اولین بار که نام پروین اعتصامی در بین فضلا و ادبای ایران شهرت پایدار قابل ملاحظه ای پیدا کرد و با تحسین و اعجاب یاد شد ظاهراً بین سال های 1308 تا 1311 ش بود که مجموعه معروف (امثال و حکم) اثر استاد علی اکبر دهخدا در تهران چاپ و انتشار یافت و قبول عام پیدا کرد. دهخدا در این مجموعه بزرگ چهار جلدی از همان مجلد اول بعضی ابیات پروین را در ضعف امثال و حکم زبان فارسی نقل کرده بود و نام او را در ردیف نام شاعران معروف فارسی که از معاصران وی فقط کسانی مثل بهار و ادیب پیشاوری و یحیی دولت آبادی و رشید یاسمن ذکرشان در آنجا آمده بود قرار داده بود. این که بعدها هم در (لغت نامه ) دهخدا (1338 ش) نام پروین و شرح حال بالنسبه جامعی از او که ظاهراً قسمتی از آن به خامه مؤلف بود انتشار یافت نشان می دهد که در نظر دهخدا شعر پروین ارزش آن را داراست که تا وی نام او را در ردیف شاعران نام آور زبان فارسی نقل و ضبط کند. البته شعر پروین از سالها پیش از نشر امثال و حکم، و از حدود سال 1300 شمسی در محله بهار نشر می شد و چند سالی قبل از انتشار مجموعه امثال و حکم نیز مؤلف جوان و نوخاسته ای به نام محمد ضیاء هشترودی مجموعه ای از نظم و نثر معاصر فارسی را با ملاحظات انتقادی به نام «منتخبات آثار» (تهران 1303) منتشر کرده بود که در آن به مناسبت نقل و نقد شعر پروین شعر پروین از وی تحسین بسیار کرده بود اما اظهار تحسین فوق العاده او در حق پروین اعتصامی چون در موارد دیگر با تعریض در حق دیگران همراه بود مایه رنجش برخی شعرای معروف عصر شد و بهار را واداشت تا به این طرز نقد او اعتراض کند. - مع هذا بهار هم که در عین حال با پدر پروین دوستی و همکاری داشت و از قریحه و استعداد کم نظیر پروین آگاه بود در شعر وی به چشم تقدیر و تحسین می نگریست و چاپ اول (دیوان پروین) که دو سالی قبل از وفات پدرش در تهران نشر یافت (1314) مقدمه ای به قلم بهار داشت که آکنده از تحسین و تمجید شاعرانه بود. در این مقدمه و هم چنین در آنچه علامه قزوینی بعد از نشر دیوان در تقریظ آن نوشت و نیز در آنچه به وسیله دهخدا جهت درج در لغت نامه انشا شد همه جا به تأثیر قابل ملاحظه ای که اشراف و ارشاد میرزا یوسف خان اعتصام الملک آشتیانی (پدر پروین) در تهذیب و تقویت قریحه شاعری پروین داشت ارشادت هست و پیداست که تربیت پدر باید عامل عمده ای در تربیت ذوقی شاعره جوان باشد و عشق و علاقه پروین به پدر هم از جای جای دیوان پیداست. مرثیه ای که شاعر در مرگ پدر دارد. و قطعه ای که برای لوح فرار خویش سروده است نیز حاکی از آن است که زندگی شاعر بعد از وفات پدر بیشتر در تلخی و حسرت گذشته است و یاد مردی که شاعر تربیت ذوق و پختگی طبع خود را مرهون اوست زندگی او را بعد از پدر به سوگ و دردی دائم تبدیل کرده بوده است. - اعتصام الملک پدر پروین که در دی ماه 1316 در تهران وفات یافت مترجم و نویسنده ای نامدار و ادیب و محققی کتابشناس بود. وی در عین حال روزنامه نگاری با ذوق بود. در هنر خط از سرآمدان عصر محسوب می شد، در زبان ترکی و فرانسه تعجر داشت و در زبان عربی هم نویسنده ای چیره دست بود. مجله «بهار» که اولین اشعار پروین در آنجا انتشار یافت به مدیریت او نشر می شد و در طی دو سال انتشار خویش مقام برجسته ای در بین مطبوعات ایران پیدا کرد. اعتصام الملک از پیشروان تجدد نثر فارسی محسوب می شود و آنچه در این مجله و در مطبوعات دیگر به قلم وی انتشار یافت وی را نویسنده ای پر مایه، با قریحه ی رمانتیک، و با تبحر در زبان فارسی نشان می داد وی در ادب عربی هم تبحر داشت و می گویند عربی را هم با همان لطف بیانی که در فارسی داشت می نوشت. مندرجات مجله بهار آشنائی وی را با نام و آثار تعدادی از نویسندگان اروپائی نشان می دهد. - تربیت و مراقبت چنین پدری پروین را که قریحه ادبی قابل ملاحظه داشت البته ورای ممارست در سنت های ادب فارسی با ادبیات اروپایی هم آشنایی داشت، خاصه که تحصیل در مدرسه دخترانه امریکائی نیز وی را به زبان انگلیسی آشنائی می داد و مایه ذوق او را چاشنی تازه می بخشید. - در خانه مردی که در زبان و ادب فارسی و عربی تبحر کامل داشت، و نشر مجله و تصدی ریاست کتابخانه مجلس هم او را دایم با مطبوعات تازه و با نسخه های خطی و چاپی کتب مهم فارسی و عربی مربوط و مأنوس می داشت البته قریحه پروین می توانست بشکند، آثار ارزنده پدید آرد و راه کمال بپیماید. خاصه که معاشران پدرش کسانی مانند علی اکبر دهخدا، بهار، حاج سید نصرا… تقوی و امثال آنها بودند که جمله از اکابر شعر و ادب عصر به شمار می آمدند و البته دختران جوان را در کار شعر و شاعری ارشاد و تشویق می کردند. از این یاران ملک الشعرای بهار استاد شعر خراسانی بود و مخصوصاً با آثار فرخی وانوری و معری آشنائی خاص داشت. سید نصرا… تقوی جامع و مصحح دیوان (ناصر خسرو) بود و در عین حال به طرز سنائی و احیاناً به تتبع اشعار او علاقه می ورزید. دهخدا با (مثنوی) مولانا و با (حدیقه ) سنائی مأنوس بود و غیر از تقلید و تتبع شعر قدما در نظم مسمطهای جدید و توصیف موضوعات جاری قدرت قریحه خاصی داشت. خود پدر پروین هم، چنان که از لحن نوشته های وی بر می آید، در زبان شاعران بزرگ گذشته مثل سعدی و فردوسی و نظامی تبحر داشت. عباس اقبال و دیگران هم که بیش و کم با مجله بهار همکاری داشتند به شیوه های شعر قدما علاقه نشان می دادند.