عصر قاجاریه (1344-1210)
▪ میرزا احمد تنکابنی (قرن 13)، حکیمباشی مخصوص فتحعلیشاه. رساله «اسهالیه» را در زمان فتحعلیشاه و رساله « لطلب السؤال » را در زمان محمدشاه قاجار نوشت. همچنین رساله « برء الساعه » (بیماریهای اضطراری) رازی را که شامل 23 باب است، از عربی به فارسی برگردانده و هفت باب بر آن افزود.
▪ میرزا ابوالقاسم رشتی (1231-1150)، روحانی و ادیب. نثری روان و دلنشین و اشعاری نغز دارد که به حدود پنجهزار بیت فارسی و عربی بالغ میشود.
▪ مفتی (قرن 13)، شیخ محمدصادق لاهیجی، روحانی و شاعر. در شعر، « مفتی » تخلص میکرد. قطعه و ترجیعبندی مفصل از او در دست است. قطعه مذکور را در وصف آتشسوزی مهیب گیلان (گویا آتشسوزی دوم در 21 صفر 1257) که نیمی از شهر را به کام کشید، سرود.
▪ سیدکاظم رشتی (1259-1212)، پیشوای فرقه شیخیه. بیش از 150 تألیف از او در علوم و معارف اسلامی به یادگار مانده است.
▪ حاجی زینالعابدین سراوانی (1220- در سالهای سلطنت ناصرالدینشاه: 1313-1264). وی « حاجی » تخلص میکرد. از او چکامهای در وصف قحطسالی گیلان بهجا مانده است.
▪ حکیم صبوری رشتی (1262 یا 1313- 1267). شاعری پرمایه و خوشذوق و در شعر به شیوه سهل و ممتنع سعدی مقید بود. « صبوری » تخلص میکرد. دیوان او، حاوی اشعار نغز و شیرین است. وی در موسیقی نیز صاحبنظر بود. دیوانش به چاپ رسیده است.
▪ فارغ رشتی (قرن 13 و اوایل 14). شاعری میهندوست و آزاده معرفی شده است. اشعار او در جواب ایرانیانی که در قفقاز بر ملت ایران طعنه میزدند، در «نسیم شمال» سیداشرف منتشر میشد. در « باغ بهشت »، شعر « فوضولی موقوف » او بهنام اشرفالدین حسینی آمده، ولی در ستون ادبیات « نسیم شمال » در «جواب اشعار ملانصرالدین تفلیسی» بهنام « فارغ » ثبت شده است. بعید نیست که «فارغ» نام مستعار باشد.
▪ حاجی ملامحمدعلی (1320-1234)، فقیه و امام جمعه رشت. از آثار اوست: جبر و تفویض؛ سیاست مدون و محافل العارفین؛ مرقاه الصعود لاهل المعرفه و الشهود؛ شرح ابیات مثنوی.
▪ ملاباشی (قرن 13)، حاج محمدباقر، روحانی عارف معاصر ناصرالدینشاه (1313-1264 ق)، از شیوخ سلسله نعمتاللهی لاهیجان. وی در مرثیهسرایی چیرهدست بود. مورد توجه ناصرالدینشاه قرار گرفت. اشعارش در جنگها نقل شده است.
▪ حسامالاسلام دانش (1265 نجف 1346 ق)، واعظی شیرینسخن و فصیح و بلیغ و پرمخاطب بود. به خدمت یکی از اقطاب سلسله ذهبیه تشرف یافت و دیری نگذشت که خود از مشایخ آن سلسله شد. هادی جلوه، دیوان او را به چاپ رسانیده و از دو تألیف « ریحان اکبر » و « ریحان اصغر » او نام برده است.
▪ ابراهیم سراج (قرن 14)، شاعر طنزپرداز و خوشقریحه گیلان. وی در بادکوبه به تجارت اشتغال داشت. پس از انقلاب اکتبر، به زادگاهش رشت بازگشت و با تشکیلات نهضت جنگل، در هیأت اتحاد اسلام، همکاری کرد. اشعار گیلکی و فارسی از او بهجا مانده است.
▪ شیخ ابوالقاسم (قرن 14)، ملقب به افصح المتکلمین، از مردم املش گیلان. وی روزنامه « خیرالکلام » را اندکی پس از افتتاح نخستین دوره قانونگذاری، در رشت منتشر کرد. در نکوهش استبداد محمدعلی شاه، سخت بیپروا بود. پس از پیروزی آزادیخواهان، در روزنامههای « ساحل نجات » (انزلی) و « خیال » و «راه خیال» (رشت) به حریفان خود میتاخت. « خیرالکلام » در 1328 ق تعطیل شد.
▪ سیدمحمدتقی، معروف به فخر داعی گیلانی (1297 ق 1384 ق)، که با زبانهای عربی و اردو و انگلیسی آشنا بود. صاحب تألیفات و ترجمههای متعدد است، ازجمله: تاریخ ایران، اثر سرپرسی سایکس (دو جلد)؛ تاریخ تمدن اسلام و عرب، اثر گوستاو لوبون (از روی ترجمه اردوی سیدعلی بلگرامی)؛ تاریخ علم کلام، اثر شبلی نعمانی؛ مجموعه مقالات شبلی نعمانی؛ تفسیر قرآن، اثر سید احمد خان (سه جلد)؛ تاریخ هند، اثر امیر علی؛ شعر العجم، اثر شبلی نعمانی (پنج جلد).
در دوران معاصر، نویسندگان بسیاری از مردم گیلان در شئون ادب و علوم و فنون، آثار برجستهای به زبان فارسی پدید آوردند. جنبش مشروطیت که گیلانیان در پیروزی آن سهم مؤثر و تعیینکننده داشتند، مشوق ظهور این آثار بهویژه در عرصه مطبوعات و نمایشنامهنویسی و شعر و ترجمه گردید.