس و داماد سر می بریدند و این شعر را می خواندند.

    مارِ بِیْ مرغَ بیار اَجا یکی، دُ تا بیار در ضمن اگر هنگام بردن عروس باران می بارید این شعر را می خواندند: تیپی گُلُپِی ری بِیّمون خِیرَ پس از این که عروس و داماد به خانه ی داماد می رسیدند آنها را روی سکملو می نشاندند و دور آن ها رقص و پایکوبی را آغاز می کردند و بر روی آنها نقل می پاشیدند و مادر داماد نیز مقداری هل و قند ساییده به افراد حاضر می داد و همچنین پدر داماد مقدری نقل و شیرینی همراه با چند سکه ی رایج روی سر آنها می ریخت.

  • عنوان صفحه
    مقدمه 1
    تاریخچه 3
    بافت قدیم 5
    آسیابهای باستانی 5
    موزه مردم شناسی 6
    دریاچه سد دز 7
    پارکهای تفریحی و بیمارستانها و مکانها 8
    مراسم عروسی 10
    جهاز 20
    بی برون 24
    اشعار و آوازها 30
    مراسم عزاداری محرم 33
    ضرب المثلها 36
    منابع 38

کانگ فو قدمتي تقريبا برابر تاريخ نسل بشر دارد ولي رشد ونمو اين هنر از هنر قديمي چيني به مفهوم طريق مشت زني يا کمپو سرچشمه ميگيرد. در باره ريشه کمپو يک داستان قديمي چنين بيان ميکند: يکي از پيروان مکتب بودا بنام((داروما تائيشي))از هندوستان براي آم

موقعیت جغرافیایی دزفول یکی از شهرستانهای مهم استان خوزستان است. شهراندیمشک در 12 کیلومتری شمال غربی آن شوشتر در 60 کیلومتری جنوب غربی آن اهواز(مرکز استان) در 155 کیلومتری جنوب آن وشهر باستانی شوش در 30 کیلومتری جنوب غربی آن قرار دارند. شهر دزفول در 48 درجه و 24 دقیقه طول و 32 درجه و 24 دقیقه عرض جغرافیایی قرار دارد و وسعت آن قریب به 5770 کیلومتر مربع است. آب وهوا هوای شهرستان ...

مقدمه : در عصر کنونی جهان در حال تغییرات سریع در همه عرصه های زندگی بشری و کره خاکی است و علوم بشری به شدت در حال تغییر و تکامل می باشند . به تبع این تغییرات در زندگی و ارتباطات بشری، علم ساختمان و معماری نیز مانند کلیه علوم دیگر دستخوش تغییر و تکامل و دگرگونی است به طوریکه از آثار تاریخی در عرصه های مختلف پیداست این تغییرات در طول تاریخ متناسب با رانش و نحوه زندگی انسان ها ...

معلم‌ باید مراعات‌ آداب‌ و رسوم‌ اجتماعی‌ را بنماید چرا که‌ بسیاری‌ از سعادتهای‌اجتماعی‌ مرهون‌ ادب‌ و مراعات‌ آداب‌ و رسوم‌ اجتماعی‌ است‌ و در زندگی‌ رمزی‌ است‌برای‌ توفیقات‌. یک‌ معلم‌ تا خوب‌ مؤدب‌ نباشد قادر نخواهد بود شاگردانی‌ مؤدب‌ تحویل‌جامعه‌ بنماید. روانشناسان‌ اصطلاح‌ «کوچک‌های‌ بزرگ‌» را بعضاً بکار می‌برند و معتقدند گاهی‌اوقات‌ چیزهایی‌ به‌ نظر انسان‌ کوچک‌ می‌آید ...

سيزده بدر در اين روز هر کس به اتفاق خانواده ي خود با فاميل به دامنه ي کوه ها و دشتهاي سرسبز و نقاط زيبا و ييلاقي ميرود. جوانان در اين روز با هم کشتي مي گيرند و زنان دور هم جمع مي شوند و شادي مي کنند. مراسم ازداواج بين مراسم شهر و روستا تفاوت بسيار

بخت‌گشائي شب چهارشنبه? آخر سال، يکى از شب‌هاى بسيار دلپذير و شيرين ايرانى است. در اين شب مردم شادى‌ها مى‌کنند و مجالس سور و سرور برپا مى‌سازند و آداب و مراسم مخصوصى انجام مى‌دهند که از هر جهت دل‌انگيز و زيبا است. اين آداب و مراسم در هر نقطه و در هر

آداب و رسوم خراسان چهارشنبه سوري نوروز آبستني و زايمان ختنه‌سوران عروسي مرگ و عزا شب چله چهارشنبه سورى بخت‌گشائي شب چهارشنبه? آخر سال، يکى از شب‌هاى بسيار دلپذير و شيرين ايرانى است. در

معلم‌ بايد مراعات‌ آداب‌ و رسوم‌ اجتماعي‌ را بنمايد چرا که‌ بسياري‌ از سعادتهاي‌اجتماعي‌ مرهون‌ ادب‌ و مراعات‌ آداب‌ و رسوم‌ اجتماعي‌ است‌ و در زندگي‌ رمزي‌ است‌براي‌ توفيقات‌. يک‌ معلم‌ تا خوب‌ مؤدب‌ نباشد قادر نخواهد بود شاگرداني‌ مؤدب‌ تحويل‌جامع

قيصر امين پور وي در دوم ارديبهشت سال ???? متولد شد . او اهل گتوند دزفول است. امين پور تحصيلات ابتدايي ا ش را در زادگاهش گذراند. از سال ???? تدريس در دانشگاه را به فعاليتهاي فرهنگي اش اضافه کرد و از جمله فعاليتهاي ديگر وي بايد به دبيري بخش ا

استان قزوين از شمال به استان گيلان، از جنوب به استان مرکزي، از مشرق به استان تهران و از مغرب به استان زنجان و همدان محدود است و 1304 متر از سطح دريا ارتفاع دارد. استان قزوين با توجه به موقعيت جغرافيايي خود، مانند پلي، پايتخت کشور را به مناطق ش

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول