میدان امام
در محل این میدان (قبل از آنکه شهر اصفهان به پایتختى صفویه انتخاب شود) باغى وسیع به نام نقش جهان وجود داشته است. در دوره شاه عباس اول، آن باغ را تا حدود امروزى آن وسعت داده و در اطراف آن مشهورترین و عظیم ترین بناهاى تاریخى اصفهان به وجود آمده است. مساحت این میدان حدود 85 هزار متر مربع مىباشد. در دوره شاه عباس و جانشینان او این میدان محل بازى چوگان و رژه ارتش و چراغانى و محل نمایشهاى مختلف بوده است. دو دروازه سنگی چوگان در شمال و جنوب اینمیدان تعبیه شده است.طول این میدان از شمال به جنوب بالغ بر 500 متر و عرض آن در حدود 150 متر است. به عقیده عموم سیاحان خارجى میدان شاه یکى از بزرگترین میدانهاى جهان است. میدان نقش جهان شاهد بسیارى از خاطرات تاریخى ایران درچهار قرن اخیر بوده است. خاطرات زندگى شاه عباس کبیر و جانشینان او تا آخر عهد صفویه بااین میدان بزرگ تاریخى به هم آمیخته است .
مسجد امام
این مسجد که در ضلع جنوبى میدان امام قرار دارد در سال 1020 هجرى به فرمان شاه عباس اول در بیست و چهارمین سال سلطنت وى شروع شده و تزئینات و الحاقات آن در دوره جانشینان او به اتمام رسیده است. معمار مهندس آن استاد علىاکبر اصفهانى و ناظر ساختمان محبعلى بیک الله بوده اند. این مسجد شاهکارهاى جاویدان از معمارى، کاشىکارى و نجّارى در قرن یازدهم هجرى است.از نکات جالب توجه این مسجد، انعکاسصوت در مرکز گنبد بزرگ جنوبی آن است. ارتفاع گنبد مسجد 52 متر و ارتفاع منارههای داخل آن 48 متر وارتفاع منارههای سردر آن در میدان نقش جهان 42 متر است. قطعات بزرگ سنگهای مرمر یکپارچه وسنگابهای نفیس، از دیدنیهای جالب این مسجد است. کتیبه سر در مسجد به خط ثلث غلیرضاى عباسى و مورخ به سال 1025 حاکى از آن است که شاه عباس این مسجد را از مال خالص خود بنا کرده و ثواب آن را به روح جدا اعظم خود شاه طهماسب اهدا نموده است. در ذیل این کتیبه به خط ثلث محمد رضا امامى، کتیبه دیگرى نصب شده که به موجب آن مقام معمارى و مهندسى معمار مسجد شاه استاد على اکبر اصفهان و ناظر ساختمان محب على بیکالله تجلیل شده است. مسجد شاه یکى از شاهکارهاى معمارى و کاشیکارى و حجارى ایران در قرن یازدهم هجرى است و آخرین سال تاریخى که در مسجد دیده مىشود سال 1077 هجرى یعنى آخرین سال سلطنت شاه عباس دوم و 1078 هجرى یعنى اولین سال سلطنت شاه سلیمان است و معلوم مىدارد که اتمام تزیینات مسجد در دوره جانشینان شاه عباس کبیر یعنى شاه صفى و شاه عباس دوم و شاه سلیمان صورت گرفته است. کتیبههاى مسجد شاهکار خطاطان معروف عهد صفویه مانند علیرضا عباسى و عبدالباقى تبریزى و محمد رضا امامى است. تزیینات عمده این مسجد از کاشیهاى خشت هفت رنگ است. در مدرسه جنوب غربى مسجد قطعه سنگ سادهاى به شکل شاخص در محل معینى تعبیه شده است که ظهر حقیقى اصفهان را در چهار فصل سال نشان مىدهد و محاسبه آن را شیخ بهائى دانشمند فقیه و ریاضیدان معروف عهد شاه عباس انجام داده است. از نکات جالب در مسجد شاه انعکاس صورت در مرکز گنبد بزرگ جنوبى است ارتفاع گنبد عظیم مسجد شاه 52 متر و ارتفاع منارههاى داخل آن 48 متر و ارتفاه منارههاى سردر آن میدان نقش جهان 42 متر است. قطعات بزرگ سنگهاى مرمرى یکپارچه و سنگابهاى نفیس از دیدنیهاى جالب مسجد شاه است.
این مسجد که ساختمان آن در سال 1020 هجرى قمرى آغاز و در سال 1025 به پایان رسید و براى تزیین آماده شد، از مهمترین مساجد عصر صفویه و در ضلع جنوبى میدان نقش جهان واقع است. تزیینات این مسجد که از سال 1025، زمان سلطنت شاه عباس اول، آغاز شد تا زمان سلطنت دو تن از جانشینان او (صفى و عباس دوم) نیز ادامه یافت. معمار این بنا استاد على اکبر اصفهانى است که نام او به عنوان مهندس و معمار در کتیبه سردرمسجد به خط ثلث آمده است.
کتیبه سر در با شکوه مسجد به خط علیرضا عباسى خوشنویس نامدار عصر صفویه است که تاریخ آن سال 1025 ذکر شده است.
اسپرهاى طرفین در ورودى 8 لوحه با نوشته هایى مشکى بر زمینه فیزوهاى دارند که در هر یک از این اسپرها 4 لوحه کار گذاشته شده. در جلو خان سردر مسجد نیز کتیبه هایى با عبارات و اشعارى وجود دارد. تخت سنگ بزرگى نیز در ضلع غربى جلوخان هست که از نوشته هاى آن تنها بسم الله الرحمن الرحیم به جا ماند. کتیبه نماى خارجى سردر، خط ثلث سفید بر زمینه کاشى خشت وجود دارد.
اشعارى به خط نستعلیق در اصلى مسجد را که پوشش نقره و طلا دارد. زینت بخشیده است در این اشعار سال اتمام و نصب در 1038 تا 1052 ذکر شده است. اشعار فوق الذکر 16 بیت است که هشت بیت آن بر یک لنگه و هشت بیت دیگر بر لنگه دیگر آن به طور برجسته نقش بسته است. این در، در ضلع جنوبى واقع است.
کتیبه هاى داخل مسجد را خوشنویسانى چون عبدالباقى تبریزى، محمد صالح اصفهانى محمد رضا امامى و محمد غنى نوشتهاند که از آن جملهاند: کتیبه ایوان بزرگ مسجد و اطراف محوطه زیرگنبد به خط عبدالباقى تبریزى کتیبه بالاى محراب مرمرى به خط محمد صالح اصفهان، کتیبههاى چهلستون شرقى گنبد جنوبى به خط محمد رضا امامى و کتیبه داخل ایوان شمالى مسجد به خط عبدالباقى تبریزى.
این مسجد عظیم داراى دو شبستان قرینه در اضلاع شرقى و غربى صحن است. یکى از این شبستانها (شبستان شرقى) بزرگتر اما ساده و بى تزیین است و دیگرى (شبستان غربى) کوچکتر است اما تزییناتى با کاشیهاى خشت هفت رنگ دارد و محراب آن نیز از زیباترین محرابهاى مساجد اصفهان است.
در دو زاویه جنوب غربى و جنوب شرقى دو مدرسه به طور قرینه قرار دارد که مدرسه زاویه جنوب شرقى را که حجرههایى نیز براى سکونت طلاب دارد، مدرسه ناصرى و مدرسه زاویه جنوب غربى را سلیمانیه مىنامند.
ارتفاع ایوان بزرگ جنوبى مسجد 33 متر است و دو مناره در طرفین آن قرار گرفتهاند که ارتفاع هر یک از آنها 48 متر است. این دو مناره با کاشى تزیین شدهاند و نامهاى محمد و على به طور تکراراى به خط بنایى بر بدنه آنها نقش بسته است.
گنبد بزرگ مسجد تزئینات جالبى از کاشیکارى دارد و نیز دارى کتیبهاى به خط ثلث سفید بر زمینه کاشى خشت لاجوردى است.
مسجد شیخ لطف الله
ین مسجد بىنظیر هم که شاهکار دیگرى از معمارى و کاشىکارى قرن یازدهم هجرى است به فرمان شاه عباس اول در مدت هیجده سال بنا شده و معمار و بناى مسجد استاد محمدرضا اصفهانى بوده است. تزئینات کاشىکارى آن در داخل از ازاره ها به بالا همه از کاشىهاى معرّق پوشیده شده است. باستان شناسان خارجى در مورد عظمت معمارى این مسجد گفته اند: «به سختى مىتوان این بنا را محصول دست بشر دانست». شیخ لطف الله ازعلمای بزرگ شیعه در لبنان امروزی بود که به دعوت شاه عباس اول در اصفهان اقامت گزید. این مسجد به منظور تجلیل از مقام او و برای تدریس و نمازگزاری وی احداث شد.
مسجد شیخ لطف اللهیکى از زیباترین آثار تاریخى اصفهان که چشم هر تماشا کنندهاى را خیره مىکند و نسبت به هنرمندانى که در انجام آن دخیل بودهاند به اظهار تحسین و اعجاب وا مىدارد مسجد شیخ لطف الله است که در ضلع شرقى میدان نقش جهان و مقابل عمارت عالى قاپو واقع شده و به واسطه کاشیکاریهاى معرق داخل و خارج گنبد و کتیبههاى بسیار زیباى خط ثلث که مقدارى از آنها به خط علیرضاى تبریزى عباسى است از زیبایى و ظرافت کمتر نظیر دارد. این مسجد که شاهکارى از معمارى و کاشیکارى ایران در نیمه اول قرن یازدهم هجرى است به فرمان شاه عباس اول ساختمان آن شروع شده و سر در زیباى آن در سال 1012 هجرى به پایان رسیده است. سال اتمام بناى مسجد و تزیینات کاشیکارى آن و نام استاد سازنده آن در داخل محراب معرق نفیس مسجد به خط نستعلیق سفید بر زمینه کاشى لاجوردى به این ترتیب ذکر شده است
عمل فقیر حقیر محتاج به رحمت خدا محمد رضا بن استاد حسین بناى اصفهانى 1028
درباره وجه تسمیه مسجد شیخ لطف الله باید گفت که شیخ لطف الله اصلاً که از مردم میش از قراى جبل عامل یعنى جبل لبنان حالیه بوده است و خاندان او همه از فقهاى امامیه بوده اند چنانکه پدر وجد وجد اعلاو پسرش همه به این عنوان اشتهار داشته اند. به مناسبت سعى بى اندازه پادشاهان صفوى در ترویج احکام مذهب تشیع و تشویق و اکرام فقهاى آن، شیخ لطف الله میسى عاملى نیز مانند جمع کثیر دیگرى از علماى بحرین و جبل عامل در اوایل عمر از موطن خود به قصد ایران عازم شد و ابتدا در مشهد مقدس اقامت گزید و در آنجا پس از استقاضه از محضر علماى ارض اقدس از حمله ملا عبدالله شوشترى از جانب شاه عباس بزرگ به خدمت آستانه رضوى برقرار گردید و تا تاریخ فتنه ازبکان و دست یافتن ایشان بر مشهد در آن شهر مقیم بود. سپس از شرایشان به قزوین پناه جست و در آنجابه کار تدریس مشغول شد، شاه عباس او را از قزوین به اصفهان آورد و در سال 1011 هجرى در جنب میدان نقش جهان مدرسه و مسجدى را که هنوز هم به نام او شهرت دارد براى محل تدریس و اقامت و امامت وى پى نهاد و انجام این کار تا 1028 هجرى طول کشید و در حین اتمام همین ساختمان بود که شاه عباس در قسمت جنوبى میدان نقش جهان که اکنون به نام میدان شاه شهره است طرح انشا جامع اعظم پادشاهى یعنى مسجد شاه را ریخت. بعد از آنکه مدرسه و مسجد شیخ لطف الله براى تدریس و نمازگزارى او مهیا گردید. این مرد جلیل محترم در آن مدرسه که امروز وجود ندارد مقیم شد و در مسجدى که براى معرفى آثار هنرى ایران خوشبختانه صحیح و سالم مانده و آرزمندیم قرنهاى دیگر نیز با مراقبت فرزندان ایران جاویدان بماند، به امامت و تدریس مشغول گردید و شاه عباس براى وجه معاش او وظیفهاى معین و مقرر داشت. تاریخ وفات شیخ لطف الله را مولف کتاب مجمل التواریخ در سال 1032 یعنى در همان سالى که بغداد به تصرف شاه عباس درآمده است مىنویسد. همچنین در عالم آراى عباسى تاریخ فوت او را مولف این کتاب در ذیل واقع سال 1032 آورده است و صریحاً مىگوید که شیخ لطف الله میسى جبل عاملى در اوایل این سال و قبل از سفر دارالسلام بغداد که هنوز ایات جلال در ییلاقات فیروزکوه بود در اصفهان مریض گشته به عالم بقا پیوست. یکى از شخصیتهاى بزرگ هنرى ایران که نام او در مسجد شیخ لطف الله مخلد شده است علیرضاى تبریزى از خوشنویسان بزرگ زمان شاه عباس کبیر است که کتیبه سردر مسجد و دو کتیبه بزرگ کمربندى داخل گنبد به خط زیباى اوست علیرضا چون به خدمت شاه عباس در آمد خود را علیرضاى عباسى خواند. این خوشنویس استاد نخست در تبریز شاگرد ملامحمد حسین تبریزى و علاء الدین محمد بن محمد تبریزى معروف به علاء بیک بود و خط ثلث و نسخ را نیکو مىنوشت. پس از آنکه در زمان شاه محمد خدابنده پدر شاه عباس ترکان عثمانى آن شهر را به تصرف آوردند، علیرضا از آنجا بیرون آمده و به قزوین پایتخت دولت صفوى رفت و در مسجد جامع آن شهر منزل گرفت و به کار کتابت مشغول شد و قسمتى از کتیبههاى آن مسجد را با چند قرآن در آنجا تمام کرد. علیرضا روز پنجشنبه اول شوال سال 1001 هجرى به خدمت شاه عباس درآمد و در زمره ندیمان مخصوص وى داخل شد و شاه جمعى از خوشنویسان مانند محمد رضا امامى و محمد صالح اصفهانى و عبدالباقى تبریزى را بدو سپرد تا زیردست او خط ثلث را بیاموزند. علیرضاى عباسى تا پایان عمر در زمره مقربان و ندیمان مخصوص شاه بود و در سفر و حضر در سلک مقربان شرف اختصاص داشت و به تفقدات و انعامات و نوازشهاى بى پایان شاهانه سرافراز و مفتخر و به لقب شاهنواز ملقب شد. محبت و علاقه شاه عباس به این مردهنرمند بدان پایه بود که گاه پهلوى او مىنشست و شمعى به دست مىگرفت تا علیرضا در روشنایى آن کتابت کند
پروفسور ارتور اپهام پوپایرانشناس معاصر و مشهور امریکایى که کتاب مشهود او تحت عنوان بررسى هنر ایران در شش جلد قطور تدوین شده و شهرت جهانى دارد راجع به عظمت صنعت معمارى و کاشیکارى مسجد شیخ لطف الله چنین نوشته است: مسجدى که در سمت مشرق میدان شاه و مقابل ساختمان عالى قاپو قرار دارد یکى از شاهکارهاى بینظیر معمارى است که در سراسر آسیا خود نمایى مىکند. این مسجد زیبا که همچون جواهرى درخشان در تاریخ معمارى ایرانیان مىدرخشد مسجد شیخ لطف الله نام دارد. شاه عباس بزرگ این مسجد را به افتخار پدر زن خود شیخ لطف الله که یکى از پیشوایان عالیقدر آن زمان بود بر روى خرابههایى که از بقایاى مسحد قدیمى بحار مانده بود بنا کرد. در حقیقت میدان بزرگى که قصر باشکوه عالى قاپو در یک طرف آن قرار داشت به چنین گوهرى گرانبها در برابر خود احتیاج داشت و شاید همین نکته شاه عباس را برآن داشت تا با ساختن این بنا که به سختى مىتوان آن را محصول دست بشر دانستا زیبایى میدان را به کمال رساند. در ساختمان این مسجد باردیگر استادى و مهارت هنرمندان ایرانى یک مسئله مشکل را حل کرده است بدین معنى که چون مسجد در ضلع شرقى میدان واقع است و خواه و ناخواه در ورودى مسجد به سمت مشرق میدان خواهد بود. اگر بنا بود مسجد را نیز به همین جهت مىساختند کارجهتیابى از لحاظ قبله مختلف مىشد. در اینجا با ایجاد یک راهرو که از ابتداى مدخل مسجد به سمت چپ و سپس به سمت راست مىچرخد بر این مشکل فائق آمدهاند یعنى اگر چه ساختمان مسجد در مشرق است و از نماى خارجى آن چنین بر مىآید که دیوار جبهه آن در جهت شمال به جنوب است لکن در همین محراب دیوار بنا شده که به سوى قبله است و وقتى به عظمت این فکر پى مىبریم که در بیرون مسجد اثرى از کژى و زاویه به چشم نمىخورد، اما به مجرد ورود ناچاریم قبول کنیم که صحن نسبت به نماى خارجى پیچشى دارد در صورتى که گنبد کوتاه این مسجد به علت مدور بودن جهت یا زاویه مخالفى نشان نمىدهد. این گنبد یکى از زیباترین گنبدهاى اصفهان است که از طرفى به خاطر عظمت و از طرف دیگر بر اثر تزییناتى که از زمینه کرمى (Cafe ou lait) با نقش و نگارهایى به رنگ آبى سیر تشکیل مىشود نظر هر بینندهاى را به خود جلب مى کند.
گنبد مسجد شیخ لطف الله یکى از چند گنبد یک پوششى زمان صفویه است که با ارتفاع کم پوششى مناسبى براى صحن کوچک آن به شمار مىرود. از طرفى بلندى آن تا آن اندازه است که بتواند در کنار میدان بزرگ خود نمایى کرده و بر آن فضا مسلط باشد. خمیدگى گنبد از نقطه برآمدگى بزرگ ناگهان به سمت داخل گراییده و راس گنبد را تشکیل داده است و این فشار زیاد را دیوارهاى قطور مسجد تحمل مىکند. )قطر دیوارها که از پنجرههاى دیوار اندازهگیرى شده در حدود 70و1 سانتیمتر است دیوارهاى داخلى از یک هشت ضلعى شروع مىشود. این هشت ضلعیها هر یک به وسیله کاشیهاى طناب مانند فیروزهاى محصور شده و خطوط بسیار زیبا که از آثار علیرضا است مانند قابى هر یک از اضلاع هشتگانه را در میان مىگیرد این خطوط از کاشیهایى به رنگ سفید خیره کننده در میان کاشیهاى آبى تیره به کار رفته است و زاویه هایى که از این هشت ضلع به وجود آیند پایه خمیدگى بزرگ را تشکیل مىدهند لکن انحناى تدریجى گنبد نقطه شروع انحنا و دایره بزرگ گنبد را از نظر پنهان مىکنند. خمیدگى گنبد را دیوارهاى بادبادک شکل زاویه دارى به اضلاع هشت گانه وصل مىکند. قسمت بعدى به سمت خمیدگى به اندازهاى عادى و یکنواخت بزرگ گرایش دارد سرتا سر این خمیدگى به اندازهاى عادى و یکنواخت است که به ندرت احساس شده یا به چشم مىآید. کاشیکارى پوشش داخلى گنبد از ابتدا تا انتها تقریباً به یک اندازه بود و تزیین گنبد را تشکیل مىدهد. دیوارهاى جانبى صحن مسجد با گل و بوتههاى متصل به هم به رنگ آبى در یک متن کرمیرنگ تزیین شده است. زاویههاى فوقانى دیوارهاى جانبى از گل و بوته هایى که طرح آن با سایر قسمتها تفاوت کلى دارد پوشیدئه شده و تنوع خاصى به تزیین کلى صحن بخشیده و در اولین نگاه نظر بیننده را جلب مىکند. زیبایى کاشیکارى این مسجد اعم از کاشیهاى معرق خود تنوعى است دلپذیر کاشى معرق ظریفترین نوع کاشى و متعلق به قرن هفدهم است. در حقیقت کاشى معرق نوع ظریفى از کاشى هفت رنگ قرن پانزدهم و شانزدهم است. تزیینات سطح داخلى گنبد عبارت است از ستارههاى بسیار بزرگ مکرر به رنگ زرد طلایى که با طرح درهمى از پیچکهاى به هم پیچیده پوشیده شده. طرح و ترسیم این مسجد و نقشه قالیهاى اردبیلى منبع الهام مشترکى دارند. ضمناً شباهت بسیار نزدیک با تزیینات مسجد شاه دارد، کاشیکارى بقیه گنبد از طاق رومیهایى تشکیل شده که هر یک شامل گل و بوتههاى زیبایى است. این گل بوتهها در پارچه بافى هم به کار رفته و هم اکنون نمونه هایى از آن وجود دارد. روشنایى داخل این مسجد نیز قابل توجه است. در اطراف گنبد به فواصل روشنایى داخل این مسجد نیز قابل توجه است. در اطراف گنبد به فواصل منظم سوراخهایى در قطر گنبد تعبیه شده که به وسیله پنجرههاى گچبرى از داخل و خارج مسدود مىشود. این گچبریها عباراتند از طرحهاى منظمى که به نسبت مساوى فضاى خالى در میان آنها وجود دارد. مجموع نورهایى که از این پنجرهها به داخل مىتابد زیبایى آسمانى و خیالپرورى به تزیینات کلى صحن مىبخشد. کوچکترین نقطه ضعفى در این بنا دیده نمىشود اندازهها بسیار مناسب نقشه طرح بسیار قوى و زیبا به طور خلاصه توافقى است بین یک دنیا شور و هیجان و یک سکوت و آرامش با شکوه که نماینده ذوق سرشار زیباشناسى بوده و منبعى جز ایمان مذهبى و الهام آسمانى نمىتواند داشته باشد. کتیبههاى زیبایى که علیرضا بر داخل و خارج این مسجد نگاشته زیباترین خط زمان خود است نابغهاى که این همه شکوه و جلال زیبایى و هنر را به این مسجد بخشیده کسى است که سمت چپ و راست محراب را امضا نموده و خود رافقیر حقیر محتاج به رحمت خدا محمد رضا بن استاد حسین بناى اصفهانى معرفى کرده است و بعد از نام او تاریخ 1028 هجرى (1618 میلادى) دیده مى شود
در ضلع شرقى میدان نقش جهان اصفهان، روبه روى کاخ عالى قاپو، مسجدى قرار دارد که از زیباترین و چشمگیرترین آثار تاریخى اصفهان است. این بنا که به مسجد شیخ لطف الله معروف است در زمان حکومت سلسله صفویه به منظور عبادت و تدریس شیخ لطف اله ساخته شد. شیخ لطف الله از علماى شیعى مذهب لبنان و فرزند شیخ عبدالکریم بوده است که در زمان صفویه، به دلیل رسمیت یافتن مذهب تشیع به عنوان مذهب ایرانیان، همراه با بسیارى دیگر از جمله شیخ بهائى به ایران مهاجرت کرد. این مرد روحانى به هنگام ورود مورد احترام واقع شد و در آغاز به مشهد مقدس رفته ضمن سکنى گزیدن در آن دیار به تبلیغ مذهب تشیع پرداخت. شیخ لطف اله همزمان با تصمیم شاه عباس براى پایتخت قرار دادن اصفهان به این شهر کوچ کرد. شاه عباس صفوى براى اینکه این عالم به تدریس و تبلیغ و امامت مشغول شود دستور داد تا مسجد و مدرسهاى براى او بنا نهند. از این رو بناى این مسجد و مدرسه در سال 1011 هجرى قمرى آغاز شد و تا سال 1028 به دراز کشید. شیخ لطف الله پس از اتمام بناى مسجد و مدرسه به فعالیتهاى مذهبى پرداخت. مدرسه که ذکر آن به میان آمد، امروزه وجود ندارد، اما مسجد آن همچنان با زیبایى تمام باقى است. شیخ لطفاله بر اساس مندرجات کتابهاى عالم آراى عباسى و مجمل التواریخ در سال 1032 هجرى قمرى بدرود حیات گفت.
مسجد شیخ لطف اله چند تفاوت اساسى به دیگر مساجد اصفهان دارد. این مسجد داراى صحن نیست و مناره نیز ندارد، حال آنکه مساجد باستانى دیگر معمولاً صحنى بزرگ و مناره یا مناره هایى نیز دارند. گنبد مسجد شیخ اله با گنبدهاى مساجد دیگر متفاوت است و دو پوش پیوسته است. این مسجد به خلاف مساجد دیگر وسعت چندانى ندارد و در حقیقت نمازخانهاى کوچک است.
از عجیبترین هنرهاى به کار رفته در این مسجد که زاییده ذوق و استعداد هنرمندان معمار ایرانى است، حل مشکل قبله در این مسجد است که در شرق میدان واقع است. پوپ در این زمینه چنین نوشته است:
... چون مسجد در ضلع شرقى میدان واقع است و خواه ناخواه در ورودى مسجد به سمت شرق میدان خواهد بود، اگر بنا بود مسجد را نیز به همین جهت مى ساختند، کار جهت یابى از لحاظ قبله مختل مى شد. در اینجا با ایجاد یک راهرو که از ابتداى مدخل مسجد به سمت چپ و سپس به سمت راست مى چرخد، بر این مشکل فائق آمده اند ؛ یعنى اگر چه ساختمان مسجد درمشرق است و از نماى خارجى آن چنین بر مىآید که دیوار جبهه ان در جهت شمال به جنوب است لیکن در همین دیوار محراب بنا شده که به سوى قبله است و وقتى به عظمت این فکر پى مى بریم که در بیرون مسجد اثرى از کجى و زاویه به چشم نمى خورد اما به مجرد ورود ناچاریم قبول کنیم که صحن نیست به نماى خارجى پیچش دارد در صورتى که گنبد کوتاه مسجد به علت مدور بودن جهت با زاویه مخالفى نشان نمى دهد.
البته باید خاطر نشان کرد که دهلیز ورودى مسجد به این دلیل که همانند زاویه اى قائمه ساخته شده کمتر کسى به محض ورود انحراف مسجد را نسبت به ضلع میدان در مى یابد.
بناى مسجد بر یک چهار ضلعى استوار است که در قسمت بالاتر بنا به هشت ضلعى تبدیل شده در نهایت دایره وار به ساقه گنبد مى پیوندد.