دولت بوش در حالی که مدافع دیپلماسی است برای متوقف کردن ایران از پیگیری تسلیهات هسته ای فعالیت های مخفی در داخل ایران را افزایش داده و برنامه ریزی را برای یک حمله هوایی به ایران تشدید کرده است.ارتش کنونی و قبلی امریکا و مقامات نظامی آگاه اظهار کردند که گروه های برنامه ریزی نیروی هوایی لیستی از هدف ها را تنظیم کرده اند و و تیم هایی از پرسنل رزمی امریکا با پوشش ویژه در جهت جمع آوری اطلاعات مورد هدف و برقراری ارتباط با گروه های اقلیت نژادی و قومی مآمور شده اند.مقامات اظهار می کنند که رییس جمهور بوش مصمم است که فرصت را از رژیم ایران برای شروع برنامه ای سازمان یافته که در راستای یک جهش برای غنی سازی اورانیم صورت می گیرد ،سلب کند.
نهاد های آگاه امریکایی و اروپایی و سازمان بین المللی انرژی اتمی بر روی این موضوع که هدف ایران افزایش توانایی در جهت تولید تسلیحات هسته ای است توافق کرده اند.تخمین های بسیار متفاوتی در مورد مدت زمانی که این امر طول خواهد کشید ،و آیا راه حل دیپلماتیک،مجازات های قانونی ویا واکنش نظامی بهترین راهکار برای مقابله با ایران است ،وجود دارد.ایران بر روی این مساله تاکید می کند که هدف از تحقیقات هسته ای با پیوستن به معاهده منع تکثیر سلاح های هسته ای استفاده صلح آمیز از آن است و این فعالیت ها تعلیق نشده وبه تعویق نخواهد افتاد .
اعتقاد راسخی در میان اعضای ارتش امریکا و مجامع بین المللی جود دارد وآن اینکه که هدف نهایی بوش در مواجه هسته ای با ایران تغییر رژیم است.احمدی نژاد ،رییس جمهور ایران،با قبول واقعیت امکان به وجود آمدن همه سوزی(کشتار همگانی) اظهار کرده است که اسراییل باید از صحنه روزگار محو شود.یکی از مقامات ارشد رسمی پیشین اظهار کرد که بوش و دیگران در کاخ سفید او را به عنوان یک آدولف هیتلردوم می بینند.این نامی است که آن ها به کار می برند.آن ها می گویند آیا ایران با دست یابی به یک سلاح استراتژیک خطر جنگ جهانی دیگری را به وجد خواهد آورد؟
یک مشاور دولت بوش که دارای وابستگی نزدیکی با مقامات غیر نظامی پنتاگون است اظهار کرد که بوش یقینآ مطمئن بوده که اگر این فعالیت ها متوقف نشود، ایران در پی دست یابی به بمب هسته ای است.او اظها ر کرد که بوش بر این باور است که او باید کاری را انجام دهد که هیچ دموکرات و یا جمهوری خواهی در صورت برگزیده شدن، قادر به انجام آن در آینده نخواهد بود،وحفظ کردن ایران میراث او خواهد بود.
یکی از مقامات پیشین وزارت دفاع امریکا،کسی که هنوز با موضوعات حساس در دولت بوش درگیر است،به من گفت که برنامه ریزی نظامی بر پایه یک اعتقاد به صورت فرض مسلم در نظر گرفته شده بود کهیک رشته عملیات مداوم جنگی بمباران در ایران رهبری مذهبی را جریحه دار کرده و عموم مردم را به برخاستن و سرنگون کردن حکومت هدایت خواهد کرد.او اضافه کرد من شوکه شدم زمانیکه این را شنیدم ،و از خود پرسیدم :آن ها چه چیزی استعمال می کنند؟.
منطق تغییر رژیم در اوایل ماه مارس توسط، پاتریک کلاوسون، یکی از کارشناسان ایران ،کسی که معاون مدیر تحقیق و بررسی در موسسه واشینگتن برای سیاست های خاور نزدیک و از حامیان رییس جمهوربوشاست، به طور مفصل مطرح شد.کلاوسون در دوم مارس به مجلس سنای امریکا گفت کهمادامیکه ایران داری یک جمهوری اسلامی است،حداقل به صورت پنهانی و مخفی ،دارای برنامه سلاح های هسته ای خواهد بود ،بنابراین، موضوع کلیدی این است که:رژیم کنونی ایرن تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
زمانیکه من با کلاوسون در این مورد صحبت می کردم او تاکید کرد کهاین دولت تلاش بسیاری در راستای دیپلماسی(سیاست) انجام می دهد.او اضافه کرد ،هر چند ایران چاره دیگری غیر از تن دادن به خواسته های امریکا ویا رویارویی با حمله نظامی ندارد.کلاوسون اظهار کرد که او از این می ترسد که احمدی نژاد غرب را به مانند ترسوهایی دیده و فکر می کند که ما نیز سر انجام در آنجا مآمن خواهیم گرفت.ما باید برای برخورد با ایران در صورتیکه بحران بالا بگیرد،آماده باشیم.او گفت که ترجیح می دهد که بر روی عملیات تخریبی و دیگر فعالیت های پنهانی مثلسوانح صنعتی تکیه کند.ولی بنا به گفته او آماده شدن برای یک جنگ وسیع ترومحتاطانه تر خواهد بودبا توجه به متدی که ایرانیان عمل می کنند،این مثل برنامه ربزی برای حمله به استانکبکدر مشرق کانادا نیست.
یکی از طراحان نظامی به من گفت که انتقاد کاخ سفید از ایران و مدت زمان طولانی برنامه ریزی و فعالیت های مخفیانه بالغ بریک تهدید بر عملیات جنگی علیه ایران است.
او اضافه کرد کهشما باید آماده رفتن باشید،و ما شاهد نحوه پاسخ گویی آن ها خواهیم بود.شما باید واقعآ تهدیدی جدی را نشان دهید تا احمدی نژاد را وادر به صرف نظر کردن از این امر کنید.همچنین اضافه کرد کهمردم فکر می کنند بوش از تاریخ 11/9 بر روی صدام حسین تمرکز کرده استولیبه نظر من ،اگر شما بخواهید تنها کشوری را که به طور جدی بر روی آن تمرکز کرده بود نام ببرید، ایران است.)در پاسخ به در خواست های مفصل جهت تفسیرو توضیح،کاخ سفید اظهار کرد که این اظهار نظر بر پایه برنامه ریزی نظامی نخواهد بود بلکه به آن افزوده خواهد شد،آنچنانکه رییس جمهور اظهار کرده است،ما به دنبال یک راه حل دیپلماتیک هستیم؛وزارت دفاع همچنین اظهار کرد که ایران با کانال های دیپلماتیک نیز مورد ارزیابی قرار خواهد گرفتولی بر روی آن تکیه نخواهد کرد؛C.I.A بیان کرد که خطاهایی در این مورد وجود داشته اند ولی آن ها را مشخص نکرد)
این خیلی بیشتر از یک موضوع هسته ای است،یک دیپلمات عالی رتبه در وین به من گفت که این فقط یک محل تجمع مجدد است،و هنوز فرصت برای ثابت کردن آن باقی است.ولی دولت معتقد است تا زمانی که آن ها قلبها و عقاید ملت ایران را کنترل نکنند،نمی تواند ثابت شود.موضوع واقعی این است که چه کسی کنترل خاور میانه و نفت آن را در 10 سال آینده در دست خواهد داشت؟
یک مشاور عالی رتبه پنتاگون دید مشابهی را از جنگ بر روی دهشت و ترس بیان کرد.او اظهار کردکاخ سفید بر این اعتقاد است که تنها راه حل برای حل مشکل تغییر ساختار قدرت در ایران است؛و این به معنای جنگ است.او گفت که خطر آن بود که این همچنین عقیده داخلی ایران را مبنی بر اینکه تنها راه دفاع از کشور داشتن توانایی هسته ای است تقویت می کند.
یک نبرد نظامی که منظقه را بی ثبات کرده است همچنین می تواند خطر احتمالی حمله را افزایش دهد:این مشاوربا اشاره به گروه ترو ریستی که موفق ترین آن ها در جهان شناخته می شود و اکنون یک حزب سیاسی لبنانی با وابستگی های شدید به ایران است ، اظهار کردحزب الله وارد بازی می شود .و در اینجا القاعده وارد عمل می شود.
در هفته های اخیر ،رئیس جمهور به طور کامل یک سری از گفتگو ها را بر رو ی برنامه های ایران با چند تن از سناتور های کلیدی و اعضای کنگره ،حداقل شامل یک دموکرات ،بنیان نهاده است.یکی از اعضای عالی رتبه کمیته تخصیص بودجه کاخ سفید،کسی که در نشست ها شرکت نمی کرده ولی در مورد محتوای آن ها با همکاران خود به بحث و گفتگو نشسته است،به من گفت که هیچ توجیه رسمی وجود نداردبه این دلیل کهآن ها مایل به توجیه اقلیت ها نیستند.آن ها مجلس سنا را تا حد زیادی گزینشی می کنند.
این عضو کاخ سفید گفت که هیچ کس در نشست ها واقعآ به بحث جنگ اعتراض نمی کند.
مردمی که آن ها توجیه می کنند درست مثل همان هایی هستند که مسئولیت را در عراق بر عهده گرفتند .منتهای مراتب،سوال هایی برانگیخته می شوند مبنی بر اینکه:چگونه می خواهید در آن واحد تمامی پایگاه ها را مورد هدف قرار دهید؟شما چگونه تا حد کافی وارد عمق خواهید شد؟(ایران این تسلیهات را زیر زمینی می سازد).او اضافه کردهیچ فشاری از جانب کنگره مبنی بر عدم واکنش نظامی وجد ندارد.
این عضو کاخ سفید اذعان کرد آزار دهنده ترین موضوع این است که سخن گوی بوش دارای دیدی مسیحی است.
برخی عملیات ها ظاهرآ با هدف ترسانیدن ایران قبلا در جریان است .هواپیمای تاکتیکی وابسته به نیروی دریایی امریکا که از فرستنده های واقع در دریای عرب کنترل می شود با وانمود کردن بر اینکه در حال انجام ماموریت تحویل سلاح های هسته ای هستند - مانور های صعود سریع که تحت عنوان بمباران عمودیشناخته می شود-از تابستان سال قبل در محدوده رادار های ساحلی ایران به پرواز در آمده اند.
برخی عملیات ها ظاهرآ با هدف ترسانیدن ایران قبلا در جریان است .هواپیمای تاکتیکی وابسته به نیروی دریایی امریکا که از فرستنده های واقع در دریای عرب کنترل می شود با وانمود کردن بر اینکه در حال انجام ماموریت تحویل سلاح های هسته ای هستند - مانور های صعود سریع که تحت عنوان بمباران "عمودی"شناخته می شود-از تابستان سال قبل در محدوده رادار های ساحلی ایران به پرواز در آمده اند.
ماه گذشته،در روزنامه ای که در کنفرانس امنیت خاور میانه در برلین توزیع شده بود،کلنل Sam Gardinerیکی از تحلیل گران نظامی که قبل از کناره گیری از نیروی هوایی در 1987 در کالج جنگ بین الملل تدریس می کرد ،برآوردی را از آنچه برای انهدام تسلیهات هسته ای ایران مورد نیاز خواهد بود،ارائه کرد.با کار کردن بر روی عکس های ماهواره ای تهیه شده از تسلیهات شناخته شده ،او بر آورد کرد که حداقل 400 هدف باید منهدم شود.او اضافه کرد: من فکر نمی کنم که یک طراح ارتش امریما بخواهد در آن جا متوقف شود.ایران احتمالا دارای دو کارخانه مواد شیمیایی است.ما آن دو را منهدم خواهیم کرد.ما موشک های بالستیک با برد متوسط را که اخیرآبه نزدیکی عراق منتقل شده اند، مورد هدف قرار خواهیم داد.چهارده فرودگاه با هواپیماهای دارای سرپناه وجود دارند...ما باید از این تهدید رها شویم.
ما باید چیز هایی را که ممکن است برای تهدید کشتی رانی خلیج ممکن است از آن استفاده شود منهدم کنیم.
آن به معنی مورد هدف قرار دادن پایگاه های موشک ها ی کرویز و زیر دریایی های دیزلی ایران است...
هدف قرار دادن برخی از تسلیهات حتی با سلاح های نفوذ کننده نیز بسیار مشکل خواهد بود.
ایالات متحده مجبور خواهد بود که از واحد های یگان ویژه استفاده کند.
یکی از برنامه های اولیه ارتش امریکا ،چنانکه در این زمستان از جانب پنتاگون به کاخ سفید ابلاغ شده است، مستلزم استفاده از سلاح های جنگی هسته ای bunker-buster ،از قبیل b61-11 در مقابل پایگاه های هسته ای زیرزمینی است.
یکی از هدف ها تاسیسات جداسازی اورانیوم ایران در نطنز ، با فاصله نزدیک به 200 مایل از جنوب تهران است.نطنز که هیچ گاه تحت حفاظت های I.A.E.A نیست مطابق آن چه که گزارش شده دارای طبقات زیر زمینی است که 50 هزار دستگاه جداسازی،لابراتوار،و کارگاه را تقریبآدر feet75 زیر زمین در خود جای داده است.این تعداد دستگاه جدا کننده می تواند اورانیوم غنی شده کافی را برای 20 کلاهک هسته ای در سال فراهم آورد.(ایران تصدیق کرده است که در اول وجود برنامه های غنی سازی خود را از بازرسان سازمان بین المللی انرژی اتمی پنهان کرده است ،ولی ادعا می کند که هیچ یک از فعالیت ها ی جاری ایران از معاهده منع تکثیر سلاح های اتمی جدا نیست.)حذف نطنز عقب نشینی بزرگی برای اهداف هسته ای ایران خواهد بود،ولی سلاح های متعارف در زرادخانه امریکا برای انهدام تسلیهات واقع در 75feet زیر زمین و سنگ کافی نخواهد بود به خصوص اگر آن ها با بتن مستحکم شده باشند.
جنگ سردی متعاقب انهدام تسلیهات دارای سرپناه زیر زمینی با سلاح های هسته ای وجود خواهد داشت.در اوایل سال 1980 مجمع اطلاعات نظامی امریکا از اقدام اتحاد جماهیر شوروی به احداث یک کارخانه بزرگ زیرزمینی در بیرون از مسکو خبر داد.تحلیل گران به این نتیجه رسیدند که تسلیهات زیرزمینی برای "استمرار دولت"-در جهت رهبری سیاسی و نظامی برای ممانعت از یک جنگ هسته ای ،طراحی شده اند.(تاسیسات مشابهی در ویرجینیا و پنسیلوانیا برای فرماندهی امریکا وجود دارد).تاسیسات شوروی هنوز وجود دارد وبیشتر آن چیزی که ایالات متحده در این باره می داند سری و محرمانه باقی مانده است.منبع عالی رتبه آگاه پیشین در این باره گفت"فاش کنندگان آن محورهای هواکشی بودند که برخی از آن ها مستتر نشده بودند."او گفت در زمان معین شده بود که فقط "نیروگاه های اتمی" می توانند این پناه گاه ها را تخریب کنند.او اضافه کرد برخی از تحلیل گران آگاه امریکایی بر اسین باورند که روسیه به ایران در طراحی تاسیسات هسته ای کمک کرده اند."تشابه طراحی را در میان آن ها مخصوصآ در محور های تهویه می بیینیم." یکی از مقامات رسمی پیشین وزارت دفاعه امریکا به من گفت ،حتی بمباران محدود فرصت را برای ایالات متحده برای ورود به ایران و تخریب کافی برای متوقف کردن به تعویق انداختن بنیان و شالوده هسته ای به وجود خواهد آورد-و این امکان پذیر است.او گفت "ایرانی ها دوستانی ندارند،و ما به می توانیم به آن ها این اطمینان را بدهیم که در صورت ضرورت ما به ضربه زدن به بنیان هسته ای آن ها ادامه خواهیم داد.ایالات متحده باید به گونه ای عمل کند که ما آماده رفتن هستیم."او افزود"ما تمامی پدافند های هوایی آن ها را منهدم نخواهیم کرد .هواپیماهای بمب افکن مخفی ما و موشک های standoff ما می توانند تاسیسات ثابت را منفجر کنند.ما می توانیم اشیای داخل زمین را نیز منهدم کنیم ولی این بسیار مشکل و خطرناک است-کالاهای نامرغوب را در محور های هواکش قرار دهید و آن ها را در حالت خوابیده قرار دهید.
ولی ،مطابق اظهارات این مقام رسمی پیشین عالی رتبه،کسانی که با تاسیسات سر پوشیده شوروی آشنا هستند،ادعا می کنند که هیچ راهی وجود ندارد.شما باید به آنچه که در زیر زمین است پی ببرید-برای اینکه بدانید کدام هواکش ویا ژنراتورهای دیزلی افراد را تغذیه می کند،و یا کدام مصنوعی است.ولی چیز هایی زیادی وجود دارند که ما نمی دانیم".فقدان اطلاعات قابل اعتماد امکان کمی را برای برنامه ریزان نظامی در جهت رسیدن به هدف تخریب کامل پایگاه ها به وجود می آورد،ولی استفاده از سلاح های هسته ای تاکتیکی را مورد توجه قرار می دهد.مقام عالی رتبه پیشین اظهار کرد" هر گزینه دیگری ،در نظر دارندگان تسلیهات هسته ای،دارای خلآ خواهد بود.
"کلمه کلیدی برنامه ریزی نیروی هوایی "قطعی"است.این یک تصمیم راسخ و محکم است.ولی ما این تصمیم را در ژاپن اتخاذ کردیم" او ادامه داد"برنامه ریزان هسته ای آموزش گسترده ای را انجام می دهند و جزئیات تکنیکی تخریب و ریزش اتمی را یاد می گیرند-ما در مورد ابرهای سماروغ ،پرتو افکنی،ضایعات توده ای،و آلودگی در طی سال ها صحبت می کنیم.این یک آزمایش هسته ای زیر زمینی نیست،جایی که هرچه شما می بینید ،زمین است که تا اندازه ای بالا برده شده است.این سیاست مداران کلید راهنمایی ندارند،و هر موقع که کسی برای خروج از آن تلاش می کند"-گزینه هسته ای را خارج کند-آن ها قطع می شوند.
او اضافه کرد،اهمیت داده شده به گزینه هسته ای شبهه های جدی را در داخل موسسات ستادهای مشترک ایجاد کرده است و برخی از رییس ها در مورد استعفا و کناره گیری سخن به میان آورده اند.او اذعان کرد در زمستان اخیر،ستاد های مشترک خواهان حذف مورد هسته ای از برنامه های جنگ رشد یافته در مورد ایران بوده اند- البته بدون موفقیتی در این زمینه."کاخ سفید گفت چرا شما بر سراین موضوع چالش میکنید؟این گزینه از جانب شما بود." مشاور پنتاگون درمورد بحران جنگ تآکید کرد که برخی از افراد در دولت به طور جدی به این گزینه نگاه می کردند،که او آن را به احیای مجدد رغبت بر روی سلاح های هسته ای جنگی در میان غیر نظامیان پنتاگون و در قلمرو سیاسی، متصل می دانست.او آن را با عنوان"نیروی مهیبی که باید منهدم شود"می خواند.او همچنین تصدیق کرد که برخی از مقامات ارشد و مسئولان کناره گیری از این موضوع را مورد توجه قرار می دادند.این مشاور اظهار کرد که"تمایلات بسیار قوی در میان ارتش بر علیه استفاده از سلاح هسته ای در مقابل دیگر کشور ها وجود دارد.""این شامل درجات بالا نیز می شود".
او گفت:این موضوع به زودی به یک نقطه قطعی خواهد رسید،به این دلیل که ستاد ارتش موافقت کرده است که یک پیشنهاد رسمی را به رییس جمهور بوش مبنی بر اینکه آن ها به شدت مخالف استفاده از راه حل هسته ای در مقابل ایران هستند، ارائه دهند.مطابق اظهارات این مشاور"بحث داخلی بر روی این موضوع در هفته های اخیر سخت تر شده است" و اگر مقامات ارشد پنتاگون مخالفت خود را مبنی بر استفاده از سلاح هسته ای مخرب بر علیه ایران اعلام کنند ،این موضوع هیچ گاه به وقوع نخواهد پیوست." این مشاور اضافه کرد که،هر چند عقیده استفاده از سلاح های جنگی هسته ای در چنین موقعیت هایی از جانب هیئت علمی وزارت دفاع ،هیئت مشاوری که اعضای آن توسط وزیر، دفاع دونالد رامسفلد ،انتخاب می شوند،حمایت می شود.او گفت "آن ها به پنتاگون می گویند ما می توانیم B16 را با انفجاری بزرگ تر و تشعشع کمتری بسازیم".رییس هیئت علمی وزارت دفاع William Schneiderاست که یکی از معاونان ایالتی وزیر در دولتReagan Ronald بود.
در ژانویه 2001 چنانکه رییس جمهور بوش آماده تشکیل دولت خود می شد ، Schneider به عنوان عضوی از هیئت در نیرو های هسته ای منتصب شد که توسط وزارت امور خارجه به عنوان یک مغز متفکر محافظه کار حمایت می شد.گزارش این هیئت استفاده از سلاح های هسته ای را جنگی به عنوان یک بخش اساسی از زرادخانه ایالات متحده پیشنهاد می کرد"برای آن مواقعی که تخریب مسلم و بی درنگ هدف های دارای اولویت بالا ضروری بوده و به دور از معاهده سلاح های عرفی و قرار دادی است."چندین تن از امضا کنندگان این گزارش اکنون اعضای برجسته دولت بوش هستند؛شامل Stephen Hadley مشاور امنیت ملی؛Stephen Cambone معاون وزیر اطلاعات دفاع؛و Robert josph معاون وزیر ایالتی برای کنترل ارتش و امنیت بین الملل.
مشاور پنتاگون در مورد ارزش حملات هوایی سوال کرد."ایرانی ها فعالیت هسته ای خود را به خوبی توضیع کرده اند،و ما هیچ سر نخی از مکان قرار گیری مواد اولیه کلیدی نداریم.این ها حتی ممکن است مه خارج از کشور باشند".او مثل بسیاری از افراد دیگر اخطار داد که بمباران ایران بر زنجیره ای از واکنش ها را بر روی تسلیهات و شهروندان امریکایی در سراسر دنیا دامن خواهد زد :"1.2 میلیون مسلمان در دنیا چه فکری خواهند کرد وقتی که ما به ایران حمله کنیم؟" با وجود و یا بدون وجود گزینه هسته ای لیست هدف ها به طور چاره ناپذیری افزایش خواهد یافت.یکی ازافسران عالی رتبه دولت بوش که به تازگی از کار برکنار شده است کسی که از متخصصان طراحی جنگ استبه من گفت که او به شدت با حمله به ایران مخالفت خواهد کرد به این دلیل که "ایران هدفی بس سخت تر و محکم تر از عراق است".ولی ،او افزود"اگر شما برای متوقف کردن نیرو گاه های اتمی اقدام به بمباران خواهید کرد،شما شاید به همان اندازه تکیه خود را بر روی هیئت افزایش دهید.شاید برخی از اردو گاه های آموزشی را مورد هدف قرار دهید و بسیاری از مشکلات دیگر حل کنید".
این مشاور پنتاگون گفت که ،در رویداد یک حمله ،نیروی هوایی برای حمله به چندین هزار هدف در ایران انتخاب شده است ولی 99%از آن ها ربطی به مساله تکثیر سلاح های اتمی ندارند.مردمی بر این باورند که این راهی است که کارساز است"-که دولت می تواند با یک رشته عملیات جنگی در ایران به اهداف سیاسی خود دست یابد این عقیده ای است که توسط محافظه کاران جدید حمایت شده است.
اگر دستور العمل آماده شدن برای یک حمله باشد،گروه های رزمی امریکا که اکنون در ایران به فعالیت می پردازند در موقعیتی قرار خواهند گرفت که هدف های بحرانی را با اشعه لیزری علامت گذاری کنند تا از دقت بمباران مطمئن شده و صدمات و تلفات غیر نظامی را کاهش دهند.از ابتدای زمستان اخیر،یکی از مشاوران دولت دارای وابستگی و ارتباط شدید با غیر نظامیان پنتاگون، به من گفته بود که این واحد ها همچنین با گروه های اقلیت ایرانی شامل آذری ها در شمال،بلوچ ها در جنوبی ترین بخش و کرد های شمال، کار می کردند .
این مشاور همچنین افزود "پرسنل در حال مطالعه منطقه هستند و هزینه هایی را برای جاسوسی به گروه ههای قومی می پردازند و مامورانی را از اقوام و قبایل محلی استخدام کرده اند".به نقل از سطری از رمان ا تللو ، او اظهار کرد که یکی از اهداف دست یابی به "چشم هایی بر روی زمین است،؛برای من گواه و شاهد بصری بیاورید".
او اضافه کرد که هدف گسترده تر ،تقویت کردن کشمکش های قومی و به تحلیل بردن رژیم است.
ماموریت جدید یگان های جنگی محصول علاقه مداوم وزیر دفاع امریکا، دونالد رامسفلد، در بسط دادن نقش ارتش به عملیات های تغییر دهنده است،که به عنوان سیاست رسمی در تجدید نظر دفاعی چهار ساله پنتاگون که در فوریه منتشر شد.چنین فعالیت هایی اگر توسط کار گردانان C.I.A هدایت شود مستلزم داشتن یک حکم ریاست جمهوری بوده وباید به اعضای کلیدی کنگره گزارش شود.
این افسر پیشین ارتش به من گفت که"،حفاظت نیرو،یک کلمه نامفهوم جدید است".او بر جهت گیری پنتاگون اشاره می کرد که فعالیت های مخفی که می توانند به طور گسترده به آماده سازی میدان جنگ،ویا محافظت از گروه های جنگی دسته بندی کرد ،نظامی هستند وعملیات آگاهانه ای نیستند و در نتیجه مربوط به اشتباهات کنگره نمی شوند.او گفت"اعضای ستاد مشترک اظهار می کنند که موارد نامعلوم زیادی در ایران وجود دارند"."ما به بیش از آن چیزی که در عراق داشتیم نیاز داریم.اکنون ما چراغ سبز را برای انجام کارهایمان داریم." سوئ ظن عمیق رییس جمهور از احمدی نژاد تصمیم او را برای آسوده کردن ایران راسخ تر کرده است.این دیدگاه با این ذهنیت که احمدی نژاد- که به نیروهای ویژه تشکیلات گارد های انقلابی در 1986 ملحق شد، ممکن است که در فعالیت های توریستی در دهه 80 دخالت داشته است محکم تر و راسخ تر شده است.(روزنه هایی در بیو گرافی رسمی احمدی نژاد در دهه های اخیر وجود دارد.)مطابق گزارشات احمدی نژاد با عماد موقنیه ،تروریستی که در انفجار های مرگبار امریکا ،سفارت و سربازخانه های دریایی ایالات متحده در بیروت در 1983 دست داشته است،دارای ارتباط بوده است.موقنیه ، پس از آن به عنوان فرمانده امنیتی حزب الله منسوب شد؛او در میان لیست تروریست های تحت تعقیب F.B.I قرار دارد.
Robert Baer ،کسی که یکی از افسران C.I.A در خاور میانه و جاهای دیگر در طول دو دهه بود؛به من گفت که" احمدی نژاد و کابینه انقلابی که او را در دولت همراهی می کنند توانایی ساخت بمب،مخفی کردن آن و حمله کردن به اسرائیل را دارند.آن ها شیعه های وابسته به کتاب آسمانی اند.اگر شما در تلاویو نشسته اید و باور دارید که آن ها دارای جنگ افزار های اتمی و موشک هستند ،باید آن ها را از قدرت برکنار کنید.این افراد مهره های اصلی هستند و دلیلی برای عقب نشینی وجود ندارد." دررده های پایین تر از احمدی نژاد،دولت انقلابی او توانایی و قدرت خود را در سرتاسر دیوان سالاری ایرانیان گسترده کرده اند؛با پایان ژانویه آنها هزاران نفر از خدمه غیر نظامی را با اعضای خود جایگزین کرده اند.یکی از مقامات رسمی پیشین ایالات متحده که تجربه زیادی در مورد ایران دارد این تغیر را به عنوان "یک کودتای سفید"با معانی نامانوسی برای غرب مجسم کرد.او اظهار کرد که"افراد ماهر از وزارت امور خارجه خارج شده اند و بقیه منتظر هستند که بیرون انداخته شوند." "ما شاید خیلی دیر کنیم ،این افراد اکنون براین باورند که از هر زمان انقلاب قدرتمند ترند."او اضافه کرد،مخصوصآ بادر نظر گرفتن ظهور چین به عنوان یک ابر قدرت گرایش ایران "که با غرب ،تا حدی که دوست دارید می توانید این کار را انجام دهید." آیت الله خامنه ای ،مقام معظم رهبری ایران ،توسط بسیاری از متخصصان در موقعیتی محکم تر و قوی تر از احمدی نژاد مورد توجه قرار می گیرد.
یکی از دیپلمات های اروپایی به من گفت که "احمدی نژاد تحت کنترل نیست"."قدرت در ایران پخش شده است."نیرو های انقلابی در میان نگهبانان کلیدی برنامه هسته ای هستند،ولی سر انجام،من فکر نمی کنم که آن ها مسئولیت آن را بر عهده داشته باشند.مقام معظم رهبری رآی نهایی را در مورد مسآله هسته ای صادر می کند و دیگران هیچ واکنشی را بدون موافقت او انجام نمی دهند." مشاور پنتاگون در بحران جنگ اظهار کرد که "مجاز کردن ایران به داشتن بمب هسته ای در فهرست نیست.ما نمی توانیم زیر دریایی ها را به یک شبکه دارای بحران ارسال کنیم.این کار بسیار خطرناک است."او افزود "تمامی بحث داخلی بر روی راهی است که باید رفته شود –برای متوقف کردن برنامه های ایران.مشاور اظهار کرد ،این ممکن است ،که ایران به صورت یک جانبه برنامه هایش را انکار خواهد کرد –و واکنش امریکا را به تاخیر بیاندازدو"خداوند از ما خشنود خواهد شد،ولی من چنین فکر نمی کنم.انتهای خط این است که ایران نتواند به کشوری دارای سلاح های هسته ای تبدیل شود.مشکل این است که ایرانیان تصور می کنند تنها راهی که می توانند از خودشان در مقابل امریکا دفاع کنند تبدیل شدن به کشوری هسته ای است و در غیر این صورت اتفاق بدی رخ خواهد داد." در حالی که تقریبآهیچ کسی در رابطه با بلند پروازی های هسته ای ایران مجادله نمی کند،بحث شدیدی بر روی این موضوع که ایران تا چه زمانی به بمب دست خواهد یافت و نحوه برخورد با آن وجود دارد.Robert Gallucci یکی از کارشناسان پیشین دولت در منع تکثیر سلاح های اتمی ،کسی که در دولت کنونی ،رییس مدرسه خدمات خارجه در Georgetownاست در این باره به من گفت که "برا ساس آنچه که من می دانم،ایران می تواند 8 تا 10 سال از تولید و تکثیر یک سلاح هسته ای قابل تحویل دور باشد".
او اضافه کرد "اگر آن ها دارای یک برنامه هسته ای مخفی بودند و ما می توانستیم آن را اثبات کنیم و ما نمی توانستیم آن را با مذاکره ،راه حل های دیپلملتیک و یا تهدید به مجازات قانونی حل و فصل کنیم ،من مایل به خارج کردن آن می بودم.
ولی اگر شما این کار را انجام دهید-ایران را بمباران کنید"بدون داشتن توانایی به اینکه نشان دهید یک برنامه مخفی وجود دارد ،شما در مشکل هستید." Meir Dagan ،رییس موساد،آژانس اطلاعانی اسراییل،دسامبر سال قبل به Knesset گفت"ایرا 2-1 سال با اورانیوم غنی شده فاصله دارد.از این نظر تکمیل سلاح هسته ای آن ها به آسانی یک کار تکنیکی است."در مکالمه ای با من یکی از افسران آگاه اسراییل در مورد چیزی صحبت کرد که او دورنگی ایران می خواند:"دو برنامه هسته ای مشابه در داخل ایران وجود دارند"-برنامه ای که به سازمان بین المللی انرژی اتمی اعلان شده است وبرنامه ای که دارای کارکردی جدا است که توسط ارتش و نیرو های انقلابی به راه افتاده است.مقانات رسمی اسراییل مکررآاین بحث را انجام داده اند ولی اسراییل دارای شواهد تهیه شده از عمئوم برای پشتیبانی از این عقیده نیستند.Richard Armitage معاون وزیر در دوره اول بوش، به من گفت که "من فکر می کنم که ایران دارای یک برنامه مخفی سلاح های اتمی است-من بر این باورم ولی مطمئن نیستم".
در ماه های اخیر ،دولت پاکستان راه های جدیدی را برای دستیابی به A.Q.
Khan،لقب پدر بمب اتمی پاکستان به دولت ایالات متحده داده است.خان،کسی که در اسلام آباد در باز داشت به سر می برد؛متهم به بر پا کردن بازار سیاه در مواد هسته ای و اتمی است .
او دست کم یک بازدید مخفی از تهران در دهه 1980 داشت.
در بازجویی های اخیر،خان اطلاعاتی را در مورد طراحی سلاح ها ایران و خط سیر زمانی آن برای ساخت یک بمب به ما داده است.این افسر عالی رتبه آگاه پیشین گفت "این تصویر دارای خطر غیر قابل سوال است".(مشاور پنتاگون همچنین تصدیق کرد که همچنین خان "مثل یک قناری آواز می خواند".این افسر پیشین اظهار کرد که"هدف این است که خان دارای مشکلات اعتباری است.او قابل پیشنهاد دادن است و او به محافظه کاران جدید آن چیزی را می گوید که آن ها به دنبال شنیدن آن هستند"-و یا چیزی را که ممکن است برای رییس جمهور پاکستان، پرویز مشرف،کسی که برای کمک کردن به واشنگتن در جنگ احتمالی تحت فشار است، مفید باشد.
او همچنین ادعا کرد که"من فکر می کنم که خان در حال ترغیب کردن ما است..من هیچ کسی را که او می گوید نمی شناسم،در این جا مساله مساله بسیار تیره و تار است.ولی کورسویی از روشنایی در حال آشکار شدن است.او اطلاعات را با مرور زمان به ما می دهدو اطلاعات هدفمند از منابع—گیرنده ها و و گروههای مخفی به دست ما می رسد.C.I.A که توسطW.M.D مورد شناسایی واقع شده بود روانه پنتاگون می شود وبنا به گفته دفتر معاونت ریاست جمهور"این به طور کلی نوع جدیدی است.اعضای دولت اظهار می کنند که"ما به حد کافی از این نوع داریم".
موضع گیری دولت بر علیه ایران با تجربه غلط اطلاعات اشتباه در مورد سلاح های کشتار جمعی عراق به خطر افتاده است.
Josef Cirincione ،رییس موسسه عدم تکثیر سلاح های اتمی در سازمان صلح جهانی، اخیرا، در مقاله ای در سایت مربوط به سیاست خارجه با تیتر" دوبار مرا فریب بده" می نویسد:"استراتژی آشکار دولت تلاشی در جهت تکرار عملیات جنگی موفق خود در عراق بوده است".او چندین مثال را به موازات آن می آورد: معاون ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا در مورد یک خطر احتمنالی از جانب یکی از کشور های نفت خیز خاور میانه سخن رانی می کند.وزیر ایالتی دولت امریکا به کنگره می گوید که همان کشور بزرگتزین چالش جدی ما است .وزیر دفاع این کشور را به عنوان رهبر حامی تروریسم جهانی معرفی می کند.
Cirincion برخی از ادعاهای دولت را در مورد ایران "سوال برانگیز"و با فاقد شواهد کافی معرفی کرد.زمانیکه من با او صحبت می کردم،او پرسید"ما چه می دانیم؟تهدید چیست؟پرسش این است که:تمامی این ها چه قدر فوری صورت می گیرد؟" او گفت که پاسخ این سوالات در سازمان اطلاعات و I.A.E.A است.
(در ماه آگوست،واشنگتن پست گزارش داد که آخرین آمار جامع خبر گزاری بین المللی آشکار کرد که ایران به اندازه 2 دهه از نیروی هسته ای فاصله دارد.) سال قبل دولت بوش ،ماموران I.A.E.A را مختصرآ در مورد آنچه که وی اطلاعات جدید و هشدار دهنده در مورد برنامه سلاح های هسته ای ایران می خواند، که از کامپیوتر یکی از ایرانیان به دست آمده بود، آگاه کرد.اطلاعات جدید شامل بیش از هزار صفحه از طرح های تکنیکی این سلاح ها بود.واشنگتن پست خبر داد که همچنین طرح هایی برای یک دستگاه کوچک که می شد از آن در مراحل غنی سازی اورانیوم استفاده کرد، وجود داشتند.فاش شدن خبر این کاممپیوتر باز تاب وسیعی را در مطبوعات امریکا از جمله تایمز و جاهای دیگر داشت.این روایات عمومآ از بیان اینکه این مصالح ساخته شده بودند، مراقب بودند ،ولی همچنین به نقل از مقامات عالی رتبه امریکا ،آن ها به نظر می رسید که قانونی باشند.سر مقاله تایمزاین چنین بود:"با تکیه بر روی این کامپیوتر ایالات متحده در تلاش برای اثبات اهداف هسته ای ایران است".
مقامات رسمی امریکا و اروپا در مصاحبه های خود به من گفتند که :هر چند این کامپیوتر بیش از آنچه که نشان داده شد مشکوک بوده و کمتر قابل الهام گرفتن بوده است.ایرانی که این کامپیوتر به او تعلق داشت،بدوآ توسط مقامات آگاه آلمانی و امریکایی که با هم کار می کردند، استخدام شده بود.
امریکایی ها سرانجام از میزان توجهشان به او کاستند.آلمانی ها به این امر ادامه دادند،ولی این ایرانی توسط نیروی ضد اطلاعات ایران دستگیر شد.معلوم نیست که او اکنون کجاست.برخی از اعضای خانواده اوبا به همراه داشتن این لب تاب موفق به ترک ایران شدند وظاهرآ آن را به یکی از سفیران ایالات متحده در اروپا تحویل دادند.این یک کلاسیک بود.