دانلود تحقیق سهراب سپهری

Word 117 KB 19463 29
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع

  • نحوه ی آفرینش و عدم تنوع در شعر سپهری
    اشعار سپهری فاقد استقلال ،به اعتبار «ساخت» و «فضا» ست.اما در عین حال نیز در شعر او نمی توان به دنبال تنوع موضوع گشت.چون او یک شاعر واقعی است و خود متوجه ،نه به چیزهای مجرد و موضوعهای منفرد و منحصر.او موقعیت آرمانی در جهان را می جوید و با نگاهی روان و گردان ،که از سرچشمه پنهان ذهن و خیال او جاری می شود در مسیرهای مختلف به راه می افتد و به دنبال تازگیها به قصد تازه بینی ها و نامگذاریهای نو می رود.او جز تماشاگر خود و جهان خود نیست.و جز خود را در شعر خود تعقیب می کند.و این پشتوانه ی فرهنگی و ذهنیت خاص و حساسیت تاریخی اوست که در لحظه ی آفرینش چون خونی در رگها شعر او بر پله ی ویژه ی خویش می نشاند. و نگاه روزگار را که مجاز حقیقت داوری انسان هنر شناس است،متوجه او می کند.و از همین روست که شاعرانی از این دست دوره ها ی مختلف شعری دارند و این ادوار از دوره ی ابتدایی تا دوره ی جستجو و از دوره ی جستجو تا دوره ی یافتن خط فکری شخص و زبان شعری مختص ،امتداد می یابد.
    و سرانجام چه از نظر فکر و چه از لحاظ زبان به مرتبه ای می رسد که شعر او بی امضاء نیز شناخته می شود.منتهای مراتب اینکه برخی از اینان دوره های سپهری بیشتری دارند و به عبارت دیگر ،سیر تدریجی فکر و زبان شعر آنان .مشخص تر است.مثل نیما و شاهد و سپهری و ...»
    سیر چگونگی بیان در دوره ی اول شعر سپهری
    دوره ی نخست که شامل چهار مجموعه ی اولین اوست:یعنی «مرگ رنگ»،«زندگی خوابها».«آوار آفتاب» و «شرق اندوه»، و دوره ی دوم که چهار مجموعه ی آخرین او را شامل می شود:«صدای پای آب»،«مسافر»،«حجم سبز» و «ما هیچ ما نگاه» با این تفاوت آشکار که در دوره ی اول و دوم ،هر مجموعه در حدود خود نسبت به مجموعه ی قبلی ،تشخص بیشتری می یابد.و این پس از طی مراحل مقدماتی تا چهل سالگی اوست که «صدای پای آب» را می شنود.
    صدای پای پری شعرش را ،که چهار مرحله ی اولین همراه شاعر پیش آمده است بی آنکه (جز گهگاه)سیمایش را ببیند و صدایش را بشنود.اما این مراحل چیست و چگونه در نور دیده شده است. باید گفت:
    1.سپهری تا مرز شنیدن«صدای پای آب»خاصه در کتاب«مرگ رنگ» و «شرق اندوه» که شامل شعر های موزون اوست،گذشته از قوافی دو به دو چار پاره ها که خود جزو لاینفک قالب این نوع شعر است:
    رخنه ای نیست در این تاریکی
    در و دیوار بهم پیوسته
    سایه ای لغزید اگر روی زمین
    نقش وهمی است ز بندی رسته(2)
    2.سپهری تا مرز شنیدن«صدای پای آب »درست در بحبو حه ی رواج «چار پاره»که نوع شعر محبوب امثال توللی و نادر پودر شیری است،یکی دو سال به این قالب روی آورد.اما بسیار زود آنرا رها کرد.اگر چه چار پاره های او از نظر زبان و فضا به شعر نیما نزدیکی بیشتری داشت:و به همین دلیل بسیار زود به این قالب پشت کرد و به قالب نیمایی و با همان زبان روی آورد چنانکه مصراعهای او نیز عیناً به تقلید شعر نیما پایان میگیرد. و این توجه به شعر نیما تا آنجا ست که برخی از اشعار مشهور او از جمله:«ناقوس»،خانه ام ابری است» و ... عیناً سر مشق سپهری در نوشتن شعر هایی به نام«دنگ» ،«دریا و مرد» ،«سرگذشت» و «نقش» میشود.
    من بجا ماندم دراین سو،شسته دیگر دست از کارم
    نه مرا حسرت به رگها ،می دوانید آرزویی خوش
    نه خیال رفته ها میداد آزارم
    لیک پندارم پس دیوار
    نقشهای تیره می انگیخت(3)
    3.سپهری تا مرز شنیدن «صدای پای آب» هیچگاه در شعر خود در استفاده از هنر نقاشی که هنر دیگر اوست،چه از نظر تصویر و چه از لحاظ بیان منفک نشده است:
    الف: در مجموعه ی «مرگ رنگ»، ریختن سرخ غروب
    جا به جا بر سر سنگ
    ب:در مجموعه ی «زندگی خوابها» تصویرم را کشیدم
    چگونه شیر در رگهای بی فضای این تصویر
    همه گرمی خواب دوشین را ریخت...
    ج:در مجموعه ی «آوار آفتاب»:
    انگشتم خاک را زیر و رو کرد
    و تصویر ها را بهم می پاشد،می لغزد،خوابش میبرد.
    تصویری می کشد،تصویری سبز،شاخه ها،برگها...
    د:در مجموعه ی «شرق اندوه»:
    و چه بود ان لکه ی رنگ ،ان دود سبک
    پروانه گذشت افسانه دمید.

  • فصل اول:
    نحوه ی آفرینش و عدم تنوع در شعر سپهری................................................. 4
    سیر چگونگی بیان در دوره ی اول شعر سپهری............................................... 4
    سیر چگونگی بیان در دوره ی دوم شعر سپهری.............................…….............. 8
    تحلیل زائد در شعر سپهری.............................................................................. 12
    شعر«حرفی»و نه «ساختاری»سپهری...........................................................……….. 12
    شعر سپهری واجد «جوهر شعری»و «بیان خاص»و«جهان بینی»........................... 13
    شعر سپهری فاقد اصل «ساخت»..................................................................... 13
    اشعار سپهری مستعد حرف............................................................................... 14
    «ادراک»واژه ی کلیدی جهان بینی سپهری.......................................................... 14
    خدا دیگر واژه ی شعر سپهری............................................................................ 14

کلمات کلیدی: سهراب سپهری

تباين و تنش در ساختار شعر « نشاني» سروده سهراب شعر کوتاه «نشاني» در زمره‌ي معروف‌ترين سروده‌هاي سهراب سپهري است و از بسياري جهات ‏مي‌توان آن را در زمره‌ي شعرهاي شاخص و خصيصه‌نماي اين شاعر نامدار معاصر دانست. اين شعر ‏نخستين بار در سال 1346 در مجمو

سهراب سپهري نقاش و شاعر، 15 مهرماه سال 1307 در کاشان متولد شد. خود سهراب ميگويد : ... مادرم ميداند که من روز چهاردهم مهر به دنيا آمده ام. درست سر ساعت 12. مادرم صداي اذان را ميشنديده است... (هنوز در سفرم - صفحه 9) پدر سهراب، اسدالله سپهري، ک

روشني گل در برابر تاريخ مرغ قرار گرفته است از همين جا مي توان درباره ي سهراب سپهري آغاز سخن کرد.الدار شاعر فرانسوي وضع هنرمندان را به وضع برادران بيناي قرون وسطي تشبيه کرده است.اينان مردان بودند که با زنان کور ازدواج کرده بودند.شاعر مي گويد هنرمند

سهراب سپهري شاعر و نقاش معاصر ايران در ?? مهر ماه ???? در کاشان پا به عرصه حيات گذشت و در ?? ارديبهشت ???? در تهران درگذشت. وي پس از طي تحصيلات شش ساله ابتدايي در دبستان خيام کاشان (????) و متوسطه در دبيرستان پهلوي کاشان (خرداد ????) و به پايان ر

قصد از ايجاد اين محيط، آشنايي بيشتر با سهراب سپهري و عقايد دوست داران او و تبادل نظر در مورد آثار و سلوک سهراب است. بي شک سهراب پيامي آورد با نقش و کلام. طرحي زد ، نوشت و رفت و ما مانديم و اينهمه ابهام. حالا ... اينجا هستيم تا آنچه را که از او ميدان

خود سهراب مي گويد : ... مادرم مي داند که من روز چهاردهم مهر به دنيا آمده ام. درست سر ساعت 12. مادرم صداي اذان را مي شنديده است... سهراب سپهري پانزدهم مهرماه 1307 در کاشان متولد شد .محل تولد سهراب باغ بزرگي در محله دروازه عطا بود. سهراب از محل

زندگي سهراب در همه سالها که گذشت ، سالهايي که از نااميدي ، ما فقط خويش را در صفحه هاي تقويم مي يافتيم . سهراب, بي احتياط ومعصوم درست سرساعت دوازده ميان آفتاب نم دار مهرماه کنار آدميان اين دنيا ايستاد تا به ناباوري همه ما باور بياموزد و ما را در باور

سهراب سپهري نقاش و شاعر، 15 مهرماه سال 1307 در کاشان متولد شد خود سهراب ميگويد: مادرم ميداند که من روز چهاردهم مهر به دنيا آمده ام. درست سر ساعت 12. مادرم صداي اذان را ميشنديده است پدر سهراب، اسدالله سپهري، کارمند اداره پست و تلگراف کاشان، اهل ذوق

شعر اگر هجوم نباشد دفاعي براي مرگ است و توضيحي براي مردن پس لغت مرگ، اسم و مردن، فصل است، شعر دفاع کامل نيست، روز هم نيست، شب هم نيست، تکه‌اي سخت و جاندار از شبانه‌روز است، براي همين شبانه‌روز است که شاعر در نيمه راه تجربه‌ي شاعري دلواپس مي‌شود. اگر

سهراب سپهري شاعر و نقاش معاصر ايران در ?? مهر ماه ???? در کاشان پا به عرصه حيات گذشت و در ?? ارديبهشت ???? در تهران درگذشت. سهراب سپهري شاعر و نقاش معاصر ايران در ?? مهر ماه ???? در کاشان پا به عرصه حيات گذشت و در ?? ارديبهشت ???? در تهران درگذشت

خود سهراب مي گويد : ... مادرم مي داند که من روز چهاردهم مهر به دنيا آمده ام. درست سر ساعت 12. مادرم صداي اذان را مي شنديده است... سهراب سپهري پانزدهم مهرماه 1307 در کاشان متولد شد .محل تولد سهراب باغ بزرگي در محله دروازه عطا بود. سهراب از محل

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول