دانلود مقاله امام غزالی

Word 95 KB 19479 23
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • امام غزالی و برادرش
    بحث وجستجو در تصوف خراسان را بدون اشاراتی به حالات وسخنان امام ابوحامد غزالی و برادرش شیخ احمد نمی توان به پایان آورد. هر چند بین تصوف آنها تفاوت بسیار است و تصوف ابوحامد از نوع مقالات اهل صحوست وطریقه برادرش احمد، از مقوله تصوف اهل سکر. درهر حال با آنکه حوزه فعالیت و نفوذ این دو برادر هم به هیچوجه محدود به خراسان نماند باز این مهد دیرینه تصوف اسلامی خاستگاه اصلی تعلیم آنها به شمارست. در واقع ابوحامد در عراق بیشتر به عنوان فقیه ومتکلم شناخته می شد و در شامل و قدس هم فقط، مراحل نخستین سیرو سلوک خویش را آغاز کرد. اما خانقاه او که در کنار مدرسه و همچون نشانه یی از جمع بین طریقت و شریعت محسوب می شد در خراسان بود وتأثیر آن نیز درخراسان بیشتر محسوس شد. برادرش احمد هم با آنکه به عنوان صوفی و واعظ درجبال وعراق مسافرت میکرد تصوف خود را از مشایخ خراسان اخذ کرده بود و با سنتهای متصوفه آن ولایت ارتباط داشت. درهر صورت تصوف امام غزالی وبرادرش شیخ احمد دوجنبه مختلف از تصوف خراسان و از میراث با یزید و بوسعید وامام قشیری وامثال آنها را ارائه می کند.
    ابوحامد محمد بن محمد غزالی در سنه 450 در طابران طوس به دنیا آمد و هنوز طفل خردسالی بود که پدرش محمد غزالی ]1[ درگذشت و اورا با برادش کهترش احمد یتیم گذاشت. سرپرستی دو کودک با مختصر اندوخته پدرشان به یک دوست صوفی واگذار شد اما تمام شدن این اندوخته که احتمالا در دنبال یک قحطی و سختی عام روی داد ابوحامد و برادرش را واداشت تا با اشارات صوفی سرپرست خویش به مدرسه پناه جویند. در مدرسه، ابوحامد یک چند نزد امام ابوعلی احمدالراذ کانی مقدمات فقه شافعی آموخت. چندی بعد به جرجان رفت و آنجا نزد فقیه شافعی از خاندان معروف اسمعیلی به تلمذ پرداخت و آن اندازه در آن شهر توقف کرد که توانست از تقریر استاد تعلیقه یی فراهم آورد که قابل ضبط و حفظ باشد. در بازگشت به طوس، در راه گرفتار دزدان شد و تعلیقه جرجان را از آنها به التماس و تضرع باز ستاند. وقتی به طوس بازآمد چند سالی همانجا ماند و ظاهرأ ضمن استفاده از علماء محل به حفظ وضبط تعلیقه های جرجان پرداخت. چندی بعد با عده یی از یاران به نشابور رفت و در نظامیه نشابور نزد ابوالمعالی امام الحرمین جوینی به تلمذ اشتغال جست. با ابوعلی فارمدی صوفی معروف وحکیم عمر خیام منجم و فیلسوف پرآوازه عصر آشنایی یافت. همدرسانش کیاالهراسی، ابوالمظفر خوافی، ابوالمظفر ابیوردی، ‌ابوالقاسم حاکمی، ‌و ابراهیم شباک هم از نام آوران عصر بودند. با وفات امام الحرمین (478) دوران اقامت او در نشابور پایان یافت و او به عسکر سلطان رفت و در موکب وزیر یکچند به مسافرت پرداخت. مناظره با علماء و فقهاء معروف عصر که به عسکر آمد و رفت داشتند تدریجأ وی را نزد وزیر مقبول و مقرب کرد. شش سالی بعد از ورود به عسکر نظام الملک وی را با لقب زین الدین و شرف الائمه به عنوان مدرس به نظامیه بغداد فرستاد(484). غزالی د ربغداد ضمن اشتغال به تدریس وتصنیف اختیار تاهل هم کرد چنانچه چهار سال بعد که بغداد را ترک می کرد برخلاف وقتی که به بغداد می آمد مجرد نبود. هنگام قتل خواجه نظام الملک و مرگ سلطان ملکشاه وی در نظامیه بغداد کار تدریس خود را دنبال می کرد. در مراسم جلوس و بیعت با خلیفه المستظهربالله هم به عنوان مدرس نظامیه‌ و فقیه عراق شرکت کرد و خلیفه از وی خواست تا کتابی در رد باطنیه بنویسد و وی آن را به همین مناسبت المستظهری نام نهاد. در دنبال یک بحران روحی و جسمانی که شش ماه طول کشید غزالی نظامیه و بغداد را ترک کرد و با لباس صوفیه به بهانه حج از بغداد بیرون رفت (488). سیر و سیاحت در شام و بیت المقدس و به جا آوردن مناسک حج و به سرآوردن چله واعتکاف درجامع دمشق نزدیک دو سال وی را در آن نواحی مشغول داشت. در این مدت از اشتغال به درس وبازگشت به سودای اهل مدرسه با اصرار تمام اجتناب می ورزید و اوقات خود را درعزلت وانزوا
    می گذرانید و از طریق کسب دست – واستنساخ قرآن- معیشت می کرد. اینکه گفته اند دو سال در شام اقامت کرد ظاهرأ موافق واقع نیست اما از وقتی که نظامیه ‌ بغداد را ترک کرد تا وقتی که دوباره در نشابور به اصرار سلطان و وزیر به تدریس پرداخت بیش از دوسال درعزلت به سر برده بود و ازین مدت قسمتی درشام و قدس گذشته بود و بیشترش درخراسان. در شام در جا مع اموی دمشق زاویه یی داشت که پیش از وی شیخ نصر مقدسی از مشایخ و زهاد عصر در آنجا به سر می برد وغزالی درکتا احیاء علوم الدین خویش با لحنی ازین شیخ نصر مقدس یاد می کند که پیداست بین آنها ملاقاتی نبوده است]2[. هرچند بعضی مولفان، از ملاقات آنها صبحت کرده اند وحتی ادعا کرده اند که ملاقات با وی نیز از اسبابی بوده است که امام غزالی را درهنگام ترک نظامیه به جانب دمشق کشانیده است. می گویند در دمشق غزالی درصحن جامع اموی، ‌روستاییی را دید که از فقهاء جامع مساله یی پرسید و آنها به اوجوابی نداند. چون غزالی دریافت که مساله سایل بی جواب ماند او را بخواند و جوابش بداد اما روستایی آن جواب را نپذیرفت و چون فقهاء جوابی را که این فقیر عامی داد از روستایی شنیدیند وپسندیدند و ازین ناشناس در خواستند تا به آنها چیزی تدریس کند وی ناچار آن را به روز دیگری موکول کرد وازآنجا بیرون رفت. همچنین می گویند در یک مدرسه ‌ دمشق، که باز ناشناخته بدانجا وارد شد، ‌مدرس آنجا را دید که ضمن درس، ‌ قول غزالی را نقل می کند ترسید که این امر او را دچار عجب سازد، ‌ناشناخته از مدرسه بیرون آمد و شهر را ترک کرد. باری در تمام مسافرت در شام و قدس وحجاز سعی کرد از وسوسه عجب و شهرت دور بماند و بالاخره راه « وطن» را پیش گرفت و از طریق بغداد، ‌عازم خراسان شد. در راه بازگشت به « وطن» یک چند در بغداد و در رباط ابوسعد توقف کرد و آن قسمت از کتاب معروف احیاء علوم الدین خویش را که در سفر شام وقدس تصنیف کرده بود به تعدادی از طالبان علم که بر وی سماع کردند تدریس نمود. در طوس نیز که به خاطر اهل وعیال بدانجا بازگشت همچنان با سالها عزلت وانزوای خود را ادامه داد واوقات خویش را غالبأ به ریاضت صوفیانه یا تفکر وتصنیف می گذرانید. در آغاز دوازدهمین سالی که از ماجرای ترک نظامیه بغداد می گذشت، ‌دعوت فخرالملک پسر نظام الملک را برای تدریس در نظامیه نشابور پذیرفت و جهت تدریس به نشابور رفت(499). هنگام کشته شدن فخرالملک بردست باطنیه تدریس وی در نشابور همچنان ادامه داشت. معهذا دردنبال جاروجنجالی که به تحریک فقهاء نشابور بر ضد وی شد به درگاه سلطان خراسان، ‌سنجرین ملکشاه، ‌احضار گشت و سرانجام تدریس نظامیه را دوباره ترک کرد و به خلوت انزوای خویش در طوس بازگشت. در 504 در دنبال وفات کیاالهراسی مدرس نظامیه بغداد دعوت مجددی را که از وی برای تدریس در نظامیه بغداد شد رد کرد وسال بعد درهمان خلوت انزوای طوس وفات یافت(جمادی الاخر505). زندگی او در سالهای آخر عمر در بین مدرسه و خانقاه طوس، صرف تدریس طالبان علم ومجالست با صوفیه واربات قلوب می شد ودرعین اشتغال به تصنیف کتب، ‌قسمت عمده اوقاتش مصروف عبادت وتفکر بود.
کلمات کلیدی: امام غزالی - غزالی

زندگي حجت‌الاسلام امام محمد غزالي به سال ??? هجري قمري در توس (طوس) از اعمال خراسان ديده به جهان گشود، دوران کودکي وتعاليم در زادگاه خود فرا گرفت. پدرش مردي از صالحان زمان خود بود که از رشتن پشم ، گذاران زندگي ميکرد. آنچه ميرشت در دکاني در بازار پ

حجه الاسلام، ابو حامد، امام محمد غزّالي طوسي، بزرگمردي که در سال 450 هجري قمري در روستاي طابران طوس از مادر بزاد، کودکي و جوانيش صرف دانش اندوزي و جهانگردي شد تا آنکه در مرز چهل سالگي در انواع رشته هاي علوم اسلامي سرآمد دانشوران روزگار خود گشت و ن

رخشنده? اعتصامي مشهور به پروين اِعتِصامي (???? تا ????) از بانوان شاعر ايراني است. زندگي اعتصامي در ?? اسفند ???? خورشيدي در شهر تبريز به دنيا آمد. پدرش يوسف اعتصام الملک از سکنه شفت و اصالتاً آشتياني بود و مادرش اختر فتوحي ( متوفي ????) از اه

چکيده همه مطالب مقاله حاضر با قصد بررسي صحت و يا سقم نسبت انکار معاد جسماني به ابن سينا با استناد به اقوال وي در کتاب «شفا» و «نجات» و آثار ديگر او تدوين شده است. حاصل کلام وي در مجموعه آثارش اين است که معاد در دو صورت «جسماني» و «روحاني» قابل تصور

زادگاه مولانا: جلال‌الدين محمد درششم ربيع‌الاول سال604 هجري درشهربلخ تولد يافت. سبب شهرت او به رومي ومولاناي روم، طول اقامتش‌ و وفاتش درشهرقونيه ازبلاد روم بوده است. بنابه نوشته تذکره‌نويسان وي درهنگامي که پدرش بهاءالدين از بلخ هجرت مي‌کرد پنجساله

زادگاه مولانا: جلال‌الدين محمد درششم ربيع‌الاول سال604 هجري درشهربلخ تولد يافت. سبب شهرت او به رومي ومولاناي روم، طول اقامتش‌ و وفاتش درشهرقونيه ازبلاد روم بوده است. بنابه نوشته تذکره‌نويسان وي درهنگامي که پدرش بهاءالدين از بلخ هجرت مي‌کرد پنجساله

پرسش مهر انتهای نمایش نیست آغاز جستجو است سیب سبز را به طرفش گرفتم و گفتم : می توانی این سیب را بخوری. انگار اولین باری بود که سیب می دید. آن را بر کرد. بعد به خودش جرأت داد و گاز کوچکی به آن زد. و بعد گاز بزرگ تری زد. پرسیدم : خوشمزه بود؟ تعظیم بلند بالایی به من کرد. خیلی دلم می خواست بدانم اولین باری که آدم سیب می خوره مزه اش چطوری است. برای همین پرسیدم : مزه اش چه طور بود؟ ...

زادگاه مولانا: جلال‌الدين محمد درششم ربيع‌الاول سال604 هجري درشهربلخ تولد يافت. سبب شهرت او به رومي ومولاناي روم، طول اقامتش‌ و وفاتش درشهرقونيه ازبلاد روم بوده است. بنابه نوشته تذکره‌نويسان وي درهنگامي که پدرش بهاءالدين از بلخ هجرت مي‌کرد پنجساله

زندگي‌نامه سعدي در شيراز متولد شد. پدرش در دستگاه ديواني اتابک سعد بن زنگي، فرمانرواي فارس شاغل بود. سعدي هنوز طفل بود که پدرش در گذشت. در دوران کودکي با علاقه زياد به مکتب مي‌رفت و مقدمات علوم را مي‌آموخت. هنگام نوجواني به پژوهش و دين و دانش

اهميت تربيت‌معلم يکى از سازمان‌هاى مهم آموزش و پرورش هر جامعه سازمانى است که در آن معلمان مورد نياز دوره‌هاى مختلف تحصيلى تربيت مى‌شوند؛ زيرا محصول اين نوع سازمان‌ها، معلمانى هستند که نقطه? آغاز هر تحول آموزشى و پرورشى هستند و قادر هستند با دانش و

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول